پشت پرده شايعات عجيب در مورد پرواز تاريخي يوري گاگارين
اكنون همه بهخوبي ميدانند كه نيل آرمسترانگ، نخستين انساني بوده كه روي كره ماه قدم گذاشته است و اكثراً ميدانند او اولين كسي نبود كه به فضا رفت. پيش از او، آلن شپرد توانسته بود با يك پرواز مداري در ماه مه ۱۹۶۱، راه را براي ساير فضانوردان آمريكايي هموار كند. ولي پيش از همهي اينها، روز ۱۲ آوريل ۱۹۶۱، اتفاق تاريخي ديگري افتاده بود. درست ۶۰ سال قبل بود كه يوري گاگارين، كيهاننورد شوروي با فضاپيماي وُستوك ۱ به مدار زمين سفر كرد تا روسها گوي سبقت را از رقباي آمريكايي خود بربايند.
امروز نام گاگارين با آن پرواز تاريخي جاودانه شده است. پس از بازگشت گاگارين به زمين بلافاصله از او همچون يك قهرمان ملي در شوروي و بعداً در ساير كشورهاي دنيا استقبال شد. يوري گاگارين كه در زمان مأموريت تاريخي خود ۲۷ سال داشت، تنها ۳ روز پيش از مأموريت انتخاب شده بود و با پرواز موفقيتآميز خود، پيروزي بزرگي را براي اتحاد جماهير شوروي در عرصه رقابت فضايي بين ابرقدرتهاي جهان رقم زده بود.
تاريخسازي يوري گاگارين
پرواز فضايي گاگارين كه حدود ۱۰۸ دقيقه به طول انجاميد، با استانداردهاي امروزي پروازي بسيار دشوار و خشن بود؛ بهحدي كه فضانوردان امروزي انجام چنين مأموريت فضايي را ناممكن يا ديوانهوار ميدانند. ولي فضاپيماي وستوك به گونهاي طراحي شده بود تا قابليت ورود مجدد بالستيك به جو را داشته باشد و گاگارين هم بايد پس از ورود به جو و رسيدن به ارتفاع پايين با چتر نجات از فضاپيما بيرون ميپريد.
اين واقعيت كه گاگارين كنترل فضاپيما را خودش در دست نداشته، يكي از اسراري بود كه مقامات شوروي تا چندين دهه سربسته نگه داشته بودند. در واقع گاگارين و ساير فضانورداني كه با فضاپيماي وستوك يادگيري ميديدند بايد در صورت بروز هر اشكالي با چتر نجات از فضاپيما بيرون ميپريدند. علاوه بر اين، جزئيات دقيق بسياري از برنامههاي فضايي شوروي تنها پس از فروپاشي رژيم كمونيستي اتحاد جماهير شوروي در سال ۱۹۹۱ برملا شدند.
يوري گاگارين مدتي پيش از پرواز تاريخي به مدار زمين
ولي بااينحال، سفر گاگارين هنوز آغاز نشده بود كه شايعات زيادي در مورد آن درگرفت. در آن زمان شايع شده بود كه شوروي قبل از اينكه حتي پاي گاگارين به فضاپيماي وستوك ۱ برسد، كيهاننورد ديگري را با موفقيت به فضا فرستاده است. گفته ميشد اين فضانورد روزي ۷ آوريل (۵ روز پيش از گاگارين) به فضا سفر كرده است.
دنيس اوگدن، خبرنگار ديلي وركر (روزنامه نزديك به حزب كمونيست بريتانيا) كه از مسكو ماجرا را گزارش ميداد، با نوشتن تيتر درشتي همچون «اولين مرد در فضا» اين خبر را به خوانندگان اطلاع كرد. در گزارش او آمده بود كه فضانوردي كه بهتازگي به فضا رفته، پسر يكي از طراحان ارشد جنگندههاي شوروي است كه پس از بازگشت به زمين دچار لطمات جسمي و رواني شديدي شده است.
شايعه فضانورد گمشده
پاهاي گاگارين در هنگامي كه اين روزنامهها به دكههاي روزنامهفروشي ميرسيدند و چنين سروصدايي به پا ميكردند حتي از زمين بلند نشده بود. به اين ترتيب، گزارش دنيس اوگدن به تئوري توطئهاي دامن زد كه تا همين حالا هم نميتوان بهراحتي آن را رد كرد. مطابق انتظار، مقامات اتحاد جماهير شوروي گزارشها را تكذيب كردند و مطبوعات را از اتفاق تاريخي، يعني پرواز موفق يوري گاگارين آگاه كردند. اوگدن نيز اين خبر را گزارش داد. او در مقالههايي با عناويني همچون «خوشامد به قهرمان» و «اتحاد جماهير شوروي از بابت اولين سفر به خارج از كره خاكي در پوست خود نميگنجد» به استقبال اين خبر مهم رفت.
مقاله اوگدن را ميتوانيم بهنوعي تصحيح اشتباه قبلي او بدانيم. ولي مدتي بعد يك روزنامهنگار فرانسوي به نام ادوارد بوبروفسكي ادعاي اوگدن را پيگيري كرد و اعلام كرد، فضانوردي كه از او نام برده ميشد، خلبان آزمايشي ولاديمير ايليوشين است و همچنين اين پرواز در واقع روز ۲۵ مارس (۱۲ روز پيش از تاريخي كه اوگدن گفته بود) انجام گرفته است. ولي اشكال مأموريت فضايي مذكور اين بوده كه اصلا مطابق برنامهها پيش نرفته است. به همين دليل نيز مدتها است كه ادعا ميشود، مسئولان شوروي نهايتا تصميم گرفتند شاهكار ايليوشين را به نفع پرتاب موفقيتآميز يوري گاگارين به كلي كنار بگذارند.
ايليوشين با درجه سرلشكري يك خلبان بسيار كاركشته و ماهر بود. او قبلاً توانسته بود در پروازهاي خود بارها ركوردهاي سرعت و ارتفاع را جابهجا كند. پدرش هم يكي از طراحان ارشد جنگندهها و بمبافكنهاي شوروي در خلال جنگ جهاني دوم بود. ايلوشين پدر حالا پس از جنگ مقام بسيار خوبي در دولت پيدا كرده بود. به همين جهت، به عقيده بسياري پسر او ميتوانست كانديداي خوبي براي سفر به فضا باشد. ايليوشين پسر آن زمان ۳۴ سال داشت و در مأموريتهاي مختلف شجاعت زيادي از خود نشان داده بود؛ بنابراين، روي تصور عموم بر اين بود كه او ميتواند بهخوبي از عهده چنين مأموريتي بربيايد.
سفر گاگارين هنوز آغاز نشده بود كه شايعات زيادي در مورد آن پراكنده شد
ولي سفر او به خارج از كره زمين اصلا آنطور كه انتظار ميرفت پيش نرفت و او پس از انجام ۳ پرواز مداري با وضع فلاكتباري به زمين بازگشت. ماجرا از اين قرار بود كه فضاپيماي او در هنگام ورود مجدد به جو زمين از مسير خارج شده بود و باعث وارد شدن صدمات روحي و جسمي زيادي به خلبان آزمايشي شده بود. حتي گفته شد كه اين حادثه موجب شده تا كيهاننورد شوروي به حالت اغما فرو برود.
در گزارشي كه روزنامه اسپوركنمن رويو (چاپ واشنگتن) منتشر كرده در مورد ادعاهاي اين روزنامهنگار آمده است كه «فضاپيما مطابق انتظار بازيابي شد، ولي ايليوشين از انديشه متخصصين رواني حال نامطلوبي داشت. او همين حالا در بيمارستان بيهوش است.» در همين گزارش نيز آمده است كه بوبروفسكي اطلاعات خود را از منابع موثقي دريافت كرده كه نميتواند از آن نام ببرد. ولي افسران شوروي بهشدت اين شايعات را تكذيب كردند.
يوري گاگارين در فضاپيماي وستوك ۱
مسئولان اتحاد جماهير شوروي ادعا كردند كه ايليوشين به دليل جراحات وارده بر اثر يك سانحه رانندگي در بيمارستان بستري شده است. شورويها تنها كساني نبودند كه اصلا وقعي به اين شايعات نگذاشتند. بلكه آمريكاييها هم اصلا گوششان به اين ادعاهاي عجيبوغريب بدهكار نبود. پير سلينجر، دبير مطبوعاتي وقت كاخ سفيد به خبرنگاران گفت كه هيچ مدركي مبني بر انجام پرواز در تاريخ ۷ آوريل وجود ندارد و اساسا چنين ترديدي نسبت به پرواز ديگري در ماه مارس نيز در ميان نيست. گفتههاي دبير مطبوعاتي كاخ سفيد بر اساس دادههاي ايستگاههاي رديابي «فرماندهي دفاع هوافضاي آمريكاي شمالي» يا «نوراد» بود. نوراد خروج هيچ فضاپيمايي از زمين را در اين تاريخها رصد نكرده بود؛ بنابراين آمريكاييها اصلا علاقهاي نداشتند بدون مدرك به مصاف همتايانشان در اتحاد جماهير شوروي بروند.
بااينحال، حتي اين تكذيبيههاي رسمي هم نتوانست جلوي نشر شايعات گسترده را بگيرد. برخي از روزنامهنگاران بر اين عقيده بودند كه تمام ادعاهاي مبني بر سانحه رانندگي تنها براي سرپوش گذاشتن روي اصل ماجرا است. مطمئنا مطرح كردن چنين ادعاهايي خيلي تعجبي نداشت. چون شوروي قبلاً بارها و بارها دست به اقدامات مشابهي زده و دستش رو شده بود.
علاوه بر اين، وقايع آن روزگار را بايد در چارچوب رقابت فضايي كه بين شوروي و آمريكا درگرفته بود ارزيابي كنيم. به عقيده روزنامهنگاران، شوروي دلايل زيادي براي سرپوش گذاشتن روي اين ناكامي را داشته است. چون چنين شكستي اصلا با تبليغات گستردهشان براي عرضه كمونيسم بهعنوان ايدئولوژي برتر به جهانيان جور درنميآمد. ولي آيا با اين ادعاهاي ضدونقيض و بدون منابع موثق، ميتوانيم جايگاه يوري گاگارين را در تاريخ زير سؤال ببريم؟
بعداً اوگدن ادعا كرد كه در همان زمان پرواز (فرضي) عكسي از ايليوشين با لباس فضانوردي ديده است. ولي بعداً نتوانسته هيچ ردي از اين عكس در هيچ آرشيوي پيدا كند. در همين حال، خود ايلوشين مدتها پس از اين ماجرا زندگي كرد و سرانجام در سال ۲۰۱۰ در سن ۸۲ سالگي درگذشت. ولي او هيچوقت به انجام چنين پروازي اعتراف نكرد. اين در حالي است كه او آنقدر زنده مانده بود كه بدون ترس از مقامات شوروي حقايق زندگي خود را بازگو كند. ولي هيچوقت آنطور كه برخي شايعهپراكنان انتظار داشتند دست به افشاگريهاي گسترده نزد.
به هر روي شايعات مربوط به آن ماجرا همچنان پس از گذشت چندين دهه در جريان بود. يكي از اين شايعات در قالب مستندي ۵۲ دقيقهاي به نام «سرپوش كيهاننورد» در سال ۱۹۹۹ به نيروي سادهداني شخصي به نام اليوت هايموف پخش شد. هايموف سال بعد مستند ديگري اين بار با عنوان «ولاديمير ايليوشين: اولين انسان حقيقي در فضا» ساخت.
با بازگشت يوري گاگارين از او همچون يك قهرمان استقبال شد. عكس استقبال مردم ورشو (لهستان) از كيهاننورد روس
او در اين مستند ادعا كرد كه ايليوشين نتوانسته در هنگام فرود فضاپيما از آن خارج شود و به اين ترتيب سر از چين درآورده است. او آنجا توسط مقامات چيني دستگير شده و سرانجام يك سال بعد، پس از كشوقوسهاي فراوان به اتحاد جماهير شوروي تحويل داده شده است. هايموف در مستند خود همچنين ادعا كرد كه ايليوشين مايل نيست در مورد حوادث مورد ادعا جلوي دوربين صحبت كند و ترجيح ميدهد همچنان اطلاعات محرمانهاي كه دارد را براي خودش نگه دارد.
آيا واقعا ايليوشين همچنان از كسي يا كساني ميترسيد يا اينكه شجاعت زير سؤال بردن يكي از وقايع تاريخي عرصه فضا را نداشت؟ ماجرا وقتي مرموزتر ميشود كه بدانيد در اواخر دهه ۱۹۹۰، بسياري از اسرار شوروي پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در حال برملا شدن بودند و اسناد و منابع تاريخي ارزشمندي از روزگار استيلاي كمونيسم بر روسيه آشكار ميشد و پرده از بسياري حقايق برداشته ميشد.
البته حتي پيش از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، از آن جو اختناق حاكم بر شوروي كاسته شده بود. در سال ۱۹۸۰ بود كه سرانجام رسانههاي غربي و متعاقب آن دنيا از ماجراي مرگ دلخراش والنتين بوندارنكو اطلاع پيدا كردند. به نقل از نيويورك تايمز، او در سال ۱۹۶۱ ده روز پس از شروع يك دوره ۱۵ روزه آزمايش فضانوردي كمفشار بر اثر آتشسوزي در محل انجام آزمايشها در مسكو جان سپرده بود. اين در حالي بود كه مقامات شوروي پس از مرگ او، در عكسهاي رسمي فضانوردان يادگيريي او را كاملا حذف كردند تا هيچ اثري از او در اسناد و عكسهاي آرشيوي باقي نماند.
يوري گاگارين پس از پرواز تاريخي خود از درجه ستواني به سرهنگي ارتقا پيدا كرد
كمي بعدي دوباره ماجراي حتي وحشتناكتري نيز از مأموريتهاي فضايي شوروي به گوش جهانيان رسيد. اين ماجرا به ۲۴ اكتبر ۱۹۶۰ بازميگشت كه در آن ۷۸ نفر در يك سكوي پرتاب كشته شده بودند. در همين حال، صحبتهايي مبني بر استفاده از گاگارين براي تبليغات سياسي نيز مطرح بود. ولي تابهحال، در تمام اعترافات و اسناد و مداركي كه پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي رؤيت شدند، خبري از ايلوشين نبوده است.
اما همچنان شواهد عجيبوغريبي وجود دارد. برادران كورديليا، آكيله و جيوواني جوديكا، دو اپراتور راديويي آماتور از ايتاليا بودند كه ادعا كردند، توانستهاند اصوات مخابره شده از يك فضاپيماي مداري را در روزهاي پيش از سفر گاگارين به فضا ضبط كنند؛ و آنچه باعث ميشود در مورد ادعاي برادران كورديليا بيشتر كنجكاو شويم اينكه اين دو قبلاً هم اصوات عجيب و مبهوتكنندهاي را ضبط كرده بودند.
نهتنها گاگارين، بلكه حتي ايليوشين اولين نفري نبود كه به فضا رفت
اين دو در يك مورد در ماه مه ۱۹۶۰، اصوات مخابره شده از يك فضاپيماي سرنشيندار كه از مدار خارج شده بود را ضبط كردند. در مورد ديگري در نوامبر همان سال كدهاي مورس مخابره شده از يك فضاپيماي دچار نقص متخصص شده را ضبط كردند؛ و در دلخراشترين مورد، در سال ۱۹۶۱ آخرين پيامهاي كيهاننوردي كه در فضاپيما در حال خفگي بود را ضبط كردند. اگر فرض را بر درستي اين ادعاها بگذاريم، در نتيجه نهتنها گاگارين اولين نفري نبوده كه به فضا رفته، بلكه حتي ايليوشين نيز اولين نفر نبوده است. ولي با توجه به اينكه تمام كساني كه در اين ماجراها دخيل بودند حالا از دنيا رفتند، پي بردن به حقيقت ماجرا بسيار دشوار است؛ و درحاليكه حقيقت ماجرا روزبهروز بيشتر به محاق فراموشي فرو ميرود، از آن سوي، شايعات و تئوريهاي توطئه با شدت و حدتي بيش از هر زمان ديگري در حال پراكنده شدن هستند.
اولين نفري كه به فضا رفت چه كسي بود؟
يكي ديگر از كساني كه در مورد برنامههاي فضايي شوروي ادعاهاي زيادي داشته، شخصي به نام ميخائيل رودنكو، مهندس ارشد شوروي سابق و از مديران دفتر طراحي تجربي ۴۵۶ است كه در سال ۱۹۹۹ توسط برخي از اعضاي قديمي تحريريه روزنامه پراودا (از قديميترين روزنامههاي شوروي) تأسيس شده است. او ادعا كرد كه قبلاً فضانورداني در سالهاي ۱۹۵۷، ۱۹۵۸ و ۱۹۵۹ به فضا سفر كرده بودند.
او در مقالهاي كه روز ۱۲ آوريل ۲۰۰۱ در وبگاه اين نشريه منتشر شد، ادعا كرد كه هر سه خلبان در حين پرواز كشته شدند و اسامي آنان هم هرگز در جايي منتشر نشد. او در اين مقاله نام اين خلبانان را ليدوفسكيخ، شابورين و ميتكوف عنوان كرد كه هر سه در پروازهاي زيرمداري شركت كرده بودند. كيهاننوردان در چنين پروازهايي بايد به بالاترين نقطهي مداري ميرسيدند و سپس به زمين بازميگشتند.
حال قبل از اينكه با خواندن ادعاهاي رودنكو عميقاً به فكر فرو برويم، لحظهاي درنگ كنيم. با درانديشه متخصصينگرفتن اينكه همين روزنامه پراودا قبلاً مقالات عجيبي با تيترهايي همچون «موجودات فضايي آمريكاييها را از ماه بيرون كردند» و «كشف موجودات فضايي و جمجمههاي انسان در مريخ» منتشر كرده بود، اثبات اين ادعاي روزنامهنگاران قديمي شوروي سابق نيز بسيار دشوار ميشود.
ادعا ميشود ولاديمير ايليوشين، نخستين انساني بوده كه به فضا رفته است
مشخص كردن وضعيت ايليوشين در ماههاي مارس و آوريل ۱۹۶۱ هم بسيار دشوار است. اطلاعات ضدونقيض مقامهاي شوروي نيز مزيد بر علت شده تا هيچوقت نتوانيم بفهيم او واقعا بر اثر جراحات سانحه رانندگي در بيمارستان بستري شده بود يا اتفاق ديگري براي او افتاده بود. همچنين مسئولان شوروي هيچ وقت دليل قانعكنندهاي مبني بر حضور احتمالي او در چين نيز ندادند. در واقع، حتي برخي مقامات شوروي تا جايي پيش رفتند كه ادعا كنند ايليوشين هيچوقت كيهاننورد نبوده و اصلا در تيم اصلي كيهاننوردان شوروي جايي نداشته است. در هيچ دفتر سوابق و اسناد محرمانهاي نيز نام او در ميان ساير فضانوردان شوروي ذكر نشده است.
در همين حال، تأييد ادعاهاي برادران كورديليا بدون وجود هرگونه منابع اطلاعاتي رسمي، بسيار دشوار است. ايستگاههاي راديويي استراق سمع هميشه آنچه ادعا كردند را در نوارهاي كاست خود ضبط نكردند. برنار لاول، ستارهشناسي راديويي و مؤسس رصدخانه جودرل بانك در انگلستان، در سال ۱۹۶۳ تمامي اين ادعاها را رد كرد. در همين حال، شايعات زيادي در مورد خود برنار لاول در جريان است كه باعث ميشود، نتوانيم به گفتههاي او هم اتكا كنيم.
در واقع، لاول در آن زمان به شوروي سفر كرده بود و پس از بازگشت به انگلستان، شايعات زيادي مبني بر شستشوي مغزي او مطرح شد. لاول بهدنبال بازگشت از شوروي بهشدت بيمار شد تا جايي حتي وزارت دفاع بريتانيا نيز گفت كه ممكن است مقامات شوروي پس از اينكه لاول پيشنهاد ساخت تأسيسات تلسكوپي در اين كشور را نپذيرفته، سعي كردند خاطرات او را كاملا از ذهنش پاك كنند. ولي پسر لاول اين ادعاها را تكذيب كرد و گفت كه پدرش تنها از فرط خستگي بر بستر بيماري افتاده و بهزودي سلامتي خود را به دست ميآورد.
حال، مباحثه در اين است كه اگر شوروي قبل توانسته بر برخي از ناكاميهاي فضايي خود موجب مرگ دهها فضانورد شدند بهخوبي سرپوش بگذارد، آيا واقعا پرواز يوروي گاگارين را درست همانطور كه اتفاق افتاده به رسانهها اعلام كرده است؟
جيمز اي. اوبرگ در مقالهاي كه در سال ۱۹۷۵ در مجله ورلد اسپيس نوشته بود، ذكر كرده بود كه خبرگزاري روسي تاس (زيرمجموعهي سرويس اطلاعات شوروي سابق) اولين رسانهاي بود خبر مأموريت گاگارين را درحاليكه هنوز پروازش به پايان نرسيده بود اعلام كرد. اگر مقامات شوروي نگراني بابت وقوع اتفاق غيرمنتظرهاي داشتند، بهتر نبود تا صبر كنند مأموريت خاتمه يابد و پاهاي گاگارين به زمين برسد؟ تا اينكه ريسك كنند و گاگارين را با همان فضاپيمايي كه چند روز قبل دچار سانحه شده به فضا بفرستند.
شايد حقيقت ماجرا هيچوقت روشن نشود. دو مردي كه ميتوانستند به حل اين معما كمك كنند حالا زنده نيستند. گاگارين در سال ۱۹۶۸ در حين يك پرواز آزمايشي با جنگنده دونفره ميگ-۱۵ كشته شد و ولاديمير ايليوشين هم هيچوقت لب به گفتن حقيقت نگشود. در نتيجه با توجه به شواهد موجود، شايد عاقلانهترين كار اين باشد كه فعلاً يوري گاگارين را نخستين انساني بدانيم كه به فضا رفته است. برملا كردن تمام حقايق در مورد برنامههاي فضايي شوروي با توجه به پنهانكاريهاي گسترده اين رژيم ناممكن است. البته در همين حال، هيچ دليلي براي دروغ گفتن حداقل به اين ترتيبي كه در ماجراي پرواز تاريخي يوري گاگارين شاهد بوديم براي مقامات اتحاد شوروي وجود نداشته است.
هم انديشي ها