سرويسهاي اينترنتي ايراني در آزمون كارايي؛ آيا ميتوان همهچيز را جايگزين كرد؟
با اختلال در سيستم سراسري اينترنت كشور، اشكالات عديدهاي در جنبههاي متعدد زندگي افراد پيش آمده و اكنون، رسانههاي داخلي، استفاده از سرويسها و وبسايتهاي بومي را پيشنهاد ميدهند. هرچند اين اولين باري نيست كه متخصصان ايراني در دسترسي به بخشي از شبكهي جهاني اينترنت يا سرويس اينترنتي خاصي دچار اشكال ميشوند؛ شرايط اخير از اين جهت متفاوت است كه اين بار قطع دسترسي بسيار طولانيتر و گستردهتر است. درست مانند دفعات پيشين، اين بار نيز پرسشهايي دربارهي سرويسهاي مشابه و جايگزين ايراني ذهن متخصصان را به خود درگير كرده است. اينكه اصلا چه سرويسهايي جايگزين ايراني دارند؟ اين جايگزينها درمقايسه با نمونهي خارجي چقدر كارآمد هستند و تا چه ميزان نياز متخصص ايراني را برطرف ميكنند؟ چرا هر بار با مهاجرت متخصصان به اين سرويسها، بسياري از آنها از دسترس خارج ميشوند؟ تكليف سرويسهايي كه جايگزيني براي آنها نيست چه ميشود؟ آيا سرمايهگذاري روي اين سرويسها تا حالا بازدهي داشته است و درنهايت، آيا صرف وقت و هزينه براي ساختن جايگزين تمام سرويسهاي خارجي شدني و عاقلانه است؟ با ما همراه باشيد.
كاربران ايراني به كدام سرويسها بيشترين وابستگي را دارند؟
باتوجه به طيف گستردهي نيازهاي متخصصان، تهيهي فهرستي جامع و كامل از سرويسهايي كه با خارجشدن از دسترس در چند روز گذشته كسبوكار و زندگي روزمرهي متخصصان ايراني را تحت تأثير قرار دادهاند، كاري غيرممكن يا حداقل دشوار است؛ اما با تقريب خوبي ميتوان گفت كه براي عموم متخصصان، قطع دسترسي به موتورهاي جستوجو، اپليكيشنهاي پيامرسان و بستري براي ارسال فايل، مهمترين دغدغه و بزرگترين معضل بهشمار ميروند. از ديگر سرويسهايي كه با قطع اتصال به اينترنت جهاني جاي خالي آنها بين متخصصان ايراني بهشدت احساس ميشود ميتوان به شبكههاي اجتماعي، سرويسهاي رايانامه، ترجمهي الكترونيك متن، استريم موسيقي، مسيريابي و نقشه، هواشناسي، استورهاي اپليكيشن، انجمنها و فرومهاي تخصصي پرسش و پاسخ، وبسايتها و وبلاگهاي تخصصي حاوي محتواي يادگيريي و سرويسهاي بازي اشاره كرد. شايد بتوان برخي از موارد اشارهشده را بسته به نياز متخصص تاحدودي با نمونهي ايراني جايگزين كرد، اما بايد پذيرفت كه براي بسياري از اين سرويسها جايگزين بومي درخوري وجود ندارد.
براي جلوگيري از اطناب، در اين مقاله تنها جايگزينهاي ايراني «موتورهاي جستوجو»، «سرويسهاي پيامرسان» و «شبكههاي اجتماعي» را مورد مطالعه و مقايسه قرار ميدهيم و به ذكر چند مثال از ديگر سرويسها بسنده ميكنيم.
سرويسهاي بومي تا چه ميزان پاسخگوي نيازها هستند؟
موتورهاي جستوجو
كاربران ايراني در سال ۹۶ روزانه ۲۰ ميليون جستوجو در گوگل انجام ميدادند. استفادهي گسترده و بسيار آسان از سرويسهاي جستجوگري همچون گوگل باعث شده است تا بيشتر متخصصان ايراني، نام اكثر وبسايتها را به ياد نداشته باشند و هنگام استفاده از اينترنت درمواقع عدم امكان دسترسي به موتورهاي جستوجو، حتي در چنين سطح ابتدايي با اشكال مواجه شوند؛ بههمين دليل است كه با قطع شدن دسترسي به موتورهاي جستوجوي خارجي در چند روز گذشته، بسياري از سرويسهاي اينترنتي ايراني آدرس خود را ازطريق پيامك به متخصصانشان يادآوري ميكنند.
اما اين تنها بخشي از توانايي موتورهاي جستجويي مدرن امروزي است. متخصصان براي يافتن هر نوع اطلاعاتي چه تخصصي يا عمومي از موتورهاي جستوجو بهعنوان شروع كار استفاده ميكنند. موتورهاي جستجوي امروزي پا را فراتر نيز گذاشتهاند و بسياري از اطلاعات مورد نياز مخاطبان را بهصورت طبقهبنديشده در قالب نتايج جستوجو، بهسرعت در اختيار متخصص قرار ميدهند.
طي سالهاي اخير شاهد معرفي چند موتور جستوجوي ايراني بوديم كه متاسفانه، طبق گزارشها و مطالعه عملكرد آنها، حوزهي جستوجو بهشكل اسفباري محدود و نادرست است. كافي است خودتان همين حالا با مراجعه به وبسايتهاي يوز و پارسيجو، دو مورد از مشهورترين موتورهاي جستوجوي ايراني، عباراتي كه بهصورت روزمره جستوجو ميكرديد را وارد كرده و نتايج بهدستآمده را با آنچه گوگل به شما نمايش ميداد مقايسه كنيد.
براي مثال، اگر برنامهنويسي قصد داشت از مشخصات سختافزاري سيستم موردنياز براي اجراي آخرين نسخهي«ويژوال استوديو» باخبر شود، كافي بود عبارت «Visual Studio 2019 System Requirements» را در گوگل جستوجو كند. گوگل در كمتر از ۰/۵ ثانيه ۶۱ ميليون و ۸۰۰ هزار نتيجه به متخصص نشان ميداد كه در صدر آن پيشنمايشي از مرتبطترين نتيجه وجود داشت و در ادامه داكيومنتيشنهاي رسمي مايكروسافت آورده شده بود.
اين درحالي است كه با جستوجوي همين عبارت در پارسيجو نتايجي بهنمايش درميآيد كه هيچكدام از آنها كوچكترين ارتباطي به ويژوال استوديو ندارند. يوز نيز در سراسر اينترنت تنها ۴ نتيجه پيدا ميكند كه نزديكترين آنها به عبارت جستوجو شده، نحوهي نصب آفيس ۲۰۱۳ و مشخصات لازم براي آفيس ۲۰۱۹ است.
مقايسه نتايج جستجوي گوگل، پارسي جو و يوز (براي مشاهده در ابعاد اصلي روي تصاوير كليك كنيد)
براي ساخت موتور جستوجوي يوز تا سال ۹۳ حدود ۷ ميليارد تومان هزينه شده بود
اين كيفيت پايين درحالي است كه بنا بهگفتهي نصرالله جهانگرد، معاون وزير ارتباطات پيشين، ساخت موتور جستوجوي يوز تا سال ۹۳ حدود ۷ ميليارد تومان روي دست وزارتخانه خرج گذاشته بود و وزارت ارتباطات قصد داشت ۱۷۰ ميليارد تومان ديگر روي موتورهاي جستوجوي بومي سرمايهگذاري كند. طرح جستجوگرهاي بومي از سال ۱۳۹۲ بهصورت جديتري پيگيري شده اما هرگز مورد اقبال مردم قرار نگرفت و متاسفانه اين موتورها نيز پيشرفتي به خود نديدند؛ تا جايي كه گفته ميشود از ۱۲۰۰ سروري كه قرار بوده به يكي از موتورهاي جستجوگر ايراني متصل شود، اكنون تنها ۲۰۰ سرور متصل است. اما موانع راه و سختيهاي ساخت موتور جستوجو در چيست؟
حقيقت امر اين است كه موتورهاي جستوجو يكي از پيچيدهترين ساختارهاي نرمافزاري و زيرساختي دنيا را طلب ميكنند. دسترسي به منابع در حوزههاي متنوع، نياز به موتور جستجوگري با الگوريتمهاي دقيق، پيشرفته و بسيار پيچيده دارد تا بتواند جزئيترين موارد مربوطه ميان اطلاعات در سطح گستردهي اينترنت را يافته، طبقهبندي و رتبهبندي كرده و به سرعت در اختيار متخصص قرار دهد. علاوه بر الگوريتم پيشرفته، فرايند ايندكس كردن ميلياردها صفحهي وب نيازمند منابع سختافزاري قدرتمند و بسيار گرانارزش است. حتي اگر بتوان از پس توسعهي الگوريتم سرچ و تهيهي منابع سختافزاري برآمد، به ممباحثه بسيار پراهميت ترتيب نمايش نتايج يا الگوريتم سورت كردن ميرسيم. مرتبط بودن نتايج بهنمايش درآمده در گوگل حاصل تجربهاي نزديك به دو دههاي و استفاده از اطلاعات ارزشمند واردشده توسط متخصصان است. جاي تعجب نيست كه بسياري از كشورها و شركتهاي بزرگ فناوري در سطح جهاني نيز به اين نتيجه رسيدهاند كه در حيطهي جستوجو، «بازاختراع چرخ» كار عاقلانهاي نيست. بيشتر جايگزينهاي فعلي موتور جستوجوي گوگل در سطح جهاني نيز عموميت گوگل را ندارند و تمركز خود را روي جستوجوي نوعي خاص از محتوا قرار دادهاند.
حتي مايكروسافت با پشتوانهي عظيم مالي و دانش متخصص، نتوانسته است سهم قابل توجهي از بازار را از آن خود كند و بنا بر آخرين آمارها، گوگل بيش از ۹۰ درصد سهم بازار جستوجوي الكترونيك را بهخود اختصاص داده است. ذكر اين نكته نيز حائز اهميت است كه مسائل متخصص خصوصا در لايه نرمافزار چالش بسياري از شركتهاي سرويس محور امروزي است و به گفته بسياري از مديران عامل كشور، پيدا كردن نيروي متخصص مخصوصا در حوزههاي جديد بسيار دشوار است.
چين موتور جستجوي بومي بايدو (Baidu) و روسيه موتور جستجوي بومي ياندكس (Yandex) را راه اندازي كردهاند. بايدو بيش از ۶۰ درصد سهم بازار جستجوي الكترونيك چين را بهخود اختصاص داده است و بيش از نيمي از متخصصان اينترنت كشور روسيه از ياندكس استفاده ميكنند. كشورهاي كره و چك نيز هر يك موتورهاي بومي خود را دارند. دو سرويس بومي ناور (Naver) و داوم (Daum) در كرهي جنوبي توانستهاند درمجموع ۳۷ درصد از سهم بازار را بهدست بياورند. بايد توجه داشت كه شرايط سياسي-اقتصادي-فرهنگي كشورها را نميتوان بهسادگي با يكديگر مقايسه كرد. شايد راهكاري كه در كشوري خاص ثمربخش است، در كشوري ديگر راهگشا نباشد. علاوه بر اين، نبايد فراموش كرد كه موفقيت موتورهاي جستوجوي بومي در برخي كشورها، تنها با صرف ميزان زيادي زمان، سرمايه و تخصص عملي شده است. پيشرفت سرويسهاي اينترنت در زمينههاي مختلف تنها به دانشگاهها خلاصه نميشود؛ درحقيقت كسبوكارها توانستهاند به كشف نيازهاي متعدد متخصصان كمك شاياني كنند و جامعهي آكادميك را بهسمت پرورش متخصصان سوق دهند؛ درنتيجه عامل مهمي در پيشرفت تكنولوژي باشند.
اپليكيشنهاي پيامرسان
درميان اپليكيشنهاي پيامرسان نيز كه طي سالهاي اخير معرفي شدند، طبق مشاهدهي نگارنده، ظاهرا اپليكيشنهاي «بله»، «سروش پلاس» و «آيگپ» موجب رضايت تعداد بيشتري از افراد را فراهم آوردهاند؛ اما با رويآوردن به اين سه پيامرسان بومي طي روزهاي اخير و مطالعه عملكرد آنها، متاسفانه متوجه شديم كه هيچكدام قادر به رقابت با نمونههاي خارجي نيستند؛ چه بهلحاظ عملكرد كلي پيامرسان، ارسال فايل يا حتي ارسال منظم و بدون اشكال پيامهاي متني. نبايد سرعت بسيار پايين در هر دو مورد يعني موتور جستوجو و پيامرسانهاي داخلي را نيز از ياد برد.
حتي اگر پيامرسانهاي داخلي از لحاظ ويژگيها و كيفيت ساخت با نمونههاي خارجي قابل قياس و حتي بهتر بودند، موضوعي كه نميتوان از آن چشمپوشي كرد، قطع مكرر دسترسي و پايدارنبودن اتصال است. براي درك بهتر اين موضوع كه چرا درمواقع قطع دسترسي به اپليكيشنهاي خارجي، پيامرسانهاي داخلي نيز دچار اشكال ميشوند، در اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران بهسراغ مدير يكي از شركتهاي توسعهدهندهي ايراني رفتيم كه تخصص آن ساخت سيستمهايي با توانايي مديريت تعداد بسيار بالاي متخصصان است. بهگفتهي اين توسعهدهنده، شرايط پيشآمده و حجم عظيم متخصصاني كه يكباره به سمت پيامرسانهاي ايراني روانه شدند، حتي اگر براي نمونههاي خارجي پيش ميآمد نيز ممكن بود آنها را با اشكال روبهرو كند:
روند رشد سرويسهاي متخصصمحور بايد داراي شيب ملايم ۱۰ تا ۲۰ درصدي باشد و اشكالات آنها بهمرور رفع شود. هيچ اپليكيشني نميتواند رشد پلكاني تجربه كند و با اشكال روبهرو نشود.
ميتوان نتيجه گرفت كه سرويسهاي مشابه ايراني، توانايي رشد يكباره ندارند. اين رشد بايد در شرايط عادي و بهصورت بهاصطلاح «ارگانيك» حاصل ميشد.
طي چند بار قطعي اينترنت يا فيلترينگ پيامرسان پرمخاطب در كشور كه موجب سرازيرشدن اجباري متخصصان به پيامرسانهاي داخلي شده، هيچوقت پيامرسانهاي داخلي نتوانستهاند پاسخگوي حجم بالاي مخاطب باشند و اين موضوع طبيعي بهانديشه متخصصين ميرسد.
ظاهرا اگر اين اتفاق بارها تكرار شود باز هم اشكال حل نخواهد شد و پيامرسانهاي داخلي قادر به سرويس دهي صحيح زير فشار نباشند. روند رشد پيامرسانها مانند هر سرويس الكترونيك ديگري بايد با شيب ملايم و تحت كنترل انجام شود؛ اتفاقي كه با ديد منفي متخصصان ايراني نسبت به پيامرسانهاي داخلي بهانديشه متخصصين دشوار ميرسد.
شبكههاي اجتماعي
يكي از اولين سرويسهايي كه در زمان قطع اتصال به اينترنت جهاني نياز به يافتن جايگزيني براي آن احساس ميشود، شبكههاي اجتماعي هستند. پيش از ادامه، بهتر است منظور خود از «شبكهي اجتماعي» در اينجا را مشخص كنيم.
با گستردهشدن دامنهي كارايي بسياري از اپليكيشنهاي پيامرسان و اضافهشدن ويژگيهاي متعدد (مانند ايجاد كانال، ثبت انديشه متخصصين و...) مرز بين اين اپليكيشنهاي پيامرسان و شبكههاي اجتماعي سنتي هرروز كمرنگتر ميشود. بسياري از متخصصدهايي كه زماني تنها مختص وبسايتهايي چون فيسبوك بود (مانند ايجاد گروه يا صفحهاي براي اطلاعرساني و هماهنگي رويدادهاي درسي، كاري يا خانوادگي) را امروزه ميتوان با استفاده از اپليكيشنهاي پيامرسان انجام داد؛ اما متخصصدهاي بسياري هستند كه هنوز تنها به شبكههاي اجتماعي مانند اينستاگرام وابستهاند. ازجمله اين متخصصدها ميتوان به دسترسي عمومي و قابل جستوجو به محتوا، قابليت تعامل با متخصصان ازطريق بخش هم انديشي ها عمومي، ويژگيهاي پيشرفتهي متعدد براي توليد محتواي تصويري و ويديويي و ارتباط با مخاطب خارجي اشاره كرد؛ ويژگيهايي كه بسياري از پيامرسانها (بهويژه آنهايي كه بهصورت قانوني در دسترس هستند) از آنها بيبهره هستند.
با نگاه كوتاهي به فهرست شبكههاي اجتماعي ايراني متوجه ميشويم بسياري از آنها يا هيچگاه نتوانستند مقبوليت قابل توجهي بين متخصصان ايراني كسب كنند، يا مسير فعاليتشان بهقدري با اشكال روبهرو شد كه مديران آنها از ادامهي فعاليت منصرف شدند. براي مثال «كلوب» يكي از شبكههاي اجتماعي ايراني بود كه در بازهاي توانست تا ۲ ميليون و ۶۰۰ هزار متخصص جذب كند؛ اما بهدليل خارج شدن از دسترس بهمدت يك سال و اشكالات ديگر، تصميم گرفت پس از ۱۲ سال فعاليت خود را در پاييز ۹۶ متوقف كند. محمد جواد شكوري مقدم در آن زمان در پستي وبلاگي در اين باره نوشته بود:
نگهداري سايت كلوب دات كام با شرايط فعلي، محدوديتها و عدم تمايل به توسعهي آن بيش از اين صلاح نيست و شركت صباايده تصميم به خاموشي اين سرويس تا آخر پاييز امسال دارد.
ازطرف ديگر، حتي درصورت ساخت شبكهاي اجتماعي با قابليتهايي درسطح نمونههاي خارجي، همچنان نميتوان نياز برخي متخصصان به مخاطب خارجي را رفع كرد. براي مثال، عمدهي درآمد برخي كسبوكارهاي اينستاگرامي ازطريق اعضاي خارجي آنها حاصل ميشد. براي نمونه، بهسراغ مالك صفحهي cacti.cacti، دومين صفحهي پرمخاطب دربارهي كاكتوس در كل اينستاگرام رفتيم. مهدي بقراطي، صاحب اين صفحه و تعدادي صفحهي ديگر دربارهي گياهان گلخانهاي در پاسخ به اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران گفت كه تنها ۴ درصد دنبالكنندگان صفحهي مذكور ايراني هستند و مابقي ساكن خارج از كشور هستند. بهگفتهي بقراطي، درآمد ميليوني اين صفحه تماما به مخاطب و تبليغات خارجي وابسته است و درصورت بستهشدن دسترسي به اينترنت جهاني، اين درآمد كه درواقع ارزآوري به كشور محسوب ميشود، كاملا از بين خواهد رفت.
نياز به جامعه جهاني
علاوه بر شبكههاي اجتماعي، بسياري سرويسهاي اينترنتي ديگر نيز وجود دارند كه باتوجه به ماهيتشان، نميتوان آنها را به كشوري خاص محدود كرد و انتظار كارايي داشت. براي مثال، جامعهي برنامهنويسان ايراني براي يافتن پاسخ بسياري از پرسشهاي خود به سايتهايي مانند استك اورفلو (Stack Overflow) وابستگي زيادي دارند. جامعهي آكادميك ايران نيز بسياري مواقع از سايتها و انجمنهاي معروف و معتبري چون كورا (Quora) و رديت (Reddit) استفاده ميكنند. حتي اگر بتوانيم سايتها و سرويسهاي مشابهي دراينزمينه ايجاد كنيم كه از لحاظ متخصص از نمونهي خارجي بهتر نيز باشند، بدون حضور جامعهي جهاني در اين جوامع، اين سرويسها عملا كارايي لازم را نخواهند داشت.
اين معضل ازطرفي براي اپليكيشنهاي پيامرسان نيز مطرح است. براي مثال، بسياري از كارآفرينها، جامعهي علمي كشور، كسبوكارها و واردكنندهها هنگام ارتباط با طرف خارجي مجبورند روي استفاده از پلتفرمي خاص براي برقراري رابطه توافق كنند. حتي اگر روزي اپليكيشنهاي داخلي ازلحاظ كيفي از مشابه خارجي پيشرفتهتر شوند، باز هم سخت ميتوان خريدار يا فروشندهي خارجي را متقاعد كرد كه بهجاي واتساپ از «بله» استفاده كند. استاد خارجي را بهزحمت بتوان راضي كرد كه بهجاي مصاحبهي اسكايپي، تن به استفاده از «آي گپ» بدهد.
نياز به حضور در جامعهي جهاني و ارتباط با مخاطب خارجي را نميتوان با جايگزينهاي بومي برطرف كرد
موضوع اين است كه سرويسهاي اينترنتي در جنبههاي مختلف به ديگري وابسته هستند و نميتوانند بدون اينكه جهاني باشند، نياز متخصص را رفع كنند. قطعا متخصصان، تنها ارتباطات داخلي ندارند و سرويسهاي بومي نيز امكان استفاده جهاني را فراهم نميكنند. زمانيكه برنامه يا اپليكيشني ايجاد ميشود، براي رشد و بهبود نياز به استفاده در سطح جهاني دارد، بايد بازخورد جهاني بگيرد و چالشها و نقايصش را در سطح گسترده شناسايي كرده و راه خود را هموار كند. آيا اپليكيشنها و سرويسهاي جايگزين كنوني، چنين كاركردي را در مقايسه با نمونههاي خارجي دارند؟ كمبودها چيست و چه مواردي بايد تقويت شوند؟ علاوهبر اين، تكليف سرويسهايي كه جايگزيني براي آنها وجود ندارد، چه ميشود؟ پيدا است كه جلوگيري از عملكرد چنين سرويسهاي جهاني، سد انجام برخي امور متخصصي ميشود.
انجام برخي كارها از راه دور كه تاكنون بهراحتيِ هرچه تمامتر با استفاده از اينترنت صورت ميگرفته اما در عين حال داراي اهميت بالايي بوده، در اين روزها دچار سختي شده يا به بنبست خورده است. دسترسي برخي افراد كه نياز به برقراري تماس تصويري با خارج از كشور داشتهاند، افرادي كه در كار بورس يا ارزهاي ديجيتال فعاليت ميكردهاند، افرادي كه نياز فوري به مبادلهي اطلاعاتي ازطريق رايانامه داشتند يا فريلنسرهايي كه با شركتها و وبسايتهاي خارجي كار ميكردهاند، در اين روزها به اشكال جدي خورده است؛ اشكالاتي كه شايد قابلحل نباشند و ضررهايي كه شايد جبران نشوند يا دستكم نتوان از ميزان بالاي آن ضررها چشمپوشي كرد؛ مانند دانشجوياني كه در اين بازه بهدنبال گرفتن پذيرش از دانشگاه خارجي بوده و آخرين زمان براي ارسال درخواست و مصاحبه اكنون فرا رسيده و آنها را در شرايط سختي قرار داده است.
جمعبندي
علاوهبر ممباحثه متخصص و فراهمآوردن زيرساختهاي ضروري براي پيشرفت در زمينهي موردمباحثه، كه در مطلب ديگري به آن ميپردازيم، بايد مطالعه كرد كه آيا صرف هزينه و زمان براي توسعه و توليد چنين سرويسهاي بومي، تصميم درستي است؟ آيا ميتوان در نمونهها و برخي سرويسها از نسخهي جهاني استفاده كرد و انرژي بيشتري براي پرداختن به مسائل و اشكالات مهمتر صرف كرد؟ براي مثال آيا تمركز روي بهبود زيرساختهاي مخابراتي-ارتباطي سود بيشتري براي متخصص ايراني خواهد داشت يا صرف هزينهاي گزاف براي ساخت موتور جستجويي كه همين حالا نمونهاي عالي از آن بهرايگان در دسترسمان است؟ زمان، هزينه و استعدادي كه قرار است صرف توسعهي سيستمعامل بومي شود (پروژهاي كه حتي بسياري از كشورهاي پيشرفته نيز سمت آن نميروند) اگر در مباحث ديگري مانند هوش مصنوعي و يادگيري ماشيني هزينه شود، آيا بازدهي بيشتري نخواهد داشت؟
حضور رقيب خارجي در بازار درنهايت بهنفع سرويس مشابه بومي است
حتي اگر ساخت سرويسهاي بومي ازلحاظ متخصص ممكن و ازلحاظ اقتصادي بهصرفه باشد، مهاجرت به اين سرويسها براي متخصصان بايد در شرايط عادي، تدريجي و بدون اجبار باشد. نبايد از ياد برد كه حضور آزاد رقيب خارجي در بازار نيز درنهايت باعث پيشرفت نمونهي بومي ميشود؛ همانطور كه تجربه ثابت كرده، تنها چند استثنا درميان سرويسهاي ايراني، كه مشابه خارجي آنها از داخل ايران بدون محدوديت در دسترس است (مانند سرويسهاي مسيرياب بلد و نشان)، عموما از كيفيت بهمراتب بالاتري نسبت به سرويسهايي برخوردار هستند كه نمونهي خارجي آنها (مانند يوتيوب) در ايران با محدوديت مواجه است.
براي يافتن پاسخ اين پرسش كه قطعشدن دسترسي به سرويسهاي خارجي در چند روز اخير چه تأثيري روي سرويس مشابه داخلي داشت، سراغ حسين حجازي، مديرعامل مسيرياب بلد رفتيم. حجازي در پاسخ به اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران دربارهي اينكه آيا جلوگيري از دسترسي به سرويسهاي مشابه خارجي به نفع نمونهي بومي است يا خير، گفت:
پيش از اين و زمانيكه سرويسهاي خارجي مانند ويز در دسترس بودند، متخصصان چون حق انتخاب داشتند، بيشتر پذيراي سرويس ما بودند و ديد بهتري به ما داشتند. ما درحضور سرويسهاي خارجي نيز رشد خودمان را داشتيم. اما اين چند روز و با ازدسترس خارج شدن سرويسهاي خارجي، متخصصان نسبت به سرويس ما گارد گرفتند و بازخورد خوبي نسبت به استفادهي اجباري از اپليكيشن نداشتيم.
انديشه متخصصين شما دربارهي جايگزين كردن سرويسهاي اينترنتي خارجي با نمونهي داخلي چيست؟ چه سرويسهايي را ميتوان با نمونهي بومي جايگزين كرد؟ جايگزين كردن كدام سرويسها ناممكن يا غيرمنطقي است و بهتر است از نمونهي خارجي آن استفاده شود؟ هم انديشي ها خود را با ما و متخصصان اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران بهاشتراك بگذاريد.
هم انديشي ها