بزرگ‌ترين آزمايش روانشناسي تاريخ هم اكنون درحال اجرا است

پنج‌شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۲
مطالعه 17 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
دنياگيري كوويد ۱۹ فرصتي استثنايي دراختيار پژوهشگران قرار داده است تا درمورد نحوه‌ي پاسخ مردم به سختي‌ها مطالعه كنند.
تبليغات

پژوهشگران حوزه‌ي روانشناسي، دنياگيري كوويد ۱۹ را فرصتي مناسب براي مطالعه‌ي تاب‌آوري مردم در سختي‌ها يافته‌اند كه در اين مطلب به آن پرداخته مي‌شود.

خلاصه

نتايج پژوهش‌ها نشان داده است كه هنگام مواجهه‌با رويدادهاي آسيب‌زاي احتمالي، حدود دو سوم از مردم تاب‌آوري رواني از خود نشان مي‌دهند.

البته ممكن است عوارض سلامت روان اين دنياگيري با الگوي مذكور متناسب نباشد.

زندگي با وسعت و سرعت بي‌سابقه‌اي به تلاطم درآمده است و پژوهشگران فرصتي براي مطالعه علم تاب‌آوري به روش‌هاي جديد پيدا كرده‌اند.

تأثير كوويد ۱۹ بر سلامت جسمي شهروندان سرتاسر جهان استثنايي بوده است. تا اواسط ماه مارس، بيش از چهار ميليون مورد بيماري در بيش از ۱۸۰ كشور جهان وجود داشت. اثر اين دنياگيري بر سلامت روان مي‌تواند بسيار بيش از اين حد باشد. در برحه‌اي از زمان، حدود يك‌سوم از جمعيت زمين تحت فرمان ماندن در خانه قرار داشتند. اين بدان معنا است كه ۲/۶ ميليارد نفر يعني بيش از تعداد افرادي كه در طول جنگ جهاني دوم زنده بودند، درحال تجربه‌ي عواقب مالي و عاطفي ويروس كروناي جديد بودند. الكه ون‌هوف، روانشناس سلامت از دانشگاه آزاد بروكسل در بلژيك نوشت: «شايد اين دستور خانه‌نشيني بزرگ‌ترين آزمايش روانشناسي باشد كه تاكنون انجام شده است. نتايج اين آزمايش غيرعمد، درحال محاسبه است.»

علم تاب‌آوري كه برررسي مي‌كند مردم چگونه سختي را تحمل مي‌كنند، سرنخ‌هايي ارائه مي‌دهد. جورج ويلانت، روانپزشك دانشگاه هاروارد نوشت: «يك فرد تاب‌‌آور، شبيه يك شاخه‌ي كوچك با هسته‌ي زنده‌ي سبز و تازه است. چنين شاخه‌اي ممكن است خم شود اما نمي‌شكند بلكه به‌جاي آن به حالت اول بازگشته و به رشد خود ادامه مي‌دهد.»

استعاره‌ي بالا جمع كثيري از مردم را توصيف مي‌كند: تا دو سوم از افراد بدون نشان‌دادن اثرات رواني طولاني‌‌مدت تجربه‌هاي دشوار را پشت سر مي‌گذارند، حتي اگر حوادثي مانند جرائم خشونت‌بار يا زندان يا جنگ را تجربه كرده باشند. برخي حتي رشد مي‌كنند و از آنچه برايشان رخ داده است، درس مي‌گيرند. اما يك سوم ديگر، دچار آشفتگي رواني واقعي مي‌شوند و برخي افراد براي چندين ماه و برخي براي سال‌ها درگير اين آثار رواني هستند.

حتي اگر تأييد شود كه بيشتر افراد تاب‌آور هستند، عوارض نابساماني‌هاي كوويد ۱۹ و تعداد زياد افراد درگير موجب شده است كه متخصص كارشناسان درمورد احتمال وقوع يك سونامي بيماري رواني هشدار دهند. مردم از جنبه‌هاي مختلفي با سختي مواجه هستند: تهديد بيماري، تنهايي ناشي‌از جداسازي خود، از دست دادن عزيزان، عواقب از دست دادن شغل و عدم اطمينان مداوم درمورد زمان پايان دنياگيري. بي‌شك افسردگي، اضطراب و استرس پس از سانحه برخي افراد را درگير خواهد كرد. تعداد تماس‌هايي كه با خطوط ويژه‌ي سلامت روان گرفته مي‌شود، به‌شدت افزايش پيدا كرده است و مطالعه‌هاي اوليه سطوح بالايي از نگراني را نشان داده است. آنيتا دي لانگيس، روانشناس دانشگاه بريتيش كلمبيا كه واكنش‌هاي رواني به بيماري‌ها را مورد مطالعه قرار مي‌دهد، مي‌گويد: «اين دنياگيري تمام انواع عوامل استرس‌زا را با خود به‌همراه دارد.»

