آيا پروژه «ابر ايران» در مسير قطع اينترنت قدم برميدارد؟
چند روز پيش سازمان فناوري اطلاعات پروژهي ملي «ابر ايران» را با همكاري بخش خصوصي رونمايي كرد؛ ولي اين موضوع باعث ايجاد نگرانيهاي بسياري در فضاي مجازي شده است. متخصصان در فضاي مجازي نگرانيهايي بابت «مليشدن» اينترنت و دريافت رانت از شركتهاي خصوصي در همكاري با حاكميت مطرح كردند. انگشت اتهام بيش از همه بهسمت شركت ابر آروان بود كه پيشازاين هم اعلام كرده قطع دسترسي مردم ايران به اينترنت بينالملل خطقرمزش است. همين امر باعث شد ابر آروان امروز صبح متني منتشر كند كه درادامه، آن را خواهيم خواند.
رئيس سازمان فناوري اطلاعات نيز پس از ديدن واكنشهاي بسيار متخصصان ايراني، مطلبي نوشت. حالآنكه توضيحات امير ناظمي كافي نبود و او در متن ديگري، به ابهامات دربارهي پروژهي ابر ايران و ترس از قطعي اينترنت پرداخت.
نگرانيها از آنجا دامن گرفت كه يكي از اهداف پروژه، كاهش وابستگي به اينترنت بينالملل عنوان شد. متخصصان ايراني باتوجهبه قطعي اينترنت در آبان ۱۳۹۸، حال از اين موضوع ميترسند كه توسعهي شبكه ملي اطلاعات و زيرساختهاي مدانديشه متخصصين آن، به قطع دسترسي به اينترنت بينالملل منجر شود.
ديگر نگراني متخصصان بابت همكاري شركتهاي بخش خصوصي با دولت است. امير ناظمي سرمايهي پروژهي ابر ايران را ۲،۴۰۰ ميليارد تومان بيان كرد كه تنها ۵۰۰ ميليارد آن را دولت و باقيمانده را بخش خصوصي تأمين ميكند. دو كنسرسيوم نيز در پروژه حضور دارند: يكي متشكل از شركتهاي آسياتك و ژرفنگر و ابر زَس XaaS و ديگري متشكل از فناپ و ابر آروان. پروژهي ملي ابر ايران قصد دارد زيرساختهاي مراكز داده استاني در هشت استان را كه در دست سازمان فناوري اطلاعات بودند، دراختيار دو كنسرسيوم برنده بگذارد تا خدمات ابري در اين مناطق را توسعه دهند.
توضيحات ابر آروان
ابرآروان در ابتداي اطلاعيهاش آورده است: «ابر آروان يك ابر يكپارچهي جهاني است و با هدف ايجاد زيرساخت براي سريعتر و امنتر و دردسترستركردن اطلاعات در سطح جهان فعاليت ميكند، نه براي ايجاد هر نوع محدوديت.» ابر آروان اضافه ميكند مخالف هرگونه رانت و نبود شفافيت يا انتفاع ناعادلانه از منابع ملي است و در هيچ اتفاقي مشاركت نخواهد كرد كه نتيجهاش ازبينرفتن شفافيت و ارزشها و تعهداتش باشد. ابر آروان تأكيد ميكند پروژهي ابر ايران براي اين شركت، تنها پنج ديتاسنتر در شهرهاي تبريز، كرج، شيراز، اصفهان و اهواز بهارمغان آورده است. آروان در بخشهاي مجزا ابهامات و اتهامات را شرح داده است.
شبكهي ملي اطلاعات
ابر آروان: كاهش وابستگي به اينترنت بينالملل بهمعني افزايش نسبت ترافيك داخل ايران به ترافيكي است كه از كشورهاي همسايه ترانزيت ميشود
در اطلاعيهي ابر آروان ميخوانيم «شبكه ملي اطلاعات» ازانديشه متخصصين دولت به تمام ديتاسنترهاي كشور، شبكهي IXP، تمام محتواي داخلي شامل محتواي سرگرمي، اپليكيشنها، بازيها، فيلم و سريال و… ترافيك قريببهاتفاق تمام استارتاپها گفته ميشود؛ درنتيجه، پروژه ابر ايران نيز مانند هر محتواي ديگري كه در داخل كشور توليد و نگهداري يا توزيع ميشود، جزئي از شبكه ملي اطلاعات است.
ابر آروان خاطرنشان ميكند از انديشه متخصصين اين شركت، كلمهي «اينترنت» بدون هيچ پسوند و پيشوندي شبكهي ارتباطي جهاني است و نبايد اجازه داد بازتعريف شود. بااينحال آروان توضيح ميدهد ازلحاظ متخصص، عبارت «كاهش وابستگي به اينترنت بينالملل» به افزايش نسبت ترافيك داخل ايران به ترافيكي اشاره ميكند كه از كشورهاي همسايه ترانزيت ميشود. درواقع، آروان ميگويد هر يك بايت محتوايي كه داخل كشور توليد يا ميزباني شود، بهمعناي افزايش نسبت ترافيك داخل به ترافيك خارجي است. پس هر كشور، استان، شهر و حتي تأمينكنندهي اينترنت محلي تلاش ميكند با ميزباني و توزيع محتواي بيشتر در داخل شبكهاش، از توازن ترافيكي بهنفع متخصصان نهايي و افزايش سرعت دسترسي آنها به محتوا استفاده كند. برايناساس، كاهش وابستگي به اينترنت بينالمللي سبب بهبود اين موازنه خواهد بود.
رانت چندهزارميلياردي
ابر آروان در توضيح اتهام رانت به اين شركت بهصراحت ميگويد: «دولتي كه حتي نميتواند بدهيهاي خودش به ابر آروان و ساير استارتاپها را بهموقع پرداخت كند، آيا توان سرمايهگذاري چندهزارميلياردي در مناقصهاي ابري با حضور بخش خصوصي را دارد؟» درادامهي اطلاعيه گفته شده است مجموع سرمايهگذاري ابر آروان و فناپ در ديتاسنترهاي مدانديشه متخصصين، در مرحلهي اول ۱،۵۰۰ ميليارد ريال است كه درمجموع و تا پايان پروژه، احتمالا به ۳،۶۰۰ ميليارد ريال افزايش پيدا خواهد كرد. نكته آنجا است كه اين اعداد سرمايهگذاري كنسرسيوم ابر آروان و فناپ در پروژه است، نه سرمايهگذاري يا هديهي دولت!
كنسرسيوم ابر آروان و فناپ تضمين كردهاند با سرمايهگذاري و مشاركت در اين پروژه در مدت هفت سال، حداقل ۳۲۸ ميليارد ريال سود به سازمان فناوري اطلاعات پرداخت خواهند كرد و در پايان هفت سال، ديتاسنترهاي اورهال و تجهيزشده را به سازمان فناوري اطلاعات تحويل دهند. همچنين، امكان تمديد براي هفت سال ديگر پيشبيني شده است.
ابر آروان: دولت نهتنها در اين پروژهها سرمايهگذاري نخواهد كرد؛ بلكه سود مشاركت را هم از برنده مناقصه دريافت ميكند
ابر آروان تأييد ميكند اين مشاركت موجب گستردهترشدن زيرساختهاي شركت و درنتيجه، افزايش درآمد و سود اقتصادي برايش ميشود؛ اما هر شركت ديگر با ارزش بيشتر ميتوانست براساس اسناد مناقصهي سرمايهگذاري دولت (شامل ساختمانهاي ديتاسنترها و سختافزارهايي ازردهخارج، معرفي به صندوق نوآوري براي اخذ تسهيلات و تخفيف در ارتباطات از شركت ارتباطات زيرساخت) برندهي مناقصه شود.
ابر آروان تأكيد ميكند دولت نهتنها در اين پروژهها سرمايهگذاري نقدي نخواهد كرد؛ بلكه سود مشاركت آن را نيز برندهي مناقصه ضمانت كرده است. تخفيفهاي شركت ارتباطات زيرساخت را هم بدون نياز به هيچ مناقصهاي شركت ارتباطات زيرساخت بهعنوان مشوقهايي براي تمركززدايي از تهران اعلام كرده است. ابر آروان اضافه ميكند اين تخفيفها بههيچوجه شامل هزينهي اينترنت نيست و فقط هزينهي انتقال VPLS بين ديتاسنترها، اتصال به شبكهي IXP و... را شامل ميشود.
چرا اين پروژه به ابر آروان و فناپ داده شد؟
ابر آروان در بخش بعدي توضيح ميدهد رئيس وقت سازمان فناوري اطلاعات از سال ۱۳۹۶ براي واگذاري ديتاسنترهاي نيمهفعال و ورشكستهي استاني دولت تلاش ميكرد. حال در اين پروژه با نام جديد «ابر ايران» همان ديتاسنترها در دو منطقه تجميع و با اقبال بيشتر شركتها مواجه شدند. ابر آروان تأكيد ميكند تمام شركتهاي فعال در حوزهي ابري در پروژه مشاركت كردند و ميتوانستند برندهي آن باشند.
توضيحات رئيس سازمان فناوري اطلاعات
امير ناظمي در رشتهتوييتي، پاسخهايي به دلنگرانيها دربارهي پروژهي ابر ايران داد. بهگفتهي ناظمي، نميتوان با ترس از سوءاستفادهي گروههاي تماميتطلب حركت كرد؛ چراكه در اين صورت، امكان هيچ توسعهاي وجود ندارد. ناظمي ميگويد اين مراكز داده جديد نيستند و در دورهي قبلي دولت ساخته شده بودند. حال با پروژهي ابر ايران مراكز داده براي بهرهبرداري بهتر، تنها دراختيار بخش خصوصي قرار گرفتهاند.
ناظمي: كساني كه در انديشهي قطع اينترنت در ايران هستند، سرويس بهتر يا بدتر برايشان فرقي ندارد
بهگفتهي ناظمي، نهادهاي دولتي انتقادها زيادي از واگذاري ديتاسنترها به بخش خصوصي كردند و بابت اين موضوع نيز بسيار نگران بودند. پس اگر هدف قطع اينترنت بود، اين مراكز دراختيار بخش خصوصي نبايد قرار ميگرفت. ناظمي در پاسخ به اين نگراني كه «ايران با ساير دنيا فرق دارد»، ميگويد نميتوان كار درست را بهدليل فرقداشتن ايران انجام نداد. ناظمي اضافه ميكند:
واقعيت آن است كسي كه دنبال قطع اينترنت است، اصلا به فكر اين چيزها نيست! او برايش سرويس بهتر يا بدتر فرقي ندارد. اگر كسي ميخواهد اينترنت را قطع كند، اصلا از اين استدلالها گذشته است كه حالا بخواهد براي رفاه سرويس ابري ايجاد كند تا مبادا شهروندان ناراحت نشوند!
رئيس سازمان فناوري اطلاعات دربارهي ضرورت انجام پروژه ملي ابر ايران ميگويد درحالحاضر، ميزباني مراكز داده در تهران متمركز است؛ بههميندليل، خدمات ابري كيفيت مطلوبي ندارند. حتي سرويسهاي ذخيرهسازي ابري مانند گوگلدرايو يا دراپباكس در كشور با كيفيت مناسب وجود ندارند و خريد تجاري اين سرويسها هزينهبر و تقريبا بيكيفيت است. ناظمي اشاره ميكند ايجاد لايهي Front Cloud در ميان لايههاي Metro و Backbone Network بخش ضروري زيرساخت شبكه به اين دليل بود كه پيشتر وجود نداشت و با افزايش متخصصان اينترنت ضرورت پيدا كرد. ناظمي در انتها دوباره تأكيد ميكند:
كساني كه چشماندازشان قطع اينترنت است، به ابزارهايي مانند ابر ايران نيازي ندارند. شايد بايد دركنار بدبيني به ابر ايران عامل خوشبيني به مخالفان اينترنت را هم بيفزايم. كساني كه فكر ميكنند اين طرح را با هدف قطع اينترنت ميبينند، به مخالفان اينترنت خوشبين هستند.
امير ناظمي با انتشار متن ديگري در ويرگول، اظهارانديشه متخصصينها دربارهي رونمايي پروژهي ابر ايران را نشانهي ديگري از شكاف بزرگ اعتماد ميان مردم و فعاليتهاي دولتي دانست كه سياستگذاري دولتي را سخت و شركتهاي خصوصي را تكهتكه ميكند. ناظمي نوشت:
تندروي در يك سو، تندروي در سوي ديگر ميآفريند. نگاه بدبينانه به دولت يا فعاليتهاي دولتي كه ريشههاي متعددي دارد، ميتواند بهسادگي باور كند كه فرايند بدون شفافيت بوده و رانتي داده شده است.
ناظمي درادامه توضيح داد افزايش ترافيك داخلي بهمعناي قطعي اينترنت نيست و در ادبيات متخصص نيز چنين معنايي نميدهد. او نوشت:
كاهش نسبت ترافيك بينالملل به ترافيك داخلي ميتواند نشانهاي براي ميزباني سرويسهاي جهاني در يك كشور هم باشد. كافي است به آمار كشورهاي مختلف و كشور پيشرويي مانند كرهجنوبي در اين زمينه نگاه كنيد تا مشخص شود چگونه اين كشور باتوجهبه همين سياست توانسته است كيفيت و ارزش اينترنت را در كشور خود بهبود ببخشد. درحقيقت، اين كشور ميزباني سرورهاي بسياري از شركتها و خدمات جهاني را نيز در مراكز داده خود فراهم كرده است.
ناظمي: پروژهي زيرساخت ابري به مسئله فيلترينگ ارتباطي ندارد
ناظمي اعتقاد دارد ارتباط ميان پروژهي زيرساخت ابري با مسئلهي فيلترينگ بسيار بعيد است؛ اما اينكه چرا اكنون افراد آشنا به موضوعات متخصص اين پروژه را به فيلترينگ تفسير ميكنند، پرسشي است كه سياستگذاران حوزههاي مختلف بايد اين روزها از خود مطرح كنند.
ناظمي اضافه ميكند اكنون اشكال اصلي نه در حوزهي متخصص، بلكه در حوزهي اجتماعي و سرمايه اجتماعي است. او نوشت:
جامعه ايران در سطحي پايين از اعتماد به حكمرانان خود بهسر ميبرند؛ همان مفهومي كه به نام «سرمايه اجتماعي» پايين از آن تعبير ميشود. درحقيقت، شهروندان دو تكه شده و در ميان دوگانههايي كه ساخته ميشوند، ناخودآگاه و بهواسطهي دلايل مختلف تاريخي، در يكي از سويههاي تندروي ميايستند. تعدادي از شهروندان در سويهي تندروي قطع اينترنت و فيلترينگ ميايستند و بخشي ديگر در سويهي بدبيني تا هر توسعهي زيرساختي را با عينك فيلترينگ ببينند.
ناظمي ادامهيافتن تدريجي اين شكاف اجتماعي را بسيار مضر ميداند كه امكان مديريت و امكان توسعه در كشور را با اشكالات بزرگي روبهرو خواهد كرد. او درپايان ميگويد:
نگاههاي تند نهتنها سياستگذاري دولتي را سخت ميكند؛ بلكه شركتهاي خصوصي را نيز با همين بيرحمي تكهتكه ميكند؛ شركتهايي كه بهواسطهي همين تفسيرها ميتوانند بهراحتي بهعنوان رانتخوار يا كارگزاران قطع اينترنت برچسب زده شوند و همين برچسبها درادامه مسير آنان را از رشد بازخواهد داشت.
هم انديشي ها