معرفي جزوه رايگان «استراتژي هوشمندي كسبوكار»
جزوه رايگان «استراتژي هوشمندي كسبوكار» جزوه رايگاني در زمينهي هوش تجاري است. تجربيات بسياري از افراد در برخي سازمانها نشان ميدهد با اينكه در سالهاي اخير هوش تجاري و داشبوردهاي مديريتي براي بسياري از مديران جذاب شده است، شكاف دانشي بزرگي وجود دارد. بهعبارتديگر، اغلب سازمانها فقط روي مسائل متخصص متمركزند و به دو جنبهي بسيار مهم ديگر توجه نميكنند. ازاينرو، جزوه رايگان حاضر گزينهي مناسبي است؛ زيرا زمينهي استفاده از دانش را براي مديران و تحليلگران و علاقمندان آسانتر ميكند. آنچه در اين جزوه رايگان بيان ميشود، نكاتي است كه مديران اصلي سازمانها و شركتهاي بزرگي مانند بوئينگ و IBM در مسير دستيابي به تعالي در هوشمندي سازماني و تحليل داده تجربه كردهاند و در جلساتي، آن تجربهها را با يكديگر بهاشتراك گذاشتهاند.
معرفي جزوه رايگان «استراتژي هوشمندي كسبوكار»
جزوه رايگان «استراتژي هوشمندي كسبوكار» (Business Intelligence Strategy) پروژهاي بود كه بيش از دو سال بهطول انجاميد و از زنجيرهي ميزگردهاي ماهانهي كميتهي مشاوران تعالي BI نشئت گرفت. اعضاي كميته، متخصصان موضوعات مرتبط در IBM و رهبران صاحبفكر مختلف در صنعت مباحث اين ميزگردها را در قالب مقالات متعدد ارائه كردند. سپس، اين مقالات به كيت IBM BI Champion و درنهايت به جزوه رايگان پيش رو تبديل شد.
در سال ۲۰۰۸، شركت IBM كميتهي مشاوران تعالي BI را تشكيل داد. اين كميته متشكل از گروهي از متخصصان هوش تجاري در چندين صنعت مختلف بود و با اين فلسفه تشكيل شد كه BI فناوري بسيار مهمي است؛ اما بهانديشه متخصصين ميرسد موفقيت در اغلب سازمانها محدود شده. با اين شناخت، IBM راهبران سرشناسترين برنامههاي موفق BI را دور هم جمع كرد تا دربارهي رموز موفقيت با يكديگر مباحثه كنند. هريك از اين افراد حرفهاي از مجريان موفق در صنعت BI بهشمار ميرفتند. آنها سازمانهايي با هزاران نيرو را توانمند كرده بودند و واحد BI يا كميتهي BI در اندازهي بزرگ داشتند و بهطور موفقيتآميزي برنامههاي استاندارد افراد و فرايندها و فناوري را در سازمان خود تهيه كرده بودند.
همچنين، آنان بهطرز درخورملاحظهاي كاهش هزينهها را براي سازمان خود رقم زده بودند و كارايي را افزايش داده و زمان را براي بسياري از فرايندهاي مهم خود كاهش داده بودند. IBM اين متخصصان را در كميتهي مشاوران تعالي BI دور هم جمع كرد تا دربارهي اشكالات مشترك مباحثه و تبادلانديشه متخصصين كنند كه در مسير حركت خود با آنها مواجه شدهاند و راههايي را مطرح كنند كه توانستهاند بر اين اشكالات چيره شوند. اين گروه از سازمانهاي منحصربهفرد بهطورمرتب با يكديگر ملاقات ميكردند و دربارهي موضوعات مختلف تبادلانديشه متخصصين ميكردند. هر عضو در حوزهي متفاوتي تخصص داشت كه ميتوانست به ديگران كمك كند.
پس از چندين ماه مباحثه و گفتوگو، متخصصاني در موضوعات مختلف دعوت شدند و هرچند همكاري اندكي كردند، به اين گروه و محتواي جزوه رايگان كمك بسيار زيادي كردند. اين افراد عبارت بودند از: مايكل دزيكان، متخصص در فصل مربوط به ساختارهاي سازماني و فارست پالمر، متخصص در زمينهي استراتژي همسويي كسبوكار و آندرياس كوكوپلوس، ارائهكنندهي انديشه متخصصيناتهايي ارزشمند در استراتژي تكنولوژي. آنان دربارهي موضوعات مختلفي ازجمله پذيرش متخصصان و جلب انديشه متخصصين مديران و ساختارهاي سازماني مباحثه و مشخص كردند هريك از اين موضوعات فارغ از نوع صنعت، اشكالي مشترك براي هريك از اعضا بوده است. اين اكتشافات به ارائهي برخي مقالات منجر شد كه IBM بهعنوان خروجي اين مباحث براي معرفي بهترين راهكارهاي غلبه بر اين اشكالات منتشر ميكرد. محتويات اين مقالات شاكلهي اصلي اين جزوه رايگان را شكل داد و برخي از محتويات آنها نيز مستقيما استفاده شد.
طبق مطالعات شركت IBM دربارهي مديران فناوري اطلاعات در سال ۲۰۰۹، هوشمندي كسبوكار (BI) و تحليل اولويت نخست مديران فناوري اطلاعات است
بخشي از جزوه رايگان «استراتژي هوشمندي كسبوكار»
اين جزوه رايگان در زمينهي هوش تجاري است و آنچه آن را متمايز ميكند، توجه همزمان به سه موضوع مهم است كه رمز موفقيت در مسير ايجاد تغييرات و دستيابي به هوشمندي محسوب ميشود:
- همسويي راهبردي
- تغيير رفتار و انجام اقدامات سازماني و ساختاري
- ايجاد زيرساختهاي متخصص و IT مناسب
زيرساخت IT با معماري مناسب بايد نيازهاي تحليلي دنياي واقعي متخصصان را همراهي كند. اگرچه سازمان ممكن است اطلاعات تصفيهشده و سازگار و سودمند داشته باشد، اگر مجموعهابزارهاي مناسبي نداشته باشد كه متخصصان با آن راحت باشند و متدولوژيهاي مناسب براي دسترسي و تحليل و اقدام مؤثر روي دادهها را اجرا نكند، زيرساخت BI كار خود را انجام نميدهد. سازمانها به اطلاعات با معماري مطلوب و اجزاي تحليلي نياز دارند كه ديدي كاملا استنادپذير از كسبوكار برايشان فراهم كند. اين همان چيزي است كه به شركت ميكند در آينده رقابت موفق و پيشبيني دقيق را تجربه كند؛ بنابراين، الزامات استراتژي BI با معماري مناسب بايد ويژگيهاي زير را داشته باشد:
- همراهي از طيف وسيعي از متخصصان چه براي مديران اجرايي كه از پشت ميز يا در راه سازمان انتظار ديدي خلاصه دارند و چه تحليلگران كسبوكاري كه به ساخت تحليلهاي پيچيده و مطالعه عميق اطلاعات نيازمند هستند. قابليتهاي BI بايد بتواند از گروههاي مختلف متخصصاني همراهي كتذ كه ازطريق بستر اطلاعاتي سازگار مشغول كار هستند. آن بستر بايد دردسترس و جذاب و قابلاستفادهي تصميمگيرندگاني باشد كه ميخواهند با دادهها كار كنند. اطلاعات بايد هرجا و هرطور كه متخصصان ميخواهند و نياز دارند دردسترسشان باشد. نيازهاي متخصصان مختلف بايد مورد توجه قرار گيرد: گزارشگيري، تحليل، داشبوردها يا كارتهاي امتيازي، برنامهريزي، تحليل پيشرفته، و قابليتهاي ديگر مورد نياز هزاران متخصص.
- داشتن عملكرد زياد و گزارشهاي پيچيده و مملو از اطلاعات باعث طولانيشدن زمان انتظار براي متخصصاني ميشود كه انتظار نتايج را در كسري از ثانيه دارند؛ ازاينرو با گسترش حجم اطلاعات و متخصصان، تيمهاي BI بايد زيرساختي را برنامهريزي كنند كه قابليت تغيير اندازه و عملكرد بيشتري داشته باشد.
طبق مطالعات شركت IBM دربارهي مديران فناوري اطلاعات در سال ۲۰۰۹، هوشمندي كسبوكار (BI) و تحليل اولويت نخست مديران فناوري اطلاعات است. رهبران كسبوكار و فناوري اطلاعات درك مناسبي از توانايي اين فناوريها در افزايش كارايي، دستيابي به اهداف، افزايش ادراك و افزايش توان تصميمگيري بهتر براي دستيابي به فرصتهاي جديد دارند. طبق انديشه متخصصينسنجي دنياي كامپيوتر، تنها ۱۴ درصد از سازمانها توانستهاند استراتژيهاي BI را كاملا اجرا كنند. در همان مطالعه، ۶۷ درصد اين سازمانها سه كمبود زمان و منابع و بودجه را دليل اين پديده عنوان كردهاند.
در همين زمينه، هنوز بسياري از سازمانها در حال دستوپازدن براي اجراي طرحهاي BI استراتژيك هستند كه بتواند سطح دسترسي به اطلاعات موردنياز سازمان را بهبود ببخشند تا همراه بهبود كسبوكار شوند. پس از گذشت دهها سال از ايجاد زيرساختهاي فناوري اطلاعات و انباشت اقيانوسي از دادهها، بهانديشه متخصصين ميرسد بسياري از سازمانها خود را در حجم وسيعي از دانش پراكنده ميبينند كه تلفيق آنها اشكال است. همچنين، درك آنها نيز به توانايي سازمانها به ايجاد بينش موردنياز محدود است.
براساس گزارش تحقيق TDWI، ميزان پذيرش متخصصان از اين فناوري فقط ۲۴ درصد بوده است. از انديشه متخصصينات شما، چرا چنين اختلافي بين تقاضاي واقعي كسبوكار و توانايي پاسخگويي BI به اين تقاضا وجود دارد؟ اگر BI حقيقتا اولويت زيادي دارد، چطور ممكن است اشكال تأمين بودجه و منابع داشته باشد؟ چرا در سازمانهايي كه اجراي BI را شروع كردهاند، سطح پذيرش متخصصان بسيار ناچيز است؟ چطور ممكن است BI اولويت نخست باشد؛ ولي تا اين حد موفقيت در آن كم بهانديشه متخصصين برسد؟
بهاعتقاد ما دليل اين امر آن است كه در اغلب پيادهسازيهاي BI، صرفا به مسائل تكنولوژي توجه شده است؛ اما اشكالات موجود پيش رو فراتر از مسائل تكنولوژيكي است. درواقع، اغلب ماهيت غيرفني دارد و به موضوعاتي غير از برنامه BI مرتبط ميشود. در گفتوگو با متخصصان سازمانهاي مختلف سراسر جهان به اين نتيجه رسيدهايم كه بيشتر موانع بزرگ در اين مدت عبارتاند از:
- نبود استراتژي مشخص: وقتي ندانيد به چه چيز ميخواهيد برسيد، هرگز به آن نخواهيد رسيد.
- نبود متريك براي تعريف و اندازهگيري موفقيت و نبود مدل تجاري براي پوشش جدي و توجيه قابلارائه از ارزش آن
- سياستها و فرهنگ نامناسب نيز بهراحتي بخاطر پذيرش كم مديران و متخصصان و ناتواني در ايجاد تغييرات سبب انحراف پروژه از مسير ميشود
- نبود ساختار سازماني مناسب براي هوشمندي كسبوكار با تأكيد جدي بر اطلاعرساني بهمنظور ارائهي تخصصها و مديريت برنامهها و انجام حركتهاي لازم
- اجراي راهكارهاي جزيرهاي و مجزا و پرهزينه بدون ارائهي اطلاعات مطمئن لازم و بازگشت سرمايهي موردانتظار
بهعبارتديگر، موانع اجراي موفق BI صرفا ماهيت تكنولوژيكي ندارند و درحقيقت بيشتر جنبهي اجتماعي دارند و به خود سازمان مربوط ميشوند. حاصل اين امر آن خواهد بود كه طرح BI درنتيجهي چنين مواردي بهراحتي منحرف ميشود و بهدليل ارزش كم ايجادشده و رفتار متناقض، روند اجرايي خود را در سازمان از دست ميدهد. پروژههاي موفق اغلب حاصل تركيبي موفقيتآميز از سه استراتژي افراد و فرايندها و تكنولوژي بودهاند و بدون وجود هريك از اين اجزا، موفقيت در استفاده از تكنولوژي بسيار اشكال خواهد بود.
چرا سازمان بايد تلاش كند برنامهي هوشمند كسبوكار استراتژيك اجرا كند؟ بسياري از سازمانهاي موفق بهصورت تاكتيكي سيستمهاي هوشمندي كسبوكار را اجرا كردهاند. آيا BI فقط بهكارگيري فناوري در بخشهاي موردنياز در كسبوكار است؟ درست است كه فناوري بايد در جايي اجرا شود كه بتواند توانايي خاصي ايجاد كند، اغلب سازمانها اينقدر در مسائل تاكتيكي اجراي BI غرق شدهاند كه از ارزش محوري اجراي BI غافل هستند.
توانايي اندازهگيري و نظارت بر نحوهي حركت سازمان در مسير اهداف كلان خود بهمنظور درك اينكه آيا سازمان در مسير درستي است يا خير و توانايي تغيير مسير درصورت نياز، بهدليل محدوديتهاي محيط كنوني هنوز كاملا اجرا نشده است. اگر بخواهيم موقعيت فناوري BI را با موقعيت فناوري ديگري مثلا فناوري بالغ EMAIL مقايسه كنيم، امروزه در سازمانها به محور اصلي تبديل شده است يا اگر كاركنان سامانههاي رايانامه مختلفي داشته باشند، يكپارچه و بهطو مؤثر مرتبط نباشند، اين سيستم ميتواند مؤثر و كارآمد و مقرونبهصرفه باشد؟
دربارهي نويسنده و ناشر جزوه رايگان
جزوه رايگان «استراتژي هوشمندي كسبوكار» نويسندگان متعددي دارد:
- جان بوير (John Boyer) مدير مركز تعالي BI شركت نيلسن بود؛
- بيل فرانك (Bill Frank) مدير اجراي ITGF BI در جانسون و جانسون است. فرانك بيش از ۲۵ سال در همراهي تصميمگيري و هوشمندي كسبوكار تجربه دارد و از گواهي مديريت پروژهي حرفهاي (PMP) بهره ميبرد. همچنين، در چندين شركت بزرگ ازجمله AT & T و تايم وارنر فعاليت كرده است. در جانسون و جانسون، بيل فرانك نقش مهمي در توسعهي راهحلهاي BI، مدل سازماني، حاكميت، شيوه و اشائهي BI در كل شركت ايفا كرده است. او يكي از اعضاي مؤسس مركز BI شركت جانسون و جانسون و همكار رهبري گروه داخلي سيصدنفرهي متمركز بر پيشبرد و ارتباطات و بهاشتراكگذاري تجربههاي اثباتشده است؛
- برايان گرين (Brian Green) در بخش مديريت اطلاعات شركت بلوكراس بلوشيلدتنس مدير BI و حوزهي مديريت عملكرد بود؛
- تريسي هريس (Tracy Harris) در بخش تحليل كسبوكار شركت IBM محقق بهترين پروژههاي BI و رئيس كميتهي تعالي BI شركت IBM بود؛
- كي ون دوانتر (Kay van de Vanter) راهبر معماري BI در مركز BI شركت بوئينگ بود.
در سال ۲۰۱۰، جزوه رايگان «استراتژي هوشمندي كسبوكار» با عنوان كامل انگليسي «Business Intelligence Strategy: A Practical Guide for Achieving BI Excellence» منتشر شد و تمام اين افراد نقش مهمي در انتشار آن ايفا كردند. انتشارات نوين در ايران، اين جزوه رايگان را با ترجمهي روزبه افشاري و در ۱۵۷ صفحه به بازار عرضه كرد.
هم انديشي ها