در جستجوي فرازميني‌ها؛ كوتوله‌هاي سبزرنگ يا هوش ماشيني؟

چهارشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۰
مطالعه 15 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
بشر مدت‌ها در جستجوي حيات فرازميني هوشمند بوده؛ اما موفق به كشف نشانه‌اي از وجود اين تمدن‌هاي بيگانه نشده است. آيا ما واقعا در جهان تنها هستيم يا تاكنون دنبال نشانه‌هاي اشتباه بوده‌ايم؟
تبليغات

آرتور سي كلارك، نويسنده‌ي بريتانيايي داستان‌هاي علمي-تخيلي، جايي گفته بود: «دو حالت وجود دارد: يا ما در اين گيتي تنهاييم يا تنها نيستيم. هر دو به يك اندازه ترسناك است.»

بسياري از ما به موجودات فرازميني و كشف تمدن‌هاي هوشمند در كهكشان علاقه‌منديم. صنعت سرگرمي، از فيلم و جزوه رايگان گرفته تا بازي‌هاي ويدئويي، پر از تخيلات شگفت‌انگيز انسان از چنين موجوداتي است. افراد زيادي هستند كه قسم مي‌خورند با موجودات فضايي يا سفينه‌هاي عجيبشان برخورد داشته‌اند. حتي پنتاگون و ناسا گروه‌هاي ويژه‌اي براي رديابي بشقاب‌پرنده‌ها دارند. محققان SETI هم در مسيري كاملا علمي،‌ خود را وقف يافتن هوش فرازميني كرده‌اند.

در اين گيتي تنها باشيم يا نه؛ هر دو حالت به يك اندازه ترسناك است

چرا؟ شايد چون ما انسان‌ها موجودات بسيار كنجكاو و ماجراجويي هستيم و از جست‌وجو و كشف ناشناخته‌ها لذت مي‌بريم. شايد به قول آرتور سي كلارك، پاي حس «ترس» در ميان است و ترس هم براي ما انسان‌ها جاذبه‌ي عجيب و غير قابل دركي دارد. شايد هم آينده‌نگر هستيم و در حال برنامه‌ريزي براي زماني‌كه زندگي در زمين ديگر ممكن نيست و لازم است به سيارات ديگر كه شرايط مناسب حيات دارند، مهاجرت كنيم. 

دليلش هرچه هست، تلاش‌هاي ما براي كشف تمدن هوشمند فرازميني‌ها هنوز به نتيجه نرسيده است. ادعاهاي بسياري در مورد مشاهده‌ي فضا‌يي‌ها مي‌شود؛ اما هيچ مدرك محكمي براي اثبات آن‌ها وجود ندارد. كاوشگران فضايي ساخت بشر هنوز موفق به كشف حيات فرازميني نشده‌اند و اين موجودات هوشمند، اگر واقعا وجود داشته باشند، هنوز به سياره‌ي زمين سر نزده‌اند. پس چرا هنوز منتظر بازديد آن‌ها هستيم و براي كشف پيامي از سمت آن‌ها وقت و هزينه‌اي هنگفت صرف مي‌كنيم؟ اگر هيچ نشانه‌اي در كار نيست، پس ما به‌دنبال چه هستيم؟

پارادوكس فرمي 

سال ۱۹۵۰ انريكو فرمي، فيزيكدان مشهور و طراح اولين راكتور هسته‌اي، مشغول خوردن ناهار با همكارانش در آزمايشگاه ملي لس آلاموس بود كه ناگهان پرسيد: «بقيه كجا هستند؟»

منظور فرمي از اين سؤال، باقي همكارانش نبود كه در وقت ناهار غايب بودند؛ بلكه داشت در مورد نبود مدرك و نشانه‌اي از وجود موجودات فرازميني حرف مي‌زد. در جهاني كه ۱۴ ميليارد سال از عمر آن مي‌گذرد و در اين مدت بيش از يك ميليارد تريليون ستاره در آن متولد شده است، منطقي است كه فكر كنيم تمدن‌هاي هوشمند ديگري وراي زمين خودمان وجود دارد. آن روزها براي فرمي سؤال بود كه اين تمدن‌ها (كه احتمال وجودشان زياد است) كجا هستند؟ چرا هنوز موفق به ديدن آن‌ها نشده‌ايم؟ چرا به زمين سر نمي‌زنند؟

