داستان برند كورنينگ، از توليد شيشه لامپ حبابي تا فرمانروايي در صنعت فيبر نوري
كورنينگ (Corning Incorporated) شركت آمريكايي صنعت فناوري با بازار بينالمللي است كه در توليد مواد شيشهاي و سراميكي و تمامي مواد مرتبط، تخصص دارد. فناوريهاي مرتبط با اين مواد حساس همچون فناوريهاي اپتيك پيشرفته، خصوصا براي متخصصدهاي صنعتي و علمي، از حوزههاي اصلي فعاليت كورنينگ هستند.
محصولات كورنينگ در دستهي مصرفكننده شهرت زيادي دارند و اكثر متخصصان دنياي فناوري با شيشههاي برند گوريلا گلس اين شركت آشنا هستند. البته اين شركت در توليد محصولات مخصوص مصرفكنندهي ديگر همچون شيشههاي مخصوص آشپزي و موارد مشابه هم فعاليت داشت كه در سال ۱۹۹۸ كل آن زيرمجموعه را به شركت Borden فروخت و اكنون تنها هشت درصد از سهام شركت را در اختيار دارد.
كورنينگ امروز يكي از بزرگترين توليدكنندههاي شيشه در جهان بهشمار ميرود. آنها از سال ۲۰۰۷ و از همكاري با استيو جابز در توليد اولين موبايل آيفون، بهصورت رسمي وارد دنياي موبايلهاي هوشمند نيز شدند و امروز يكي از مهمترين توليدكنندههاي تجهيزات پايهاي صنعت محسوب ميشوند. شركت كورنينگ تأثير زيادي بر نوآوريهاي صنعت شيشه و همچنين فناوريهاي اپتيك در تاريخ داشت و در سابقهي فعاليت بيش از ۱/۵ قرني خود، جوايز و افتخارهاي متعددي نيز كسب كرده است. آنها تاكنون چهار بار موفق به دريافت مدال ملي آمريكا در حوزهي فناوري و نوآوري شدهاند.
ساختمان مركزي كورنينگ در نيويورك
تاريخچه تأسيس
داستان شركت كورنينگ به ميانهي قرن ۱۹ باز ميگردد. ايموري هوتون در سال ۱۸۵۱ سهام شركت Bay State Glass در كمبريج ماساجوست را خريد. او سه سال بعد، از دل همين شركت، شركت جديدي بهنام Union Glass Company of Somerville را راهاندازي كرد. دهههاي ابتدايي فعاليت هوتون، در توليد شيشه خلاصه ميشد و بهنوعي او و پسرانش درحال آزمايش بازار صنعت مدرن بودند. آنها شركت يونيون را فروختند و در سال ۱۸۶۴ شركت جديدي را در بروكلين نيويورك خريداري كردند. چهار سال بعد، كسبوكر شركت به شهر كورنينگ در شهرستان استيوبن نيويورك منتقل شد. درنتيجه نام شركت نيز به Corning Flint Glass Company تغيير كرد. دليل تغيير محل فعاليت شركت به كورنينگ و غرب نيويورك، دسترسي مناسب آن به مراكز حملونقل و همچنين تأمين آسانتر مواد اوليه همچون زغالسنگ و چوب بود.
ايموري هوتون جونيور، پسر موسس شركت كورنينگ، در سال ۱۸۷۵ بهعنوان مدير كل انتخاب شد. در آن سال، شركت كوچك آنها ديگر با تغيير نام به Corning Glass Works، به ابرشركت (Corporation) تبديل شد. دههي ۱۸۷۰ زمان اوجگيري فعاليت شركت كورنينگ و ورود رسمي آنها به دنياي فناوري بود. مديران در سال ۱۸۷۷ از دانشمندان دانشگاه كورنل تقاضا كردند تا در بهبود كيفيت لنزهاي اپتيكي توليدي، با آنها همكاري كنند.
شيشه لامپ حبابي، اولين محصول فناورانه كورنينگ
در سال ۱۸۷۹، رخداد مهم و سرنوشتسازي تاريخي براي شركت كورنينگ اتفاق افتاد. توماس اديسون از شركت تقاضا كرد تا توليد حباب براي لامپهاي حبابي او را در دست بگيرد. طراحي مهندسان كورنينگ مورد قبول جادوگر منلوپارك قرار گرفت و آنها بهطور رسمي وارد پيشرفتهترين صنعت فناوري در آن سالها شدند. در سالهاي پاياني قرن ۱۹، توليد شيشه براي لامپهاي حبابي هنوز با دست انجام ميشد و هر توليدكنندهي ماهر، روزانه تعداد قابلتوجهي حباب توليد ميكرد. چند سال بعد، كورنينگ روش جديدي براي توليد انبوه حبابها توسعه داد كه لامپهاي حبابي را نيز مقرونبهصرفهتر كرد.
شيشهي مقاوم در برابر تغيير دما براي فانوس راهنماي راهآهن
دوران مديريت ايموري هوتون جونيور در كورنينگ با دستاوردهاي مهمي همراه بود. او در سال ۱۹۰۸ يك آزمايشگاه تحقيقاتي در شركت راهاندازي كرد كه چهارمين مركز از نوع خود در ايالات متحده بود و تحت مديريت دكتر يوجين ساليوان اداره ميشد. شيشهي بوروسيليكات يكي از دستاوردهاي آزمايشگاه تحقيقاتي كورنينگ بود كه توانايي تحمل تغييرات شديد در دماي محيط را داشت. از محصولاتي كه بهكمك اين ماده ساخته شدند، ميتوان به فانوسهاي راهنمايي براي متخصصان راهآهن اشاره كرد كه ضد شكنندگي بودند و در سال ۱۹۱۲ به بازار راه يافتند.
دكتر يوجين ساليوان
از محصولات مهم و تاريخسازي كه با استفاده از شيشهي بوروسيليكات ساخته ميشد، ميتوان به شيشهي پيركس (Pyrex) اشاره كرد كه در سال ۱۹۱۵ به بازار آمد. اولين متخصصد شيشههاي مذكور، در تجهيزات آزمايشگاهي بود. كورنينگ پس از مدتي به ظرفيت پيركس براي استفاده در محصولات مخصوص مصرفكننده پي برد و جريان جديدي از كسبوكار را نشانه رفت.
كورنينگ در دهههاي ابتدايي هميشه توسط اعضاي خانوادهي هوتون اداره ميشد. ايموري هوتون جونيور در سال ۱۹۱۱ از مديريت كل شركت كتار رفت و آلانسون بي هوتون جايگزين او شد. آلانسون تا سال ۱۹۱۹ در سمت مديريت باقيماند. سپس آرتور اي هوتون جايگزين او شد كه تنها يك سال مديريت كل كورنينگ را برعهده گرفت.
اولين تبليغات براي شيشهي پيركس كورنينگ
جنگ جهاني اول
جنگهاي جهاني اول و دوم در تاريخ اكثر شركتهاي فناوري بهعنوان نقاط مهم تغيير روند توليد شركت شناخته ميشوند. كورنينگ كه در تا پيش از جنگ در توليد شيشههاي خاص و حرفهاي به زبانزد خاص و عام تبديل شده بود، در جنگ جهاني اول مجبور به توليد محصول براي پيمانكارهاي نظامي شد.
سالهاي پس از جنگ جهاني اول، زمان بازگشت به توليدات اصلي شركت و پيش رفتن در مسير توسعه بود. پس از جنگ، تقاضا براي محصولات كورنينگ، خصوصا حباب لامپهاي رشتهاي به اوج رسيد. مهندسان شركت موفق به راهاندازي ماشين توليد انبوه شدند كه در دقيقه، دو هزار حباب لامپ توليد ميكرد. سال ۱۹۲۶ و معرفي اين ماشين توليد انبوع، نقطهي مهم تاريخي براي كورنينگ بود تا سهم خود از بازار روبهرشد محصولات فناورانهي شيشهاي را بيشتر كند.
استويبن گلس (Steuben Glass) يكي از شركتهايي بود كه در دهههاي ابتدايي قرن بيستم از دل كورنينگ زاده شد. اين شركت در سال ۱۹۱۸ بهصورت رسمي به زيرمجموعهي كورنينگ پيوسته بود. آنها در توليد شيشههاي اپتيكي تخصص داشتند و محصولات قابلتوجهي به بازار عرضه كردند.
آرتور اي هوتون، نوهي بنيانگذار شركت كورنينگ در سال ۱۹۳۳ مديريت شركت استويبن را برعهده گرفت. او چشماندازي حرفهاي را براي اين زيرمجموعهي شركت كورنينگ در انديشه متخصصين داشت. آرتور معتقد بود استويبن تنها بايد با محصولات شيشهاي حرفهاي و مقاوم در بازار شناخته شود. بههمين دليل او بههمراه معاون ارشد خود، محصولاتي به ارزش حدود يك ميليون دلار را در انبار شركت استويبن خرد كردند تا فضا تنها به شيشههاي اپتيكي باكيفيت اختصاص يابد.
خط توليد انبوه شيشهي لامپ در كورنينگ
توسعه و ورود به بازارهاي جديد
از مديران كورنينگ در دههي ۱۹۲۰ ميتوان به الكساندر دي فالك و يوجين سي ساليوان اشاره كرد. در آن سالها كه ركود بزرگ اقتصادي، به تمامي حوزههاي كسبوكار ايالات متحده فشار وارد ميكرد، كورنينگ در مسير رشد و توسعه قرار گرفت. ايموري هوتون سنيور در سال ۱۹۳۰ مديريت شركت را برعده گرفت و نوآوريهاي فناورانه را بهعنوان نقطهي اصلي تمركز تعريف كرد. از محصولات مهم كورنينگ در آن سالها ميتوان به آينهي ۲۰۰ اينچي براي تلسكوپ Mount Palomar اشاره كرد كه در سال ۱۹۳۴ ساخته شد. آينهي مذكور، بزرگترين محصول شيشهي قالبگيري محسوب ميشد كه تا آن زمان ساخته شده بود.
دكتر جي فرانكلين هايد
كورنينگ در دههي ۱۹۳۰ مجموعهاي از محصولات نوآورانه و خاص را به بازار عرضه كرد. سيليكون، مادهي تاريخساز دنياي فناوري، در دههي ۱۹۳۰ وارد برنامههاي توسعهاي و توليدي كورنينگ شد. دكتر جي فرانكلين هايد، دانشمند شركت بود كه سيليكون را بهعنوان مادهاي مهندسيشده با ساختاري بين شيشه و پلاستيك معرفي كرد. درواقع دستاوردهاي او بود كه بعدها به شملگيري شركت داو كورنينگ انجاميد. هايد در سال ۲۰۰۰ به فهرست تالار افتخارهاي ايالات متحده وارد شد. در سال ۱۹۳۸، مواد عايقبندي الكتريكي در كورنينگ توليد شدند و شيشهي سيليكا ۹۶ درصد، دستاورد مهم ديگر بود كه در سال ۱۹۳۹ توليد شد.
بهربرداري از سيليكون و كشف كارايي و فناوريهاي مرتبط با اين مادهي تاريخساز در كورنينگ رخ داد
فرايندهاي توسعهاي كورنينگ در آستانهي دههي ۱۹۴۰، با همكاري با شركتهاي ديگر و راهاندازي شركتهاي جديد پيش ميرفت. شركت پيتسبورگ كورنينگ كورپوريشن، در سال ۱۹۳۷ موفق به توليد بلوكهاي شيشهاي منحصربهفرد براي توليد مواد كامپوزيتي شده بود. يك سال بعد، شركت Owens-Corning Fiberglass راهاندازي شد كه هنوز هم به فعاليت ادامه ميدهد. اونز-كورنينگ امروز از فعالان جدي صنعت فايبرگلاس و ديگر مواد كامپيوزيتي مسحوب ميشود. داو كورنينگ، شركت جديد ديگري بود كه با هدف توليد مواد سيليكوني در سال ۱۹۴۳ شروع به كار كرد.
از اولين محصولات محافظ لامپ كورنينگ با فيلتر زرد
دههي ۱۹۴۰ و بحبوحهي جنگ جهاني دوم، باز هم به رشد كورنينگ انجاميد. صنعت توليد شيشههاي اپتيكي رو به پيشرفت بوده و كورنينگ هم با ساختن لامپهاي خلأ براي دستگاههاي رادار، به جمع بازيگران بزرگ پيوسته بود. از محصولات مهم ديگر در جريان جنگ جهاني دوم ميتوان به لوازم و ظروف شيشهاي مقاوم براي نيروي دريايي ارتش ايالات متحده اشاره كرد. لولههاي شيشهاي دماسنج، شيشههاي نازك براي استفاده در تجهيزات الكترونيكي، شيشههاي حساس به نور و قالبگيري سانتريفيوژي براي توليد لامپ تصوير تلويزيون از دستاوردهاي مهم كورنينگ در دههي ۱۹۴۰ بودند.
ساختمان مركزي مديريت براي سازماندهي تيم مديريت در سال ۱۹۴۵ در كورنينگ تأسيس شد. گلن دبليو كول، در جريان جنگ جهاني دوم مديريت شركت را برعهده داشت و ويليام سي دكر از سال ۱۹۴۶ جايگزين او شد. ايموري هوتون سنيور، اولين رئيس هيئتمديره در تاريخ كورنينگ بود كه بر فعاليت مديران مذكور، نظارت ميكرد.
شيشهي مجهز به پوشش رسانا، محصول مهم كورنينگ در سال ۱۹۵۰ بود. دو سال بعد، شيشه سيليسي بهعنوان نوآوري جديد كورنينگ به صنعت فناوري معرفي شد. محصول نوآورانهي بعدي، شيشهي مخصوص لامپ تصوير براي تلويزيونهاي رنگ بود كه در سال ۱۹۵۳ ساخته شد. شيشه سراميكي پايروسرام (Pyroceram) يكي از نوآوريهاي مهم مهندسان كورنينگ در دههي ۱۹۵۰ بود كه ورود جديتر شركت را به محصولات شيشهاي مخصوص آشپزي رقم زد. درنتيجهي همين نوآوري مهندسان، در سال ۱۹۵۸ برند Corning Ware براي توليد و عرضهي محصولات مخصوص مصرفكننده در كورنينگ شكل گرفت.
ايموري هوتون جونيور، مدير بعدي از خانوادهي هوتون بود كه در سال ۱۹۶۱ بهعنوان مديركل شركت انتخاب شد. او در سال ۱۹۶۴ به سمت ريايت هيئتمديره رسيد و تا سال ۱۹۸۳ در آن سمت باقي ماند. هوتون جونيور درنهايت در سال ۱۹۸۳ به مجلس نمايندگان ايالات متحده راه يافت. در سالهايي كه او رياست هيئتمديره را برعهده داشت، آر لي واترمن و توماس سي مكآووي بهترتيب مدير كل كورنينگ بودند.
كورنينگ در اكثر رخدادهاي تاريخ فناوري كه ارتباطي با مواد شيشهاي داشتهاند، حضور داشته است. شركت در برنامهي فضايي ايالات متحده در دههي ۱۹۶۰ شراكت داشت و مواد محافظ شيشهاي را براي فضاپيماهاي آپولو توليد ميكرد. ساختارهاي سراميكي سلولي، ساختارهاي نازكي كه در مبدلهاي گرمايي گازي استفاده ميشوند، در سال ۱۹۶۱ در كورنينگ توليد شد. اين مواد سراميكي، استفادهي انبوهي در مبدلهاي كاتاليستي در خودروها دارند و در دههي ۱۹۷۰، شاهد اوجگيري استفاده از آنها بوديم.
تبليغ شيشههاي محافظ كورنينگ در ابتداي قرن بيستم
از دستاوردها و نوآوريهاي مهم كورنينگ در دههي ۱۹۶۰ ميتوان به شيشههاي تقويتشده بهكمك مواد شيميايي در سال ۱۹۶۴، شيشههاي فتوكروم (شيشههايي كه با قرار گرفتن در معرض نور، تيره ميشوند)، شيشههاي طرحدار، ماشينهاي برش شيشهي جديد در ابعاد گوناگون و فيبر نوري اشاره كرد. در خلال سالهاي دههي ۱۹۶۰، كورنينگ به فرمانرواي بي چون و چراي فناوري شيشه تبديل شده بود. فروش انواع محصولات و فناوريهاي شركت از حباب لامپ تا پنلها و محصولات مخصوص مصرفكننده، درآمد سهامداران كورنينگ را در دههي ۱۹۶۰ با افزايش قابلتوجهي روبهرو كرد.
بحرانهاي عملكردي و ورود جدي به صنعت فيبر نوري
با ورود به دههي ۱۹۷۰، اولين بحرانها به سمت كورنينگ هجوم آوردند. اگرچه شركت نوآوريهاي جديدي را به صنعت شيشه و دنياي فناوري معرفي كرده بود، اما درآمد سال به سال كمتر ميشد. يكسوم از محصولات كورنينگ، دستاورد نوآوري مهندسان بودند، اما درآمد اصلي شركت از محصولات قديمي و بالغي همچون حباب لامپ و شيشهي لامپ تصوير تلويزيون رنگي كسب ميشد كه به شركتهاي ديگر فروخته ميشدند. رقابت در اين محصولات در دههي ۱۹۷۰ به اوج رسيده بود و سهم كورنينگ از بازار، در مسير كاهشي قرار داشت. بهعنوان مثال در آن سالها واردات تلويزيونهاي ژاپني به ايالات متحده افزايش يافت و درنتيجه نياز به شيشههاي مخصوص تلويزيون شركت كورنينگ، كمتر شد.
يكي از بحرانهاي اصلي شركت كورنينگ در دههي ۱۹۷۰، از زيرمجموعهاي بهنام Signetics سرچشمه ميگرفت كه با هدف فعاليت جديتر در صنعت الكترونيك در سال ۱۹۶۲ خريداري شده بود. اين شركت در سال ۱۹۷۰ ضرر مالي ۶ ميليون دلاري را ثبت كرد. كورنينگ هيچگاه نتوانست در صنعت الكترونيك حضوري جدي داشته باشد و در سال ۱۹۷۵ زيرمجموعهي مذكور را واگذار كرد. از رخدادهاي خسارتبار ديگر ميتوان به طوفان اگنس در سال ۱۹۷۲ اشاره كرد كه مركز مديريت كورنينگ را بهنوعي از جهان خارج قطع كرد و خسارت ۲۰ ميليون دلاري بههمراه داشت.
كورنينگ از اولين شركتهايي بود كه تحقيقات روي فيبر نوري را شروع كرد
خسارتهاي مالي در دههي ۱۹۷۰ منجر به تغييرات ساختاري در كورنينگ شد. شركت براي حبرات خسارتهاي خود پنج مركز توليدي را تعطيل كرد. در جريان تغييرات جديد، توليد لامپ تصوير براي تلويزيونهاي سياه و سفيد و همچنين توليد زيروآلات شيشهاي كريسمس از فعاليتهاي كورنينگ حذف شد. تغييرات ساختاري، با تعديل نيرو نيز همراه بود و تعداد متخصصان كورنينگ در سرتاسر جهان در آن سالها از ۴۶ هزار به ۲۹ هزار نفر كاهش يافت. البته فرايندهاي تحقيق و توسعه با قدرت ادامه يافتند و پنج درصد از فروش شركت، به آن فرايندها اختصاص مييافت درحاليكه ميانگين هزينه براي تحقيق و توسعه در ايالات متحده، دو درصد بود.
فروش محصولات مخصوص مصرفكننده، در دههي ۱۹۸۰ با كاهش قابلتوجهي روبهرو شد. زيربرندهايي همچون Corning Ware, Pyrex و Corelle با كاهش فروش مواجه بودند. در سال ۱۹۸۳، كورنينگ بالاخره از صنعت قديمي و پردرآمد توليد حباب لامپ خارج شد. در همان سال، ساختار مديريتي شركت نيز به مديريت كل با همكاري چند نفر تغيير كرد. جيمز هوتون، در سال ۱۹۸۳ بهعنوان رئيس هيئتمديره فعال بود.
باوجود تمامي اشكالاتي كه كورنينگ در دهههاي آستانهي قرن ۲۱ تجربه ميكرد، فعاليت شركت در حوزهي فيبر نوري، اميد آيندهاي روشن را ميداد. درواقع دستاوردهاي كورنينگ در صنعت فيبر نوري، مثالي عالي از اشكالات و مزاياي فعاليت شركت براساس تحقيق و توسعه بود. كارهايي كه كورنينگ در صنعت فيبر نوري انجام داد، منجر به جايگزيني سيمهاي مسي در خطوط سنتي تلفن با كابلهاي مدرن فيبر نوري شد. فيبر نوري فناوري خاص و حرفهاي بود كه كاهش ابعاد كابلهاي اتصالي و افزايش سرعت انتقال سيگنال را بههمراه داشت.
يكي از چالشهاي توسعهي فيبر نوري، از دست رفتن شدت نور در طول كابل بود. كورنينگ در دههي ۱۹۶۰ تحقيقات جدي را روي فناوري شروع كرد و مهندسان در آن زمان به اين نتيجه رسيدند كه ۹۹ درصد از دست رفتن شدت در يك كيلومتر كابل، فاكتوري قابلقبول محسوب ميشود. درواقع آنها اعتقاد داشتند كه ميتوان شدت را پس از يك كيلومتر، مجددا تقويت كرد. دونالد كك، دانشمند تاريخساز تحقيقات كورنينگ روي فيبر نوري بود. او و همكارانش پس از چهار سال آزمايش و خطا بالاخره توانستند محصولي با توجيهپذيري بالا توليد كنند و درنهايت او در يادداشتهاي خود، دستاورد فيبر نوري را با عبارت مشهور «يافتم (Eureka)» ثبت كرد.
در زمانيكه كورنينگ فناوري توليد فيبر نوري را ابداع كرده بود، نياز زيادي در بازار وجود نداشت. شركتهاي صنعت تلفن ميگفتند زمانيكه نياز بازار بهاندازهي قابل قبول برسد، خودشان توليد كابلهاي فيبر نوري را انجام ميدهند. بههرحال اگرچه تقاضاي زيادي در بازار وجود نداشت، كورنينگ به توسعه و بهبود محصول خود ادامه داد و حتي پيش از عرضهي اولين نمونه به بازار، آن را با نمونهاي بهتر جايگزين كرده بود. تا سال ۱۹۷۲، محصولات كورنينگ بهحدي حرفهاي شده بودند كه كابلهاي فيبر نوري شركت توانايي انتقال سيگنال را تا ۲۰ كيلومتر و بدون نياز به تقويتكننده داشتند كه پنج برابر بيشتر از كابلهاي مسي مرسوم بود. درنهايت، كابلها به توانايي انتقال تا ۱۰۰ كيلومتر رسيدند و هزينهي توليد آنها نيز از چند دلار به ۱۲ سنت براي هر متر رسيد.
تصويري تبليغاتي از تحقيق و ساخت اولين نمونههاي فيبر نوري در كورنينگ
كورنينگ در واكنش به تقاضاي اوليهي پايين براي كابلهاي فيبر نوري، تصميم به شراكت با شركتهاي توليد كابل در اروپا گرفت. مديران اعتقاد داشتند اگر بتوان فروش كابل را از شركتهاي محلي صنعت تلفن شروع كرد، بهمرور شركتهاي انحصاري بزرگ صنعت نيز به استفاده از كابلها تمايل پيدا ميكنند. در همان زمان، كارخانهي اختصاصي توليد كابل كورنينگ هم در ايالات متحده شروع به كار كرد.
راهاندازي كارخانهي توليدي اختصاصي، مزاياي متعددي براي كورنينگ داشت. در ابتداي دههي ۱۹۸۰، تنظيمگري جديدي در صنعت مخابرات ايالات متحده صورت گرفت و وضعيت انحصاري تاحد زيادي از بين رفت. شركت تازهتأسيس MCI Communicaions Corporation يكي از اولين مشتريان كورنينگ شد كه ۱۰۰ هزار كيلومتر كابل فيبر نوري در سال ۱۹۸۲ سفارش داد. دو سال بعد، كورنينگ مجبور به سرمايهگذاري براي راهاندازي مراكز توليدي جديد شد و با هزينهاي ۸۷ ميليون دلاري، بزرگترين سرمايهگذاري تاريخ خود را انجام داد.
شركتهاي آمريكايي در دههي ۱۹۷۰ از فيبر نوري در تجهيزات خود استفاده ميكردند. كورنينگ كه پتنتهاي متعدد توليدي را براي اين فناوري ثبت كرده بود، تصميم به شكايت از شركتها گرفت. آنها ابتدا در سال ۱۹۷۶ شكايتي عليه ITT Corporation و مشتري بزرگ آنها يعني دولت ايالات متحده تنظيم كردند. پنج سال بعد و پس از درگيريهاي حقوقي متعدد، ITT و دولت به پرداخت جريمه رضايت دادند. در سالهاي بعد، شكايتهاي مشابهي از شركتهايي همون Valtec Industries و Sumitomo Electric Indutries در ژاپن تنظيم شد. هر دو شكايت مذكور، به نفع كورنينگ به پايان رسيد.
كورنينگ در سالهايي كه روي فناوري فيبر نوري متمركز شده بود، تحقيق و توسعه و ساخت تجهيزات شيشهاي آزمايشگاهي را هم با جديت دنبال ميكرد. آنها همچنين خدمات آزمايشگاهي را هم به خدمات اصلي شركت افزودند. براي توسعهي خدمات در حوزهي آزمايشگاهي، نياز به خريد شركتهاي جديد بود. MetPath از شركتهاي متخصص آزمايشهاي پزشكي در ايالات متحده در سال ۱۹۸۲ خريداري شد. شركت بعدي، Hazelton Laboratories بود كه در سال ۱۹۸۷ به كورنينگ پيوست و از شركتهاي مستقل بزرگ در خدمات آزمايش و تحقيقات بيولوژيكي و شيميايي بود. Enseco هم در سال ۱۹۸۹ خريداري شد كه خدمات آزمايشهاي محيطي ارائه ميكرد.
سالهاي پاياني قرن بيستم
كورنينگ در دههي ۱۹۸۰ وارد شراكتهاي جديد و متخصصدي متعددي شد. دوسوم از شراكتها با شركتهاي خارج از ايالات متحده انجام ميشد. بيش از نيمي از سودآوري شركت در سال ۱۹۸۷، حاصل همين شراكتها بود. يكي از زيرمجموعهها داو كورنينگ با ۱/۵ ميليارد دلار درآمد، بهاندازهي مجموع تمامي شركتهاي ديگر زيرمجموعه بزرگ بود. درنهايت همكاريهاي كورنينگ منجر به راهاندازي شركتهاي متعدد در اروپا و آسيا و استراليا شد كه محصولاتي همچون كابل فيبر نوري، شيشههاي مخصوص و شيشههاي آشپزخانهاي توليد ميكردند. شركتهاي جديد، بعدا بهمرور تا پايان دههي ۱۹۸۰ بهصورت كامل توسط كورنينگ خريداري شدند.
از همكاريهاي مهم كورنينگ در دهههاي پاياني قرن بيستم ميتوان به شركت PCO متخصص در صنعت الكترواپتيك اشاره كرد كه با سرمايهگذاري IBM فعاليت ميكرد. همكاري ديگر با شركتهاي Mitsubishi Heavy Industries و Mitsubishi Petrochemical اشاره كرد كه منجر به راهاندازي شركت Cormetech متخصص در صنعت كنترل آلودگي شد. همكاري ديگر با يك شركت هندي بود كه راهاندازي Samcor Glass را بههمراه داشت. كورنينگ در سال ۱۹۸۹ تمامي زيرمجموعههاي خود را در صنايع گوناگون منسجم كرد و به كورپوريشن تبديل شد. از آن زمان، كورنينگ بهنام Corning Incorporated شناخته ميشود.
دهههاي پاياني قرن بيستم با توسعهي بازارها و صنعت فعاليت در همكاري با شركتهاي ديگر همراه بود
كورنينگ در سالهاي فعاليت هميشه بهعنوان شركتي دانشمحور شناخته ميشد. آنها نهتنها توليد محصولات جديد و نوآورانه را هميشه در دستور كار خود داشتند، بهبود كيفيت محصولات توليدي و افزايش ظرفيت توليد هم از مأموريتهاي هميشگي مركز تحقيق و توسعه بود. بهعنوان مثال همين برنامهها باعث شد تا فرايند پوششدهي حرفهاي در فيبرهاي نوري شركت پياده شود و ايرادهاي توليدي آنها از ۸۰۰ مورد در يك ميليون در سال ۱۹۸۶ به صفر مورد در سال ۱۹۸۸ برسد.
نيروي سادهان كورينگ تا سال ۱۹۹۱ وارد برنامهي يادگيري جديدي شده بودند و پنج درصد از زمان كار خود را به يادگيري با حقوق اختصاص ميدادند. اگرچه در دهههاي پاياني قرن بيستم بسياري از شركتهاي آمريكايي مشغول رقابت شديد با ژاپنيها و شكست در حوزههاي متعدد بودند، كورنينگ توانست خود را بهعنوان شركتي پيشگام در دنياي فناوري حفظ كند و همچنين با قدرت به فرايندهاي توليدي هم ادامه دهد.
كورنينگ با ورود به دههي ۱۹۹۰ باوجود قرار گرفتن در ميان بزرگترين شركتهاي دنياي فناوري و شناخته شدن بهعنوان بزرگترين توليدكنندهي فيبر نوري در جهان، بايد با چالشهاي متعددي دستوپنجه نرم ميكرد. داو كورنينگ كه تا آن زمان زيرمجموعهي پولساز شركت بود، در سال ۱۹۹۲ با مجموعهاي از شكايتهاي حقوقي روبهرو شد. اين شركت، مواد سيليكوني براي ايمپلنتهاي جراحي زيبايي توليد ميكردو صدها زن در سراسر ايالات متحده معتقد بودند كه مواد مورد استفاده در ايمپلنتها براي سلامتي زيانبار هستند و كورنينگ دربارهي پيامد اين مواد، اطلاعرساني كافي انجام نداده است. شكايتهاي حقوقي از زيرمجموعهي داو كورنينگ، روي فعاليتهاي شركت مادر هم تأثير گذاشت و با خسارتهاي مالي همراه شد. درنهايت داو كورنينگ در سال ۱۹۹۵ اعلام ورشكستگي كرد.
ساخت عدسي عظيم كورنينگ براي تلسكوپ سوبارو
از دستاوردهاي مهم فناورانهي دههي ۱۹۹۰ ميتوان به ساختن شيشه براي آينهي تلسكوپ هابل در كورنينگ اشاره كرد. اين شيشه در سال ۱۹۷۰ طراحي شده بود، اما در سال ۱۹۹۰ معرفي شد. در سال ۱۹۹۷، شيشهاي مشابه براي آينهي تلسكوپ سوبارو طراحي شد كه شبيه به يك لنز طراحي شده و بود ۲۷ تن وزن داشت. البته ضخامت شيشهي مذكور، چند اينچ ببيشتر نبود و لقب بزرگترين شيشهي ساختهشده تا آن زمان را به خود اختصاص داد.
سالهاي پاياني قرن بيستم، با تغيير ساختار فعاليت كورنينگ همراه بود. هوتون در سال ۱۹۹۷ بازنشسته و راجر آكمن بهعنوان رئيس هيئتمديره جايگزين او شد. جان لوز هم مديريت كل شركت را برعهده گرفت و در اولين اقدام، جداسازي كسبوكارهاي متفرقه با درآمد نهچندان مناسب را در دستور كار قرار داد. در سال ۱۹۹۸، زيرمجموعهي محصولات مخصوص مصرفكننده كه تاريخچهاي عظيم در كورنينگ داشت، به شركت بوردن فروخته شد. اين زيرمجموعه توليد محصولاتي همچون برندهاي پيركس و كورل را برعهده داشت و CorningWare نيز بخشي از آن محسوب ميشد. تا آن زمان، زيرمجموعهي خدمات آزمايشگاهي نيز از كورنينگ جدا شده بود و نيمي از كسبوكارهاي غيرمرتبط با چشمانداز جديد هم در شرف جدايي بودند.
كورنينگ تصميم داشت تا در آستانهي قرن جديد، فعاليتهاي خود را روي ارتباطات، مواد پيشرفته و محصولات مرتبط با محيط زيست متمركز كند. در همين دوران، اقتصاد آسيا در معرض چالشهاي جدي قرار داشت. كورنينگ يكي از فروشندههاي اصلي فيبر نوري به شركتهاي مخابراتي آسيايي بود و در جريان بحرانهاي جديد، با كاهش جدي در درآمد روبهرو شد. برند آمريكايي براي حفظ بازار مجبور به كاهش ارزش فيبرهاي نوري خود شد و ۴۴ درصد كاهش درآمد را در نيمهي اول سال ۱۹۹۸ تجربه كرد.
كسبوكارهاي متفرقه و خصوصا محصولات مخصوص مصرفكننده بهمرور از كورنينگ حذف شدند
باوجود تمام چالشهاي مالي در آستانهي قرن ۲۱، آكرمن مديريتي حرفهاي را در شركتش در پيش گرفت. او تمركز بر فناوريهاي جديد و توسعهي محصولات نوآورانهي كنوني را در دستور كار قرار داد و به موفقيتهاي مهمي نيز دست يافت. كورنينگ در سال ۱۹۹۹ با خريد و ادغام شركتهاي جديد مرتبط با صنعت فعاليت، مسير رشد را با جديت دنبال ميكرد. يكي از شركتهايي كه در مسير توسعهي فعاليتهاي بينالمللي خريداري شد، كسبوكار كابلهاي مخابراتي شركت BICC بود. از خريدهاي ديگر ميتوان به Oak Industries و كسبوكار سختافزار و كابلهاي زيمنس اشاره كرد.
ورود كورنينگ به قرن ۲۱ با وضعيت مناسبي از لحاظ رتبه در بازار و درآمد همراه بود. آنها كه توليدكنندهي تجهيزات اصلي مخابراتي، پنلهاي نمايشگر و مواد پيشرفتهي صنعتي بودند، با افزايش تقاضا در همهي حوزهها روبهرو شدند. بههرحال قرن جديد زمان توسعهي هرچه بيشتر زيرساختهاي فناوري بود و تقاضا براي پهناي باند بيشتر و محصولات مجهز به نمايشگرخاي حرفهاي روزبهروز افزايش مييافت. بهعلاوه تنظيمگريهاي قانوني مرتبط با محيط زيست هم سختگيرانهتر شده بودند كه به فروش بهتر محصولات كورنينگ كمك ميكردند. در مجموع فروش كورنينگ در سال ۲۰۰۰ به ۷.۱ ميليارد دلار رسيد و رشد ۵۰ درصدي را نسبت به سال قبل تجربه كرد.
سالهاي اخير و وضعيت كنوني برند كورنينگ
صنعت داروسازي از صنايعي محسوب ميشود كه در سالهاي اخير از دستاورد مهندسان كورنينگ بهره برده است. كشف دارو در بسياري از فرايندها نياز به استفاده از فلئورسنت يا مواد پيياب راديواكتيو دارد كه قطبيت مثبت يا منفي اضافه در فرايند كشف ايجاد ميكنند. كورنينگ فناوري بدون نياز به پيياب خود را در سال ۲۰۰۶ بهنام Epic به صنعت معرفي كرد كه آزمايش تركيبهاي دارويي را براي متخصصان داروسازي تسهيل ميكند.
فناوري Epic كورنينگ
رخداد مهم تاريخي كورنينگ در قرن ۲۱، همكاري با اپل بود. استيو جابز در سال ۲۰۰۷ براي توليد اولين موبايل هوشمند خود به شركت هموطن مراجعه كرد تا از فناوريهاي پيشرفتهي آنها براي ساخت شيشهي نمايشگر اولين موبايل آيفون استفاده كند. شيشههاي كه كورنينگ براي آيفون طراحي كرد، بعدها بهنام برند گوريلا گلس شناخته شد كه امروزه در بسياري از موبايلهاي هوشمند موجود در بازار ديده ميشود. حتي شايعههاي اخير ادعا ميكنند كه كورنينگ درحال توسعهي شيشهي تاشدني براي استفاده در آيفونهاي تاشدني آتي است.
از دستاوردهاي مهم كورنينگ در حوزهي فيبر نوري ميتوان به محصولي بهنام ClearCurve اشاره كرد كه در سال ۲۰۰۷ معرفي شد و با استفاده از ساختار نانو، انحناي مضر موجود در ساختارهاي شبكهي FTTX را بهبود ميبخشد. برند آمريكايي در سال ۲۰۰۸ زيرمجموعهي باسابقهي خود يعني استويبن را بهخاطر عدم سودآوري در بيش از يك دهه، واگذار كرد. كورنينگ در سال ۲۰۱۱ اعلام كرد كه قصد توسعهي فعاليتهاي توليدي در آسيا دارد. آنها با همكاري شارپ، مجموعهي توليدي جديدي را در ساكاي اوزاكا ژاپن راهاندازي كردند.
از اولين تبليغات گوريلا گلس
توليد محصولات فيبر نوري كورنينگ اكنون در مراكز توليدي شركت در ويلمينگتون و كنكورد در كاروليناي شمالي مبدلهاي كاتاليستي، هنوز هم جزو محصولات مهم هدف كورنينگ محسوب ميشوند و برند آمريكايي، دستگاههاي كنترل انتشار سيليكون را براي آنها توليد ميكند. سرمايهگذاري براي توليد همين دستگاهها براي موتورهاي ديزلي هم در كورنينگ جريان دارد تا با موتورهاي آينده، هرچه بيشتر با تنظيمگريهاي قانوني آلودگي هوا در ايالات متحده و آمريكا هماهنگ شوند.
كورنينگ در سال ۲۰۰۸ دستاورد جديد خود مرتبط با صنعت نمايشگر را بهنام Gen 10 معرفي كرد. شيشهي جديد، دوران تازهاي را در پيشرفت ابعاد در تاريخ LCD نويد ميداد. اين شيشه، ۷۰ درصد سطح متخصصدي بيشتري نسبت به نسل قبلي يعني Gen 8 داشت. درنهايت شيشهي Gen 10 در ابعاد ۳،۱۳۰*۲،۸۸۰ ميليمتر توليد ميشد كه توانايي توليد ۲۸ پنل ۳۲ اينچي يا ۱۵ پنل ۴۲ اينچي را داشت.
شيشه توليد LCD موسوم به Gen 10
كورنينگ احتمالا روي نمونههايي از گوريلا گلس براي موبايلهاي تاشدني تحقيق ميكند
از محصولات اخير كورنينگ در حوزهي نمايشگر ميتوان به شيشهي موسوم به Lotus Glass اشاره كرد كه براي نمايشگرهاي OLED و LCD توليد ميشود و سازگاري بالايي با محيط زيست دارد. كورنينگ اكنون ۱۰ درصد از فروش خود را به فرايندهاي تحقيق و توسعه اختصاص ميدهد و يكي از مراكز اصلياش در مركز تحقيقاتي ساليوان در نيويورك قرار دارد. از فعاليتهاي تحقيقاتي اصلي ميتوان به ليزرهاي سبز، تجهيزات كاهش اثر جيوه، ميكرورآكتور، تجهيزات فتوولتائيك و استفادهي بهينه از سيليكون در شيشه اشاره كرد. كورنينگ همچنين زيرمجموعهاي بهنام Life Science دارد كه در فناوريهاي زيستي مانند سلولهاي بنيادي فعاليت ميكند.
كورنينگ در ستال ۲۰۱۰ حضور جدي در صنعت پزشكي و خصوصا سلولهاي بنيادي را شروع كرد. سلولهاي بنيادي عموما روي سطوح گرانارزشي رشد داده ميشوند كه بازدهي بالايي هم ندارند. كورنينگ با معرفي سطح آزمايشگاهي جديدي بهنام Synthemax، رشد و تجزيهي سلولهاي بنيادي را براي متخصصان تسهيل كرد.
شيشههاي كورنينگ، مخصوص آزمايش و كشت سلولهاي بنيادي
اپل در سال ۲۰۱۷، سرمايهگذاري ۲۰۰ ميليون دلاري در كورنينگ انجام داد. برخي شايعهها در سال ۲۰۱۹ ادعا كردند كه ۲۵۰ ميليون دلار سرمايهي ديگر ازسوي كوپرتينوييها به كورنينگ سرازير ميشود كه البته هيچيك از دو شركت آن را تأييد نكردند. بههرحال شايد اين سرمايهگذاري جديد، در مسير توليد همان شيشههاي تاشدني احتمالي براي آيفونهاي آتي باشد.
كورنينگ امروز خود را با پنج حوزهي فعاليت اصلي معرفي ميكند. ارتباط بر بستر فيبر نوري، اولين اولويت را در نگاه مديرات كورنينگ دارد. آنها كه از دههي ۱۹۷۰ از بازيگران جدي صنعت مذكور بودهاند، اكنون روي توسعهي فناوريها با هدف كاهش حداكثري هزينهي پيادهسازي شبكههاي فيبر نوري فعاليت ميكنند. كورنينگ تلاش ميكند تا شبكههاي فيبر نوري تا خانهي مصرفكنندهها با هزينهي مقرونبهصرفه توسعه پيدا كنند. از فعاليتهاي ديگر در اين حوزه ميتوان به فناوريهاي بيسيم و توسعهي تجهيزات براي ديتاسنترهاي عظيم اشاره كرد.
بخش ديگر تمركز فعاليتهاي كورنينگ، توسعهي شيشههاي مقاوم گوريلا گلس براي موبايلهاي هوشمند مصرفكنندهها است. كورنينگ خود را پيشگام فناوري شيشههاي مقاوم براي موبايلهاي هوشمند ميداند و تلاش ميكند تا در كنار طراحي جديد و بهبود مقاومت محصولات، ظرفيتهاي جديدي همچون واقعيت افزوده را نيز به متخصصدهاي محصول خود اضافه كند. حوزهي ديگر نيز نامرتبط با نمايشگرها نيست. كورنينگ هنوز فعاليتهايي جدي در توسعهي فناوريهاي مرتبط با نمايشگر دارد.
همانطور كه در تاريخچه خوانديد، فناوريهاي كنترل آلودگي هيشه بخش مهمي از دغدغهي مديران كورنينگ بودهاند. امروز هم شركت به فعاليت در اين حوزه ادامه ميدهد و حتي با توليد محصولات شيشهاي مخصوص خودرو و توسعهي فناوريهاي مرتبط، حضور خود را در صنعت حملونقل افزايش ميدهد. تجهيزات آزمايشگاهي نيز بخش ديگري از حوزهي تمركز امروز كورنينگ محسوب ميشود. برند آمريكايي امروز فعاليتهايي جدي در توسعهي تجهيزات آزمايشگاهي و همچنين بستهبندي دارو دارد.
وندل پي ويكس اكنون بهعنوان مديرعامل و رئيس هيئتمديرهي كورنينگ فعاليت ميكند. آخرين آمارها، تعداد متخصصان شركت را در سرتاسر جهان، ۵۱،۵۰۰ نفر عنوان ميكنند. كورنينگ در گزارش مالي سال ۲۰۱۸، مجموع درآمد خود را ۱۱/۴ ميليارد دلار بيان كرد. اين شركت از سالها پيش در ميان برترين شركتهاي فهرست فورچن ۵۰۰ قرار دارد.
هم انديشي ها