بيوگرافي شان پاركر، كارآفرين خبرساز حباب داتكام و اولين مديركل فيسبوك
شان پاركر (Sean Parker)، كارآفرين آمريكايي دنياي فناوري، در سالهاي اوجگيري استارتاپهاي حوزهي اينترنت، يعني حباب داتكام، بهشهرت رسيد. او يكي از كارآفرينان جوان آن زمان بود كه سرويس اشتراك فايل نپستر (Napster) را راهاندازي كرد. در جواني، وي بهلطف اشتياق فراوان سرمايهگذاران به شركتهاي نوآور دنياي فناوري به ثروت رسيد و امروزه هم از فعالان جدي انجمنهاي خيريه محسوب ميشود.
شايد شهرت اصلي شان پاركر براي بسياري از متخصصان امروزي، سمَت و فعاليت او در سالهاي ابتدايي راهاندازي فيسبوك باشد. پاركر از اولين مشاوراني بود كه به مارك زاكربرگ مراجعه كرد و بهسرعت بهعنوان اولين مديركل استارتاپ مشغول به كار شد. او اكنون ديگر در فيسبوك فعاليت نميكند؛ اما نقش مهمي در شكلگيري فرهنگ سازماني آن در روزها و سالهاي ابتدايي و توسعه و مقياسدهي استارتاپ ايفا كرد. پاركر پس از فيسبوك به فعاليتهاي جدي كارآفريني در دنياي فناوري ادامه داد. او بهعنوان همبنيانگذار در استارتاپهايي همچون Plaxo ،Causes ،Airtime.com و Brigade فعاليت كرد. پاركر امروزه بيش از همه به فعاليتهاي خيرخواهانه شناخته ميشود. او مؤسسهي خيريهاي بهنام بنياد پاركر را اداره ميكند. بنياد پاركر تمركز خود را به فعاليتهاي خيرخواهانه در حوزههاي علوم زيستي و سلامت عمومي و فعاليتهاي اجتماعي معطوف كرده است.
داستان زندگي پاركر با فرازونشيبهاي بسياري همراه بوده است. او در جواني عادتها و رفتارهاي عجيبي در هزينهكردن سرمايهي كسبشده از استارتاپهايش داشت و حتي سابقهي دستگيري هم در كارنامهاش دارد. اگرچه خود پاركر فيلم «شبكهي اجتماعي (Social) را بيشتر داستاني ساختگي ميداند، بههرحال جاستين تيمبرليك با بازيكردن نقش پاركر در آن فيلم، جنبهي جالبي از سبك زندگي كارآفرين خبرساز سيليكونولي در سالهاي ابتدايي قرن بيستويكم را نشان داده است. طبق آخرين آمارها، ثروت پاركر ۴۰ ساله ۲/۶ ميليارد دلار است كه هنوزهم او را در ميان ثروتمندان سيليكونولي قرار ميدهد.
تولد و تحصيل
شان پاركر ۳ دسامبر ۱۹۷۹ در هرندان ويرجينيا بهدنيا آمد. مادرش، دايان پاركر، بازارياب تبليغات تلويزيوني بود و پدرش، بروس پاركر، بهعنوان اقيانوسشناس براي دولت ايالات متحده فعاليت ميكرد. شان ازطريق پدرش با دنياي كامپيوترها آشنا شد. زمانيكه هفت ساله بود، پدرش برنامهنويسي روي دستگاه Atari 800 را به او يادگيري داد.
بروس پاركر زندگي كارآفريني را فداي زندگي خانوادگي كرده بود. او به پسرش توصيه ميكرد «اگر به ريسككردن نياز داري، پيش از خانوادهدارشدن ريسك كن». آشنايي زودهنگام شان با دنياي كامپيوترها باعث شد اكثر تفريحها و بازيهايش در كودكي و نوجواني حول برنامهنويسي شكل بگيرد. پاركر اكثر اوقات فراغت خود را به هككردن و برنامهنويسي ميگذارند. داستان جذاب و پرهيجان زندگي شان پاركرِ مشهور از همان نوجواني و اولين تجربههاي هك شروع شد. بهترين داستان زندگي شان پاركر را ميتوان در مقالهاي از رسانهي vanityfair مطالعه كرد.