مرگ‌ومير ناشي‌از خودكشي متخصصان مراقبت‌هاي بهداشتي كه در خط مقدم پزشكي بوده‌اند، يادآور قدرتمندي از اين خطرات است. تاب‌آوري فردي با اين واقعيت كه اين دنياگيري روي همه‌ي افراد به شيوه‌ي مشابهي تأثيرگذار نيست، پيچيده‌تر مي‌شود. با تمام شباهت‌هايي كه در اشكالات ناشي‌از دنياگيري وجود دارد (آثار آن تمام سطوح جامعه را متاثر ساخته و زندگي‌هاي معدودي را بدون تغيير باقي گذاشته است)، تنوع عظيمي در نابساماني و تخريب تجربه‌شده، وجود داشته است.

بروكلين را درانديشه متخصصين بگيريد كه تنها يكي از بخش‌هايي است كه در شهر نيويورك به‌شدت تحت‌تأثير قرار گرفته است. ساكناني كه سال جديد را درحال زندگي يا كار با فاصله‌ي چند مايلي از همديگر آغاز كردند، حكايت‌هاي بسيار متفاوتي درباره‌ي تنهايي، از دست دادن و يافتن راهي از ميان چالش‌هاي فاصله‌گيري اجتماعي دارند. اينكه مردم، كسب‌و‌كارها و سازمان‌ها با چه سرعتي و چگونه احيا شوند، بستگي به مشاغل، بيمه و وضعيت سلامتي آن‌ها در آغاز دنياگيري دارد. همچنين اين عوامل كه آيا آن‌ها طي اين دوران عذاب و اندوهي را تحمل كرده يا مي‌توانند منابع مالي و حمايت اجتماعي را دريافت كنند، نيز در تعيين اين مسئله اثرگذار است. دنياگيري وجود نابرابري در سيستم بهداشت و حمايت اقتصادي در آمريكا را آشكار كرده است. مردمان سياه‌پوست و آمريكايي‌هاي لاتين نسبت‌به آمريكايي‌هاي سفيدپوست با نرخ بسيار بالاتري از دنيا مي‌روند.

خوشبختانه دنياگيري بي‌سابقه درحال منجر شدن به علم بي‌سابقه‌اي نه‌تنها در زمينه‌ي ويروس‌شناسي بلكه درمورد سلامت روان و تاب‌آوري است. دانشمندان علوم رفتاري درحال اندازه‌گيري عوارض رواني در زمان واقعي بوده و در تلاش هستند تا مشخص كنند چه چيزي به مردم براي مقابله با اين شرايط كمك مي‌كند.

برخلاف حوادثي مانند حملات تروريستي ۱۱ سپتامبر يا طوفان كاترينا كه حتي اگر اثرات آن‌ها طولاني‌مدت بود، طي دوره‌ي زماني محدودي رخ داد، چارچوب زماني نامحدود كوويد ۱۹ انجام مطالعات طولاني و مسيرهاي پژوهشي جديدي را ميسر مي‌كند. انتظار مي‌رود تغيير ناگهاني جمعي به اشكال مجازي كار و معاشرت، موجب آغاز پژوهش‌هاي دقيقي در‌اين‌باره شود كه چه چيزي تعاملات اجتماعي را راضي‌كننده يا كسالت‌بار مي‌سازد. دنيس چارني، روانپزشك مدرسه‌ي پزشكي آيكان در مانت‌سايناي مي‌گويد: «اگر پژوهشگران چالش‌هاي كوويد ۱۹ را درانديشه متخصصين بگيرند، علم كاملا جديدي از تاب‌آوري حاصل خواهد شد. ما مي‌توانيم ياد بگيريم كه چگونه به مردم كمك كنيم تا قبل از وقوع حوادث، تاب‌آورتر شوند.»

مرجع متخصصين ايران برنل گرير

برنل گرير كه در بروكلين رهبري يك شركت توسعه اجتماع را برعهده دارد، درحال كمك به مردم سياه‌پوستي است كه تحث‌تأثير دنياگيري قرار گرفته‌اند

خم شدن اما نشكستن

رافائل حسيد، در سال ۲۰۰۰ براي حضور در مؤسسه‌ي آشپزي فرانسوي در نيويورك، فلسطين اشغالي را ترك كرد. او در سال ۲۰۰۵ رستوراني به‌نام ميريام در بروكلين باز كرد كه در آن منطقه محبوب شد. حسيد در هفته‌هاي اول مارس مي‌توانست چيزي را كه درحال اتفاق افتادن بود، ببيند. او مي‌گويد: «من اخبار كشور خود را دنبال مي‌كردم. ما در آمريكا از هر جنبه دو هفته عقب بوديم. من مي‌گفتم: اين اتفاق در اين‌جا نيز رخ خواهد داد.»

وقتي حسيد ديد كه ميزان استقبال از وعده‌ي غذايي محبوب آخر هفته به يك‌سوم حالت معمول كاهش يافته است، درمورد اينكه چه كاري بايد انجام دهد، زياد فكر نكرد: او تمام غذاهاي فاسدشدني رستوران را به همسايگان اهدا كرد. زماني‌كه شهر تمام رستوران‌ها را ملزم كرد كه ببندند، ميريام قبلا بسته شده بود.

جورج بونانو، رونشناس باليني از كالج معلمان دانشگاه كلمبيا مي‌گويد: «در رويارويي با رويدادهاي به‌طور بالقوه آسيب‌زا، حدود ۶۵ درصد از مردم كم‌ترين سطح از نشانه‌هاي رواني را نشان مي‌دهند.»‌ بونانو كه متخصص تاب‌آوري است، درمورد عواقب طوفان‌ها، حملات تروريستي، جراحات مرگ‌بار و همه‌گيري‌هايي نظير شيوع سارس در سال ۲۰۰۳ مطالعه مي‌كند. پژوهش‌هاي او و ديگران به‌طور پيوسته سه پاسخ رواني رايج دربرابر سختي را نشان مي‌دهد: دو سوم از مردم يك مسير تاب‌آوري را دنبال مي‌كنند و سلامت رواني و جسمي نسبتا پايداري را حفظ مي‌كنند. حدود ۲۵ درصد از مردم به‌طور موقت درگير آسيب‌‌هاي رواني مانند افسردگي يا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مي‌شوند و سپس بهبودي حاصل مي‌كنند. ۱۰ درصد از افراد نيز دچار پريشاني رواني ماندگاري مي‌شوند. اين نتايج در جوامع گوناگون و در وضعيت‌هاي اجتماعي‌اقتصادي مختلف صدق مي‌كند. بونانو مي‌گويد: «ما درمورد همه صحبت مي‌كنيم.» از طرف ديگر، خطر بروز اختلالات روانپزشكي در پايين‌ترين رده‌هاي اقتصادي دو برابر بيشتر است.

اما اثرات سلامت روان چنين بحران وسيع و ناآشكاري ممكن است از اين الگو پيروي نكند. مطالعات نشان مي‌دهد كه قرنطينه‌ي سخت مي‌تواند منجر به اثرات رواني منفي مانند PTSD شود اگرچه تعداد كمي از ما تحت قرنطينه‌ي واقعي يعني جداسازي پس از مواجه‌ي احتمالي با عفونت قرار داشتيم. درعوض بيشتر جمعيت جهان با محدوديت‌هايي روبه‌رو هستند كه به گمان بونانو بيشتر شبيه چيزي مانند تحمل استرس مداوم است. ديزي فانكورت، اپيدميولوژيست كالج دانشگاهي لندن مي‌گويد:

اين اولين‌بار در تاريخ زنده‌ي ما است كه يك دستور خانه‌نشيني جهاني داريم كه اين قدر طول مي‌كشد. ما به‌سادگي نمي‌دانيم كه مردم دربرابر آن چگونه واكنش نشان مي‌دهند. دامنه‌ي بالقوه اثر قابل‌توجه است.

نانسي سين، متخصص روانشناسي سلامت از دانشگاه بريتيش كلمبيا مي‌گويد:

اين از ديگر اشكال استرس متفاوت است زيرا فقط مربوط به يك حوزه از زندگي شما نمي‌شود. مردم با چالش‌هاي خانوادگي يا ارتباطي و چالش‌هاي مالي و كاري و سلامتي مواجه هستند.

گزارش‌هاي اوليه اثرات آشكاري را نشان مي‌دهند. در اولين انديشه متخصصينسنجي بزرگ كشوري در چين يعني جايي كه بحران از آن آغاز شد، تقريبا ۳۵ درصد از افراد پريشاني رواني را گزارش كردند. در كشور آمريكا افزايش ترس و اضطراب درمورد كوويد ۱۹ در افرادي مشاهده شده است كه از قبل دچار اضطراب بودند. مطالعه‌ي ديگري يافته‌هاي نگران‌كننده‌اي را در افراد مسن‌تر ثبت كرد. اين نتيجه تعجب‌آور است زيرا پژوهش‌هاي قبلي نشان مي‌دهند كه در بيشتر موارد، افراد مسن‌تر از بهزيستي عاطفي بهتري برخوردار هستند. سين كه به مطالعه‌ي پيري مشغول است و با دي لانگيس در يك مطالعه‌ي كوويد ۱۹ كه روي ۶۴ هزار نفر در سرتاسر جهان در حال انجام است، همكاري مي‌كند، مي‌گويد:

در طول اين دنياگيري، افراد مسن‌تر آن نقاط قوت وابسته‌به سن در عواطف را كه ما معمولا انتظار داريم، ندارند. ميزان استرسي كه آن‌ها گزارش مي‌كنند، به همان اندازه‌اي است كه افراد ميانسال و جوان‌تر گزارش مي‌كنند.

سين هنوز درحال تجزيه‌و‌تحليل علل استرس است اما گمان مي‌كند كه اين امر ناشي‌از احتمال بالاتر بيمار شدن افراد مسن‌تر و از دست دادن عزيزان باشد. اگرچه افراد مسن‌تر بهتر از جوان‌ترها با استرس مقابله مي‌كنند و افسردگي يا اضطراب كمتري را گزارش مي‌كنند. سين مي‌گويد آن‌ها ممكن است از انديشه متخصصيناتي كه حاصل زندگي طولاني‌تر از افراد جوان‌تر است، سود ببرند. افراد داراي سن بيشتر از ۶۵ سال فرصت بيشتري براي توسعه‌ي مهارت‌هايي براي مقابله با استرس داشته‌اند و بسياري از آن هابازنشسته شده و احتمال كمتري وجود دارد كه نگران كار باشند.

فانكورت مطالعه‌‌اي را از اواسط ماه مارس آغاز كرده است كه بيش از ۸۵ هزار نفر از ساكنان آمريكا را دربر‌مي‌گيرد. اين مطالعه سطح افسردگي، اضطراب، استرس و تنهايي را در اين افراد هفته به هفته دنبال مي‌كند. فانكورت مي‌گويد: «ما بايد در زمان واقعي بدانيم كه چه چيزي درحال اتفاق افتاده است.» با گذشت شش هفته، آن‌ها دريافتند كه سطوح افسردگي به ميزان قابل‌توجهي بالاتر از زمان پيش از دنياگيري است. به‌طوركلي، افرادي كه از قبل مبتلا به اشكالات سلامت روان تشخيص داده شده بودند، كساني كه تنها زندگي مي‌كردند و افراد جوان‌تر بالاترين سطح افسردگي و اضطراب را گزارش مي‌كردند.

از طرف مثبت، با اعلام دستور خانه‌نشيني، كاهش اندكي در سطح اضطراب ديده شد. فانكورت مي‌گويد: «عدم اطمينان موجب بدتر شدن اوضاع مي‌شود. برخي مردم با عدم آگاهي درمورد آنچه قرار است پيش آيد، ميخكوب مي‌شوند در‌حالي‌كه برخي ديگر راه‌هايي براي ادامه‌دادن پيدا مي‌كنند.»

پس از سه هفته تعطيلي رستوران حسيد، او هنوز هيچ‌يك از پرداخت‌هاي دولت براي حمايت از كسب‌و‌كارهاي كوچك را دريافت نكرده است. درحالي‌كه وضعيت او مملو از عدم قطعيت بود، با خود فكر مي‌كرد كه بايد كسب‌و‌كاري براي خود ايجاد كند. وقتي چندين مشتري به او رايانامه زدند تا بپرسند كه آيا او مي‌تواند غذاي يك مراسم مذهبي را آماده كند، حسيد يك منوي خوراك كامل را براي تحويل تهيه كرد. قبل از دنياگيري، حسيد قصد داشت جلوي فروشگاه كناري يك اغذيه‌فروشي باز كند. در اين وضعيت، او به‌جاي نوسازي فضاي جديد، اغذيه‌فروشي را درون رستوران باز كرد. بزرگ‌ترين نگراني او اين بود كه آيا كاركنان احساس امنيت خواهند كرد. براي اطمينان‌بخشي به آن‌ها، علاوه‌بر فاصله‌گيري اجتماعي، آن‌ها را ملزم به استفاده از ماسك و دستكش كرد و كسي را مامور كرد كه با استفاده از سفيدكننده‌ها صبح و شب رستوران را ضدعفوني كند. حسيد به‌دنبال راهكارهاي ضدعفوني ديگري شامل استفاده از دمنده‌ها و الكل است كه شنيده در سنگاپور مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

حسيد مي‌داند كه توانايي او براي سازگاري چيزي نيست كه همه‌ بتوانند انجام دهند خصوصا كه بسياري از رستوران‌ها ازانديشه متخصصين مالي وضعيت چندان خوبي ندارند. در عمليات جديد از حداقل كاركنان استفاده مي‌شود اما حسيد همچنان حقوق همه‌ي كاركنان را از جيب خودش پرداخت مي‌كند. با تحويل غذا به اين شيوه، درآمد ميريام به كمتر از يك سوم قبل كاهش يافته است اما او مي‌گويد كه از هيچ چيز بهتر است. رستوران همچنين درحال تهيه‌ي وعده غذاي هفتگي براي يك بيمارستان محلي است. به‌گفته‌ي حسيد: «اين كار پول‌سازي نيست اما حداقل كاري است كه مي‌توان انجام داد.» او از نوآوري ميريام خوش‌بين است و معتقد است رستوران درنهايت دوام خواهد آورد. او مي‌گويد: «ما نسبت‌به بسياري از جاهاي ديگر در نيويورك وضعيت بهتري داريم.».

مولفه‌هاي مقابله

وقتي تام اينك يكي از ساكنان بروكلين در واسط ماه مارس دچار تب پيوسته و سرفه‌ي خشك شد، روان‌درمانگر و مشاور مديريت ترسيدند كه او دچار كوويد ۱۹ شده باشد. به‌دليل كمبود آزمايش در آن زمان، پزشك اينك ابتدا براي هر ويروس شناخته‌شده‌ي ديگر غربالگري انجام داد (اينك هزينه آزمايش‌ها را داد). سپس پزشك و بيمار در خيابان‌هاي منهتن ملاقات كردند. پزشك ايستاده در خيابان ماريسون در تجهيزات شخصي كامل، آزمايش را انجام داد كه شش روز بعد مشخص شد نتيجه‌ي آن مثبت است.

برخورد موفقيت‌آميز با يك بحران به‌معناي ادامه فعاليت و مشاركت در فعاليت‌هاي روزانه است. فرد بايد اشكالات را حل كرده (چه خريد مواد غذايي و چه انجام آزمايش باشد)، عواطف خود را تنظيم و روابط را مديريت كند. عواملي مانند خوش‌بيني، توانايي حفظ روشن‌بيني، حمايت اجتماعي قوي و تفكر انعطاف‌پذير پيش‌بيني ‌كننده‌ي تاب‌آوري است. افرادي كه باور دارند مي‌توانند با اين وضعيت كنار آيند، درواقع برخورد بهتري با شرايط خواهند داشت.

اينك طي ۹ روز در انزوا در اتاقي كوچك، زمان خود را با مديتيشن و خواندن پر مي‌كرد. از بعضي جهات، اين وضعيت براي همسرش وندي بلاتنر سخت‌تر بود. وندي دركنار مراقبت از همسرش، تغيير وضعيت آژانس بازاريابي به حالت دوركاري و نيز رسيدگي به دو دخترشان كه درمورد از دست‌دادن نيمسال تحصيلي دانشگاه و وضعيت پدرشان ناراحت و مضطرب بودند، را نيز برعهده داشت. بلاتنر وعده‌هاي غذايي را پشت در اتاق همسرش مي‌گذاشت و هر سه ساعت در طول شب از خواب بلند مي‌شد تا درجه حرارت و سطح اكسيژن خون او را اندازه بگيرد. او مي‌ترسيد اما مصمم بود و باورش اين بود كه اگرچه اين شرايط دشوار است، اما سرانجام به پايان خواهد رسيد.

مهارت‌هاي مقابله‌اي بيشتر مردم مي‌تواند تقويت شود. چندين مطالعه‌ي جديد براي شناسايي استراتژي‌هاي موفقيت‌آميزي كه اثرات استرس را خنثي مي‌كنند، درحال طراحي است. به‌گفته‌ي فانكورت، مردم تشويق مي‌شوند كه استراتژي‌هاي سلامت روان كلاسيك را دنبال كنند: خواب كافي، دنبال كردن يك روال، ورزش، خوب غذا خوردن و حفظ روابط اجتماعي قوي. صرف زمان روي پروژه‌ها حتي پروژه‌هاي كوچك كه احساس داشتن يك هدف را فراهم كند، نيز كمك مي‌كند.

دي لانگيس در كار قبلي خود نشان داده است كه كساني كه از همدلي بالايي برخوردار هستند، با احتمال بيشتري در رفتارهاي بهداشتي مناسب مانند فاصله‌گيري اجتماعي مشاركت كرده و نسبت‌به افرادي كه همدلي كمتري دارند، از نتايج سلامت روان بهتري برخوردار هستند. اما مطالعات قبلي او درمورد بيماري‌هايي نظير سارس و نيل غربي مقطعي بوده و زمان كوتاهي را درانديشه متخصصين مي‌گرفتند. او در مطالعه‌ي كوويد ۱۹، رفتار و نگرش افراد را براي ماه‌ها دنبال مي‌كند تا تغيير در همدلي و مقابله را طي زمان ثبت كند. دي لانگيس مي‌گويد: «اين فقط درمورد يك ويژگي همدلي نيست.» پاسخ‌هاي همدلانه را مي‌توان با پيام‌رساني مناسب آموخت و ترويج كرد و حدس او اين است كه افزايش يا كاهش در پاسخ همدلانه طي هفته‌ها و ماه‌ها با تغيير در رفتارهاي سلامتي و مكانيسم‌هاي مقابله‌اي مرتبط خواهد بود.

سين به‌عنوان بخشي از مطالعه‌ي دي لانگيس، مردم را واداشته است تا عواطف و فعاليت‌هاي روزانه خود را براي يك هفته ثبت كنند. او مي‌گويد: «تصويري كه تاكنون داريم اين است كه زندگي واقع چالش‌برانگيز است اما مردم درحال پيدا كردن راه‌هايي براي مقابله با آن چالش‌ها هستند.» بسياري از مردم روابط اجتماعي مثبت زيادي را گزارش مي‌كنند كه بسياري از آن‌ها از راه دور هستند. افراد مسن‌تر بالاترين سطوح تجارب مثبت را در زندگي روزمره‌ي خود گزارش مي‌كنند كه اغلب به خاطر حمايت كردن از ديگران است.

جالب اينكه مشخص شده است ارتباطات راه دور رضايت‌بخش هستند. در پژوهش‌هاي گذشته كه درمورد اثرات فناوري ديجيتال و رسانه‌ها انجام شده است، بر ارتباط ميان زماني‌كه صرف كار با صفحات نمايش مي‌شود و بهزيستي رواني تمركز شده است اما چيزي زيادي درمورد ارزش انواع مختلف تعاملات الكترونيك نشان نداده‌اند. اكنون كه جهان براي معاشرت متكي‌بر اينترنت است، مطالعه اين تفاوت‌ها اهميت زيادي پيدا كرده است. آيا رسانه‌هاي اجتماعي بايد ارتباط متقابل و نزديك چهره به چهره را تقليد كنند يا اشكال ملايم‌تر ارتباط نيز مي‌تواند به مردم حس ارتباط داشتن بدهد؟ ايمي اوربن، روانشناس دانشگاه كمبريج كه سلامت روان نوجوانان و استفاده از فناوري را مورد مطالعه قرار مي‌دهد، مي‌گويد: «من فكر مي‌كنم ما طي يك ماه، به اندازه‌ي يك دهه گفت‌وگو كرديم.»

رسانه‌هاي اجتماعي در انواع ديگر پژوهش‌ها نيز به‌عنوان يك عامل مورد مطالعه قرار مي‌گيرند. روكسان كوهن سيلور، روانشناس دانشگاه كاليفرنيا در ارواين درحال ارزيابي اثر مواجهه‌با رسانه‌ها روي بهزيستي افراد است. او مي‌گويد: «كساني كه اخبار زيادي را درباره‌ي بحران گسترده در جامعه مطالعه مي‌كنند، مضطرب‌تر هستند.» يوهانس آيشتاد، دانشمند محاسبات اجتماعي از دانشگاه استفورد، با استفاده از يادگيري ماشين درحال تركيب تجزيه‌و‌تحليل‌هاي بزرگي از توييتر است تا سطوح افسردگي، تنهايي و شادي را در جريان دنياگيري تعيين كند.

همان‌طور كه پلانتر مي‌ترسيد، اوضاع براي خانواده‌ي او سخت شد. در شب هفتم و هشتم وقتي تب اينك تا حدود ۳۹/۴ بالا رفت و سطوح اكسيژن خون او به ۹۳ درصد كاهش پيدا كرد، پزشك (ازطريق اخبار تخصصي) گفت اگر سطوح در اين حد باقي مانده با بدتر شود، اينك بايد به بيمارستان بيايد. او با گفتن اين حرف كه «نمي‌خواهم بيماري داشته باشم كه در خانه بميرد»، به خانواده‌ي اينك هشدار داد. اينك مي‌گويد: «سخت‌ترين چيز براي ما ترس بود.» اما تيلنول تب او را كنترل كرد و نفس‌هاي كم‌عمق و كوتاهش سطح اكسيژن خون او را در محدوده‌ي بي‌خطر حفظ كرد. پس از ده روز او احساس كرد درحال بهتر شدن است. اين تجربه موجب شد اينك شاكر و پرانرژي شود. او سريعا به كار مشاوره‌ي بيماران مشغول شد و به‌عنوان يك اهداكننده‌ي پلاسما براي بيماراني كه در شرايط بحراني بودند، ثبت‌نام كرد. اما برخلاف ديگراني كه بهبود يافتند، او در آغاز زياد بيرون نمي‌رفت. او مي‌گويد: «دنيا مانند مكان آسيب‌پذيري احساس مي‌شد.

مرجع متخصصين ايران رافائل حسيد

رافائل حسيد، صاحب رستوران سريعا كسب‌وكار خود را براي تحويل غذا بازآفريني كرد اما حقوق كاركنان را از جيب خودش پرداخت مي‌كرد

شرايط از قبل موجود در جامعه

حتي كساني كه سرشار از تاب‌آوري شخصي هستند، اگر از چندين جنبه با چالش رو‌به‌رو شوند، نياز به كمك خارجي دارند. همان‌طور كه برنل گرير مدير اجرايي جامعه‌ي IMPACCT Brooklyn كه در محلات سياه‌پوست نشين بروكلين خدمت مي‌كند، عينا مي‌بيند كه دنياگيري چگونه جامعه‌ي آفريقايي‌آمريكايي را متاثر كرده است. او مي‌گويد: «من هر روز درباره‌ي افرادي مي‌شنوم كه كوويد مثبت بوده، از آن بهبودي مي‌يابند يا براثر آن از دنيا مي‌روند.»

سه مورد از اين مرگ‌ها در آپارتماني رخ داد كه گرير مدير آن است و اين اتفاق او را ملزم به سازماندهي خدمات تميزكاري كاملي كرد. گرير مي‌‌گويد: «سالمندان از بيرون رفتن، از اينكه كسي جلوي در آن‌ها بيايد، مي‌ترسند. آن‌ها همچنين درزمينه‌ي استفاده از فناوري مهارت چنداني ندارند. آن‌ها براي استفاده از كامپيوتر به كسي نياز دارند كه دستشان را بگيرد و به آن‌ها در اين كار كمك كند.»

فانكورت مي‌گويد اين دنياگيري درحال تشديد شيب اجتماعي است كه در سرتاسر جامعه شاهد آن بوده‌ايم. بسيار مهم است كه مردم مداخلاتي را در سطح كشور داشته باشند كه بتواند از آن‌ها حمايت كند. در بريتانيا چنين مداخلاتي شامل سرويس بهداشت ملي و يك برنامه‌ي مرخصي است كه تا ۸۰ درصد از حقوق ميليون‌ها بريتانيايي را كه به‌علت دنياگيري قادر به كار نيستند، پرداخت مي‌كند. در كشور آمريكا نيز بسته‌هايي براي كمك وجود دارد اما دسترسي سريع به آن‌ها دشوار است. سازمان گرير خدمات متنوعي را درزمينه‌ي مسكن، حمايت از كسب‌و‌كارهاي كوچك و تعامل با مؤسسه‌هاي مالي و دولتي ارائه مي‌دهد. به محض رسيدن دنياگيري، كاركنان سازمان مذكور اطلاعاتي را درمورد بهداشت عمومي و منابع اقتصادي منتشر كردند. آن‌ها وبينارهايي را براي كمك به مشاغل درزمينه‌ي درخواست وام معرفي كردند. گرير مي‌گويد‌ «تا اواخر آوريل، هيچ‌يك از كساني كه ما به آن‌ها كمك كرديم، چيزي دريافت نكردند. اين كمك‌ها به كسب‌و‌كارهاي ما نمي‌رسد.»

تنها ۷۰ درصد از مستاجران گرير قادر به پرداخت كرايه در آوريل بودند. گرير مي‌گويد: «ما هنوز مجبوريم مبالغي را به سرايدارها، ماموران نظافت و براي گرما و برق، ماليات و ساير موارد بپردازيم. اين يك اثر دومينو است. اگر ساكنان نتوانند پرداخت كنند، ما هم نمي‌توانيم.»

كارول ورثمن، متخصص كارشناس سلامت روان جهاني و متخصص انسان‌شناسي پزشكي از دانشگاه اموري مي‌گويد توانايي مقابله با پيامدهاي دنياگيري تنها يك موضوع فردي نيست بلكه يك مسئله‌ي اجتماعي است. اين همچنين يك فرصت است. مردم به دوره‌هاي فاجعه در تاريخ آمريكا پس از جنگ جهاني اول و ركورد اشاره مي‌كنند كه منجر به تغيير ساختاري واقعي به نفع مردم شد.

گرير از تغيير مثبت براي جامعه خود دفاع مي‌كند. او در گفتگوهاي خود با ماموران بهداشت عمومي و مسئولان منتخب به نابرابري‌هايي مانند اين واقعيت اشاره مي‌كند كه مراكز انجام آزمايش در محله‌هاي فقيرنشين واقع نشده‌اند. او مي‌گويد:

اين دنياگيري مانند نورافكني است كه چيزي را كه مدت‌ها است در جامعه وجود داشته است، آشكار مي‌كند. وقتي به‌دنبال راه‌حل‌ها هستيد، اطمينان حاصل كنيد كه برابري درآمدي و انديشه متخصصيناتِ برابري نژادي فيلتري است كه در تمام موارد اعمال مي‌شود.

گرير مي‌داند وقتي بروكلين از وضعيت فاصله‌گيري اجتماعي به حالت عادي برگردد، گروه‌هايي مانند گروه او چه نقش حياتي خواهند داشت. او مي‌گويد: «ما همچنان به‌عنوان رابط، مشاور اعتبار و هدايت‌گر حضور خواهيم داشت.»

به‌انديشه متخصصين مي‌رسد اكنون، پروراندن ويژگي تاب‌آوري ازطريق حمايت جامعه بيش از هر زماني اهميت داشته باشد. مريلين هوارد كه در نوجواني از گويان مهاجرت به آمريكا مهاجرت كرده بود، به‌عنوان پرستار مدرسه‌اي در بروكلين تا هفته‌هاي اول مارس به كار خود مشغول بود تا اينكه مدرسه‌هاي عمومي تعطيل شد. او يك روز پس از ترك كار بيمار شد. ده روز طول كشيد تا نتيجه‌ي آزمايش را بگيرد كه نشان مي‌داد دچار كوويد ۱۹ شده است. تا آن موقع، هوارد فكر مي‌كرد كه در مسير بهبودي است. اما در روز شنبه چهارم آوريل، وقتي بيدار شد به زحمت نفس مي‌كشيد و وضعيت او سريعا رو به وخامت گذاشت. نيگل هوارد، برادرش كه در همان آپارتمان سكونت داشت، درخواست آمبولانس كرد. اما چهارم آوريل نزديك اوج دنياگيري در بروكلين بود و هيچ آمبولانسي دردسترس نبود. نيگل مريلين را به نزديك‌ترين بيمارستان برد اما وضعيت تنفس او در راه بدتر شد. كمتر يك دقيقه قبل از رسيدن آن‌ها، قلب او از تپش بازايستاد و نتوانست احيا شود. او ۵۳ ساله بود. هاسلين هوارد، جوان‌ترين برادر مريلين مي‌گويد:

چند مورد ساده مي‌توانست زندگي خواهرم را نجات دهد.اگر مدارس زودتر بسته مي‌شد يا اگر همكارش مي‌توانست مرخصي بگيرد، او ممكن بود بيمار نشود. اگر كسي يك پالس اكسيمتر (اكسيژن‌سنج خون) توصيه كرده بود و او متوجه مي‌شد كه زودتر به بيمارستان برود. اگر آمبولانسي دردسترس بود...

برادران هوارد مراسمي براي او تدارك ديدند. هاسلين در هر زمان به سه نفر اجازه مي‌داد تا با هم در اتاق باشند اما يك سرويس مجازي هم‌زمان اين امكان را فراهم مي‌كرد كه بيش از ۲۵۰ نفر از زندگي مريلين تجليل كنند. پس از آن، آزمايش نيگل براي كوويد ۱۹ مثبت و او در خانه در قرنطينه شد. هاسلين مي‌گويد: «من و برادرانم در مراحل اوليه‌ي تلاش براي برنامه‌ريزي سازماني هستيم كه هدف آن كمك به جوامع رنگين‌پوست، جوامع فقير و پرداختن به برخي از اين مسائل در سطحي محلي و ملموس است.» اين كاري است كه آن‌ها مي‌توانند براي گرامي‌داشت ياد خواهرشان انجام دهند تا موجب خشنودي او شوند. او مي‌گويد: «اين يكي از راه‌هايي است كه ما با اين شرايط كنار آييم. چگونه مي‌توانيم تراژدي را به يك پيروزي تبديل كنيم؟»

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات