راهنماي بقا؛ چگونه ميتوان از برخورد سياركي قاتل جان سالم بهدر برد؟
بياييد براي يك لحظه تصور كنيد كه ميخواهيد در كنار دايناسورها اتراق كنيد؛ اما نه هر دايناسوري بلكه درصدد حضور در نزديكي مشهورترين و البته هراسانگيزترين انواع آنها هستيد. بدين منظور، شمارهگير ماشين زمان را به ۶۶/۵ ميليون سال قبل ميچرخانيد و به دورهي كرتاسهي پسين سفر ميكنيد.
اكنوني به دنيايي وارد شدهايد كه در آن تيرانوسوروس، تريسراتوپس را شكار ميكند و با آلاموسور، يكي از بزرگترين موجوداتي كه تاكنون روي زمين قدم گذاشته است، ملاقات ميكنيد. در اين دنيا، دايناسوري تانكمانند بهنام آنكيلوسور وجود دارد كه دشمنان را با دم نابودگر خود درهمميكوبد. همچنين، بهمحض آنكه در شبي ويژه در چادر خود مستقر شويد، ميتوانيد ستارهاي كاملا جديد را در نيمكرهي شمالي آسمان ببينيد.
ستارهي جديد نه چشمك خواهد زد، نه شعلهور خواهد شد و نه درخششي در امتداد افق خواهد داشت؛ بلكه با حالتي ثابت و نوراني همانند تمام ديگر ستارگان بهانديشه متخصصين خواهد آمد. بااينحال، اگر چند ساعت بعد دوباره به آن نگاه بيندازيد،، ممكن است تصور كنيد قدري روشنتر بهانديشه متخصصين ميآيد. اگر شب بعد ستارهي جديد را دوباره زير انديشه متخصصين بگيريد، آن را نورانيترين ستاره در آسمان خواهيد ديد. سپس درخشش ستاره از سيارهها و بعدا از ماه و حتي خورشيد بيشتر خواهد شد. درنهايت، ستاره از جو عبور، به زمين اصابت و ۱۰۰ ميليون برابر بيشتر از بزرگترين بمب هيدروژني منفجرشده تاكنون، انرژي آزاد خواهد كرد. پيش از وقوع اين لحظه، ممكن است بخواهيد چادر خود را جمع و احتمالا به سمت ديگر سياره نقلمكان كنيد.
روزي كه سيارك چيكسولوب به ناحيهاي برخورد كرد كه اكنون شهري كوچك در شبهجزيرهي يوكاتان مكزيك است، مهمترين لحظه در تاريخ حيات روي سيارهي ما رقم خورد. در يك ميلياردم ثانيهي پيشاتاريخي، حكمراني دايناسورها بهپايان رسيد و ظهور پستانداران آغاز شد. اين برخورد نهتنها نابودي تمام دايناسورها بهجز معدود پرندگان لانهگزين در زمين را بهدنبال داشت، بلكه تكتك پستانداران خشكيزي بزرگتر از راكون را به كام مرگ كشاند. در يك چشمبرهمزدن، زمين يكي از آخرالزمانيترين دورههاي تاريخ خود را آغاز كرد. اما آيا در چنين لحظهاي امكان زندهماندن وجود داشت؟ شايد.
چارلز باردين، دانشمند اقليمشناس در مركز ملي پژوهشهاي جوي كه بهتازگي سقوط سيارك چيكسولوب را براي نشريهي مقالات آكادمي ملي علوم ايالات متحده آمريكا (PNAS) مدلسازي كرد، ميگويد اگر در قاره و محيط مناسب مستقر شويد و در زمان درست بهدنبال نوعي پناهگاه مناسب در ارتفاعات مناسب باشيد، ممكن است شانس با شما يار باشد. البته حتي اگر در زمان برخورد در سمت مخالف زمين باشيد (كه تنها راه براي زندهماندن احتمالي است)، همچنان بنابر توصيهي باردين بايد سريع اقدام كنيد. بهمحض آنكه صداي غرش ناشي از شكستهشدن ديوار صوتي را شنيديد (نگران نباشيد زيرا اين صدا در سمت ديگر جهان نيز قابل شنيدن خواهد بود)، بلافاصله خودتان را به سطحي مرتفع برسانيد و پناهگاهي زيرزميني پيدا كنيد.
در يك ميلياردم ثانيهي پيشاتاريخي، حكمراني دايناسورها بهپايان رسيد و ظهور پستانداران آغاز شد
ممكن است صدا برايتان قدري هراسناك باشد. بااينحال، اگر در سمت مخالف سياره باشيد (كه قطعا بايد همانجا باشيد)، چرا بايد از سياركي به اندازهي يك شهر كه در فاصلهي ۱۶ هزار كيلومتري سقوط ميكند، پناه بگيريد؟ شما اولين نفر نيستيد كه سيارك را دستكم ميگيريد. خطر فاجعهبار ناشي از سياركها تا پيش از جنگ جهاني اول بهخوبي درك نشده بود. تا پيش از آن، اغلب ستارهشناسان با خوشخيالي تصور ميكردند كه وقوع برخوردهاي عظيم نظير چيكسولوب بهسادگي امكانپذير نيست.
وقتي گاليله در سال ۱۶۰۹، تلسكوپ خود را به سمت ماه نشانه گرفت و موفق شد دهانههاي كاملا دايرهاي حاكم بر توپوگرافي آن را كشف كند، چگونگي تشكيل دهانهها، ذهن ستارهشناسان را به خود مشغول كرد. برخي از آنها نظير فرانتس فون گروتيشن، دانشمند آلماني اوايل قرن نوزدهم، برخوردهاي سياركي را بهعنوان يك عامل پيشنهاد دادند. بااينحال، اكثرا اين انديشه متخصصينيه را براساس يك واقعيت ساده و فوقالعاده گمراهكننده رد كردند: دهانههاي ماه تقريبا دايرههاي كامل هستند و هركس كه تيري در تاريكي رها كرده است، ميتواند بگويد آثار برخورد نبايد اينگونه به انديشه متخصصين بيايند و درعوض كشيده، بيضيشكل و نامنظم خواهند بود هرچند گروتيشن بهدرستي عامل اصلي را پيدا كرد، با طرح اين ادعا كه گاوهايي را نيز درحال چرا در چمنزارهاي دهانههاي ماه ديده است، به تأييد انديشه متخصصينيهي خود كمكي نكرد. با گمراهشدن بيشتر هر انديشه متخصصينيهپرداز، ستارهشناسان نميتوانستند علت واقعي شكلگيري گودالهاي ماه را پيدا كنند. درنتيجه بهمدت ۳۰۰ سال، اغلب ستارهشناسان و فيزيكدانان بر اين باور بودند كه اول گاوها در چمنزارهاي ماه نميچرند و دوم بهجاي شهابسنگها، آتشفشانهاي قمري چهرهي ماه را دگرگون كردهاند.
سپس در اوايل دههي ۱۹۰۰، نيكولاي موروزوف، ستارهشناس روسي با مشاهدهي مواد منفجرهي قدرتمندي كه تازه ساخته شده بودند، به كشف نسبتا حيرتآوري دست يافت: انفجارهاي بزرگ از جهات مختلف با سنگهاي پرتابشده متفاوت هستند؛ اما ترسناكترين شباهتشان (دستكم براي تداوم حيات گونههاي ما) اين است كه فارغ از زاويهي برخورد، دهانههاي دايرهاي بهجا ميگذارند. آنطور كه موروزوف در سال ۱۹۰۹ پس از انجام مجموعهاي از آزمايشها نوشت، برخوردهاي سياركي همانند سقوط نارنجكهاي جنگي روي زمين سست، گردوخاك اطراف را فارغ از حركت انتقالي خود به تمام جهات كنار خواهند زد.
پيش از كشف موزوروف، ستارهشناسان ميدانستند كه سياركها ميتوانند ويرانگر باشند. نيتان شالر، رئيس مدرسهي علمي لارنس هاروارد و طرفدار انديشه متخصصينيهي آتشفشان در سال ۱۹۰۳ نوشت «سقوط شهابوارههاي درخشان (آذرگوي) حتي با قطر ۱۶ كيلومتر، براي ازبينبردن حيات آلي زمين كافي خواهد بود.» بااينحال، اكثرا اعتقاد داشتند كه برخورد سيارك به زمين رويدادي بهكلي انديشه متخصصيني است؛ زيرا همانطور كه شالر در دفاع از انديشه متخصصينيهي آتشفشان اشاره كرد، خود وجود بشريت ثابت ميكند كه اين نوع برخوردها نميتوانستهاند اتفاق افتاده باشند.
اما محاسبات موروزوف وضعيت را تغيير داد. بهمحض آنكه منشاء واقعي چالههاي ماه را بدانيد، نياز نيست كه ستارهشناس يا حتي صاحب تلسكوپ باشيد تا به اين نتيجهي هوشيارانه برسيد كه سياركها داراي پتانسيل آخرالزماني هستند و برخورد آنها اجتنابناپذير است.
شالر از يك جهت در اشتباه بود. سياركي تقريبا به همان اندازه كه او توصيف كرد، واقعا به زمين برخورد كرد و گونههاي غالب سياره را از بين برد. اين برخورد فقط بهجاي نابودي انسانها، مسيري تكاملي را براي پستانداري جفتدار و هماندازهي حشرهخوار باز كرد تا درنهايت بخزد، راه برود و به فكر سفر به آخرالزمان بيفتد.
ممكن است فكر كنيد بقاي اجداد حشرهخوارمانند شما ثابت ميكند كه پستانداري با مغز بزرگتر همانند خودتان، خوششانستر خواهد بود. متاسفانه، حشرهخوار از شماري از ويژگيهايي سازگار با آخرالزمان برخوردار بود كه انسانها امروزه آنها را از دست دادهاند. حشرهخوار ميتوانست با تغذيه از حشرات زنده بماند، در زير زمين از گرما پناه بگيرد و داراي خز بود تا درطول دههي يخبندان بعدي خود را گرم نگاه دارد. شما ميتوانيد از برخي از راهبردهاي بقاي حشرهخوار كپيبرداري كنيد. ميتوانيد در زير زمين پناه بگيريد و رژيم غذايي خود را گسترده كنيد؛ اما تكامل، شما را از ديگر ويژگيها محروم كرده است و احتمالا وقتي آن ستارهي چشمكزن با سرعت تقريبا ۲۰ كيلومتر بر ثانيه به جو زمين وارد ميشود، انگشتان شست مخالفتان براي نجات شما كافي نخواهند بود.
در برخوردهايي با اين سرعت، جو زمين همانند آب رفتار ميكند. سنگهاي فضايي كوچكتر كه شهاب ناميده ميشوند، همانند سنگريزههاي پرتابشده به سمت بركه، به جو اصابت ميكنند و سرعتشان خيلي زود در ارتفاعات بالا كاهش مييابد. شهابها يا دراثر اصطكاك با هوا ميسوزند يا سرعت حد آنها در ارتفاع پايين به زير ۲۷۰ كيلومتر بر ساعت كاهش مييابد. اما سيارك كوهپيكر چيكسولوب همانند افتادن تختهسنگ در بركه به جو زمين اصابت و با حفظ سرعت خود تا زمان برخورد، در كمتر از سه ثانيه در كل ۹۶ كيلومتر جو سقوط ميكند. سيارك برفراز آمريكاي مركزي ميغرد و چنان صداي مهيبي ايجاد ميكند كه در سرتاسر قارهها قابل شنيدن است.
خطر فاجعهبار ناشي از سياركها تا پيش از جنگ جهاني اول بهخوبي درك نشده بود
چيكسولوب چنان سريع سقوط ميكند كه هوا توان فرار از آن را ندارد. حرارت هوا تحت فشردگي شديد تقريبا در آن واحد به هزاران درجه افزايش مييابد. پيش از آنكه حتي سيارك از راه برسد، هواي فشرده و فوقجديد، بخش اعظمي از درياي كمعمقي را بخار ميكند كه در كرتاسهي پسين، يوكاتان را پوشانده است. چند ميليثانيه بعد، سنگ قاتل درون آنچه باقي مانده، سقوط و با سرعت بيش از ۱۶ كيلومتر بر ثانيه به سنگ بستر اصابت ميكند. در اين لحظه، چند فرايند تقريبا همزمان اتفاق ميافتد.
اول، شهاب برخوردي چنان فشار زيادي به خاك و سنگ وارد ميكند كه نه باعث شكستن و نه خردشدن آنها ميشود؛ بلكه مواد درعوض همانند مايعات جريان مييابند. اين تأثير شديد درواقع تجسم تشكيل دهانه را آسانتر ميكند؛ زيرا حركات موجي زمين، تقريبا بهطور دقيق پاشش دوگانهي آب دراثر نوعي شيرجه بهنام كنونبال (حالتي كه شناگر با بغلكردن پاها در آب ميپرد) در استخر را بازسازي ميكند. پس از پاشش اوليه در تمام جهات، پاشش ثانويهي عمودي در زماني بهوقوع ميپيوندد كه حفرهي ايجادشده توسط جسم برخوردي به سطح بازميگردد.
در استخر شنا، كل فرايند مورد اشاره در چند ثانيه اتفاق ميافتد؛ درحاليكه رخدادن آن در چيكسولوب تقريبا ۱۰ دقيقه طول ميكشد؛ اما اين تفاوت، تابع مقياس و نه سرعت است. سد اوليهي زمين كه در لحظهي پرتاب به بيرون كنده ميشود، بيش از ۳۲ كيلومتر ارتفاع دارد. حفرهي ناپايدار تقريبا به گوشتهي زمين نفوذ ميكند و وقتي به شكل «پاشش عمودي» ثانويه به سطح بازميگردد، سطح زمين با سرعت بيش از ۱۶۰۰ كيلومتر بر ساعت به ارتفاعات فراتر از كوه اورست ميرسد. در عرض چند دقيقه، اين كوه در يك سري انفجارهاي ثانويه تقريبا بهطور كامل فروميپاشد؛ اما تپهاي كوچكتر بهنام «حلقهي نوك» دهانه بهجا ميگذارد. اين همان سازندي است كه ناظران اوليهي ماه را بسيار گيج كرده بود.
دقيقا در همان زمان كه سيارك به يوكاتان برخورد و فشار خود را به سنگ بستر وارد ميكند، انرژي جنبشي يك سنگ ۷/۵ ميليارد تني را كه با سرعت ۱۶ كيلومتر بر ثانيه در حركت است، در يك لحظه به گرما تبديل ميكند. اما چرا برخورد يك سنگ به سنگي ديگر كه به توليد گرما منجر ميشود، بهطور مشخص ملموس نيست؟ زيرا ما معمولا با انرژي جنبشي در اين مقياس سروكار نداريم. اما ازانديشه متخصصين ترموديناميكي، گرما صرفا جنبش مولكولها است. هرچه مولكولها جنبشيتر باشند، دما بيشتر ميشود. شما ميتوانيد مولكولهاي يك جسم را به روشهاي مختلف به جنبش درآوريد؛ اما معمولا با اصابت فيزيكي اين كار را انجام ميدهيم. بههمين دليل، چكش پس از ضربهزدن به ميخ گرم ميشود. بااينحال درحاليكه نوسان چكش، تقريبا ۰/۰۰۰۱ كيلوژول انرژي آزاد ميكند، جسم برخوردي چيكسولوب، آزادسازي نزديك به ۱٬۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ كيلوژول انرژي را بهدنبال دارد. اين انرژي جنبشي منتقلشده توسط سيارك به سنگ، خاك و هوا، مولكولها را بهحدي به جنبش درميآورد كه دماي آنها از حرارت سطح خورشيد فراتر ميرود.
گرما، الكترونها را از اتمها جدا و هوا را به تودهي آتشين درحال انبساطي از پلاسما و تقويتشده با سنگهاي بخارشدهاي يونيزه ميكند كه همگي در سرعت مافوقصوت منفجر شدند. هواي گرمشده و بهسرعت درحال انبساط و تبديل تقريبا آني سنگهاي جامد به گاز، با موج ضربهاي خود سيارك تركيب ميشوند تا يك موج انفجاري انبوه از فشار را تشكيل دهند كه با سرعت بيش از ۱۶۰۰ كيلومتر بر ساعت به سمت بيرون گسترش مييابد.
اليزابت سيلبر، دانشمند سيارهاي در دانشگاه وسترن و نويسندهي مقالهاي با عنوان «فيزيك امواج ضربهاي توليدشده توسط شهاب در جو زمين» در «نشريهي پيشرفت در پژوهشهاي فضايي»، تنها رويداد قابل مقايسه با برخورد سياركي را انفجار هستهاي در عمق كم ميداند. هرچند بهگفتهي او بسته به اندازهي شهابها، انرژي مرتبط با برخورد آنها ميتواند بسيار بيشتر باشد. در اين مورد، انرژي ۱۰۰ ميليون برابر بيشتر بود. اگر چيكسولوب امروز به همان نقطه اصابت كند، موج انفجار موجب مرگ ساكنان تگزاس، كر شدن ساكنان نيويورك و شكستهشدن شيشههاي پنجره در بوئنوس آيرس خواهد شد.
سيارك، زمين را همانند زنگ به صدا درميآورد. امواج در پوستهي زمين با سرعت چهار كيلومتر بر ثانيه از ناحيهي برخورد دور ميشوند. اين امواج سپس موجب لغزيدن گسلها و وقوع زمينلرزه در سرتاسر قارهها خواهند شد. اگر در سمت ديگر سياره باشيد، ميتوانيد ۳۰ دقيقه پس از برخورد، اثرات لرزش زمين را احساس كنيد. از كرانههاي هر تودهي آبي بزرگ دور شويد؛ زيرا زمينلرزه در آن نقاط ميتواند شكلگيري امواج سيش سوناميمانند را حتي در فيوردها يا درياچهها بهدنبال داشته باشد.
انرژي جنبشي منتقلشده توسط سيارك به سنگ، خاك و هوا، مولكولها را بهحدي به جنبش درميآورد كه دماي آنها از حرارت سطح خورشيد فراتر ميرود
برخورد سيارك موجب وقوع سوناميهايي به بلندي آسمانخراشها ميشود. نخستين سونامي ظرف مدت يك ساعت به خطوط ساحلي خليج مكزيك برخورد ميكنند. امواجي به بلندي ۱۸۰ متر تا احتمالا ۳۰۰ متر به مناطقي برخورد ميكنند كه اكنون جزو مكزيك و جنوب ايالات متحده هستند و تا دهها كيلومتر از نواحي داخل اين كشورها را غرق در آب ميكنند. امواج، جريان رودخانهها را بهطور موقت وارونه ميكنند و مانند امواج جاخبار تخصصيدي مرتفع، بستر آنها را بهسرعت بالا ميآورند.
سوناميها با اصابت به ساحل شرقي ايالات متحده در همانجا بهپايان ميرسند و ۶ ساعت پس از برخورد، با تشكيل امواج سهمگين ۱۸۰ متري در اروپا، آفريقا و سواحل مديترانه، به بالاترين حد ميرسند. ظرف مدت ۱۵ ساعت پس از برخورد، امواج به تمام خطوط ساحلي سياره ميرسند. بسته به توپوگرافي محلي، اقيانوس هرچيز را در مسير خود جارو ميكند و وقتي سرانجام آب عقبنشيني كند، آنها را به درون دريا ميكشاند.
اين سوناميها راهبرد بقاي شما را بهشدت پيچيده ميكنند؛ زيرا در زمان اصابت سياركهاي بسيار بزرگ، نزديكي به خطوط ساحلي ازطرف ديگر ايدهاي مناسب بهشمار ميآيد. اقيانوس با تعديل نوسانات شديد دمايي ناشي از برخورد سياركهاي عظيم، همچون عايقي بسيار بزرگي براي زمين عمل ميكند. در مورد چيكسولوب، نوسان با گرما آغاز ميشود.
وقتي سنگ بزرگ به زمين اصابت ميكند، ضربهي آن موجب پاشش ۲۵ تريليون تن از مواد زمين ميشود. سيارك، اين مواد را در مسيرهاي بالستيك و برخي را در سرعتهايي فراتر از سرعت فرار زمين پرتاب ميكند. سنگهاي پرتابشده با خروج از كشش گرانشي زمين، يا بهدور خورشيد ميچرخند يا بهعنوان شهاب روي ديگر قمرها يا سيارهها سقوط ميكنند. بااينحال، بخش اعظم بقاياي خارجشده، ظرف مدت يك ساعت به زمين بازميگردند. اين تكههاي شيشهمانند بهنام تكتيت كه برخي به بزرگي اتوبوس مدرسه اما اكثرا بهاندازهي تيله هستند، با سرعت بين ۱۶۰ تا ۳۲۰ كيلومتر بر ساعت پيدرپي در مقادير كشنده روي زمين ميافتند. فارغ از اينكه در اين زمان در كجاي زمين حضور داريد، بايد پناهگاهي براي در امان ماندن از اين رگبار آتشين پيدا كنيد.
- سيارك قاتل دايناسورها، موجب ظهور جنگلهاي آمازون شد
- گردوغبار سيارك كشفشده در دهانهاي برخوردي، پرونده انقراض دايناسورها را ميبندد
باردين، غار را پيشنهاد ميدهد. اما گلولههاي شيشهاي براي كشتن شما لازم نيست به شما برخورد كنند. همانطور كه آنها سقوط ميكنند، اصطكاكشان با جو درمجموع تابش گرمايي كافي براي ايجاد آتشسوزي در سرتاسر جهان را ساطع ميكند. براساس برخي برآوردها، گرماي بههم پيوستهي بقاياي بازگشتي با حرارت اجاق گازي خانگي برابري ميكند كه براي جوشاندن تنظيم شده است. درنتيجه، اغلب درختان جهان ميسوزند. احتمالا بههمين دليل، تنها گونههاي پرندهاي كه از برخورد سيارك جان سالم بهدر ميبرند، آنهايي هستند كه در زمين لانه ميسازند. از بين چند حيوان بزرگتر خشكي كه از خطر انقراض در امان ميمانند، تقريبا همگي صاحب نوعي وسيله براي فرار از گرما هستند. آنها يا ميتوانند مانند پستانداران كوچك، مارها و مارمولكها زير زمين پناه بگيرند يا همچون تمساحها يا لاكپشتها به درون آب بگريزند. اين نشان ميدهد كه حتي اگر در سمت ديگر جهان حضور داشته باشيد، بايد پناهگاهي براي در امان ماندن از طوفان گرماي اوليه پيدا كنيد. بدين منظور، باردين غار عميق را پيشنهاد ميدهد.
در زمان برخورد، تنها با حضور در جزاير استوايي نظير ماداگاسكار، هند و اندونزي شانس زندهماندن خواهيد داشت
در واپسين سري از بدشانسي براي دايناسورها (و شما)، برخورد چيكسولوب در ناحيهاي غني از نفت و گوگرد اتفاق ميافتد. برخورد سيارك، صد ميليارد تن گوگرد بخارشده و حجم آبي بهاندازهي ۱۰ هزار درياچهي سوپريور (بزرگترين درياچهي آب شيرين جهان) را به جو پرتاب ميكند. سپس گوگرد و آب فشرده، ابرهاي طوفاني عظيم را شكل ميدهند و بهصورت سيلي از باران اسيدي به زمين بازخواهند گشت. در عرضهاي جغرافيايي بالاتر، طوفانهاي گسترده روزانه دهها متر برف روي زمين انباشته ميكنند. اما اين طغيان آبي چندان طول نخواهد كشيد؛ زيرا علاوه بر آب، چيكسولوب حجم نفتي بهاندازه ۱۵۰ استاديوم فوتبال را از سنگ بستر يوكاتان تبخير و با قدرت به بيرون ميافكند. اين نفت سپس بهعنوان لايهاي دودهگرفته در استراتوسفر متراكم ميشود و همچون پوششي از رنگ سياه زمين را ميپوشاند. تودهي كربن برخلاف گوگرد و دود آتشسوزي، بالاتر از لايهي ابرها ميچرخد و از اينرو بهشكل باران به زمين بازنميگردد. اشكال همينجا است. اين لايهي سياه پابرجا باقي ميماند و بهمدت دستكم سه سال، مقدار نور رسيده از خورشيد به زمين را تا ۹۰ درصد كاهش ميدهد. بنابراين، بهدنبال موج گرماي اوليهاي كه توسط تكتيتهاي بازگشتي ايجاد شد، بخبندان شديد و طولانيمدت از راه ميرسد. دماي جهاني بهطور متوسط تقريبا ۱۰ درجهي سانتيگراد افت ميكند. تنها مكانهاي روي زمين براي فرار از سرما، جزاير استوايي نظير ماداگاسكار، هند (در آن زمان جزيره بود) و اندونزي است. نهتنها در اين مكانها بيشترين شانس را براي يافتن غذا خواهيد داشت، بلكه براساس مدلهاي اقليمي، اين جزاير استوايي ازجمله معدود مناطق روي زمين هستند كه به دريافت آب شيرين ادامه ميدهند. در سرماي جهاني، تبخير تقريبا متوقف ميشود و درنتيجه بارندگي تا ۸۰ درصد كاهش مييابد. بهجز اين جزاير استوايي، تقريبا هر نقطهي ديگر روي زمين خشك و به بيابان تبديل ميشود.
جزاير استوايي شبيه به بهشت نيستند و صرفا ممكن است مامني آخرالزماني باشند. ضدآفتاب را كنار بگذاريد و غذاي اضافي جمع كنيد. اين جزاير بهسختي ۱۰ درصد از نور معمول خود را از خورشيد ميگيرند و براي ماندن بالاتر از سطح بيابانزايي، بهندرت بارندگي كافي دريافت ميكنند. در اين محيط سرد و كمنور، اغلب زنجيرههاي غذايي فرو ميپاشند.
اما برخي پابرجا ميمانند. شواهد فسيلي نشان ميدهد كه اكوسيستمهاي آب شيرين درميان بهترينها قرار دارند؛ درنتيجه ازانديشه متخصصين جستجوي غذا، نزديكي به رودخانه يا مصب بهترين گزينهي مطلوب شما محسوب ميشود. درآنجا ميتوانيد لاكپشت، تمساح و مقداري ماهي براي خوردن پيدا كنيد. جانوران ساكن در رسوبات نظير صدفها، حلزونها و سختپوستان كوچك نيز عملكرد خوبي براي سازگاري با محيط پسابرخورد دارند. بااينحال، باردين در مورد هرگونه سفر توسط افراد ناآگاه هشدار ميدهد. بهگفتهي او بهمنظور آنكه شانسي براي زندهماندن داشته باشيد، بايد چيزي براي گرم نگاهداشتن خود و دستكم ۶ سال ذخيرهي غذا بياوريد.
اما اگر نميتوانيد منصرف شويد، پس دستكم يك جزيرهي استوايي كوهستاني نظير اندونزي امروزي پيدا كنيد. آنجا دما قابل تحمل است، دستكم اندكي باران ميبارد و ميتوان غار عميق پيدا كرد. آنگاه ميتوانيد از باران تكتيتها و گرماي سوزان پناه بگيريد و شايد در رودخانهها و درياچهها چيزي براي خوردن پيدا كنيد. فقط در جستجوي نوميدانهي خود براي غذا از شكار موجودات حشرهخوارمانند چشمپوشي كنيد. معلوم نيست چه تعداد از آنها از برخورد چيكسولوب جان سالم بهدر بردند؛ از اينرو خوردن اين غذاي اشتباهي ممكن است برخي پيامدهاي نسبتا ناخواسته براي ساير بشريت بهدنبال داشته باشد.
هم انديشي ها