افزايش تقاضاي مس در صنايع انرژي پاك، ميتواند براي محيط زيست فاجعهبار باشد
همانطور كه به سمت انتشار كربن صفر پيش ميرويم، به مقادير عظيمي از مس نياز خواهيم داشت. مس براي پنلهاي خورشيدي، توربينهاي بادي، وسايل نقليهي الكتريكي و ذخيره باتري حياتي است و متأسفانه به وضعيتي نزديك ميشويم كه در آن تقاضا بيش از عرضه است. تحليلگران بازار برآورد ميكنند كه اگر معدنهاي جديدي ساخته نشود، كمبود سالانهي مس تا سال ۲۰۳۰ ميتواند به ۱۰ ميليون تن برسد. اين بدان معنا است كه ارزشها افزايش پيدا خواهد كرد و به معدنچيان انگيزهاي براي آوردن معادن مس جديد به بازار خواهد داد. اشكالات معادن جديد بيسابقه خواهد بود؛ اگر معدنكاري بهطور متفاوتي انجام نشود، عجله براي رساندن اين پروژهها به مرحلهي توليد ميتواند تأثير فاجعهبار و غير قابل قبولي براي مردم محلي و محيط زيست داشته باشد.
دوران طلايي مس
تا همين اواخر، بازار مس راكد بود. ارزشها پايين بودند و محيط خوبي براي توليدكنندگان نبود؛ اما اكنون بازار در مسير حركت است. به علت افزايش تقاضا براي مس و ديگر مواد معدني مورد نياز براي انتقال به انرژيهاي پاك، پيشبيني ميشود كه عصري طلايي پيش روي اكتشاف مواد معدني باشد.
مس بهعنوان عايق كارآمد، براي بسياري از سيستمهاي انرژي تجديدپذير از جمله انرژي خورشيدي و باد مورد نياز است
در تاريخ ۱۲ و ۱۳ آوريل، توليدكنندگان اصلي مس از جمله بياچپي، ريو تينتو و انگلو امريكن در كنفرانس جهاني مس كه بهطور مجازي برگزار ميشود، گرد هم خواهند آمد؛ اما در مواجهه با تقاضاي جهاني بالا، مهم است كه اين شركتهاي بزرگ از چالشهاي پايداري مس چشمپوشي نكنند.
چهار چالش مهم پايداري
چهار چالش عمده وجود دارد كه صنعت معدن همگام با رونق گرفتن مس با آن روبهرو ميشود. نحوهي غلبه بر اين چالشها تعيين ميكند كه در انتقال انرژي چه كسي برنده و چه كسي بازنده خواهد بود.
۱- ذخاير مس كشفنشده در مكانهاي دورافتاده و سخت قرار دارد
ذخاير مس كشفنشده اغلب در مناطقي مانند ارتفاعات آند، شمالگان و اعماق دريا يافت ميشود. چالشهاي اجتماعي، زيستمحيطي و متخصص پروژهها در اين مناطق بيشتر از قبل خواهد بود.
۲- بسياري از پروژههاي پيشنهادي با مخالفت عمومي مواجه هستند
اين موارد شامل پروژههاي بزرگي مانند Resolution Copper در آمريكا، Pebble در كانادا، Tampakan در فيليپين و Frieda River در پاپوآ گينه نو است. مخالفتهاي عمومي با اين پروژهها و پروژههاي بزرگ ديگر مس به اين معنا است كه آنها قبل از اينكه اجازهي پيشرفت بگيرند، با كشمكشهاي قانوني دشواري مواجه خواهند شد.
بخشي از پروژهي مبادله زمين Resolution Copper Mining در آريزونا با مخالف گروهي از آپاچيها روبهرو شد كه در ژانويه ۲۰۲۱ از دولت آمريكا شكايت كردند
۳- پيشبيني ميشود معادن مس آينده كم عيارتر و عميقتر باشند
عيار (Grade) سنجهاي است كه نشان ميدهد در سنگ حاوي مواد معدني، چقدر از آن فلز باارزش وجود دارد. هرچه عيار سنگها پايينتر باشد، معادن مس جديد حجم بيشتري از باطلهها (سنگي و غير سنگي) و عناصر خطرناكي مانند آرسنيك توليد ميكنند. باطلههاي غير سنگي بقاياي حاصل از معدنكاري و فرآوري مواد معدني است و از سنگهاي بسيار ريز، مواد شيميايي و آب تشكيل ميشود. اگر تقاضاي پيشبينيشده درست از آب درآيد، جهان در فاصلهي سالهاي ۲۰۰۰ تا ۲۰۵۰، نسبت به كل قرن پيش از آن، بيش از ۹ برابر باطلهي مس توليد خواهد كرد. اين در حالي است كه اين صنعت از انديشه متخصصين مديريت ضايعات خطرناك خود شهرت خوبي ندارد.
۴. معادن جديد مس احتمالا در مناطقي واقع شدهاند كه از انديشه متخصصين سياسي و اكولوژيكي حساس هستند
در پژوهش منتشرشده در سال ۲۰۱۹، پژوهشگران دريافتند كه ۶۵ درصد از سنگهاي معدني حاوي مس كه هنوز استخراج نشدهاند، در مناطقي قرار دارند كه با خطر آب مواجه هستند: آب خيلي كم به اين معنا است كه معدنكاران براي آب با ديگر مصرفكنندههاي آب محلي رقابت خواهند كرد و آب زياد به اين معنا است كه مهار ضايعات ممكن است دشوار باشد. تقريبا نيمي (۴۷ درصد) از اين سنگهاي معدني در داخل يا نزديك زمينهاي مردم بومي قرار دارد و ۶۴ درصد نزديك مناطقي واقع شده است كه از انديشه متخصصين حفاظت از تنوع زيستي حياتي است. ۵۰ درصد نيز در كشورهايي مانند كنگو قرار دارد كه از انديشه متخصصين سياسي و اجتماعي در وضعيت شكنندهاي قرار دارند.
افزايش ارزش اشكالات اصلي را حل نخواهد كرد
در گذشته، صنعت معدن بر افزايش ارزشها براي حل اشكال كمبود عرضه متكي بوده است. ارزش بالاتر فلزات به شركتها سرمايهي مالي مورد نياز براي كار در مكانهاي دشوار و سرمايهگذاري روي فناوريهاي معدنكاري جديد را ميدهد. مقداري از اين سرمايه از پيشرفتهاي مرتبط با پايداري مانند بازيافت و كاهش در مصرف آب و انرژي حمايت خواهد كرد؛ اما بسياري از چالشهاي پايداري كه به آنها اشاره كرديم، نسبت به ارزش حساس نيستند. شركتهاي معدن كاري نميتوانند هزينهي از دست رفتن تنوع زيستي، فقر شديد و خطر فساد را بپردازند.
اگر قبل از رونق مس به اين چالشهاي بزرگ پرداخته نشود، اين اثرات ميراث آيندهي معدنكاري خواهد بود و مشخص نخواهد بود كه مسئوليت آنها با كيست. اين امر به تأثيرات ويرانگري كه اكنون معادن موجود موجب آن شدهاند، ميافزايد. يك نمونهي معروف معدن پانگونا در جزيره بوگنويل (در پاپوآ گينهنو) است كه موجب آسيبهاي زيستمحيطي شديدي شد و جنگي داخلي را آغاز كرد.
معدن مس پانگونا در بوگنويل موجب آغاز جنگ داخلي شد كه يك دهه طول كشيد
علاوه بر اين، تشديد اثرات اجتماعي و زيستمحيطي معادن مس ميتواند عرضهي بلندمدت مس را به خطر بيندازد. اگر مخالفتها رشد كند و عرضه متوقف شود، انتقال به انرژي پاك نيز دشوار ميشود.
گزينههاي موجود
همانطور كه تقاضا براي مس بهشدت رشد ميكند، در چندراهي قرار ميگيريم. يكي از گزينهها اين است كه از معدنكاري گسترده مس و انتقال انرژي پاك به خاطر رسيدن به آيندهي بهتر سياره حمايت كنيم. معدنچيان بيشترين تلاش خود را براي به حداقل رساندن اثرات انجام خواهد داد؛ اما ميپذيريم كه آسيبهاي جانبي براي جوامع محلي وجود خواهد داشت. اين وضعيت از «آسيب صفر به مردم و محيط» كه بزرگترين شركتهاي جهان اخيرا درزمينهي مديريت پسماندها به آن متعهد شدند، بسيار فاصله دارد.
گزينه دوم اين است كه بر اين مسئله پافشاري كرد كه معدنچيان براي اجتناب از آسيب كل فرصتها را از دست بدهد. بر اين اساس، قرباني كردن منافع مردم محلي به خاطر منافع بهتر مسئولانه نيست، زيرا با مفاهيم برابري و عدالتي كه اساس توافقنامه پاريس است، سازگار نيست.
رويكرد دوم به پيشرفتهاي قابل توجهي در مديريت تأثيرات اجتماعي و محيطي معدنكاري مس نياز دارد. اين انديشه متخصصينات همچنين به معناي كاهش تقاضاي جهاني براي مس، پيدا كردن جايگزينها و انتخابهاي سخت در اين مورد است كه اگر خطرات براي مردم محلي و محيط خيلي بالا باشد، معادن در آن منطقه ايجاد نشود. انجام اين كار به بازسازي گستردهي عملكرد بازارهاي كالاهاي جهاني نياز دارد.
ممكن است هنوز راه حلي نداشته باشيم؛ اما همانطور كه جهان براي كنفرانس تغييرات اقليمي امسال آماده ميشود، بايد اين سؤال را مطرح كنيم كه در مباحثه انتقال به انرژيهاي پاك به هر ارزشي، بهدنبال كدام عدالت و براي چه كساني هستيم.
هم انديشي ها