تركيب بندي در عكاسي ؛ هر آنچه بايد براي شروع بدانيم
تقريبا تمام عكاسهاي تازهكار با يادگيري تركيببندي دستوپنجه نرم ميكنند. تركيببندي اهميت زيادي در عكاسي دارد و متأسفانه يادگيري آن كمي دشوار است. از انديشه متخصصين تعريفي، تركيببندي به رابطهي بين عكاس و سوژه گفته ميشود. اما چگونه ميتوان تركيببندي و زاويهي ديد خلاقانه را ياد گرفت؟ هدف از يادگيري تركيببندي رسيدن به سبك در عكاسي است و به افراد كمك ميكند آن طور كه ميخواهند دنيا را ببينند.
از مجموعه مقالات يادگيري عكاسي:ويرايش تصاوير در فتوشاپ ؛ هر آنچه براي شروع بايد بدانيدعكاسي پرتره چيستهر آنچه بايد درباره اصطلاحات رايج عكاسي بدانيمعكاسي خياباني چيستچگونه مانند حرفهايها با موبايل عكاسي كنيم؟
- تركيب بندي در عكاسي چيست؟
- چرا تركيب بندي در عكاسي اهميت دارد؟
- عناصر تركيب بندي در عكاسي
- خط
- شكل و فرم
- ارزش
- فضا
- رنگ
- بافت
- اصول و قواعد تركيب بندي
- ريتم
- تعادل
- تناسب
- تأكيد
- هارموني
- كنتراست
- حركت
- اصول تركيب بندي گشتالت
- تشابه
- پيوستگي
- يكپارچگي يا تكميل
- مجاورت
- نكاتي براي يافتن تركيببندي مناسب
- الهام گرفتن و يادگيري بصري
- براي عكاسي برنامهريزي و تحقيق كنيد
- زود برسيد
- تكنيك هاي تركيب بندي در عكاسي
- فوكوس انتخابي
- سادگي
- تغيير زاويهي ديد
- انواع تركيب بندي در عكاسي
- قانون يكسوم
- تركيببندي مثلثي
- نسبت طلايي
- گريد طلايي يا گريد پي
- مارپيچ طلايي
- انعكاسها و پيشزمينهي متغير
- تكرار شكلها
- نور متمركز
- قانون فردها
- تركيب قاب در قاب
- بزرگنمايي و كوچكنمايي
- عكاسي عمودي
- تركيب تكنيكهاي تركيببندي
- اشتباهات متداول در تركيب بندي
- تعداد زياد عناصر غيرضروري
- قرار دادن سوژه در وسط تصوير
- پسزمينهي گمراهكننده
- تار كردن سوژهي اصلي
- كپي كاري
- كار نكردن با صحنه
- جايگذاري نامناسب سوژه
- اصلاح تركيب بندي در ويرايش نهايي
- وينيت (Vignette)
- كراپ كردن تصوير
- سياه و سفيد كردن تصوير
- روشهاي ديگر بهبود مهارتهاي تركيب بندي در عكاسي
- سخن پاياني
تركيب بندي در عكاسي چيست؟
به بيان ساده، تركيببندي به چگونگي آرايش عناصر يك عكس گفته ميشود. در نتيجه هنرمند بايد عناصر را به گونهاي در قاب بچيند كه بيشترين جذابيت را براي مخاطب داشته باشد. عكس خوب داراي عناصر و بخشهاي متعددي است كه تركيب آنها بايد براي مخاطب خوشايند باشد. تركيببندي دقيقا به روايتگري عكاس در يك قاب مشخص وابسته است.
چرا تركيب بندي در عكاسي اهميت دارد؟
شايد عكسهايي را ديده باشيد كه سوژههاي آنها به شكلي تأثيرگذار چيدمان شدهاند اما خود نميتوانيد چنين عكسهايي را بگيريد. در اين صورت بايد اشكال را در تركيببندي جستجو كنيد. تركيببندي شامل تمام عناصري ميشود كه در يك عكس قرار ميگيرند. اغلب اوقات يادگيري جنبهي تكنيكي عكاسي كار سادهاي است اما تركيببندي معياري براي تشخيص عكس خوب از عكسي با جذابيت كمتر است. اين روزها تقريبا تمام افراد دوربين دارند اما چگونه ميتوان در ميان سيل انبوهي از عكسها، به خلاقيت بصري رسيد و آثار متمايزي را خلق كرد.
با يادگيري اصول تركيببندي ميتوانيد عناصري جذاب را به تصاوير خود اضافه كنيد و سبكتان را از ديگران متمايز كنيد. در ادامه به معرفي اصول تركيببندي ميپردازيم كه ميتوانيد به صورت واحد يا تركيبي از آنها استفاده كنيد. همه چيز بستگي به خودتان دارد.
عناصر تركيب بندي در عكاسي
خط
خطوط ميتوانند به بهترين شكل ممكن چشم بيننده را در قاب عكس هدايت كنند. چه چيزي بهتر از خطي قوي و مشخص كه چشم بيننده را به سمت سوژه جلب ميكند؟ خطوط راهنما به خطوطي گفته ميشوند كه در جهت سوژه قرار دارند. علاوه بر خطوطي كه به سوژه ختم ميشوند ميتوانيد خطوط متعددي را در تصوير قرار دهيد كه همگرا ميشوند يا به سمت سوژه قرار دارند.
يكي از راههاي جالب براي استفاده از خطوط، گوشههاي تصوير است. گوشههاي تصوير خنثي هستند. رودخانهها و جريانهاي مختلف از بهترين عناصر براي نمايش خطوط راهنما، حركت و رنگ در تصوير هستند. خطوط همگرا هم ميتوانند لبههاي ساختمانها، درختها يا گروهي از لبهها باشند كه به سمت وسط تصوير اشاره ميكنند.
شكل و فرم
شكل و فرم از عناصر مشابه طراحي هستند. تنها تفاوت آنها اين است كه فرمها سهبعدي هستند، وزن، ارتفاع و عمق دارند. عكاسي به نمايش سهبعدي يك چشمانداز گفته ميشود. نقاشي داراي شكلها و عكاسي داراي فرمهاي بيشتر است. هر چقدر فرمها جذابتر باشند، جذابيت عكس هم افزايش مييابد. فرمها ميتوانند مثل ساختمانها هندسي يا ميتوانند مثل اشخاص يا حيوانات باشند.
ارزش
ارزش به ميزان تيرگي يا روشني عناصر در عكس گفته ميشود و ميزان سفيدي، سياهي و خاكستريهاي تصوير را تعيين ميكند. زيبايي عكاسي به معني استفاده از سياه و سفيدها براي ساخت تصاوير قدرتمند است. اغلب اوقات عكاسها به دنبال رنگهاي درخشان يا ديگر جنبههاي چشمانداز هستند و تنها و تيرگي و روشنيها را فراموش ميكنند.
فضا
قرار دادن فرمها و شكلها باعث اشغال فضايي در تصوير ميشوند. معمولا فضاهاي منفي در اطراف و بين فرمهاي ديگر باقي ميمانند كه همان فضاهاي خالي هستند. فضاي منفي خود يكي از عناصر جذاب در تركيببندي است. معمولا وقتي به دنبال عكاسي بهويژه در مناطق شهري يا ثبت پرتره هستيد، تنها فرمهاي داخل قابل اهميت ندارند، بلكه فضايي كه توسط اين فرمها اشغال نشده هم ميتواند بر زيبايي عكس تأثير بگذارد. به ياد داشته باشيد هنگام استفاده از سيلوئت، فرمها به شكل تبديل ميشوند و ميتوان از آنها بهعنوان ابزار قدرتمندي در تركيببندي عكس استفاده كرد.
رنگ
انديشه متخصصينيهي رنگ يكي از ابزارهاي مفيد براي طراحان گرافيك، طراحان مد و طراحان داخلي است. برخي تركيبها مكمل يكديگر هستند و ميتوانند جلوههاي بصري جذابي را خلق كنند. رنگ از سه بخش تشكيل ميشود: فام (hue)، ارزش (value) و شدت (intensity).
در دايرهي رنگ، رنگهاي مكمل روبهروي يكديگر قرار ميگيرند
اگر از محصولات ادوبي استفاده ميكنيد بدون شك ميدانيد كه hue (فام) همان نام رنگ است (براي مثال قرمز، آبي، سبز). Intensity يا شدت به اشباع رنگ اشاره دارد (ميزان درخشندگي يا خلوص رنگ)، درحاليكه value (ارزش) به ميزان روشنايي يا تاريكي رنگ گفته ميشود.
تعدادي طرح رنگي اوليه وجود دارند كه با يكديگر سازگارند. هنرمندان، طراحان گرافيكي و عكاسها معمولا از اين تمهاي رنگي استفاده ميكنند. اين انديشه متخصصينيههاي رنگي ساده بهويژه براي رسيدن به تركيببندي مناسب، مؤثر هستند. به ياد داشته باشيد كه گاهي دايرهي رنگ را ببينيد. انديشه متخصصينيههاي رنگي مختلف، رنگهاي مكمل، رنگهاي همخانواده، رنگهاي اصلي، ثانويه و ثالث و همچنين تمهاي رنگي مونوكروم و سياه و سفيد را مطالعه كنيد.
در اين تصوير از تم رنگهاي مكمل آبي و نارنجي استفاده شده است
اگر به سايت color.adobe.com برويد ميتوانيد روشهاي خوبي را براي مطالعه طرحهاي رنگي مختلف پيدا كنيد. در اين سايت ميتوانيد رنگهاي سازگار و رنگهاي غالب عكس را پيدا كنيد. با اين ابزار ميتوانيد به تركيب دقيق از رنگهاي مكمل، رنگهاي سرد، گرم، مونوكروم و همخانواده برسيد.
بافت
بافت به عنصر قابل لمس يك شيء گفته ميشود. در عكاسي، حس لمسي وجود ندارد. تمام عكسها حس يكساني دارند در نتيجه بافت در عكاسي به چيزي گفته ميشود كه حس لمس در واقعيت را منتقل كند. براي مثال اگر از يك كاكتوس عكاسي ميكنيد در واقع حسي را كه كاكتوس به بيننده منتقل ميكند، نشان ميدهيد. از انديشه متخصصين تركيببندي ايجاد بافت در بخشي از قاب ميتواند تا حد زيادي بر مخاطب تأثير بگذارد.
