بيوگرافي جيمي ويلز، همبنيانگذار بنياد ويكيمديا و پروژه ويكيپديا
جيمي دونال ويلز (Jimmi Donal Wales) مشهور به جيمي ويلز يا جيمبو در ويكيپديا، از كارآفرينان تأثيرگذار و البته ناشناخته و شايد بيپول در دنياي فناوري محسوب ميشود. او همبنيانگذار و رئيس بنياد ويكيمديا (Wikimedia) و پروژهي دانشنامهي ويكيپديا (Wikipedia) است. ويلز همچنين شركت ميزباني وب بهنام ويكيا (Wikia) دارد. اين كارآفرين آمريكاييبريتانيايي اهل آلاباما تحصيلات و فعاليتهاي اوليهي خود را در حوزهي خدمات مالي گذراند و بهمرور وارد صنعت فناوري و اينترنت شد.
جيمي ويلز كار خود را در اينترنت با سرويس سرگرمي Bomis شروع كرد و از سرمايهي كسبشده در آن براي راهاندازي دانشنامهي رايگان Nupedia استفاده كرد. نوپديا را ميتوان پدر ويكيپديا دانست. ويكيپديا در ۱۵ ژانويهي ۲۰۰۱ راهاندازي شد و دوراني تازه را در انتشار و ويراش محتوا در اينترنت شروع كرد.
دانشنامهي آزادي كه جيمي با لري سَنگِر (Larry Sanger) و همكاران ديگرش راهاندازي كرده بود، محتواي آزاد را دراختيار همهي متخصصان قرار ميداد و بهسرعت موفق شد تعداد زيادي متخصص جذب كند. نكتهي جالب اينكه ويلز در مصاحبههاي گوناگون، از عبارت همبنيانگذار براي ويكيپديا خوشحال نميشود و خود را بنيانگذار مستقل پروژه ميداند.
بنياد خيرهي ويكيمديا مجموعهي غيرانتفاعي بود كه ويلز و همكارانش براي مديريت و نگهداري ويكيپديا راهاندازي كردند. او اكنون بهعنوان عضوي از هيئت معتمدان بنياد فعاليت ميكند و كرسياي بهنام «بنيانگذار جامعه» دارد. مجلهي تايم در سال ۲۰۰۶ جيمي ويلز را بهخاطر نقشش در راهاندازي ويكيپديا، بزرگترين دانشنامهي جهان، در فهرست ۱۰۰ فرد تأثيرگذار جهان قرار داد. او جوايز متعدد ديگري هم دريافت كرده است كه در بخش پاياني مقاله آنها را شرح ميدهيم.
امضاي جيمي ويلز
تولد و تحصيل
جيمي ويلز ۸ اوت ۱۹۶۶ در هانتسويل آلاباما متولد شد. پدرش، جيمي، مدير فروشگاهي محلي بود و مادرش، آن و مادربزرگش، ارما، مدرسهاي بهنام House of Learning را اداره ميكردند كه از روش مدارس يك كلاس براي يادگيري كودكان و نوجوانان استفاده ميكرد. جيمي و سه خواهر و برادرش در همان مدرسه تحصيلات ابتدايي را گذراندند.
جيمي از كودكي علاقهي زيادي به مطالعه داشت. مادرش در سهسالگي جزوه رايگان دانشنامهي جهان براي او خريده بود كه چند سال بعد و پس از يادگيري خواندن، به دوست و همراه هميشگي جيمي تبديل شد. جيمي پس از مدتي متوجه شد دانشنامه بهاندازهي كافي جامع نيست. او در جايي گفته بود با وجود كاملبودن دانشنامهي جهان، هنوز اطلاعات بسيار زيادي در آن ناگفته بود. دانشنامهي مذكور (World Book) برچسبهايي براي خوانندههاي خود ميفرستاد تا با چسباندن به صفحههاي جزوه رايگان، آنها را بهروزرساني كنند. جيمي از علاقهمندان اصلي اين برنامه بود و جزوه رايگان خود را با دقت بهروزرساني ميكرد.
مدرسهاي كه مادر و مادربزرگ جيمي راهاندازي كرده بودند، سبك خاصي از تدريس را براي كودكان و نوجوانان فراهم ميكرد. جيمي ميگويد همين روش خاص به آشنايي بسيار زياد او با دانشنامهها و جزوه رايگانهاي جامع اطلس منجر شد. مدرسه دانشآموزان مقاطع اول تا چهارم را در يك گروه و دانشآموزان مقطع چهارم تا هشتم را در گروهي ديگر يادگيري ميداد كه روندي مغاير با ساختار مرسوم مدارس آمريكايي بود. بههرحال، جيمي از همين روند مزاياي زيادي كسب كرد و در سالهاي بعد، از منتقدان جدي سيستم يادگيريي سنتي بود.
جيمي پس از مقطع هشتم به مدرسهي عمومي راندولف در هانتسويل رفت كه از دبيرستانهاي زيرمجموعهي دانشگاهي بود. در ۱۶ سالگي از دبيرستان فارغالتحصيل شد. جيمي ميگويد خانوادهاش هزينههاي مدرسهاش را نميتوانستند تأمين كنند؛ اما عشق به يادگيري در خون او بود و به هر ارزشي تلاش ميكرد پايههاي دانشي خود را توسعه دهد.
دانشگاه آبرن اولين مقصد تحصيلات عالي جيمي بود كه در ۱۶ سالگي ميزبان او شد. جيمي پس از دريافت مدرك متخصص كارشناسي دانش مالي در سال ۱۹۸۶ از آن دانشگاه، براي تحصيلات تكميلي به دانشگاههاي اينديانا و آلاباما رفت. اولين تمايلهاي جيمي به دنياي وب و اينترنت در زمان تحصيل در آلاباما شكل گرفت. او خود را با بازيهاي الكترونيك فانتزي سرگرم ميكرد و به ساختار وب علاقهمند شد. جيمي تحصيلات خود را در مقطع دكتري هم ادامه داد و همزمان در دانشگاه نيز تدريس ميكرد؛ اما درنهايت، پاياننامهي دكتري را ارائه نداد. او در مصاحبهاي گفته بود پاياننامهي دكتري جذابيتي براي او نداشته است.
ورود به دنياي كسبوكار
جيمي در سال ۱۹۹۴ در شركت Chicago Options Associates شروع به كار كرد كه از فعالان بازار سهام در شيكاگو ايلينوي بود. او با وجود اشتغال در صنعت مالي، علاقهي شديدي به دنياي اينترنت داشت و در اوقات فراغت، كدنويسي ميكرد. علاقه به بازيهاي الكترونيك نيز هنوز در وجود جيميِ جوان ديده ميشد. او در آلاباما به گيمر حرفهاي بازي Multi-User Dungeons تبديل شده بود و ازطريق همين بازي، ظرفيتهاي عظيم شبكههاي كامپيوتري و پروژههاي جمعي را در فضاي وب درك كرد.
جيمي ويلز با وجود تحصيلات در رشتههاي اقتصادي، هميشه به دنياي وب و اينترنت علاقهمند بود
عرضهي عمومي سهام نتاسكيپ در سال ۱۹۹۵ و رشد عجيب آن شركت، جيمي را بيشازپيش به دنياي اينترنت و وب علاقهمند كرد. او تصميم گرفت سرمايهي كسبشده از تجارت در بازار سهام را براي راهاندازي شركت خود خرج كند و بالاخره وارد اكوسيستم جديد كسبوكار شود.
جيمي سال ۱۹۹۶ بههمراه دو شريك ديگر، سرويس Bomis را راهاندازي كرد كه انواع محتواي سرگرمكننده را براي متخصصان عرضه ميكرد و امكان ايجاد مجموعه وبسايت (Webring) را هم دراختيار متخصصان قرار ميداد. البته اولين شركت جيمي در دنياي اينترنت، موفقيت زيادي بههمراه نداشت و درنهايت در سال ۲۰۰۷، فعاليت آن متوقف شد.
جيمي (نفر سوم رديف عقب از سمت چپ) دركنار تيم Bomis
جيمي با وجود ناكامي در پروژهي Bomis، سرمايهي حدودي لازم را براي راهاندازي پروژهي اصلي دلخواهش كسب كرد. او از سالها پيش تصميم گرفته بود دانشنامهاي الكترونيك راهاندازي كند. جيمي در سالهاي ابتدايي دههي ۱۹۹۰، در گروه الكترونيك مباحثه و گفتوگو درزمينهي عينيتگرايي فعاليت ميكرد و در آنجا با لري سَنگِر آشنا شد. آشنايي آنها به ملاقاتهاي رودررو انجاميد. سالها بعد كه جيمي تصميم گرفت دانشنامه راهاندازي كند، براي هدايت آن به فردي با اعتبار دانشگاهي نياز داشت. لري سَنگِر بهترين انتخابي بود كه به ذهن ويلز خطور كرد. سَنگِر در آن سالها دانشجوي دكتري فلسفه در دانشگاه ايالتي اوهايو بود.
نوپديا اولين دانشنامهاي بود كه جيمي ويلز راهاندازي كرد و لري سَنگِر نيز بهعنوان سردبير آن انتخاب شد. نوپديا دانشنامهاي با ساختار «محتواي باز» و «داوري همتا» بود. ايدهي اوليهي نوپديا اين بود كه مقالههايي توليدشدهي متخصصان در حوزههاي متنوع نوشته شود. درآمدزايي از ايده نيز مانند بسياري از ايدههاي ديگر، متمركز و مبتنيبر تبليغات بود. پروژهي نوپديا فرايند داوري همتاي گستردهاي داشت تا مقالههاي نهايي آن درمقايسهبا دانشنامههاي حرفهاي، ساختار و كيفيتي عالي داشته باشند.
جيمي ويلز در سال ۲۰۰۷ در مصاحبهاي دربارهي نوپديا گفته بود:
ايدهي اصلي اين بود كه هزاران داوطلب مقالههايي براي دانشنامهاي به تمامي زبانهاي زندهي جهان بنويسند. در ابتدا، متوجه شديم فرايند نوشتن و بازنگري را به روشي سنتي و قديمي انجام ميدهيم كه بازخورد و كارايي لازم را نداشت. درواقع، داوطلبان لذتي از نوشتن نميبردند؛ چون اعضاي كميتهي داوري از متخصصان دانشگاهي بودند و انتقادهاي شديدي از مقالهها ميكردند. درحقيقت، مقالهها احساس مقالههاي دانشگاهي را به داوطلبان منتقل ميكردند كه با نگراني و ترس مشابه همراه بود.
خود جيمي ويلز هم از ارائهي مقاله در نوپديا هراس داشت. او زماني تصميم گرفت مقالهاي در موضوع دانش مالي منتشر كند؛ اما از مطالعه استادان و متخصصان حرفهاي نوپديا نگران بود و حتي پيشنويس را هم ارائه نكرد. در همان لحظه، جيمي ويلز متوجه شد الگو و ساختار نوپديا براي انتشار آزاد مقاله مناسب نيست.
دفتر كار سال ۲۰۰۱
لري سَنگِر سال ۲۰۰۱ با برنامهنويسي حرفهاي بهنام بن كويتز گفتوگو كرد و دليل روند توسعهي دشوار و آهستهي نوپديا را فرايند بازنگري طولاني و خستهكننده عنوان كرد. بن پيشنهاد الگو و مفهوم ويكي را به سَنگِر داد. ويكي بهبيان ساده به وبسايتهايي گفته ميشود كه همهي متخصصان آن حتي بازديدكنندههايي بدون ثبتنام، امكان ويرايش محتوا را دارند. سَنگِر ايده را به ويلز داد و آنها ۱۰ ژانويهي ۲۰۰۱، اولين ويكي را در نوپديا راهاندازي كردند.
فرايند دشوار تأييد مقالهها در نوپديا به تولد ويكيپديا منجر شد
ايدهي اوليهي ويكي در نوپديا اين بود كه پروژهاي مشاركتي براي عموم مردم راهاندازي شود تا مقالههايي در سرويس ارائه دهند. متخصصان و داوران نوپديا آن مقالهها را بازديد ميكردند؛ البته داوران پس از مدتي، ابراز نگراني كردند كه تركيب محتواي آماتور با مقالههاي حرفهاي و دانشگاهي اعتبار نوپديا را از بين ميبرد. درنتيجه، بهطورجدي در پروژهي ويكي مشاركت نكردند. جيمي تصميم گرفت پروژهي ويكي را در سرويس و دامنهاي جدا بهنام ويكيپديا راهاندازي كند كه پنج روز بعد، كار خود را شروع كرد.
ويكيپديا و اشكالات همكاري
سَنگِر در ابتدا ويكيپديا را ابزاري براي توسعهي محتواي نوپديا ميدانست و ويلز نگران بود پروژهي جديد در بدترين حالت، به توليد محتواي بيفايده منجر ميشود. بههرحال پس از گذشت چند روز، هر دو نفر شوكه شدند؛ زيرا حجم محتوايي كه در ويكيپديا منتشر شده بود، بيش از كل محتواي موجود در نوپديا شد و گروه ويراستاري نيز بهسرعت شكل گرفته بود. نه جيمي و نه سَنگِر ايدهاي از روند توسعه و آيندهي ويكيپديا نداشتند. دراينميان، بسياري از داوطلبان پروژه افراد علاقهمند به فرهنگ آزاد و جنبش متنباز بودند كه بهمرور ساختار پروژه را شكل دادند.
جيمي ويلز در روزهاي ابتدايي راهاندازي ويكيپديا بسيار نگران محتوايي بود كه هر متخصص توليد ميكند و حتي برخي اوقات نيمهشب براي نظارت بر محتوا بيدار ميشد. بااينحال، گروه اوليهي ويراستاران كه در ويكيپديا تشكيل شده بود، جامعهاي با سيستم تنظيمگري خودكار راهاندازي كردند كه به رشد پروژه منجر شد.
سَنگِر كسي بود كه ايدهي اوليهي ويكي را با ويلز در ميان گذاشت و حتي مديريت و هدايت مراحل اوليهي پروژه را برعهده گرفت. او هميشه اين فرايند را به ديگران نسبت ميدهد و اعتقاد دارد اجراي ويلز و سرمايهگذاري Bomis به موفقيت پروژه منجر شد. بههرحال، سَنگِر به فعاليت در ويكيپديا و نوپديا ادامه داد تا اينكه Bomis سرمايهي موردنياز براي پرداخت حقوق او را در سال ۲۰۰۲ قطع كرد؛ بههميندليل، سَنگِر اول مارس همان سال از سردبيري نوپديا و دبيري ويكيپديا استعفا داد. از آن زمان بهبعد، ايدهي كاهش تبليغات Bomis در ويكيپديا و راهاندازي بنيادي غيرانتفاعي براي مديريت آن شكل گرفت.
نيويوركتايمز در سال ۲۰۰۱ مقالهاي دربارهي ويكيپديا منتشر و ويلز و سَنگِر را بهعنوان همبنيانگذاران اين پروژه معرفي كرد. مباحثه و مجادله دربارهي جايگاه بنيانگذاري در ويكيپديا از همان زمان شروع شد. ويلز از همان ابتدا خود را بنيانگذار منفرد ويكيپديا ميدانست و منتقد اظهارانديشه متخصصينهاي رسانهاي و اضافهكردن نام سَنگِر بود. البته بيانيهي مطبوعاتي كه در سال ۲۰۰۲ ازطريق ويكيپديا منتشر كرد، سند جالبي براي همبنيانگذاربودن جيمي بهانديشه متخصصين ميرسد. او در همان بيانيه، خود را همبنيانگذار ناميده بود؛ بههرحال اكنون سَنگِر هم اسناد زيادي در وبسايت شخصي خود منتشر كرده است كه سمَت همبنيانگذار را تأييد ميكند؛ اما ويلز هميشه به اين ادعاها بهطورجدي اعتراض ميكند.
جيمي ويلز چندبار زندگينامهي خود را در ويكيپديا تغيير داد تا بخشهاي مرتبط با همبنيانگذاري حذف شود. ساختار ويرايش در ويكيپديا نهتنها چنين اقدامهايي را ممنوع ميكند؛ بلكه اجازهي نهاييشدن آنها را هم نميدهد. سَنگِر در چند مصاحبه گفته بود چنين تغييراتي مخالف طبيعت شفاف دنياي امروز فناوري است و بهنوعي تلاش براي بازنويسي تاريخ محسوب ميشود. جيمي كه در ابتدا تلاشهاي خود را متمركز بر اصلاح اطلاعات موجود در زندگينامه تعريف ميكرد، بعدا از اقدامهاي انجامشده عذرخواهي كرد.
جيمي ويلز با تمامي انتقادهايي كه با چند اقدام مباحثهبرانگيز براي خود خريد، شخصيت مهمي در ويكيپديا محسوب ميشود. او در مصاحبهاي در سال ۲۰۰۴، هدف اين پروژهي آزاد را بسيار جالب تعريف كرده بود:
جهاني را تصور كنيد كه هر فرد در آن، به مجموعهاي از تمام دانش بشري بهرايگان دسترسي داشته باشد. اين هدف كاري است كه انجام ميدهيم.
اگرچه جيمي ويلز از لحاظ رسمي بهعنوان عضو هيئتمديره و رئيس بازنشستهي هيئتمديرهي بنياد ويكيمديا شناخته ميشود، سرمايهي اجتماعي او در جامعهي ويكيپديا باعث شد ويلز بهعنوان مشوق فرهنگي و البته ديكتاتوري با ايدهها و چشماندازهاي خيرانديشانه شناخته شود. البته او هميشه با عبارت ديكتاتور خيرانديش مخالفت ميكند و بيشتر اصطلاح پادشاهي مشروط را ميپسندد. بههرحال در سالهاي ابتدايي، وي نقش مهمي در پيشرفت و شهرت ويكيپديا ايفا كرد و كمكم به سلبريتي اينترنتي هم تبديل شد. درمقابل، جيمي برخلاف سَنگِر فعاليت در ويكيپديا را متوقف نكرد و اعتقاد داشت بايد بيشتر براي توسعهي پروژه فعاليت كرد.
بنياد ويكيمديا و فعاليتهاي متفرقهي ديگر
جيمي ويلز در سال ۲۰۰۳ بنياد ويكيمديا را بهعنوان سازمان غيرانتفاعي در سنپترزبورگ فلوريدا راهاندازي كرد كه بعدا دفتر مركزي خود را به سانفرانسيسكو انتقال داد. كل مالكيت معنوي و نام دامينهاي مرتبط با ويكيپديا به سازمان مذكور منتقل شد. هدف اصلي از راهاندازي بنياد، همراهي از ويكيپديا و پروژههاي خواهرخواندهي آن مانند Wikimedia Commons است.
ويلز هميشه خود را ينيانگذار منفرد پروژهي ويكيپديا ميداند
همبنيانگذار ويكيپديا از زمان راهاندازي بنياد غيرانتفاعي بهعنوان عضوي از هيئت معتمدان فعاليت ميكند و بين سالهاي ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ نيز رئيس هيئتمديرهي آن بود. او سپس بهعنوان عضو افتخاري با عنوان رئيس بازنشستهي هيئتمديره انتخاب شد و كرسي بنيانگذار جامعه را نيز دراختيار دارد. فعاليتهاي او بهعنوان سخنگو و مبلّغ بنياد ويكيمديا و پروژهي ويكيپديا هميشه رايگان بودهاند. او هميشه به شوخي اهداي ويكيپديا به سازماني غيرانتفاعي را احمقانهترين و عاقلانهترين تصميم خود ميداند. ويلز اعتقاد دارد ويكيپديا در آن زمان حدود سهميليارد دلار ارزش داشت و اگر به سازماني غيرانتفاعي ملحق نميشد، اينچنين پيشرفت نميكرد.
سخنراني كنفرانس CeBIT سال ۲۰۱۴
فعاليتهاي ويلز در بنياد ويكيمديا با وجود تمامي رخدادهاي مثبت، انتقادهايي هم بههمراه داشته است. برخي متخصصان سابق او را به سوءاستفاده از منابع مالي بنياد هم متهم كردهاند كه البته ويلز و مديران كنوني آنها را تكذيب ميكنند. اكثر انتقادها هم به سوءاستفاده از موقعيت براي تغيير در محتواي ويكيپديا مربوط ميشود كه بازهم اكثرا تكذيب شدهاند.
جيمي ويلز در سال ۲۰۰۴ سرويس ويكيا (Wikia) را بههمراه آنجلا بيسلي راهاندازي كرد. ويكيا مجموعهاي از ويكيهاي متنوع با موضوعات گوناگون است كه همگي در يك وبسايت جمعآوري شدهاند. سرويس مذكور پروژهاي بهنام Wikia Search هم داشت كه با هدف رقابت با گوگل و ارائهي موتور جستوجوي متنباز و آزاد راهاندازي شد؛ اما در سال ۲۰۰۹ به فعاليتش خاتمه داد.
ويلز در سال ۲۰۰۹ از سمَت مديرعاملي ويكيا كنارهگيري كرد و از آن زمان، مشغول فعاليتهاي متفرقهاي در دنياي فناوري شد. او حدود يك دهه اكثرا به فعاليتهاي مشاورهاي و نظارتي و سخنراني مشغول بود و در رويدادهاي متنوع حضور مييافت و حتي در پروندهي دادگاهي با حضور گوگل نيز بهعنوان مشاور حضور داشت.
سخنراني در دهمين سالگرد راهاندازي ويكيپديا بنگالي
همبنيانگذار ويكيپديا در سال ۲۰۱۷ تصميم گرفت انتشاراتي الكترونيك راهاندازي كند. او نام ويكيتريبون (WikiTribune) را براي انتشارات خود برگزيد و هدف اصلي آن را مقابله با اخبار جعلي (فيكنيوز) بيان كرد. هدف ويكيتريبون اين بود كه مجموعهاي از روزنامهنگاران حرفهاي اخبار منتشرشدهي افراد را مطالعه كنند و داوري همتا و امكان اشتراك و همكاري همهي متخصصان نيز در آن ممكن باشد.
پروژهي ويكيتريبون سرمايهي اوليه را با جمعسپاري دريافت كرد و اوت ۲۰۱۷، خبر شروع به كار آن در مديوم منتشر شد. در اكتبر همان سال، پروژه براي عموم دردسترس قرار گرفت تا محلي براي اشتراك منابع و انتشار اخبار موثق باشد. طبق گفتههاي خود ويلز، ويكيتريبون نتوانست به موفقيت موردانتظار برسد و يك سال بعد، گروه ويراستاران خود را تعديل كرد؛ درنتيجه، داوطلبان ميتوانستند اخبار را بدون مطالعه متخصصان روزنامهنگاري منتشر كنند.
ويكيتريبون تلاش جيمي ويلز براي راهاندازي خبرگزاري با مشاركت جمعي بود كه شكست خورد
جيمي ويلز پس از شكست در پروژهي ويكيتريبون، تصميم گرفت پروژهي مشابه ديگري راهاندازي كند و اينبار WT:Social را معرفي كرد؛ پروژهاي بهصورت شبكهاي اجتماعي با هدف رقابت با مدل كنوني شبكههاي اجتماعي كه وبسايت ويكيتريبون نيز به آدرس آن منتقل شده است. جيمي ويلز اعتقاد دارد پروژهاي همچون WT:Social ميتواند شبكههاي اجتماعي را از مدل كنوني و درآمدزايي شبكهها با بهرهمندي از دادههاي متخصصان دور كند. اگرچه تعداد متخصصان پروژهي جديد ويلز زياد نيست، تنها چند روز پس از راهاندازي بيش از ۲۰۰ هزار نفر در آن عضو شدند.
سخنراني در Wikimania ۲۰۰۷ بهعنوان عضو هيئت معتمدان ويكيمديا
پروژهي شبكهي اجتماعي جيمي ويلز تلاشي در مسير خبرگزاري الكترونيك ويكيتريبون محسوب ميشود كه با ظاهري شبيه به فيسبوك و توييتر، بيشتر روي اخبار متمركز است. همبنيانگذار ويكيپديا در اين پروژه هم تلاش ميكرد با اخبار دروغ و روندهاي موجود در شبكههاي اجتماعي كنوني مقابله كند. مدل پايهاي شبكهي اجتماعي مذكور كه امكان ويرايش محتواي ديگران و انتشار انديشه متخصصين و مواردي مشابه با ويكيپديا را ممكن ميكند، پيچيده است و شايد همهي متخصصان سبك آن را نپسندند. درنهايت، ويلز هم ميگويد شبكهي اجتماعي WT:Social آنچنان سودآوري نخواهد داشت؛ اما بههرحال پايدار خواهد بود.
زندگي و عقايد شخصي
جيمي ويلز تاكنون سه بار ازدواج كرده است و سه دختر دارد. او از سال ۲۰۱۲ در لندن زندگي ميكند و سهم عمدهاي از ثروت خود را از سهامش در شركت ويكيا (موسوم به Fandom) كسب كرده است. نكتهي جالب اينكه از سال ۲۰۱۴، اطلاعات خاصي از ثروت جيمي ويلز در دست نيست و حتي صفحهي بيوگرافي او در ويكيپديا همان آمار يكميليون دلار سال ۲۰۱۴ را بيان ميكند.
ويلز در ۲۰ سالگي با پاملا گرين، همكارش در خردهفروشي در آلاباما، ازدواج كرد و در سال ۱۹۹۳، از او جدا شد. او ازطريق يكي از دوستانش، با همسر دومش، كريستين روهان، در شيكاگو آشنا شد. آنها در سال ۱۹۹۷ در مونرو كانتي فلوريدا ازدواج كردند و در سال ۲۰۰۸ با داشتن يك دختر از هم جدا شدند. جيمي براي ديدن دخترش از لندن به محل اقامت همسر سابقش در هيلزبورو كانتي فلوريدا زياد سفر ميكند. او در سال ۲۰۱۲ در لندن با كيت گاروي، منشي سابق توني بلر، ازدواج كرد كه حاصل آن تاكنون دو دختر بوده است.
جيمي ويلاز در كنار همسر دوم، كريستين روهان
ويلز اكنون از سهام خود در شركت ميزباني ويكيا يا Fandom درآمدزايي ميكند
ويكيپديا پروژهي آزادي است كه جيمي ويلز نزديك به دو دهه پيش راهاندازي كرد و امروز بهعنوان بزرگترين دانشنامهي رايگان و الكترونيك جهان شناخته ميشود و در فهرست وبسايتهاي اينترنتي پربازديد قرار دارد. درحالحاضر، ويكيپديا به ۳۰۹ زبان دردسترس قرار دارد؛ اگرچه مقالهها در تمامي زبانها كامل و جامع نيستند و هر زبان به داوطلبان زيادي براي توسعهي محتوا نياز دارد.
بسياري جيمي ويلز را سرزنش ميكنند كه درآمدزايي بسياري را از ويكيپديا از دست داد. البته خودش اعتقاد دارد اهداي دانشنامه به سازماني غير انتفاعي نقش مهمي در پيشرفتهاي بعدي آن ايفا كرده است. بههرحال او هرگز در ميان ثروتمندان سيليكونولي قرار نميگيرد و از معدود كارآفريناني محسوب ميشود كه با ساختن دستاوردي بزرگ، درآمد زيادي كسب نكرده است. البته او هميشه از شركتش و سخنرانيهاي پولي با سفارش سازمانهاي گوناگون درآمد دارد؛ اما نميتواند دركنار ثروتمنداني همچون جف بزوس و مارك زاكربرگ قرار گيرد.
جيمي ويلز بهدليل راهاندازي ويكيپديا و سازمان غيرانتفاعي ويكيمديا جوايز و افتخارهاي متعددي بهدست آورد و نشريههاي بزرگ او را بهعنوان فردي تأثيرگذار معرفي كردند. از ميان افتخارها ميتوان به حضور در فهرست ۱۰۰ فرد برتر جهان نشريهي تايم در سال ۲۰۰۶ و حضور در جمع ۲۵ فرد مشهور دنياي وب در مجلهي فوربز در همان سال اشاره كرد. جايزهي سال ۲۰۰۹ بنياد نوكيا با موضوع پيشرفت كسبوكار و جايزهي سال ۲۰۱۳ يونسكو بهنام نيلز بور، از جوايز مهم ديگر ويلز هستند. ازجمله جوايز و افتخارهاي جديد همبنيانگذار ويكيپديا نيز ميتوان به جايزهي آكادمي بريتانيا در سال ۲۰۱۷ اشاره كرد كه به پاس خدمات ويلز در كمك به توزيع رايگان اطلاعات به او اهدا شد.
هم انديشي ها