جذاب‌ترين تصاوير مسابقه «عكاس سال سگ كلاب كنل»

بر اساس گزارش Boredpanda، هرساله در «نمايش سگ‌هاي كلوپ وست مينستر»، جايزه بهترين شركت‌كننده به يكي از سگ‌هاي حاضر در اين رويداد اعطا مي‌شود. البته بنيان‌گذاران اين نمايش در چهاردهمين سال فعاليت خود تصميم گرفته‌اند جايزه‌اي نيز براي علاقه‌مندان به سگ‌ها در انديشه متخصصين بگيرند؛ مسابقه مورد انديشه متخصصين عكاس سال سگ كلاب كنل (Kennel Club's Dog Photographer of the Year) نام دارد و به افرادي كه بتوانند بهترين تصاوير ممكن از اين موجود دوست‌داشتني را در دوربين خود ثبت كنند هديه اعطا مي‌كند.

در سال جاري، دنيس سيچوكي از سوئيس، با تصوير سگ نجات‌يافته ۱۴ ساله خود از پودنگوي مرلين، در مسابقه كلي برنده شد. سيچوكي درباره‌ي برنده شدن خود در مسابقه مذكور گفت:

واقعا از برنده شدن در اين مسابقه تحت تأثير قرار گرفتم و به خودم افتخار مي‌كنم. هنوز هم باورم نمي‌شود! عكاسان خوب بسياري در اين مسابقه شركت كرده بودند و از ميان آن‌ها من اين عنوان را كسب كردم؛ اين مسئله كاملاً براي من حيرت‌انگيز است.

من هميشه دوست داشتم از همه چيز عكس‌هاي زيبايي ثبت كنم و علاقه من به عكاسي از سگ زماني شروع شد كه خودم يكي از آن‌ها را داشتم؛ مي‌خواستم خاطرات دوست‌داشتني با آن خلق كنم. در طول سال‌ها، سعي كردم عكاسي خود را بهبود ببخشم تا احساس بيشتري در تصاوير وجود داشته باشد.

از ديگر برندگان مي‌توان به «دوقلوهاي كوچك» اثر مونيكا ون در مادن از هلند اشاره كرد كه با ثبت تصويري شايان توجه از توله‌ سگ‌هاي نژاد ويمارانر خود كه ميسي و وينو نام دارند، مقام اول را در دسته‌بندي «توله‌ سگ‌ها» دريافت كرد.

برنده اصلي اين مسابقه مي‌تواند يك نمايشگاه اختصاصي از عكس‌هاي سگ خود در گالري هنري Kennel Club واقع در لندن برگزار كند، همچنين اثر او در گالري هنري Kennel Club به‌عنوان بخشي از نمايشگاه برندگان نمايش داده مي‌شود. البته اين تنها جايزه در انديشه متخصصين گرفته‌شده براي برندگان مسابقه نيست؛ يك چاپ سفارشي از تصوير كه توسط Loxley Color تهيه شده در كنار لوح تقدير و گواهي نيز به آن‌ها اهدا مي‌شود.

در ادامه مي‌توانيد ۳۰ تصوير برتر و بامزه‌ي مسابقه عكاسي از سگ‌ها را مشاهده كنيد. در پايين تصاوير توضيحاتي نيز توسط هنرمند ارائه شده است كه مي‌توانيد با مطالعه‌ي آن‌ها درك بهترين از شرايط ثبت تصوير داشته باشيد. لطفاً در بخش هم انديشي ها نام اثر مورد علاقه‌ي خود را يادداشت كنيد.

همكاران وفادار (The Loyal Co-Workers) اثر دورين شرپل از كانادا

سگ‌ها: سمت چپ سم و سمت راست لدي (نژاد كولي، سن‌هاي ۵ و ۸)

در يكي از روزهاي فوريه امسال در اين مسير روستايي باريك واقع در The Lake District قدم مي‌زدم كه لدي با خوشحالي به سمت من پارس كرد. از آن‌جايي كه من در تمام زندگي خود سگ داشته‌ام و توانسته‌ام با اين موجودات پيوندهاي خارق‌العاده‌اي برقرار كنم، هميشه از هر سگي كه مي‌خواهد سلام كند استقبال مي‌كنم. صاحب آن‌ها كه در تصوير او را مشاهده مي‌كنيد نيز با من احوال‌پرسي كرد و پس از يك صحبت مختصر و دوستانه مسيرم را ادامه دادم. پس از حدود ده دقيقه متوجه صداي وسيله نقليه‌اي در پشت سر خودم شدم، برگشتم و ديدم يك صحنه بسيار جذاب در آنجا وجود دارد كه مي‌توان آن را ثبت كرد. براي من اين تصوير تمام انتظارات از زندگي يك سگ روستايي در يك مزرعه كار را به تصوير مي‌كشد. اشتياق‌، بي‌گناهي و خوشحالي سگ‌ها براي حضور در هر مكاني كه به آن‌ها نياز است، آن‌ها را به بهترين همكاران انسان تبديل مي‌كند.من عكاس حرفه‌اي نيستم بلكه نانوا هستم. اين عكس صرفاً براي شادي بخشيدن به دوستانم، زماني‌كه در جست‌وجوي زيبايي در حومه انگليس بودم، گرفته شده است. من اين عكس را در مسابقه ثبت كردم نه براي برنده شدن، بلكه فقط براي به اشتراك گذاشتن آن با ديگران؛ زيرا مطمئن هستم كه اين صحنه مي‌تواند قلب افراد زيادي را مملو از حال خوب كند.

فينتستيك (Finntastic) اثر آن گاير از  اتريش

سگ: فين (سگ نجات‌يافته داراي نژاد تركيبي)

من يك عكاس سگ از اتريش هستم. جغرافيا خوانده‌ام؛ اما هميشه مي‌دانستم كه علاقه واقعي من عكاسي است. از سال ۲۰۱۴ به‌عنوان يك عكاس سگ مشغول به كار هستم. دليل اينكه شروع به عكس گرفتن كردم اولين سگ من يعني سيندي است، او از يك پناهگاه در اتريش نجات يافته بود. اول فقط مي‌خواستم از او عكس بگيرم تا لحظاتي براي ابديت خلق كنم؛ اما بعد يك شور واقعي در من به وجود آمد. اكنون دو سگ نجات‌يافته دارم كه نام‌هاي آن‌ها فين و يوري است. هر دو اهل روماني هستند. در كنار عكاسي، عاشق مسافرت و پياده‌روي با سگ‌هايم هستم. فكر مي‌كنم وظيفه من در زندگي ايجاد لحظات زنده زندگي سگ‌ها براي صاحبان آن‌ها است، اينكه سعي كنم نشان بدهم كه اين حيوانات چه موجودات زيبايي هستند و فوق‌العاده بودن سگ‌هاي نجات‌يافته را به برخي مردم ثابت كنم. به خاطر همه‌ي اين دلايل، هميشه تمام تلاش خود را مي‌كنم تا ذات روح سگ‌ها را در عكس‌هايم نشان بدهم.اين عكس سگ خودم فين را نشان مي‌دهد. سال گذشته در تعطيلات در دولوميت اين عكس را گرفتم. ما فين را در سال ۲۰۱۴ از روماني نجات داديم. از آن زمان او زندگي ما را مملو از عشق كرده است. هرگز سگ ديگري نديده‌ام كه صبر و آرامشي مثل فين داشته باشد. او يك سگ دوست‌داشتني است و اميدوارم كه همه مردم بتوانند قدرت ويژه اين موجود را از طريق عكس‌هايي كه از او ثبت كرده‌ام احساس كنند.اكنون قصد دارم سازمان نجات سگ Streunerhoffnung در اتريش را براي كمك مالي ۵۰۰ پوندي معرفي مي‌كنم. اين گروه به ما كمك كرد تا سگي را كه اكنون Taavi ناميده مي‌شود از پناهگاهي به نام بوتوساني بيرون بياوريم. من هنوز هم از آن‌ها بسيار سپاسگزارم.

جلسه ذهن‌ها (Meeting Of The Minds) اثر ميشل مك كوي از كانادا

سگ: كت (توله‌ سگ داكسهوند موبلند)

من و همسرم در مزرعه خود واقع در غرب پرنس جورج بي‌سي، كانادا زندگي مي‌كنيم. در آنجا فرصت دارم آنچه دوست دارم انجام بدهم، من عاشق عكاسي هستم. عكاسي من در درجه اول شامل تصاوير شبانه است (شفق قطبي، ستاره‌ها و ماه) اگرچه عكاسي از حيوانات نيز موضوع مورد علاقه ديگر من است.در تمام زندگي خود سگ داشته‌ام و عاشق اين حيوان هستم. ما سال گذشته از جديدترين عضو خود يعني يك توله‌ سگ داكسهوند به نام KAT  استقبال كرديم.اين عكس يك صبح زمستاني برفي گرفته شده است. شوهرم از كارهاي صبحگاهي در مزرعه برگشته بود تا طبق معمول فنجان چاي خود را بنوشد. در همان لحظه كت روي پاي او پريد، چشم‌هايشان به هم قفل شد و هيچ‌كدام تكان نخوردند. رفتم و دوربين خود را آوردم و «جلسه‌ي ذهن‌ها» تا چند ثانيه ادامه داشت تا اينكه همسرم شروع به صحبت كردن كرد، سپس او در بوسه‌هاي كت غرق شد.ثبت يك لحظه و داستان‌سرايي از نگاه دوربين براي من يك بسيار لذت‌بخش است، بسيار ممنونم كه اين اثر را انتخاب كرديد؛ زيرا عكس مذكور براي من بسيار عزيز است.

همزماني (Synchronicity) اثر شينا استپلز از كانادا

سگ:‌ سينكرو (نژاد تركيبي كلي و استافوردشاير ترير)

اين تصوير به‌عنوان بخشي از يك جلسه عكاسي پرتره با موضوع پاييز از سينكرو و دو خواهر او گرفته شده است. وقتي انبوهي از برگ‌هاي زيبا را در امتداد مسير پارك مشاهده كردم كه كاملاً با چشمان گرم و نارنجي‌رنگ سينكرو مطابقت دارد، مي‌دانستم كه پرتره او يك عكس فوق‌العاده زيبا خواهد بود. سينكرو سگي چابك و بسيار بااستعدادي است كه اطاعت‌پذيري فوق‌العاده‌ي آن باعث شد من بتوانم اين عكس را به‌راحتي ثبت كنم.من يك عكاس سگ باسابقه هستم اما بيشتر به سمت كارهاي پرتره حيوانات تمايل دارم و هدفم ارائه انواع تصاويري به مشتريان است كه آن‌ها را براي هميشه به ديوار خانه‌ي خود آويزان كنند. من خوش‌شانس هستم كه در دره فريزر زيبا و طبيعي كانادا زندگي مي‌كنم، جايي كه مي‌توانيم با يك ماشين‌سواري سريع از دريا به آسمان برويم و پس‌زمينه هر جا كه برويم سرسبز و خيره‌كننده است.پس از ده‌ها سال كار كردن در نهاد‌هاي نجات و پناهگاه حيوانات، اكنون يك خانواده ۹ نفره از سگ‌ها دارم؛ بنابراين هرگز مدل‌هاي عكاسي من در مكان‌هاي مختلف تكراري نمي‌شوند. آن‌ها احتمالا تنها سگ‌هايي هستند كه تاكنون در اين تعداد عكس حضور داشته‌اند. البته بايد به اين مسئله هم اشاره كنم كه هميشه براي عكس گرفتن از حيوانات افراد ديگر نيز هيجان‌زده هستم. در نهايت بايد بگويم كه از اينكه مي‌توانم عكاسي از سگ‌ها را حرفه‌ي خود بدانم هر روز احساس خوشبختي مي‌كنم.

پدر و پسر (Father And Son) اثر كارلوس اليپرتي از برزيل

سگ‌ها: تودي و تد (نژاد كولي)

من علاقه زيادي به ۵ دوست وفادار خود دارم؛ اما اين عكس داراي مفهوم بسيار ويژه‌اي است؛ زيرا لحظه‌اي ناب از ارتباط پدر (تودي) و پسر (تد) را نشان مي‌دهد. همين مسئله باعث مي‌شود كه حس از دست دادن بسيار بزرگي به سراغ من بيايد. در ۲۲ اكتبر ۲۰۱۸، تادي درگذشت. او قرباني يك ظلم بزرگ يعني مسموميت شد. هنوز قبول از دست دادن او برايم سخت است. من اين جايزه را يك اداي احترام شايسته به همراه عزيزم در تمام ساعت‌ها مي‌دانم.طراح گرافيك هستم و عكاسي در كار من نقش مهمي دارد. علاوه بر سگ‌هايم، سليقه من براي عكاسي بسيار گلچين‌شده است زيرا من از مناظر، معماري، صنايع، محصولات، خيابان و هنرهاي زيبا عكاسي مي‌كنم.

كنجكاوي (Curiosity) اثر تياننگ ژانگ از چين

سگ‌ها: نامي اعلام نشده است (نژاد برزوي)

من از دانشگاه ناتينگهام ترنت فارغ‌التحصيل شدم و در رشته عكاسي از سگ تحصيل كردم. پس از فارغ‌التحصيلي، به چين بازگشتم و به‌عنوان يك عكاس تمام‌وقت حيوان خانگي كار كردم و سه سگ پرورش دادم كه يكي از آن‌ها يك سگ نجات‌يافته بود. واقعاً از بودن در كنار سگ‌هايم لذت مي‌برم و هر روز از آن‌ها تشكر مي‌كنم كه وارد زندگي من شدند.وقتي از آن‌ها عكس گرفتم، مشخص بود كه به‌تازگي رها شده‌اند. دوستم موقتاً آن‌ها را به سرپرستي گرفت و سعي كرد خانه جديدي برايشان پيدا كند. وقتي براي اولين‌بار اين سگ‌ها را ديدم، آن‌ها با كنجكاوي به من خيره شدند. سپس دوربين خود را تكان دادم، با آن‌ها بازي مي‌كردم و عكس مي‌گرفتم. در مقابل مردم، آن‌ها مانند كودكان معصوم هستند، به همين دليل تصور درنده‌خويي آن‌ها دشوار است. دلم براي زماني‌كه با آن‌ها مي‌گذراندم تنگ شده و چهره‌هاي دوست‌داشتني‌شان را هرگز فراموش نخواهم كرد. اكنون اين سگ‌هاي خوش‌شانس همه خانه‌هاي جديد خود را دارند و با مردمي كه واقعاً آن‌ها را دوست دارند زندگي مي‌كنند.

سالوكي عسلي (Honey Saluki) اثر آناستازيا وتكوفسكايا از روسيه

سگ: جوزلين (نژاد سالوكي، مالك: ارمينا لسيا)

من عاشق كار كردن با سگ‌هاي شكاري هستم! آن‌ها سگ‌هاي زيبايي هستند اما هميشه نزديك شدن به آن‌ها  كار آساني نيست. اسباب‌بازي و جايزه كه دو گزينه اصلي و معمول براي هر عكاس حيوانات هستند، براي اين سگ‌ها تقريبا بي‌فايده است. هر بار براي كار كردن با يك سگ از اين نژادها بايد به‌دنبال روشي خاص باشم.تصويري كه مشاهده مي‌كنيد، يك صبح عالي در ماه آگوست از يك مدل باتجربه نژاد سالوكي به نام جوزلين گرفته شده است. آن روز هنگامي كه به لوكيشن مدانديشه متخصصين خود رسيديم متوجه شديم كه پيش‌تر محصولات آن مكان برداشت شده، در نتيجه تصميم به جابه‌جايي گرفتيم. ما بايد خيلي سريع به‌دنبال مكان ديگري مي‌گشتيم. خوشبختانه مزرعه ديگري پيدا كرديم. من احساس خاص اين عكس را بسيار دوست دارم.

جوان در دل (Young At Heart) اثر كت ريس از انگستان

سگ: بيلي (نژاد لابرادور ريتريور)

اين دختر چهره‌خاكستري هيچ تصوري از سن بالاي خود نداشت. درست در پايان جلسه عكاسي در Beacon Fell، بيلي روي يك كنده پريد و با لبخند به من نگاهي انداخت، به اميد اينكه به او چيزي براي خوردن بدهم! اگرچه با ظاهر شدن هر موي خاكستري روي صورت نرمش، سرعت او كمتر مي‌شود؛ اما بيلي مانند گذشته براي ماجراجويي آماده است.من اين پرتره را با فرمت وايد انگل براي نشان دادن هرچه بيشتر اشتياق كودكانه‌اي كه در او وجود دارد، ثبت كردم. هنگامي كه با خوش‌رويي در حال تماشاي لنز دوربين بود خودم را به او نزديك‌ كردم و اين تصوير ثبت شد.

ساعت خواب سگ (Doggy Bed Time) اثر ماريا موبلي از ايالات متحده آمريكا

نام من ماريا موبلي است و ۱۲ ساله هستم. در ساحل زيباي اورگان، در شهري كوچك به نام والدپورت، با خانواده و سه سگمان، كوبي، هانتر و روكسي زندگي مي‌كنم. من هميشه حيوانات، به‌خصوص سگ‌ها را دوست داشته‌ام؛ زيرا آن‌ها بسيار شيرين، بغلي و هميشه از ديدن شما خوشحال هستند. از زماني‌كه دختري بسيار كوچك بودم شروع به عكس گرفتن كردم و از آن زمان اين كار را دوست داشتم.گرفتن عكس از كوبي بسيار سرگرم كننده است زيرا او سگ مادر من است، بنابراين مي‌تواند كارهاي زيادي انجام بدهد و دوست دارد براي دوربين ژست بگيرد. او براي بازي كردن نيز بسيار سرگرم كننده است. او يك موجود بسيار دوست داشتني است كه من عاشقش هستم.من اين عكس را از كوبي در اتاق نشيمن گرفتم. از پس‌زمينه پارچه‌اي مشكي استفاده كردم. مادرم كمك كرد تا كوبي براي دوربين من ژست بگيرد و همچنين رفلكتور را نگه داشته بود. در اين حالت كه اسباب‌بازي مورد علاقه‌اش را درون پتوي خود پيچيده بود عكس‌هاي زيادي گرفتم؛ اما اين يكي بيشتر از بقيه توجهم را جلب كرد.

من با عكاسي از انجمن رفاه حيوانات Die Seelentröster – Tiere helfen Menschen e. V (تسلي‌بخش روح – حيوانات ياري‌رسان انسان‌ها) به‌صورت داوطلبانه از آن‌ها حمايت مي‌كنم؛ اين گروه خستگي‌ناپذير از هيچ تلاشي براي كمك به حيوانات دريغ نمي‌كنند. يك قسمت اساسي از وظايف آن‌ها نيز استفاده از حيوانات براي كمك به انسان‌ها است. محافظان چهارپاي آن‌ها نقش مهمي در روند بهبودي افراد جوان و پير با معلوليت ذهني، عاطفي يا جسمي دارند؛ اين شيوه‌ گاهي باعث معجزات واقعي شده و نتايج خارق‌العاده‌اي دارد.تصويري كه مشاهده مي‌كنيد در خانه سالمندان هنگام كار تيمي با بعضي از سگ‌هاي مددرسان كه براي كمك به انسان‌ها يادگيري كامل ديده‌اند،‌ ثبت شده است. هر زمان كه به اين پيرزن مبتلا به افسردگي و زوال عقل نگاه مي‌كردم كاملاً بي‌احساس بود و به انديشه متخصصين مي‌رسيد در دنياي خودش اسير شده است. در اواخر اين جلسه، ليلي را در دامان اين زن قرار دادند و ناگهان او از دنياي خود بيرون آمد؛ شروع به نوازش سگ كوچك كرد و سرش را كمي به سمت اين حيوان پايين آورد. به همين دليل ليلي سر خود را بلند كرد و براي مدتي آن را به گونه زن فشار داد. لحظه‌اي بسيار دل‌انگيز و صميمي كه موفق شدم آن را در عكس خود ثبت كنم.ليلي موفق شد با اين بانوي پير ارتباط برقرار كند، زني كه قبلاً هميشه نسبت به تعاملات اجتماعي بي‌علاقه بود و در دنياي ذهن خود سير مي‌كرد. اين تصوير براي يك بار ديگر ارتباط بسيار ويژه سگ‌ها با انسان را نشان مي‌دهد.

آينه (Mirror) اثر ريا پوتزكر از اتريش

سگ: پامپكين (نژاد سگ پلنگي كاتاهولا)

نام من ريا پوتزكر است، ۲۱ ساله هستم و در وين زندگي مي‌كنم. چند سالي است كه عكاسي بخشي از من شده و امروزه به‌سختي مي‌توانيد مرا بدون اينكه دوربين در دست داشته باشم ببينيد! عاشق عكس گرفتن از حيوانات، به‌ويژه سگ‌ها هستم؛ زيرا آن‌ها هميش احساسات واقعي خود را نشان مي‌دهند. من دوست دارم ماهيت شاد آن‌ها را به تصوير بكشم و خاطره‌هايي بسازم كه براي هميشه ماندگار مي‌شوند!اين عكس پس از يك تعطيلات آخر هفته باراني در تابستان گرفته شده است؛ زماني‌ كه به علت بارش مستمر، گودال‌هاي آب زيادي روي زمين تشكيل شده بودند. من فرصت را غنيمت شمردم و از سگ زيباي دوستم در يكي از آن‌ها عكس گرفتم. او مجبور شد حدود نيم دقيقه بي‌حركت بايستد تا آب به اندازه كافي آرام شود و بتوان انعكاس را به‌وضوح مشاهده كرد. آن لحظه واقعا جادويي بود و اين اثر هنوز هم يكي از عكس‌هاي مورد علاقه من است!

سگ كثيف (Dirty Dog) اثر مونيكا ون در مادن از هلند

سگ: وايلون (نژاد شپرد استراليايي)

اين تصوير خاص، يكي از آثار موجود در مجموعه‌ي جديد من با عنوان «سگ‌هاي كثيف» است. مي‌خواستم به‌ جاي پرتره‌هاي زيبا و تميز سگ‌ها، چيزي متفاوت ثبت كنم.من به‌دنبال سگي مي‌گشتم كه دوست داشت در گل بازي كند و بله، همان‌طور كه در تصوير مشخص است، وايلون اين كار را دوست داشت. چيزي كه مي‌خواستم به آن دست پيدا كنم اين است كه مردم را با ديدن اين تصوير لبخند بزنند. همچنين مي‌توانم به شما بگويم كه وايلون تنها موجودي نبود كه آن روز كثيف به انديشه متخصصين مي‌رسيد؛ صاحبش پترا و من نيز آن روز بسيار كثيف بوديم!

صلح و آرامش (Peace And Quiet) اثر لوكا گومبوس از مجارستان

سگ: ليا (نژد كولي)

من لوكا گومبوس، دختري ۱۷ ساله از مجارستان هستم. دو سگ دارم و عاشق زماني هستم كه با آن‌ها سپري مي‌كنم؛ پياده‌روي طولاني در طبيعت، دويدن، پرتاب فريزبي، يادگيري ترفند و موارد ديگر كه همه آن‌ها لذت‌بخش هستند. لحظات فراموش‌نشدني بي‌شماري را در كنار هم گذرانده‌ايم و حدود ۳ سال پيش به اهميت ثبت كردن اين لحظات پي بردم. از آن زمان بارها از سگ‌هايم عكس گرفته‌ام و آن‌ها هنوز هم دليل اصلي خريد اين دوربين هستند.اين عكس خاص در اولين تعطيلات ما به‌عنوان يك خانواده كامل گرفته شده است. پدر و مادرم من و دو سگم، چند روزي را دور از خانه با هم گذرانديم. يك روز، هنگامي كه در حال چرت زدن بوديم، متوجه شدم هر دو سگ من سر خود را روي ملافه‌ گذاشته‌اند. چيز خاصي در اين لحظه وجود داشت، شايد به اين دليل كه تجربه‌ي ديدن چنين رفتاري از آن‌ها را نداشتم. به همين دليل، فورا فهميدم كه اين لحظه را از دست نخواهم داد و آن را جاودانه خواهم كرد.

رؤياي مرلين (Dreaming Merlin) اثر دنيس سيچوكي از سوئيس

سگ: مرلين (نژاد پودنگو نجات‌يافته، ۱۴ ساله)

من خوش‌شانس بودم كه اين درخت زيبا و بزرگ را در نزديكي خانه خود در سوئيس پيدا كردم. حتي خوش‌شانس‌تر كه فرصتي براي عكس گرفتن از سگ‌هاي فوق‌العاده در كنار گياه زيباي مگنوليا پيدا كردم. مرلين يكي از سگ‌هايي بود كه مدل عكس من در اين مكان شد. او يك پودنكو ۱۴ ساله است كه از يك پناهگاه نجات‌يافته و خوشحال است كه زندگي خود را از دو سال پيش در يك خانه دوست‌داشتني در سوئيس آغاز كرده است. از آنجايي كه مرلين ناشنوا است، عكاسي از او كار آساني نبود و چالش‌هاي خاص خود را داشت. به دليل شرايط خاص او، من نمي‌توانستم با صدا انديشه متخصصينش را جلب كنم. البته به اين كار نيازي نبود زيرا او با رفتار و حركاتش لحظات زيبايي را به من ارائه داد كه در اين تصوير مي‌توانيد يكي از آن‌ها ببينيد. اين مرلين است، زيبا، خيال‌انديش و خردمند. يك سگ پير خارق‌العاده با اين همه جذابيت كه مي‌توانيد در تصوير او را مشاهده كنيد.

ياران زندگي (Friends For Life) اثر لوسيانا وراس از برزيل

سگ: گايا، گلدن ريتريور

در اين تصوير سعي كردم تمام تعامل، همدلي‌ و دوستي‌ موجود بين رائول و گايا را ثبت كنم. سگ‌هاي مددرسان به دسته‌هاي مختلفي تقسيم مي‌شوند؛ اما همه آن‌ها به يك اندازه در زندگي كساني كه واقعاً به كمك، همراهي و عشق زياد احتياج دارند، خاص و مهم هستند. گايا بخشي از يك پروژه مهم بوده و براي ياري رساندن به افرادي كه روي صندلي چرخ‌دار هستند يادگيري كامل ديده است. من اين شانس را داشتم كه تمام دوره يادگيري او را دنبال كرده و لحظات باورنكردني را ثبت كنم.گايا در مراحل يادگيري خود هميشه مشاركت بسياري نشان داده و فداكاري‌هايي كرده است. همچنين اين حيوان باهوش هنگام يادگيري بسيار لذت مي‌برد، گويا مي‌دانست كه مأموريت زندگي او چقدر مهم است و اين اتفاق براي او خوشحال‌كننده بود. سگ‌هاي مددرسان قادر هستند زندگي افراد را از طريق عشق بي‌قيدوشرط خود متحول كنند.

بيا با هم طناب‌بازي كنيم! (!Let's Jump Rope Together) اثر زولتان ككسكس از انگلستان

سگ: ربل (نژاد جك راسل كراس)

من يك عكاس مجارستاني هستم كه در شهر زيباي ايستبورن در شرق ساسكس زندگي مي‌كنم. حدود ۷ سال است كه عكاس هستم و در زمينه عكاسي پرتره، عروسي و مسافرت فعاليت مي‌كنم. براي من عكاسي از سگ‌ها حدود ۵ سال پيش آغاز شد، هنگامي كه دختري به نام اگنس با من تماس گرفت تا از توله سگ چهارماهه او به نام آلفي، عكس بگيرم. اين عكس‌برداري در زندگي شخصي و شغلي من بسيار تأثيرگذار بود. اگنس اكنون نامزد من و آلفي بهترين دوست من است. همچنين من از آن زمان به‌صورت حرفه‌اي از سگ‌ها عكس‌برداري مي‌كنم.اكنون توضيحاتي درباره‌ي تصوير ارائه مي‌دهم. دختري كه در تصوير مي‌بينيد كاتلين است و سگش ربل نام دارد. او در واقع يك مربي است كه به سگ‌ها يادگيري مي‌دهد. ما در يك شهر زندگي مي‌كنيم اما توسط شبكه‌هاي اجتماعي با هم آشنا شديم. پس از اينكه فيلم‌هاي او را از انجام اين ترفندهاي عالي با سگ‌هايش ديدم، مي‌دانستم كه بايد از آن‌ها عكس بگيرم. از بين كارهايي كه او به سگ‌ها يادگيري مي‌دهد، طناب‌بازي براي من از بقيه موارد جذاب‌تر بود. فكر مي‌كنم چالش‌برانگيزترين قسمت براي ثبت اين تصوير، يافتن فاصله كانوني و زاويه مناسب براي گرفتن اين صحنه بود، به گونه‌اي كه بتواند جذابيت آن را همان‌طور هست نشان بدهد. من عاشق عكاسي در مقابل خورشيد هستم. درست است كه در اين  حالت كمي از جزئيات صحنه ثبت نمي‌شود اما من واقعا فضاي اين گونه تصاوير را دوست دارم.

لذت زندگي (The Joy Of Living) اثر آنجلا بلواسكا از آلمان

سگ: بابي (نژاد رديژن ريج‌بك)

اين عكس سال گذشته در يكي از جلسات عكس‌برداري مورد علاقه من گرفته شده است. آنچه در عكس مشاهده نمي‌كنيد اين است كه بابي چشم ديگر خود را از دست داده است. هنوز هم او يكي از مهربان‌ترين و خوشحال‌ترين سگ‌هايي است كه من از او عكس گرفته‌ام. او به‌جاي ژست گرفتن، ترجيح داد با برگ‌ها بازي كند يا روي دامن من بنشيند.

نگاهي كه در آغوش مي‌گيرد (A Look That Embraces) اثر لوسيانا ورااس از برزيل

سگ: مايك (نژاد نامشخص، نجات‌يافته)

من يك عكاس از ريودوژانيروي برزيل هستم. از كودكي عاشق سگ‌ها بودم؛ اما سرانجام در سال ۲۰۱۷ تصميم گرفتم علاقه خود به عكاسي و حسم به سگ‌ها را تركيب كرده و به‌صورت حرفه‌اي در رشته عكاسي از حيوانات خانگي فعاليت كنم. هدف من از عكاسي اين است كه از طريق لنزم احساس عشق، دوستي و سپاسگزاري را بين سگ‌ها و صاحبانشان ثبت كنم. عشق من به سگ‌ در عكس‌هايي كه از آن‌ها ثبت مي‌كنم مشهود است و من هميشه در جست‌وجوي يك داستان هيجان‌انگيز هستم كه از طريق عكاسي آن را تعريف كنم. خوشبختانه در بيشتر مواقع داستان‌هاي جديد را پيدا مي‌كنم.اين‌گونه بود كه من با مايك، يك سگ نجات‌يافته كه توسط فردي به سرپرستي گرفته شده بود ملاقات كردم. اين حيوان به دليل بدرفتاري‌هايي كه در گذشته متحمل شده، داراي زخم‌هاي جسمي و عاطفي بود؛ اما با توجه به اين گذشته تلخ، مايك اعتماد را انتخاب كرد و توسط ميلنا به سرپرستي گرفته شد. اتفاقاتي كه در گذشته براي مايك رخ داده، او را نسبت به همه چيز وحشت‌زده و مشكوك كرده بود؛ اما اين حيوان دوست‌داشتني هيچ‌وقت موجوديت خود را گم نكرد و هميشه منتظر يك آغوش صادقانه بود؛ او احساس آرامش را در آغوش ميلنا يافت.امروز مايك زندگي بسيار شادي را در كنار خانواده‌اي پر از عشق و احترام دارد. مايك هنوز اجازه نمي‌دهد كسي به او نزديك شود؛ اما او به من اجازه داد كه اين كار را انجام بدهد و از او عكس بگيرم. من با عكس‌هايم داستان غلبه‌ي او نسبت به احساس ترسش و عشقي كه به ملينا دارد را تعريف مي‌كنم. سگ‌هاي نجات‌يافته قدرت دوست داشتن بدون قيد و شرط و تغيير شكل زندگي ما را دارند.

تا پايان زمان (Till The End Of Time) اثر مونيكا ون در مادن از هلند

سگ: ميراكل (نژاد ويزلا مجارستاني)

چند ماه پيش، ايده‌اي در ذهنم شكل گرفت و براي عملي كردن آن در صفحه فيسبوك خود فراخواني براي جذب مدل سگ‌هاي بزرگ‌سال منتشر كردم. اين ايده با واكنش‌هاي زيادي از سوي متخصصان مواجه شد و عكس‌هاي متعددي از سگ‌هاي زيادي دريافت كردم؛ بنابراين انتخاب يك سگ براي اين پروژه براي من بسيار دشوار بود اما وقتي ميراكل را ديدم فهميدم او گزينه‌اي است كه به دنبالش مي‌گشتم! وقتي او را ديدم، خيلي ذوق كردم زيرا سگ‌هاي بزرگ‌سال را دوست دارم. آن‌ها خرد و تجربه زندگي دارند و شما مي‌توانيد اين مسئله را در چهره‌هاي زيباي آن‌ها نيز ببينيد.براي ثبت اين تصوير به يك پاركينگ گاراژي رفتيم. در آنجا يك پنجره بزرگ زيبا وجود داشت كه مي‌خواستم از آن براي ثبت يك عكس هنري استفاده كنم. ميراكل واقعا فهميد كه من مي‌خواهم چه كاري انجام بدهم؛ او متوجه شد كه قصد دارم با استفاده از يك تصوير، داستان تعريف كنم.

راضي (Contented) اثر سوزان لنگ از انگلستان

سگ: اوزي (نژاد تازي، نجات‌يافته، ۱۴ ساله)

اوزي سگ تازي من بود كه در اين تصوير سرش را روي ميز قهوه گذاشته و خوابيده است. اين كاري بود كه او به‌ندرت انجام مي‌داد؛ بنابراين فرصت كمي براي عكس‌برداري داشتم. اين اتفاق معمولاً هنگامي رخ مي‌داد كه او از مبل پايين مي‌آمد، سپس تصميم مي‌گرفت دوباره دراز بكشد. در لحظه ثبت اين تصوير، نوري كه از پنجره مي‌آمد درست بود و به من كمك كرد تا عكس را بگيرم. اين يكي از تصاوير مورد علاقه من از او است و خوشحالم كه اين عكس را دارم زيرا ۶ ماه بعد او را به علت سرطان از دست دادم.

طلوع تاريكي با نوآ (Dark Dawn With Noah) اثر لوته ون آلدرن از هلند

سگ: نوآ (نژاد لابرادور ريتريور)

عكس‌برداري از نوآي كوچك بسيار سرگرم‌كننده بود. هر چند وقت يك‌بار توجهش به چيزي جلب مي‌شد و به همين دليل شروع به دويدن مي‌كرد. يكي از صبح‌هاي ماه دسامبر، تاريك و باراني بود؛ هنوز هم قطرات باران روي گياهان اطرافمان وجود داشت. وقتي ما عكس‌برداري كرديم، نوآ به دليل دويدن در ميان گياهان كاملاً خيس شده بود. بين آن لحظات ديوانه‌وار چند ثانيه آرام شد و استراحت كرد؛ دقيقا همان لحظه من اين عكس را گرفتم. او نشست و به صاحبش نگاه كرد. از حالات بامزه چهره‌اش مي‌توان فهميد كه از گشتن در دنيا و كشف چيزهاي جديد بسيار خوشحال است.

در ميان تپه‌ها و خلنگ‌زار (Among Hills And Heather) اثر كتي بهان از انگلستان

سگ: بل (نژاد اسپرينگر اسپانيل انگليسي)

بل هميشه هوشيار، از ساعاتي كه در اين مكان بوديم براي كاوش در مناطق باترمر Lake District استفاده مي‌كرد و من نيز در حال ثبت تصاوير مختلفي از او در اين خلنگ‌زار زيبا بودم. اين تصوير هنگامي ثبت شد كه او براي لحظات كوتاهي مكث كرد. تماشاي بل هنگام بازيموبايل در طبيعت بسيار جذاب و لذت‌بخش بود.

يك تعقيب برفي (A Snowy Chase) اثر لوئيز فارل از انگلستان

سگ‌ها: مگ و جيك (به ترتيب سه‌رنگ و سياه‌وسفيد، نژاد كولي، نجات‌يافته)

من عكاس حيوانات خانگي هستم كه از انواع موجودات چهارپاي پشمالو كه دنيا را براي انسان‌ها با معني مي‌كنند، عكس‌برداري مي‌كنم. اگر انسان‌ها بخواهند با حيوانات خانگي خود عكس بگيرند، اين كار را نيز انجام مي‌دهم. هم‌اكنون در حال گرفتن تخصص در رشته عكس‌برداري اكشن هستم، به همين دليل دوست دارم از حيوانات، به‌خصوص سگ‌ها، هنگامي كه با لبخند در حال انجام كارهايي كه دوست دارند هستند، عكس بگيرم. هر ماه يك الي دو بار به‌صورت داوطلبانه از سگ‌هاي مركز نجات حيوانات در بركشاير (DBARC) عكس مي‌گيرم و سعي مي‌كنم با اين كار فرايند سرپرستي و اسكان اين حيوانات را سريع‌تر كنم.يك مسئله هميشه مرا شگفت‌زده مي‌كند. معلوم نيست كه اين سگ‌هاي نجات‌يافته چه اشكالاتي را پشت سر گذاشته‌اند؛ اما آن‌ها اكثر مواقع شاد و خوشحال به انديشه متخصصين مي‌رسند. احساس مي‌كنم كه اين وظيفه‌ي من است كه شادي آن‌ها را از گشت‌وگذار در يك زمين آزاد ثبت كنم. اين همچنين راهي است كه مي‌توانم با استفاده از آن، از سگ‌هاي نجات‌يافته تشكر كنم.دو كولي موجود در اين تصوير عضوي از خانواده من هستند. جفتشان هنگامي كه توله بودند به دست من رسيدند. مگ (۹ ساله، سه‌رنگ) از DBARC آمد و جيك (۲ ساله، خال‌خالي) هنگامي كه به مركز نجاتي با نام The Border Collie Spot در بركشاير رفته بودم، من را انتخاب كرد. آن‌ها به زيبايي با يكديگر بازي مي‌كنند. اين تصوير هيجان آن‌ها را از بازي در اوايل سال جاري و لگد زدن برف به تصوير مي‌كشد. دوست دارم ببينم كه آن‌ها از زندگي به‌طور كامل لذت مي‌برند.

دوقلوهاي كوچولو (The Little Twins) اثر مونيكا ون در مادن، هلند

سگ‌ها: ميسي و وينو (نژاد ويمارانر)

يك پرورش‌دهنده سگ و من اين جلسه عكس‌برداري را در يك مركز خريد انجام داديم و اين كار بسيار لذت‌بخش بود. عكاسي از دو توله سگ در كنار هم بسيار دشوار است، چه برسد به اينكه بخواهيد از تعداد زيادي از اين حيوانات بامزه در يك مركز خريد عكس‌برداري كنيد. همه دوست داشتند توله سگ‌ها را نوازش كنند زيرا آن‌ها بسيار شيرين و بامزه بودند. هنگامي كه خوزه (پرورش‌دهنده) دو توله را كنار هم قرار داد، آن‌ها با ليسيدن شروع به شستن يكديگر كردند.

با من در امان هستي (...You’re Safe With Me) اثر مليسا باستين اثر انگلستان

سگ: كوينتوس (نژاد لابرادودل)

اولين‌بار در تابستان گذشته با رزي و سگ همراه او، كوينتوس در كاخ بلنهايم آشنا شدم. انديشه متخصصين من به سمت تعدادي سگ جلب شده بود كه داشتند با بازي در رودخانه خود را خنك مي‌كردند، مخصوصاً كوينتوس كه به‌وضوح در حال لذت بردن از وقت استراحت خود بود. من و رزي پس از آن روز نيز با يكديگر در ارتباط بوديم و چند بار نيز با هم ملاقات كرديم تا ببينم كوينتوس در زندگي روزمره چه كمك‌هايي به صاحب خود مي‌كند. كارهايي كه اين سگ مددرسان قادر به انجام آن‌ها است شامل گذاشتن لباس‌ها در ماشين لباسشويي، باز كردن در، آوردن وسايل از يخچال و ديگر موارد اين‌چنيني مي‌شود. براي ثبت اين تصوير به سنت گايلز در آكسفورد رفتيم، جايي كه كوينتوس نشان داد چگونه به رزي براي مواجه با موانع مختلف در يك مكان عمومي كمك مي‌كند. قصد داشتم پيوند شگفت‌انگيز او و رزي و تعهدش به ياري‌رساندن را به تصوير بكشم. اين حس را مي‌توان از نگاه او در عكس مذكور مشاهده كرد. كوينتوس نماينده بسياري از سگ‌هايي است كه در نقش كمكي خدمت مي‌كنند. آن‌ها متعهد، ايثارگر و يك همراه عالي هستند.من يك عكاس مستقر در آكسفوردشاير هستم و در گرفتن پيوند بي‌نظيري كه حيوانات با انسان دارند تخصص دارم. فرقي نمي‌كند در ورزش، محيط كار يا زندگي روزمره، آرزوي من اين است كه خاطره‌اي ماندگار از اين رابطه ايجاد كنم كه براي سال‌هاي آينده ارزشمند باشد.

سگ دريايي (Sea Dog) اثر سابين وولپرت از آمريكا

سگ: جورجي (نژاد هاوانسي، ۴ ساله)

نام من سابين است و در كاليفرنياي شمالي در يك جامعه روستايي بزرگ شده‌ام. از زماني‌كه به ياد مي‌آورم يك سگ مي‌خواستم و سرانجام در ۷ سالگي توله‌ سگي كه دوست داشتم را به‌عنوان كادوي تولد گرفتم، نام او جورجي است. من از نه‌سالگي شروع به عكاسي كردم. از ثبت لحظات لذت مي‌برم، به‌خصوص زمان‌هايي كه با جورجي هستم. اين عكس يك نمونه عالي است. آن را در ساحلي نزديك خانه‌ام گرفتم. جورجي داشت مي‌دويد. او توده‌اي جلبك دريايي را براي من آورد و من آن را روي سرش گذاشتم. انتظار داشتم كه او را از سر خود به پايين بيندازد؛ اما مثل اينكه قصد نداشت اين كار را انجام بدهد و از بودن جلبك روي سر خود لذت مي‌برد؛ براي همين دوربينم را برداشتم و اين عكس را ثبت كردم.

متصل (Connected) اثر كت ريس از انگلستان

سگ: اينكا (نژاد مونستالندر)

ما تازه يك جلسه عكاسي را با آني‌مي و سگ او در عصر گرم ژوئن به پايان رسانده بوديم. درحالي‌كه هر دوي آن‌ها جلوي آب‌انبار نشسته بودند، لحظه‌اي واقعي بين آن‌ها شكل گرفت و من مي‌توانستم آن را ثبت كنم. در نتيجه، دوربينم را از سه‌پايه جدا كردم، دكمه‌ي شاتر را فشار دادم و براي هميشه اين لحظه‌ي زيبا و دل‌انگيز را ثبت كردم.در كنار چرخيدن با اني‌مي، اينكا چيزي را بيشتر از بازي كردن با توپ تنيس دوست نداشت. اين دختر توپ تنيس را برداشت و دوست پشمالوي خود را نزديك خود نشاند. اينكا با صبوري كنار او نشست و توجه خود را به توپ جلب كرد. هر بار كه توپ به هوا پرواز مي‌كرد، اينكا مي‌پريد و به‌دنبال آن مي‌رفت سپس آن را وفادارانه به دوست انسان خود پس مي‌داد تا در ازاي آن نوازش شود و اني‌مي به او بگويد «دختر خوب»!همان‌طور كه آن‌ها كنار آب‌انبار نشسته بودند و نور درخشاني از پشت سرشان تابيده مي‌شد، مي‌دانستم در آن لحظه چيزي جهاني در رابطه با ناگفته‌هاي يك دختر كوچك و سگ او وجود دارد. به همين دليل بود كه در آن لحظه تصميم گرفتم پرتره آن‌ها را به‌صورت يك سيلوئت درآورم؛ تصويري بي‌چهره كه نشان‌دهنده پيوندي است كه نه‌تنها آني‌مي و اينكا بلكه تعداد زيادي از دوستداران سگ در سراسر كره زمين احساس مي‌كنند. احساس گرم و مبهمي كه وقتي دست خود را دراز و دوست پشمالويمان نوازش مي‌كنيم، يكي از بهترين حس‌هاي دنيا است.

چيزكيك سفيد (White Cheesecake) اثر الكساندرا نوويتسكايا از روسيه

سگ: چيزكيك (نژاد پودل)

سلام، اسم من الكساندرا است. باور كنيد يا نكنيد، اين اولين باري است كه من از يك انسان در سوژه‌هايم استفاده كردم و پيش‌تر تنها از سگ‌ها عكس مي‌گرفتم. اين عكس پس از عكس‌برداري تبليغاتي گرفته شده است. چيزكيك در محيط غيرمعمول چراغ‌هاي چشمك‌زن و تجهيزات عكاسي كاملاً عصبي شده بود؛ اما اين حيوان بامزه فقط احساس آرامش و امنيت براي پريدن به آغوش صاحب محبوبش را لازم داشت.

بهترين رفيق (Best Buddy) اثر فلورا ويلسون از انگلستان

سگ: بادي (نژاد نوا اسكوشيا تولينگ رتريور)

من يك نوجوان اهل وليتشاير هستم و در اوقات فراغتم به‌عنوان سرگرمي به حرفه‌ي عكس‌برداري از سگ مشغول مي‌شوم. عاشق طبيعت و گشت‌وگذار هستم و سعي مي‌كنم اين مسئله را در كنار عشقم به سگ در عكس‌هايم نشان بدهم. اولين‌بار وقتي حدود ۱۱ سال داشتم، عكاسي را آغاز كردم و تقريباً از همه چيز اطرافم عكس مي‌گرفتم. پس از مدت‌ها خواهش و التماس سرانجام زماني‌كه ۱۳ ساله شدم توانستم دوربين DSLR خودم را داشته باشم. اين مسئله، همراه‌با لذت وجود يك توله سگ جديد، اصول اوليه عكس‌برداري مناسب از سگ‌ها را به من آموخت. البته مطمئنا بايد از ريتريور بازيگوش خود نيز تشكر كنم. در مارس سال گذشته كار خود را آغاز كردم و اگرچه امسال مجبور شدم به دليل درس خود كمي از عكاسي فاصله بگيرم، فكر مي‌كنم با تجربه توانسته‌ام رشد و پيشرفت فوق‌العاده‌اي داشته باشم.سگ‌ها فوق‌العاده هستند. طي سه سال اخير ارتباط بسيار نزديكي با توله سگ خود برقرار كرده‌ام و او به من چيزهاي زيادي را آموخته است. بسيار خوشحالم كه توانسته‌ام عشق و علاقه مردم به سگ‌هايشان را از طريق عكاسي كشف كنم.اين تصوير از سگ بامزه دوست من كه بادي نام دارد گرفته شده است. صاحب او را از طريق يك گروه محلي ملاقات كردم و بادي جزو اولين مشتري‌هاي من است. اين عكس يك تجربه فوق‌العاده بود؛ لوكيشن خيره‌كننده و بادي دوست‌داشتني بود. ديدن پيوند او و صاحبش حس شگفت‌انگيزي منتقل مي‌كرد.

زمان شكار (Time For Hunting) اثر نادژدا ايوانوا از روسيه

سگ‌ها: ديو و آفينا (نژاد اشاره‌گر مجاري يا ويزلا)

نام من نادژدا است و يك عكاس حيوانات از سن‌پترزبورگ روسيه هستم. ديو و آفينا سگ‌هاي دوست من هستند. يك بار با هم به پياده‌روي رفتيم و دوربينم را به همراه داشتم. هوا عالي بود و سگ‌ها بازي مي‌كردند و روي چاله‌هاي آب مي‌دويدند. ناگهان بوي پرنده به مشامشان خورد و بي‌حركت ايستادند. ابتدا ديو و سپس بعد از او آفينا متوجه اين موضوع شدند. خوشبختانه موفق شدم سريع دوربين خود را آماده كرده و اين صحنه جذاب را شكار كنم.

در اين گزارش ۳۰ عكس خيره‌كننده از سگ‌ها را مشاهده كرديد. تعداد تصاوير ارسالي بسيار بيشتر بوده است؛ اما اين آثار موفق به كسب مقام شدند. همراهان اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران لطفا در قسمت هم انديشي ها نام عكس مورد علاقه‌ي خود بنويسيد.