از بافت ميتوانيد براي ايجاد كنتراست بين دو عنصر استفاده كنيد: براي مثال جنس نرم در مقابل جنس سخت. همچنين ميتوانيد با استفاده از بافتها شكلها و خطوط راهنماي جالب را خلق كنيد. براي كار با بافت بايد به جهت نور دقت كنيد. نوري شديد كه از گوشه ميتابد ميتواند براي تأكيد بر بافت به كار برود. تابش نور نرم از مقابل ميتواند به مسطحسازي سطح كمك كند.
اصول و قواعد تركيب بندي
ريتم
ريتم به معني ايجاد حركت با الگوها و شكلهاي تكراري تصادفي يا منظم در قاب تصوير گفته ميشود.
تعادل
اگر تركيببندي را به دو بخش (بالا پائين يا چپ و راست) تقسيم كنيد آيا به انديشه متخصصين ميرسد اين دو بخش به يكديگر تعلق دارند؟ تعادل به اين معني نيست كه دو بخش تصوير لاخبار تخصصيا متقارن باشد. بلكه وقتي يك شيء را در يك بخش تصوير براي جلب توجه مخاطب قرار ميدهيد بايد در بخش ديگر هم عنصري را قرار دهيد كه بين عناصر تعادل ايجاد شود. تصاوير نامتعادل چشم بيننده را تنها به يك بخش جلب ميكنند و باعث نميشوند نگاه در كل عكس جريان پيدا كند.
تعادل در قاب تصوير مهم است. در تصوير فوق درختهاي تيره با رنگ سفيد آبشار تعادل ايجاد ميكنند. در ويرايش نهايي تصوير هم روي مه تأكيد بيشتري شده تا به ايجاد يكپارچگي تصوير كمك كند.
تناسب
تناسب به اندازهي اشياي داخل قاب نسبت به اشياي ديگر گفته ميشود. ميتوان با اغراق در تناسبها يا تغيير زاويهي دوربين تركيببندي زيبايي را به وجود آورد. عكاس همچنين ميتواند سوژهها را متناسب با فوكوس در تصوير قرار دهد.
تأكيد
تأكيد نشان ميدهد كه عناصر چگونه ميتوانند چشم بيننده را به شيء مشخصي در قاب هدايت كنند. براي مثال ميتوان با نورپردازي گزينشي بر سوژههايي مشخص تأكيد كرد. روشهاي ديگر براي تأكيد بر سوژه شامل خطوط راهنما و تناسبها است. حتي پوشش و قرارگيري سوژهها در تصوير هم ميتوانند به تأكيد كمك كنند.
هارموني
هارموني از رنگ، بافت، خط و ديگر ابعاد هنر براي اشاره به شباهتهاي سوژه در يك تصوير استفاده ميكند. تصاوير داراي هارموني اغلب بر شباهت سوژهها تأكيد دارند و از ويژگيهاي مشترك بين سوژهها استفاده ميكنند.
كنتراست
كنتراست يكي از مفاهيم مهم در تركيببندي است. بااينحال، كنتراست تنها به سايه روشن محدود نميشود. ميتوانيد از كنتراست رنگي، تضاد و كنتراست مفهومي هم استفاده كنيد.
حركت
واضح است كه هيچ عنصري در تصوير ثابت حركت نميكند؛ اما با استفاده از تنظيماتي مثل سرعت شاتر، بزرگنمايي و كوچكنمايي ميتوان حس حركت را منتقل كرد.
اصول تركيب بندي گشتالت
تشابه
نمايش تشابه سوژهها يكي از ابزار قدرتمند تركيببندي است. براساس اين اصل اشيايي كه داراي رنگ، اندازه، بافت و بهطور كل ويژگيهاي مشابه هستند همراه با يكديگر ديده ميشوند. اغلب اوقات بيننده به دنبال حس يكپارچگي در تصوير است در نتيجه اشتراكگذاري ويژگيهاي مشترك ميتواند به انتقال اين حس كمك كند.
پيوستگي
پيوستگي به چگونگي قرارگيري شكلها در كنار يكديگر گفته ميشود كه از يك شكل به شكل ديگر ختم ميشوند بهطوريكه انتهاي يك شكل بهطور مستقيم به شكل يا شكلهاي بعدي اشاره دارد. يكي از عناصر پيوستگي «جريان» است. پيوستگي نشان ميدهد سوژههاي داخل تركيببندي از يك موقعيت به موقعيت بعدي جريان پيدا ميكنند. در اين حالت ذهن تصور ميكند مسير سوژه يا اشيا تا بيرون عكس هم ادامه دارند.
يكپارچگي يا تكميل
يكپارچگي يكي از اصول دشوار تركيببندي در عكاسي است اما تركيببندي براساس اين اصل به توليد تصويري جامع ميانجامد. ذهن معمولا اشيايي را كه در تصوير وجود ندارند كامل ميكند. بخشي از مهارت تركيببندي هم به شناخت شكلها و طراحي براساس آنها وابسته است. اصل يكپارچگي به شما كمك ميكند شكلهاي يك سوژه را ببينيد. براي مثال در عكس زير، گلهاي آبي بلوك رنگي يكپارچهاي را در دو سوم عكس به وجود آوردهاند. خط افقي قوي هم بالاي آنها قرار دارد. با اينكه درختها از ميان خط عبور كردهاند، خط همچنان پيوسته به انديشه متخصصين ميرسد. براساس اصل گشتالت، ذهن فورا شكاف ايجادشده را پر ميكند و خط پيوسته را تصور ميكند.
مجاورت
وقتي اشيا را در تصوير كنار هم قرار ميدهيد مانند بخشي از يك كل يا گروه بزرگتر به انديشه متخصصين ميرسند. يكي از نمونههاي مجاورت را ميتوانيد هنگام عكاسي با لنز تلهفوتو ببينيد. براي اين كار ميتوانيد تصوير را فشرده كنيد تا تمام بخشهاي تصوير نزديك به يكديگر قرار بگيرند. براي مثال دو رشتهكوه مجزا با وجود فاصلهي زياد ممكن است مانند بخشي از يك رشتهكوه به انديشه متخصصين برسند.
تقارن
انسان ذاتا نظم را دوست دارد. وقتي عكسي با تركيببندي انعكاس يا الگوي زيبايي در آن ميبينيد، خود به خود انديشه متخصصينتان جلب ميشود. وقتي صحنههايي با پتانسيل تقارن بالا داريد، بايد نظم آنها را رعايت كنيد. اگر نميتوانيد اين كار را هنگام عكاسي انجام دهيد ميتوانيد بهراحتي عكستان را در فرايند ويرايش نهايي اصلاح كنيد.
اگر ميخواهيد عمدا تصوير را نامتقارن كنيد، لازم است به گونهاي اين كار را انجام دهيد كه مخاطب متوجه عمدي بودن آن شود. وقتي تقارن كمي دچار خطا باشد ممكن است تركيببنديتان خوب به انديشه متخصصين نرسد. يكي از نمونههاي استفاده از تقارن، انعكاس در تركيببندي است. در اين عكس تركيبي از قانون يك سوم و تقارن براي تركيببندي صحنه به كار رفتهاند. درخت درست خارج از مركز و در سمت راست قاب قرار دارد اما آب درياچه داراي تقارن است.
نكاتي براي يافتن تركيببندي مناسب
الهام گرفتن و يادگيري بصري
رسيدن به انديشه متخصصينات هنري نياز به زمان دارد و يك شبه به دست نميآيد. يكي از راههاي خوب و متخصصدي براي يادگيري عناصر بصري رفتن به كلاس نقاشي است. سعي كنيد در يك كلاس نقاشي نام نويسي كنيد. روش كار با مديومها و ابزارهاي مختلف را بياموزيد. همچنين به نقاشيهاي كلاسيك نگاه كنيد و سعي كنيد محيط اطراف آنها را ارزيابي كنيد. از خود بپرسيد چگونه ميتوانيد با دوربين عكاسي به تركيببندي مشابهي برسيد؟ نقاشان در گذشته چگونه از نور استفاده ميكردند؟ گرچه سوژههاي نقاشي ممكن است مربوط به قرنهاي گذشته باشند، چه ايدهاي را ميتوانيد براي آثار فعلي خود برداشت كنيد؟ چه زماني از روز نورپردازي مشابهي ميبينيد؟ كدام موقعيتها مشابه موقعيت مكاني نقاشي هستند؟
ميتوانيد از آثار نقاشان امپرسيونيست انتزاعي هم الهام بگيريد. براي مثال به آثار نقاشهايي مثل ريچارد ديبنكورن و جكسون پولاك نگاه كنيد. ميتوانيد در طبيعت و اشيا نقشهاي مشابه را پيدا كنيد. بهطور كلي سعي كنيد مرتب آثار نقاشان مختلف را ببينيد و از آنها براي تركيببندي كمك بگيريد.
براي عكاسي برنامهريزي و تحقيق كنيد
سعي كنيد قبل از شروع عكاسي ايدهاي را در ذهن داشته باشيد؛ زيرا ممكن است بسياري از لحظهها را از دست بدهيد. براي مثال هنگام عكاسي از پرتره بايد بدانيد در چه نقطهاي از شهر يا اطراف آن ميخواهيد عكاسي كنيد؛ زيرا بعدا ممكن است وقت خود را تلف كنيد. برنامهريزي ميتواند از اتلاف وقت جلوگيري كند.
زود برسيد
صرفانديشه متخصصين از اينكه عكاسي پرتره، رويداد اجتماعي، حيات وحش يا مانديشه متخصصينه انجام ميدهيد داشتن ايدهاي خوب از شرايط و احتمالات فعلي ميتواند در واكنش شما نسبت به عكاسي تأثيرگذار باشد. در نتيجه هميشه سعي كنيد كمي زودتر از زمان تعيينشده در محل عكاسي حاضر شويد.
تكنيك هاي تركيب بندي در عكاسي
فوكوس انتخابي
فوكوس انتخابي روشي برجسته براي قرار دادن عنصر نمادين در قاب است. با قرار دادن سوژه در فوكوس و تار كردن بقيهي تصوير ميتوانيد بر اهميت سوژه تأكيد كنيد. با تغيير عمق ميدان ميتوان به اين اثر رسيد و به دقت و جذابيت تركيببندي كمك كرد. اين روش براي عكاسي از پرتره و عكاسي حيات وحش بسيار مناسب است. وقتي نقطهي فوكوس جذابي دارد كه در آن تصوير داراي يك سوژهي اصلي است با اين تكنيك ميتوانيد چشم بيننده را به سمت سوژه هدايت كنيد.
