تله كليك يا Clickbait چيست؟ حقيقتي شوكهكننده و جذاب درباره اينترنت و بازاريابي
قطعا تاكنون در گشتوگذارهاي خود در شبكههاي اجتماعي و وبسايتها، با لينكها و تيترهايي مواجه شدهايد كه با لحني جذاب و حتي شوكهكننده، شما را به كليك كردن و خواندن و ديدن محتوا تشويق ميكنند. شايد كليك كردن شما روي همين مقاله هم بهخاطر بخش دوم و تلهي جذابكنندهي آن بوده باشد. بههرحال انسان بهصورت ذاتي به چنين لحنها و عبارتهايي جذب ميشود و حتي اگر چندين بار هم محتوايي بيارزش را در لينكهاي مذكور ديده باشد، باز هم به كليك كردن علاقه دارد. اين مطلب قرار نيست حقيقتي شوكهكننده را به شما بياموزد، بلكه قصد داريم طبيعت انساني و چرايي علاقهمندي به چنين تيترهايي را مطالعه كنيم كه معروف به تله كليك يا Clickbait هستند.
شايد در نگاه اول تصور كنيد كه تله كليك ديگر مانند گذشته طرفدار ندارد يا بهسمت سقوط حركت ميكند. شايد تيترهاي جذاب و زرد را ديگر براي جذب مخاطب كارساز ندانيد صرفانديشه متخصصين از تفكر و باور شما، تله كليك هنوز وجود دارد و به اين زودي هم اينترنت و دنياي فناوري را ترك نخواهد كرد. براي تعريف تله كليك، انواع تعريفها بهكار ميرود. حتي بن اسميث از بازفيد (از مشهورترين وبسايتهاي معروف به تله كليكهاي جذاب) اعتقاد دارد تله كليك هر محتوايي است كه ارزش تعريفشده در تيتر را به مخاطب ارائه نكند. برخي ديگر، انواع مقالههاي فهرستي همچون «۱۰ راه براي موفقيت در هفت روز» يا موارد مشابه را در دستهبندي تله كليك قرار ميدهند. برخي ديگر نيز در تعريف كلي ميگونيد تله كليك شامل هرگونه مقاله و محتوايي ميشود كه در اينترنت طرفدار ندارد.
چرا رسانهها از تله كليك استفاده ميكنند؟
پاسخ به سؤال بالا بسيار آسان است. رسانهها بهدنبال مخاطب بيشتر و درنتيجه درآمد بيشتر از سرويس خود هستند. تعداد متخصصان يكتا هميشه بهعنوان معياري از موفقيت يك رسانه تصور ميشود و تأثير زيادي بر هزينهي تبليغات آن دارد. فاكتوري كه حتي برخي رسانهها را علاوه بر روش تله كليك، به خريد كليك و بازديدكنندهي تقلبي تشويق ميكند.
تمامي فعالان حوزهي محتوا كه بهنوعي تلاشي براي توزيع اطلاعات بهصورت الكترونيك انجام ميدهند، مديون وبسايتهايي همچون گوگل و شبكههاي اجتماعي همچون فيسبوك و توييتر و غيره هستند. اين سرويسها امكان كشف محتواي وبسايت مذكور را براي مخاطب فراهم ميكنند. ازطرفي الگوريتمهاي مورداستفاده در موتورهاي جستوجو، مدام تغيير ميكند و ناشران با چالشهايي هميشگي روبهرو هستند. آنها بايد مدام مقالههاي خود را بهينهسازي و حتي بازطراحي كنند تا توزيع اجتماعي بهتري كسب شود. درنتيجه شايد فرمول ساخت تله كيك هم در گذشت زمان دستخوش تغيير شود، اما هيچگاه نميتوان پايان عمر تيترهاي احساسي و جذاب را پيشبيني كرد.
