هرآنچه بايد درمورد اينفلوئنسر ماركتينگ بدانيد
در دنياي ديجيتال امروزي كه كارايي تبليغات سنتي برندها دائماً در حال كاهش است، بازاريابي تأثيرگذاران يا اينفلوئنسر ماركتينگ (Influencer Marketing) بهعنوان يكي از پررونقترين روشهاي رو به رشد بازاريابي شناخته ميشود. مشخصاً مردم مثل گذشته، توجه زيادي به آگهيهاي تبليغاتي ندارند. بهعلاوه، ازآنجاكه مدت زيادي از وقت آزاد خود را در اپليكيشنهاي شبكههاي اجتماعي موبايل همراه ميگذرانند، اهداف خوبي براي اين روش بازاريابي محسوب ميشوند. اما اينفلوئنسر ماركتينگ دقيقاً چيست، چه مزايايي براي كسبوكارهاي نوپا دارد و چگونه ميتوان كمپين بازاريابي مؤثري در اين زمينه راهاندازي كرد؟
بازاريابي با اينفلوئنسرها
اصطلاح اينفلوئنسر ماركتينگ، بهراحتي مفهوم خود را منتقل ميكند: هنگاميكه كسبوكارها استراتژي بازاريابي الكترونيك خود را با كمك افراد تأثيرگذار اجرا ميكنند. بنابراين يكي از مهمترين و اولين قدمهاي اين راهكار، پيدا كردن افرادي است كه ميتوانند نقش اينفلوئنسر را در صنعت يا بازار محصولات و خدمات شما ايفا كنند؛ افرادي كه ميتوانند در توسعه و ارتقاء برند شما، تأثير مثبتي داشته باشند.
با توجه به اين مقدمه، اينفلوئنسر فردي است كه ميتواند تصميمهاي خريد ساير مردم را تحت تأثير قرار دهد. يك اينفلوئنسر بهواسطهي اعتبار، دانش، يا موقعيت يا روابط ويژهاي كه با مخاطبان خود دارد، انديشه متخصصين و ايدهي عدهي زيادي از متخصصان را با خود همراه ميكند. البته، سايز يا اندازهي نفوذ اينفلوئنسر، به محدودهي «نيچ ماركت» او بستگي دارد. بهعنوانمثال، فالوئرهايي كه در صنعت مد حضور دارند، از هواداران فلسفه و اساطير يوناني بيشتر هستند!
تقابل سلبريتيها و اينفلوئنسرها
در ابتدا، اينفلوئنسر ماركتينگ بهعنوان زيرشاخهاي از بازاريابي سلبريتيها رشد كرد. از دههها قبل، سلبريتيها با دريافت هزينههاي سنگين، محصولات شركتهاي مشهور را تبليغ ميكردند. هنوز هم بازاريابي الكترونيك سلبريتيها، مثالي از اينفلوئنسر ماركتينگ است. اما اينفلوئنسر ماركتينگ مدرن، بسيار فراتر از يك ستارهي ورزشي يا سينمايي است كه هواداران خود را به خريد يك محصول خاص تشويق ميكند.
درحاليكه باگذشت زمان، اينترنت هم بالغتر ميشود، برخي از افراد موفق شدهاند اعتبار زيادي بهعنوان ابرستارههاي الكترونيك كسب كنند. اين افراد همان اينفلوئنسرهايي هستند كه در مباحث بازاريابي موردتوجه قرار ميگيرند.
اينفلوئنسرها اعتبار خود را بهعنوان متخصصان حوزههاي خاص / انحصاري بهدست آوردهاند. براي مثال ممكن است وبلاگ موفقي را در مورد يك موضوع خاص راهاندازي كرده باشند، يا ويديوهاي خوبي را ساخته و در كانالهاي مرتبط يوتيوب، آپلود كرده باشند. درهرحال اغلب اين افراد، حسابهاي فعال و محبوبي در رسانههاي اجتماعي دارند و هم انديشي ها، ايدهها، راهنماييها و مشاورههاي خود را درزمينهي يك موضوع تخصصي ارائه ميكنند. ضمن اينكه تأثيرگذاران، مدتزمان زيادي را براي ساخت برند و رشد مخاطبان خود صرف ميكنند.
اگر اينفلوئنسرها بفهمند كه محصولات شما، چگونه فالوئرهاي آنها را منتفع ميكند، شايد از همكاري با شما خوشحال شوند. در اين صورت، از نام، تخصص و اعتبار خود استفاده ميكنند تا محصولات شما را بين هواداران تبليغ كنند.
توجه كنيد كه اينفلوئنسر ماركتينگ هم مانند ساير روشهاي بازاريابي، فقط زماني نتيجهبخش است كه شما محصول باكيفيتي توليد كنيد. در غير اينصورت، درانديشه متخصصينگرفتن بالاترين نرخ دستمزد براي تأثيرگذاران نيز كمكي به فروش محصولات بدساخت و ناكارآمد شما نميكند.
اينفلوئنسرماركتينگ و بازاريابي محتوا
جاي تعجب نيست كه برخي از مردم، تفاوت اينفلوئنسرماركتينگ و بازاريابي محتوا را تشخيص نميدهند. زيرا اين دو حوزه، شباهت و ارتباط داخلي (همبستگي) زيادي با يكديگر دارند.
بهطور خلاصه، بازاريابي محتوا زماني اجرا ميشود كه شركتها، محتواي متناسب و ارزشمندي را توليد و در كانالهاي مختلفي توزيع كنند. محتوا، براي جذب و تحريك تعامل مخاطبان توليد ميشود. هدف نهايي بازاريابي محتوا، هدايت مخاطبان به انجام يك اقدام سودآور، مثل خريد يك محصول خاص است. بازاريابي محتوا همهي مراحل فرايند ايجاد، توزيع و استفاده از محتوا را پوشش ميدهد تا اهداف بازاريابي شمارا محقق كند.
چنانكه اشاره كرديم، بازاريابي ازطريق اينفلوئنسرها، بهمعناي همكاري با اشخاص تأثيرگذاري است كه در بخش بازار هدف يك شركت حضور دارند و قادر به توزيع محتواي توليدي هستند. هدف اصلي اين روش بازاريابي هم تشويق مخاطبان به انجام يك اقدام خاص است، با اين تفاوت كه اينفلوئنسر ماركتينگ فقط روي توزيع محتوا متمركز ميشود و نه توليد آن.
بازاريابي محتوا از روشها و راهكارهاي گوناگوني براي بهاشتراكگذاري محتوا و افزايش نرخ ديدهشدن آن استفاده ميكند. يكي از مؤثرترين روشها، بهرهگيري از اينفلوئنسر ماركتينگ بهعنوان بخشي از فرايند توزيع محتوا است.
مصرفكنندگان معمولاً سلسله مراحل زير را طي ميكنند:
۱- يك مصرفكننده، در پستها يا استاتوسهاي رسانههاي اجتماعي، توصيهاي براي مصرف يك كالا يا خدمات خاص مشاهده ميكند. بيشتر اوقات، توصيهها توسط اينفلوئنسرهايي ارائه ميشوند كه مورد تحسين مصرفكنندگان واقع شدهاند. درهرحال، توصيهي يادشده، توجه مصرفكننده را برميانگيزد.
۲- مصرفكننده تصميم ميگيرد اطلاعات بيشتري در مورد كالا / خدمات فوق بهدست آورد. بنابراين به وبلاگ، كانال يوتيوب، شبكه اجتماعي يا پادكست اينفلوئنسر محبوب خود مراجعه ميكند. او با محتوا، ارتباط برقرار ميكند.
۳- مصرفكننده بهدنبال جزئيات بيشتري درزمينهي ويژگيها، ارزش، دردسترسبودن و روشهاي ارسال محصول است. او بهاحتمالزياد اين توضيحات را در وبسايت خردهفروشي يا برند توليدكنندهي محصول بهدست ميآورد.
اگر مصرفكننده محصولي را كه ميبيند، دوست داشته باشد، براي خريد اقدام ميكند؛ چه بهصورت فيزيكي و چه بهصورت الكترونيك.
فرايندي كه مرور كرديم، تركيبي از بازاريابي محتوا و اينفلوئنسر ماركتينگ است كه مصرفكننده را تحت تأثير قرار ميدهد.
بزرگترين مزايا و معايب اينفلوئنسر ماركتينگ
گرچه بازاريابي ازطريق اينفلوئنسرها، يكي از روندهاي مهم حوزهي بازاريابي است، اما متخصص كارشناسان تأكيد ميكنند كه اين روش براي همهي كسبوكارها مناسب نيست. مرور اجمالي مهمترين مزايا و معايب همكاري با تأثيرگذاران رسانههاي اجتماعي، به ما كمك ميكند علت اين هشدارها را بهتر درك كنيم.
مزايا:
تأثير اينفلوئنسر ماركتينگ بر تصميم نهايي مصرفكنندگان
اولين و مهمترين مزيت بازاريابي اينفلوئنسرها، نرخ بازدهي آن است. مطالعات متعددي كه در اين زمينه صورت گرفته است، ثابت ميكند كه ايفلوئنسر ماركتينگ واقعاً تأثير قابلتوجهي بر تصميمهاي خريد مصرفكنندگان دارد. بهعنوانمثال، يكي از تحقيقاتي كه بازاريابي در شبكهي اجتماعي توييتر را موردمطالعه قرار داده است، نشان ميدهد كه اگر توييتهاي يك برند، از زبان اينفلوئنسرها بيان شود، «قصد خريد» متخصصان را بهميزان ۵.۲ برابر افزايش ميدهد. بهعلاوه، ۴۹ درصد از مردم در زمان تصميمگيري براي خريد، به توصيههايي تكيه ميكنند كه اينفلوئنسرها به اشتراك گذاشتهاند.
اينفلوئنسر ماركتينگ بهتدريج اعتماد مخاطبان را جلب ميكند
تأثيرگذاران افرادي هستند كه وفاداري هواداران خود را بهدست آوردهاند. اين هواداران يا فالوئرها، عميقاً به توصيههاي شخصيتهاي محبوب خود بها ميدهند و بهگفتههاي آنها اطمينان دارند. بنابراين هنگاميكه اينفلوئنسر، محصول يك برند خاص را تحسين ميكند، هواداران بلافاصله متوجه ميشوند. محصول يا برندي كه بهتازگي وارد بازار شده است، بهكمك تحسين و تأييد تأثيرگذاران، به اعتبار فوقالعادهاي دست پيدا ميكند؛ زيرا اينفلوئنسرهاي خوب، صرفاً بهخاطر پول محصولي را تبليغ نميكنند و هواداران نيز از اين موضوع آگاهاند. ايدهي اصلي اين است كه وقتي تأثيرگذاران محصول يا خدماتي را پيشنهاد ميدهند، بهاحتمال بالا خودشان از آن استفاده كرده و رضايت داشتهاند.
دسترسي به طيف عظيم مخاطبان
بيشتر اينفلوئنسرها، صدها هزار فالوئر دارند. همانطور كه گفتيم، مردم اينفلوئنسرها را بهدليل اشتياق، انديشه متخصصيناتها، ايدهها و اصولي كه به اشتراك ميگذارند، دنبال ميكنند. مردم منتظر پستهاي جديد تأثيرگذاران محبوب خود ميمانند. زمانيكه پست جديدي منتشر شود، هواداران سريعاً به تعامل با آن مشغول ميشوند (لايك، انديشه متخصصين دادن، بازنشر).
واضح است كه يك برند با همكاري اينفلوئنسرهاي مرتبط، به نرخ بالايي از مخاطبان دسترسي پيدا ميكند. چنانچه اينفلوئنسرها محتواي شما را بهاشتراك بگذارند، مخاطبان بسيار زيادي اين محتوا را مشاهده ميكنند. تصور كنيد كه هر يك از اين مخاطبان، بار ديگر محتواي شما را بازنشر كند. دراينصورت پيام شما به گروه بسيار بزرگتري از مردم ميرسد. اگر اينفلوئنسر ماركتينگ را از اين فرايند حذف كنيم، شما هرگز قادر نيستيد با چنين قشر عظيمي از مخاطبان رابطه برقرار كنيد.
هدف قرار دادن مخاطبان مناسب
هنگاميكه با اينفلوئنسرهاي مرتبط بازار خود كار ميكنيد، ميتوانيد اطمينان داشته باشيد كه پيامهاي برند، به مخاطبان مناسبتري ارسال ميشود. به همين دليل برندهاي پوشاك سعي ميكنند با اينفلوئنسرهاي مد و فشن همكاري كنند؛ يا برندهاي آرايشي و بهداشتي، با متخصصان پوست و مو كار ميكنند. شما از اين طريق به مخاطباني دسترسي خواهيد داشت كه بهاحتمال بيشتري به محصولات شما علاقهمند هستند.
عدم نياز به بودجهي بالا
بسياري از ميكرواينفلوئنسرها حاضرند بهجاي دستمزد، محصولات و خدمات يك برند را دريافت كنند. حتي اگر آنها پولي درخواست كنند، هرگز قابلمقايسه با دستمزد سلبريتيهاي مشهور نيست.
معايب
ضررهاي انتخاب اينفلوئنسر نامناسب
با انتخاب اينفلوئنسر نامناسب، زمان، تلاش و منابع خود را هدر ميدهيد و كمترين ميزان بازگشت سرمايه را بهدست ميآوريد. بهعلاوه، اگر همكاري شما با يك اينفلوئنسر بهخوبي پيش نرود، ممكن است شاهد واكنش شديدي از طرف هواداران او باشيد. اين موضوع به اعتبار شما در بازار نيز آسيب ميزند. اطمينان حاصل كنيد كه اينفلوئنسر مرتبطي را در حوزهي تخصصي خود پيداكردهايد كه از هواداران وفاداري برخوردار است و هميشه محتواي معتبري منتشر ميكند.
هر اشتباه، اعتبار برند شما را زير سؤال ميبرد
يكي از بزرگترين اشتباهات برندها درزمينهي اينفلوئنسر ماركتينگ، منتشرنكردن شفاف جزئيات اين مشاركت است. در بازارهاي امروزي، اين امر بهعنوان گمراهكردن و فريب مشتريان تلقي ميشود و ريسك شكايتهاي قانوني آتي را نيز افزايش ميدهد.
چالش پيدا كردن اينفلوئنسر
پيداكردن ايفلوئنسري كه از هر لحاظ براي تبليغ محصولات شما مناسب باشد، كار سادهاي نيست. شما بايد مسئوليت تحقيق و مطالعه گزينههاي پيشرو را به عهدهي يك تيم بگذاريد و پس از اطمينان حاصل كردن از شايستگي اينفلوئنسر، مدتها با او مذاكره كنيد. انتخاب و توافق نهايي با يك اينفلوئنسر، مستلزم زمان و تلاش زيادي است.
چالش اندازهگيري پيشرفت
پس از راهاندازي كمپين اينفلوئنسر ماركتينگ، بايد ميزان پيشرفت آن را رديابي كنيد. در غير اين صورت، متوجه نميشويد كه شخص مناسبي را انتخاب كردهايد و بازدهي مقبولي بهدست ميآوريد يا خير.
هزينههاي ارتباط ضعيف برند با اينفلوئنسر
درنهايت، يكي ديگر از اشتباههاي بزرگ برندها اين است كه تنها يكبار با اينفلوئنسر موردانديشه متخصصين خود مذاكره ميكنند. اما شما بايد روي ايجاد روابط قوي و مؤثر با تأثيرگذاران متمركز شويد. در اين صورت كمپينهاي سودمندتري برگزار ميكنيد و اينفلوئنسرها نيز حداكثر تلاش خود را براي همكاري با شما به كار ميگيرند.
اينفلوئنسر ماركتينگ چگونه به كسبوكار شما كمك ميكند؟
ميزان كمكي كه ميتوانيد از يك اينفلوئنسر انتظار داشته باشيد، به نوع روابط حرفهاي بين شما بستگي دارد. اگر طبق يك رويكرد ارگانيك با شخص اينفلوئنسر رابطه برقرار كنيد، طبيعتاً كمك كمتري دريافت ميكنيد تا اينكه براي برگزاري يك كمپين متمايز به او پول پرداخت كنيد. البته هزينهي اين دو حالت نيز باهم متفاوت است. برخي از روشهاي معمول يا رويكردي كه آن را ارگانيكمي ناميم، عبارتاند از:
مطمئناً نبايد انتظار داشته باشيد كه اينفلوئنسرها صراحتاً از محصول شما تعريف و تمجيد كنند. آنها بهدليل روابط معتبري كه با مخاطبان خود دارند، به اينفلوئنسر تبديل شدهاند.
فرايند اجراي اينفلوئنسر ماركتينگ
صرفاً به اين دليل كه بازاريابي ازطريق افراد تأثيرگذار يكي از روندهاي روز بازاريابي است، اين معنا را نميدهد كه شما هم بايد از اين روش استفاده كنيد. براي برگزاري يك كمپين بازاريابي، بايد هدف مشخصي داشته باشيد.
مرحلهي اول: تعيين اهداف
هدف هر كمپين بازاريابي محتوا، اين است كه نشان دهد چگونه ارزشي به مخاطبان خود ارائه ميكند. در اينفلوئنسرماركتينگ، بايد ارزشآفريني برند را به مخاطبان شخص اينفلوئنسر ثابت كنيد.
يكي از نقاط ضعف بسياري از تيمهاي بازاريابي، تماس با افراد تأثيرگذار بدون هيچ هدف مشخصي است. شما بايد بدانيد كه «چرا» ميخواهيد يك كمپين اينفلوئنسر ماركتينگ برگزار كنيد. تنها در اين صورت ميتوانيد موفقيت كمپين خود را اندازهگيري كنيد. بهعلاوه، در انتخاب اينفلوئنسر مناسب نيز بهتر عمل ميكنيد. ممكن است اهداف شما براي برگزاري كمپين، بهسادگي موارد زير باشد:
همانطور كه گفتيم، اهداف شما، نوع اينفلوئنسري را كه انتخاب ميكنيد، مشخص ميكنند. بهعنوانمثال، اگر بهدنبال تعامل سريع با مخاطبانتان هستيد، بايد از اينفلوئنسرهاي توييتر كمك بگيريد. اگر تأكيد بيشتري بر ظاهر و تصوير محصول داريد، روي كانالهاي بصريتر مانند اينستاگرام و پينترست متمركز ميشويد. اما اگر ميخواهيد آگاهي عميقتري درمورد محصول خود ايجاد كنيد، مخصوصاً اگر يك كسبوكار B2B را اداره ميكنيد، شايد يك مقالهي متخصص را در وبلاگ تخصصي صنعت منتشر كنيد و از اينفلوئنسرها بخواهيد كه آن را به اشتراك بگذارند.
ضروري است كه هريك از اهداف شما به يك شاخص كليدي عملكرد يا KPI متصل شود. در اين صورت، ارزيابي كارايي كمپين بازاريابي شما امكانپذير ميشود. همچنين اهداف شما بايد SMART باشند؛ يعني خاص (Specific)، قابلاندازهگيري (Measurable)، قابلدستيابي (Achievable)، واقعبينانه (Realistic) و زمانمحور (Time-based).
مرحلهي دوم: تعريف مخاطبان هدف
اگر هنوز نميدانيد كه چه افرادي را ميخواهيد تحت تأثير قرار دهيد، هنوز براي برگزاري كمپين آماده نيستيد. ولي اگر ايدهي واضحي از مشتريان ايدهآل در ذهن داريد، پرسوناي آنها را در هنگام جستجوي اينفلوئنسرها مدانديشه متخصصين داشته باشيد. همچنين درصورتيكه قبلاً كمپين بازاريابي خاصي را در شبكههاي اجتماعي برگزار كردهايد، به شيوهي هدفگذاري خود در آن كمپينها توجه كنيد.
اگر ميخواهيد اينفلوئنسر ماركتينگ موفقي داشته باشيد، بايد با افراد تأثيرگذاري كار كنيد كه مخاطبان هدف شما را تحت تأثير قرار ميدهند. هرچه نيچ ماركت خود را بهصورت دقيقتري تعريف كرده باشيد، جستجوي بهتري براي اينفلوئنسرهاي مناسب خواهيد داشت.
مرحلهي سوم: بهترين اينفلوئنسر را براي برند خود تعريف كنيد
بيشترين نرخ شكست برندها در اجراي اينفلوئنسر ماركتينگ، به اين مرحله مربوط ميشود. تلاش بيشتر شركتها براي انتخاب اينفلوئنسر متناسب با برند، تلاش موفقي نيست. تحقيقات نشان ميدهد كه ۶۷.۶ درصد از تيمهاي بازاريابي، پيداكردن اينفلوئنسر مرتبط را سختترين چالش كمپين IM خود ميدانند. درواقع، همين مسئله بزرگترين نقطهضعف بازاريابي سنتي ازطريق سلبريتيها نيز بوده است. گرچه برخي از اين تبليغات بهيادماندني و كارآمد بودند، ولي در اغلب موارد، يك سؤال ناخوشايند در ذهن مصرفكنندگان ايجاد ميشد: «اين سلبريتي چه چيزي در مورد سبك زندگي من ميداند؟ او در دنياي كاملاً متفاوتي زندگي ميكند.» نتيجه كاملاً روشن است: بايد اينفلوئنسري را انتخاب كنيد كه فالوئرهاي او با مخاطبان هدف شما تطبيق دارند.
گروهبندي اينفلوئنسرها
اينفلوئنسرهاي سلبريتي: همانطور كه گفتيم، بازاريابي ازطريق سلبريتيها، قديميترين مدل اينفلوئنسرماركتينگ است. از سالها پيش، شركتها، دستمزدهاي كلاني به سلبريتيهاي مشهور ميپرداختند تا محصولات آنها را تبليغ كنند. حتي در برخي موارد، مردم محصولي را با نام سلبريتي تبليغكننده ميشناختند (مثل جورج فورمن گريل). بازاريابي ازطريق تأثير سلبريتيها، چه به روشهاي سنتي و چه به روشهاي مدرن، ميتواند بسيار موفقيتآميز باشد. اما اين روش هميشه با چالشهاي جدي همراه بوده است. از طرفي، سلبريتيها براي تبليغ محصولات پول بسيار زيادي درخواست ميكنند و از طرف ديگر، مصرفكنندگان در حوزههاي تخصصي، عميقاً به محصولاتي كه توسط خود افراد مبلغ استفاده نميشوند، بدبين هستند.
ماكرو اينفلوئنسرها: اين افراد در شبكههاي اجتماعي ميليونها فالوئر دارند. مردم غالباً ماكرو اينفلوئنسرها را بهعنوان متخصص يك حوزه ميشناسند. تفاوت ماكرو اينفلوئنسر و سلبريتي اين است كه ماكرو اينفلوئنسر، بهخاطر تخصص در يك رشتهي خاص به شهرت رسيده است و لاخبار تخصصياً عامهي مردم او را نميشناسند. ژورناليستهاي معروف، فعالان دانشگاهي و مشاوران حرفهاي، در اين گروه قرار دارند. ماكرو اينفلوئنسرها، از قبل نام خود را تثبيت كردهاند و بهعنوان متخصص كارشناسان برتر رشتههاي خاص شناخته ميشوند؛ بنابراين دستمزد زيادي هم براي تبليغ محصولات برندها درخواست ميكنند.
ميكرو اينفلوئنسرها: بزرگترين گروه تأثيرگذاران شبكههاي اجتماعي را تشكيل ميدهند. اين افراد نيز برخلاف سلبريتيها، بين عامهي مردم شناختهشده نيستند؛ اما بهعلت موفقيتهايي كه در يك زمينه كسب كردهاند، متخصص كارشناس حوزههاي خاص محسوب ميشوند. ميكرو اينفلوئنسرها از اعتبار و شهرت كمتري نسبت به ماكرو اينفلوئنسرها برخوردار هستند، ولي بازهم مخاطبان زيادي دارند. آنها اعتماد هواداران خود را بهدست آوردهاند و ميتوانند فالوئرهاي خود را به مشاركت و تعامل وادارند. به همين دليل هم در بازاريابي دهانبهدهان و افزايش ترافيك وبسايت برند، بسيار مؤثر عمل ميكنند.
نكته ۱: هرگز يك اينفلوئنسر را صرفاً بهخاطر شهرت زياد يا دستمزد كم انتخاب نكنيد. بهدنبال تأثيرگذاراني باشيد كه از پايگاه حمايتي قدرتمندي برخوردار هستند و اين پايگاه حمايتي، مطابق با مخاطبان هدف شما است.
نكته ۲: در مطالعه اينفلوئنسرها، به آمار خام فالوئرهاي آنها اكتفا نكنيد. راههاي مختلفي براي بالا بردن نرخ فالوئرها وجود دارد كه همهي آنها، مخاطبان ارزشمندي را به برند شما هدايت نميكنند. حتي زمانيكه اينفلوئنسرها از فالوئرهاي واقعي برخوردار هستند، نرخ فالوئرها متريك مناسبي براي ميزان تأثيرگذاري افراد نيست. اغلب اوقات بهترين اينفلوئنسرها، جامعهي هواداران كوچكتري دارند كه نرخ تعامل آنها بسيار بالا است. طبق تحقيقات، نرخ تعاملهاي مؤثر با افزايش تعداد فالوئرها كاهش مييابد.
ميكرو اينفلوئنسرها چگونه به افزايش فروش كمك ميكنند؟
معمولاً تعداد فالوئرهاي ميكرو اينفلوئنسرها، بين هزار تا صد هزار نفر است. ازآنجاييكه اين افراد دسترسي مؤثرتري به جامعهي مخاطبان خود دارند، ميتوانند پيام برندها را بهتر به مردم برسانند. شما با استفاده از قدرت نفوذي كه ميكرو اينفلوئنسرها بين هواداران دارند، ميتوانيد نرخ فروش خود را افزايش دهيد.
آنها يك داستان شخصي دربارهي محصولات تعريف ميكنند: ميكرو اينفلوئنسرها در سطح بالاتري مورد اعتماد جامعهي هواداران هستند. به همين دليل هنگاميكه تجربيات خود را در مورد يك محصول به اشتراك ميگذارند، هواداران با توجه به اين تجربه، محصول موردانديشه متخصصين را قضاوت ميكنند. همهي بازاريابان به كارايي تكنيك داستانسرايي واقف هستند. اگر ميكرو اينفلوئنسرها داستاني منحصربهفرد و مثبت در مورد يك محصول يا خدمات خاص نقل كنند، تأثير بسيار بيشتري روي فروش آن خواهند گذاشت؛ تا زمانيكه صرفاً عكس محصول را به اشتراك ميگذارند.
تبليغ كدها و لينكهاي تخفيف: تكنيك «پيشنهاد تخفيف به گروه مخاطبان هدف»، يكي از استراتژيهاي عالي فروش محسوب ميشود. ميكرو اينفلوئنسرها ميتوانند كدها يا لينكهاي تخفيف محصول را در پستهاي خود بهاشتراك بگذارند و مخاطبان را به آزمودن اين محصولات دعوت كنند. همچنين اگر اين تكنيك را با ذكر تجربههاي شخصي از محصول تركيب كنند، تأثير بيشتري روي فالوئرها ميگذارند. به عبارتي، داستان آنها كنجكاوي هواداران نسبت به محصول را تحريك ميكند و در درجهي بعد، كد يا لينك تخفيف، تمايل مردم به خريد محصول را افزايش ميدهد.
تبليغ نمونهي رايگان محصول: زمانيكه يك محصول بهتازگي وارد بازار شده است، مردم به ديدهي ترديد به آن نگاه ميكنند. ولي ميكرو اينفلوئنسرها با تبليغ نمونه محصولاتي كه بهرايگان براي آنها ارسال كردهايد، نقش مهمي در رفع ترديد جامعهي فالوئرها بازي ميكنند. در اين صورت، مردم بهاحتمال بيشتري ارزش محصولات را درك كرده و به مشترياني تبديل ميشوند كه براي خريد محصولات شما، پول پرداخت ميكنند.
هم انديشي ها