بيوگرافي آمليا ارهارت، بانوي پيشگام هوانوردي
آمليا ارهارت (Amelia Earhart) خلبان پيشگام آمريكايي و نويسندهي بزرگ هوانوردي بود. او اولين خلبان زني شناخته ميشود كه روي اقيانوس اطلس پرواز كرد. ارهارت ركوردهاي متعدد ديگري نيز بهنام خود ثبت كرد. او با نوشتن جزوه رايگان دربارهي تجربههاي هوانوردي خود، يكي از نويسندههاي پرفروش زمان خود نيز شناخته ميشد. ارهارت از مؤسسان اصلي سازمان Ninety-Nines مخصوص خلبانان زن بهشمار ميآمد.
از افتخارهاي مهم آمليا ارهارت ميتوان به كسب صليب افتخار هوانوردي آمريكا اشاره كرد. او از سال ۱۹۳۵ بهعنوان عضو هيئتعلمي دانشگاه پردو مشغول به كار شد و مسئوليت مشاوره در پروژههاي مهندسي هوانوردي را برعهده گرفت. ارهارت در سال ۱۹۳۷ بههمراه فرد نونان پروازي براي ثبت ركورد پرواز به دور كرهي زمين را شروع كرد. او و كمكخلبانش در اقيانوس آرام و نزديكي جزيرهي هاولند ناپديد شدند. دو سال بعد، اخبار رسمي مرگ ارهارت را اعلام كردند؛ اما هنوز برخي بهدنبال او هستند.
آمليا ارهارت به Lady Lindy مشهور بود و با ثبت ركوردهاي متعدد و كسب شهرت، علاوهبر ثبت نامش در تاريخ، مسير را براي بسياري از زنان هوانورد هموار كرد. او شانزدهمين زني بود كه مجوز پرواز دريافت كرد؛ اما با تلاشها و شجاعتهاي خود، توانست تأثيري عميق بر حضور زنان در دنياي هوانوردي بگذارد. همچنين، ارهارت اولين فردي بود كه روي هر دو اقيانوس اطلس و آرام پرواز كرد.
امضاي آمليا ارهارت
تولد و تحصيل
آمليا ارهارت ۲۴ جولاي ۱۸۹۷ در اچسن كانزاس متولد شد. پدرش، ادوين ارهارت، شغلهاي متعددي براي كسب ثروت و درآمد امتحان كرد؛ اما درنهايت، بهدليل اعتياد به الكل هيچگاه موفق نميشد. بههرحال، خانوادهي ارهارت وضعيت مالي مناسبي نداشت و آمليا بههمراه خواهرش، موريل، مجبور شدند در خانهي پدربزرگ و مادربزرگ مادري زندگي كنند. كودكي آنها با بازي و تفريح و ماجراجويي گذشت.
پس از چند سال كه ادوين خانوادهي خود را مجددا دركنار خود جمع كرد، بازهم موفق نشد شغل مشخصي پيش گيرد. او مجبور بود بين شهرهاي متعدد جابهجا شود و بههميندليل، آمليا نيز مدارس گوناگوني تجربه كرد. آمليا از كودكي علاقهي شديدي به مباحث علمي و ورزش از خود نشان ميداد؛ البته موفقيت زيادي در درسهايش كسب نكرد و در پيداكردن دوست در مدرسه هم موفق نبود.
مادر آمليا بارديگر در سال ۱۹۱۵ از شوهرش جدا شد و بههمراه دو دخترش به شيكاگو رفت. آمليا در دوران زندگي در شيكاگو در دبيرستان هايدپارك تحصيل ميكرد و به دانشآموز موفقي در رشتهي شيمي تبديل شد. تجربههاي ناموفق پدرش در زندگي و كسبوكار باعث شد آمليا استقلال مالي را بياموزد و هيچگاه در زندگي وابسته به كسي نماند. آمليا در دوران نوجواني علاقهي شديدي به زناني پيدا كرده بود كه در حوزههاي اصطلاحا مردانه مانند نيروي سادهداني سينما، مديريت، مهندسي مكانيك و حقوق فعاليت ميكردند. او دفترچهاي ساخته بود كه در آن، آمار و اخبار موفقيتهاي اين زنان را با بريدههاي روزنامه ثبت ميكرد.
ارهارت در كودكي
آمليا پس از فارغالتحصيلي از دبيرستان، براي تعطيلات كريسمس و ديدار خواهرش به تورنتو در كانادا رفت. در آنجا، بهعنوان پرستار داوطلب براي سربازان زخمي از نبردهاي جنگ جهاني اول مشغول به كار شد. ارهارت در همان دوران با سربازان متعددي آشنا شد و احترام و ارزش زيادي براي خلبانان قائل بود. آمليا اكثر زمان فراغت خود را براي مشاهدهي تمرين هوانوردي خلبانها در پايگاه هوايي نزديك محل زندگي صرف ميكرد. در يكي از نمايشگاههاي پرواز كه در پايگاه هوايي تورنتو برگزار شد، آمليا از نزديك پرواز نمايشي هواپيمايي را مشاهده كرده بود كه علاقهاش به هوانوردي را دوچندان كرد.
علاقه به ماجراجويي و هوانوردي در كودكي و نوجواني در ارهارت شكل گرفت
بحران آنفولانزاي اسپانيايي در سال ۱۹۱۸ يكي از رخدادهاي مهم زندگي ارهارت بود. او كه در آن زمان در تورنتو و بيمارستان مركزي مجروحان جنگي فعاليت ميكرد، نوبتهاي طولاني شبانه را در بيمارستان ميگذراند. ارهارت پس از مدتي، مبتلا به بيماري شد و ذاتالريه و عفونت سينوس سلامتش را بهشدت بهخطر انداخته بود و منجر شد دو ماه بعد، آمليا شغل پرستاري را ترك كند. علائم بيماري و سردردهاي ناشي از عفونت سينوس تا يك سال همراه آمليا بود. او در آن زمان، در منزل خواهرش در نورثهمتون ماساچوست ساكن بود و زمان را با خواندن شعر و نواختن تار بانجو و يادگيري مهندسي مكانيك ميگذارند. فعاليتها و پروازهاي بعدي آمليا تحتتأثير اين بيماري بودند و سردردهاي سينوسي برخي اوقات او را مجبور ميكرد هنگام پرواز از پوشش ويژه استفاده كند.
ارهارت دركنار نتا اسنوك
ورود به دنياي خلباني
آمليا براي ادامهي تحصيل در رشتهي پزشكي به دانشگاه كلمبيا رفت؛ اما يك سال بعد، تحصيل را رها كرد تا مجددا نزد پدرومادرش در كاليفرنيا برود. در سال ۱۹۲۰، بههمراه پدرش به نمايشگاه هوايي در لانگبيچ رفت كه مسير زندگياش را بهسمت پرواز و خلباني تغيير داد. آمليا بهكمك خلبان مشهور آن سالها، فرانك هاوكس، پروازي ۱۰ دقيقهاي تجربه كرد و از همان زمان، تصميمي جدي براي ورود به دنياي خلباني گرفت.
ارهارت براي كسب درآمد و پسانداز پول با هدف شركت در كلاسهاي هوانوردي، شغلهاي متعددي از رانندگي كاميون تا عكاسي را تجربه كرد و درنهايت، توانست هزينهي موردنياز را تأمين كند و اولين يادگيريها را زيرانديشه متخصصين آنيتا نتا اسنوك، از زنان پيشگام هوانوردي بگذارند. آمليا علاقهي شديدي به پرواز داشت و مطالعات فراواني دراينزمينه ميكرد. او اغلب مباحث تئوري پرواز را مطالعه كرده بود و اكثر زمان خود را در پايگاه هوايي ميگذراند. آمليا حتي تلاش ميكرد ظاهر خود را بيشتر به زنان هوانورد شبيه كند. او موهايش را كوتاه كرد و كاپشن چرمي پرواز خود را سه ماه حتي در تختخواب پوشيد تا ظاهري قديميتر پيدا كند.
آمليا ارهارت سال ۱۹۲۱ اولين هواپيماي خود را خريد كه مدلي دوباله به رنگ زرد روشن بود. او اسم هواپيمايش را «قناري» گذاشت و تصميم گرفت با پروازهاي متعدد و يادگيري مهارتهاي جديد، نامش را بهعنوان خلباني ماهر مطرح كند.
دركنار هواپيماي CIT-9، پرواز در سال ۱۹۲۸
اولين پرواز ارهارت با هدف ركوردشكني ۲۲ اكتبر ۱۹۲۲ انجام شد. او هواپيمايش را تا ارتفاع ۱۴ هزار پايي بالا برد كه در آن زمان، ركورد جهاني پرواز خلبانان زن بود. حدود يك سال بعد و ۱۵ مه ۱۹۲۳، ارهارت مجوز پرواز خود را از سازمان جهاني مجوز پرواز موسوم به The Federation Aeronautique دريافت كرد. او شانزدهمين زن تاريخ بود كه اين مجوز را دريافت ميكرد.
خانوادهي ارهارت در دوراني كه او پرواز را ميآموخت، در منزل موروثي مادربزرگ مادرياش زندگي ميكردند. مادر خانواده هزينهها را مديريت ميكرد؛ اما سال ۱۹۲۴، پسانداز آنها بهاتمام رسيد. دراينبين، آمليا كه درآمدي از پرواز نداشت، حتي مجبور شد هواپيمايش را بفروشد. او پس از جدايي پدرومادرش، بههمراه مادر از كاليفرنيا به بوستون رفت و مجددا براي ادامهي تحصيل در دانشگاه كلمبيا اقدام كرد؛ اما وضعيت نامناسب مالي بازهم به او و مادرش فشار آورد كه به انصراف از ادامهي تحصيل منجر شد. آمليا پس از مدتي بهعنوان معلم و مددكار اجتماعي مشغول به كار شد.
هواپيماي لاكهيد Vega 5G كه ارهارت با آن پرواز كرد.
ارهارت مجددا در سال ۱۹۲۷ به دنياي هوانوردي بازگشت. او عضو شعبهي بوستون انجمن هوانوردي آمريكا شد و سرمايهگذاري كوچكي در صنعت هوانوردي كرد و بهعنوان نمايندهي فروش هواپيماهاي كينر در منطقهي بوستون مشغول كار شد. در همان زمان مقالههاي متعددي در ترويج هوانوردي در روزنامههاي محلي مينوشت و بهمرور به شخصيتي مشهور در روزنامهها تبديل شد.
آمليا ارهارت ابتدا بهعنوان اولين مسافر زن، برفراز اقيانوس اطلس پرواز كرد
چارلز ليندبرگ در مه ۱۹۲۷ با موفقيت از نيويورك به پاريس پرواز كرد و ركورد پرواز برفراز اقيانوس اطلس را شكست. از آن زمان، شايعهها و برنامهريزيها براي پرواز يكي از زنان برفراز اقيانوس اطلس شروع شد. كايپتان هيلتون رايلي آوريل ۱۹۲۸ با آمليا تماس گرفت و او را به پرواز برفراز اقيانوس اطلس دعوت كرد. آمليا بهسرعت و با اشتياق فراوان دعوتش را پذيرفت و براي مصاحبههاي ابتدايي به نيويورك رفت. افراد متعددي در پروژهي مذكور حضور داشتند و ناشر مشهور نيويوركي، جورج پوتنام، هم در ميان آنها بود. آمليا قرار بود بهعنوان مسافر در پروازي برفراز اقيانوس اطلس حضور داشته باشد. در آن زمان، هنوز تصور ميشد چنين پروازي براي زنان بسيار خطرناك محسوب ميشود و آنها نميتوانند در چنين مسير و فاصلهاي خلباني كنند.
ارهارت در هواپيماي Stearman-Hammond Y-1
پرواز تاريخي ارهارت برفراز اقيانوس اطلس ۱۷ ژانويهي ۱۹۲۸ از ترسپسي هاربر در نيوفاندلند بلند شد. اين پرواز با هواپيماي فوكي F.Vllb/3m مشهور به Friendship انجام ميشد و ويلمر اشتولتز بهعنوان خلبان و لوييس اسليم گوردون بهعنوان كمكخلبان و مكانيك ارهارت را همراهي ميكردند. پرواز حدود ۲۰ ساعت و ۴۰ دقيقه بعد در پايگاه بري پوينت ولز در بريتانيا به زمين نشست. بهدليل وضعيت ويژهي جوّي، اشتولتز در كل مسير خلباني كرد. پيش از پرواز نيز ارهارت اين شرايط را پذيرفته بود؛ اما بههرحال بعدها، در مصاحبهاي گفته بود احساس بار و چمدان را در پرواز داشته است و همانجا تصميم گرفت روزي خودش همين مسير را پرواز كند.
تيم پرواز Friendship پس از بازگشت از اروپا با استقبال گستردهاي در ايالات متحده روبهرو شدند. رئيسجمهور وقت آمريكا، كالوين كوليج، در كاخسفيد از آنها قدرداني كرد. رسانهها از همان روز لقب Lady Lindy را به ارهارت دادند.
ارهارت كه هميشه به نويسندگي بسيار علاقهمند بود، در سال ۱۹۲۸ جزوه رايگاني دربارهي تجربهي اولين پروازش برفراز اقيانوس اطلس نوشت. جزوه رايگان 20Hrs., 40Min نام داشت و آن را بهكمك جورج پوتنام منتشر كرد. پوتنام در سفرها و رويدادهاي متعدد، جزوه رايگان ارهارت را تبليغ ميكرد كه بهمرور بر شهرت اين نويسندهي خلبان جوان افزود. ارهارت نيز همراه پوتنام بود و در رويدادهاي تبليغاتي شركت ميكرد. او در جريان همين رويدادها مجبور شد ظاهري زنانهتر و با هدف تبليغاتي به خود بگيرد. آمليا كه سالها لباسهايش را خودش با ظاهري ساده ميدوخت، كمكم به دنياي مد و فشن و تبليغات وارد ميشد.
فعاليتهاي تبليغاتي و رويدادهاي متعدد ارهارت را بهمرور به سلبريتي تبديل كرده بود. انديشه متخصصينات عمومي كمكم پذيراي چهرهي جديدي در دنياي هوانوردي ميشد و حتي او را تحسين ميكرد. همين شهرت باعث شد ارهارت بهعنوان كمكويراستار در مجلهي Cosmopolitan مشغول به كار شود و تمركز فعاليتهايش را روي تبليغ هوانوردي تجاري معطوف كرد. در همان دوران، بهعنوان بازارياب شركت Trans World Airlines فعاليت ميكرد و بعدا بهعنوان معاون National Airways مشغول به كار شد.
تبليغات و نويسندگي بهمرور ارهارت را از دنياي پرواز دور كرد
شخصيت عمومي ارهارت از او زني مهربان و بااستعداد ساخته بود كه استعداد و شجاعت زيادي هم داشت. بااينهمه، او هنوز از درون عاشق پرواز بود و بهدنبال فرصتي براي اثبات تواناييها ميگشت. او خلباني حرفهاي و بااستعداد بود كه روي اعصابش بسيار مسلط بود؛ اما ديگر بهعنوان خلباني كاملا ماهر شناخته نميشد. درواقع، ارهارت كه در دههي ابتدايي قرن بيستم مهارتهاي خلباني را آموخته بود، پس از مدتي نتوانست خود را با فناوريهاي جديد صنعت هماهنگ كند و با وجود دستاوردهاي عظيم و مدرن همچون ارتباطهاي راديويي و الكترونيكي، هنوز براساس غريزه پرواز ميكرد. بههرحال، ارهارت تصميم گرفت مهارتهايش را بهروز كند و بارديگر جديتر به دنياي پرواز بازگردد.
ارهارت دركنار همسرش، پوتنام
آمليا ارهارت براي پيشرفت مهارتهايش مجددا يادگيريهاي هوانوردي را شروع كرد؛ اما سفرهاي گوناگون و فعاليتهاي بازاريابي و نويسندگي، زمان زيادي از او ميگرفت. بههرحال، آمليا شهرت پيدا كرده بود و تلاش ميكرد با شجاعت خود، مثالي از هوش و استعداد و اعتمادبهنفس در دنياي زنان باشد. او اميدوار بود تأثيري روي جهان پيرامون بگذارد و محدوديتها و باورهاي سنتي دربارهي توانايي زنان را از بين ببرد.
با وجود تمام تلاشها در رويدادها و مقالههايش، آمليا بايد خودش را به مثالي عيني براي توانايي زنان در حوزههاي گوناگون تبديل ميكرد. ارهارت تصميم گرفت به خلباني محترم در مجامع هوانوردي تبديل شود. او در سال ۱۹۲۸ و پس از بازگشت از اولين سفر برفراز اقيانوس اطلس، پرواز تكنفرهي موفقي در آمريكايشمالي انجام داد. يك سال بعد، مسابقهي پرواز زنان از سانتامونيكا تا كليولند برگزار شد و ارهارت به مقام سوم رسيد. در سال ۱۹۳۱، او با هواچرخ Pitcairn PCA-2 پرواز كرد و ركورد جهاني ۱۸،۴۱۵ پا ارتفاع را ثبت كرد. ارهارت در همان سالها، با انجمن Ninety Nine آشنا شد كه با هدف افزايش حضور زنان در دنياي هوانوردي فعاليت ميكرد.. در سال ۱۹۳۰، او اولين مديركل انجمن شد.
پروازهاي تاريخساز
پرواز تاريخي آمليا ارهارت بهعنوان اولين زني كه برفراز اقيانوس اطلس بهتنهايي پرواز كرد، ۲۰ مه ۱۹۳۲ رخ داد. او پروازي ۱۵ ساعته از هاربر گريس نيوفاندلند به كالمور در نورثرن آيلند پشتسر گذاشت. ارهارت برنامههاي سفر انفرادياش برفراز اقيانوس را بهصورت مخفيانه با پوتنام هماهنگ ميكرد كه در سال ۱۹۳۱ با او ازدواج كرده بود. آنها چند سال براي چنين پروازي برنامهريزي كرده بودند و خبر نهايي را در ماههاي ابتدايي سال ۱۹۳۲ به رسانهها اعلام كردند. برنامهي پرواز بهگونهاي هماهنگ شده بود تا در پنجمين سالگرد پرواز ليندبرگ برفراز اقيانوس انجام شود.
ارهارت صبح روز بيستم مه از هاربر گريس پرواز خود را شروع كرد و يك نسخه از روزنامهي محلي را براي ثبت سند تاريخ بههمراه داشت. كمي پس از شروع پرواز، اشكالات هوايي بهسراغ آمليا آمد و ابر و يخ شديد اطراف بالها را احاطه كرد. پس از ۱۲ ساعت، وضعيت پرواز دشوارتر هم شد و اشكالات مكانيكي براي هواپيما پيش آمد. ارهارت ديگر مطمئن شده بود نميتواند در پاريس فرود بيايد و پروازش دقيقا شبيه به ليندبرگ نخواهد بود. او بهدنبال محل ديگري براي فرود بود و درنهايت، توانست هواپيمايش را در مرتعي روستايي در كالمور نورثرن آيلند به زمين بنشاند.
آمليا ارهارت با ركوردشكني و تاريخسازي، سعي ميكرد آگاهي دربارهي توانايي زنان را افزايش دهد
پس از فرود اوليه، ارهارت بهسمت پايگاه هوايي هانورث در لندن رفت و ۲۲ مه به آنجا رسيد. مقامهاي محلي استقبال گرمي از او ترتيب دادند و نامش بهعنوان قهرماني بينالمللي در تاريخ ثبت شد. پرواز مذكور افتخارهاي متعددي براي ارهارت بهدنبال داشت. او مدال طلاي انجمن ملي جغرافيا و صليب پرواز كنگرهي ايالات متحده و نشان شواليهي لژيون دونور فرانسه را بهخاطر پرواز برفراز اقيانوس اطلس دريافت كرد.
ارهارت پس از موفقيت در اولين پرواز فردي برفراز اقيانوس اطلس، بازهم بهدنبال تاريخسازي بود تا نهتنها نامش را در تاريخ ثبت كند؛ بلكه راهگشاي جامعهي زنان براي ورود به حوزههاي جديد فعاليت اجتماعي باشد. او بهتنهايي از هونولولو هاوايي به اوكلند كاليفرنيا پرواز كرد و نامش بهعنوان اولين زن و اولين فرد در تاريخ ثبت شد كه موفق شده بود برفراز هر دو اقيانوس اطلس و آرام پرواز كند. ارهارت آوريل ۱۹۳۵ بهتنهايي از لسآنجلس به نيومكزيكو و يك ماه بعد، از نيومكزيكو به نيويورك پرواز كرد.
يادبود ارهارت در نيوفاندلند
بين سالهاي ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۵، آمليا ارهارت ركوردهاي متعدد هوانوردي را شكست. او هفت ركورد پرواز زمان را در سرعت و فاصله بهنام خود ثبت كرد. در سال ۱۹۳۵، عضو هيئتعلمي دانشگاه پردو شد و فعاليتهاي مشاورهاي متخصص در دپارتمان هوانوردي انجام ميداد. در همان زمان، برنامهريزي براي ركوردشكني بعدي خود را شروع كرده و تصميم گرفته بود دور كرهي زمين پرواز كند.
آخرين پرواز
ارهارت تصميم گرفته بود نام خود را بهعنوان اولين فردي ثبت كند كه موفق ميشود دور كرهي زمين پرواز ميكند. تصميم او باعث ناپديدشدنش در ۲ جولايي ۱۹۳۷ شد. ارهارت براي پرواز جديدش هواپيماي Lockheed Electra L-10E خريد و گروهي حرفهاي متشكل از هري منينگ و فرد نونان و پائول منتز را براي پرواز انتخاب كرد. منينگ سابقهي خلباني شخصي براي رئيسجمهور آمريكا، روزولت را در كارنامه داشت و بهعنوان مسيرياب اول به تيم پيوست. نونان تجربهي زيادي در مسيريابي هوايي و دريايي داشت و بهعنوان مسيرياب دوم انتخاب شد. منتز هم كه خلبان بدلكار هاليوود بود، نقش مهندس مكانيك پرواز را برعهده گرفت.
ارهارت در كابين الكترا
برنامهي ابتدايي ارهارت اينگونه بود كه پرواز خود را از اوكلند كاليفرنيا شروع كند و بهسمت غرب و هاوايي برود. گروه از آنجا و برفراز اقيانوس آرام به استراليا ميرفت و سپس با عبور از هند و آفريقا و فلوريدا، به كاليفرنيا بازميگشت. هواپيماي ارهارت ۱۷ مارس ۱۹۳۷ از اوكلند به پرواز درآمد. در ساعتهاي اوليهي پرواز، اشكالات مكانيكي براي هواپيما پيش آمد و گروه مجبور شد در هاوايي فرود بيايد تا تعميرات را در پايگاه هوايي نيروي دريايي آمريكا در پرل هاربر انجام دهد.
پس از سه روز توقف در پرواز ارهارت بهدليل تعمير هواپيما، الكترا مجددا بهپرواز درآمد؛ اما در همان ابتدا، ارهارت اشتباهي مرتكب شد و هواپيما به بدنهي باند پرواز برخورد كرد. دليل اين اشتباه هنوز موضوع محل مباحثه و مطالعه در بسياري از مجامع است. بسياري از شاهدان حادثه ازجمله خبرنگار آسوشيتدپرس ميگويند تركيدن يكي از چرخهاي هواپيما دليل انحراف از مسير بود. ديگر منابع ازجمله پائول منتز ميگويند اشتباه خلبان باعث انحراف شد. اگرچه در حادثهي پيشآمده كسي آسيب نديد، هواپيما بهدليل آسيبهاي متعدد براي تعمير جدي به كاليفرنيا فرستاده شد.
در دوراني كه هواپيماي ارهارت براي تعمير به كاليفرينا رفته بود، او و همسرش براي جذب سرمايهي جديد براي پرواز مجدد تلاش ميكردند. تلاشهاي متعدد و شكست در جذب سرمايه و نگراني از آيندهي پرواز، ارهارت را خسته كرده بود. پس از تعمير هواپيما، وضعيت جوّي بينالمللي بهگونهاي تغيير كرده بود كه ارهارت و تيمش بايد برنامهي پرواز را تغيير ميدادند. اينبار گروه بهسمت شرق پرواز ميكرد و هري منينگ و پائول منتز در پرواز همراه ارهارت نبودند.
هواپيماي الكترا
ارهارت بههمراه نونان ابتدا از اوكلند به ميامي در فلوريدا رفت و سپس اول ژوئن از ميامي و در ميان بدرقهي پرشور، پرواز خود را از سر گرفت. پرواز آنها ابتدا بهسمت آمريكاي مركزي و جنوبي بود و از آنجا بهسمت آفريقا متمايل شد. درادامه، هواپيما از اقيانوس هند گذشت و درنهايت، ۲۹ ژوئن ۱۹۳۷ در لائه گينهي نو به زمين نشست. حدود ۲۲ هزار مايل از كل پرواز پيموده شده بود و تنها هفتهزار مايل ديگر بايد از روي اقيانوس آرام طي ميشد.
فرود در گينهي نو براي ارهارت با بيماري چندروزه همراه بود. پس از بهبود او، هواپيما نيز بهينهسازي و سوخت اضافي در آن ذخيره شده بود. بهعلاوه، چترهاي نجات از هواپيما خارج شدند؛ چون پرواز برفراز اقيانوس عظيم آرام متخصصد آنها را از بين ميبرد. ارهارت و نونان تصميم گرفته بودند بهسمت جزيرهي هاولند پرواز كنند كه در فاصلهي ۲،۵۵۵ مايلي و بين هاوايي و استراليا قرار داشت. جزيرهي هاولند بسيار كوچك بود و تشخيص آن از هواپيما كار را براي ارهارت و كمكخلبانش بسيار دشوار ميكرد. آنها نقشهاي با جزئيات و احتمالهاي بسيار زياد طراحي كردند و قرار بود از نقشهخواني هوايي براي مسيريابي استفاده كنند. براي وضعيت اضطراري نيز، ارتباط راديويي با كشتي آمريكايي در جزيرهي هاولند برنامهريزي شده بود.
مسير پيشبينيشدهي پرواز
ارهارت و نونان پس از پرواز از گينهي نو بهسمت جزيرهي هاولند ميرفتند و تصميم گرفته بودند با ابزارهاي گوناگون و حتي مسيريابي بهكمك جهت خورشيد و...، جهت خود را در سمت جزيرهي كوچك حفظ كنند. هواپيما پس از بلندشدن بهسمت جزيره حركت ميكرد و خلبان بايد بهدنبال علامت دودي ميگشت كه كشتي آمريكايي ايجاد ميكرد. بههرحال، ارهارت و نونان حتي فرودآوردن هواپيما در اقيانوس را هم برنامهريزي كرده و اميدوار بودند بهدليل خاليبودن مخزن سوخت تا پيداشدن كمك روي آب شناور بمانند.
آخرين پرواز ارهارت سرنوشتي نامشخص پيدا كرد و او بههمراه كمكخلبانش ناپديد شد
پرواز از لائه ساعت ۱۲:۳۰ روز ۲ جولاي ۱۹۳۷ بهسمت شرق و جزيرهي هاولند شروع شد. اگرچه تيم پرواز برنامهريزيهاي دقيقي كرده بود، بسياري از تصميمهاي ابتدايي باعث شد اتفاقات ناگواري درادامه رخ دهد. تجهيزات راديويي با طول موج كوتاه در پرواز وجود نداشت؛ چون تيم پروازي تصميم گرفته بود آنها را جدا و فضا را براي سوخت باز كند. اين تجهيزات ميتوانستند سيگنالهاي راديويي را تا فواصل دور ارسال كنند. بهعلاوه، سوخت اكتان باكيفيت بهميزان لازم دردسترس نبود و هواپيما ۱،۰۰۰ گالن سوخت (۵۰ گالن كمتر از ظرفيت حداكثر) حمل ميكرد.
كشتي ايتاسكا
اشكالات پروازي از همان زمان شروع پرواز به هواپيماي الكترا فشار وارد كرد. شاهدان روز پرواز ميگويند آنتن راديويي ظاهرا در همان ابتدا از هواپيما جدا شده بود. بهعلاوه، اين احتمال وجود دارد بهدليل وضعيت نامساعد جوّي، نونان نميتوانست بهدرستي مسيريابي هوايي كند. از همه مهمتر، ظاهرا تيم پرواز از نقشههايي استفاده ميكردهاند كه دقيق نبودند. متخصص كارشناسان ميگويند نقشههاي ارهارت و نونان احتمالا جزيره را ۶ مايل دورتر از موقعيت واقعي نشان دادهاند.
اشكالات متخصص و برنامهريزي پرواز را براي ارهارت و نونان بسيار دشوار كرد. آنها بهمحض نزديكشدن به محل جزيره، بهدنبال علامت پايگاه هوايي بودند؛ اما وضعيت جوّي حتي ارتباط راديويي را هم مختل كرده بود. بهعلاوه، ناهماهنگي در سيگنالهاي راديويي و زمان مرجع خلبان و پايگاه هوايي باعث شد آنها موفق نشوند با پايگاه ارتباط برقرار كنند.
ارهارت صبح روز ۲ جولايي ۱۹۳۷، موقعيت خود را گزارش داد و موقعيت هواپيماي الكترا را در ۲۰ مايلي جنوب غربي جزاير نوكومانو بيان كرد. ساعت ۷:۴۲ صبح، پيام ارهارت به كشتي آمريكاي موسوم به ايتاسكا رسيد: «ما احتمالا به جزيره رسيدهايم؛ اما شما را نميبينيم. سوخت ما در حال اتمام است. نميتوانستيم با راديو با شما تماس برقرار كنيم. اكنون در ارتفاع هزارپايي هستيم». خدمهي كشتي به پيام ارهارت و نونان پاسخ دادند؛ اما ظاهرا پيام به هواپيما نرسيده بود. درنهايت، آخرين ارتباط با هواپيما ساعت ۸:۴۳ برقرار شد و ديگر پيامي از ارهارت و نونان دريافت نشد. خدمهي كشتي علامت دودزا را هم روشن كردند؛ اما بازهم خبري از هواپيما نبود.
بهمحض اينكه ارتباط كشتي با هواپيماي ارهارت قطع شد، آنها تصميم گرفتند دقيقتر جستوجو كنند. روزولت براي پروژهي نجات ارهارت حدود چهارميليون دلار پرداخت كرد. با وجود بهكارگيري ۶۶ هواپيما و ۹ كشتي، اثري از ارهارت و نونان نبود و هنوزهم سرنوشت آنها ناشناخته است. جستوجو جولايي ۱۹۳۷ پايان يافت؛ اما پوتنام بازهم براي جستوجوي بيشتر هزينه پرداخت و تيم جديدي گردآوردي كرد. بههرحال در اكتبر آن سال، هرگونه اميد به زندهماندن ارهارت از بين رفت. ۵ ژانويهي ۱۹۳۹، مرگ ارهارت رسما در دادگاه عالي لسآنجلس تأييد شد.
انديشه متخصصينيههاي متعدد دربارهي ناپديدشدن ارهارت
انديشه متخصصينيههاي متعددي وضعيت سقوط احتمالي و سرنوشت ارهارت و نونان را در اقيانوس آرام تحليل كردهاند. بسياري از آنها اعتقاد دارند هواپيما سوخت كافي نداشته است و حتي درصورت مناسببودن وضعيت جوّي، حداكثر تا نزديكي ۳۵ تا ۱۰۰ مايلي جزيرهي هاولند ميتوانست پرواز كند. انديشه متخصصينيهاي ديگر ادعا ميكند ارهارت و نونان پس از قطع ارتباط راديويي موفق شدهاند در جزيرهي كوچكي در نزديكي نيكومارورو فرود بيايند و بعدا در همانجا از دنيا رفتهاند. قطعات و تجهيزات متعددي در جريان دههها جستوجو براي يافتن ارهارت در اطراف جزيرهها پيدا شدند كه برخي از آنها مانند قطعهاي شبيه به پنجرهي هواپيماي الكترا انديشه متخصصينيهي دوم را تقويت ميكنند.
شبكهي HISTORY سال ۲۰۱۷ برنامهاي اختصاصي دربارهي ناپديدشدن و مرگ احتمالي ارهارت و نونان پخش كرد كه تصويري كشفشده از آرشيو اطلاعات ملي آمريكا را مطالعه ميكرد. اين عكس را يكي از مأموران فدرال بازنشسته به شبكه ارائه داده و ظاهرا جاسوسي در جزيرهي Jaluit آن را ثبت كرده بود. مطالعه تشخيص چهره روي عكس اين احتمال را ايجاد كرد كه دو نفر شخص حاضر در آن ارهارت و نونان هستند. ظاهر مردي كه در عكس بود، شباهت زيادي به نونان داشت. بهعلاوه، كشتياي در عكس ديده ميشود كه قطعهاي را با ابعادي نزديك به هواپيماي الكترا حمل ميكند. بههرحال، اين انديشه متخصصينيه ايجاد شد كه احتمالا نيروهاي ژاپني ارهارت و نونان را اسير كردهاند.
برخي انديشه متخصصينيهپردازان اعتقاد دارند ارهارت را نيروهاي ژاپني اسير كردهاند
برخي از متخصص كارشناسان و محققان انديشه متخصصينيهي اسارت ارهارت و نونان را رد ميكنند. ريچارد گلسپي كه از دههي ۱۹۸۰ روي پروندهي ارهارت تحقيق ميكند، در مصاحبهاي با گاردين، تصوير منتشرشده را مضحك خوانده بود. او اعتقاد دارد ارهارت و نونان در جزيرهاي دورافتاده فرود آمدهاند؛ اما درنهايت، بهعلت بيماري و كمبود غذا در آنجا از دنيا رفتهاند. بهعلاوه، بلاگري ژاپني در سال ۲۰۱۷ ادعا كرد تصوير مذكور را در آرشيو جزوه رايگانخانهي ملي ژاپن ديده و عكس مربوط به سال ۱۹۳۵ و پيش از پرواز ارهارت است. درمقابل، متخصص كارشناسان آرشيو ملي ميگويند اطلاعات دقيقي از تاريخ عكس دراختيار ندارند.
تصوير تاريخي ارهارت و نونان پيش از پرواز آخر
پس از دههها تحقيق دربارهي سرنوشت ارهارت و نونان، شواهد متعددي در اقيانوس آرام و جزيرهها كشف شد. در سال ۲۰۱۴، قطعهاي فلزي در نزديكي تپهي دريايي نيكومارورو كشف شد كه شباهت زيادي به جنس بدنهي الكترا داشت. در سال ۲۰۱۷، گروه TIGHAR و جامعهي نشنال جئوگرافيك انديشه متخصصينيهي ديگري بيان كردند كه ادعاي شناسايي محل مرگ ارهارت را مطرح ميكرد. ادعاي شناسايي استخوان انسان در محل فرود احتمالي ارهارت، ابتدا سال ۱۹۴۰ مطرح شده بود و سال ۱۹۱۷، خاك آن منطقه براي آزمايش DNA به آزمايشگاهي در آلمان فرستاده شد. ريچارد جانتز آخرين فردي بود كه دربارهي نمونهي استخوان و منطقهي نيكومارورو اظهارانديشه متخصصين كرد و ميگويد احتمالا ارهارت در همان منطقه مُرده است.
انديشه متخصصينيهي ديگري كه در احتمال فرود ارهارت و مرگ او را در نيكومارورو تقويت ميكند، گزارش برخي مردم از سيگنالهاي راديويي است كه در آن سالها به رسانهها اعلام ميشد. چند نفر در فاصلهي چند روز از ناپديدشدن ارهارت، ادعا ميكردند پيامهاي راديويي درخواست نجات را بهصورت راديويي دريافت كردهاند. يكي از ادعاها چنين پيامي بيان ميكند: «پيام من را ميشنويد؟ من آمليا ارهارت هستم. لطفا پاسخ دهيد».
تصوير خبرسازي كه شايد ارهارت و نونان در آن باشند.
از آخرين تحقيقات دربارهي مرگ ارهارت ميتوان به پروژهي كاشف مشهور، رابرت بالارد، اشاره كرد كه سال ۱۹۸۵ موفق شده بود تايتانيك را كشف كند. اوت ۲۰۱۹، گروهي تحقيقاتي به نيكومارورو برد تا شايد شواهدي در ارتباط با ناپديدشدن ارهارت كشف كند. اين پروژه با سرمايهگذاري نشنال جئوگرافيك انجام و گزارشهاي آن ازطريق همان شبكه پخش ميشود. در ميان انديشه متخصصينيههاي متعددي كه دربارهي سرنوشت ارهارت مطرح ميشود، برخي از آنها زندهماندن او و حتي بازگشت به آمريكا و ادامهي زندگي با هويتي جديد را مطرح كردهاند كه بهشدت تكذيب شد.
صرفانديشه متخصصين از سرنوشت آمليا ارهارت، او فردي بود با فعاليتهاي شجاعانه كه نامش را در تاريخ جاودان كرد. شايد اگر تجهيزات هوانوردي دههي ۱۹۳۰ حرفهايتر بودند، هيچگاه شاهد ناپديدشدن دو خلبان تاريخساز نبوديم. بههرحال، ارهارت در تمام مدت عمر تلاش كرد بهعنوان زني پيشگام در تاريخ شناخته شود و مسير را براي ورود بيشتر زنان به حوزههاي ظاهرا مردانه هموار كند.
هم انديشي ها