معرفي جزوه رايگان «تغيير مسير؛ زنان، شغل و ميل به پيشرفت»
امروزه در ايالات متحدهي آمريكا و كشورهاي توسعهيافته، زنان آسودهتر از قبل هستند. در دنياي امروز، بر شانههاي زناني تكيه ميكنيم كه از نسلهاي قبلي ما هستند؛ زناني كه براي حقوق امروز ما بهسختي جنگيدهاند. زمانيكه زندگي خود را با زنان ديگر نقاط جهان مقايسه ميكنيم، خوشحالتر ميشويم؛ زيرا درحالحاضر نيز كشورهايي وجود دارند كه زنان را از حقوق شهروندي اوليهشان محروم ميكنند.
در سراسر دنيا، حدود ۴/۴ ميليون زن و دختر گرفتار تجارت جنسي ميشوند. در افغانستان و سودان، دختران تحصيلات اندكي دارند يا بيسواد هستند و با زنان مانند دارايي همسرانشان رفتار ميشود. همچنين زناني كه با تجاوز مواجه ميشوند، معمولا به اين دليل از خانهي خود طرد ميشوند كه براي خانوادهشان ننگ بهشمار ميروند. بعضي قربانيان تجاوز حتي به جرم «ضداخلاقيبودن» به زندان فرستاده ميشوند. درواقع، ميتوان گفت اگر در كشورهاي پيشرفتهاي زندگي كنيم، قرنها از رفتار غيراخلاقي با زنانِ اين كشورها پيشي گرفتهايم.
بااينهمه، دانستن اين مسئله كه وضعيت ميتوانست بدتر هم باشد، از تلاش ما براي بهترشدن جلوگيري نخواهد كرد. هنگاميكه فعالان حقوق زن در خيابانها تظاهرات ميكردند، در پي دنيايي بودند كه در آن، زنان و مردان كاملا برابر باشند. يك قرن بعد، با چشماني نيمهباز در پيِ اين رفتيم كه بر اين رؤيا بيشتر تمركز كنيم. شريل سندبرگ، نويسنده و فعال اجتماعي و از مديران ارشد فيسبوك، بهدليل فعاليتهايش در گوگل و فيسبوك، يكي از زنان موفق و تأثيرگذار در دنياي فناوري اطلاعات و ارتباطات و يكي از معماران عصر ديجيتال بهشمار ميآيد.
جزوه رايگان «تغيير مسير؛ زنان، شغل و ميل به پيشرفت» براي زناني نوشته شده است كه ميخواهند بخت خود را براي پيشرفت و دستيابي به اهدافشان افزايش دهند، چه در شغل و چه در زندگي شخصي. اين موضوع تمام زنان در تمام مراحل زندگي و كار را شامل ميشود؛ زناني كه تازه بهدنبال كار يا شاغل هستند و زناني كه بعد از مدتي وقفه خواهان برگشت به موقعيت شغليشان ميشوند. هدف ديگر شريل سندبرگ از نوشتن اين جزوه رايگان، مرداني است كه ميخواهند خواستهي زنان بهعنوان همكار، همسر، مادر يا دختر را درك كنند؛ درنتيجه، بتوانند در ساخت دنيايي برابر با آنها سهيم باشند.
معرفي جزوه رايگان «تغيير مسير؛ زنان، شغل و ميل به پيشرفت»
جزوه رايگان «تغيير مسير؛ زنان، شغل و ميل به پيشرفت» اثر شريل سندبرگ نويسنده و فعال اجتماعي و از مديران ارشد فيسبوك است. وي در اين جزوه رايگان اين سؤالهاي مهم را مطرح ميكند: «چرا زنان كمتر از مردان به مقامهاي عالي مديريتي ميرسند؟ چگونه ميتوان مرزهايي را درهم شكست كه از رسيدن زنان به درجات عالي مانع ميشوند؟ در ابتداي اين اثر، سندبرگ از دوران باردارياش نوشته است، از اينكه با تمام سختيهاي دوران بارداري و اضافهوزن شديد و نيشوكنايههاي همكارانش، همچنان به كارش ادامه داده و تسليم نشده است. درادامه، از تبعيض و خشونت عليه زنان و سوءاستفادههايي سخن گفته است كه در دنياي كار و تجارت اتفاق ميافتد؛ ازجمله حقوق كمتر از مردان و سوءاستفادههاي ابزاري و جنسي و دركنشدن توانايي زنان.
در جزوه رايگان «تغيير مسير؛ زنان، شغل و ميل به پيشرفت»، شريل سندبرگ با گفتن از زندگي خود و موانع پيشرفتش، از زنان ميخواهد تواناييهاي خود را باور كنند و گرفتار كليشههايي نشوند كه دربارهي آنها رواج دارد و با قدرت جلو بروند و شغل دلخواهشان را برگزينند. اين جزوه رايگان سرشار از جملات انگيزشي و راهكارهاي آموزنده براي بانواني است كه ميخواهند در شغل خود پيشرفت كنند و به آرزوهاي بزرگشان دست يابند.
بخشي از جزوه رايگان «تغيير مسير؛ زنان، شغل و ميل به پيشرفت»
تابستان ۲۰۰۴، اولين فرزندم را باردار شدم. در آن سال، مشغول پيادهسازي گروههاي عملياتي و فروش در شركت گوگل بودم. سه سال پيش وقتي شركت كارش را با صدها متخصص در ساختمان اداري قديمي شروع كرده بود، به آنها ملحق شده بودم. درست در سهماههي اول كاري من، گوگل به شركتي بزرگ با هزاران متخصص تبديل و به مجتمع ساختماني چندبلوكي منتقل شد. دوران بارداري چندان هم آسان نبود و حالت تهوع صبحگاهي در طول نُه ماه بارداري ادامه داشت. تقريبا هفتاد پوند اضافهوزن پيدا كرده بودم و پاهايم ورم كرده و شكل عجيبي به خود گرفته بودند. وقتي پاهايم را به ميزي تكيه ميدادم، ميتوانستم اين تغيير را بهوضوح ببينم؛ بهطوريكه حتي يكي از مهندسان بانفوذ شركت گوگل اعلام كرد «پروژهي وال» را با الهام از من نامگذاري كرده است.
در يكي از روزها بعد از گذراندن صبحي سخت، به ملاقات مشتري مهمي بايد ميرفتم. گوگل بهسرعت در حال رشد بود؛ بهگونهايكه پاركينگ آن به معضلي تبديل شده بود و آن روز تنها نقطهاي كه براي پارك پيدا كردم، خيلي دورازدسترس بود. بهسرعت در پاركينگ جلو رفتم و درواقع، سرعتم بيشتر از حد مجاز زني باردار بود. اين موضوع باعث شد حالت تهوع من بدتر شود و وقتي به جلسه رسيدم، دعا ميكردم تنها چيزي كه از دهانم خارج ميشود، كلمات مربوط به فروش باشد. آن شب، اين اشكالات را با همسرم، ديو، در ميان گذاشتم. در آن زمان، او در ياهو كار ميكرد. ديو گفت ياهو درمقابل هر ساختمان، پاركينگي براي زنان باردار در انديشه متخصصين گرفته است.
روز بعد، قدمزنان يا بهتر بگويم لنگانلنگان براي ملاقات با مؤسسان گوگل، لري پيج و سرگئي برين، وارد دفترشان شدم. اين دفتر درواقع اتاق بزرگي بود كه تجهيزات و وسايل ورزشي داشت. سرگئي در گوشهاي يوگا كار ميكرد و به اين مسئله اشاره كرد كه زودتر از اينها به پاركينگ مخصوص افراد باردار نياز داشتيم. سپس، نگاهي به من انداخت و فورا اين درخواست را قبول كرد؛ البته قبلا هيچوقت به اين كار فكر نكرده بود.
در جايگاه خودم بسيار شرمسار بودم از اينكه تا امروز و تا قبل از اينكه روي پاهاي ورمكردهام راه نرفته بودم، متوجه نشدم زنان باردار به پاركينگ مناسبي نياز دارند؛ بهطوريكه يكي از زنان ارشد گوگل گفت آيا مسئوليت خاصي براي درانديشه متخصصينگرفتن اين مسئله نداشتم؟ ولي مانند سرگئي، در اين موقعيت قرار نگرفته بودم. زنان باردار ديگر ممكن است با سكوت خود اين مسئله را تحمل كرده و در اين زمينه درخواستي نكرده باشند يا اعتمادبهنفس يا نفوذ لازم براي طلب خواستههايشان را نداشته باشند. در اين وضعيت، وجود زن حاملهاي مانند من در ردههاي عالي سازماني حتي اگر شبيه وال بهانديشه متخصصين برسد، شرايط را تغيير ميدهد.
در سال ۱۹۴۷، آنيتا سامرز، مادر يكي از استادان من، لري سامرزي، متخصص بخش اقتصادي يكي از شركتهاي بزرگ نفتي شد. هنگاميكه اين شغل را پذيرفت، رئيس جديدش به او گفت: «از داشتن فردي مانند شما بسيار خشنودم؛ زيرا تصور ميكنم با پرداخت حقوقي كمتر از مردان به همان توانايي دلخواه رسيدهام.» آن زن اين جمله را تعريف تلقي كرد؛ چون درواقع اين تعريف كه زني توانايي يكساني با مردي دارد، تعريف بزرگي برايش بهشمار ميرفت. البته براي او درخواست پاداش يكسان نيز غيرممكن بود.
حقيقت مسلم اين است كه مردان جهان را اداره ميكنند. از ۱۹۵ كشور مستقل در جهان، تنها ۱۷ كشور را زنان اداره ميكنند. زنان تنها ۲۰ درصد كرسيهاي مجلسها را در سراسر جهان دراختيار دارند. در ايالات متحدهي آمريكا كه در آن به آزادي و عدالت براي همه افتخار ميكنيم، تفكيك جنسيتي نقشهاي مديريتي وضعيت چندان بهتري ندارد. در اوايل دههي ۱۹۸۰، زنان ۵۰ درصد فارغالتحصيلان كالج در ايالات متحده را تشكيل ميدادند. از آن زمان بهبعد، زنان بهكُندي و بهندرت پيشرفت كردند و به درجههاي دانشگاهي رسيدند. سپس، مشاغل دفتري را گرفتند و وارد زمينههايي شدند كه قبلا مردان اداره ميكردند.
با وجود تمام اين دستاوردها، در دههي گذشته درصد حضور زنان در مقامهاي عالي سازمانهاي آمريكايي بهندرت افزايش يافته است؛ چراكه تنها ۲۱ درصد از ۵۰۰ مدير موفق جهان را زنان تشكيل ميدهند. زنان حدود ۱۴ درصد موقعيتهاي اجرايي و ۱۷ درصد از كرسيهاي هيئتمديره و ۱۸ درصد از مقامهاي كنگره را تشكيل ميدهند. اين شكاف براي زنان رنگينپوست عميقتر است؛ بهگونهاي كه كه تنها ۴ درصد از مشاغل سازماني مهم و ۳ درصد از كرسيهاي هيئتمديره و ۵ درصد از كرسيهاي كنگره را دراختيار دارند. درحاليكه زنان به سبقت از مردان در دستاوردهاي يادگيريي ادامه ميدهند، بازهم از پيشرفت واقعي در صنايع پيشرفته، محروم هستند. اين بدانمعني است كه هنگام تصميمگيري و انتخابهاي مهم كه بيشترين تأثير را بر جهان ميگذارند، صداي زنان بهشكل برابر شنيده نميشود.
اين پيشرفت هنگام رسيدن به مرحلهي تصميمگيري كُند ميشود. در سال ۱۹۷۰، مبلغ پرداختي به زنان آمريكايي بهازاي هر دلار پرداختي به مردان با سمَت معادل، ۵۹ سنت بود. تا سال ۲۰۱۰، زنان مبارزه و سخت كار كردند تا دستمزدشان بهازاي يك دلار دستمزد پرداختي به مردان، به ۷۷ سنت رسيد؛ بهطوريكه فعال حقوق زنان، مارلو توماس، در روز پرداخت برابر با كنايه گفت: «چهل سال تلاش و هجده سنت افزايش! ارزش يك بستهي دوازده تايي تخممرغ دَه برابر اين مقدار رشد كرده است».
رويدادهاي دلسردكنندهاي را از جايگاه رديف اول شاهد بودم. سال ۱۹۹۱، از كالج و سال ۱۹۹۵، از دانشكده كسبوكار فارغالتحصيل شدم. در هر سطح شغلي بعد از فارغالتحصيلي، همكاران من تركيب متعادلي از زنان و مردان بودند. مشاهده ميكردم مديران ارشد تقريبا همگي مرد بودند؛ ولي به اين فكر كردم اين مسئله بهدليل تبعيض تاريخي عليه زنان است. سقف شيشهاي مشهور تقريبا در هر صنعتي شكسته شده بود و به اين باور داشتم تنها گذر زمان ميتواند باعث شود همنسلان من به موقعيتهاي برابر مديريتي برسند. بااينحال با گذشت هر سال، تعداد كمتر و كمتري از متخصصان مرا زنان تشكيل ميدادند؛ حتي اغلب اوقات، من تنها زنِ حاضر در دفتر بودم.
اصطلاح سقف شيشهاي در سال ۱۹۸۶ در مجلهي والاستريت مطرح شد. منظور از سقف شيشهاي موانعي است كه زنان را از ارتقا به پستهاي مديريتي و رهبري باز ميدارد. همچنين، اين اصطلاح بيانگر نگرشها و تعصبهاي منفي است كه از صعود زنان به بالاتر از سطحي خاص در سلسلهمراتب سازماني جلوگيري ميكند. سقف شيشهاي يعني زنان بهسبب زنبودن از ارتقا به سطح عاليتر دور نگه داشته شدهاند.
تبديلشدن به زني تنها در بعضي موقعيتهاي دشوار نمود پيدا ميكرد. دو سال بعد از آنكه بهعنوان مدير اجرايي وارد فيسبوك شدم، سرپرست مالي گروه ناگهان از شركت رفت و لازم بود كه يك دورهي تأمين وجه را تكميل ميكردم. ازآنجاكه شغل قبلي من در بخش عملياتي بود، نه اقتصادي، فرايند افزايش سرمايه نيز برايم جديد و كمي ترسناك بود. در آن زمان، بههمراه تيمم براي برداشتن گامهاي اوليه براي تساوي حقوق سازمانهاي خصوصي به نيويورك رفتيم. اولين جلسهي ما در يكي از شركتهاي فيلمسازي با چشماندازي كامل از منهتن برگزار شد.
در اين جلسه، خلاصهاي از تجارتمان را ارائه و به چند سؤال جواب دادم. تا اين مرحله همهچيز خوب پيش رفت. سپس يكي از اعضا پيشنهاد داد چنددقيقهاي استراحت كنيم. از يكي از اعضاي ارشد خواستم تا سرويس بهداشتي زنانه را به من نشان بدهد. او ناگهان خيره به من نگاه كرد. سؤالم او را كاملا گيج كرده بود. پرسيدم: «شما از چه مدتي در اين دفتر كار ميكنيد؟» او پاسخ داد: «يك سال.» سپس پرسيدم: «آيا من تنها زني هستم كه در اين يك سال در اين قسمت مشغول به كار شدهام؟» او گفت: «بله و بهتر است بگويم شما تنها كسي هستيد كه به سرويس بهداشتي زنانه نياز دارد.»
دربارهي نويسنده و ناشر جزوه رايگان
شريل سندبرگ يكي از رهبران كسبوكار و فردي نوعدوست و مدير ارشد اجرايي فيسبوك است. او نويسندهي جزوه رايگانهاي پرفروشي مانند «تغيير مسير؛ زنان، شغل و ميل به پيشرفت» و «گزينهي ب» است. همچنين، وبسايت LeanIn.Org را براي حمايت از زنان در دستيايي به اهدافشان در زندگي راهاندازي كرده است. پيشازاين، سندبرگ معاون فروش الكترونيك در گوگل و رئيس دفتر وزارت خزانهداري ايالات متحده بود. او با دو فرزند خود در شمال كاليفرنيا زندگي ميكند.
شريل سندبرگ تمام درآمدش از اين جزوه رايگانها را به Leanin.org و OptionB.Org تقديم كرده است. اين طرح، طرحي ابتكاري غيرانتفاعي براي كمك به مردم بهمنظور ايجاد انعطافپذيري و رسيدن به معنا و مفهوم عميقتر در مواجهه با سختي است. سال ۲۰۱۳، جزوه رايگان «تغيير مسير؛ زنان، شغل و ميل به پيشرفت» با عنوان كامل انگليسي Lean In: Women, Work, and the Will to Lead منتشر شد. در ايران، نشر نوين اين جزوه رايگان را با ترجمهي مصطفي طرسكي و سارا ارجمند در ۲۱۴ صفحه چاپ و روانهي بازار نشر كرده است.
هم انديشي ها