FBI شان پاركر ۱۶ ساله را بهجرم هككردن سازمانهاي بزرگ و مراكز نظامي دستگير كرد
شان پاركر براي تحصيل در دبيرستان به مدرسهاي در همان منطقهي ويرجينيا رفت. در يكي از روزها كه او در مدرسه و كلاس درس حضور داشت، يادداشتي از دفتر دبيرستان به دستش رسيد كه پدرش منتظر او است. يادداشت ميگفت پدر شان براي بردن او به مطب ارتودنتيست به مدرسه مراجعه كرده بود؛ اما شان اصلا قرار ملاقاتي با ارتودنتيست نداشت. او از همان يادداشت متوجه شد قطعا اشكالي انتظارش را ميكشد.
زمانيكه شان از كلاس درس بيرون و بهسمت پدرش رفت، بروس او را با عصبانيت به خودرو هدايت كرد. پدر و پسر بهسمت خانه رفتند و شان همانجا با اولين ماجراي دشوار زندگي فناورانهي خود روبهرو شد. گروهي از مأموران FBI در خانه حضور داشتند. آنها در حال مطالعه اسناد گوناگون در خانه و كامپيوتر شخصي روميزي شان بودند.
پس از چند سال از اولين رويارويياش با مأموران FBI، شان پاركر به كارآفريني در سطح جهاني تبديل شد. در ۱۶ سالگي، موفق شده بود به شبكهي چندين شركت بزرگ و مشهور نفوذ و حتي سيستمهاي امنيتي نظامي را نيز هك كند. يكبار كه پدرش او را بهدليل كار زياد با كامپيوتر تنبيه و كيبورد را قطع كرده بود، پاركر موفق نشد از شبكههاي هكشده خارج شود. همين داستان باعث شناسايي IP و دستگيرياش شد. ازآنجاكه شان در زمان هك سيستمها كمتر از ۱۸ سال داشت، تنها به گذراندن دورهي خدمات اجتماعي محكوم شد.
كارآفرين سركش
ورود جدي شان پاركر به دنياي كارآفريني، در ۱۹ سالگي رخ داد. در سال ۱۹۹۹، وي به نوجواني كوچكتر از خود بهنام شان متخصصنگ كمك كرد تا سرويس اشتراك فايل نپستر را راهاندازي كند. دوران داتكام از سال ۱۹۹۵ شروع شده بود و در آن سالها، همهي نوجوانان و جوانان آمريكايي بهدنبال راهاندازي استارتاپ بودند. سرويس نپستر در ابتدا با هدف اشتراك رايگان موسيقي بين متخصصان راهاندازي شد و بهنوعي اولين انقلاب در صنعت موسيقي الكترونيك را رقم زد.
بسياري از فعالان دنياي فناوري و خصوصا حوزهي اينترنت، پاركر را الهامبخش دنياي وب ميدانند و برخي از دوستان و همكاران و همراهانش در دوران اوجگيري روحيهي كارآفرينياش، پاركر را «نابغه» مينامند. درواقع، پاركر نهتنها دنياي كامپيوتر و شبكههاي وب را بهخوبي ميشناخت؛ بلكه نياز مردم به استفاده از آنها را نيز بهخوبي درك ميكرد. او بهخوبي ميدانست چگونه ميتوان اينترنت و وب را به زندگي روزمرهي مردم وارد كرد.
پاركر با وجود نبوغ زياد، هيچگاه تعهد چنداني به استارتاپهايش نداشت
همانطوركه گفته شد، ورود پاركر به دنياي كارآفريني و كسب ثروت از استارتاپ، در اوج نوجوانياش شكل گرفت. شايد همين ثروتمندشدن زودهنگام باعث شد شخصيتي خاص پيدا كند. همبنيانگذار نپستر با وجود موفقيتهاي متعدد در دنياي كارآفريني، شخصيتي افسارگسيخته هم داشت. بسياري از همكاران پاركر او را با شركتنكردن در جلسههاي مهم و ناپديدشدنهاي چندهفتهاي و دوري از رسانهها ميشناسند. حتي رسانههايي كه مقالههايي با همكاري پاركر دربارهي او نوشتهاند، از همكاري او با هيئتتحريريهي خود متعجب هستند. از خصوصيتهاي مهمي كه اطرافيان پاركر را با آن ميشناسند، علاقهي شديد به ميهمانيهاي مجلل است.
اگرچه به گواه بسياري از متخصص كارشناسان دنياي فناوري پاركر نقشي حياتي در شكلگيري اوليه و مقياسدهي فيسبوك ايفا كرد، عمر فعاليتش در غول شبكههاي اجتماعي آنچنان طولانيمدت نبود. در تابستان ۲۰۰۴، پاركر در پالوآلتو با زاكربرگ ملاقات كرد و پيشنهادها و مشاورههايي عالي براي مديريت فيسبوك به او ارائه داد. يك سال بعد، شان به جرم همراهداشتن موادمخدر دستگير شد و هيئتمديره بههميندليل او را اخراج كرد. اگرچه بعدا محكوميت جدي عليه همبنيانگذار نپستر اعلام نشد، او ارتباطش را با فيسبوك از دست داده بود.
همانطوركه گفته شد، فيلم شبكهي اجتماعي تصويري جالب از سال ابتدايي فعاليت فيسبوك و تأثير شان پاركر روي آن و شخصيت عجيبش نشان ميدهد. البته شخصيت اصلي پاركر پيچيدگيهايي بيش از موارد نشانداده شده در فيلم دارد. افرادي كه با او معاشرت كردهاند، ميگويند اولين مديركل فيسبوك با وجود بهاتمامنرساندن تحصيلات دبيرستان، خورهي جزوه رايگان واقعي است. او دربارهي هر موضوعي از سياست تا پزشكي و فناوري و ادبيات اطلاعات دارد و در مباحثه و تبادلانديشه متخصصين دربارهي موضوعات گوناگون نيز توانمند نشان ميدهد. تمامي خصوصيات مذكور از پاركر نابغهاي سركش ساخت كه ظاهرا تمايلي به سكون از خود نشان نميداد. سالهاي جواني پاركر با لذتبردن از ثروت بهدستآمده از سهام فيسبوك گذشت و شايد بتوان دههي ۲۰۱۰ را دوران آرامترشدن او دانست.
شان پاركر تمامي نبوغ و دانش خود را بهسمت دنياي فناوري و استراتژيهاي كسبوكاري مبتنيبر اينترنت سوق داد. او اعتقاد داشت فناوري ميتواند معماري جوامع را بازطراحي كند. پاركر در مصاحبهاي گفته بود: «فناوري و نه دولتها و نه كسبوكارها، بهعنوان نيروي محركهي تغيير عظيم در جوامع شناخته خواهد شد». همين سبك تفكر و پيشبينيهاي متعدد درزمينهي دنياي فناوري، بسياري از كارآفرينان جوان را به كسب تجريه و مشاوره با او سوق ميداد. زاكربرگ در مصاحبهاي گفته بود هيچكس را به باهوشي پاركر نميشناسد. او حتي پس از اخراج پاركر، تا سالها از مشورتهايش بهره ميبرد.
هكر، كارآفرين، آواره
همانطوركه بهياد داريم، داستان هيجانانگيز زندگي شان پاركر از ۱۶ سالگي و هككردن شركتهاي بزرگ شروع شد كه خود بهتنهايي شبيه به سناريويي سينمايي ميماند. پاركر نوجوان شبها تا ديروقت با كامپيوتر مشغول بود و به مجموعهاي از شركتهاي بزرگ فهرست Fortune 500 نفوذ ميكرد. شان هيچگاه نام آن شركتها را اعلام نكرد. در نوجواني، تفريح جالبي براي خود دستوپا كرده بود. وي فهرستي از كسبوكارهاي متنوع در سرتاسر جهان ساخته بود كه در دامنههاي گوناگون از com و edu تا mil و gov فعال بودند. او تصميم گرفت در هر قاره حداقل به يك وبسايت در هر دامنه نفوذ كند. شان بعدا در مصاحبههايش ادعا كرده بود پس از نفود به وبسايت هدف، به مدير سيستم اطلاع ميداده و آسيبپذيريهاي را گوشزد ميكرده است.
پاركر دركنار زاكربرگ در اولين روزهاي شكلگيري فيسبوك
روند دستگيري پاركر از شبي شروع شد كه پدرش با عصبانيت در ساعت پنج بامداد به اتاقش رفت. او وضعيت نامنظمي در دبيرستان داشت. برخي اوقات نمرههاي خوب كسب ميكرد؛ اما در اغلب مواقع، از انجام تكاليف فراري بود. خود پاركر ميگويد موفقنشدن در دروس دبيرستان را از روي عمد انجام ميداده است: «ميخواستم نشان دهم كنترل همهچيز را در دست دارم. نميخواستم مانند حيواني دستآموز باشم».
بهمحض اينكه پدر شان در آن شب معروف به اتاقش رفت، از بيدار و مشغول بودن پسرش بهشدت عصباني شد. او كيبورد كامپيوتر را از دستان شان گرفت و از كامپيوتر جدا كرد و با خود برد. فريادهاي شان هم تأثيري بر پدرش نگذاشت. همين اتفاق باعث شد شان نتواند از شبكه خارج شود و ردپايش در شركت تحتنفوذ باقي ماند. مأموران امنيتي بهراحتي او را ازطريق اپراتور اينترنت شناسايي و دستگير كردند. همانطوركه گفته شد، شان بهدليل ارتكاب به جرم در زير سن قانوني، تنها به گذراندن دورهي خدمات اجتماعي محكوم شد.
اعضاي هيئتمديرهي نپستر و پلاكسو، همبنيانگذار اصلي شركت، يعني پاركر را اخراج كردند
دوران محكوميت خدمات اجتماعي شان پاركر با ورود جديتر او به دنياي سركشي همراه بود. او در جزوه رايگانخانهاي خدمت ميكرد كه نوجوانان محكوم ديگر هم در آنجا حضور داشتند. پاركر نوجوان در همان دوران با هكري شبيه خود در دنياي الكترونيك آشنا شد. شان متخصصنگ ۱۵ ساله استعداد و رفتارهايي شبيه به پاركر داشت و البته مباحثه و گفتوگوي آنها دربارهي فيزيك انديشه متخصصيني شكل گرفت. بههرحال، پاركر و متخصصنگ بهسرعت باهم دوست شدند و كمي بعد با همكاري تعدادي از دوستان خود، شركت امنيت اينترنتي Crosswalk را راهاندازي كردند. آنها در شركت خود به سازمانهايي مشاورهي امنيتي ميدادند كه البته موفقيت چنداني بههمراه نداشت.
پاركر پس از شكست اولين كسبوكار اينترنتي، بهعنوان برنامهنويس در شركت بزرگ اينترنتي در ويرجينيا مشغول به كار شد. او وضعيت بهتري در تحصيل پيدا كرده بود؛ اما برخلاف انديشه متخصصين والدين، براي ورود به دانشگاه اقدام نكرد. متخصصنگ روزي ايدهي راهاندازي نپستر را به پاركر ارائه كرد. پاركر بهمحض قبول همكاري، به سانفرانسيسكو رفت تا بهعنوان همبنيانگذار يكي از استارتاپهاي مشهور حباب داتكام مشغول به كار شود.
نپستر در اولين سال فعاليت، دهها ميليون متخصص مشتاق و علاقهمند جذب كرد. دوران زندگي خوشگذرانه و ميهمانيهاي طولانيمدت پاركر هم از همان سال شروع شد. پس از مدت كوتاهي، شركتهاي تهيهكنندهي موسيقي شكواييهي حقوقي عظيمي عليه نپسر صادر كردند. پرونده ۱۴ ماه بهطول انجاميد و درنهايت، قاضي به نبود امكان دانلود محتواي شامل كپيرايت در نپستر رأي داد. اگرچه نپستر به تعطيلي كامل محكوم نشده بود، دوران مرگ تدريجي آن شروع شد. شركاي مسنتر متخصصنگ تصميم گرفتند پاركر را اخراج كنند و او دوراني پر از شكست و سردرگمي سپري كرد.
در سال ۲۰۰۱، شان پاركر تصميم گرفت شركت اينترنتي جديدي راهاندازي كند. او دربارهي تصميم جديدش گفته بود: «شركت من بايد ظرفيت تبديلشدن به غولي همچون نپستر را ميداشت؛ وگرنه جذابيتي براي من ايجاد نميكرد». ايدهي اوليهي او دربارهي راهاندازي شركت براي ساخت دفترچهي تماس الكترونيك شكل گرفت كه البته دوران زيادي براي تكامل و كسب سرمايه نياز داشت. پاركر در آن مدت وضعيت مالي مناسبي نداشت و حتي چند ماه بدون خانه زندگي ميكرد. حتي دوستانش به او پيشنهاد دادند ايده را رها و در استارباكس كار كند.
ايدهي پاركر بالاخره بهسمت جذب سرمايه پيش رفت. شركاي او موفق شدند قرارداد منعقد و سرمايهي اوليه از Sequoia جذب كنند كه از همان زمان بهعنوان يكي از شركتهاي مشهور سرمايهگذاري خطرپذير در سيليكونولي شناخته ميشد. بههرحال، پاركر بهكمك تعدادي از دوستانش سرويس دفترچهي تماس Plaxo را راهاندازي كرد كه بهسرعت به يكي از سرويسهاي منفور اينترنتي تبديل شد. پاركر به موفقيت پلاكسو ايمان داشت؛ اما رفتار حرفهاي مناسبي از خود نشان نميداد.
شركا و همكاران پاركر در پلاكسو بهسرعت از رفتار او دلزده شدند. همبنيانگذار شركت در بسياري از جلسهها حضور نداشت و رفتار مطمئني هم از خود نشان نميداد. درنهايت، پاركر از سال ۲۰۰۴ از دومين استارتاپ خود هم اخراج شد. هيئتمديره بعدا اتهامهاي متعددي مبنيبر رفتارهاي غيراخلاقي همچون توزيع موادمخدر بين متخصصان عليه پاركر مطرح كردند كه طبيعتا او همهي آنها را تنها تلاشي براي واردكردن خدشه بر اعتبارش ميداند. بههرحال، كارآفرين جوان بازهم سرخورده و شكستخورده راهي خيابانها شد.
پاركر پس از اخراج از پلاكسو در سال ۲۰۰۴، به زندگي در سانفرانسيسكو ادامه داد. او دوستان جديدي در ميان برنامهنويسان و كارآفرينان منطقه پيدا كرده بود. يكي از آنها، جاناتان آبرامز بود كه در سال ۲۰۰۲ سرويس فرندستر (Friendster) را راهاندازي كرد. پاركر شيفتهي ايدهي فرندستر شد؛ استارتاپي كه بهسرعت لقب اولين شبكهي اجتماعي با تعداد متخصصان ميليوني را دريافت كرد؛ اما پس از مدتي بهدليل ناتواني در مديريت ترافيك، رو به سقوط رفت. بااينحال، پاركر از داستان فرندستر فرصتي عالي در دنياي اينترنت كشف كرده بود.
آشنايي با زاكربرگ و ورود به فيسبوك
پاركر در دوران بيكاري در نيمهي دههي ۲۰۰۰، با وبسايت Thefacebook آشنا شد. او از ايدهي شبكهي اجتماعي وبسايت خوشش آمد و ميدانست بهترين روش براي رشد شبكهي اجتماعي، شروعشدن آن از جوامع كوچك همچون دانشگاه است. پاركر جوان بهسرعت وارد وبسايت شد و رايانامهي به مدير آن، مارك زاكربرگ، ارسال كرد. پاركر پيشنهاد ملاقات با زاكربرگ را به او داد. مت كوهلر كه كمي پس از پاركر به فيسبوك پيوست، رايانامه او به زاكربرگ را تاريخي ميداند. او دراينباره ميگويد: «نپستر و فيسبوك دو نمونه از شركتهاي موفق در تاريخ دنياي اينترنت هستند». در هر دو مورد، پاركر آيندهي موفقيتآميز آنها را پيش از هركس و حتي پيش از بنيانگذاران تشخيص داده بود.
زاكربرگ و پاركر در نيويورك باهم ملاقات كردند و شام خوردند. روحيات شبيه آنها باعث شكلگيري دوستي عميقي شد كه تا سالها ادامه پيدا كرد. در فيلم شبكهي اجتماعي، به پيشنهاد زودهنگام پاركر به زاكربرگ اشاره ميشود كه عبارت the را از نام فيسبوك حذف و آن را Facebook نامگذار كند. شايد همين تأثير دراماتيك، به ادامهي نفوذ پاركر در فيسبوك منجر شد. بههرحال، او چند ماه بعد مجددا با زاكربرگ و اينبار در پالوآلتو ديدار كرد و بنيانگذار فيسبوك پيشنهاد همكاري جديتري ارائه داد. پاركر براي ورود به پروژهاي آماده ميشد كه شايد بيش از هر پروژهي ديگر در زندگياش به آن اهميت ميداد.
پاركر نقش مهمي در پيشرفت ابتدايي فيسبوك و حتي سمَت مديريت مارك زاكربرگ ايفا كرد
برخي ادعا ميكنند پاركر در ماههاي ابتدايي راهاندازي فيسبوك، حتي بيش از زاكربرگ به آن اشتياق نشان ميداد. پيتر ثيل، همبنيانگذار پيپال و اولين سرمايهگذار فيسبوك، ميگويد شان پاركر از همان ابتدا اعتقاد داشت فيسبوك بسيار بزرگ خواهد شد: «حتي اگر مارك كمي به موفقيت ايدهاش شك داشت، شان تمامي شك و شبههها را از بين ميبرد». زاكربرگ و پاركر در اوت ۲۰۰۴ براي افتتاح حسابي مشترك و شركتي به بانكي در سيليكونولي رفتند كه يكي از قدمهاي مهم شراكت آنها بود. در آن دوران، زاكربرگ هنوز تصميم گرفته بود به هاروارد بازگردد و بسياري اعتقاد دارند شان پاركر او را از ادامهي تحصيل منصرف كرد.
شان پاركر در دوران فعاليت در فيسبوك و حضور دركنار زاكربرگ، تمام تلاش خود را ميكرد تا موقعيت شريكش را در استارتاپ تقويت كند. او ميخواست اتفاقي كه براي خودش در پلاكسو افتاد، براي زاكربرگ در فيسبوك تكرار نشود. پاركر در مذاكرههايش با ثيل و بعدا با شركت سرمايهگذاري Accel Partners، موقعيتي براي زاكربرگ دستوپا كرد كه در تاريخ استارتاپهاي تحتحمايت سرمايهگذاران خطرپذير بيسابقه بود.
مذاكرهها و تلاشهاي شان پاركر باعث شد مارك زاكربرگ با وجود جذب سرمايه از شركتهاي خطرپذير، بهعنوان كارآفرين استارتاپ كنترل كامل شركت را دراختيار بگيرد؛ بههميندليل، او كرسي اكثريت تصميمگيري دربارهي فيسبوك را دراختيار دارد. شايد اگر زاكربرگ چنين اختياري نداشت، فيسبوك سالها پيش به ياهو يا مايكروسافت فروخته شده بود. فراموش نكنيد استيو بالمر، مديرعامل وقت مايكروسافت، در سال ۲۰۰۷، پيشنهاد خريد ۱۵ ميليارد دلاري به مديران فيسبوك داده بود و زاكربرگ بهراحتي آن را رد كرد.
دوران مديريت پاركر در فيسبوك، پس از تنها يك سال و بهدليل رسوايي بهپايان رسيد
با وجود تأثير عميق پاركر در اولين سال فعاليت فيسبوك، بازهم رفتارهاي عجيبوغريب او به خدشهدارشدن فعاليتهايش منجر شد. مديركل فيسبوك در سال ۲۰۰۵ سفري تفريحي به شمال كاليفرنيا كرد و در همانجا به جرم همراهداشتن موادمخدر بازداشت شد. اگرچه هيچگاه اتهام پاركر اثبات نشد، تعدادي از سرمايهگذاران و متخصصان فيسبوك اعتقاد داشتند او ديگر واجد شرايط مديريت كل شركت نيست. درنهايت، پاركر با ناراحتي و سرخوردگي شديد فيسبوك را ترك كرد.
خروج پاركر از فيسبوك، مانند خروجهاي قبلي او نبود. او اينبار توانايي و تجربهي بهتري در مديريت بحرانها داشت و همچنين زاكربرگ هيچگاه واقعا او را ترك نكرد. پيتر ثيل در جايي گفته بود با وجود اخراج ظاهري پاركر از فيسبوك، تأثير او تا سالها در شركت ديده ميشد. بههرحال، پاركر پس از فيسبوك هم تجربههاي متعددي در دنياي كارآفريني ثبت كرد و شايد بتوان دوران آرامترشدن او را پس از خروج از فيسبوك ديد. او در برههاي با همبنيانگذار لينكدين، ريد هافمن، نيز همكاري كرد. نكتهي جالب در تشبيه شخصيت پاركر در فرازوفرودهاي متعدد، در مصاحبهاي پيتر ثيل ديده ميشود:
به شان گفتم احتمالا او نوادهاي از نسل هاوارد هيوز است. كارآفريني كه بهنوعي تاريخ ايالات متحده را تغيير داد؛ اما جامعه او را آنطور كه بايدوشايد نشناخت. شان يكي از بهترين كارآفرينان سريالي در نسل خود است كه بهطورحتم جهان پيرامونش را تغيير ميدهد و چرخ تاريخ را ميگرداند.
دوران پس از فيسبوك، سرمايهگذاري و فعاليتهاي خيرخواهانه
شان پاركر با وجود ترك فيسبوك، سهام درخورتوجهي از اين استارتاپ بزرگ دراختيار داشت. همين سهام ثروت مناسبي براي او فراهم ميكرد تا بخت خود را در دنياي جديد سرمايهگذاري امتحان كند. البته او نيز مانند بسياري از ثروتمندان سيليكونولي، فعاليتهاي خيرخواهانه را به درگيريهاي خود اضافه كرد. شايد چنين رفتاري از شخص سركشي چون پاركر عجيب باشد؛ اما اگر به رخدادهاي زندگي او دقيقتر نگاه كنيد، متوجه تلاش و برنامههاي جدياش براي ايجاد تغيير در جامعه ميشويد.
اولين ورود جدي شان پاركر بهدنياي سرمايهگذاري در سال ۲۰۰۶ و با شراكت در شركت سرمايهگذاري خطرپذير Founders Fund رقم خورد. شركت مذكور را كه پيتر ثيل در سانفرانسيسكو راهاندازي كرده بود، در سرمايهگذاريهاي متعدد استارتاپهاي بزرگي به دنياي فناوري معرفي كرد. پاركر در فاندرز فاند بهطورجدي فعاليت ميكرد و ثيل تلاش او را براي جذب سرمايه با هدف كمك به استارتاپها در مراحل ابتدايي بهدفعات ستوده است. او همچنين در برنامهاي با همكاري تككرانچ حضور داشت كه بهنوعي مسابقهاي براي انتخاب كارآفرينان برتر و اهداي كمكهزينهي ابتدايي بود.
پاركر در سالهاي فعاليت در فاندرز فاند، بهدنبال استارتاپي بود كه با رويكردي قانوني، ايدهاي شبيه به نپستر را دنبال كند. در سال ۲۰۰۹، ازطريق يكي از دوستانش با اسپاتيفاي آشنا شد كه كارآفريني در سوئد راهاندازي كرده بود و با تمركز بر استريم الكترونيك موسيقي فعاليت ميكرد. پاركر رايانامهي به دنيل اك، بنيانگذار اسپاتيفاي نوشت و تبادل رايانامه بين آنها ادامه پيدا كرد. همبنيانگذار نپستر بالاخره در سال ۲۰۱۰، سرمايهگذاري ۱۵ ميليون دلاري در اسپاتيفاي انجام داد. او بعدا بهعنوان نمايندهي شركت در جلسههاي مذاكره با غولهايي همچون وارنر و يونيورسال حضور يافت و بالاخره سهام اسپاتيفاي در سال ۲۰۱۱ بهصورت عمومي در ايالات متحده عرضه شد. در همان سال، پاركر از همكاري فيسبوك و اسپاتيفاي هم خبر داد كه به فعالسازي امكان اشتراك فهرست پخش اسپاتيفاي در فيسبوك منجر شد؛ همكارياي كه نشاندهندهي اهميت شبكههاي ارتباطي پاركر در سيليكونولي بود.
از فعاليتهاي مهم ديگر شان پاركر در دههي ۲۰۱۰ ميتوان به همراهي او از Brigade اشاره كرد. برنامهي مذكور پلتفرمي الكترونيك با هدف افزايش مشاركت اجتماعي شهروندان ايالات متحده بود. پاركر بهعنوان رئيس هيئتمديره در Brigade فعاليت ميكرد و اولين دور سرمايهگذاري را نيز با پرداخت ۹/۳ ميليون دلار برعهده گرفت. پاركر از سالهاي ابتدايي فعاليت در دنياي وب، سياست و فعاليتهاي شهروندي را يكي از نقاط تمركز خود ميدانست كه ظرفيت ساختارشكني بهوسيلهي وب و اينترنت را داشت. بههرحال، Brigade در سالهاي بعد در ادغام با شركتهايي همچون Causes و Votizen كه پاركر در آنها نقش ايفا كرد، اثرگذاري خود را افزايش داد.
همانطوركه گفته شد، شروع فعاليتهاي خيرخواهانه و اجتماعي شان پاركر به سال ۲۰۰۵ و اولين روزهاي جدايي از فيسبوك ميرسد. او از همان ابتدا برنامههايي جدي براي كمك به فعاليتهاي تحقيقاتي در حوزهي سرطان و سلامت عمومي و فعاليتهاي اجتماعي داشت. از كمكهزينههاي مهم پاركر ميتوان به پرداخت پنجميليون دلار به برنامهي Stand Up to Cancer و مؤسسهي تحقيقلت سرطان ايالات متحده اشاره كرد.
شان پاركر در سال ۲۰۱۴ كمكهزينهاي ۲۴ ميليون دلاري به دانشگاه استنفورد اهدا كرد تا مركز تحقيقات آلرژي بهنام Sean N. Parker راهاندازي كنند. يك سال بعد، كمكهزينهي ۴/۵ ميليون دلاري به برنامهي ريشهكنكردن مالاريا در دانشگاه كاليفرنيا سانفرانسيسكو اختصاص داد و با پرداخت ۱۰ ميليون دلار كمكهزينه به دانشگاه مذكور، آزمايشگاه تحقيقات سيستم ايمني را راهاندازي كرد.
شان پاركر اكنون بيش از همه روي فعاليتهاي خيرخواهانه و سرمايهگذاري تمركز ميكند
يكي از اولين اپليكيشنهاي فيسبوك بهنام Causes، در سال ۲۰۰۷ بهكمك شان پاركر راهاندازي شد. اين اپليكيشن سرويسي غيرانتفاعي بود كه با استفاده از رسانههاي اجتماعي و اتصال خيريهها به يكديگر و فعالان داوطلب آنها را سهولت ميبخشيد. تا سال ۲۰۱۳، تعداد اعضاي برنامهي مذكور به ۱۸۶ ميليون نفر رسيد كه بيش از ۵۰ ميليون دلار به ۶۰ هزار سازمان غيرانتفاعي كمك كرده بودند.
پاركر براي نظمدهي و شدتدادن بيشتر به فعاليتهاي خيرخواهانهاش، در سال ۲۰۱۵، بنياد خيريهاي بهنام Parker Fundation راهاندازي كرد. او با اختصاص ۶۰۰ ميليون دلار هزينه، بنياد خود را متمركز بر سه حوزهي اصلي بنا نهاد: علوم زيستي و سلامت عمومي و مشاركت اجتماعي. بنياد پاركر امروزه براي حل بحران در مقياس بسيار بزرگ در سطح جهاني فعاليت ميكند و البته اخيرا حوزهي هنر هم به حوزههاي تمركزي آن اضافه شده است.
مؤسسهي تحقيقات پاركر در حوزهي ايمنيدرماني بيماري سرطان در آوريل ۲۰۱۶ راهاندازي شد. پاركر در راهاندازي اين مؤسسه كمكهزينهي ۲۵۰ ميليون دلاري پرداخت كرد كه به ۳۰۰ دانشمند در ۴۰ آزمايشگاه و ۶ مؤسسهي تحقيقاتي اختصاص يافت. از فعاليتهاي مهم مؤسسهي مذكور ميتوان به آزمايشهاي اصلاح ژنتيك CRISPR براي درمان سرطان اشاره كرد. مؤسسهي تحتحمايت پاركر در سالهاي بعد نيز دستاوردهاي مهمي در درمان سرطان به جامعهي علمي معرفي كرد.
پاركر در توسعه و مقياسدهي يكي از موفقترين (بخوانيد موفقترين) استارتاپ سيليكونولي نقش مهمي ايفا كرد؛ اما اكنون بيش از همه با فعاليتهاي خيرخواهانهاش شناخته ميشود. جوايزي كه به او اهدا شده، به سالهاي اخير و متمركز بر فعاليتهاي خيرخواهانه متعلق بوده است. از افتخارهاي مهم او ميتوان به قرارگيرياش در فهرست Healthcare 50 مجلهي تايم اشاره كرد كه بهخاطر مشاركت در تحقيقات سرطان بوده است. پاركر علاوهبر فعاليتهاي خيرخواهانه متمركز بر برنامههاي سلامتي، در كمپينهاي انتخاباتي از هر دو حزب اصلي ايالات متحده هم مشاركت و از برنامههاي متعددي با تمركز بر حل مسائل اجتماعي حمايت كرد.
پاركر دركنار همسرش
شان پاركر در سال ۲۰۱۳ با الكساندر لناس، خواننده و ترانهسرا، ازدواج كرد. آنها يك دختر بهنام وينتر ويكتوريا پاركر و يك پسر بهنام زفير امرسون پاركر دارند. اولين مديركل فيسبوك كه هميشه با علاقهي شديد به ميهمانيهاي مجلل شناخته ميشود، بيش از ۱۰ ميليون دلار براي مراسم ازدواجش در بيگسور كاليفرنيا خرج كرد.
داستان زندگي شان پاركر كارآفريني را نشان ميدهد كه نقش مهمي در شكلگيري دوران اوج دوم سيليكونولي ايفا كرد. همچنين، با فردي روبهرو هستيم كه در بهترين سالهاي عمر، بهخاطر روحيهي سركش نتوانست شاهد ادامهدارشدن موفقيت برنامههايش باشد. بههرحال، شخصيتي كه از پاركر ميشناسيم، احتمالا امروزه هم از رفتارهاي گذشتهاش پشيمان نيست؛ اما تلاش ميكند با تمركز بيشتر روي فعاليتهاي مفيد براي جامعه، چهرهاي متفاوت از خود را در تاريخ ثبت كند.
هم انديشي ها