سادگي
وقتي از عناصر موجود در قاب گيج ميشويد از خود بپرسيد جذابترين سوژه چيست؟ سپس سعي كنيد روي آن تمركز كنيد. سعي كنيد همه چيز را ساده نگه داريد تا بيننده آنچه را كه ميخواهيد ببيند. تمام تصاوير داراي پيشزمينهي جذاب نيستند. ميتوانيد از سه يا چهار سوژهي جذاب آسمان براي جلب توجه بيننده استفاده كنيد. در اين عكس، از يك پسزمينهي بسيار ساده براي جلب توجه مخاطب به درخت استفاده شده است. اين عكس با استفاده از فضاي منفي حسي از سادگي و كمينهگرايي را منتقل ميكند.
تغيير زاويهي ديد
اغلب عكسها از سطح چشم به ثبت ميرسند. سعي كنيد زاويه را بالاتر يا پائينتر از ديد تغيير دهيد و به تركيببندي اصيل و جذابي از يك سوژهي مشخص برسيد. براي مثال اين تصوير از روي پشتبام گرفته شده است.
انواع تركيب بندي در عكاسي
در عكاسي، تعداد زيادي قوانين و نسبت طلايي وجود دارد كه از آنها ميتوانيد براي تأكيد بر نقاط جذاب تركيببندي استفاده كنيد. اين نسبتها قاب را با استفاده از خطوط و منحنيها به بخشهاي كليدي تقسيم ميكنند. با نسبت طلايي ميتوانيد عناصر را به شيوهاي صحيح در تركيببندي جايگذاري كنيد، چشم بيننده را به سمت سوژههاي موردانديشه متخصصين هدايت كنيد و توجه مخاطب را جلب كنيد. در ادامه به چند قانون مهم تركيببندي اشاره ميكنيم:
قانون يكسوم
حتما دربارهي قانون يك سوم ميدانيد يا حداقل يك بار دربارهي آن شنيدهايد. اغلب دوربينها از جمله دوربينهاي موبايل هوشمند داراي تنظيمات گريد يك سوم هستند. گريد يكسوم از چهار خط شامل دو خط عمودي و دو خط افقي تشكيل ميشود كه در فاصلهي برابري از يكديگر روي تصوير قرار دارند. در نتيجه با اين خطوط تصوير به نه قسمت تقسيم ميشود. اما قانون يكسوم دقيقا چيست؟
براساس اين قانون بايد عناصر خود را در راستاي خطوط يا نقاط تلاقي آنها قرار دهيد. ميتوانيد از اين قانون در عكاسي پرتره و چشمانداز استفاده كنيد. بهطور كلي قانون يكسوم براي انواع عكاسي نتيجهبخش است. براي مثال اگر ميخواهيد پرترهاي تمام قد را ثبت كنيد بايد سوژه را در جهت يكي از خطوط گريد قرار دهيد نه مركز تصوير.
هنگامي كه عكاسي مانديشه متخصصينه را انجام ميدهيد بايد خط افق را در يكسوم بالايي يا پائين تصوير قرار دهيد. به ياد داشته باشيد قانون يكسوم صرفا يك راهنماست نه قانون اجباري. پس از تسلط بر عكاسي ميتوانيد تمام مفاهيم مثل تقارن يا حتي تكنيكهاي پيچيدهتر را نقض كنيد.
تركيببندي مثلثي
محبوبترين شكل در تركيببندي مثلث است. ميتوانيد از مثلث براي تعيين ژست پرتره يا عكاسي از مانديشه متخصصينهاي كوهستاني يا برج يك كليسا استفاده كنيد. يكي از تركيببنديهاي دقيق استفاده از مثلثهاي طلايي است. در اين تكنيك قاب در ابتدا با يك خط به دو قسمت تقسيم ميشود اين خط يك گوشه از تصوير را به گوشهي مقابل وصل ميكند و سپس دو خط كوچكتر از گوشههاي باقيمانده به آن وصل ميشوند. در حالت ايدهآل ميتوانيد مهمترين سوژههاي تصوير را در محل تقاطع اين خطوط قرار دهيد.
نسبت طلايي
نسبت طلايي اصطلاحي رياضي است كه در ابتدا در هنر و بعدها در عكاسي به كار رفت. اين نسبت برابر است با ۱.۶۱۸ و دو روش براي پيادهسازي آن در تركيببندي عكاسي وجود دارد.
گريد طلايي يا گريد پي
گريد يا شبكهي پي، قاب را به نه قسمت تقسيم ميكند و به قانون يكسوم شبيه است. بااينحال اين گريد تابع نسبت ۱: ۱:۱ يا بلوكهاي هماندازه نيست. بلكه بلوكها را با نسبت ۱:۰.۶۱۸:۱ تقسيم ميكند بهطوريكه در مركز به بلوكهاي كوچكي ميرسيد. اين تركيببندي طبيعيتر است زيرا نسبت طلايي به وفور در طبيعت پيدا ميشود.
مارپيچ طلايي
مارپيچ طلايي روش ديگري براي تركيببندي تصاوير است. يك منحني از گوشههاي تصوير شروع شده و به سمت بالاي قاب هدايت ميشود و سپس به سمت مركز و پائين تصوير ميپيچد. براساس اين مارپيچ، حركت و سوژهها در منحني قرار ميگيرند و جذابترين بخش قاب همتراز با مركز مارپيچ در يك چهارم پائيني تصوير است.
مارپيچ طلايي را ميتوانيد در بسياري از ساختارهاي طبيعي مثل گلهاي آفتابگردان، حلزون و بسياري از عناصر طبيعي ديگر پيدا كنيد. همچنين اين نسبت در بسياري از آثار هنري و ساختمانها وجود دارد. براي يادگيري چشم خود ميتوانيد يك مارپيچ طلايي را چاپ يا ترسيم كنيد و سپس از آن براي مطالعهي عكس هنرمنداني مثل ايروينگ پن (Irving Penn) يا هنري كارتيه برسون (Henry Cartier Bresson) استفاده كنيد.
انعكاسها و پيشزمينهي متغير
انعكاسهايي مثل آب ميتوانند رنگ آسمان را دور برابر كنند و هيجان زيادي را به تصوير ببخشند. غير از آب ميتوانيد به دنبال پيشزمينههاي متغير ديگري مثل ريشههاي درخت قديمي، برگها و گلها و زمينهاي تركخورده باشيد. بهطور كلي هر چيزي كه پيشزمينهي قاب را پر كند و به جذابيت تصوير اضافه كنيد. همچنين بهتر است پيشزمينه شامل خطوطي باشد كه به سمت سوژه هدايت ميشوند.
تكرار شكلها
الگوها و شكلهاي تكراري روشي عالي براي ساخت تصاوير جذاب هستند. كليد اصلي قرار دادن آنها در قاب است به گونهاي كه عناصر ديگر مثل الگو، رنگ، بافت و كنتراست يكديگر را تكميل كنند.
تكرار شكل و پيوستگي به زيبايي تصوير كمك ميكنند
نور متمركز
هرگاه شعاع نور جذابي را در آسمان ديديد ميتوانيد منتظر ثبت يك تصوير عالي باشيد. نور متمركز به صورت خودكار با ايجاد كنتراست بين تيرگي و روشني جذابيت زيادي را به تصاوير ميدهد.
نور متمركز رنگينكماني را به وجود آورده است كه توجه بيننده را به داخل قاب جلب ميكند
قانون فردها
براساس قانون فردها تعداد اشياي فرد در يك تصوير براي افراد جذابيت بصري بيشتري دارد. با اينكه تعداد زوج نشاندهندهي ثبات است و براي تركيببنديهاي متقارن نتيجه ميدهد، تعداد فرد به چشم اجازه ميدهد در تصوير جريان پيدا كند. در نتيجه براساس قانون فردها بايد تعداد فرد سوژه را در تركيببنديهاي خود درانديشه متخصصين بگيريد. توصيه ميشود از اين قانون منطبق با موقعيت استفاده كنيد. اگر تركيببندي متغيري داريد از مثلث، خطوط قطري و اعداد فرد استفاده كنيد و اگر ثبات و ايستايي را ترجيح ميدهيد از خطوط مستقيم، مربعها و اعداد زوج استفاده كنيد.
در هر صورت نكتهي مهم استفاده از قوانين به سود خود و كنترل تركيببندي است. براي مثال استفاده از قانون فردها براي عكاسي از محصول يا غذا جذابيت بيشتري دارد؛ اما نميتوان در عكاسي از يك خانوادهي چهار نفره از اين قانون استفاده كرد.
تركيب قاب در قاب
استفاده از روش قاب در قاب، راهي مؤثر براي ايجاد عمق در يك صحنه است. در اين روش سعي كنيد به دنبال عناصري مثل پنجره، قوسها و شاخهها باشيد كه يك قاب را تشكيل ميدهند. قاب لاخبار تخصصيا نبايد كل تصوير را احاطه كند.
در تصوير بالا كه از ميدان سن مارك ونيز گرفته شده است از گذرگاه طاقدار باسيليكاي سن مارك براي قاب بندي استفاده شده است. طاقها يكي از عناصر متداول در نقاشيهاي رنسانس بودند كه براي نمايش عمق تصوير به كار ميرفتند. از طرفي قابها لاخبار تخصصيا نبايد مثل پنجرهها يا طاقها ساخت دست انسان باشند. تصوير ذيل در ايرلند ثبت شده است. از شاخهي يك درخت براي ايجاد قاب استفاده شده است. استفاده از اين قاب به ايجاد حس عمق كمك ميكند. استفاده از روش قاب در قاب فرصت خوبي براي رسيدن به خلاقيت با محيط اطراف است.
بزرگنمايي و كوچكنمايي
با استفاده از تكنيك بزرگنمايي و كوچك نمايي ميتوانيد قسمتهاي جالب يك مانديشه متخصصينه را پيدا كنيد و همان را در قاب قرار دهيد. گاهي تصاوير قدرتمند را ميتوانيد با فشردهسازي مانديشه متخصصينه و بزرگنمايي نشان دهيد و به اين صورت انحرافهاي احتمالي را از تركيببندي خود حذف كنيد.
بزرگنمايي ميتواند روشي مؤثر براي استفاده از شرايط و ايجاد جذابيتهاي بصري باشد
عكاسي عمودي
در عكاسي مانديشه متخصصينه معمولا بسياري از افراد تمايل دارند به صورت افقي عكاسي كنند، اما با عكاسي عمودي هم ميتوانيد به تركيببنديهاي جذابي برسيد. مشابه عكاسي به فرمت افقي ميتوانيد تركيببندي تصاوير خود را با قوانين، نسبتها و تكنيكهاي فوق تنظيم كنيد.
تركيب تكنيكهاي تركيببندي
هر كدام از تكنيكهاي تركيببندي فوق به ايجاد جذابيت بصري در تصاوير كمك ميكنند؛ اما ميتوانيد براي رسيدن به جلوههاي بهتر آنها را با يكديگر تركيب كنيد.
اشتباهات متداول در تركيب بندي
تعداد زياد عناصر غيرضروري
سالها قبل عكاسي مشهور گفت هر شيء كه چيزي به عكس اضافه نكند، چيزي را از آن خواهد گرفت. سعي كنيد سادگي تركيببندي را تا حد ممكن حفظ كنيد. عنصر اصلي بايد برجسته به انديشه متخصصين برسد.
قرار دادن سوژه در وسط تصوير
گاهي قرار دادن سوژه در مركز تصوير نتيجهبخش است اما همانطور كه در قانون يك سوم هم گفتيم هميشه بهتر است سوژه را يك طرف تصوير قرار دهيد.
پسزمينهي گمراهكننده
همانطوركه عناصر موجود در تصوير ميتوانند گمراهكننده باشند، پيشزمينه و پسزمينه هم ميتوانند گيجكننده باشند. عمق ميدان كم قطعا مفيد است اما حتي برخي عناصر تار در تصوير هم ميتوانند حواس بيننده را پرت كنند.
با اينكه نشستن پرنده روي سيب تركيب خوبي را به وجود آورده است. بينظمي و تعداد شاخص و برگهاي زياد در پسزمينه باعث افزايش تنش شدهاند
بدون پسزمينهي گمراهكننده، پرنده بيشتر به چشم ميآيد
تار كردن سوژهي اصلي
در عصر فوكوس خودكار زندگي ميكنيم. يكي از اشتباهات متداول اين است كه در بسياري از عكسها سوژهي اصلي در فوكوس قرار ندارد. براي مثال در برخي تصاوير پرتره، گوشها در فوكوس قرار دارند اما چشمها كاملا خارج از فوكوس هستند.
دو خطاي متداول در اين نتيجه نقش دارند: گاهي اوقات ممكن است فوكوس روي حالت دستي باشد و آن را متناسب با صحنه تنظيم نكنيد. در درجهي دوم ممكن است فوكوس خودكار روي حالت پيوسته قرار داشته باشد. در اين صورت وقتي ميخواهيد قاببندي را تغيير دهيد فوكوس تغيير ميكند. اما اگر هر دو مورد فوق را امتحان كرديد و باز هم كل فريم تار شده بود، سادهترين دليل آن ميتواند حركت دوربين باشد. در اين حالت سعي كنيد سرعت شاتر را افزايش دهيد و از تثبيتكنندهي تصوير يا VR استفاده كنيد يا ايزو را افزايش دهيد.
كپي كاري
تركيببندي بسياري از عكسهاي مختلف به قدري تكراري شدهاند كه گويي يك نفر تمام آن عكسها را گرفته است. ديدن پيرمردها، مدلها و حتي مانديشه متخصصينهها آن هم به شيوهاي يكسان خستهكننده است. سعي كنيد زاويهي جديدي را نشان دهيد. از كار عكاسهاي ديگر كپي نكنيد و در كار خود اصالت داشته باشيد. كپيبرداري از كار ديگران فقط باعث كشته شدن خلاقيت در شما ميشود.
كار نكردن با صحنه
فقط به اين دليل كه صحنهي مقابل شما زيبا است به اين معني نيست كه بايد دهها بار روي شاتر كليك كنيد. به اطراف حركت كنيد. سعي كنيد صحنه را بهطور كامل ارزيابي كنيد. زاويههاي ديد مختلف را مطالعه كنيد. روشهاي قدرتمند متعددي براي ثبت يك چشمانداز وجود دارد. عكاسهاي از اصطلاح تركيببندي تنبل براي تركيببندي خام استفاده ميكنند. سعي كنيد زاويههاي مختلف را امتحان كنيد و روي صحنه كار كنيد.
تپههاي بالاي تصوير به انديشه متخصصين زيبا ميرسند اما عكاس صرفا به جاي عكاسي از آنها و بزرگنمايي، تپههاي پايين را هم در قاب قرار داده است. نورپردازي تپههاي پائين و كنتراست با قسمت بالاي عكس جلوهي زيبايي را به وجود آورده است.
جايگذاري نامناسب سوژه
قرار دادن سوژه در مركزي مرده ميتواند باعث از بين رفتن پيام عكس شود. سوژه بايد به گونهاي در تصوير قرار بگيرد كه اشتياق مخاطب براي ديدن عكس را افزايش دهد. براي اجتناب از اين اشتباه سعي كنيد در ابتدا سوژه را در نقاط مختلف تصوير قرار دهيد سپس قدرتمندترين جايگذاري را انتخاب كنيد. براي بهبود اين تكنيك سعي كنيد به مدت چند ماه از لنز پرايم (لنز با فاصلهي كانوني ثابت) استفاده كنيد.
نمونهاي از تركيببندي بسته بدون رعايت هيچ قانوني
اصلاح تركيب بندي در ويرايش نهايي
استفاده از ابزار ويرايش تصوير براي ويرايش تركيببندي اهميت زيادي دارد. صرفانديشه متخصصين از اينكه تا چه اندازه عكستان خوب است يا چه زماني آن را ثبت ميكنيد، بايد بدانيد ثبت عكس تنها ۷۰ درصد كل فرايند عكاسي را تشكيل ميدهد. ۳۰ درصد از كار به روش ويرايش تصوير وابسته است. در واقع بخشي از سبك عكاس به روش ويرايش تصاوير وابسته است.
هميشه سعي كنيد تصاوير را به گونهاي ويرايش كنيد كه پيام دلخواهتان را منتقل كنيد و به ياد داشته باشيد هميشه روش جديدي براي ويرايش تصاوير وجود دارد.
وينيت (Vignette)
اضافه كردن وينيت به حاشيهي تصوير ميتواند چشم بيننده را از لبههاي عكس به سمت مركز قاب هدايت كند و به بهبود تركيببندي كمك كند. البته بايد در متخصصد اين افكت مراقب باشيد زيرا مقدار بيش از حد آن ميتواند گمراهكننده باشد.
كراپ كردن تصوير
گاهي اوقات بهتر است هنگام عكاسي فضاي بيشتري را در قاب قرار دهيد. به اين ترتيب ميتوانيد در ويرايش نهايي تصوير را كراپ كنيد.
سياه و سفيد كردن تصوير
تصوير رنگي ظاهر زيبايي دارند اما به ياد داشته باشيد عكاسي قبل از ظهور فيلم رنگي، كاملا سياه و سفيد بود. گاهي برخي تصاوير رنگي كسلكننده به انديشه متخصصين ميرسند اما داراي طيف سايه روشن و كنتراست بالايي هستند كه با تبديل شدن به سياه و سفيد ظاهري فوقالعاده پيدا ميكنند.
روشهاي ديگر بهبود مهارتهاي تركيب بندي در عكاسي
علاوه بر نكات كوچك فوق، روشهاي ديگري براي يادگيري و مهارت در تركيببندي وجود دارد.
- شركت در كارگاههاي عكاسي: شركت در كارگاههاي عكاسي روشي خوب براي استفاده از تجربيات عكاسهاي حرفهاي است. با ديدن كار ديگر عكاسهاي گروه ميتوانيد براي بهبود تركيببنديهاي خود تلاش كنيد و ايده بگيريد. سعي كنيد به روش كار مربيان عكاسي دقت كنيد. در صورت نياز ميتوانيد با آنها كلاس خصوصي بگيريد يا در گروههاي بزرگتر عكاسي كنيد.
- ديدن عكسهاي ديگران: ديدن آثار عكاسهاي ديگر بر بهبود كار شما تأثير ميگذارد. گاهي اوقات عكاسهاي ژانرهاي ديگر كارهاي متفاوتي را انجام ميدهند. براي مثال بسياري از تكنيكهاي عكاسي پرتره را ميتوانيد براي عكاسي حيات وحش هم به كار ببريد. همچنين سعي كنيد به عكسهاي بد نگاه كنيد و اشكالات تركيببندي آنها را پيدا كنيد.
- صبور باشيد: تركيببندي براي اغلب عكاسها سختترين بخش عكاسي است. رسيدن به مهارت در تركيببندي يك شبه يا پس از يك كارگاه عكاسي حاصل نميشود بلكه نياز به تجربه دارد. هر شخصي ميتواند كار با تنظيمات دوربين را فرا بگيرد. اين بخش آسان كار است؛ اما رسيدن به انديشه متخصصينات منحصربه فرد زيباشناسانه به مرور زمان حاصل ميشود.
- تمرين كنيد: هرچقدر بيشتر عكس بگيريد به تركيببندي بهتري ميرسيد. براي پيشرفت بايد بيرون برويد و عكس بگيريد. تركيببندي هم مانند هر مهارت ديگري نياز به تمرين دارد. حتي اگر با خود دوربين نداريد سعي كنيد تركيببنديها را زير انديشه متخصصين بگيريد.
سخن پاياني
با اينكه تركيببندي مهارت دشواري است به شكل چشمگيري خلاقيت را افزايش ميدهد. در اين مقاله به نكاتي دربارهي دانش پايه و مفاهيم، اصول و تكنيكهاي تركيببندي اشاره كرديم؛ اما براي يادگيري اين اصول تنها خواندن مقاله يا خودآموز كافي نيست بلكه بايد بيرون برويد و عكاسي كنيد. همچنين با نگاه كردن به عكسهاي ديگر عناصر تركيببندي را در آنها پيدا كنيد. ببينيد عكاسهاي ديگر چگونه از اين عناصر استفاده كردهاند. تركيببنديهاي موفق معمولا شامل نكات يادشده هستند و ظاهري خوشايند و زيباشناسانه به تصوير ميبخشند. به ياد داشته باشيد مهارت در تركيببندي يك روزه حاصل نميشود بلكه نياز به زمان و صبر داريد.
هم انديشي ها