چرا خفاشها منشا بيماريهاي زيادي هستند؟
نادانستههاي زيادي درمورد آغاز همهگيري كوويد ۱۹ وجود دارد، اما اين احتمال وجود دارد كه ويروس كروناي جديد از خفاشها منشا گرفته باشد و سپس ازطريق حيوان ديگري به انسانها رسيده باشد.
كوويد ۱۹ اولين بيماري نيست كه ما با آن روبهرو شدهايم و از اين پستانداران كوچك پروازكننده منشا گرفته است. ويروسهاي كروناي شناختهشدهي ديگري كه موجب بيماري شديد در انسان ميشوند مانند ويروسهاي عامل سارس و سندرم تنفسي خاوميانه (مرس) نيز به خفاشها مربوط ميشوند.
نتايج مطالعهاي كه در ماه آوريل منتشر شد، نشان ميدهد كه خفاشها و خانوادهي ويروسهاي كرونا ميليونها سال است كه با هم درحال تكامل هستند. بااينحال، نادر است كه گونههاي مختلف خفاش ويروسهاي كرونا را به يكديگر منتقل كنند. خفاشها ميزبانهاي طبيعي پاتوژنهاي شناختهشدهاي مانند ويروسهاي ابولا و نيپا نيز هستند.
دانشمندان دريافتهاند كه بهانديشه متخصصين ميرسد خفاشها درمقايسهبا حيوانات ديگر، پناهگاه ويروسهاي زيادي باشند كه ميتوانند انسانها را آلوده كنند. اما چه چيزي موجب ميشود خفاشها ويروسهاي زيادي را با خود حمل كنند؟ پژوهشگران چند توضيح احتمالي را پيدا كردهاند، اگرچه هيچكدام از آنها به اين معنا نيست كه ما بايد با ترس از خفاشها زندگي كنيم يا آنها را بهخاطر شيوع كوويد ۱۹ سرزنش كنيم. فقط همين كه خفاشها پناهگاه ويروسهايي هستند كه ميتوانند انسانها را آلوده كنند، به اين معنا نيست كه آنها وقتي هر شب در حومههاي شهر به پرواز درميآيند، بيماري را منتشر ميكنند.
بروس پترسون، موزهدار بخش پستانداران در موزهي تاريخ طبيعي شيكاگو ميگويد خفاشها داراي ويژگيهاي منحصربهفردي هستند كه ممكن است به آنها اين امكان را بدهد كه ميزبان ويروسهاي فراواني باشند. اين پستانداران، بسيار اجتماعي بوده و بيشتر زمان خود را در كنار هم سپري ميكنند. در طول تابستان، بزرگترين كلني خفاش جهان روانهي غار براكن در تگزاس ميشود و در اين مكان، بيش از ۱۵ ميليون خفاش دمآزاد مكزيكي گرد هم ميآيند. تولههاي متولدشده در اين غار ميتوانند به تراكم ۵۰۰ خفاش در هر فوت مربع نيز برسند. پترسون ميگويد:
همهي ما درمورد فاصلهگيري اجتماعي و تاثيرات آن روي شكستن زنجيرهي انتقال ويروس آگاه هستيم. خوب، وقتي كه كل بيولوژي شامل ازدحام و مراقبت از يكديگر در اين گروههاي اجتماعي بسيار نزديك باشد، چنين چيزي دشوار ميشود. طولي نميكشد كه هر پاتوژن يا انگلي ميتواند راه خود را به كل جمعيت پيدا كند.
پترسون ميگويد بهعلت اين شيوهي زندگي گروهي، خفاشها طي تكامل داراي سيستم ايمني قدرتمندي شدهاند. اين دفاع قوي به آنها اين امكان را ميدهد كه بدون اينكه بيمار شوند، ويروسها را حمل كنند يا حداقل بتوانند دربرابر بيماريهاي كشندهاي مانند هاري بيش از ديگر پستانداران مقاومت كنند. او ميگويد:
خفاشها ميتوانند هاري را از خود دور نگه دارند و درواقع براي مدتي با آن زندگي كنند، درحاليكه انساني كه دچار هاري ميشود، سريعا و طي مدت زمان كوتاهي از پا درميآيد.
اين حفاظت طبيعي فقط زماني كه خفاشها در زمستان براي صرفهجويي در انرژي به خواب زمستاني فرو ميروند، كاهش مييابد. اين امر تا حدودي توضيح ميدهد كه چرا اين پستانداران كوچك دربرابر قارچ عامل سندرم بيني سفيد يعني همان بيماري كه جوامع خفاش در آمريكاي شمالي را حين خواب زمستاني به ويراني كشيده است، حساس هستند.
خفاش علاوهبر داشتن سيستم ايمني فوقالعاده، تنها پستانداراني هستند كه قدرت پرواز دارند. برخي از سازگاريهايي كه در خفاشها براي كمك به ماندن در هوا تكامل يافته است، ميتواند آنها را دربرابر ويروسها نيز مقاوم كند. پترسون ميگويد:
پرواز يكي از گرانترين راهها براي حركت است؛ اين نوع فعاليت نسبتبه شنا يا راه رفتن يا دويدن بسيار انرژيبرتر است. خفاشها براي ماندن در هوا و پرواز طولاني واقعا بايد تلاش كنند.
از آنجا كه خفاشها انرژي زيادي براي پرواز مصرف ميكنند، داراي نرخ متابوليسم بالايي هستند. وقتي حيوانات غذا را متابوليزه كرده و آن را به انرژي تبديل ميكنند، براثر اين فرايند محصولات فرعي به نام راديكالهاي آزاد توليد ميشود كه براي DNA مضر است. پترسون ميگويد حيوانات ازجمله انسانها راههايي براي پيشگيري يا ترميم آسيب وارده به DNAدارند و بهانديشه متخصصين ميرسد كه اين قابليتها مخصوصا در خفاشها براي كمك به سازگاري با متابوليسم شديد، از كارآمدي بالاتري برخوردار باشد.
وقتي ويروسها حيواني را آلوده ميكنند، به سلولها حمله كرده و سلول را مجبور ميكنند كه بهجاي تكثير مواد ژنتيكي خود، ويروسهاي بيشتري بسازد. اما ممكن است توانايي ويروسها در ربودن دستگاههاي سلولي خفاشها بهاندازهاي نباشد كه در ديگر پستانداران ديده ميشود، زيرا خفاشها مكانيسمهاي ويرايش و ترميم DNA فوقالعادهاي دارند. پترسون ميگويد: «همين ويژگي به ماندگاري واقعا استثنايي خفاشها تعبير ميشود.» پترسون ميگويد خفاش قهوهاي كوچكي كه در اتاق زير شيرواني شما زندگي ميكند، ممكن است ۳۰ سال يا بيشتر عمر كند، درحاليكه موشهاي خانگي كه پستانداراني با اندازهي مشابه هستند، فقط دو سه سال عمر ميكنند.
همچنين ممكن است پرواز كردن براي خفاشها فعاليتي باشد كه براثر آن بدن آنها بهاندازهي كافي گرم شود تا بتوانند هنگام پرواز با ويروسها مبارزه كند. اين بهنوعي شبيه همان روشي است كه تب به مبارزه با عفونت كمك ميكند. همهي اين عوامل در تركيب با هم (رفتار اجتماعي فوقالعاده، سازگاريهايي براي داشتن متابوليسم بالا و سيستم ايمني ممتاز) شرايط مناسبي را براي پناه دادن و انتقال بيماريها مهيا ميكند. پترسون ميگويد:
ويژگيهايي كه خاص خفاشها بوده و مانع از فشار ويروسها بر سيستمهاي بدن آنها شود، همچنين موجب ميشود كه ويروسها نسبتبه ديگر گروهها در سيستمهاي بدن آنها بهمدت بيشتري بمانند و اين امر موجب افزايش احتمال ويروس به ديگران ميشود.
خفاشها بسيار اجتماعي هستند، داراي متابوليسم تقويتشده و سيستم ايمني ممتازي هستند. اين ويژگيها در تركيب با هم، موقعيت ايدهآلي براي پناه دادن بيماريها درون بدن و انتقال آن به ديگران فراهم ميكند
ناردوس مولنتز، متخصص اكولوژي ويروسها در دانشگاه گلاسكو ميگويد:
تشخيص يك ويروس در يك حيوان خاص تنها شواهدي را مبنيبر اين مساله ارائه ميدهد كه اين ويروس ميتواند آن گونهي خاص را آلوده كند. اين مساله بهطور مستقيم حاكياز آن نيست كه گونهي مورد انديشه متخصصين واقعا ويروس را به مردم منتقل ميكند.
درحقيقت، تيم مولنتز دريافت كه ازانديشه متخصصين انتقال بيماريهاي عفوني به انسان، خفاشها رايجترين حيوانات نيستند. گونههاي ديگري نيز وجود دارند كه احتمال انتقال بيماري از آنها به انسانها به همين اندازه است.
مولنتز و همكارش دانيل استريكر كه او نيز در دانشگاه گلاسكو است، اخيرا پايگاه دادهاي ايجاد كردهاند كه متشكل از ويروسهايي است كه در پستانداران و پرندگان يافت ميشود. آنها دريافتند كه گروههاي حيوانات نزديك به هم كه درون گروه خود گونههاي بسياري زيادي دارند، درمقايسهبا گروههايي از حيوانات كه گونههاي كمتري دارند، داراي ويروسهاي عفونيكنندهي انسان بيشتري هستند. بهعبارت ديگر: گونههاي بسيار مختلفي از خفاشها وجود دارد، بنابراين جاي تعجب نيست كه ما در خفاشها ويروسهاي زُئونوز (مشترك بين انسان و حيوان) زيادي را كشف كردهايم. پژوهشگران نتايج مطالعهي خود را در ۲۸ آوريل در مجلهي PNAS گزارش كردند. مولنتز گفت:
تعداد ويروسهاي زئونوز كه از خفاشها منشا گرفتهاند، قطعا زياد است اما اين درمورد گروههاي ديگر حيوانات كه غني از گونه هستند، مانند جوندگان نيز صادق است. چيزي كه دادههاي ما نشان ميدهد اين است كه خفاشها بهعنوان يك گروه، نسبتبه ديگر گروههاي پستاندارانِ داراي اندازهي مشابه، ويروسهاي بيشتري منتقل نميكنند و احتمال انتقال ويروس به انسانها در آنها نسبتبه ديگر گروهها بيشتر نيست.
مولنتز افزود بسياري از گونههاي خفاش درمعرض خطر انقراض قرار داشته و بهندرت در تماس با انسانها قرار ميگيرند. درحقيقت، شماري از بيماريهايي كه در خفاش يافت شدهاند، معمولا بهوسيلهي حيوانات ديگر به انسانها رسيدهاند. احتمال گرفتن هاري از يك راسو يا راكون نسبتبه گرفتن آن از يك خفاش بيشتر است. مرس اغلب بهوسيلهي شتر يككوهانه منتقل ميشود و ويروس سارس در سال ۲۰۰۳ احتمالا بهوسيلهي گربههاي زباد اسير منتقل شد.
براي پيشگيري از همهگيريهاي جهاني آينده، ضروري است كه بدانيم چه ويروسهايي در حيوانات وحشي در گردش بوده و ممكن است انسانها را آلوده كند. اين امر بهمعناي نظارتبر حيواناتي مانند خفاشها است كه ميتوانند نقشي در انتقال بيماري به انسان داشته باشند. پترسون ميگويد هنوز دانش زيادي درمورد اين گروه متنوع از حيوانات نداريم. او و همكارانش اخيرا در مجلهي ZooKeys خبر كشف چهار گونهي جديد از خفاشهاي بينيبرگي را منتشر كردند كه خويشاوندي نزديكي با خانوادهي خفاشهاي نعل اسبي دارند. خفاشهاي نعل اسبي همان گروهي هستند كه ويروس كروناي جديد ممكن است از آنها منشا گرفته باشد.
با وجود اين واقعيت كه خفاشها حامل بيماري بوده و آن را منتشر ميكند، آنها هنوز هم از اعضاي مهم اكوسيستمها هستند و بودن آنها براي ما از نبودن آن بسيار بهتر است. خفاشها اغلب مورد توجه ما قرار نميگيرند زيرا هنگام شب به فعاليت مشغول ميشوند و گونههاي مختلف آن بسيار شبيه هم بهانديشه متخصصين ميرسند. پترسون ميگويد:
آنها رنگارنگ نيستند و آواز زيبايي ندارند كه بتوانيم به آن گوش بدهيم و به گونهاي كه پرندگان را ميشناسيم، آنها را نيز بشناسيم. ۲۵ درصد از گونههاي خفاش كه ما امروز ميشناسيم، ۱۵ سال پيش تصور ميشد كه چيز ديگري باشند؛ اين رقمي تكاندهنده است.
اعضاي يك گونه خفاش تازه كشف شده (Hipposideros) درحال پرواز از معدن طلاي متروكهاي در غرب كنيا
اگرچه چيزي كه ما ميدانيم، اين است كه خفاشها اعضاي بسيار ارزشمندي براي جوامع اكولوژيكي خود هستند. آنها حشراتي را ميبلعند كه در غير اين صورت به محصولات كشاورزي هجوم خواهند آورد. برآورد شده است كه خفاشها فقط در آمريكا ساليانه موجب ۳/۷ ميليارد دلار صرفهجويي در خدمات كنترل آفات شوند. اشتهاي شديد آنها همچنين موجب كنترل حشراتي ميشود كه ويروسهايي مانند ويروس نيل غربي را منتقل ميكنند.
خفاشهايي كه از شهد گياهان تغذيه ميكنند، به گردهافشاني گياهان كمك ميكنند. در آفريقا، درختان بائوباب عمدتا بهوسيلهي خفاشهاي ميوهخوار گرده افشاني ميشوند. در جنگلهاي گرمسيري، خفاشها با دفع بذر ميوههايي كه از آن تغذيه كردهاند، حين پرواز، به روئيدن گياهان جديد كمك ميكنند. پترسون ميگويد:
همهي اين موارد، نقشهاي اكولوژيكي مهمي هستند و ما نميتوانيم بهخاطر ترسها و نگرانيهاي خود درمورد ويروسهاي مرتبط با خفاشها، از آنها چشمپوشي كنيم. خفاشها به حد كافي براثر از دست دادن زيستگاه، تغييرات اقليمي، بيماريهايي نظير سندرم بيني سفيد و تجارت گوشت با تهديد مواجه شدهاند. آنها درحالحاضر به خاطر فعاليتهاي انساني درحال فروپاشي هستند و ما بايد تمام تلاش خود را بكنيم تا اطمينان حاصل كنيم كه آنها را بيش از اين با فعاليتهاي خود تحت خطر قرار نميدهيم.
هم انديشي ها