ناشران و توزيعكنندههاي محتوا، اگر بتوانند به تعادلي در توليد و توزيع محتواي ناب برسند، پيروز رقابت رسانهاي خواهند بود. تعادلي كه شامل محتواي عالي، فرمدهي مناسب و حفظ برند در محتوا ميشود. بهعلاوه بايد مواردي همچون قابليت كشف در رسانههاي اجتماعي، سرعت بارگذاري بالا، محتواي بصري جذاب، منوهاي ناوبري آسان، ارائهي محتواي آموزنده و عدم استفاده از اسپم و پاپآپ و روشهاي مزاحم ديگر را نيز به پيشنيازها اضافه كنيد.
قطعا رسيدن به پيشنيازهاي بالا براي همهي رسانههاي الكترونيك آسان نيست. هركسي كه بهدنبال درآمدزايي از توليد محتوا باشد، (حداقل) با تمامي چالشهاي بالا دستوپنجه نرم ميكند. دراينميان، بسياري براي پيروزي سريعتر در رقبت جذي مشتري، بهدنبال روشهايي همچون تله كليك ميروند.
چرا استفاده از تله كليك روش مناسبي نيست؟
تله كليك از جنبههاي گوناگون، رويكرد مثبتي محسوب نميشود. ازطرفي متخصصان با حجم انبوهي از تيترهاي زرد و مشابه يكديگر روبهرو ميشوند كه اكثر آنها، محتواي مرتبط با تيتر را ارائه نميكنند. چنين تيترهايي قطعا تجربهي متخصصي را خدشهدار ميكنند.
از جنبهي رسانهاي، تله كليك بهمرور موجب كاهش اعتماد متخصصان به رسانه ميشود. شايد متخصصان در مواجهههاي ابتدايي روي تيترهاي زرد و جذاب كليك كنند، اما بههرحال پس از مدتي علاقهي آنها كم ميشود. البته رسانهها براي جبران اين چالش راهكارهايي روانشناسانه دارند كه موجب ادامهدار شدن حيات تله كليك شده است و در ادامه، آنها را شرح ميدهيم. بههرحال رسانهها نميتوانند هميشه با سياست تله كليك، موفق بمانند و بايد هوشمندي مخاطب را هميشه مدانديشه متخصصين قرار دهند.
تله كليك چگونه موفق ميشود؟
پس از گذر از تعاريفي كه براي تله كليك عنوان ميشود، بايد قبول كنيم كه چنين محتوايي هميشه آزاردهنده است. ازطرفي باوجود آزاردهنده بودند، تلهها هنوز كارساز هستند. علوم رفتاري، تعريفهاي دقيق و مناسبي براي دليل كارساز بودن تلههاي كليكي ارائه ميكنند. تعدادي از مطالعات روي تلههاي كليكي نشان ميدهد كه انسانها به دو دليل، خود را از گرفتار شدن در تلههاي كليكي سرزنش ميكنند. دليل اول، دخالت دادن بيش از حد احساسات در تصميمگيريها و دليل دوم، استفاده نكردن از مغز و منطق است.
بازي با احساسات
تله كليك اصلا روند و رويكرد سادهاي ندارد. توليدكنندههاي محتوا، تيترها را بهگونهاي مينويسند كه حتي شما را فريب دهند يا در بهترين حالت، توجه شما را به خود جلب كنند. نكتهي جالبتوجه اين است كه شما بهعنوان مخاطب عموما از تلهي موردانديشه متخصصين نويسنده آگاه هستيد. بهعنوان مثال ميدانيد تيتر «فيلم لحظهي مرگ استيو جابز در جلسهي هيئتمديره» به احتمال زياد دروغي بيش نيست، اما باز هم نميتوانيد در برابر وسوسهي كليك كردن روي آن مقاومت كنيد. درواقع، تله بودن تلههاي كليكي كاملا روشن بهانديشه متخصصين ميرسد، اما باز هم در گرفتار كردن شما موفق هستند.
محققان علوم رفتاري و تأثيرگذاري اجتماعي اعتقاد دارند گرفتار شدن در تلههاي كليكي، ارتباط زيادي به نقش احساسات در تصميمگيريهاي روزمرهي ما دارد. برانگيحتگي احساسي يا درجهي واكنش فيزيكي كه به احساسي خاص نشان ميدهيد، در رفتارهاي كليكي نقشي حياتي دارد. بهعنوان مثال، ناراحتي و عصبانيت، هر دو احساسي منفي محسوب ميشوند، اما عصبانيت قدرت بيشتري دارد. عصبانيت، ما را شعلهور كرده و به انجام واكنشهاي فيزيكي تشويق ميكند. شايد تاكنون براي شما هم پيشآمده باشد كه محتوايي عصبانيكننده را خواندهايد و باز هم به خواندن محتواي مرتبط، ادامه دادهايد. محققان اعتقاد دارند احساساتي همچون عصبانيت، اضطراب، شوخطبعي، هيجان، تشويق و شگفتزدگي، احساساتي هستند كه تلههاي كليكي بر پايهي آنها استوار ميشوند.
رسانهها براي جذب مخاطب بيش از همهچيز روي احساساي متمركز ميشوند
گزارشهاي تحقيقاتي متعدد از سالها پيش نشان ميدهد كه رسانهها براي جذب مخاطب و خوانندهي بيشتر، تمركز زيادي روي احساسات دارند. همين رويكردها در بازاريابيهاي ديجيتال هم ديده ميشود. بههرحال مطالعات نشان ميدهند كه محتواي جذاب براي مخاطب كه شانس بيشتري براي گرفتار شدن او در تله دارد، بايد موضوع را با احساساتي اغراقشده منتقل كند. اصل اساسي، اغراق در متن است و مثبت يا منفي بودن آن، اهميت ندارد.
اهميت كنجكاوي
يكي از روشهايي كه در اغلب موارد به جذب شدن متخصص و كليك كردن روي لينك مورد انديشه متخصصين ختم ميشود، تشويق او به تجربهاي جديد و جذاب يا حتي خندهدار است. روش ديگر، با تحريك حس كنجكاوي افراد حاصل ميشود. وبسايتهاي متعددي وجود دارند كه با همين بهانه، نرخ كليك بالايي را در مقالههاي خود دريافت ميكنند. روانشناسان توجيه قابلتوجهي براي چنين رفتاري ازسوي متخصصان ارائه كردهاند.
يكي از انديشه متخصصينيههاي معتبر پيرامون دليل جذاب بودن كنجكاوي، توسط استاد دانشگاه كارنگي ملون، جورج لوونستاين مطرح شد. او در ميانهي دههي ۱۹۹۰ انديشه متخصصينيهاي بهنام «خلأ اطلاعات» مطرح كرد. انديشه متخصصينيه ميگويد هرگاه بين آنچه كه ميدانيم و آنچه كه تمايل به دانستنش داريم، فاصلهاي احساس شود، پيامدهايي احساسي را تجربه خواهيم كرد. درواقع خلأ اطلاعات، احساس محروم بودن را به ما منتقل ميكند كه با كنجكاوي آن را تعريف ميكنيم. فرد كنجكاو، پس از ايجاد شدن حس تلاش ميكند تا اطلاعات ناموجود را كسب كند و حس محروم بودن را از بين ببرد.
به بيان ساده، ندانستن چيزي براي انسان، نوعي حس ناراحتي شناختي ايجاد ميكند. همين حقيقت، در پسزمينهي تيترهايي قرار دارد كه سعي در برانگيختن حس كنجكاوي دارند. بهعنوان مثال در رسانهاي ميخوانيد: «مايكروسافت قصد عرضهي موبايل اندرويدي دارد؛ چه اتفاقي براي گوگل ميافتد؟» چنين تيتري قطعا شما را كنجكاو ميكند تا مطلب را بخوانيد و از آيندهي (احتمال) گوگل و مايكروسافت باخبر شويد. چنين تيترهايي تلاش ميكنند تا حقيقتي واضح را در ابتدا به شما نشان دهند، اما بخشي از آن را براي تشويق به كنجكاوي بيشتر، مخفي نگه دارند.
اعداد و فهرستها
اومبرتو اكو، فيلسوف و نويسندهي ايتاليايي، اعتقاد دارد انسانها بهطور ناخودآگاه به محتواي فهرستي جذب ميشوند، چون از مرگ ميترسند! روانشناسان با انديشه متخصصينيهي او همعقيده هستند. فهرستها درواقع عملكردي عالي از لحاظ شناختي دارند. درواقع آنها باعث ميشوند تا ما با ابديت روبهرو شويم و براي جذب محتواي غير قابل درك، تلاش كنيم. دلايل متعددي براي اثربخش بودن تيترهاي شامل فهرست ذكر ميشود كه در ادامه برخي از آنها را شرح ميدهيم.
تيترهاي شامل فهرست، عموما از اعداد استفاده ميكنند. وقتي درحال مرور يك وبسايت باشيد و بين تيترهاي گوناگون آن حركت كنيد، اعداد بهراحتي چشم شما را به خود جذب ميكنند. نكتهي جالب توجه اينكه عموما اعداد فرد در تيترهاي تله كليك استفاده ميشوند. اعداد همچنين باعث ميشوند تا تعريفي كميتي از طول مقاله داشته باشيم. بهعلاوه، اعداد نشان ميدهند كه چه مقدار توجه و دقت براي مقالهي پيشرو نياز داريم.
استفاده از اعداد در تيترها و مقالهها باعث ميشود تا اطلاعات، شهودي فضايي پيدا كنند. مغز ما به چنين نوعي از اطلاعات، علاقهي بيشتري دارد. اعداد همچنين مانع از رشد و شكلگيري پارادوكس انتخاب ميشوند. پارادوكس انتخاب زماني ايجاد ميشود كه بهخاطر قرار گرفتن در معرض گزينههاي متعدد، استرس را تجربه ميكنيم. تيترها و مقالههاي شامل عدد و فهرست، با توهمي از قطعيت، پارادكوس انتخاب را كاهش ميدهند و حتي از بين ميبرند.
نكتهي نهايي دربارهي فهرستها و اعداد اين است كه آنها تجربهي خواندن و حتي فكر كردن را آسان ميكنند. ذهن انسان نيز بيش از همه چيز به تسهيل شناخت علاقه دارد. درواقع انسانها پس از روبهرو شدن با فهرستها تصور ميكنند كه نسخهي نهايي موردانديشه متخصصينشان را پيدا كردهاند و ديگر خبري از نگراني و تلاش براي جستوجوي بيشتر ندارند. فهرستها، نياز به پردازش شديد مغزي و گرفتار شدن در پيچيدگي متن و ابهام در محتوا را از بين ميبرند. درنتيجه ما بهراحتي روي آنها كليك ميكنيم.
تلاش همهجانبه براي جذب كليك
در بخشهاي قبلي خوانديد كه تله كليك، از روشهايي براي فريب رويكرد شناختي مغز براي جذب مخاطب استفاده ميكنند. ازطرفي حتي اگر خوانندهها هميشه در كليك كردن بر پايهي احساسات و راحتي حس شناخت عمل منند، باز هم نميتوان توضيحي قانعكننده دربارهي دليل موفقيت تلههاي كليكي پيدا كرد. درواقع احتمالا با گذشت زمان بايد اثر تله كليك كاهش پيدا كند. مگر يك مخاطب تا چه ميزان تيترهاي جذاب و گمراهكننده و برانگيزندهي كنجكاوي را تحمل ميكند؟ ظاهرا بسيار زياد!
تحقيقات روانشناسي نشان ميدهد كه اگر انسانها گاهبهگاه از اقدامهاي خود دستاوردهايي را كسب كنند، مقاومت بالايي در برابر نااميدي و بينتيجه بودن اقدامها پيدا كرده و حتي براي دريافت موارد مشابه، تلاش بيشتري هم ميكنند. تلههاي كليكي، برخي اوقات دستاوردها يا همان محتواي مفيد را هم به متخصص ارائه ميكنند، به همين دليل در ادامهي حيات موفق هستند. بهعنوان مثال وقتي با تيتري بهصورت «تصاوير و فيلمهاي جذاب از ۹ نمونه حيوان خانگي» روبهرو ميشويد، روي آن كليك ميكنيد. اگرچه محتواي مشابه تيتر مذكور به كرّات در اينترنت يافت ميشود، اما همين حس دستاوردي كه از محتوا داريد، شما را به كليك كردن روي آن و تيترهاي مشابه تلهاي ديگر، تشويق ميكند.
دليل بسياري از رفتارهاي ادامهدار بالا و گرفتار شدن در تلههاي كليكي را ميتوان در هورمون شاديآور دوپامين جستوجو كرد كه با تجربههاي ديگر نيز ترشح ميشود. همهي ما ميدانيم كه دوپامين توانايي تغيير رفتار انسان را دارد. مراحل تأثيرگذاري دوپامين روي رفتار انسان، در رمزگشايي علتهاي موفق بودن تلههاي كليكي اهميت زيادي دارد.
تيتري كه وعدهي تصاوير و فيلمهاي جذاب را به شما ميدهد، يك سيگنال محسوب ميشود. نشانهاي قريبالوقوع كه به شما نشان ميدهد بهزودي تصاوير جذابي را مشاهده خواهيد كرد. كليك كردن روي لينك، همان كاري است كه بايد براي رسيدن به آن نتيجهي جذاب انجام دهيد. درنتيجه فرايندي ساده از كار كردن و جايزه گرفتن (از روشهاي مرسوم تربيتي) شكل ميگيرد: سيگنال را ببين، كليك كن و جايزهات را بگير.
تغيير سطح دوپامين تأثير زيادي در موفق شدن تلههاي كليكي دارد
شايد با خود تصور كنيد كه پس از دريافت جايزه يعني همان ديدن تصاوير جذاب، سطح دوپامين افزايش پيدا ميكند، درحاليكه اينگونه نبوده و هورمون مذكور، بهمحض ديدن سيگنال شروع به ترشح كرده است. درواقع، خود تيتر، بهخاطر آنچيزي كه نشان يا قول ميدهد، لذت را براي شما به ارمغان ميآورد. دانشمندان علوم اعصاب ميگويند دوپامين ارتباطي به لذت ندارد، بلكه با تصور لذت سطح آن افزايش پيدا ميكند. درواقع، جستوجو كردن بهدنبال شادي، و نه خود شادي، باعث افزايش سطح دوپامين ميشود.
تله شادي و رضايت
براي افزايش دوپامين و راضي نگه داشتن مخاطب، لاخبار تخصصيا هميشه به جايزه نياز نداريد. تحقيقات نشان ميدهد حتي با اهداي جايزه و پاداش در ۵۰ درصد مواقع، ميتوان سطح دوپامين را به حداكثر ممكن رساند. درنتيجه، حتي وقتي يك تيتر محتواي موردانديشه متخصصين (يا همان جايزه) را به شما نميدهد، مانع از پيشرفت رفتار كليكي نميشود. همان تيتر دروغين بدون جايزه هم انگيزهي شما براي كليك كردن را افزايش ميدهد. جايزههاي گاه و بيگاه در تلههاي كليكي، عبارت «شايد» را در رفتار شما ايجاد ميكنند. درنتيجه هميشه با خود فكر ميكنيد كه «شايد» جايزهاي جذاب در پس يك تله كليك باشد. همين عبارت «شايد» تأثير اعتيادآور بسيار عميقي دارد.
روند جايزه گرفتن و نگرفتن پس از كليك كردن را ميتوان تقويت متناوب ناميد. روانشناسان اعتقاد دارند اگر بتوان عبارت «شايد» را به فرمولهاي رفتاري انسانها اضافه كرد، بهراحتي ميتوان رفتاري خاص را در آنها بهدست آورد. درنهايت همهي انواع تله كليك بهدنبال دستكاري سطح دوپامين انسان نيستند. ازطرفي باتوجه به تأثير تله كليك بر برانگيختگي احساسي ميتوان ادعا كرد كه بالاخره روي سطح دوپامين تأثير دارد.
چگونه در برابر تله كليك مقاومت كنيم؟
همانطور كه گفته شد، تلههاي كليكي از تركيبي از احساسات براي ترغيب شما به كليك كردن استفاده ميكنند. دراينميان شايد پس از مدتي از رفتار خود خسته شويد و بهدنبال راهحلي براي كاهش رفتار خود باشيد. ازطرفي فراموش نكنيد كه تله كليك، با ساختارهاي روانشناسي انسان ارتباط دارد و روانشناسها در صنعت بازاريابي هم فعال هستند. درواقع رسانهها هميشه ميدانند كه چگونه از احساسات شما سوءاستفاده كنند. درنهايت، مقاومت در برابر تله كليك را ميتوان با مقاومت در برابر يك بسته چيپس سيبزميني مشابه دانست. پس كار آساني در پيش نخواهيد داشت. البته بههرحال روشهايي براي كاهش تأثير و به دام افتادن وجود دارند كه در ادامه آنها را شرح ميدهيم:
شرمنده نباشيد: قبول كنيد كه همه، گرفتار تلههاي كليكي ميشوند. شما تنها نيستيد و روزانه ميليونها تيتر و لينك با محتواي نهچندان ارزشمند، مخاطب جذب ميكنند.
تله كليك آنچنان هم خطرناك نيست: نيازي نيست كه با هر بار كليك كردن روي يك تله، احساس بحرانزدگي داشته باشيد. اگرچه چنين محتوايي قطعا زمان شما را هدر ميدهد، اما زندگي را نابود نخواهد كرد. درنهايت بدانيد كه هيچكس الزاما از ۱۰۰ درصد ظرفيت بهرهوري خود استفاده نميكند.
اندازهگيري كنيد: اندازهگيري و محاسبه يكي از روشهاي كارآمد تغيير رفتار محسوب ميشود. مانند كاهش كالري مصرفي كه با اندازهگيري كالري ممكن ميشود، اندازهگيري دفعات گرفتار شدن در تله كليك هم مفيد خواهد بود. شايد اندازهگيري و شمارش دفعات شكار شدن، به كاهش كليك روي تلهها منجر شود.
تفكر در زمان آسودگي: قطعا زمانيكه در دام يك تله كليك گرفتار شدهايد، زمان مناسبي براي تفكر دربارهي استراتژي رهايي از آن نيست. استراتژي را در زمانهاي استراحت و آرامش خيال توسعه بدهيد و از قدمهاي كوچك شروع كنيد.
الگوي رفتاري را كشف كنيد: در محاسبههاي خود به زمانها و دورههايي فكر كنيد كه بيش از بقيه، گرفتار تله كليك ميشويد. بهعنوان مثال ميدانيد كه در ساعت ناهار بين كار، بيش از همه روي تلههاي كليكي كليك ميكنيد. شايد اين رفتار شما بهخاطر نياز به استراحت باشد. بهدنبال كار جايگزيني باشيد كه با آن، استراحت ذهني ايجاد كنيد. جايگزين كردن همين رفتارهاي كوتاه، الگوي رفتار را بهمرور تغيير ميدهد.
استفاده از ابزارهاي فناوري: اگر كليك كردن روي تلهها را عموما در وبسايتها يا شبكههاي اجتماعي مشابهي انجام ميدهيد، از ابزارهاي مسدودسازي يا محدودسازي زمان مرور آنها استفاده كنيد.
تله كليك بهعنوان جايزه: وقتي ذهن و احساسات شما، هميشه شما را بهسمت تلهها جذب ميكند، ميتوانيد از آن بهعنوان پاداش يا تفريح استفاده كنيد. بهعنوان مثال اگر توانستيد ۴۵ دقيقه بدون حواسپرتي، وظيفهاي را انجام دهيد، ۱۵ دقيقه را بهعنوان جايزه در وبسايتهاي تله كليك يا شبكه اجتماعي يا هر سرويس ديگر بگذرانيد. با اين كار، بهجاي سوءاستفادهي تله كليك از شما، شما از آن استفاده كردهايد.
هم انديشي ها