مرجع متخصصين ايران انريكو فرمي

انريكو فرمي با سؤال تاريخي «بقيه كجا هستند؟» مباحثه‌هاي زيادي در توضيح نبود نشاني از تمدن‌هاي فرازميني برانگيخت

اين سؤال تاريخي «بقيه كجا هستند؟» سنگ بناي تناقضي شد كه به پارادوكس فرمي (Fermi paradox) معروف است و مباحثه‌ها و دلايل بي‌شماري را براي توضيح نبود نشاني از تمدن‌هاي فرازميني برانگيخت. 

در ظاهر سؤال فرمي به انديشه متخصصين منطقي مي‌آيد. ميلياردها ستاره در كهكشان وجود دارد كه دور بسياري از آن‌ها سياره‌هايي شبيه زمين مي‌گردد و در بعضي از آن‌ها احتمالا حيات هوشمند شكل گرفته است. بيش از ۶۰ سال پيش بشر اكتشاف فضايي را با پرتاب نخستين ماهواره‌ي فضايي جهان به مدار زمين شروع كرد. حدود ۱۰ سال بعد پاي اولين انسان به كره‌ي ماه رسيد. ده‌ها كاوشگر رباتيك هم از دهه‌ي ۱۹۶۰ تاكنون به مريخ فرستاده شده‌اند. جديدترين مريخ‌نورد ناسا، پرسيويرنس، همين دو ماه پيش با موفقيت بر مريخ فرود آمد و مأموريت خود را در جستجوي آثاري از حيات گذشته در اين سياره‌ي سرخ شروع كرد. 

در تمام اين مدت اما انسان با هيچ نشانه‌اي از موجودات فرازميني روبه‌رو نشده است. اگر احتمال حيات در سيارات ديگر وجود دارد، پس بقيه واقعا كجا هستند؟  

برخي از دانشمندان معتقدند دليل اين سكوت كهكشاني، مانع بزرگي است كه آن را «فيلتر بزرگ» (Great Filter) ناميده‌اند. طبق اين انديشه متخصصينيه، فيلتر بزرگ نوعي ديوار فرگشتي است كه از عبور حيات جلوگيري مي‌كند. از انديشه متخصصين اين دانشمندان، دو فرضيه درباره‌ي فيلتر بزرگ مطرح است:‌ يا پشت سر ما است يا روبه‌روي ما.

مرجع متخصصين ايران فيلتر بزرگ great filter

«فيلتر بزرگ» (Great Filter) مانعي فرگشتي است كه يا پشت سر ما قرار دارد يا روبه‌روي ما

اگر اين مانع پشت سر ما باشد، يا درست در لحظه‎‌ي ايجاد حيات يا هنگام جهش پروكاريوت‌هاي تك‌سلولي به يوكاريوت‌هاي چندسلولي در روي زمين به وجود آمده است. در هر دو صورت، اين به اين معني است كه ما يك مورد نادر در تمام جهانيم و نبود هيچ تماسي از سمت موجودات فرازميني به اين خاطر است كه آن‌ها پشت فيلتر بزرگ مانده‌اند و ما زميني‌ها تنها حيات بازمانده هستيم و در كل گيتي، تنهاي تنهاييم.

فيلتر بزرگ: يا پشت سر ما است يا روبه‌روي ما

اما اگر فيلتر بزرگ جلوي ما باشد، دليل اين سكوت اين است كه تمدن‌هاي پيشرفته‌تر و قديمي‎‌تر از ما به آن برخورد كرده و از بين رفته‌اند و ما هم سرانجام روزي به آن برخورد مي‌كنيم و از بين مي‌رويم (شايد ترسي كه كلارك از آن حرف مي‌زد، همين باشد). 

براي توضيح پارادوكس فرمي دلايل ديگري هم عنوان شده است. مثلاً برخي از دانشمندان معتقدند بيشتر جهان كُلُني‌سازي شده است و همه با هم در ارتباط‌اند و فقط ما انسان‌ها هستيم كه در نقطه‌اي دورافتاده از تمدن‌هاي ديگر گير افتاده‌ايم. يا شايد تمدن گونه‌ي ۳ (پيشرفته‌ترين تمدن‌ هوشمند كيهاني در مقياس كارداشف كه تمامي انرژي كيهاني قابل دسترس را تحت كنترل درآورده) هيچ تمايلي به هدر دادن وقت باارزش خود براي برقراري ارتباط با تمدن گونه‌ي صفر كه ما باشيم، ندارد.

در مقياس كارداشف، تمدن‌هاي هوشمند به چهار گونه‌ي صفر تا سه طبقه‌بندي مي‌شوند. تمدن بشر در حال حاضر گونه‌ي صفر است

برخي دانشمندان حتي تصور مي‌كنند اين عدم برقراري ارتباط ممكن است به دليل وجود گونه‌اي تخريب‌گر به سبك ريپيرهاي سه‌گانه‌ي مس افكت باشد كه تمدن‌هاي هوشمند از ترس آن و براي جلوگيري از لو رفتن موقعيت خود، از برقراري هرگونه تماس با تمدن‌هاي ديگر خودداري مي‌كنند.

اما اكثراً بر اين باورند اگر سيگنالي هم از سمت تمدن‌هاي ديگر به كره‌ي زمين مخابره شده باشد، ما انسان‌ها هنوز تكنولوژي لازم براي دريافت يا رمزگشايي كردن از آن را نداريم. 

معادله‌ي دريك 

وقتي انريكو فرمي سر ميز ناهار از همكاران خود پرسيد «بقيه كجا هستند؟»، وجود موجودات زنده‌اي به جز انسان‌ها را در گيتي مسلم فرض كرده بود. 

حدود ده سال بعد، فرانك دريك، اخترفيزيك‌دان آمريكايي، معادله‌اي طراحي كرد كه به كمك آن مي‌شد تعداد تمدن‌هاي هوشمند فرازميني را در كهكشان راه شيري يا كل جهان و در هر لحظه در زمان تخمين زد. اين معادله نشان مي‌دهد احتمال وجود تمدن‌هاي فرازميني زياد است؛ اما زماني‌كه براي اولين‌بار مطرح شد، پارامترهاي ناشناخته‌ي بسياري در اين معادله، حل آن را عملا غير ممكن مي‌كردند.

معادله‌ي دريك با پارامترهاي ناشناخته، تلاشي است براي تخمين تعداد تمدن‌هاي فرازميني هوشمند

اگرچه امروزه به كمك مشاهدات كهكشاني مي‌توانيم براي برخي از مقادير اين معادله تخمين‌هاي بهتري در انديشه متخصصين بگيريم، از جمله:‌

  • تعداد ستاره‌هاي هر كهكشان،
  • تعداد كهكشان‌ها در جهان،
  • نسبتي از اين ستاره‌ها كه مانند خورشيد هستند،
  • و نسبتي از ستاره‌هاي شبيه خورشيد كه دور آن‌ها سياره‌هايي به اندازه‌ي زمين و احتمالا با شرايط مناسب حيات مي‌گردد؛

اما هنوز عوامل ناشناخته‌ي بسياري در جهان است و به همين خاطر نمي‌توانيم با اطمينان بگوييم آيا چنين تمدن‌هايي واقعا وجود دارند و اگر اين طور است، تعداد آن‌ها دقيقا چند است. يكي از اين عوامل ناشناخته، احتمال پيدايش حيات از مواد غيرزنده در كره‌اي مانند زمين است. ما هنوز نتوانسته‌ايم در هيچ جايي جز زمين،‌ رخ دادن حتي يكي از اين مراحل را كه ما را از مولكول‌هاي غيرزنده به گونه‌هاي پيچيده، متمايز و هوشمند تبديل كرده است، كشف كنيم. 

ما حتي نمي‌دانيم احتمال اينكه اين حيات در صورت پيدايش، به تمدني هوشمند با تكنولوژي مناسب برقراري تماس بين ستاره‌اي تبديل شود، چقدر است.

احتمالا ۳۶ تمدن هوشمند در جهان وجود دارد

البته در سال ۲۰۲۰، دو فيزيكدان با الهام از معادله‌ي دريك،‌ موفق به طراحي «ماشين حساب تمدن بيگانگان» شدند و حساب كردند تعداد اين تمدن‌ها در كهكشان راه شيري احتمالا ۳۶ است. آن‌ها همچنين حساب كردند نزديك‌ترين همسايه به زمين احتمالا ۱۷ هزار سال نوري با ما فاصله دارد؛ اما اين اعداد همچنان بر پايه‌ي احتمالات است و تا زماني‌كه نشانه‌اي قابل اطمينان از فرازميني‌ها دريافت يا درك نكرده‌ايم، حتي نمي‌توانيم از وجود آن‌ها مطمئن شويم.

معادله‌ي دريك اگرچه علمي است؛ اما پارامترهاي ناشناخته‌ي زيادي دارد كه حل آن را همچنان غيرممكن كرده است. به قول جيل تارتر، ستاره‌شناس و بنيان‌گذار SETI كه در زمينه‌ي جستجوي هوش فرازميني فعاليت مي‌كند، «معادله‌ي دريك روشي عالي براي سروسامان دادن به ناآگاهي ماست.»

چشم‌ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد

آيا در جهان هستي واقعا تمدن‌هاي هوشمندي وجود دارد كه روزي بخواهند به زمين بيايند يا با ما تماس برقرار كنند؟

متأسفانه هنوز نمي‌دانيم. پيدايش تمدن هوشمند به چنان زنجيره‌ي نادري از اتفاقات و حوادث غيرمترقبه (مثل بردن لاتاري) وابسته است كه بسيار محتمل است در هيچ جاي ديگري جز زمين رخ نداده باشد.

پذيرش اين موضوع مطمئنا براي محققان SETI خوشايند نيست و البته مي‌تواند توضيحي براي پارادوكس فرمي باشد؛ اما فرض كنيد تنها نيستيم. اگر موجودات فرازميني واقعا وجود داشته باشند، انتظار دستيابي به چه شواهدي از وجود آن‌ها را بايد داشته باشيم؟ به عبارت ديگر، فضايي‌ها چه شكلي هستند و با چه نوع تكنولوژي با ما تماس مي‌گيرند؟

فيلم‌هاي هاليوود، جزوه رايگان‌هاي علمي-تخيلي و بازي‌هاي ويدئويي ما را شرطي كرده‌اند تا فرازميني‌ها را شبيه موجوداتي تصور كنيم كه اگرچه در نگاه اول عجيب و غريب به انديشه متخصصين مي‌رسند؛ اما همچنان اعضاي بدن آن‌ها براي انسان قابل‌فهم است. مثلاً آن‌ها را با سري بزرگ تصور مي‌كنيم، با دست‌ها و پاهاي بسيار دراز و چشم‌هاي درشت و برآمده. مهم‌تر اينكه تصور مي‌كنيم فرازميني‌ها، با هر شكل و ظاهري كه دارند، مانند ما انسان‌ها و ديگر موجودات زنده‌ي كره‌ي زمين، زنده هستند. 

شايد بزرگ‌ترين اشتباه ما هم همين است؛ اينكه فكر مي‌كنيم تمدن‌هاي فرازميني هوشمند مثل تمدن انساني حال حاضر از پوست و گوشت و استخوان تشكيل شده‌اند؛ موجوداتي بيولوژيكي و ارگانيك كه مثل ما غذا مي‌خورند، نفس مي‌كشند، مريض مي‌شوند، پير مي‌شوند و مي‌ميرند.

مرجع متخصصين ايران فرازميني ها

موجودات فضايي اگر وجود داشته باشند، هيچ شباهتي به اي.تي. يا كوتوله‌هاي سبزرنگ نخواهند داشت

اما از انديشه متخصصين دو اخترفيزيكدان سرشناس، مارتين ريس و ماريو ليويو، نگاه بسياري از ما انسان‌ها به گونه‌هاي فرازميني از پايه اشتباه است.  

دريك مي‌گويد احتمال وجود تمدن‌هاي فرازميني هوشمند زياد است و فرمي مي‌پرسد پس اين گونه‌هاي فرازميني كجا هستند؟ ريس و ليويو مي‌گويند با فرض اينكه اين تمدن‌ها واقعا وجود داشته باشند، بايد انتظاري را كه از ديدن و برقراري تماس با آن‌ها داريم، تغيير دهيم. موجودات فضايي ممكن است وجود داشته باشند؛ اما احتمالا هيچ شباهتي به اي.تي. يا كوتوله‌هاي سبزرنگ يا حتي كروگان‌هاي بازي مس افكت نخواهند داشت.

ما به‌اشتباه فكر مي‌كنيم تمدن‌هاي فرازميني از گوشت و استخوان هستند

با فرض اينكه سياراتي در جهان هستند كه در آن‌ها حيات پديد آمده است و در برخي از آن‌ها سير تكامل داروين مسير مشابهي را با آنچه در زمين اتفاق افتاده، دنبال كرده باشد، حتي در اين حالت هم بسيار بعيد است مراحل كليدي پيدايش حيات و تكامل با هم در يك زمان اتفاق افتاده باشند. 

اگر زمان ظهور هوش و تكنولوژي در سياره‌اي، به‌طور قابل توجهي از زمين عقب باشد (شايد چون اين سياره جوان‌تر است يا رفع برخي از موانع سر راه تكامل مدت بيشتري طول كشيده است)، آن وقت نبايد انتظار داشت در اين سياره هيچ نشاني از اي.تي. كشف شود. خود زمين هم احتمالا در طول ۲ ميليارد سال اول حيات خود هيچ نشاني از زندگي در آن وجود نداشته است و اگر آن موقع تمدني فرازميني به اين سياره نگاه كرده بود، آن را كاملا خالي از سكنه مي‌ديد و از آن مي‌گذشت.  

اما در اطراف ستاره‌اي با عمري بيشتر از خورشيد، حيات احتمالا يك ميليارد سال زودتر از كره‌ي زمين پديد آمده است. با توجه به اينكه سن فعلي منظومه‌ي شمسي تقريبا نيمي از سن كهكشان راه شيري و همچنين نيمي از كل عمر پيش‌بيني‌شده‌ي خورشيد است، انتظار ما اين است عمر بخش قابل‌توجهي از ستارگان كهكشان ما نيز از خورشيد بيشتر باشد.

پيشرفت تكنولوژي بشر از ابزارهاي سنگي تا كامپيوتر كوانتومي و هوش مصنوعي مسيري طولاني را طي كرده و جهش چشمگيري داشته است؛ اما تاريخ اين تمدن تنها به چند هزار سال خلاصه مي‌شود. اگر بخواهيم جايگاه تكنولوژي را در چند قرن ديگر تصور كنيم، چه مي‌بينيم؟ سرانجام روزي خواهد رسيد كه هوش ماشيني بر انسان غلبه كند و جايگزين ما شود يا انسان به‌حدي از پيشرفت در تكنولوژي برسد تا بتواند از قالب جسم ارگانيك و ميراي خود بيرون آمده و وارد پوسته‌اي فلزي و رباتيك شود.

اين هوش ماشيني برخلاف مغز انسان تا ميلياردها سال پابرجا است و با سرعتي بسيار بيشتر از سير تكاملي داروين ارتقا خواهد يافت. شايد بتوان به اين قضيه اين‌طور نگاه كرد كه هوش ارگانيك انساني تنها يك وقفه‌ي كوتاه پيش از غلبه‌ي كامل هوش ماشيني بر آن است. در نتيجه، اگر هوش فرازميني هم به همين شكل تكامل يافته باشد (و براي اين تكامل حداقل يك ميليارد سال از ما جلوتر بوده است)، بسيار بعيد به انديشه متخصصين مي‌رسد بتوانيم اين تمدن را در اين وقفه‌ي بسيار كوتاه حيات ارگانيك، مشاهده كنيم. 

به عبارت ديگر، اگر واقعا اي.تي. در كار بود، به احتمال زياد به‌جاي آنكه از گوشت و پوست و خون تشكيل شده باشد، يك موجود ماشيني و الكترونيكي است و حتي ممكن است نيازي به زندگي در هيچ سياره‌اي هم نداشته باشد، چون ماشين به هوا و گرانش و غذاي طبيعي وابسته نيست و تا زماني‌كه به منبع انرژي دسترسي داشته باشد، مي‌تواند به حيات خود در هر شرايطي ادامه بدهد.

تمدن ماشيني نيازي به زندگي در هيچ سياره‌اي ندارد

با توجه به اين موضوع بايد پارامتر آخر معادله‌ي دريك را كه تخمين بازه‌ي زماني است كه تمدن‌ها قادر به ادامه‌ي حيات و برقراري ارتباط هستند، دوباره تفسير كنيم. عمر يك تمدن ارگانيك حداكثر شايد چند هزار سال طول بكشد؛ اما تمدن ماشيني مي‌تواند تا ميلياردها سال ادامه پيدا كند. 

اگر زماني هم محققان SETI موفق به كشف سيگنالي از هوش فرازميني شوند، بسيار بعيد است پيام دريافتي قابل رمزگشايي باشد، چرا كه اين سيگنال به احتمال قوي تنها محصولي جانبي (يا شايد حتي ايراد متخصص) از ماشيني فوق‌العاده پيچيده است كه بسيار فراتر از درك ما انسان‌ها با مغزهاي ارگانيك و ذهن‌هاي بسيار محدود است. 

عادت ما به استفاده از عبارت «تمدن‌هاي فرازميني» هم به خودي خود درك ما را از آنچه فرازميني تصور مي‌كنيم، محدودتر مي‌كند. وقتي از تمدن حرف مي‌زنيم، تصويري كه در ذهن تداعي مي‌شود جامعه‌اي متشكل از افراد مختلف است؛ درحالي‌كه آن چيزي كه در فضاي دور از زمين به‌دنبال آن هستيم، ممكن است به‌جاي جامعه‌اي از موجودات قابل تفكيك، يك هوش واحد يكپارچه باشد.

شايد همين حالا هم سيگنال‌هايي از جانب فرازميني‌ها دريافت كرده باشيم؛ اما چون ابزار رمزگشايي كردن از آن‌ها را نداريم، نمي‌توانيم متوجه شويم اين سيگنال‌ها از جانب هوش ماشيني است. گاهي حتي ممكن است ابزارهاي دريافت پيام ما به خاطر ناسازگار بودن با سيگنال‌هاي رسيده از اين هوش ماشيني، آن‌ها را به نويز تبديل كنند. 

از طرفي،‌ محققان SETI تاكنون تنها روي امواج راديويي تمركز كرده‌اند؛ اما تمدن پيشرفته‌اي كه به شكل هوش ماشيني به تكامل رسيده است، ‌احتمالا ديگر نيازي به فرستادن پيام با امواج راديويي ندارد. لازم است تمام باندهاي مختلف موج، از جمله باند نوري و اشعه‌ي ايكس، در جستجوي سيگنالي از فرازميني‌ها مطالعه شود. در ضمن بايد به‌جاي تمركز بر نشانه‌اي از حيات ارگانيك، حواسمان را به نشانه‌هايي از پديده يا فعاليتي با منشأ غيرطبيعي جمع كنيم. 

در جستجوي نشانه‌ها

اما اين پديده‌هاي غيرطبيعي چه مي‌توانند باشند؟ شايد راحت‌ترين نشانه‌ي قابل پيگيري، مصرف انرژي باشد كه يكي از مشخصه‌هاي تمدن‌هاي پيشرفته است و پنهان كردن آن كار آساني نيست.  

يكي از محتمل‌ترين منابع انرژي كه مي‌تواند در طولاني‌مدت مورد استفاده‌ي تمدني پيشرفته قرار بگيرد، نور ستاره است. تمدن‌هاي بيگانه‌ي قدرتمند ممكن است ابرسازه‌هايي موسوم به كره‌ي دايسون (Dyson Sphere) را دور ستاره‌ها يا حتي دور كهكشاني ساخته باشند تا بتوانند از انرژي ستاره‌اي برداشت كنند.

منبع انرژي طولاني‌مدت ديگر، همجوشي كنترل‌شده‌ي هيدروژن به هسته‌هاي سنگين‌تر است. در هر دوي اين منابع، گرماي زائد و رد پرتوي فروسرخ پيامدي اجتناب‌ناپذير و قابل رديابي است. يا حتي نشانه‌اي واضح‌تر از اين دو؛ مي‌توان دنبال ابرسازه‌هايي مانند همان كره‌ي دايسون گشت كه فرازميني‌ها دور ستاره‌ها ساخته‌اند. 

البته سازه‌هاي فرازميني لازم نيست حتما غول‌آسا باشند؛ مي‌توانند كاملا برعكس، در حد ذره‌اي كوچك باشند و به‌راحتي از چشمان ما مخفي شوند. شايد بهتر است احتمال بازديد فرازميني‌هايي در حد و اندازه‌ي انسان را فراموش كنيم و در عوض تمدني را فرض كنيم كه توانسته هوش خود را وارد ربات‌هاي نانومتري كند. در اين حالت، هجوم فرازميني‌ها به سياره‌ي ما به‌صورت گروهي از كاوشگران ميكروسكوپي خواهد بود كه ما قادر به ديدن آن‌ها نيستيم. 

اگرچه با تمام اين حرف‌ها و فرضيات، فرستادن سيگنال راديويي يا ليزري همچنان گزينه‌ي معقول‌تر و راحت‌تري از طي مسافت‌هاي بسيار بسيار طولاني بين ستاره‌اي براي سر زدن به سياره‌ي زمين است.

مرجع متخصصين ايران آرايه ميلي‌متري بزرگ آتاكاما (ALMA)

آرايه ميلي‌متري بزرگ آتاكاما (ALMA)، پيشرفته‌ترين تلسكوپ‌هاي راديويي زمين، قادر هستند سيگنال‌هاي فرازميني‌ها را دريافت كنند

حالا بياييد به آينده‌اي دورتر برويم؛ نه‌فقط چند هزار سال بلكه ميليون‌ها سال ديگر. با مصرف گاز بين ستاره‌اي توسط تمدن‌هاي پيشرفته، اكولوژي تولد و مرگ ستاره‌ها در كهكشان ما آهسته‌تر مي‌شود، كهكشان‌ها به هم نزديك‌تر مي‌شوند تا اينكه حدود ۴٫۵ ميليارد سال ديگر، در اثر برخورد با كهكشان آندرومدا، دوباره اين فرايند با سرعت قبلي از سر گرفته مي‌شود. 

بقاياي كهكشان ما، آندرومدا و خوشه‌هاي كهكشاني همراه آن‌ها (معروف به گروه محلي) به شكل كهكشاني جديد دور هم جمع مي‌شوند. به دليل افزايش شتاب انبساط كيهاني، كهكشان‌هاي دور از ما، آن‌قدر دور مي‌شوند تا اينكه سرانجام مثل افتادن اجسام داخل سياه‌چاله، ناپديد شوند و ديگر هيچ تماسي با آن‌ها ممكن نيست. 

اما بقاياي گروه محلي كه به شكل كهكشاني جديد گرد هم آمده‌اند، آن‌قدر دوام خواهند آورد تا تمدن گونه‌ي ۳ در مقياس كارداشف به وجود بيايد؛ يعني تمدني كه با مصرف انرژي يك يا چند كهكشان و شايد حتي انرژي آزادشده از سياه‌چاله‌هاي كلان جرم، باعث پيدايش سيستم‌هاي زنده‌ي پيچيده‌اي با آنتروپي منفي (درجه‌ي بالاتري از نظم) مي‌شود.

حيات فرازميني هوشمند احتمالا ارگانيك نيست

اساسا تمام اتم‌هايي كه روزگاري ستاره‌ها و گازها را تشكيل داده بودند، مي‌توانند به ساختارهايي به پيچيدگي ارگانيسمي زنده يا تراشه‌هاي سيليكوني در مقياس كيهاني تبديل شوند. برخي نويسندگان ژانر علمي-تخيلي نوعي مهندسي در مقياس ستاره‌اي را توصيف كرده‌اند كه در آن تمدني قادر به ايجاد سياه‌چاله‌ها و كرم‌چاله است. ايجاد كرم‌چاله در حال حاضر از توانايي فناوري بشر خارج است؛ اما مغاير با قوانين فيزيكي نيست.

اگر بخواهيم از اين هم فراتر برويم،‌ مي‌توان تمدن فوق‌العاده پيشرفته‌اي را تصور كرد كه قادر است كهكشان‌هاي در حال عقب‌نشيني را مانند كمندي بگيرد، به سمت خود بكشد و بدين ترتيب مصرف انرژي‌اش تنها محدود به ستاره‌هاي حاضر در گروه محلي نباشد. در اين حالت، پيشرفت تكنولوژي اين تمدن بدون محدوديت ادامه خواهد يافت. 

مغز انسان از زماني‌كه اجداد ما در علفزارهاي آفريقا براي بقا با چالش‌هاي بزرگي دست‌وپنجه نرم مي‌كردند، تغيير چنداني نكرده است. بااين‌حال، با همين مغز توانسته‌ايم از جهان زيراتمي كوانتومي و كيهاني سر درآوريم كه با دنياي روزمره‌ي ما بسيار متفاوت است.

مرزهاي علمي اكنون به‌سرعت در حال پيشروي هستند؛ اما ممكن است در برهه‌اي از زمان به مانعي برخورد كنيم و از پيشروي بازبمانيم. واقعيت فيزيكي مي‌تواند شامل چنان پيچيدگي‌هايي شود كه نه عقل و نه حواس ما قادر به درك آن نيستند. مغزهاي الكترونيكي ممكن است برداشت كاملا متفاوتي از واقعيتي كه ما با آن زندگي مي‌كنيم، داشته باشند. در نتيجه، ما نمي‌توانيم انگيزه و مقصود چنين مغزهايي را پيش‌بيني يا شايد حتي درك كنيم. براي همين هم نمي‌توانيم با اطمينان بگوييم آيا پارادوكس فرمي بيانگر عدم وجود فرازميني‌ها است يا صرفا ترجيح آن‌ها است به اينكه خود را به ما نشان ندهند.

حدس‌هايي كه درباره‌ي حيات فرازميني هوشمند مطرح مي‌شود، بر پايه‌هاي بسيار لرزاني استوار است؛ بااين‌حال، مي‌توان به سه خصوصيت كليدي اشاره كرد كه احتمالا در مورد آن صدق مي‌كند: 

  • حيات فرازميني هوشمند احتمالا ارگانيك يا بيولوژيك نيست. 
  • اين تمدن بر سطح سياره‌اي كه اجداد بيولوژيكي آن در آن ظهور كرده و به تكامل رسيده‌اند، باقي نخواهد ماند.
  • ما قادر به درك انگيزه و مقصود چنين حياتي نخواهيم بود. 

در جستجوي فرازميني‌ها بايد اين دو نكته را همواره در انديشه متخصصين داشت: نبود نشانه‌اي از آن‌ها به‌معني نشانه‌اي از نبود آن‌ها نيست؛ و اينكه ادعاهاي فوق‌العاده، مدارك و شواهد فوق‌العاده‌اي مي‌طلبند. 

انديشه متخصصين شما متخصص اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران درباره‌ي احتمال كشف حيات فرازميني هوشمند چيست؟ آيا انسان ارگانيك روزي خواهد توانست با اين تمدن‌هاي هوشمند ارتباط برقرار كند يا بايد تا زماني‌كه تمدن انساني به هوش ماشيني تبديل شود، صبر كرد؟

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات