نگاهي به مهم‌ترين رويدادهاي باستان‌شناسي در سال ۲۰۲۰

چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۰
مطالعه 29 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
با وجود همه‌گيري جهاني كرونا و توقف بسياري از پروژه‌هاي تحقيقاتي از جمله حفاري‌ها و اكتشافات باستان‌شناسي، در سال ۲۰۲۰ شاهد كشف‌هاي فراواني بوديم.
تبليغات

باستان‌شناسي نزديك‌ترين چيزي است كه به ماشين زمان داريم. البته باستان‌شناسان به ‌جاي استفاده از خازن‌ها و مدارهاي الكترونيكي پيشرفته‌ به سبك فيلم سينمايي «بازگشت به آينده»، به فناوري‌هايي مانند رادار نفوذ به زمين، ميكروسكوپ الكتروني روبشي، توالي‌يابي دي‌ان‌اي و البته همان ادوات آشناي قديمي باستان‌شناسي يعني بيل و كلنگ و بُرس و چوب بامبو متكي هستند. كار اين دانشمندان با مجهز بودن به ابزارها و تكنيك‌هاي مناسب، به ما امكان مي‌دهد گذشته را بازسازي كنيم و همه‌چيز را چنانچه در گذشته بوده‌اند پيش چشم خود مجسم كنيم.

سال‌ها بعد، وقتي كه صحبت از سال ۲۰۲۰ به ميان بيايد، اولين نكته‌اي كه از اين سال منحوس به ذهن خطور مي‌كند قطعا باستان‌شناسي نيست؛ ولي بدين معنا نيست كه سال خوبي در اين رشته علمي پشت سر نگذاشته‌ايم. در سال ۲۰۲۰ شاهد اكتشافات باستان‌شناسي مهم در رشته‌ها، دوره‌هاي تاريخي، مكان‌ها و فرهنگ‌هاي بسيار متنوعي بوديم. برخي از اين كشف‌ها از سال‌ها پيش انجام گرفته بودند و تنها در سال ۲۰۲۰ بود كه كاملا مستندسازي مي‌شدند و ديگر اكتشافاتي هم بودند كه هم‌زمان جزئياتشان اعلام شد.

در فهرستي كه تقديم شما خوانندگان عزيز مي‌كنيم، از دوباره‌گويي كشفياتي كه قبلا مفصل به آن پرداخته بوده‌ايم صرف‌ انديشه متخصصين كرده‌ايم؛ كشف‌هايي همچون «فولاد هزار ساله در ايران» و «نقاشي‌هاي سنگي در آمازون». دسته‌اي ديگر از كشف‌ها بودند كه با وجود اهميت به اين فهرست راه نيافتند؛ كشف‌هايي همچون «آرامگاه رومولس (بنيانگذار افسانه‌اي شهر روم باستان)» و «خطوط جديد نازكا» كه براي آن دو دليل داشتيم: حجيم نشدن زياده از حد مطلب و داشتن آن جذابيتي كه باعث شود خواننده مطلبي چنين پُرحجم را بخواند. البته سعي كرديم رويدادهايي را برگزينيم كه آن ته‌مايه‌هاي تاريك و مملو از وقايع هولناك و پرخون و خشونت را در خود داشته باشد كه به حال‌وهواي سال ۲۰۲۰ نزديك‌تر باشد!

به هر روي، با مهم‌ترين رويدادهاي باستان‌شناسي سال ۲۰۲۰ همراه شما هستيم:

پرده‌اي تازه از نمايش هولناك وزوو

مرجع متخصصين ايران پرده‌اي تازه از نمايش هولناك وزوو

«ابر جوشان آتشفشان، آتشي پرتاب مي‌كرد كه به رعد و برق مي‌مانست. آب ساحل خشكيده و ماهي‌هاي نيمه‌جان را در خشكي برجاي گذاشته بود. موجي از آوار روي زمين مي‌غلتيد و همچون سيل پخش مي‌شد. صداي شيون كساني كه مي‌خواستند از مهلكه برگريزند اصلا تاب‌آوردني نبود. بسياري به خدايان متوسل شده بودند و عاجزانه كمك مي‌خواستند. ولي سخت در مخيله گنجيدني بود كه خداياني باقي نماندند و جهان حتي بيش از اين دارد در تاريكي ابدي فرومي‌غلتد.»

اين شرح پليني كوچك (سياست‌مدار، قاضي و نويسنده) از فوران فاجعه‌آميز كوه وزوو در سال ۷۹ م بود كه موجب كشته شدن هزاران نفر در شهرهاي حاشيه‌ي خليج ناپل از جمله پمپئي و هركولانيوم شد. اسكلت‌هاي مدفون در خاكستر اين قربانيان همان‌طور دست‌نخورده ماند و قرن‌ها بعد پيدا شد تا نمايش ترسناكي كه حدود ۲ هزار سال قبل به وقوع پيوسته بود، تا عصر حاضر ادامه داشته باشد. در مورد چگونگي مرگ هولناك قربانيان فوران آتشفشان وزوو فرضيه‌هاي زيادي مطرح شده است. براساس آخرين فرضيه‌اي كه محققان در سال ۲۰۲۰ مطرح كردند، ظاهرا چنانچه قبلا تصور مي‌شد، گوشت قربانيان بخار نشده و با جريان شديدا جديد گاز و مواد آتشفشاني به خاكستر بدل نشده است.

مرجع متخصصين ايران آتشفشان وزوو

به گزارش واشنگتن ‌پست، تيمي از محققان انگلستاني و ايتاليايي در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند كه قربانيان فوران آتشفشان وزوو، به احتمال زياد پخته يا بر اثر استنشاق گاز سَمي خفه شدند. آتشفشان چينه‌اي وزوو، در سال ۷۹ م مسبب يكي از مشهورترين فاجعه‌هاي آتشفشاني در جهان بود كه طي آن، شهرهاي باستاني مشهوري همچون هركولانيوم، پُمپئي، اوپلونتيس و استابيا كاملا نابود شدند. شهر هركولانيوم در دامنه‌ي وزوو بين كوه و خليج ناپل قرار داشت. در حين فوران، ساكنان به ساحل گريختند و به دوازده بناي طاقي پناه بردند كه به آن‌ها «خانه قايقي» گفته مي‌شد. در همين خانه‌هاي قايقي است كه طي دهه‌هاي ۱۹۸۰ تا اوايل ۲۰۰۰، بقاياي اسكلت‌هاي ۳۴۰ نفر پيدا شد.

ستون دود و خاكستر آتشفشان، روز را به شب بدل كرده بود

مردم هراسان با نااميدي وارد خانه‌هاي قايقي شده بودند. بيشترشان زنان، كودكان و نوزاداني از خويشان يكديگر، همراه ‌با سگ‌ها و گوسفندان خود بودند. خيلي از اجساد وقتي پيدا شدند، روي هم تلنبار شده بودند. بيشتر كساني كه در ساحل جان دادند، مردان و جوانان بودند. پليني كوچك كه در آن روزگار نوجواني اشراف‌زاده بود، در فاصله ۲۴ كيلومتري كوه وزوو در خليج مِسنيوم زندگي مي‌كرد. او در نامه‌اي كه سال‌ها بعد به تاسيتوس (مورخ مشهور رومي) نوشت، به‌خوبي وحشت مردم را هنگام فرار از مهلكه شرح داد. او در نامه خود نوشت: «برخي والدين خود، ديگران فرزندان يا همسران خود را صدا مي‌كردند و سعي داشتند آنان را از روي صدايشان تشخيص دهند.» آن سوي خليج در شهر استابيا (۸ كيلومتري جنوب آتشفشان) هوا از گوگرد انباشته بود و مردم بالش و متكاهاي خود را به سر بسته بودند تا خود را از گزند خاكستر آتشفشاني مصون بدارند. عموي پليني كوچك، (نويسنده، مورخ، طبيعي‌دان و فرمانده نيروي دريايي روم) معروف به پليني بزرگ، از مِسنيوم براي نجات مردم به آنجا شتافت. (شرح مرگ پليني بزرگ را در اين مطلب بخوانيد) ولي او در ساحل از پا افتاد و زير دود و خاكستر آتشفشاني جان خود را از دست داد. صحنه در هركولانيوم (حدود ۵ كيلومتري غرب آتشفشان) از اين وحشتناك‌تر بود.

مرجع متخصصين ايران پرده‌اي تازه از نمايش هولناك وزوو

دانشمندان براي روشن ساختن نحوه‌ي مرگ قربانيان آن فاجعه‌ي هولناك، استخوان‌ها را مطالعه كردند. انديشه متخصصينيه‌هاي قبلي حاكي از آن است كه دماي بسيار زياد مواد آتشفشاني جديدي كه از كوه سرازير مي‌شدند، گوشت قربانيان را بخار و به خاكستر تبديل كرده است. ولي تحقيقات اندكي در مورد تأثير فوران‌هاي آتشفشاني بر بدن انسان انجام گرفته بود و از اين جهت، انجام تحقيقات دقيق‌تر ضرورت داشت. محققان نمونه‌هايي از دنده‌هاي ۱۵۲ نفر از قربانياني كه اجسادشان در خانه‌هاي قايقي پيدا شده بود مطالعه كردند و دريافتند كه بخش داخلي استخوان‌ها چنان نيست كه نشان دهد فرد بر اثر مواجهه با گرماي شديد فورا جان داده باشد. بلكه قربانياني كه در ميان طاق‌هاي سنگي خانه‌هاي قايقي پناه گرفته بودند، ممكن است بر اثر خفگي ناشي از بخارات سَمي، دچار مرگي طولاني‌ و زجرآور شده باشند.

در حيني كه آتشفشان وزوو، هركولانيوم، پمپئي و استابيا را در آن سوي خليج ناپل زير خروارها خاكستر و آوار مدفون مي‌كرد، پليني كوچك از تاريكي كه ستون‌هاي آتشفشان مي‌گستراند چنين ياد كرده است: «تاريكي [چنان نبود كه] شب بي‌ماه يا ابري باشد؛ بلكه گويي چراغ را در اتاق خاموش كرده باشند.» در اين حين همچنان خاكستر آتشفشاني مانند باران روي زمين مي‌ريخت. پليني درادامه نوشت: «ما گاهي بلند مي‌شديم و خاكسترها را [از روي تن و لباس خود] مي‌تَكانديم؛ در غير اين صورت بايد زير بارِ خاكسترها مدفون و خُرد مي‌شديم. سرانجام تاريكي رقيق‌تر و به‌صورت دود يا ابر پراكنده شد.»

 او بعدها به تاسيتوس نوشته بود: «پس از آن روز از راه رسيد و آفتاب سر زد؛ ولي چنانكه خورشيدگرفتي شده باشد، [آفتاب] نور زرد كم رَمقي مي‌پراكند. ما از ديدن اينكه همه‌چيز تغيير كرده و همچون توده‌هاي برف در خاكستر فرو رفته است به وحشت افتاديم. به مسنيوم بازگشتيم و در آنجا حوايج طبيعي خود را برآورديم و سپس شبي پر اضطراب بين اميد و ترس سپري كرديم.»

كشف بنايي از استخوان ماموت بازمانده از عصر يخبندان

مرجع متخصصين ايران كشف بنايي از استخوان ماموت بازمانده از عصر يخبندان

باستان‌شناسان موفق به كشف يك نمونه‌ي عجيب از سازه‌هاي عصر يخبندان در جنگل‌هاي اِستِپي روسيه شدند. به گزارش مجله اسميتسونيان، اين سازه‌ي عظيمِ مُدور با استخوان‌هاي دست كم ۶۰ ماموت پشمي ساخته شده است. ولي دليل اينكه چرا اقوام شكارچي‌گردآوري كه ۲۵ هزار سال مي‌زيستند دست به ساخت چنين بنايي با قطر ۱۲ متر زدند، همچنان مبهم است. ازآنجاكه ساخت چنين بنايي وقت و انرژي زيادي طلب مي‌كرده، قطعا براي مردمان سازنده‌اش اهميت داشته است. اين كشف در محوطه‌‌اي مهم از دوران پارينه‌سنگي به نام كوستيونكي، در حوالي رود دُن روسيه انجام گرفت. سازندگان اين بناي باستاني سرنخ‌هايي به ‌جاي گذاشته‌اند؛ از جمله بقاياي آتش و همينطور غذاهايي كه خورده بودند. همچنين چندين چاله حاوي استخوان‌ ماموت بيرون از دايره‌ استخوان‌ها پيدا شد كه ممكن است به‌عنوان انبار غذا مورد استفاده قرار گرفته باشد. با توجه به اينكه ماموت حاوي مقادير زيادي گوشت بوده، امكان اينكه محلي براي انبار كردن گوشتش وجود داشته بسيار است. در همين حال، متخصصد آئيني مناسكي اين بنا هم وجود دارد.

مرجع متخصصين ايران كشف بنايي از استخوان ماموت بازمانده از عصر يخبندان2

بناهاي ساخته‌شده از استخوان ماموت قبلا هم كشف شده بودند، از جمله بناهايي در شرق اروپا، ولي سازه‌هاي قبلي مقياس بسيار كوچك‌تري داشتند. محققان به‌طور كلي به اين بناهاي باستاني «خانه‌ي ماموتي» مي‌گويند كه تصور مي‌شود به سازندگانشان امكان بقا در سرماي طاقت‌فرساي آخرين عصر يخبندان داده باشد. در بناي جديد، شواهد اندكي وجود دارد كه نشان دهد كساني در آن زندگي كرده باشند. در خانه‌هاي ماموتي كوچك‌تر همواره اجاق‌هايي وجود داشت و استخوان‌هايي حيوانات خورده‌شده از جمله گوزن، اسب و روباه در آن يافت مي‌شد؛ ولي در بناي ماموتي اخير اصلا خبري از استخوان‌هاي چنين حيواناتي نيست. در همين حال، در خانه ماموتي كوستيونكي، تكه‌هاي زغال پيدا شده است كه نشان مي‌دهد سازندگان اين بنا براي گرم كردن خود تنها به سوزاندن استخوان اكتفا نمي‌كردند. سؤال اينجا است اگر كسي در داخل اين خانه‌ها زندگي نمي‌كرده، پس چرا در آن آتش روشن كرده‌اند؟

مرجع متخصصين ايران كشف بنايي از استخوان ماموت بازمانده از عصر يخبندان

آتش در گذشته مي‌توانس به‌عنوان ابزار عمل كند. آتش مي‌توانست گرما و نور، غذاي پخته و گوشت خشك براي انبار كردن و همينطور صمغ و چسب براي ساخت قبضه و دسته ابزارهاي نوك‌تيز فراهم كند. در اين بناي عصر يخبندان ممكن است آتش براي روشن نگه داشتن محل در شب‌ها استفاده شده باشد. اگر فرض محققان در مورد انبار كردن غذا درست باشد، ممكن است آتش براي خشك كردن گوشت نيز به كار رفته باشد. سؤال بعدي اين است كه اين همه استخوان ماموت از كجا آمده است؟ آيا انسان‌هاي ساكن كوستيونكي ماموت‌ها را شكار كردند يا لاشه‌هايشان را از دست حيوانات لاشه‌خور ربودند؟ موقعيت اين محوطه كه گذرگاه رودخانه بود، احتمالا باعث مي‌شد گله‌هاي ماموت دائما از آن عبور كنند. ولي تصور نمي‌شود كه تمامي ۶۰ ماموت هم‌زمان شكار شده باشند. چون فيل‌سانان باهوش هستند و در صورت كشته شدن يكي از اعضاي گله (حتي به وسيله تفنگ‌ خودكار) باقي از ماجرا خبردار مي‌شوند و فورا پا به فرار مي‌گذراند.

نكته جالب ديگر اينكه، برخي استخوان‌ها درست به همان ترتيب و در همان موقعيتي كه در اسكلت قرار داشتند چيده شده بودند. اين بدان معني است كه لاشه‌هاي كامل حيوان (با تمام گوشت و پوست و عضله و تاندون‌ها) به محل آورده شدند. بنابراين، اجساد ماموت‌ها قبل از اينكه ساير درّندگان فرصتي براي خوردنشان داشته باشند به اينجا آورده شده بودند. با تمام اين اوصاف، مشخص است كه سازندگان اين بناي باستاني قطعا شكارچي ماموت بودند.

كشف بقاياي قصر آزتك‌ها و خانه ارنان كورتز در مكزيكوسيتي

مرجع متخصصين ايران كشف بقاياي قصر آزتك‌ها و خانه ارنان كورتز در مكزيكوسيتي

باستان‌شناسان در حين حفاري زير ساختمان قديمي در مكزيكوسيتي، بقاياي كاخ آزتك‌ها و خانه‌ اِرنان كورتز، فاتح اسپانيايي را كشف كردند. مجله اسميتسونيان در اين خصوص گزارش داده است كه اينكاخ اقامتگاه سلطنتي بوده كه بين سال‌هاي ۱۴۶۹ تا ۱۴۸۱ براي اَكساياكاتل، پدر موكتاخبار تخصصياي دوم و خانه بعدا پس از سقوط تنوچتيتلان در حوالي سال ۱۵۲۱ ساخته شده است.

بناي كهن ماياها حتي از بزرگ‌ترين اهرام مصر بزرگ‌تر بوده است

به نقل از BBC News، نيروي سادهان در سال ۲۰۱۷ هنگام بازسازي ساختمان امانت‌فروشي ناسيونال مونتي د پيداد متوجه كف‌ ساختمان قديمي با برش‌هاي بزرگ سنگ بازالت شدند. ساختمان اين بنگاه از سال ۱۷۵۵ در ميدان مركزي پايتخت مكزيك قرار داشته است. باستان‌شناسان مؤسسه ملي مردم‌شناسي و تاريخ مكزيك بلافاصله پس از اطلاع از جريان، وارد عمل شدند و در حفاري‌هاي خود يك اتاق ۳٫۹ در ۴٫۸ متري را پيدا كردند كه احتمالا بخشي از خانه كورتز بوده است. اين ساختمان با سنگ‌هاي بازالت و سنگي آذرين وزيكولي ساخته شده بود. باستان‌شناسان ۳ متر پائين‌تر متوجه كف بازالتي دوم شدند. اين ساختمان متعلق به دوره‌ي پيش از ورود اسپانيايي‌ها بود. باستان‌شناسان به اين نتيجه رسيدند كه اين سنگ‌ها روزگاري حياط كاخ اَكساياكاتل را تشكيل مي‌دادند.

اين كشف به باستان‌شناسان كمك كرد اطلاعات بيشتري از برهه‌اي كه لحظات سرنوشت‌ساز فتح مكزيك توسط اسپانيايي‌ها رقم مي‌خورد به دست بياورند. به گزارش Ancient Origins، موته‌ئوكسوما (مونته‌اخبار تخصصيا)، آخرين حاكم مستقل آزتك‌ها، پس از ورود متصرفان به تنوچتيتلان (پايتخت امپراتوري آزتك) به آنان اجازه داد در كاخ پدرش بمانند. اسپانيايي‌ها با قتل‌عام ميزبانان خود جواب اين مهمان‌نوازي‌ را دادند. اين كشتار در خلال مناسك مذهبي در مي سال ۱۵۲۰ اتفاق افتاد. در همان سال بود كه موته‌ئوكسوما به وضع بسيار مشكوكي در محوطه كاخ درگذشت.

مرجع متخصصين ايران كشف بقاياي قصر آزتك‌ها و خانه ارنان كورتز در مكزيكوسيتي

با اين اتفاقات روابط مكزيكي‌ها با اسپانيايي‌ها به تيرگي گراييد و منازعاتي در گرفت كه اوج آن در عقب‌نشيني اسپانيايي‌ها از تنوچتيتلان بود. يك سال بعد، اسپانيايي‌ها پس از ۳ ماه محاصره، شهر را به تصرف خود درآوردند. پس از سقوط تنوچتيتلان، كورتز و افرادش آزتك‌هاي زنده‌مانده را مجبور كردند تمام معابد و ساختمان‌هاي قديمي خود را خراب كنند تا بتوانند از بقاياي آن شهر جديدي بنا كنند. كف‌ سنگي كه در ساختمان قديمي ناسيونال مونتي د پيداد پيدا شد، نشان مي‌دهد كه كاخ اَكساياكاتل چنين سرنوشتي داشته است. باستان‌شناسان مؤسسه ملي مردم‌شناسي و تاريخ مكزيك، علاوه بر كف بازالتي، دو تنديس از جمله تنديسي از خداي كوئتزالكواتل را در گوشه‌اي از ساختمان پيدا كردند. كوئتزالكواتل يكي از خدايان آفرييننده آزتك است كه عموما به شكل ماري پَردار يا ماري رنگارنگ تصوير مي‌شود.

محل اقامت كورتز در حوالي سال ۱۵۲۵ به دفتر اولين كابيلدو يا شوراي حاكم محلي اسپانياي نو تبديل شد. دولت اسپانيا در سال ۱۵۲۹ اين ساختمان را به ماركيز درّه اوآخاكا اعطا كرد. ماركيز لقب اشرافي كورتز و نوادگانش بود كه تا قرن نوزدهم آن را حفظ كردند. اين ملك تا سال ۱۵۶۶ در تملك خانواده فاتحان باقي ماند و بعدها در سال ۱۸۳۶ توسط بنگاه امانت‌فروشي ساكرو مونت د پياداد خريداري شد.

كشف كتيبه‌اي متعلق به تمدني گمشده‌ از دوران شاه ميداس افسانه‌اي

مرجع متخصصين ايران كشف كتيبه‌اي متعلق به تمدني گمشده‌ از دوران شاه ميداس افسانه‌اي

محققان مؤسسه خاورشناسي شيكاگو در يكي ديگر از كشف‌هاي مهم سال ۲۰۲۰، موفق به كشف سنگي متعلق به شهر گمشده‌اي از دوره‌اي بين ۱۴۰۰ تا ۶۰۰ سال ق.م در جنوب تركيه شدند. باستان‌شناسان عقيده دارند اين سنگ متعلق به شهر باستاني گمشده‌اي است كه پادشاهي فريگيه را شكست داده .

ماجراي اين كشف به تابستان سال ۲۰۱۹ بازمي‌گردد. به نقل از شيكاگو نيوز، در آن زمان گروهي از محققان و دانشجويان دانشگاه شيكاگو به يك تيم از محققان بين‌المللي در جنوب تركيه ملحق شدند تا تحقيقاتي در محوطه‌ باستاني تركمن‌كاراهويوك انجام دهند. تركمن‌كاراهويوك، شهر باستاني از عصر مفرغ و آهن  و بين ۳۵۰۰ تا ۱۰۰ ق.م داراي سكنه بوده است. و در زمستان همان سال كشاورزي به باستان‌شناسان خبر داد در هنگام لايروبي يك كانال آب به سنگ بزرگي با حّكاكي‌هاي عجيب برخورده است كه گمان مي‌كند يك اثر باستاني باشد. دكتر جيمز آزبورن از مؤسسه خاورشناسي شيكاگو كه سرپرستي تيم تحقيقاتي را برعهده داشت، بلافاصله به همراه يكي از همكارانش به محل رفت. از همان ابتدا مشخص بود كه اين سنگ كتيبه‌ باستاني است.

سنگ‌نبشته فتح پادشاهي فيريگه به دست هارتاپو را بازگو مي‌كرد

آزبورن و همكارانش دريافتند كه هيروگليف‌ها به لووياني نوشته‌ شده‌اند كه يكي از قديمي‌ترين شاخه‌هاي زبان‌هاي هند و اروپايي محسوب مي‌شود. آزبورن كتيبه را به دو تن از بهترين متخصصان زبان لووياني در مؤسسه خاورشناسي شيكاگو نشان داد. در بخشي از اين كتيبه باستاني چنين نوشته شده بود: «خدايان توفان، پادشاهان (رقيب) را تسليم اعلي‌حضرت كردند.» پادشاهي كه روي اين سنگ يادبود از او صحبت شده بود، «هارتاپو» نام داشت و احتمالا اينجا پايتخت او بوده است. آزبورن عقيده دارد كه اين شهر باستاني در دوران اوج خود حدود ۳۰۰ هكتار وسعت داشت و داراي كاخ‌ها، برج‌وباروها و بناهاي بزرگ ديگري بود كه آن را به يكي از بزرگ‌ترين شهرهاي باستاني عصر مفرغ و آهن در تركيه تبديل مي‌كرد.

مرجع متخصصين ايران كشف كتيبه‌اي متعلق به تمدني گمشده‌ از دوران شاه ميداس افسانه‌اي

اين سنگه‌نبشته حكايت فتح پادشاهي فيريگه به دست هارتاپو را بازگو مي‌كرد. مطالعه‌هاي بعدي نشان داد كه اين كتيبه به اواخر سده هشتم پيش از ميلاد تعلق دارد. دوره‌اي كه هم‌زمان با پادشاهي شاه ميداس افسانه‌اي بوده است. ميداس، همان پادشاه باستاني است كه براساس افسانه‌هاي يوناني، صاحب لمس طلا بود؛ يعني به هر آنچه دست مي‌زد فورا به طلا تبديل مي‌شد.

به نقل از لايو ساينس، آزبورن و همكارانش هنوز از نام اين پادشاهي اطلاع پيدا نكردند. ولي فعلا تصور مي‌شود كه پايتخت اين پادشاهي در شهر باستاني تركمن‌كاراهويوك بوده باشد. در حقيقت پروژه باستان‌شناسي ديگري در سال ۲۰۱۷ قبلا تشخيص داده بود كه اين محوطه روزگاري، شهر باستاني بزرگي بوده است. در همين حال، اين كتيبه اولين ذكر نام هارتاپو نيست. بلكه باستان‌شناسان قبلا كتيبه‌هايي با حروف هيروگليف مختص اين منطقه كشف كرده بودند كه در آن به نام هارتاپو اشاره شده بود. ولي در آن كتيبه هم اشاره‌اي به نام پادشاهي نشده بود كه هارتاپو بر آن حكمراني مي‌كرد.

كشف سكوي آئيني ۳ هزار ساله‌‌ متعلق به ماياها

مرجع متخصصين ايران كشف سكوي آئيني ۳ هزار ساله‌‌ متعلق به ماياها

باستان‌شناسان در يكي از جالب‌توجه‌ترين كشف‌هاي سال ۲۰۲۰، موفق به كشف يك سكوي خاكي عظيم ۳ هزار ساله به همراه بناهاي مختلفي از جمله هرمي به ارتفاع ۴ متر در منطقه ماياها شدند. كشف جديد بر شواهد عديده‌اي افزود كه نشان مي‌دهد نخستين بناهاي تمدن ماياها نسبت به بناهايي كه در دوران اوج امپراطوري ماياها دست كم هزار سال بعد (۲۵۰ تا ۹۰۰ م) ساخته شدند بزرگ‌تر بودند. به گزارش نشنال جئوگرافيك، سكوي آئيني در محوطه‌ باستان‌شناسي آگويادا فِنيكس در ايالت تاباسكو، در فاصله ۱۳۶۷ كيلومتري شرق مكزيكوسيتي، پايتخت مكزيك كشف شد. اين محوطه در ناحيه‌اي قرار دارد كه به «منطقه مايا» مشهور است، منطقه‌اي كه تمدن مايا از آنجا شروع به شكل‌گيري كرد. محققان در سال ۲۰۱۷ يك مطالعه لايدار انجام دادند كه طي آن سكو و دست كم ۹ مسير منتهي به آن شناسايي شد. در فناوري پيشگامانه‌ي لايدار معمولا از هواپيما براي مطالعه بناها و سازه‌ها در زير انبوه درختان و پوشش گياهي استفاده مي‌شود. در مطالعه اخير كشف حيرت‌انگيزي انجام گرفت كه اگر نگوييم به مدت هزاران سال، دست كم براي قرن‌ها از ديد همگان پنهان مانده بود.

ولي چطور امكان دارد كسي قبلا متوجه چنين بناي عظيمي در آگويادا فِنيكس نشده باشد؟ به گفته تاكاشي اينوماتا، پژوهشگر اصلي مطالعه اخير، اين سكو بيش از ۹ متر ارتفاع دارد؛ «ولي داراي چنان ابعاد وسيعي است كه شايد در حين قدم زدن در كنار آن متوجه عظمت بنا نشويد.» باستان‌شناسان با سال‌يابي راديوكربن زغال‌هاي پيدا‌شده در محوطه، برآورد مي‌كنند كه ساخت اين سكو از حدود سال ۱۰۰۰ ق.م شروع شده است. نبود ساختمان‌هاي قديمي‌تر در آگويادا فِنيكس نشان مي‌دهد كه مردم دست كم در آن دوره، دائما براي شكار و گردآوري غذا بين سكونت‌گاه‌هاي موقت در كوچ بودند.

اين غار باستاني براي مدت زيادي مكاني مقدس بوده است

باستان‌شناسان حجم كل سكو و ساختمان‌هاي روي آن را حداقل ۳٫۶ ميليون متر مكعب برآورد مي‌كنند؛ يعني اين بناي كهن ماياها حتي از بزرگ‌ترين اهرام مصر بزرگ‌تر بوده است. محققان برآورد كردند كه ساخت اين بنا با نيروي كار ۵ هزار نفر به‌صورت تمام وقت، بيش از ۶ سال طول كشيده است. ظاهرا اين سكو، مكاني براي انجام تشريفات بوده و احتمالا دسته‌رَوي و آئين‌هاي ديگري انجام مي‌گرفته است. ازآنجاكه هيچ ساختمان مسكوني در اين حوالي پيدا نشده، دقيقا دانسته نمي‌شود چند نفر در اينجا نزديكي زندگي مي‌كردند. ولي وسعت سكو، اينوماتا و همكارانش را به اين نتيجه رساند كه سازندگان آگويادا فِنيكس، به‌تدريج سبك زندگي شكارچي-گردآور را رها كرده باشند. احتمالا كشت ذرت كه شواهدي از آن در محوطه پيدا شده است، در اين راه به آنان ياري رسانده باشد.

مرجع متخصصين ايران كشف سكوي آئيني ۳ هزار ساله‌‌ متعلق به ماياها

اين بناي تاريخي توانايي بالاي سازندگانش براي همكاري نشان مي‌دهدكه احتمالا به شيوه‌اي كاملا برابري‌طلبانه بوده؛ يعني اين سكوي باشكوه به وسيله‌ جامعه‌اي بدون سلسله‌مراتب قوي اجتماعي ساخته شده است. در مقام مقايسه،‌ ساختمان آئيني قديمي‌تري در سَن‌لورنزو، در فاصله ۳۶۰ كيلومتري غرب اين محوطه قرار دارد كه روزگاري توسط اولمك‌ها (كهن‌ترين تمدن مكزيك و قاره‌ آمريكا) ساخته شده است. بناي سن‌لورنزو حداقل ۴۰۰ سال زودتر از آگويادا فِنيكس ساخته شده و داراي مجسمه‌هاي عظيمي است كه به‌وضوح نشان مي‌دهد برخي از افراد آن جامعه نسبت به ديگران داراي جايگاه بالاتري بوده‌اند.

برخي از ويژگي‌هاي آگويادا فِنيكس نشان از كار گروهي دارد؛ از جمله خزانه‌اي مملو از تبرهاي يَشم گران‌بها كه ممكن است سمبل پايان ساخت بنا بوده باشد. برخي از لايه‌هاي مختلف خاكي كه براي ساخت سكو به كار رفته است، به‌صورت شطرنجي ريخته شدند كه اين نيز مي‌تواند سمبلي از همكاري گروه‌هاي مختلف باشد. سكوي آئيني پس از قرن‌ها استفاده در حوالي سال ۷۵۰ ق.م رها شد و در دوران كلاسيك ماياها كه به عصر طلايي تمدن مايا نيز مشهور است، مردم منطقه به ساخت اهرام بلندتري مشغول شدند كه تنها نخبگان به سكوهاي بسيار كوچكِ فوقاني آن دسترسي داشتند.

كشف غارنگاره‌هاي ۱۵ هزار ساله در كاتالونياي اسپانيا

مرجع متخصصين ايران كشف غارنگاره‌هاي ۱۵ هزار ساله در كاتالونياي اسپانيا

در رويداد مهم ديگري، باستان‌شناسان موفق به كشف گنجينه‌اي از غارنگاره‌هاي ماقبل تاريخ در منطقه خودمختار كاتالونياي اسپانيا شدند. قدمت اين آثار هنر سنگي حدود ۱۵ هزار سال تخمين زده مي‌شود. به گزارش Ancient Origins، اين حّكاكي‌ها گواهي بر اين است كه اين غار در عصر سنگ يك مكان مقدس يا زيارتگاه مذهبي بوده. محققان به سرپرستي جوزف ماريا وِرگس از دانشگاه روبيرا اي‌ويرجيلي در رئوس (استان تاراگونا، كاتالونيا) در سال ۲۰۱۹ پس از وقفه‌اي كه بر اثر سيل در منطقه به وجود آمد، دوباره مشغول مطالعه پتانسيل‌هاي باستان‌شناسي اين محوطه شدند و به‌صورت اتفاقي به غار فونت‌مايور در نزديكي دهكده لا اسپلوگا د فرانكلي رسيدند. باستان‌شناسان در مطالعه تكميلي حدود ۱۰۰ نمونه از حّكاكي‌هايي كه بيشتر نمونه‌هايي از نقوش انتزاعي بودند يافتند. در همين حال، ۴۰ تصوير از حيواناتي مانند آهو، اسب و گاو در محل وجود دارد و حاكي از آن است كه اين حيوانات در آن روزگار در اين حوالي مي‌زيستند. اين نگاره‌ها عمدتا روي سطوح نرم و ماسه‌اي حّكاكي شده‌اند و بعضا در بخش‌هايي از غار قرار دارند كه دسترسي به آن دشوار است. پروفسور ورگس در گفت‌وگو با خبرگزاري كاتالان‌نيوز، اين كشف را «اتفاقي، خارق‌العاده و غير منتظره» دانست.

دانش آشوريان در خارج از ميدان‌هاي نبرد دست كم گرفته‌ شده است

وجود شمار زيادي از سنگ‌نگاره‌هاي باكيفيت، بدين معني است كه باستان‌شناسان كشف بزرگي انجام داده‌اند. نيوزويك در اين خصوص گزارش داد كه ازآنجاكه باستان‌شناسان مي‌خواستند محوطه را ايمن نگه دارند، نتايج يافته‌هاي خود را بلافاصله اعلام نكردند. غارنگاره‌هاي اخيرا كشف‌شده، قديمي‌ترين آثار هنر باستاني هستند كه تا به حال در كاتالونيا كشف شدند. قدمت اين نقوش باستاني به حدود ۱۳ هزار سال ق.م و دوران پارينه‌سنگي زبرين و مشخصا دوره‌ي ماگدالني (بازه‌اي بين ۱۷ هزار تا ۱۲ هزار سال قبل) برمي‌گردد. تصور مي‌شود كه اين غار زماني يك زيارتگاه يا مكان مقدس مذهبي بوده و مناسك و آئين‌هايي در آن برگزار مي‌شده است.

 با توجه به سبك‌هاي مختلفي نقوش، غار فونت ‌مايور ممكن است براي مدت زيادي مكاني مقدس بوده باشد. كاتالان‌نيوز از قول پروفسور وِرگس گزارش داد كه ممكن است اين نيايشگاه باستاني حتي بزرگ‌تر بوده باشد؛ ولي برخي از حّكاكي‌ها در اثر دخالت‌هاي اخير از بين رفته است. در واقع، در گذشته اين غار بخشي از مسير سفرهاي ماجراجويانه بوده است. بسياري از كساني كه به آن سر زدند، به نقوش دست زده يا خودشان روي آن نقاشي كرده و متعاقب آن ناخواسته اين آثار ارزشمند هنرِ عصر سنگ را از ميان برده‌اند.

مرجع متخصصين ايران كشف غارنگاره‌هاي ۱۵ هزار ساله در كاتالونياي اسپانيا

نيوزويك در گزارش خود عنوان داشت كه با توجه به كوچكي غار و همينطور ظرافت‌ نقوش سنگي، بعيد است هيچ ‌وقت اجازه بازديد از اين غار باستاني به عموم مردم داده شود. هم‌اكنون متخصص كارشناساني از دانشگاه تاراگونا و اداره فرهنگ كاتالونيا مشغول ثبت و ضبط سه‌بعدي نقوش هنري ماقبل تاريخي هستند. به اين جهت، اين امكان وجود دارد كه در آينده‌اي نزديك تصاوير باكيفيتي از غارنگاره‌ها در دسترس عموم مردم قرار گيرد. كشور اسپانيا در شبه‌ جزيره ايبري برخي از مهم‌ترين نمونه‌هاي غارنگاره‌ها و حّكاكي‌هاي ماقبل تاريخي جهان را در خود جاي داده است. غارنگاره‌هاي موجود در غارهاي آلتاميرا و اِل‌كاستيلو از اولين‌ نمونه‌هاي شناخته‌شده هنر سنگي در جهان به‌حساب مي‌آيند. اسپانيا همچنين بيشترين نمونه‌هاي هنر سنگي را در خود جاي داده است و تقريبا سالي نيست كه غارنگاره‌اي در اين كشور جنوب اروپا كشف نشود.

پيدا شدن بخش جديدي از برج جمجمه آزتك‌ها

مرجع متخصصين ايران پيدا شدن بخش جديدي از برج جمجمه آزتك‌ها

باستان‌شناسان در يكي ديگر از كشف‌هاي مهم سال ۲۰۲۰، توانستند در حين حفاري‌هاي بخش جديدي از برج جمجمه آزتك‌ها را پيدا كنند كه شامل ۱۱۹ جمجمه انسان مي‌شد. مجله اسميتسونيان در اين خصوص گزارش داد با كشف اخير تعداد كل جمجمه‌هاي اين بناي اواخر مشهور به بيش از ۶۰۰ جمجمه رسيد.

«طاقچه جمجمه يا تسوماپانتلي (Tzompantli)» نامي است كه فاتحان اسپانيايي پس از تسخير تنوچتيتلان، پايتخت آزتك‌ها به آن دادند. به همين دليل، باستان‌شناسان همواره از وجود چنين برج‌هاي جمجمه‌‌اي در دخمه‌ها و عبادتگاه‌هاي آزتك‌ها اطلاع داشتند؛ ولي حفاري‌هاي اخير ابعاد تازه‌اي از اين بناي مبهوت‌كننده آشكار ساخته است. باستان‌شناسان مؤسسه ملي انسان‌شناسي و تاريخ مكزيك، اولين ‌بار در سال ۲۰۱۵ بود كه اين بنا را كشف كردند. تصور مي‌شود كه اين بناي يادبود، يكي از هفت بناي اين‌چنيني است كه روزگاري در تنوچتيتلان برپا بوده. كشف اخير در نزديكي ويرانه‌هاي معبد مايور، از معابد اصلي آزتك‌ها در سده‌هاي چهارده و پانزده انجام گرفت. اين معبد به اويتسيلوپوچتلي، خداي جنگ و تلالوك، خداي باران اختصاص يافته بود.

مرگ در فرهنگ آزتك‌ها وسيله‌اي براي تدوام خلقت بود

در ميان جمجمه‌هاي جديد كه ضلع شرقي برج پيدا شدند، دست كم سه جمجمه كودك وجود دارد. باستان‌شناسان قبلا تصور مي‌كردند كه اين بناهاي يادبود با جمجمه جنگجويان مرد مغلوب ساخته مي‌شدند. ولي مطالعه‌هاي اخير حاكي از آن است كه برخي جمجمه‌ها به زنان و كودكان تعلق دارد. اما، ممكن است كه جمجمه‌ها متعلق به برخي از اسيراني  باشد كه بعدا قرباني شدند. هنوز دانسته نمي‌شود چه تعدادي از اين جمجمه به خدايان پيشكش شدند و اينكه آيا به قربانيان لباس‌هاي مخصوص پوشانده و با آنان رفتار متفاوتي (آن‌طور كه با قربانيان جشن خون) مي‌شده است؟  به هر حال چنانچه نشريه آتلانتيك در سال ۲۰۱۷ گزارش داد، آزتك‌ها قبل از آنكه جمجمه قربانيان به تسوماپانتلي انتقال دهند، جمجمه‌ها را در طاقچه‌هاي كوچك‌تري در اطراف تنوچتيتلان به مردم نشان مي‌دادند.

ممكن است مانديشه متخصصينه‌ي اين برج‌ها دست كم براي برخي از خوانندگان بسيار دلهره‌آور به انديشه متخصصين برسد؛ ولي چنانچه باستان‌شناسان مؤسسه ملي انسان‌شناسي و تاريخ مكزيك خاطر نشان كردند، مرگ در فرهنگ آزتك‌ها وسيله‌اي براي تدوام خلقت بود و قرباني كردن بايد براي ادامه چرخه‌ي حيات انجام مي‌گرفت. در اسطوره آفرينش آزتك‌ها، انسان‌ها مسئول احياي خورشيد و همچنين شكرگذاري از زمين براي حاصلخيزي كه بر آنان ارزاني داشته بودند. جشن خون به اشكال گوناگوني انجام مي‌گرفت. در اين مناسك بسته به خدايي كه آئين برايش برپا مي‌شد، حيوانات يا انسان‌ها قرباني مي‌شدند. در برخي موارد كاهنان معابد بايد خون خود را به خدايان تقديم مي‌كردند.

مرجع متخصصين ايران پيدا شدن بخش جديدي از برج جمجمه آزتك‌ها

در سراسر آمريكاي ميانه قرباني كردن انسان‌ها مرسوم بوده است، ولي آنچه باعث شده آزتك‌ها به آن شهره شوند آن است كه مردمان اين تمدن عمل قرباني كردن را به سطح بي‌سابقه‌اي رسانده بودند. براي مثال، گزارش شده است كه آزتك‌ها در سال ۱۴۸۷ براي مرمت هرم بزرگ تنوچتيتلان، طي تنها چهار روز بيش از ۸۰ هزار نفر (رقم دقيق همچنان مبهم) را قرباني كردند.

محققان مي‌گويند اين برج كه تقريبا ۵ متر قطر دارد، در ۳ مرحله و احتمالا توسط آهيزوتال، امپراطور آزتك‌ها بين سال‌هاي ۱۴۸۶ تا ۱۵۰۲ ساخته شده است. در طول سلطنت او، قلمروي آزتك‌ها به وسعت بي‌سابقه‌اي دست يافت. آهيزوتال معبد بزرگ مالينالكو را ساخت، آبراهي براي آب‌رساني به شهر اضافه كرد و تأسيسات اداري قوي را بنا نهاد. ارنان كورتز، برنال دياز دل كاستيلو، آندرس د تاپيا و ساير فاتحان اسپانيايي در خاطرات خود از برج‌هاي جمجمه آزتك‌ها ياد كرده‌اند. براي مثال، د تاپيا در اين مورد گفته است كه آزتك‌ها ده‌ها هزار جمجمه را روي تماشاخانه‌ بسيار بزرگي از جنس آهك و سنگ مي‌گذاشتند و روي پله‌هاي آن  سرهاي زيادي از مردگان درحالي‌كه دندان‌هايشان رو به بيرون بود در آهك‌ها فرو مي‌بردند تا در انديشه متخصصين متصرفان مانديشه متخصصينه‌اي هولناك پديد بياورند.  

كشف كنده‌كاري‌هاي بسيار نادر از تمدن آشوري در عراق

مرجع متخصصين ايران كشف كنده‌كاري‌هاي بسيار نادر از تمدن آشوري در عراق

در سده هشتم پيش از ميلاد، سارگون دوم، پادشاه آشور بر امپراتوري ثروتمند و قدرتمندي حكمراني مي‌كرد كه قسمت اعظم خاورميانه امروزي را در بر مي‌گرفت و بيم به دل همسايگانش مي‌انداخت. سال قبل در چنين روزهايي بود كه تيمي از باستان‌شناسان ايتاليا و كردستان عراق موفق به كشف ۱۰ نقش برجسته‌ سنگي در كنار يك آبراه باستاني شدند. نكته‌ي مهم در خصوص اين كشف شگفت‌انگيز اينكه قبلا تصور مي‌شد چنين كنده‌كاري‌هاي زيبايي تنها براي مزين كردن كاخ‌ها و قصرهاي سلطنتي به كار مي‌رفته است. حال آثاري از دوران پادشاه آشوري كشف شده كه قبلا تنها به دليل قدرت نظامي‌ خود شهرت داشت. باستان‌شناسان گفته‌اند كه اين نقش برجسته‌هاي آشوري آثار بسيار نادري هستند. در واقع نقوشي به اين شكل در محل اصلي خود از سال‌ ۱۸۴۵ به اين سو كشف نشده بودند. بااين‌حال احتمال دارد نقش برجسته‌هاي بيشتري و شايد هم كتيبه‌هايي به خط ميخي در زير آوار باقي مانده باشد.  

جريان اكتشافات در اين محوطه باستان‌شناسي آينه‌ي تمام نماي وضعيت بحراني منطقه است. به گزارش نشنال جئوگرافيك، محوطه باستاني كه كشف اخير در آن انجام گرفت، در نزديكي شهر فايده همجوار كشور تركيه قرار دارد كه درهايش به دليل درگيري‌هاي مختلف به مدت نيم قرن به روي باستان‌شناسان بسته شده بود. تيمي از باستان‌شناسان انگليسي در سال ۱۹۷۳ موفق به كشف ۳ نقش برجسته شدند. ولي تنش‌هاي كردها و رژيم بعثي در بغداد مانع از ادامه حفاري‌ها در منطقه شد. پس از وقفه بسيار طولاني، حفاري‌ها دوباره در سال ۲۰۱۲ توسط دانيله مورندي بوناكوسي، باستان‌شناس ايتاليايي متخصص خاور نزديكِ باستان و همكارانش از سر گرفته شد. ولي اين بار داعش مانع از ادامه تحقيقات باستان‌شناسي شد. اين محوطه باستاني در درگيري‌هاي اخير كاملا در تيررس بود. به‌طوري‌كه خط مقدم درگيري‌هاي بين نيروهاي كرد و دولت خلافت اسلامي در فاصله‌ي حدود ۳۲ كيلومتري اين محوطه‌ي باستاني بود تا اينكه داعشي‌ها در سال ۲۰۱۷ شكست خوردند و از منطقه عقب‌نشيني كردند.

مرجع متخصصين ايران كشف كنده‌كاري‌هاي بسيار نادر از تمدن آشوري در عراق

به هر روي در پاييز ۲۰۱۹ ، مورندي بوناكوسي و حسن احمد قاسم از اداره آثار باستاني دهوك كردستان عراق، توانستند در خلال حفاري‌هاي خود ۱۰ نقش برجسته بسيار تماشايي را در يك آبراه باستاني كشف كنند. به گفته باستان‌شناسان، اين نقوش برجسته‌ صحنه‌اي بي‌نظير به تصوير كشيده‌اند. در اين نقوش پادشاهي ديده مي‌شود كه به عقيده باستان‌شناسان بايد همان سارگون دوم باشد. در اين نقوش همراه پادشاه آشوريان، دسته‌اي از خدايان از جمله آشور، سوار بر اژدها و شير شاخ‌دار و همسرش موليسو بر تخت پادشاهي كه شيران به دوش مي‌كشند ديده مي‌شود. ديگران خداياني كه در اين نقوش برجسته باستاني به چشم مي‌خورد، ايشتار، ايزدبانوي عشق و جنگ، شمس، خداي خورشيد و نهايتا نَبو، خداي خِرد است.

باستان‌شناسان گمان مي‌كنند كه چنين نقوشي مي‌توانست به مردم اين پيغام را برساند كه حاصلخيزي و باروري از قدرت خدايان و همچنين سلاطين نشأت مي‌گيرد. به گفته باستان‌شناسان، اين نقش برجسته‌ها حاكي از آن است كه ساخت چنين نقوشي در معابر و مكان‌هاي عمومي كاملا رواج داشته و در آن دوران امر عادي بوده است. در واقع اين كشف به‌خوبي نشان مي‌دهد كه چنين آثار ارزشمند هنري نه‌تنها در كاخ‌هاي پادشاهان بلكه در همه‌جا، حتي در جايي كه كشاورزان به استخراج آب مي‌پرداختند برپا مي‌شدند. اين آبراه‌ها كه از چشمه‌ها مشروب مي‌شدند، آب كافي براي كشت جو، گندم و ساير محصولات كشاورزي فراهم مي‌كردند. همين مزارع آذوقه كافي براي جمعيت بيش از ۱۰۰ هزار نفر يا بيشتر شهر نينوا را فراهم مي‌كردند كه روزگاري از بزرگ‌ترين شهرهاي جهان بود. ويرانه‌هاي اين كلان‌شهر پهناور باستاني در فاصله ۹۶ كيلومتري كرانه‌هاي جنوبي رود دجله (در شهر موصل كنوني) قرار دارند.

سارگون دوم بر آنچه مورخان امپراتوري آشوري نو مي‌نامند حكمراني مي‌كرد. اين امپراتوري از سال‌ ۹۱۱ ق.م تا ۶۰۹ ق.م كه به دست ايرانيان و بابليان تسخير شد، بر منطقه‌ بسيار پهناوري از خاورميانه‌ كنوني استيلا داشت. آشوريان از نخستين ارتش‌هاي دنياي باستان بودند كه از سلاح‌هاي آهني و تاكتيك‌هاي نظامي پيشرفته براي غلبه بر دشمنان خود استفاده مي‌كردند. سارگون در سال ۷۲۱ ق.م قدرت را قبضه كرد و بلافاصله پادشاهي‌ شورشي شمال فلسطين اشغالي را تسخير كرد و هزاران نفر (برخي منابع ۲۷ هزار و نهصد اسير را ذكر كردند) را به اسارت گرفت. در انجيل عهد عتيق ذكر شده است كه او شهر ساحلي اشدود را نيز به اشغال خود درآورد.

مرجع متخصصين ايران كشف كنده‌كاري‌هاي بسيار نادر از تمدن آشوري در عراق

چنانچه باستان‌شناسان اخيرا ديواري در اطراف اين شهر باستاني پيدا كردند كه ظاهرا با عجله ساخته شده بود تا خطر را دور سازد. به هر تقدير، اين حربه كارساز نبود و پادشاهي يِهودا به يكي از سرزمين‌هاي قلمروي پادشاهي آشوريان درآمد. سارگون همچنان به ماجراجويي‌هاي نظامي خود در منطقه ادامه داد تا سرتاسر آناتولي و غرب فلات ايران را به تصرف خود در آورد. او بعدا پايتخت جديدي به نام دور شاروكين را خارج از نينوا ساخت. دور شاروكين كه بقاياي آن در روستاي خورساباد كنوني در شمال عراق قرار دارد به معناي «قلعه سارگون» است. درحالي‌كه از سارگون بسيار دانسته مي‌شود، ولي محققان خارج از قلمروي اقدامات نظامي چيز زيادي از او نمي‌دانند.

 به عقيده باستان‌شناسان نقوش برجسته به‌خوبي آباداني سرزمين‌هاي مركزي آشور را نشان مي‌دهند. سناخريب، پسر سارگون، اين شبكه‌ي آب را گسترش داد و قديمي‌ترين مجراي آب جهان را ساخت كه از رودي در نزديكي نينوا مي‌گذشت و قوس‌‌هايي با مصالحي ضد آب داشت. او در يكي از كتيبه‌هايش با تفاخر بسيار چنين نوشته است: «روي درّه‌هاي شيب‌دار، مجراي آبي از سنگ آهك گستراندم و آن آب‌ها را روي آن جاري ساختم.» باستان‌شناسان عقيده دارند كه باغ‌هاي معلق بابل نيز در نينوا ساخته‌ شدند تا از مقادير فراوان آبي كه به شهر سرازير مي‌شد بهره‌مند شوند. در اين مورد مباحثه بسيار است؛ ولي به عقيده بسياري از محققان، تا حد زيادي دانش و تخصص گسترده‌ي آشوريان در خارج از ميدان‌هاي نبرد دست كم گرفته‌ شده است.

كشف ۱۶۰ تابوت در گورستان باستاني در مصر

مرجع متخصصين ايران كشف ۱۶۰ تابوت در گورستان باستاني در مصر

هيچ فهرستي از رويدادهاي مهم باستان‌شناسي بدون آثاري از مصر باستان تكميل نمي‌شود. باستان‌شناسان در يكي از مهم‌ترين رويدادهاي باستان‌شناسي سال ۲۰۲۰، از كشف ده‌ها تابوت در گورستان باستاني سقاره در نزديكي قاهره مصر خبر دادند. اين تابوت‌ها دست كم به مدت بيش از ۲۵۰۰ سال دست‌نخورده باقي‌ مانده بودند. به گزارش لايو ساينس، تابوت‌هاي چوبي كاملا لاك‌ومهر ‌شده بودند و علاوه بر آن، تعدادي مجسمه و دست‌ساخته‌هاي ديگر هم در سه مقبره در عمق ۱۲ متري گورستان پيدا شدند.

در مراسم رونمايي از اين كشف مهم باستان‌شناسي كه با حضور گسترده رسانه‌ها و مطبوعات سرتاسر دنيا همراه بود، باستان‌شناسان در مقابل حضار تابوتي را براي اولين ‌بار پس از گذشت هزاران سال بازگشايي كردند. سپس تصاوير راديوگرافي از موميايي گرفته شد. مطالعه‌ها نشان داد موميايي درون تابوت فرد كوتاه قدي بوده كه در هنگام مرگ بين ۴۰ تا ۴۵ سال داشته است. از يافته‌هاي محققان چنين برمي‌‌آيد كه اين فرد از وضع سلامت خوبي برخوردار بوده است. تابوت‌ها و مجسمه‌هاي طلاكاري شده و ساير آثار باستاني در نمايشگاه موقتي كه در كنار هرم پلكاني جوزر در نزديكي سقاره برپا شده بود، به نمايش گذاشته شده بودند. سقاره به مدت‌ هزاران سال گورستان شهر ممفيس، پايتخت مصر باستان بوده است. گاردين به نقل از خالد الاناني، وزير گردشگري و آثار باستاني مصر، گزارش داد كه قدمت تابوت‌ها و آثار كشف‌شده به دوران دودمان بطلميوسي و دوران پادشاهي نوين بازمي‌گردد. بطلميوسي‌ها، دودماني يوناني بودند كه بين سال‌هاي ۳۲۰ ق.م تا حدود ۳۰ ق.م به مدت حدود ۳۰۰ سال بر مصر حكمراني كردند. كلئوپاترا، آخرين فرعون مصر باستان به اين دودمان تعلق دارد.

مرجع متخصصين ايران كشف ۱۶۰ تابوت در گورستان باستاني در مصر

روي مجسمه‌هايي كه كشف شدند نقوشي از پتاح-سوكر به چشم مي‌خورد. پتاح همان خداي سبز رنگي است كه با ريش بلند و عصا به تصوير كشيده مي‌شود. او خداي صنعتگري و معماري بوده است. سوكر كه با سَر شاهين تصوير مي‌شود، در مصر باستان خداي گورستان بوده است. حال در مجسمه‌هايي كه اخيرا كشف شدند اين دو خداي ممفيس و سقاره با هم ادغام شده بودند. باستان‌شناسان علاوه بر اين، ۲۰ صندوقچه چوبي پيدا كردند كه در آن‌ها شمايلي از حوروس (فرزند ايزيس) به چشم مي‌خورد. روي دو مجسمه چوبي هم نام «فنوموس» ذكر شده بود كه باستان‌شناسان هنوز نمي‌دانند چه كسي بوده است. تعدادي از مجسمه‌هاي اوشابتي هم در ميان كشفيات اخير بودند. اوشابتي‌ها همان مجسمه‌هاي دست‌به‌سينه‌اي هستند كه با مردگان دفن مي‌شدند و عقيده بر اين بود كه در دنياي پس از مرگ زنده مي‌شوند و به‌عنوان خدمتكار، امور فرد را انجام مي‌دهند. در اين مطلب از باورهاي مصريان باستان درباره مرگ بخوانيد.

خالد الاناني در خلال كنفرانس مطبوعاتي اظهار داشت كه «سقاره هنوز تمامي داشته‌هايش را رو نكرده است.» و نويد كشف‌هاي بيشتري  در اين محوطه باستاني داد. وزير آثار باستاني مصر گفت كه آثار باستاني كشف‌شده به دست‌كم سه موزه‌ي قاهره از جمله «موزه‌ي بزرگ مصر» منتقل خواهند شد. موزه‌ي بزرگ مصر كه اكنون مراحل ساخت‌و‌ساز خود را سپري مي‌كند، در نزديكي اهرام جيزه برپا خواهد شد و در آن برخي از مهم‌ترين آثار باستاني مصر از جمله مجموعه كامل آرامگاه توت‌عَنخ‌آمون و همچنين برخي از آثار باستاني براي اولين ‌بار در معرض ديد عموم مردم قرار مي‌گيرد.

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات