پيتر هوگو، متولد ۱۹۷۶ و عكاس ۴۴ سالهي آفريقاي جنوبي است كه در ژوهانسبورگ متولد شد و اكنون در كيپتاون مستقر است. هوگو آفريقا را بهعنوان محدودهي فعاليت در زمينهي عكاسي انتخاب كرده است. در سال ۲۰۰۹، جزوه رايگان پيتر هوگو با نام Nollywood (سينماي نيجريه)، با تصاويري از بازيگران زن و مرد سومين صنعت بزرگ فيلم جهان منتشر شد. او قبل از اين جزوه رايگان، جزوه رايگاني با نام «كفتار و مردان ديگر» به چاپ رساند.
اين جزوه رايگان شامل تصاوير گروهي از مردان بود كه با كفتارها و بابونهايشان زندگي ميكنند تا شيوهي زندگي آنها را ياد بگيرند. پيتر هوگو عكاسي خودآموخته است و آثارش عموما با رويكردي مستند به ابعاد مختلف زندگي در آفريقا ميپردازند. هوگو در سال ۲۰۰۵ برنده جايزهي «ورلد پرس فوتو» در بخش پرتره شد.
آفريقاي جنوبي، يكي از سرزمينهايي است كه همواره از جنگ و چالشهاي همزيستي نژادهاي مختلف رنج برده و منازعات نژادي سفيدپوستان و سياهپوستان، نقش مهمي در تاريخ آن ايفا كرده است. به قدرت رسيدن حزب ملي آفريقاي جنوبي در سال ۱۹۴۸ و دورهي آپارتايد و سياهپوستاني كه از معموليترين حقوقشان محروم شدند، اطلاعات سادهي تاريخي هستند كه بدون دانستن آنها، عكسهاي هوگو شايد معاني ديگري داشتند.
اما پيتر هوگو يك مرد سفيدپوست آفريقايي است و در گروه اقليت قرار ميگيرد. يك عكاس سفيدپوست در جامعهاي كه هنوز هم دوتكه به انديشه متخصصين ميرسد و بايد براي جا افتادن تلاش كند. موضوع مورد علاقهي اين عكاس، آفريقا است. وي به دليل كاوش در جوامع حاشيهنشين در آفريقا از طريق هنر عكاسي خشن و محرك، به شهرت رسيده است.
موضوعاتي مانند زالي و سفيدپوستي، نابينايان، افراد مبتلا به ايدز، افراد مسن، جمعآوريكنندگان عسل در غنا، نيروي سادهان محل تخليه الكترونيكي در حومهي آكرا در غنا، بازيگران صنعت فيلم نيجريه معروف به نوليوود، كفتار و مردان در نيجريه و كودكاني كه بعد از سال ۱۹۹۴ و نسلكشي رواندا به دنيا آمدهاند، همه از مواردي محسوب ميشوند كه تقريبا دو دهه فعاليت هوگو را تشكيل دادهاند.
پرترههاي صادقانهي او نشان ميدهند كه جهان پيرامون او به فرهنگ، مسائل طبقاتي، هويت و امتياز پرداخته است. اين عكاس در يك مصاحبه، كار خود را با عنوانهاي «صريح، متعهد و دقيق» توصيف كرد. در اين مقاله، تعدادي از قدرتمندترين تصاوير پيتر هوگو جمعآوري شده است.
(براي ديدن تصاوير در ابعاد واقعي، روي آن كليك كنيد)
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكرا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۰
بيشتر افراد فقير در اين مجموعه تصاوير، لباسهاي دست دوم غرب را ميپوشند. هزاران تن لباس اهدايي كه در غرب فروخته نميشود، به آفريقا حمل ميشود. در همين راستا، صدها هزار نيروي ساده آفريقايي، راههاي امرار معاش خود از دست دادهاند. توليدكنندگان پنبه و پشم، نخريسي الياف، سازندگان پارچه و لباس، فروشندگان لباس و بهطور كلي صنعت نساجي، بهسادگي مختل شده است و بسياري از افراد از زبالهدانهاي شعر امرار معاش ميكنند.
پيتر هوگو، در ابتدا كار خود را بهعنوان يك عكاس خبري آغاز كرد؛ اما اين حوزه از عكاسي، چندان مورد پسند او نبود. بااينحال، ورود به رشتهي عكاسي و بودن در اين كار، امكاناتي را براي كشف علايق و يافتن سبك خاص او ايجاد كرد. پيتر هوگو در اينباره ميگويد: «من يك عكاس خبري خوب نبودم و مانند يك مگس روي ديوار، احساس بيفايده بودن داشتم. ميخواستم كاري را انجام دهم كه بيشتر مورد توجه قرار گيرد.»
كفتار و مردان ديگر
- مكان تصوير: نيجريه
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۵
به اين مردان، «مردان كفتار»، گفته ميشود. آنها اساسا كفتارها و ساير حيوانات خطرناك را اسير و با آنها برنامه اجرا ميكنند. اجرا كردن برنامههاي آنها، چيزي شبيه يك كارناوال مسافرتي است. برخي از «مردان كفتار» براي به دست آوردن پول از ميان جمعيت، بابونها را (نوعي ميمون يا عنتر دمكوتاه) يادگيري ميدهند. «مردان كفتار»، حيوانات را از زمان جواني يادگيري ميدهند و به همراه خانوادههاي آنها، سفر ميكنند.
قوم و خويش
- مكان تصوير: متاتا، آفريقاي جنوبي
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۸
پيتر هوگو دربارهي اينكه چه چيزي باعث تحريك كردن و الهامبخشي به او براي عكاسي از اين موضوعات شده است، ميگويد:
من فكر مي كنم الهامبخشي اشكال مختلفي دارد. چالشي كه در اين ميان به وجود ميآيد، پرورش ادراك شخص نسبت به عقايد است. من صراحتا هدف آشكاري ندارم. بيشتر منبع الهام من براي كار، ناشي از اشتياق من به تعامل با جهان و نگاه كردن به آن است. من تمايل به تجزيه و تحليل جهان، براي پاسخگويي به آن دارم. پروژههاي مختلفي كه انجام ميدهم، جاهطلبيهاي متفاوتي دارند و به دلايل متعددي آغاز ميشوند. براي مثال، برخي از آنها صرفا به دليل خلق يك پرتره و برخي ديگر به دليل سرگردانيهاي كنجكاوكنندهاي ايجاد شدهاند.
كفتار و مردان ديگر
- مكان تصوير: اوگره رمو، نيجريه
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۷
در اين تصوير، مردي در كنار كفتار دستآموز خود مشاهده ميشود. كفتار، حيواني شبگرد است و تنها زمانيكه وجود تاريكي كامل شده است، خود را نمايان ميكند و قبل از طلوع خورشيد هم به پناهگاهش بازميگردد. اين جانور هنگام مواجهه با حمله ممكن است خود را به مردن بزند و به همين جهت به ترسويي مشهور است؛ بااينحال مشاهده شده كه در مقابل درندگان بزرگتر از خود همچون پلنگ بر سر طعمه و غذا درگير شده و از خود دفاع كرده است.
كفتارها در رأس هرم غذايي قرار دارند. آنها همچنين در طبيعت از ارزش بالايي برخوردار هستند؛ زيرا با جمعآوري و جابهجا كردن لاشههاي موجود در طبيعت و انتقال آنها به داخل لانهي خود و تغذيه از آن، امكان شيوع بيماريهاي مسري را به كمترين ميزان خود كاهش ميدهند. كفتار همچنين نقش كليدي در كنترل آلودگي و پاكسازي محيط زيست دارد. فقدان آن در طبيعت ميتواند توازن و تعادل اكولوژيكي اكوسيستم را برهم زند.
رؤيت اين گونه در هر منطقهاي ميتواند نويد يك آيندهي روشن را براي تمامي گونههاي جانوري موجود در آن منطقه و حتي اكوسيستم موجود در آنجا بدهد؛ چراكه در واقع حضور كفتار به بهبود روابط طعمه و طعمهخواري در اكوسيستم و به تعبيري برقراري نسبي توازن اكولوژيك در منطقه كمك ميكند.
اكثر محدودههاي پراكندگي كفتار، در زيستگاههاي باز يا سرزمينهايي كه كمتر داراي بوتههاي خاردار هستند، واقع شده است. در جنگلهاي باز و بوتهاي و مناطق كوهستاني و شمال آفريقا، تعداد كفتارها زياد است. وفور تعداد كفتارها در اين منطقه، يكي از دلايل استفاده از آنها توسط عدهاي از مردان، براي سرگرم كردن ديگران و رسيدن به درآمد است.
قوم و خويش
- مكان تصوير: يوهانسبورگ (بزرگترين شهر آفريقاي جنوبي)
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۱
مجموعه تصاوير «قوم و خويش»، از طريق پرترهها، مناظر طبيعي و زندگيهاي طبيعي آفريقاي جنوبي، صميميت و عموميت را به تصوير ميكشد و مسائل اجتماعي ريشهدار آن را مطالعه ميكند. آفريقاي جنوبي، كشوري زخمي و شكسته و سرشار از اشكال است. اين ويژگيها باعث خشن شدن بيش از حد اين جامعه شدهاند. زخمهاي استعمار و آپارتايد هنوز هم عميق به انديشه متخصصين ميرسد. مسائل مربوط به نژاد و قوميت فرهنگي در همهي جنبههاي جامعه نفوذ كرده و ميراث تفكيك نژادي اجباري، سايهاي طولاني ايجاد كرده است.
در زمان آپارتايد كه از انديشه متخصصين لغوي به معناي مجزا و جدا نگهداشتن است، افراد متعلق به نژادهاي غير سفيد را جدا نگه ميداشتند. همچنين آنها را مجبور به اقامت در محلات و استانهاي خاص ميكردند. اين افراد از كليهي حقوق سياسي و امكان تحصيل و پيشرفت محروم بودند. حتي در مناطقي كه سياهپوستان مجبور به اقامت در آن ميشدند و حق خروج از آن را نداشتند، حداقل امكانات زندگي نيز موجود نبود.
چگونه يك فرد در اين جامعه زندگي ميكند؟ چگونه يك نفر مسئوليت تاريخ را بر عهده ميگيرد و تا چه حد بايد تلاش كند؟ پيتر هوگو، در پروژهي خود در مورد شمال رين شهر آفريقاي جنوبي در مرز زيمبابوه يعني موسينا نيز رويكرد مشابهي در پيش گرفت. او زخمهاي نژادپرستي، طبقهبندي شدن در جامعه و ساير مواردي را كه مردم با آن درگير هستند، منعكس ميكند.
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكرا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۹
در اين مقاله تصاويري از رواندا، نيجريه، غنا و آفريقاي جنوبي، از دريچهي دوربين پيتر هوگو به تصوير كشيده شده است. هوگو در پروژهي خود تحت عنوان «به كنار نگاه ميكنيم» افرادي را كه باعث ميشود به كنار نگاه كنيم، صميمانه در قاب دوربين ثبت كرده است. افراد داراي زالي و سفيدپوستي، نابينايان، افراد مسن و حتي خانوادهي خود هوگو، سوژههاي اين مجموعه هستند. او عقيده دارد كه شايد اين تصاوير باعث شود با تعصب خود نسبت به افرادي كه غيرمعمول هستند و از جهاتي متفاوت هستند، مقابله كنيم.
هوگو در وبسايت خود فريمي كه عمدا براي اين مجموعه انتخاب كرده است، توضيح ميدهد. عكاسي در آفريقاي جنوبي توسط دولت، بهعنوان ابزاري براي طبقهبندي و تفكيك مورد استفاده قرار ميگرفت. تمام مردم آفريقاي جنوبي، ملزم به همراه داشتن گواهي تشخيص عكسدار بودند.
كفتار و مردان ديگر
- مكان تصوير: اوگره رمو، نيجريه
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۷
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكرا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۹
«خطاي دائمي» كه نام بسياري از تصاوير اين مجموعه را به خود اختصاص داده است، يك محل انباشت گستردهي زبالههاي فناوري از سراسر جهان در حومهي شهر آكرا، پايتخت غنا است. اين محل سرشار از افراد محلي است كه با جمعآوري و سوزاندن قطعات براي استخراج قطعات فلزات ارزشمند براي فروش مجدد تلاش ميكنند. آنها با اين كار، زبالههاي سمي بسياري ايجاد كرده و منطقه را در معرض خطر قرار ميدهند.
پيتر هوگو ميگويد: «من فكر ميكنم منصفانه است كه بگوييم اين منطقه كه «بازار آگبوگبلوشي» نام گرفته است، يك بناي تاريخي تاريك و كثيف براي عصر ديجيتال و بنايي براي ايمان ما به فناوري و كهنهسازي داخلي آن است. اين ايدهي مازاد و ضايعات كه كليد تجربهي ديجيتال ما است، به انديشه متخصصين نميرسد ايدهاي باشد كه بسياري از مردم براي پرداختن به آن راحت باشند. قرار گرفتن در چنين محيطي بسيار سنگين است. حتي تصور اينكه ميتوان از كشورهاي فقير، بهعنوان مدفني براي اينگونه زبالهها استفاده كرد، ناراحتكننده است.»
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكرا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۰
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكرا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۹
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكرا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۰
گردآورندگان عسل وحشي
- مكان تصوير: غنا، آفريقاي جنوبي
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۵
گردآورندگان عسل وحشي، مرداني در غنا هستند كه به دليل حساسيت شغليشان، خود را با برگها و كيسههاي پلاستيكي ميپوشانند. آنها كار بسيار خطرناكي در زمينهي برداشت عسل از كلنيهاي زنبورهاي وحشي انجام ميدهند. عسل با سوزاندن لانههاي درخت برداشت ميشود. در نتيجه، غالبا دودهاي در آن وجود دارد و فقط در بازارهاي محلي با ارزش پايين قابل فروش است. اين يك نوع كار بسيار مخرب و حتي به دليل وجود زنبورهاي قاتل، خطرناك است؛ اما تنها وسيلهي كسب درآمد اين مردان است.
نگاه كردن به كنار
- مكان تصوير: يوهانسبورگ (بزرگترين شهر كشور آفريقاي جنوبي)
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۳
زال بودن در آفريقا، ميتواند بسيار سختتر از جاهاي ديگر باشد. آنها به دليل ظاهر عجيب و غريب خود، در بسياري از نقاط دنيا طرد شدهاند. اين بدان معني است كه آنها مجبورند براي غذا گدايي كنند و پولي ندارند كه مواد محافظتكننده از پوست در برابر آفتاب خريداري كنند. به همين دليل در ميان اين افراد، سرطان پوست بسيار شايع است. حتي بدتر از اين، در بعضي از كشورها، اين افراد به دليل سوءقصد به جانشان و استفاده از اعضاي بدنشان در امور جادوگري، در معرض كشته شدن قرار دارند.
نگاه كردن به كنار
- مكان تصوير: ورد، آفريقاي جنوبي
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۶
۱۹۹۴
- مكان تصوير: آفريقاي جنوبي
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۶
«۱۹۹۴» مجموعهاي است كه كودكان آفريقاي جنوبي و رواندا را كه پس از سال ۱۹۹۴ متولد شدهاند، به تصوير ميكشد. هر دو كشور در سال ۱۹۹۴، با وقايع مهم تاريخي روبهرو شدند و اين مجموعه يك نسل از كودكان در دوران پس از انقلاب را نشان ميدهد.
در ۶ آوريل سال ۱۹۹۴، هواپيماي حامل جووينال هابياريمانا، رئيس جمهور وقت رواندا كه از اعضاي قبيلهي هوتو بود و سيپرين نتارياميرا، رئيس جمهور بوروندي، در اثر شليك موشك زمين به هوا در نزديكي فرودگاه كيگالي، پايتخت رواندا، سقوط كرد.
در پي كشته شدن رئيس جمهور، هوتوهاي تندرو اين واقعه را به مخالفان توتسي نسبت دادند و به حملات گسترده عليه اقليت قومي توتسي و هوتوهاي ميانهرو دست زدند. قتلعام رواندا يكصد روز به طول انجاميد تا سرانجام نيروهاي شورشي كه افراد توتسي در آن اكثريت داشتند، توانستند كنترل اوضاع را در دست بگيرند.
گفته ميشود كه در خلال اين يكصد روز، حدود هشتصد هزار تن از افراد قبيله توتسي و هوتوهاي ميانهرو به دست هوتوهاي افراطي كشته شدند. تسلط شورشيان بر اوضاع به فرار حدود دو ميليون تن از اعضاي قبيله هوتو به كشور زئير (جمهوري دمكراتيك كنگو) منجر شد. با ميانجيگري بينالمللي، جنگ داخلي پايان يافت و دولت سازش ملي، زمام امور را در دست گرفته است.
قتلعام رواندا، پيامدهاي سياسي گستردهاي در پي داشته است و جامعهي جهاني و سازمان ملل متحد به دليل خودداري از مداخله بهموقع براي خاتمهي آن مورد انتقاد بودند. لوران كابيلا رهبر چپگراي كنگو موفق شد با كمك دولت توتسي رواندا و با كمك اوگاندا در سال ۱۹۹۷ ديكتاتور زئير به نام «موبوتو سسه سوكو» را سرنگون كنند.
۱۹۹۴
- مكان تصوير: رواندا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۴
بيشتر تصاوير مجموعهي «۱۹۹۴»، در روستاهاي اطراف رواندا و آفريقاي جنوبي گرفته شده است. در اين محل، يك مرز باريك بين طبيعت كه از هر انديشه متخصصين ايدهآل است، با مكاني كه اتفاقات وحشتناك نسلكشي در آن رخ داد، وجود دارد. هرچه از شهر و سيستمهاي كنترلي آن خارج ميشويد، چيزهاي ابتداييتري به چشمتان ميآيد. گاهي اوقات كودكاني كه از آنها عكس گرفته ميشود، محافظهكار به انديشه متخصصين ميرسند.
۱۹۹۴
- مكان تصوير: رواندا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۴
با ميانجيگريهاي بينالمللي، جنگهاي داخلي در رواندا پايان گرفت و دولت سازش ملي به كنترل اوضاع پرداخت؛ اما اين قتلعامها پيامدهاي اساسي بر زندگي آن نسل از مردم و نسلهاي بعدي گذاشت. نسلي كه تجاوز و مرگ و غارت را به چشم خود ديده بود و بهاجبار، بايد آن را تا پايان عمر با خود حمل كند.
۱۹۹۴
- مكان تصوير: رواندا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۵
رواندا با مساحت ۲۶,۳۳۸ كيلومتر مربع، از كوچكترين كشورهاي آفريقاي مركزي به شمار ميرود و كمي پايينتر از خط استوا قرار دارد. اين كشور پوشيده از چراگاه، كشتزارها و تپهماهورهاي فراوان است. در شمال غرب اين كشور يك منطقه آتشفشاني، يك رشتهكوه (كه تا جنوب شرق ادامه دارد) و كوهي به نام كاريسيمبي وجود دارد كه با ارتفاع ۴۵۰۷ بلندترين نقطه كشور محسوب ميشود.
روآندا را با نام كشور هزارتپه نيز ميشناسند. اين نامگذاري به اين دليل است كه از سمت دامنههاي غربي رشتهكوههاي نامبرده زمينها به سراشيبي ميروند كه تا درياچهي كيو و درهي رود روزيزي ادامه دارد. از طرف ديگر تپههاي شرق رشتهكوه هموارتر بوده و با شيبي آرام به دشتها، مردابها و درياچههاي مرز شرقي كشور ميپيوندند.
هوگو دربارهي تصاوير خود ميگويد:
چالش برانگيزترين قسمت كار من ويرايش است. عكاسان ويراستارهاي بدجنس و وحشتناكي هستند؛ اما پاداشآورترين كار من اين است كه ويرايش تصاويرم، من را بهندرت خسته ميكند و حتي باعث ايجاد كنجكاوي در من ميشود.
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۰
كفتار و مردان ديگر
- مكان تصوير: نيجريه
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۵
آثار جنجالي هوگو، واكنشهاي متضادي را در سراسر جهان برانگيخته است. بااينحال، اما او به دليل برخورد صادقانه و مستقيم خود همچنان يكي از بهترين عكاسان آفريقاي جنوبي است. او ميگويد: «من هميشه از مسائلي كه افراد مخالف من در مورد كار من ميگويند، تعجب ميكنم. گفتوگو خوب است، اما گفتوگو در مورد موضوعات دشوار ضروري است. اگر كار من مباحثهي را برانگيزد، خوشحال خواهم شد و اين هدف مجموعههاي عكاسي من است.»
آثار هنري وي در نمايشگاههاي بزرگ انفرادي در بهترين موزههاي جهان مانند Museu Coleção Berardo در ليسبون، Museum für Kuns und Kulturgeschichte در دورتموند، گالري ملي پرتره در لندن، انستيتوي هنر مدرن در بريزبن، موزهي هنر چندرسانهاي مسكو، موزهي لودويگ در بوداپست، موزهي عكس در استكهلم، MAXXI در رم و بسياري ديگر از نمايشگاههاي گروهي از جمله تيت مدرن، موزه فولكوانگ، فونداچو كالوست گولبنكيان و دوسالانه سائوپائولو، به نمايش درآمده است.
تصاوير او در مجموعههاي برجستهي دولتي و خصوصي از جمله MOMA NY،V&A،Center Pompidou، موزهي J Paul Getty و موزهي Rijks به چشم ميخورد. در سال ۲۰۱۸، هوگو جايزهي كشف در جشنواره Rencontres d'Arles و جايزهي KLM Paul Huf و در سال ۲۰۱۱، جايزهي سيدو كيتا در دوسالانهي عكاسي آفريقايي Rencontres de Bamako را دريافت كرد.
كفتار و مردان ديگر
- مكان تصوير: آبوجا، نيجريه
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۵
«كفتار و ساير مردان» كه در نيجريه فيلمبرداري شده، محبوبترين مجموعه است كه گروهي از مسافران را به تصوير ميكشد كه با كفتارها، بابونها و پيتونها، براي سرگرم كردن جمعيت و فروش داروهاي سنتي برنامه اجرا ميكنند. عكسهاي جالب توجه در اين مجموعه، رابطه بين مردم و حيواناتي را كه بهعنوان حيوان خانگي مانند تولهسگ از طبيعت خارج كردهاند، به تصوير ميكشد.
پيتر ميگويد:
مردان كفتار يك خانواده هستند و آنچه با حيوانات انجام ميدهند داراي سابقه و سنت طولاني است. من با اين موضوع موافق نيستم. اما من مي توانم زيبايي روابط آنها با حيوانات را ببينم و حتي بيرحمي را. من حدس مي زنم مانند همهي روابط، موضع قضاوتي نسبت به آنها دشوار است. آنها همچنين با واقعيتهاي اقتصادي متفاوتي با اكثر مردم جهان سروكار دارند و شيوههاي كسب درآمد در اينجا، متفاوت با ساير قسمتهاي دنيا است.
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكرا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۰
۱۹۹۴
- مكان تصوير: آفريقاي جنوبي
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۵
كفتار و مردان ديگر
- مكان تصوير: ابوجا، نيجريه
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۵
كفتار و مردان ديگر
- مكان تصوير: ابوجا، نيجريه
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۵
گردآورندگان عسل وحشي
- مكان تصوير: غنا، آفريقاي جنوبي
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۵
خطاي دائمي
- مكان تصوير: غنا، آفريقاي جنوبي
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۹
تجارت زبالههاي خطرناك تا حدي پيشرفت كرده است كه برخي بندرهاي اروپايي مانند بندر روتردام به يكي از مهمترين مراكز داد و ستد اين زبالهها و مسيري براي فرستادن آنها به كشورهايي مانند كشورهاي فقير آفريقايي تبديل شده است. در آفريقا غنا، سومالي و نيجريه از مهمترين مناطقي هستند كه به زبالهداني كشورهاي صنعتي تبديل شدهاند. اين زبالهها به مردم اين كشور آسيب فراوان زده و در برخي مواقع به بحرانهاي بزرگي منجر شده است. بحران ابيجان در ساحل عاج در سال ۲۰۰۶ و هلاك شدن عدهاي از مردم هند در ماجراي موسوم به بحران گاز بوپال كه در اثر آلودگي آبهاي زيرزميني با مواد شيميايي رخ داد، نمونههايي از اين دست آسيبها هستند.
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۰۹
خطاي دائمي
- مكان تصوير: آكا، غنا
- زمان تصوير: سال ۲۰۱۰
هم انديشي ها