نگاهي به فناوري نمايشگر CLED سوني؛ سامسونگ تنها بازيگر MicroLED نيست
زماني دنياي صفحات نمايش مانند آنچه اكنون به آن عادت كردهايم، نبود. حدود ۱۵ تا ۲۰ سال پيش، اگر كسي قصد خريد تلويزيون جديد داشت، ميتوانست از بين تلويزيونهاي CRT محدب يا تخت، پلاسماهاي غول آسا و سنگين و LCDهاي جديد (كه در ابتدا كيفيت بسيار پاييني داشتند)، دستگاه خود را انتخاب كند. اما امروزه انتخاب تلويزيون در بازار تقريبا به تنها دو گزينهي LCD و OLED محدود ميشود (توجه داشته باشيد تمام تلويزيونهايي كه با نام LED در بازار بهفروش ميروند، درواقع LCDهايي هستند كه نور پسزمينهي خود را ازطريق لامپهاي LED تأمين ميكنند. درواقع نام صحيح و كامل اين تلويزيونها LED Backlight LCD يا «تلويزيون LCD با نور زمينه LED» است و چيزي بهنام تلويزيون LED در بازار وجود خارجي ندارد. تلويزيونهاي QLED سامسونگ هم درواقع LCD هستند).
اما بهانديشه متخصصين ميرسد كه اين وضع درحال تغيير است و بهزودي شاهد ورود بازيگر جديدي به اين بازار دوقطبي خواهيم بود.
تاريخچهاي مختصر از فناوري CLED سوني
CLED نسخهي اختصاصي سوني از فناوري ميكرولد است و اساس بسيار سادهاي هم دارد: هر پيكسل از سه عدد LED رنگي (قرمز، سبز و آبي) تشكيل شده است. لذا با يك نمايشگر انتشاري همچون فناوري OLED طرف هستيم. اما تفاوتش با اولِد در اين است كه ميكرولد ميتواند روشنايي بسيار بيشتري داشته باشدكه آنرا مناسب نمايش تصاوير HDR ميكند.
نمايشگرهاي ميكرولد علاوه بر روشنايي بسيار، رنگ سياه بسيار عميقي هم توليد ميكنند. زيرا LEDها ميتوانند سريعا در زمان مورد نياز بهصورت مستقل از هم روشن يا كاملا خاموش بشوند. اما CLED هاي سوني پا را از اين هم فراتر گذاشته و LED هاي رنگي (به بزرگي ۰٫۰۰۳ ميليمتر مربع) را در مركز يك پيكسل سياه خالص قرار داده است كه فقط يك درصد از فضاي هر پيكسل را اشغال ميكنند. مابقي ۹۹ درصد فضاي باقيمانده، سياه خالص است. اين نوع طراحي علاوه بر توليد رنگ مشكي خالص مقدار انعكاس نور محيط از سطح نمايشگر را به حداقل ميرساند و زواياي ديد بسيار وسيعي را هم ارايه ميكند.
در پنل CLED سوني فقط يك درصد از مساحت هر پيكسل را LEDها اشغال ميكنند و مابقي مشكي خالص است
كنتراست يك ميليون برابري، روشنايي يكهزار نيتي و طيف رنگ ۱۰ بيتي، از ويژگيهاي CLED است
نتيجه نهايي كنتراست ادعايي ۱٫۰۰۰٫۰۰۰:۱ (يك ميليون برابري) با حداكثر روشنايي يكهزار نيت است و تقريباً برخلاف تمام انواع نمايشگرهاي ديگر كه شدت نور را كم ميكنند، آنها تمام نور درخواستي را براي رسيدن به حداكثر روشنايي ممكن منتشر ميكنند.
درباره كيفيت رنگ نيز سوني ادعا ميكند كه CLED آنها ميتواند ۱۴۰ درصد از طيف رنگي sRGB كه تقريبا معادل ۱۰۰ درصد طيف رنگي DCI/P3 است را همراهبا همراهي از رنگ ۱۰ بيتي با نرخ ۱۲۰ فريم در هر ثانيه پوشش بدهد.
يكي از مشخصههاي نمايشگرهاي ميكرولد ساختار بلوك بلوك آنها است. يك صفحه تصوير كامل، شامل تعداد زيادي بلوك (ماژول) است كه كنار يكديگر قرار ميگيرند و اجازه ميدهد نمايشگري در هر ابعاد دلخواه داشته باشيم. خوشبختانه مرز بين اين بلوكها در اكثر اوقات كاملا نامرئي است و صرفاً تحت شرايط خاصي به سختي قابل تشخيص خواهند بود. مثل زمانيكه صفحه نمايشگر خاموش است و نور شديدي روي آن تابيده شده است. شخصاً هيچوقت در حين تماشاي فيلم متوجه آنها نشدم.
هريك از بلوكهاي CLED سوني را ZRD-2 ميگويند كه ابعادي معادل ۴۵ در ۴۰ در ۱۰ سانتيمتر (طول، عرض،عمق) دارند كه ميزبان ۳۲۰ در ۳۶۰ پيكسل ۱٫۲۶ ميليمتري هستند. اين بلوكها را با استفاده از ليزر داخل قابهاي بزرگتر ميچينند تا دركنار هم تصوير پيوستهي بدون حاشيهاي تشكيل بدهند.
ماژولهاي ZRD-2 بلوك تشكيلدهندهي صفحه نمايشگر CLED در هر سايزي است.
هرچقدر كه ابعاد نمايشگر CLED بزرگتر باشد، رزولوشن بيشتري هم خواهد داشت.
از آنجاكه ابعاد هر پيكسل ثابت است، رزولوشن نهايي بستگي به تعداد بلوكهاي استفاده شده دارد. به بيان ديگر، هرچقدر صفحه تصوير بزرگتر باشد رزولوشن بيشتري هم خواهد داشت. براي مثال مقر اصلي شركت Shiseido در شهر يوكوهاماي ژاپن يك CLED با ابعاد ۲۰ در ۵ متر با رزولوشن ۱۶K در ۴K دارد.
اين بلوكها توسط يك يا چند كنترلر ZRT-200 كنترل ميشوند (حداكثر ۷۲ بلوك براي هر كنترلر) كه رزولوشني معادل ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ دارد. هركدام از اين كنترلرها با كابل RJ45 به ۱۲ بلوك متصل ميشود و مابقي بلوكها نيز بهصورت زنجيرهاي و با همان نوع كابل به يكديگر متصل ميشوند.
ماه گذشته سوني با دعوت از رسانهها، با پخشكردن فيلمي سينمايي در نمايشگري مجهز به تكنولوژي CLED، قابليتهاي فناوري جديد خود را بهنمايش گذاشت. در ادامه تجربهي نويسندهي وبسايت techhive از حضور در اين رويداد را با هم ميخوانيم.
سامانهي نمايشگر CLED سوني
نمايشگري كه سوني ماه گذشته بهنمايش گذاشت، ابعادي معادل ۵ متر در ۲٫۷ متر و رزولوشن ۴۰۹۶ در ۲۱۶۰ پيكسل داشت كه از تعداد ۷۸ عدد بلوكهاي ZRD-2 و دو عدد كنترلر ZRCT-200 تشكيل شده بود. طبق گفتههاي معاون اجرائي و مسئول ارشد فناوري سوني پيكچرز، حداكثر روشنايي تصوير ارائه شده توسط نمونهي آزمايشي سوني درحدود ۸۰۰ نيت و كنتراست هم فقط ۱۰۰٫۰۰۰:۱ (يكصد هزار برابر) بود. حتي با مشخصاتي كه كمتر از توان حداكثري بود، اين صفحهنمايش تا ۷ هزار وات برق مصرف ميكرد.
سامانه صوتي تلويزيون سوني نيز در نوع خود جالب بود. از آنجاكه صفحهي نمايشگر از لحاظ آكوستيكي به صدا اجازهي عبور نميدهد، نميتوان اسپيكرها را در پشت آن قرار داد. لذا، سه عدد اسپيكر در بالاي و سه تاي ديگر هم زير آن آن قرار داشت كه توسط برخي فرايندهاي پيچيدهي ديجيتالي اينطور به انديشه متخصصين ميرسيد كه صدا از خود تصوير خارج ميشود. شش اسپيكر جلويي همراهبا دو عدد سابووفر و پردازش ديجيتال صوتي DSP همگي از برند QSC همراهبا اسپيكرهاي محيطي يك مجموعهي كامل ۵٫۱ كاناله را فراهم كرده بود.
تعداد شش عدد اسپيكر QSC در بالا و پايين صفحه نمايشگر CLED همراه با دو سابووفر
فيلمي كه سوني از آن براي نمايش قابليتهاي فناوري خود استفاده كرد، در اصل يك ويدئوي خانگي HDR10 با سطوح بيشينهي روشنايي ۱۲۰۰ يا ۱۳۰۰ نيت بود؛ اما سوني سطوح بيشينه را به ۸۰۰ نيت محدود كرده بود؛ چراكه از سامانهي متداول اصلاح رنگ DaVinci در هنگام اكران فيلم استفاده ميكرد (مابقي سطوح روشنايي دست نخورده باقي مانده بود) و فايل نهايي با فرمت «بستهي ديجيتالي سينما» يا به اختصار (DCP) و با استفاده از HDR10 اِنكود و از طريق DCP server پخش ميشد.
قبل از اينكه فيلم اكران شود، يكي از مسئولان سوني از تغيير اصلاحي ديگر كه اختصاصا روي اين فيلم انجام داده بودند به حضار گفت. يعني پخش فيلم با ۴۸ فريم در ثانيه بجاي ۲۴ فريم معمول سينمايي. اما وقتي خود فيلم با ۲۴ فريمبرثانيه فيلمبرداري شده است اينكار چه معنايي داشت؟
در تصاوير HDR كه سطح روشنايي بسيار بالا است، اثر پرش تصوير (منقطع پخش شدن تصوير هنگام حركت سريع دوربين يا اشياء) تشديد ميشود و بيشتر به چشم انسان ميآيد؛ اثري بصري كه مربوط به نمايشگرهاي جديد است و ربطي به فرايند ساخت فيلم ندارد. بنابراين برخي از صحنههاي خيلي روشن را از لحاظ سرعت پخش، مقياسبندي (Motion Grading) كرده بودند تا مقدار پرشها كاهش پيدا بكند.
پشت پرده سالن، ماژولهاي ZRD-2 نمايشگر CLED كه درون يك قاب بزرگتر سرهمبندي شدهاند.
Motion Grading نوع پيچيدهتري از «روانسازي حركت» يا Motion Smoothing با كمترين اثر نامطلوب «سريال آبكي» يا Soap Opera Effect است. در تلويزيونهاي جديد از آنجاكه ريفرشريت نمايشگر خيلي بيشتر و ناهماهنگ با ۲۴fps رايج در فيلمهاي سينما است، بهصورت خودكار با تكرار برخي فريمها (frame interpolation) لابهلاي فريمهاي ديگر، حركت را روان و نرم ميكنند تا هنگام پخش فيلم پرش نداشته باشد كه البته از عوارض جانبي آن پديدهاي به نام SOE است كه باعث تصنعي و غيرطبيعي شدن فيلم ميشود. سوني به اين منظور از بستهي نرمافزاري TruCut از شركت Pixelworks استفاده كرده بود كه امكان كنترل لرزش، بلور و فريمريت (feel) را ميدهد. در اين مورد، ابتدا فريمرِيت كل فيلم را دوبرابر كرده و يك فايل نهايي با ۴۸fps از فيلم توليد ميكند. سپس به هنگام پخش فيلم، نرمافزار مورد اشاره برخي صحنههاي فيلم را با سرعت كمتر ۲۴fps پخش ميكند تا اثر SOE كاهش پيدا بكند.
همچين رزولوشن فيلم بهنمايش درآمده معادل ۴۰۹۶ در ۲۱۶۰ نسبت تصوير نمايشگر ۱٫۸۳:۱ ميشود كه تقريبا با نسبت ۱٫۸۵:۱ فيلم برابر بود.
چراغها را خاموش كنيد!
روشنائي خيرهكنندهي ساختمانها در دل تاريكي شب، از مناظر خيرهكننده در نمايشگر CLED سوني است
براي اكران فيلم چراغها را خاموش كردند. ابتدا براي لحظاتي فيلم سفيد بود كه باعث ميشد صفحه بسيار نوراني و روشن شود. درحقيقت سطح كلي روشنايي فيلم بسيار بالا بود، بهويژه در صحنههاي مربوط به اتاق سفيدرنگ پايگاه مردان سياهپوش و همچنين صحنههاي بيابان در نزديكي مراكش. البته صحنههاي تاريك هم بود؛ براي مثال، صحنههاي شب لندن با نقاطي روشن كه مربوط به روشنائي ساختمانها بود. در اين صحنهها، تاريكي شب فوقالعاده عميق بود، درحاليكه نورهاي ريز كاملا روشن و براق بودند؛ بيآنكه هالهاي در اطرافشان ايجاد شود. همان هالهاي كه در نمايشگرهاي LCD مجهز به فناوري تاريكي موضعي (Local Dimming) ديده ميشود. علاوه بر آن، حاشيهي مشكي اطراف نمايشگر نيز بسيار عالي بود تا در زمينهي تاريك سالن نمايش كاملا محو شود.
همانطور كه اشاره كرديم، اگرچه بخشهايي از فيلم، مقياسبنديحركت (motion graded) شده بود، ولي هنوز هم ميشد پرش و تار (بلور) شدن حركات را در برخي از صحنههاي فيلم ديد. علتش اين بود كه تيم مربوطه بهعلت فرصت كم فقط درحدود ۱۸ دقيقه از صحنههاي فيلم را به اين روش آماده كرده بودند.
كنترلر ZRCT-200 ميتواند تا ۷۲ بلوك را باهم يكپارچه بكند.
پس از اكران فيلم، تعدادي كليپ تصويري از مقايسهي پخش مقياسبنديشده و حالت عادي را هم به نمايش گذاشتند تا تفاوتها را ببينيم. البته تأثيرش بر بهبود پرشتصوير كاملاً مشهود بود اما نميتوان آن را بينقص ناميد. حدس ميزنم صحنههاي روشن پرّاني كه در فيلم ديده بودم، اساساً روانسازي حركتي نشده بودند كه باعث جلب توجه من شده بودند.
درهرصورت، تصويري كه ديدم فوقالعاده بود. مقدار روشنايي، عمق سياهي، رنگ و جزئيات همگي در سطحي عالي قرار داشت. آنقدر كه اكرانهاي سينمائي مرسوم و حتي دالبي سينماي مورد علاقه من را هم از چشمم انداخت. ميزان روشنايي در حد HDR LCD ها و عمق سياهي در حد اولدها، فناوري CLED را بسيار بهتر از هر دوي آنها يا اكران فيلم توسط پروژكتور كرده است.
باتوجه به جديد بودن اين فناوري، ارزش آن هم بسيار بالا ست. يعني حدوداً ۱۰ هزار دلار براي هر بلوك كه ارزش يك مجموعه ۷۸ بلوكي را كه ما تماشا كرديم به ۷۸۰ هزار دلار ميرساند. رقم بسيار بالائي كه معلوم نيست با اين ارزش، آيا سينماهايي با اين فناوري را در آينده شاهد خواهيم بود يا مثلاً نمايشگاهها از پس جبران هزينههاي آن در يك بازه زماني معقول بر ميآيند. آيا سوني همچون كاري كه استوديوهاي فيلمسازي بزرگ در مهاجرت از اكران سنتي فيلم به اكران ديجيتال كردند تخفيفها و مشوقهاي مالي لازم را براي اين فناوري ارايه خواهد كرد؟ بايد منتظر بمانيم. درخصوص مصارف خانگي نيز كاملا معلوم است كه براي مدت طولاني به جز معدودي ابر ثروتمند، متخصصد خاصي در اين بخش نخواهيم داشت.
صحبت از مصارف خانگي شد، همانجا تصاويري هم از صحنههاي بيسبال را از DirecTV ديديم كه بهصورت UHD و HLG-HDR ضبط شده بودند. همچون فيلم اصلي، اين فيلمها نيز بسيار چشمنواز بودند و جالب اينكه لرزشهاي زيادي در اين فيلمها وجود نداشت كه احتمالا به اين دليل بود كه آنها را ۶۰fps فيلمبرداري كرده بودند. علاوه براينها تعدادي صحنههاي ضبط شده با دوربينهاي HD/SDR هم بود كه تفاوت كيفيتشان حتي با upscaling كاملا مشهود بود.
كاملا مشخص است كه فناوري ميكرولد (بهصورت عام) و CLED سوني (بهصورت خاص) نمايانگر آيندهي نمايشگرها و پنجرهاي به سوي مرزهاي بيكران ممكنها هستند. بيصبرانه منتظر حضور آنها در سينما و خانهها خواهيم ماند.
هم انديشي ها