با عجيب‌ترين فوبياهاي جهان آشنا شويد (بخش اول)

سه‌شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۰
مطالعه 26 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
همه‌ي ما از فوبياها يا هراس‌هاي بسيار معمول، مانند ترس از ارتفاع يا عنكبوت‌ شنيده‌ايم، اما فوبياهاي عجيبي هم هستند كه كمتر در موردشان شنيده‌ايم.
تبليغات

بسياري از ما از عامل يا عواملي مي‌ترسيم، اما ترس همان «فوبيا (Phobia)» نيست. فوبيا يا هراس، ترس شديد يا بيمارگونه‌اي پايدار است كه باعث مي‌شود زندگي عادي فرد كاملا مختل شود. از اين جهت، درحالي‌كه بسياري از مار يا فضاهاي تنگ و تاريك مي‌ترسند، ممكن است اين ترس به حد يك فوبيا برسد. بدين ترتيب، حتي با ديدن مار و عنكبوت در تلويزيون هم فرد ممكن است شب خوابش نبرد يا در صورتي كه لازم باشد براي رسيدن به محل كارش از يك آسانسور تنگ و كوچك استفاده كند، ترجيح دهد از پله‌ها رفت‌وآمد كند و اگر محل كارش در يكي از طبقات فوقاني باشد، اصلا از شغلش دست بكشد.

اما اين فوبياها از كجا آمده‌اند؟ احتمالا ژنتيك نقش اساسي در اين مورد ايفا مي‌كند. درواقع، بسياري از ما ژن‌هايي داريم كه خطر ابتلا به اختلالات اضطراب را در ما افزايش مي‌دهد. اما حتي اگر هيچ‌كدام از اين ژن‌ها را نيز نداشته باشيد، عوامل ديگري مانند پيش‌زمينه‌هاي فرهنگي، تجارب و رويدادهاي آسيب‌زا و آميزه‌‌هاي والدين مي‌تواند در بروز فوبيا يا هراس نقش مهمي ايفا كند. در اغلب موارد، يك يا چند مورد از اين عوامل با هم موجب بروز فوبيا در فرد مي‌شود. به‌عنوان مثال، اگر والدين كسي به او گفته باشند كه بايد از عنكبوت‌ها بترسد، پيش‌زمينه‌ي لازم براي ابتلا به فوبيا را دارد، به‌خصوص اگر در كودكي تجربه بدي از عنكبوت‌ها نيز داشته باشد. پرهيز از عاملي كه موجب ترس مي‌شود، به افزايش اضطراب ما از آن كمك مي‌كند و هراسي كه از آن داريم را نيز افزايش مي‌دهد. به اين ترتيب، اينكه هر كسي از عامل يا عواملي هراس داشته باشد، چندان عجيب نيست و درحالي‌كه اكثر ما از فوبياهاي شناخته‌شده‌تر مانند ترس از ارتفاع (آكروفوبيا) يا عنكبوت‌هراسي (آراكنوفوبيا) شنيده‌ايم، اما فوبياها و هراس‌هاي عجيب و غريبي هم هستند كه كمتر از آن صحبت شده و درنتيجه‌، كمتر نيز شناخته شده‌اند. در اين مطلب دو بخشي، فهرستي از عجيب‌ترين فوبياها را گردآوري كرده‌ايم.

ديسايدوفوبيا: ترس از تصميم‌گيري

مرجع متخصصين ايران ديسايدوفوبيا: ترس از تصميم‌گيري

غيرممكن است كه بتوانيم امور عادي خود را بدون تصميم‌گيري انجام دهيم. ما به‌صورت كاملا ناخودآگاه تصميمات مختلفي مي‌گيريم، از بيدارشدن و خوابيدن تا نشستن و خوردن و آشاميدن و كارهاي ديگر كه همه‌ را در طول شبانه‌روز انجام مي‌دهيم. اما برخي هم هستند كه از گرفتن هر تصميمي واهمه دارند، به‌خصوص تصميمات بزرگي كه مي‌تواند بر زندگي ساير افراد تأثير گذاشته يا تصميماتي كه روي وضعيت مالي و شغلي فرد تأثير مي‌گذارند. به اين ترس از تصميم‌گيري در اصطلاح روان‌شناسي «ديسايدوفوبيا (Decidophobia)» گفته مي‌شود. اين ترس از تصميم‌گيري ممكن است ناشي از ترس فرد از داشتن مسئوليت در قبال سايرين باشد. اين ترس به‌خصوص در افرادي ديده مي‌شود كه سابقه‌ي رهبري گروهي را داشته‌اند كه نتيجه‌ي آن شكست بوده است. ترس از تصميم‌گيري همچنين با كمبود عزت نفس همراه است و افرادي كه از اين فوبيا رنج مي‌برند، فقط با اطاعت از دستورهاي ديگران رضايت‌خاطر پيدا مي‌كنند.

 اين اطلاعات كوركورانه حتي در صورتي كه خودشان بدانند ايده‌هايشان از بقيه بهتر است نيز ادامه پيدا مي‌كند. افراد مبتلا به فوبياي تصميم‌گيري بيشتر متكي به ديگران هستند و معمولا تصميمات خود را برعهده ساير افراد مقتدر مانند والدين، معلم يا رئيس خود مي‌گذارند. والتر كافمن، فيلسوف آلماني- آمريكايي براي اولين‌بار در دهه‌ي ۱۹۷۰ اين اصطلاح را به كار برد. كافمن معتقد بود، ترس از تصميم‌گيري و نداشتن كنترل قاطع روي زندگي خود، عموما همان عاملي است كه باعث مي‌شود مردم از قوانين اجتماعي تبعيت كنند، زيرا مي‌توانند مسئوليت انتخاب‌هاي (تصميمات) خود را بر عهده دولت‌ها بگذارند.

شخصي كه گرفتار اين فوبيا است، تنها با فكر كردن به تصميم‌گيري دچار اضطراب شديدي مي‌شود. درواقع، اضطراب اين افراد ممكن است در موارد حاد منجر به وحشت‌زدگي (حمله پانيك) شود. با اين حال، وحشت‌زدگي از علائم هميشگي همه‌ي مبتلايان به ديسايدوفوبيا نيست. از ساير علائم اين فوبيا مي‌توان به افزايش ضربان قلب، افزايش ميزان تنفس، فشار خون بالا، فشار عضلاني، لرزش و تعرق بيش از حد اشاره كرد. مانند ساير موارد ابتلا به فوبيا، فرد سعي مي‌كند تا جاي ممكن از عامل فوبيا دوري كند. اين دست افراد ممكن است، آنچنان وضعيت وخيمي داشته باشند كه از رويارويي با هرگونه‌ تصميم‌گيري اجتناب كنند. به‌عنوان مثال، كسي كه به فوبياي تصميم‌گيري دچار است، تا جاي ممكن سعي مي‌كند در موقعيتي قرار نگيرد كه مجبور به تصميم‌گيري شود. چنين نگراني‌هاي بيش از حد و تفكرات غيرمنطقي احتمالا از ذهنيت مضطرب فرد ناشي مي‌شوند. اگرچه فرد دائما سعي مي‌كند از هرگونه اضطرابي جلوگيري كند، با اين كار در طولاني مدت علائم ديسايدوفوبيا را وخيم‌تر مي‌كند.  

هيچ دليل قطعي براي بروز فوبياي تصميم‌گيري وجود ندارد. با اين حال، تصور مي‌شود كه ژنتيك و وضعيت فرد ممكن است نقش مهمي در بروز اين ترس بيمارگونه ايفا كنند. به‌عنوان مثال، اگر شخصي سابقه‌ي خانوادگي در زمينه‌ي بيماري‌هاي رواني، به‌ويژه اختلال‌هاي اضطرابي يا فوبياهاي خاص داشته باشد، به اين دليل كه به لحاظ ژنتيكي مستعد ابتلا به بيماري‌هاي رواني است، خطر ابتلا به ديسايدوفوبيا نيز در او بيشتر خواهد بود. فردي با چنين سابقه‌ي خانوادگي شايد تنها نياز به يك واقعه‌ي آسيب‌زا دارد تا به فوبياي تصميم‌گيري مبتلا شود.

ارگوفوبيا: ترس از كار

مرجع متخصصين ايران ارگوفوبيا: ترس از كار

«ارگوفوبيا (Ergophobia)» يا ترس از كار، يكي از اختلال‌هاي اضطراب اجتماعي است. افرادي كه از اين فوبيا رنج مي‌برند، به‌دليل اينكه فرد ارشدتري سركار سر آن‌ها فرياد بزند، از داشتن شغل مي‌ترسند يا اينكه به دليل عملكرد يا اضطراب اجتماعي خود دچار كارهراسي مي‌شوند. فرد كارهراس ممكن است به‌دليل ترس از آسيب‌ديدگي از انجام كارهاي يدي واهمه داشته باشد. با اين حال، بسيار از افراد كارهراس از كارهاي دفتري هم مي‌ترسند و به‌‌طور كلي، بيشتر افراد كارهراس از معاشرت با ديگران نيز واهمه دارند. درنتيجه، افرادي كه به اين فوبيا دچار هستند، براي پول و غذا به ديگران محتاج شده و در روابط عاطفي نيز دچار گسست مي‌شوند. در همين حال، گاهي اوقات فرد مبتلا به كارهراسي حتي نمي‌تواند از ديگران طلب كمك كند. ترس از كار روي دو نوع تيپ شخصيتي بيش از ديگران تأثير مي‌گذارد، افرادي كه قبلا شاغل بوده‌اند يا اينكه هيچ‌وقت در زندگي خود كار نكرده‌اند. علل مختلفي نيز براي اين فوبيا وجود دارد.

اسكيزوفرني كه يك اختلال رواني است، مي‌تواند منجر به ترس از موقعيت‌هاي اجتماعي شود و يكي از علل ترس از كار نيز محسوب‌ مي‌شود. ترس از پَس‌زده‌شدن، يكي ديگر از علل كارهراسي به‌خصوص در افرادي است كه قبلا شاغل بودند و به دلايلي به‌صورت كاملا غيرمنتظره از كار اخراج شده‌اند. برخي داروها يا اختلالات خواب يا استرس مي‌تواند منجر به ارگوفوبيا شود. خستگي و درماندگي از عوارض جانبي شايع بسياري از داروهايي است كه براي درمان افسردگي تجويز مي‌شود. اين داروها مي‌توانند وضعيت فوبياي فرد را وخيم‌تر هم كنند. فرد مبتلا به كارهراسي ممكن است براي درمان فوبياي خود از داروهاي ضداضطراب نيز استفاده كند كه اين داروها نيز به‌صورت غير مستقيم باعث بدتر شدن وضع مي‌شوند.

بسياري از ترس‌هاي بيمارگونه از مكانيسم‌هاي دفاعي بدن نشأت مي‌گيرند

رويدادهاي منفي و آسيب‌زا در محل كار مانند اذيت و آزار يا قلدري از سوي همكاران يا بدرفتاري در محل كار مي‌تواند به اختلال استرسي پس از آسيب رواني منجر شود. ترس از صحبت‌كردن در جمع يا واهمه از انجام‌ندادن وظايف محوله‌ مي‌تواند به كارهراسي منجر شود. خود فرايند‌ پيداكردن شغل هم مستلزم مصاحبه‌هاي كاري و معاشرت با همكاران، كارفرمايان و ديگران است كه براي فرد مبتلا به اختلال‌هاي عصبي و اضطراب مي‌تواند به بيزاري دائمي از كار يا كار هراسي منتهي شود. درحالي‌كه شايد تصور كنيد بسياري را مي‌شناسيد كه از بلندشدن از خواب و رفتن به سر كار بيزارند، بايد بگوييم افرادي كه دچار كارهراسي هستند، حتي با فكركردن به كار دچار وحشت‌زدگي مي‌شوند.

 از ساير علائم اين فوبيا مي‌توان به سرگيجه، تهوع، تعرق و تنفس شديد اشاره كرد. برخي مبتلايان به كارهراسي گسستگي از واقعيت يا فراموشي را نيز گزارش داده‌اند. اين افراد همچنين گفته‌اند كه نمي‌توانند افكار خود را صريحا بيان كنند يا نمي‌توانند سخنان سايرين را به‌درستي تعبير و تفسير كنند و حس مي‌كنند كه حافظه‌شان تحليل رفته است. از سوي ديگر، درحالي‌كه افراد كارهراس ممكن است به‌انديشه متخصصين بقيه وضعيت عادي داشته باشند، به‌لحاظ دروني، واكنش‌هاي زيادي در ذهن اين دست افراد جريان دارد كه شامل حس نياز به گريز يا پنهان‌شدن، گريه ‌و زاري و فكر كردن به مرگ مي‌شود. افراد كارهراس ممكن است براي گريز از وضعيت خود به مواد مخدر يا الكل پناه ببرند كه اين راهكارهاي موقت خود باعث مي‌شود وضعيت فرد وخيم‌تر شود. در ادامه پيامدهايي مانند گسست در روابط عاطفي، طلاق، انباشت بدهي، بي‌توجهي به سلامت خود و وسايل شخصي نيز در انتظار فرد مبتلا به كار هراسي است.

لينونوفوبيا: ترس از طناب

مرجع متخصصين ايران لينونوفوبيا: ترس از طناب

طناب يكي از ابزارهايي است كه در زندگي روزمره متخصصد زيادي دارد؛ اما تصور كنيد، كساني هستند كه از طناب مي‌ترسند. اين افراد مبتلا به فوبيايي به‌نام «لينونوفوبيا (Linonophobia)» يا طناب‌هراسي هستند. مانند ساير فوبياها اين ترس ممكن است ريشه در گذشته‌ي فرد داشته باشد و فرد تجربه‌اي آسيب‌زا مانند بسته‌شدن با طناب در موقعيتي دشوار را از سر گذرانده باشد. طناب‌هراسي ممكن است در برخي افراد با تماشاي فيلم‌هاي سينمايي و سريال‌هاي تلويزيوني كه در آن‌ها صحنه‌هايي از بسته‌شدن با طناب نشان داده شده به وجود آمده باشد.

همچنين طناب‌هراسي مي‌تواند با ترس از محدود يا مهارشدن پيوند داشته باشد. براي برخي افراد با طناب بسته‌شدن ممكن است حكم همان اجبار به انجام كارهايي كه دوست ندارند را داشته باشد. افراد مبتلا به اين فوبيا اشكالي با پوشيدن لباس ندارند، اما از پوشيدن كفش‌هاي بنددار بيزار هستند و ممكن است كفش‌هاي چرمي و چسبي را ترجيح دهند. كساني كه دچار طناب‌هراسي هستند اشكالي با لباس‌هاي دكمه‌دار نيز ندارند، اما به احتمال زياد از پوشيدن لباس‌هايي كه بند دارند خودداري مي‌كنند. علائم لينونوفوبيا ممكن است شامل تنگي نفس، لرزش دست، حالت تهوع، ضعف، ازدست‌دادن كنترل، تعرق زياد، افزايش ضربان قلب و حس گريز باشد. علل لينونوفوبيا كاملا شناخته نشده، با اين وجود، ژنتيك و تجارب آسيب‌زا مي‌تواند نقش مهمي در بروز اين فوبيا ايفا كند. ممكن است هر دوي اين عوامل نقش مهمي در بروز اين فوبيا ايفا كنند. به‌عنوان مثال، اگر شخصي در خانواده‌اش سابقه‌ي بيماري‌هاي رواني به‌ويژه اختلال‌هاي اضطرابي يا فوبياهاي خاص را داشته باشد، احتمال بيشتري براي ابتلا به لينونوفوبيا براي وي وجود دارد.

هيپوپوتومونستروسيكيفدالايوفوبيا: ترس از كلمات بلند

مرجع متخصصين ايران هيپوپوتومونستروسيكيفدالايوفوبيا: ترس از كلمات بلند

غالبا از «هيپوپوتومونستروسيكيفدالايوفوبيا (Hippopotomonstrosesquippedaliophobia)» يا ترس از كلمات بلند، به‌عنوان فوبيايي مضحك يا خيالي ياد مي‌شود، اما اين‌طور نيست. نكته‌ي كنايه‌آميز در مورد ترس از كلمات بلند، نام علمي بسيار بلند آن است. درواقع، حتي اگر قبل از خواندن اين مطلب اطلاعي از اين فوبيا نداشتيد، ممكن است تنها با سعي در خواندن يا تلفظ هيپوپوتومونستروسيكيفدالايوفوبيا متوجه علائم ظهور آن در خود شويد!

افرادي كه از فوبياي كلمات بلند رنج مي‌برند، عموما در مواجهه با كلمات بلند اضطراب زيادي را تجربه مي‌كنند. ترس از كلمات بلند ممكن است ريشه در رويدادي آسيب‌زا داشته كه توسط بخش‌هايي از مغز مانند آميگدال (وظيفه‌ي درك احساسات و عواطف را برعهده دارد) و هيپوكامپ (مركز يادگيري مغز)، خطرناك و كُشنده تلقي شده است. به اين ترتيب، هر بار كه فرد با عوامل مرتبط به آن مواجه شده، بدن همان واكنش را نشان داده است. فردي كه از فوبياي كلمات بلند رنج مي‌برند ممكن است تنها با فكر كردن به كلمات بلند دچار وحشت‌زدگي و اضطراب شديد شود. هيچ‌كس با فوبياي كلمات بلند متولد نشده، اما بسياري از افراد حتي به ياد نمي‌آورند كه اين ترس از چه زماني شروع شده است. فوبياي كلمات بلند به احتمال بسيار زياد از يك رويداد آسيب‌زا نشأت مي‌گيرد. ممكن است فرد در دوران مدرسه يا در بزرگسالي (در محل كار) با تلفظ كلمات بلند تجربه مورد تمسخر قرار گرفتن يا شرمساري را داشته باشد و در اثر همين تجربه بدن با اضطراب شديد و لرزش واكنش نشان داده است. سپس مغز فرد ممكن است بدون هيچ پايه ‌و اساسي به بروز اين واكنش‌ها ادامه داده باشد.

اپتوفوبيا: ترس بازكردن چشم‌ها

مرجع متخصصين ايران اپتوفوبيا: ترس باز كردن چشم‌ها

«اپتوفوبيا (Optophobia)» ترس نامعقول از بازكردن چشم‌ها است. از آنجايي كه بينايي از حس‌هاي پنج‌گانه و ضروري است، اين هراس در زمان تماشاي فيلم‌هاي ترسناك بيشتر رخ مي‌دهد. فرد مبتلا به ترس بازكردن چشم‌ها، عموما چشمانش را در مواجهه با رويداديي كه نمي‌خواهد عواقب آن را ببيند مي‌بندد. مبتلايان به اپتوفوبيا معمولا داراي اختلال اضطراب فراگير هستند و علائم وحشت‌زدگي يا اضطراب شديد را در رويارويي با هر كدام از عوامل هراس بروز مي‌دهند.  

اپتوفوبيا يك خودهراسي يا تنهايي‌هراسي نيز محسوب مي‌شود كه معمولا ناشي از عوامل غير اجتماعي است. خودهراسي غالبا از رويدادهاي آسيب‌زا در دوران كودكي نشأت مي‌گيرد. به‌عنوان مثال، ترس از زنبور ممكن است از تجربه‌ي نيش زنبور در دوران كودكي ريشه گرفته باشد. تربيت هم مي‌تواند نقش مهمي ايفا كند، هشدارهاي والدين نسبت به نيش مار يا زنبور باعث مي‌شود كه فرد با ديدن مار و زنبور دچار هراس شود و رفته‌رفته علائمي از يك فوبيا را بروز دهد. تصور مي‌شود كه ژنتيك و عوامل ارثي به‌ويژه در خطرات آسيب‌زا نقش مهمي ايفا مي‌كنند. به‌عنوان مثال، پاسخ جنگ يا گريز (مكانيسم دفاعي بدن در برابر خطر) در افرادي كه به لحاظ ژنتيكي مستعد هستند راحت‌تر شروع مي‌شود.

در مقابل، فوبياهاي اجتماعي (مانند ترس از بوي بدن يا لمس شدن) كمتر درك شده‌اند و از عوامل اجتماعي ريشه مي‌گيرند كه به آن‌ها «اختلال اضطراب اجتماعي» گفته مي‌شود. مانند انواع ديگر فوبيا، رويدادهاي بيروني مي‌توانند ترس را در فرد القا يا تقويت كنند؛ مانند مشاهده‌ي دوست يا يكي از اعضاي خانواده كه از نوعي فوبيا رنج مي‌برد. در موارد حاد، حتي رويارويي غيرمستقيم مانند اشاره به هراس در گفت‌وگوها، مشاهده‌ي آن در اخبار رسانه‌ها، تلويزيون و فيلم نيز مي‌تواند همان تأثير را داشته باشد. اپتوفوبيا، مانند بسياري از ترس‌هاي بيمارگونه، از مكانيسم محافظت از خود نشأت مي‌گيرد و به‌صورت ناخودآگاه بروز پيدا مي‌كند و مي‌تواند از تضادهاي عاطفي حل‌نشده ريشه گرفته باشد. 

آلبوتوفوبيا: ترس از حمام

مرجع متخصصين ايران

«آلبوتوفوبيا (Ablutophobia)» ترس بيش از حد از استحمام، تميز كردن يا شستشو است. ترس از حمام، يكي از اختلال‌هاي اضطراب محسوب مي‌شود كه در رده‌‌ي فوبياهاي خاص قرار مي‌گيرد. فوبياهاي خاص همان هراس‌ها يا ترس‌هاي بيمارگونه‌ي نامعقولي هستند كه در مواجهه با يك عامل يا موقعيت خاص بروز پيدا مي‌كنند. چنين فوبياهايي مي‌توانند زندگي فرد را كاملا مختل كنند. ترس از استحمام بيشتر در كودكان و زنان ديده مي‌شود. علائم آلبوتوفوبيا نيز مانند ديگر فوبياها ممكن است هنگام مواجهه با وسايل حمام يا شستشو در فرد بروز پيدا كند. در موارد حاد، فرد ممكن است حتي از تصور حمام يا استحمام، دچار ترس يا اضطراب شديد و در موارد حادتر وحشت‌زدگي شود. فرد در تمام اين موارد مي‌داند كه ترسش بي‌مورد است، اما نمي‌تواند جلوي ترس خود را بگيرد. علائم ترس از حمام در بزرگسالان معمولا افزايش تعرق و ضربان قلب و اشكال در تنفس است. اين فوبيا در كودكان ممكن است علائمي مانند وابستگي شديد به والدين، گريه‌ و زاري و بدخلقي داشته باشد.

علت فوبياهاي خاص مانند ترس از حمام هنوز كاملا شناخته نشده، اما معمولا علت اين دسته از فوبياها را سه عامل مي‌دانند. ابتدا تجربه‌هاي منفي و آسيب‌زا كه ممكن است فرد در سنين پائين از حمام و استحمام داشته باشد. در اين حالت امكان دارد كه يكي از والدين فرد به اين فوبيا دچار بوده باشند. عامل سوم براي بروز اين فوبيا مي‌تواند تغيير در عملكرد مغز باشد كه ممكن است ناشي از آسيب يا بالارفتن سن باشد. ترس از حمام مي‌تواند زندگي روزمره فرد را مختل كند. از پيامدهاي اين فوبيا مي‌توان به منزوي شدن، افسردگي و انزواي اجتماعي اشاره كرد. علاوه بر اين، فرد ممكن است براي كنار آمدن با ترس و اضطراب ناشي از اين فوبيا به مواد مخدر يا الكل پناه ببرد كه باعث وخيم‌تر شدن وضع مي‌شود. خود انزواي اجتماعي هم خطر مصرف مواد مخدر و الكل در فرد را افزايش مي‌دهد.

اومبروفوبيا: ترس از باران

مرجع متخصصين ايران اومبروفوبيا: ترس از باران

«اومبروفوبيا (Ombrophobia)» يا ترس از باران، يك اختلال اضطراب نسبتا شايع است كه در كودكان و بزرگ‌سالان به يك اندازه ديده مي‌شود. با اين حال، كودكان بيشتر از بزرگ‌سالان به اين فوبيا دچار مي‌شوند. برخي ممكن است از باران بسيار شديد كه همراه‌با طوفان (وزش باد شديد و رعد و برق) است بترسند و برخي ديگر كه شامل موارد حاد مي‌شود از باران ملايم و نم‌نم نيز هراس داشته باشند. ترس از باران با فوبياهاي ديگر از جمله ترس از آذرخش و رعد و برق (آسترافوبيا)، ترس از مِه (هوموكوفوبيا)، ترس از جاري‌شدن سيل (آنتلوفوبيا) و ترس از غرق‌شدن (آكوفوبيا) همراه است.

همه‌ي ما از اهميت حياتي آب مي‌دانيم، حتي در بسياري فرهنگ‌ها باران نشانه‌‌ي رحمت و نعمت برشمرده مي‌شود و در موارد زيادي عنصري زيبا و لطيف دانسته مي‌شود كه گواه آن ارجاعات بسيار در آثار ادبي ملل جهان است كه از اين عنصر طبيعي الهام گرفتند؛ اما به‌جز اين، اثرات باران تنها به همين موضوع ختم نمي‌شود، بلكه با بارش باران، هوا تاريك مي‌شود، رعد و برق و بادهاي شديد به‌وقوع مي‌پيوندد. باران‌هاي شديد همراه‌با رعدوبرق، موجب سيل و رانش زمين و درنتيجه تخريب منازل و ساختمان‌ها، خرابي زيرساخت‌ها و تأسيسات برق‌رساني و خسارات جاني و مالي بسيار زيادي مي‌شود. در منطقه‌ي آمازون كه ميانگين بارندگي ساليانه نزديك به ۳۰۰۰ ميلي‌متر در سال مي‌رسد، بارش باران موجب گسترش قلمروي خزندگان و جانوران درنده و شكارچي مي‌شود. به همين دليل، بسياري از ساكنان اين نواحي از باران واهمه دارند.

عوامل ارثي، ژنتيكي، تغييرات شيميايي مغز و تجارب منفي از مهم‌ترين علل بروز فوبيا هستند

در زبان انگليسي اصطلاحا گفته مي‌شود: «it is raining cats and dogs» كه اشاره به باران‌هاي سهمگين دارد. هرچند ريشه‌ي اين اصطلاح به دوراني بازمي‌گردد كه با جاري‌شدن سيل در شهرها حيوانات اهلي و خانگي با آوارهاي ديگر در معابر جاري مي‌شدند، اما گزارش‌هاي زيادي از باريدن قورباغه و وزغ در برخي نواحي در دست است. اوايل قرن نوزدهم طوفان‌هاي قورباغه و وزغ در مناطقي مانند شفيلد (انگلستان) و مينياپوليس در ايالت مينه‌سوتا (ايالات متحده) ديده شده است. در اين طوفان‌ها شدت وزش باد به‌حدي بوده كه قورباغه‌ها را از محلي به محل ديگر مي‌برد. مانند موارد ديگر، ديدن اين پديده‌ي عجيب‌ آب‌وهوايي در تلويزيون و رسانه‌هاي جمعي موجب افزايش اضطراب در فرد مي‌شود. باران‌ها اغلب موجب شيوع بيماري‌هاي ويروسي مي‌شوند. به همين دليل افراد مبتلا به نوسوفوبيا (افرادي كه از بيماري يا ميكروب مي‌ترسند) بيش از بقيه مستعد ترس از باران هستند. تجارب آسيب‌زايي مانند سوختگي و آسيب‌ديدگي در اثر بارش باران‌هاي اسيدي باعث مي‌شود فرد براي تمام عمر از باران ترس داشته باشد.

فوبوفوبيا: ترس از فوبيا

مرجع متخصصين ايران فوبوفوبيا: ترس از فوبيا

«فوبوفوبيا (Phobophobia)» يا ترس از فوبيا، اختلال اضطرابي است كه مي‌تواند به يك چرخه‌ي خودتكرارشونده منتهي شود و درنهايت، دايره‌ي ترس‌ها در فرد را افزايش دهد. ممكن است برخي از كساني كه به فوبوفوبيا مبتلا هستند، قبلا به يك يا چند فوبياي ديگر نيز دچار شده باشند. در همين حال، دسته‌اي ديگر هم هستند كه از ابتلا به يك فوبيا به‌شدت مي‌ترسند. فوبوفوبيا اغلب به ساير اختلالات اضطرابي مرتبط است. فوبوفوبيا يكي از معدود ترس‌هاي بيمارگونه‌اي است كه مي‌تواند پيامدهاي واقعي در فرد داشته باشد. درواقع، كارسينوفوبيا (سرطان‌هراسي) خطر ابتلاي فرد به سرطان را افزايش نمي‌دهد، اما ترس از فوبيا مي‌تواند باعث بروز يك يا چند فوبيا در فرد شود. اما چطور چنين اتفاقي مي‌افتد؟ درواقع، فرد مبتلا به فوفوبيا براي محدودكردن ميزان رويارويي خود با عوامل هراس، به‌تدريج فعاليت‌هاي خود را به حداقل مي‌رساند، همين باعث بروز آگورافوبيا (بازارهراسي يا هراس از مكان‌هاي باز) مي‌شود. اگر ترس فرد از يك شيء يا موقعيت خاص نيز باشد، امكان دارد كه به‌تدريج فوبياي آن شيء يا وضعيت را نيز پيدا كند.

ديپنوفوبيا: ترس از گفت‌وگو هنگام شام

مرجع متخصصين ايران ديپنوفوبيا: ترس از گفت‌وگو هنگام شام

«ديپنوفوبيا (Deipnophobia)» يا ترس از گفت‌وگو هنگام شام، يكي فوبياهايي است كه كمتر شناخته شده است. فرد مبتلا به ديپنوفوبيا ممكن است كه در موارد حاد از غذاخوردن در جمع خودداري كند. اكثر فوبياها از تجربه‌ها و رويدادهاي آسيب‌زا خصوصا در دوران خردسالي نشأت مي‌گيرند. به‌عنوان مثال، ديپنوفوبيا ممكن است از زماني شروع شده باشد كه والدين دائما به فرد گوشزد كرده‌اند كه نبايد سر غذا صحبت كند. اين فوبياي عجيب ممكن است از تمسخر در زمان غذاخوردن در جمع نيز ريشه گرفته باشد. تغييرات شيميايي مغز و آرايش ژنتيكي نيز مي‌تواند فرد را مستعد ابتلا به اين فوبيا كند.

فرد مبتلا به ديپنوفوبيا لاخبار تخصصيا خجالتي نيست، اما از صرف غذا با ديگران خودداري مي‌كند. فرد ديپنوفوبيا ممكن است وقتي حس كند قرار است هنگام صرف غذا با شخصي وارد گفت‌و‌گو شود از صرف غذا با فرد مورد انديشه متخصصين خودداري كند يا اينكه، در وضعيت حاد، حتي از صرف غذا خودداري كند. به اين جهت افراد مبتلا به فرد ديپنوفوبيا عموما تنها و در سكوت غذا مي‌خورند و وقتي هم كه با سايرين غذا مي‌خورند، انتظار دارند ديگران نيز در سكوت غذاي خود را بخورند. همان‌طور كه گفتيم، به‌طور كلي پذيرفته شده كه فوبيا از تركيبي از عوامل و وقايع خارجي مانند رويدادها و تجارب آسيب‌زا و پيش‌زمينه‌هاي دروني مانند وراثت و ژنتيك ريشه‌ مي‌گيرد. بسياري از فوبياهاي خاص كه به يك شيء يا موقعيت خاص مرتبط هستند، معمولا ناشي از رويدادهاي آسيب‌زا در سنين پائين هستند. فوبياهاي اجتماعي و ترس از مكان‌هاي شلوغ علل پيچيده‌تري هستند كه ممكن است در بروز ديپنوفوبيا نقش مهمي ايفا كنند.  

اسپكتروفوبيا: ترس از آينه

مرجع متخصصين ايران اسپكتروفوبيا: ترس از آينه

امروزه، بشر احتمالا از هر دوره‌ي ديگري بيشتر به تصويري كه از خود پيش‌روي ديگران مي‌گذارد اهميت مي‌دهد. همين وسواس زياد نسبت به تصوير خود باعث مي‌شود، بسياري خصوصا زنان، از ترس اينكه زيبايي مورد انتظار خود را در آينه نبينند از نگاه‌كردن به آينه طفره ‌بروند. اين دست افراد درست مانند ملكه بدجنس داستان مشهور «سفيد برفي و هفت كوتوله»، واهمه دارند كه روزي آينه‌ها واقعيت را برملا كنند و به آن‌ها بگويند كه زشت‌ هستند!

به اين ترتيب، مي‌توان يكي از علل بروز «اسپكتروفوبيا (Spectrophobia)» يا ترس از آينه را ناشي از تصورات پيش‌پنداشت زيبايي در فرد دانست. به‌عنوان مثال، اكثر افرادي كه اضافه وزن دارند از نگاه‌كردن به آينه خودداري مي‌كنند يا اينكه حتي از گرفته‌شدن عكس خودشان جلوگيري مي‌كنند. طبيعتا اين افراد فوبيا ندارند، اما سعي مي‌كنند تا حد امكان از آينه دوري كنند. جدا از آن، ترس از آينه از آن دست فوبياهايي است كه ارتباط تنگاتنگي با پيش‌زمينه‌هاي فرهنگي و باورهاي ماورالطبيعه دارد. اولين ترس بشر از آينه احتمالا ترس از بازتاب تصوير خودش در آب بوده است. در گذشته تصور بر آن بود تصويري كه در آب ديده مي‌شود همان روح است كه به كالبدش نگاه مي‌كند. همين عامل نيز باعث شده بود اين تصور رايج شود كه روح مي‌تواند قبل از مرگ نيز از بدن جدا شود. داستان‌هاي فولكلور زيادي نيز در همين رابطه ساخته و پرداخته شده‌اند.

مبتلايان به فوبيا حتي با فكركردن به علل ترس خود دچار حمله‌هاي پانيك مي‌شوند

اكثر مردم جهان اعتقاد دارند كه شكستن آينه بديمني به‌همراه دارد. در ايران، باور بر اين است كه اگر شب به آينه نگاه كنيد، رنگتان زرد مي‌شود يا به‌ويژه در مراسم عروسي، اگر آينه‌ جهيزيه عروس بشكند، اتفاق شومي براي او و خانواده‌اش مي‌افتد. در فرهنگ‌هاي اروپايي هم شكستن آينه، هفت سال بدبختي و نحسي به بار مي‌آورد. براي ازبين‌بردن اين نحسي بايد تكه‌هاي شكسته آينه را جمع كرده و زير نور ماه در خاك نهان كرد. بسياري از قبايل آفريقايي، بازتاب تصوير فرد در آب‌هاي تيره و مرداب‌ها را به مرگ نسبت مي‌دهند. مردمان اين قبايل از نگاه‌كردن به چنين آب‌هايي خودداري مي‌كنند، زيرا مي‌ترسند كروكوديل‌ها و ارواح خبيث بازتاب (همان روح) را با خود به دنياي ديگر ببرد.

در چندين فرهنگ، به كودكان زير يك سال آينه نشان داده نمي‌شود؛ زيرا تصور مي‌شود نوزاد ممكن است با ديدن تصوير خودش در آينه بميرد. در همين حال، در برخي فرهنگ‌ها، خانواده‌هايي كه به‌تازگي يكي از اعضاي خود را از دست داده‌اند، روي آينه را مي‌پوشانند تا كس ديگري نميرد. در برخي فرهنگ‌ها نيز عروس حق ندارد با لباس عروس به آينه نگاه كند. فقط عروس و داماد با هم مي‌توانند به آينه نگاه كنند. از اين جهت، واضح است كه آينه‌‌ از آن اشيايي است كه باورهاي زيادي حول آن وجود دارد و اين عقايد و پيش‌زمينه‌هاي فرهنگي به‌راحتي مي‌تواند ترس از آينه را در خردسالان و افراد حساس و مضطرب به وجود بياورد. در فرهنگ عامه، جزوه رايگان‌ها‌ و فيلم‌ها نيز به اين موضوع پرداخته‌اند، مانند فيلم «آكيولوس (۲۰۱۳)» كه در آن، ارواح شريري كه در آينه به دام افتاده‌اند از آينه خارج مي‌شوند و زندگان را آزار مي‌دهند. همه‌ي اين مفاهيم ممكن است ترس از آينه را در فرد القا كند. برخي افراد مبتلا به اسكيزوفرني يا افرادي كه به نارسايي غدد فوق كليوي دچار هستند نيز ممكن است به آينه‌هراسي مبتلا شوند.

اومفالوفوبيا، ترس از ناف

ترس از ناف يا «اومفالوفوبيا (Omphalophobia)» يكي از نادرترين فوبياهايي است كه تا به‌حال گزارش داده شده است. كساني كه به اومفالوفوبيا دچار هستند، از مشاهده و لمس ناف خود و، در موارد حادتر، ناف سايرين به‌شدت مي‌ترسند. فرد گاهي‌ اوقات با ديدن ناف ممكن است دچار حالت تهوع يا وحشت‌زدگي شود. ناف‌هراسي در مردان و زنان به يك اندازه بروز پيدا مي‌كند. ناف‌هراسي نيز مانند ساير فوبياهاي خاص، ريشه در دوران كودكي فرد دارد، به‌ويژه آنكه فرد تجربه‌ي منفي يا آسيب‌زايي از لمس بدنش (در قسمت ناف) داشته باشد. اكثر كساني كه به اين فوبيا دچار هستند، در كودكي وسواس زيادي به ناف خود داشتند و همين هم باعث شده دائما ناف خود را لمس كنند و از روي كنجكاوي با اشياي مختلف به كندوكاو آن بپردازند. درواقع، بسياري از مبتلايان به اومفالوفوبيا ادعا مي‌كنند چيزي تيره و كثيف را در ناف خود ديده‌اند و سعي مي‌كنند با اشياء تيز آن را بردارند. همين كثيفي باعث مي‌شود كه فرد حس كند تميز نيست و هر بار كه ناف خود را مي‌بيند دچار حالت تهوع شود.

نوزاد در دوران جنيني با بند ناف به رحم مادر متصل مي‌شود. همين موضوع باعث مي‌شود، فرد مبتلا به ناف‌هراسي تصور كند كه هنوز بخشي از بند ناف در بدنش باقي مانده است. بيماران عصبي يا مضطربي كه قبلا به اختلال اضطراب مبتلا بودند، با ديدن ناف دچار وحشت‌زدگي و انزجار شديد مي‌شوند. در برخي كودكان، از آنجايي كه ممكن است تجربه‌‌ي آسيب‌زايي از لمس‌شدن در اين ناحيه‌ي بدن را داشته باشند، مغز از اين واكنش فوبيا به‌عنوان نوعي مكانيسم دفاعي بهره مي‌برد. برخي مبتلايان به اين فوبيا همچنين ادعا كرده‌اند كه گاهي اين حس را دارند كه با فشاردادن يا لمس ناف ممكن است محتويات شكمشان بيرون بريزد.

گلوبوفوبيا: ترس از بادكنك

مرجع متخصصين ايران گلوبوفوبيا: ترس از بادكنك

غالبا ترس از ارتفاع يا عنكبوت‌‌ها را به‌عنوان هراس‌هاي عادي مي‌پذيريم، اما ترس از بادكنك از آن فوبياهايي است كه معمولا خنده‌دار دانسته مي‌شود. افرادي كه دچار بادكنك‌هراسي يا «گلوبوفوبيا (Globophobia)» هستند، ممكن است از فكر كردن، ديدن، لمس و حتي بوي بادكنك دچار وحشت‌زدگي شوند، اما اغلب مبتلايان به گلوبوفوبيا از صداي تركيدن بادكنك وحشت دارند. مانند هر فوبياي ديگري، علائم بادكنك‌هراسي بسته به ريشه‌هاي ترس در هر فرد نسبت به ديگري متفاوت است. برخي افراد ممكن است نتوانند صداي خالي‌شدن باد بادكنك را تحمل كنند و دچار اضطراب شوند.

مانند اكثر فوبياها، گلوبوفيوبيا از رويدادهاي آسيب‌زا در سنين كودكي نشأت مي‌گيرد. اين فوبيا عموما در سنين كودكي شايع است و به‌تدريج از شدت آن كاسته مي‌شود. اگرچه بادكنك‌هراسي ممكن است تا بزرگ‌سالي هم به همان قوت پيشين باقي بماند. ممكن است فرد در دوران كودكي از تركيدن ناگهاني بادكنك دچار وحشت شده باشد و مغز هر بار با مشاهده بادكنك همان واكنش وحشت و اضطراب را نشان دهد. بيشتر كودكان به دليل ارتباط تجارب منفي خود از بادكنك‌ با جشن‌هاي تولد يا نمايش‌ها و جشن‌هاي ديگر از حضور در اين رويدادها طفره‌ مي‌روند.

موضوع ديگر اينكه وقتي ديگر كودكان متوجه بادكنك‌هراسي همسالان خود مي‌شوند، دست به اذيت و آزار مي‌زنند. همين باعث مي‌شود كه هراس فرد نسبت به بادكنك‌ها بيشتر هم شود. علاوه بر اين، صداي تركيدن بادكنك شباهت زيادي به شليك گلوله دارد و معمولا به‌صورت غيرمنتظره‌اي اتفاق مي‌افتد. همين براي كساني كه خود قبلا دچار اضطراب يا بيماري‌هاي رواني ديگر بودند مي‌تواند محرك قوي باشد. در كشورهاي غربي كه دلقك‌هراسي (عموما به‌دليل پرداخت وسيع آن در رسانه‌هاي جمعي) شايع‌تر است و دلقك‌ها معمولا بخشي از جشن‌ها هستند، دو فوبياي بادكنك‌هراسي و دلقك‌هراسي ممكن است با هم تركيب شوند.

زانتوفوبيا: ترس از رنگ زرد

مرجع متخصصين ايران زانتوفوبيا: ترس از رنگ زرد

«زانتوفوبيا (Xanthophobia)» ترس شديد و نامعقول از رنگ زرد است. درحالي‌كه شايد اين فوبيا براي بسياري احمقانه و مضحك به‌انديشه متخصصين برسد، براي كساني كه به آن دچار شدند، بسيار دردناك و غيرقابل تحمل است. در موارد شديد، فرد مبتلا به زانتوفوبيا ممكن است حتي از شنيدن كلمه‌‌‌ي زرد دچار وحشت‌زدگي يا اضطراب شديد شود. مانند همه‌ي فوبيا‌ها، ترس از رنگ زرد نيز ممكن است از افكار ناخودآگاه ريشه گرفته باشد و بدن فوبيا را به‌عنوان نوعي مكانيسم دفاعي به كار برده باشد. فردي كه به فوبياي رنگ زرد مبتلاست، به احتمال زياد تجربه‌اي آسيب‌زا مرتبط به رنگ زرد و كلمه‌ي زرد را پشت سر گذاشته است. در همين حال، اين امكان نيز وجود دارد كه فرد به‌صورت غيرمستقيم و مشاهده‌ي سايرين در تلويزيون و فيلم‌، اين موقعيت آسيب‌زا را تجربه كرده باشد. 

آريتموبيا: ترس از اعداد

مرجع متخصصين ايران آريتموبيا: ترس از اعداد

«آريتموبيا (Arithmophobia)» يا ترس از اعداد كه به آن «نومروفوبيا (Numerophobia)» نيز گفته مي‌شود، ترس اغراق‌شده، پايدار و اغلب غيرمنطقي از اعداد است. ترس از اعداد در تقريبا تمامي فرهنگ‌هاي جهان وجود دارد. فوبياي برخي اعداد مانند ۱۳، ۶۶۶ و ۸ ممكن است به مسائل ماورالطبيعه مرتبط باشد. در همين حال، ترس از اعدادي مانند ۴ (بيشتر در آسياي جنوب شرق) يا ۳۹ (در افغانستان) ممكن است به دلايل فرهنگي يا مذهبي پديد آمده باشد. با اين حال، فردي كه به عددهراسي دچار شده، ممكن است در رويارويي با هرگونه محاسبه‌ي رياضياتي دچار اضطراب و وحشت‌زدگي شود. درواقع، تنها فكر كردن به معادلات رياضي يا محاسبات عددي در مدرسه يا امور روزانه مي‌تواند باعث وحشت‌زدگي فرد شود. مانند ديگر فوبياهاي خاص، فوبياي اعداد مي‌تواند زندگي فرد را مختل كند. در اغلب موارد، فرد از پذيرفتن ترس خود احساس شرمساري دارد و همين باعث منزوي شدن او مي‌شود.

به‌عقيده‌ي روان‌شناسان، ترس از اعداد ممكن است ريشه‌اي‌تر از دوران كودكي باشد و به دوران آغاز نگه‌داري زمان، گاه‌شماري (تقويم) و به‌كاربردن سيستم‌هاي عددي برگردد. مصريان باستان اولين كساني بودند كه تقويم خورشيدي را براي نگه‌داري زمان به كار بردند. در ساير فرهنگ‌ها نيز تقويم‌هاي قمري، فصول و روزها را مشخص مي‌كردند و مفهوم صفر نيز توسط رياضيدان هندي، آريابهاتا ابداع شد. به‌تدريج، شمار اعداد بي‌نهايت و نامتناهي شد. با پيشرفت تمدن، سيستم‌هاي محاسباتي نيز پيچيده‌تر شدند.

علاوه بر اين عامل، ترس از اعداد نيز ممكن است ناشي از رويدادهاي منفي در سنين پايين باشد. فرد ممكن است در دوران مدرسه در درس رياضي اشكال داشته و با بالارفتن سن، اين ترس در او نهادينه‌ شده باشد. عواملي مانند تمسخر، بدرفتاري، سرزنش و اذيت و آزار مرتبط به درس رياضي نيز مي‌تواند باعث بروز اين ترس شده باشد. والدين هم ممكن است با گفته‌هايي مانند «رياضي سخته!» يا «اگر درس نخواني هيچي نمي‌شي!» باعث القاي ناخودآگاه اين ترس در كودكان شده باشند. عوامل ارثي، ژنتيكي و تغييرات شيميايي مغز نيز مي‌تواند باعث بروز ترس از اعداد شده باشد. علاوه بر اين، به ترس‌ از اعدادي مانند ۱۳ (كه در ايران و بسياري از ملل دنيا بديمن دانسته مي‌شود) و ۶۶۶ (كه در فرهنگ‌هاي مسيحي نشانه‌ي شيطان و عدد وحش است) به‌وسيله‌ي سريال‌هاي تلويزيوني و فيلم‌هاي سينمايي دامن زده شده است. ترس از طناب، عنكبوت، مار، زنده‌به‌گور شدن، دلقك، عروسك و آينه از ديگر ترس‌هايي هستند كه ممكن است به‌وسيله‌ رسانه‌هاي جمعي به فرد القا شده باشند.

تافوفوبيا: ترس زنده ‌به‌ گور شدن

مرجع متخصصين ايران تافوفوبيا: ترس زنده ‌به‌ گور شدن

«تافوفوبيا (Taphophobia)» ترس غيرمنطقي از زنده‌ به ‌گور شدن است. اين فوبيا به فوبياهاي ديگر از قبيل  ترس از مرگ (تاناتوفوبيا)، ترس از سنگ قبر (پلاسكوفوبيا، ترس از قبرستان (كوئنتروفوبيا)، تنگناهراسي (كلاستروفوبيا) و غيره مرتبط است. ترس از زنده به گور شدن از فوبياهايي است كه مشاهير زيادي از جمله ادگار آلن پو، جورج واشنگتن، فردريك شوپن و هانس كريستيان اندرسون به آن دچار بودند. به عقيده‌ي مورخان و منتقدان ادبي، پو كه عمده‌ي شهرتش را مرهون داستان‌ها و اشعار گوتيكش است، هراس خود از زنده‌ به گور شدن را به‌خوبي در آثار مشهورش از جمله داستان‌هاي كوتاه «چليك آمونتيلادو» و «سقوط خانه آشر» منعكس كرده است.

گزارش‌هاي تاريخي زيادي از به اشتباه دفن‌شدن زندگان در دست است. در اين موارد به سبب آگاهي كم از علم پزشكي، افراد به اغما رفته يا كساني كه غش كرده بودند به اشتباه در گور گذاشته مي‌شدند. در اين موارد، فرد يا روي ميز كالبدشكافي و تخت مرده‌شورخانه يا در موارد بسياري در قبر به‌هوش مي‌‌آمد. به همين جهت، چندان عجيب نيست كه در اواخر قرن نوزدهم و بيستم در اروپا و آمريكا، زنگوله‌‌هايي را در تابوت مي‌گذاشتند تا در صورت وقوع اشتباهي فرد امكان خبركردن ديگران را داشته باشد. مورد ديگري كه باعث مي‌شود همه‌ي ما به‌يك اندازه از مرگ در هراس باشيم، ناشناخته‌بودن ماهيت مرگ است. هيچ‌كس به‌درستي نمي‌داند پس از مرگ چه چيزي انتظارش را مي‌كشد.

 مانند فوبياهاي ديگر، فردي كه قبلا به اضطراب يا افسردگي مبتلا بوده، بيشتر مستعد اين فوبيا است. رويدادهاي آسيب‌زا نيز در بروز فوبياي زنده به گور شدن نقش مهمي ايفا مي‌كنند. معدنچياني كه تجربه‌ي منفي گير افتادن در اعماق چند صد متري زمين را داشته‌اند، گاهي علائم اين فوبيا را گزارش داده‌اند. ساير تجارب منفي و آسيب‌زا مانند دفن‌شدن در شن‌هاي ساحل يا افتادن در باتلاق نيز مي‌تواند باعث بروز اين فوبيا شده باشد. همچنين، والدين يا بزرگسالان با صحبت‌كردن و اشاره به اين ترس موجب القاي آن به كودكان مي‌شوند. همان‌طور كه گفتيم، رسانه‌هاي جمعي و سينما هم مي‌توانند به‌صورت غيرمستقيم تجارب آسيب‌زايي را به فرد خصوصا در خردسالي منتقل كنند. افرادي كه دچار تنگناهراسي هستند و از بودن در فضاي تنگ، بسته و محصور هراس دارند، بيشتر مستعد ترس زنده ‌به‌ گور شدن هستند.

ادامه دارد..

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات