جنگلزدايي و انقراض گونههاي زيستي موجب افزايش احتمال وقوع دنياگيريها ميشود
بسياري از اكولوژيستها مدتها است به اين مساله مشكوك هستند كه كاهش تنوع زيستي منجر به افزايش احتمال شيوع بيماريهاي عفوني ميشود، اما مطالعهي جديدي به توضيح علت اين مساله كمك ميكند: درحاليكه برخي گونهها منقرض ميشوند، احتمال بيشتري وجود دارد كه گونههايي زنده مانده و شكوفا شوند (براي مثال موشها و خفاشها) كه ميزبان پاتوژنهاي بهطور بالقوه خطرناكي هستند كه ميتوانند به انسان منتقل شوند.
تجزيهوتحليل حدود ۶۸۰۰ جامعهي اكولوژيكي از ۶ قاره، روند توسعهي انسان و كاهش تنوع زيستي را با شيوع بيماريها پيوند ميزند. كيت جونز، متخصص مدلسازي اكولوژيكي از كالج دانشگاهي لندن و يكي از نويسندگان مطالعهاي كه در مجلهي Nature منتشر شد، ميگويد: «ما چندين دهه در اين مورد هشدار ميداديم. كسي توجهي نميكرد.»
جونز يكي از پژوهشگراني است كه مدتها است روي ارتباط ميان تنوع زيستي، متخصصي زمين و بيماريهاي عفوني نوظهور تمركز دارد. كار آنها عمدتا مورد توجه قرار نميگرفت، اما اكنون درحاليكه جهان بهشدت تحتتاثير دنياگيري كوويد ۱۹ قرار گرفته است، تلاش براي ترسيم خطرات و پيشبيني مكاني كه بيماري با احتمال بيشتري از آنجا ظهور ميكند، در مركز توجه قرار گرفته است.
هفتهي گذشته، سازمان IPBES ميزبان كارگاه الكترونيكي درمورد ارتباط ميان كاهش تنوع زيستي و بيماريهاي نوظهور بود. در ۲۴ ژوئيه، گروه ميانرشتهاي از دانشمندان مختلف ازجمله ويروسشناسان، اقتصاددانان و اكولوژيستها مطلبي را در مجلهي Science منتشر كردند و در آن اظهار داشتند كه دولتها ميتوانند خطر دنياگيريهاي آينده را با كنترل جنگلزدايي و ممانعت از تجارت حيوانات وحشي كه ميتوانند ميزبان پاتوژنهاي خطرناكي باشند، كاهش دهند.
خطر متمركزسازي
پژوهشهاي گذشته نشان دادهاند كه در چند دههي گذشته شيوع بيماريهايي نظير سندرم تنفسي حاد (سارس) و آنفولانزاي طيور كه از حيوانات به انسانها رسيدهاند، افزايش يافته است. احتمالا اين پديده نتيجهي مستقيم افزايش تماس ميان انسانها، حيوانات وحشي و دامها بوده است.
مطالعهاي كه اخيرا بهوسيلهي پژوهشگران دانشگاه استنفورد منتشر شد، نشان ميداد جنگلزدايي و تكهتكه كردن زيستگاهها در اوگاندا باعث افزايش مواجههي مستقيم ميان نخستيها و انسانها شده است، زيرا نخستيها به محصولات كشاورزي يورش بردهاند و انسانها به دنبال جمع كردن چوب به سمت جنگلها رفتهاند.
يكي از سوالات مهم در طول دههي گذشته اين بوده است كه آيا كاهش تنوع زيستي كه ناگزير همراه با گسترش جوامع انساني در مرزهاي روستايي است، مخزن پاتوژنهايي را كه ميتوانند از حيوانات به انسان منتقل شوند، افزايش ميدهد. پژوهش جونز و همكارانش نشان ميدهد كه پاسخ در بسياري از موارد مثبت است، زيرا كاهش تنوع زيستي معمولا منجر به جايگزين شدن تعداد معدودي از گونهها بهجاي بسياري از گونهها ميشود و گونههايي كه باقي ميمانند معمولا ميزبان پاژتونهايي هستند كه ميتوانند به انسانها منتقل شوند.
گروه جونز براي جديدترين تجزيهوتحليل خود چند صد مطالعهي زيستمحيطي مربوط به مناطق مختلفي از سراسر جهان را با هم تركيب كردند. آنها دريافتند جمعيت گونههايي كه ميزبان بيماريهاي قابل انتقال به انسان هستند، ازجمله ۱۴۳ گونه پستاندار مانند خفاشها، جوندگان و نخستيها، با تغيير چشماندازهاي طبيعي به حالت شهري و همراه با كاهش تنوع زيستي، افزايش پيدا كرده است.
گام بعدي پژوهشگران مطالعه احتمال انتقال بيماري به جمعيت انساني است. آنها قبلا اين نوع ارزيابي را درمورد شيوع ويروس ابولا در آفريقا انجام دادهاند و براساس روند توسعه و حضور گونههاي ميزبان و عوامل اجتماعياقتصادي كه سرعت انتشار ويروس در جمعيت انساني را مشخص ميكنند، نقشههاي خطري را تهيه كردهاند. نقشههاي خطر اين گروه با دقت بالايي محل اتفاق افتادن شيوعهاي ابولا را در چند سال پيش در كشور كنگو مشخص ميكرد و نشان ميدهد درك و پيشبيني خطرات براساس ارتباط ميان عواملي مانند متخصصي زمين، اكولوژي، اقليم و تنوع زيستي وجود دارد.
برخي پژوهشگران از عنوان كردن اين موضوع كه چنين كانونهاي تنوع زيستي همان جايي هستند كه شيوعها ممكن است در آن رخ دهد، احتياط ميكنند. دن نپستاد، اكولوژيست و بنيانگذار موسسهي نوآوري زمين در كاليفرنيا ميگويد: «نگراني من آن است كه مردمي كه درحال از بين بردن جنگلها هستند، اگر فكر كنند اين همان جايي است كه دنياگيري بعدي در آن رخ ميدهد، آن را بيشتر تخريب كنند.» او ميگويد تلاش براي حفظ تنوع زيستي تنها درصورتي موثر خواهد بود كه به عوامل اقتصادي و فرهنگي كه منجر به جنگلزدايي ميشود و وابستگي مناطق روستايي فقير به شكار و تجارت حيوانات وحشي پرداخته شود.
ابراهيما سوچه فال، اپيدميولوژيست و رئيس عمليات اضطراري سازمان جهاني بهداشت در ژنو استدلال ميكند كه درك اكولوژي و نيز روندهاي اجتماعي و اقتصادي مرزهاي روستايي براي پيشبيني خطر شيوعهاي بيماري در آينده حياتي است. او ميگويد: «توسعهي پايدار بسيار مهم است. اگر ما همچنان همين سطح از جنگلزدايي، معدنكاري بينظم و توسعهي بدون برنامه را ادامه دهيم، شاهد شيوعهاي بيشتري خواهيم بود.»
بازارهاي فروش حيوانات وحشي مانند اين مورد در اندونزي، معيشت بسياري از افراد را تامين ميكنند. اما آنها همچنين بهعنوان كانونهاي انتقال عوامل بيماريزا زير ذرهبين قرار دارند
هماهنگي بين تلاشها
در پي دنياگيري كوويد ۱۹، بسياري از دانشمندان و طرفداران محيط زيست بر ممانعت از تجارت حيوانات وحشي تاكيد كردند، صنعتي كه در كشور چين سالانه تقريبا ۲۰ ميليارد دلار ارزش دارد. چين بهطور موقت اين تجارت را متوقف كرده است. اما پيتر دزاك ميگويد اين صنعت فقط قطعهاي از يك پازل بزرگتر است كه شامل شكار، حيوانات اهلي، متخصصي زمين و اكولوژي ميشود.
اكولوژيستها بايد با پژوهشگران بيماريهاي عفوني، كاركنان بهداشت عمومي و پزشكان همكاري كنند تا تغييرات محيطي را رديابي كنند، خطر انتقال عوامل بيماريزا را برآورد كرده و فعاليتهاي انساني خطرناك را كاهش دهند. دزاك در مقالهي منتشرشده در Science استدلال ميكند كه دولتها ميتوانند با سرمايهگذاري روي تلاش براي توقف جنگلزدايي و تجارت حيوانات وحشي و نيز تلاش براي نظارت، پيشگيري و كنترل شيوع ويروسهاي جديد از حيات وحش و دامها بهطور قابلتوجهي خطر دنياگيريهاي آينده را كاهش دهند.
فال ميگويد نكتهي مهم اين است كه بايد تلاشهاي دولتها و سازمانهاي بينالمللي در زمينهي بهداشت عمومي، بهداشت حيوانات، محيط و توسعهي پايدار هماهنگ شود. آخرين شيوع ابولا در كنگو كه در سال ۲۰۱۸ آغاز شد و ماه گذشته به پايان رسيد، فقط ريشه در بيماري نداشت بلكه به جنگلزدايي، معدنكاري، بيثباتي اقتصادي و جابهجايي مردم نيز مربوط ميشد. فال ميگويد هدف بايد تمركز منابع روي پرخطرترين مناطق و مديريت تعاملات ميان انسانها و حيوانات چه حيوان وحشي و چه حيوانات اهلي باشد.
هم انديشي ها