چه تفاوتهايي ميان نمايشگر و تلويزيون خانگي وجود دارد؟
احتمال دارد برنامههاي دلخواهتان ازجمله سريال يا فيلمهاي سينمايي را در نمايشگر رايانه شخصي نگاه كنيد يا بازيهاي ويديويي را در تلويزيونهاي خانگي تجربه كنيد؛ اما بايد قبول كرد كه با وجود شباهتهاي بسيار ميان مانيتور و تلويزيون خانگي، تفاوتهاي سختافزاري نيز وجود دارد كه اين دو دستگاه را از يكديگر متمايز ميسازد.
درواقع هريك از اين دو دستگاه براي متخصصدهاي متفاوتي ساخته شدند؛ اما پيشرفت تكنولوژي باعث شد كه محدوديتهاي هريك تا حد بسياري برداشته شود و بتوان از هردو دستگاه براي متخصصدهايي يكسان استفاده كرد.
شايد از مهمترين تفاوتهاي سختافزاري ميان نمايشگر و تلويزيون خانگي بتوان به برخورداري تلويزيون از تيونر فركانس راديويي يا RF Tuner، بلندگوهاي توانمندتر، كنترل از راه دور و موارد ديگر اشاره كرد كه در ادامه به مطالعه هريك از اين موارد خواهيم پرداخت.
طبيعتا تفاوت در ابعاد صفحهنمايش نيز از وجوه تمايز ميان نمايشگر و تلويزيون خانگي است. اصولا تلويزيونهاي خانگي جديد در ابعاد بهمراتب بزرگتري نسبت به نمايشگرها توليد ميشوند. بااينحال بايد گفت مواردي ازجمله ابعاد نمايشگر يا ارزش از موارد پيشپا افتاده هستند و هر متخصصي از چنين مواردي آگاه است. به همين علت نگاهي عميقتر به تفاوتهاي كمتر اشارهشده خواهيم داشت. با اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران همراه شويد.
نمايشگر
نمايشگر را ميتوان دستگاهي خروجي براي نمايش اطلاعات و دادههاي تصويري رايانه شخصي دانست. درواقع وظيفه نمايشگر، ارائه اطلاعات گرافيكي به متخصص است. نمايشگر يا مانيتور قادر به پردازش اطلاعات گرافيكي نيست؛ بلكه چنين اتفاقي در قطعهي سختافزاري ديگري بهنام واحد پردازنده گرافيكي يا GPU صورت ميگيرد.
از ديگر تفاوتهاي واضح ميان تلويزيونهاي خانگي و مانيتورها ميتوان به تراكم پيكسلي اشاره كرد. نمايشگرها برخلاف تلويزيونهاي خانگي از صفحه نمايشي با ابعاد كوچكتر استفاده ميكنند كه درنتيجه به تراكم پيكسلي بالاتري ختم ميشود. تراكم پيكسلي به ميزان پيكسلهاي موجود در هر اينچ از صفحهنمايش گفته ميشود و عواملي مانند ابعاد صفحهنمايش و رزولوشن، تأثير مستقيمي روي افزايش يا كاهش آن دارند.
اصولا نمايشگرها روي ميز كامپيوتر قرار داده ميشوند؛ اما بهطور معمول، امكان اتصال مدلهاي مختلف تلويزيونهاي خانگي مدرن به ديوار وجود دارد. درست مانند تلويزيونهاي خانگي، مدلهاي اوليه نمايشگرها نيز از فناوري لامپهاي پرتوي كاتودي يا CRT استفاده ميكردند.
تلويزيونها و نمايشگرهاي مجهز به لامپ پرتوي كاتودي درواقع متشكل از تفنگ الكتروني، صفحهاي با پوشش فلورسنت و همچنين ابزار داخلي و خارجي براي شتابدهي و كانونيكردن اشعهي الكترون ميشوند. هدف اصلي نيز نمايش تصاوير روي صفحهي فلورسنتي بود.
نمونههاي اوليه تلويزيونها و نمايشگرهاي مجهز به لامپ پرتوي كاتودي بهصورت مونوكروم بودند و تصاوير را بهصورت سياه و سفيد پخش ميكردند؛ اما بعدها مدلهايي عرضه شد كه قادر به ارائهي تصاوير در رنگهاي مختلف بودند.
نمايشگرها و تلويزيونهاي CRT يا لامپ پرتوي كاتدي در سه مدل عرضه شدند؛ محدب يا كروي، مسطح يا فلت و مقعر يا استوانهاي.
- محدب يا كروي: مدلهاي اوليه كه نمايشگري محدب داشتند. ميدان ديد محدود از معايب اصلي تلويزيونهاي CRT با صفحهنمايش محدب محسوب ميشد.
- فلت يا مسطح: در مدلهاي فلت، تلويزيونهاي CRT از صفحهنمايشي مسطح برخوردار شدند كه علاوه بر ارائه ميدان ديد بهتر، تشعشعات كمتري ساطع ميكردند و البته كيفيت تصاوير بهمراتب بهتري نسبت به مدلهاي محدب داشتند.
- مقعر يا استوانهاي: در اين مدل از تلويزيونهاي CRT، صفحهنمايش از انحناي خفيفي (بهسمت داخل) برخوردار بود و مهمترين مزيت آن نسبت به تلويزيونها و نمايشگرهاي فلت، ارائهي ميدان ديد بهتر بود. بااينحال با معرفي پنلهاي LCD، تمامي مدلهاي تلويزيونها و نمايشگرهاي CRT بهمرور زمان، كنار گذاشته شدند.
با معرفي پنلهاي LCD انقلابي بزرگ در نمايشگرهاي رايانههاي شخصي به وجود آمد. سپس شاهد معرفي مدلهاي مدرنتر با ويژگيهاي بيشتر بوديم. در صورتي كه علاقهمند به كسب اطلاعات بيشتر در مورد پنلهاي صفحهنمايش هستيد، مقاله «مقايسه AMOLED ،OLED ،LED ،LCD و پلاسما؛ تشريح عميق پنلهاي صفحهنمايش» را از دست ندهيد.
بهمرور زمان با پيشرفت پنلهاي نمايشگر و معرفي مدلهاي جديدتر، بسياري از مزيتهاي نمايشگرها نسبت به تلويزيونهاي خانگي از ميان برداشته شد: براي مثال ميتوان به رزولوشن اشاره كرد. تعداد پيكسلها در صفحهنمايش تلويزيونهاي خانگي بهقدري كم بود كه قادر به نمايش درست متون نبودند. بااينحال، تلويزيونهاي مدرنتر بهقدري در زمينه ارائه رزولوشن بالا در نمايشگرهايي با ابعاد بزرگ پيشرفت كردهاند كه ديگر نميتوان رزولوشن را از دلايل برتري مانيتورها دانست.
با وجود اينكه تلويزيونها و نمايشگرها از انديشه متخصصين فناوري صفحهنمايش و پنل بهكار رفته در آن بسيار شبيه به يكديگر شدهاند؛ اما تفاوتهايي ازجمله نرخ نوسازي (Refresh Rate) مشاهده ميشود. مدلهاي اوليه تلويزيونهاي خانگي از نرخ نوسازي ۵۰ هرتزي استفاده ميكردند و مدلهاي بعدي مجهز به نرخ نوسازي ۶۰ هرتزي شدند.
درحالحاضر ميتوان به تلويزيونهاي خانگي مدرن اشاره كرد كه مجهز به نرخ نوسازي ۱۲۰ هرتزي هستند؛ نرخي كه كنسولهاي نسل بعدي ايكس باكس سري ايكس و پلي استيشن ۵ نيز از آن استفاده ميكنند. بااينحال در ميان نمايشگرها ميتوان به مدلهايي برخورد كه نرخ نوسازي ۲۴۰ هرتزي نيز به متخصصان ارائه ميدهند.
گفته ميشود كه برخي از تلويزيونها قادر به ارائه نرخ نوسازي بالاتري نيز هستند؛ اما بايد در انديشه متخصصين داشت كه چنين اتفاقي بهصورت نرمافزاري رخ ميدهد و در برخي موارد ممكن است تأثير بدي روي تجربه گيمينگ بگذارد.
بااينحال، اگر تجربه گيمينگ را حذف كنيم با نرخ پايين نوسازي در تلويزيونهاي خانگي به اشكالي برنخواهيم خورد؛ اما در نمايشگرها، نرخ نوسازي اهميت ويژهاي دارد و به اجراي بازيها خلاصه نميشود.
بيشتر بدانيد
نرخ نوسازي چيست: نرخ نوسازي به تعداد دفعاتي ميگويند كه تصوير در هر ثانيه روي نمايشگر، بهروزرساني ميشود. درواقع نرخ نوسازي شامل تصاويري پياپي از فريمهاي يكسان است و زمانيكه گفته ميشود نرخ نوسازي نمايشگري روي ۶۰ هرتز تنظيم شده است، درواقع عمل نوسازي تصاوير در هر ثانيه، ۶۰ بار صورت ميگيرد.
نرخ فريم چيست: نرخ فريم كه واحد آن فريمبرثانيه است، درواقع به بسامد نمايش دادهشده از فريمها روي نمايشگر گفته ميشود. در مثالي سادهتر زمانيكه گفته ميشود بازي با ۶۰ فريمبرثانيه در حال اجرا است يعني كارت گرافيك توانسته در هر ثانيه، ۶۰ فريم از بازي را رندر كند.
تفاوت نرخ فريم و نرخ نوسازي چيست: نرخ فريم به واحد پردازش گرافيكي دستگاه مرتبط است كه چه تعداد فريم از محتوا در ثانيه رندر ميشود و نرخ نوسازي نيز بيانگر تعداد دفعاتي است كه صفحهنمايش مانيتور در هر ثانيه بهروزرساني ميشود. در صورتي كه نرخ فريم بيشتر از نرخ نوسازي باشد و همگامسازي شكل نگيرد متخصص با بريده شدن تصاوير روي صفحهنمايش مواجه خواهد شد.
تلويزيون خانگي
تلويزيونهاي خانگي نيز مانند نمايشگرها با هدف پخش محتواي تصويري و ويديويي ساخته شدهاند؛ البته با اين تفاوت كه نمايشگرها براي پخش محتوا نياز به دستگاه ديگري دارند، اما تلويزيونهاي خانگي به لطف برخورداري از RF Tuner ميتوانند با دريافت سيگنال، محتواي شبكههاي تلويزيوني محلي را پخش كنند.
درحالحاضر تلويزيونهاي خانگي در ابعاد مختلفي توليد و عرضه ميشوند كه حتي در برخي موارد شاهد معرفي مدلهايي با ابعاد نمايشگر ۸۸ اينچ يا بزرگتر نيز هستيم. بااينحال، مهمترين تفاوت ميان نمايشگر با تلويزيون خانگي در ابعاد صفحهنمايش نيست؛ بلكه در برخورداري تلويزيونها از تيونر فركانسهاي راديويي يا RF Tuner است.
تيونر درواقع بخشي از گيرنده راديويي در تلويزيون است كه سيگنالهاي الكتريكي در فركانسهاي راديويي را ازطريق آنتن دريافت ميكند و آن را بعد از تقويت اوليه به سيگنالي در فركانسي مشخص (فركانس مياني) تبديل ميكند.
به بياني ساده، فركانسهاي راديويي متشكل هستند از سيگنالهاي صوتي و تصويري كه تيونر تلويزيون پس از دريافت آن، سيگنالها را به بخشهاي مرتبط براي پخش صدا و تصوير ميفرستد. با ذخيره هر كانال تلويزيوني، درواقع مشخصات فركانس آن در حافظهي تلويزيون قرار ميگيرد و زمانيكه متخصص، كانال مد انديشه متخصصين را انتخاب كرد، تيونر اطلاعات فركانس مربوطه را دريافت و به بخشهاي مدانديشه متخصصين انتقال ميدهد.
درحاليكه تلويزيونهاي قديمي، قادر به پردازش سيگنالهاي فركانس راديويي بودند، نمايشگرها به نحوي طراحي شده بودند كه سيگنالهاي ويديويي را پردازش كنند. شايد در محصولات مدرن چنين اتفاقي رخ ندهد و درواقع بتوان به لطف برخورداري از كامپيوتر از نمايشگر يا تلويزيون استفادهي مشابهي كرد؛ اما محصولات قديمي به چنين شكلي نبودند.
تفاوت ميان سيگنال ويديويي و سيگنال فركانس راديويي چيست؟
در تعريف فركانس راديويي بايد گفت به محدودهاي از نوسانات در بازهي ۳۰ كيلوهرتز تا ۳۰۰ گيگاهرتز گفته ميشود كه درواقع بسامد موجهاي راديويي و جريانهاي متناوبي هستند كه سيگنالهاي راديويي را حمل ميكنند. در طرف ديگر، سيگنالهاي ويديويي از طرف منبعي با قابليت پردازش تصوير جهت كنترل تصوير به نمايشگر پويشي فرستاده ميشوند. اين سيگنالها حاوي اطلاعات نمايشي بههمراه سيگنالهاي همزمانسازي افقي و عمودي هستند. اصولا سيگنال ويديويي در دو دسته آنالوگ و ديجيتال دستهبندي ميشود.
تفاوتهاي قابل ملاحظهاي ميان سيگنال ويديويي و سيگنال فركانس راديويي وجود دارد كه عبارتاند از:
قدرت سيگنال: قدرت سيگنال فركانس راديويي بهمراتب از سيگنال ويديوي بيشتر است.
نياز به كابل مخصوص: سيگنالهاي فركانس راديويي از قدرت بالايي برخوردار هستند و به همين دليل نياز به كابلهاي ضخيمتر مانند كابلهاي كواكسيال دارند. اين موضوع در حالي است كه براي انتقال سيگنال ويديويي ميشود از كابلهاي معمولي استفاده كرد. سيمهاي كواكسيال، مدلهاي مختلفي دارند كه گاهي بر مبناي امپدانس تقسيمبندي ميشوند. اصولا دو امپدانس ۵۰ و ۷۵ اهمي كابلهاي كواكسيال را از يكديگر متمايز ساختهاند كه براي مصارف تلويزيونهاي خانگي بيشتر از كابلهايي با امپدانس ۷۵ اهم استفاده ميشود. از مدلهاي رايج كابل كواكسيال با امپدانس ۷۵ اهم ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
- كابل RG6: براي اتصال آنتن هوايي به تلويزيونهاي خانگي يا مصارف مشابه استفاده ميشود. نرخ ميراكنندگي آن به ۵/۶۵ ميرسد.
- كابل RG11: با ميراكنندگي ۳/۶۵ داراي كارايي مشابه با RG6 است، البته با اين تفاوت كه ميتوان از آن براي فواصل طولاني براي مثال ساختمانهاي بلند استفاده كرد.
- كابل RG59: قادر به توزيع سيگنالهاي ويديويي آنالوگ و ديجيتال است و اصولا براي استفاده در دوربينهاي مدار بسته طراحي شده است . اين كابل از حداكثر ثبات فاز مورد نياز بهره ميبرد و دركنار انعطافپذيري مسيريابي از ميراكنندگي ۹/۷۰۸ برخوردار است.
در انديشه متخصصين داشته باشيد كه ميراكنندگي برگرفته از ميرايي يا Damping است. ميرايي، خاصيتي از علم فيزيك محسوب ميشود كه بهعبارتي باعث كاهش دامنهي نوسان در سيستمهاي نوساني ميشود.
كابلهاي كواكسيال در دو نوع Thin Net و Thick Net عرضه ميشوند كه مدل Thin Net به دليل نرم و قابل انعطاف بودن در سيستم شبكه استفاده ميشود و قادر به ارسال سيگنال تا فاصله ۱۸۵ بدون تضعيف آن است. كابل Thick Net از هسته مسي ضخيمتري استفاده ميكند كه درنتيجه باعث ميشود اطلاعات تا برد طولانيتري بدون تعضيف سيگنال ارسال شوند. گفته ميشود كابل Thick Net قادر به ارسال سيگنال تا ۵۰۰ متر بدون تضعيف آن است.
نوع محتواي انتقالي: فركانس راديويي قادر به انتقال محتواي صوتي و تصويري است؛ اما سيگنال ويديويي يا تصويري تنها محتواي تصويري را منتقل ميكند. فركانسهاي راديويي شامل طيفهاي موج مختلفي در دامنه محدودهي وسيعي ميشوند كه براي مثال ميتوان به فركانس بسيار پايين ELF در محدوده فركانسي ۱۰۰ هرتز تا ۳ كيلوهرتز تا فركانس بسيار بالاي EHF با محدوده ۳۰ تا ۳۰۰ گيگاهرتز اشاره كرد.
اصولا زمانيكه در مورد تلويزيونهاي خانگي صحبت ميكنيم درواقع به محدوده فركانسهاي VHF ،HF و UHF اشاره ميشود. دامنهي محدودهي فركانس طيف موج موارد ذكرشده به شرح زير است:
- فركانس HF: از ۳ مگاهرتز شروع شده و تا ۳۰ مگاهرتز ميرسد.
- فركانس VHF: از ۳۰ مگاهرتز شروع شده و تا ۳۰۰ مگاهرتز ميرسد.
- فركانس UHF: از ۳۰۰ مگاهرتز شروع شده و تا ۳ گيگاهرتز ميرسد.
اتحاديه بينالمللي مخابرات، محدوده فركانسها را با توجه به بسامدي كه دارند، تقسيمبندي كرده است. HF معادل High Frequency يا فركانس بالا است. VHF نيز معادل Very High Frequency يا فركانس بسيار بالا بوده و به UHF يا Ultra High Frequency نيز فركانس فرابالا گفته ميشود.
درحالحاضر اكثر شبكههاي تلويزيوني، شبكههاي موبايل، GPS و موارد مشابه در محدوده فركانسي UHF قرار ميگيرند و سيگنالهاي حامل اطلاعات آنها در محدوده ۳۰۰ مگاهرتز تا ۳ گيگاهرتز قرار دارد.
منبع ارسالي فركانس: فركانسهاي راديويي از دكلهاي مخابراتي يا ماهوارهها ارسال ميشوند و توسط گيرندهها دراختيار متخصصان قرار ميگيرند؛ اما سيگنالهاي تصويري توسط منابعي مانند دستگاههاي پخش ويدئو، كامپيوترها، دوربينها، سينماي خانگي و موارد مشابه توليد و براي پخش به تلويزيون يا نمايشگر ارسال ميشوند.
تفاوتهاي موجود ميان نمايشگر و تلويزيون خانگي
تا اينجا به برخي از تفاوتهاي ميان نمايشگر و تلويزيونهاي خانگي اشاره كرديم؛ اما اين تفاوتها مرتبط با محصولات قديمي هستند و درحالحاضر بسياري از چنين تفاوتهايي از بين رفتهاند؛ براي مثال گيرندههاي ديجيتال ميتوانند فركانسهاي راديويي را دريافت كرده و آنها را تبديل به سيگنالهاي تصويري كنند و درنتيجه با اتصال گيرنده به نمايشگر از تماشاي شبكههاي تلويزيوني لذت ببريد.
درواقع پيشرفت تكنولوژي و معرفي محصولات جديد باعث شده است كه تلويزيونهاي مدرن و نمايشگرها بيشتر شبيه به يكديگر شوند. بااينحال، هنوز تفاوتهاي قابل ملاحظهاي مشاهده ميشود. دركنار آن پيشرفت علم باعث شده تا مدلهاي جديد تلويزيونهاي خانگي مجهز به امكاناتي ازجمله دستيار هوشمند يا سيستمعامل بشوند كه تقريبا در هيچ نمايشگري مشاهده نميشود. در ادامه به مطالعه هريك از اين موارد خواهيم پرداخت. با اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران همراه باشيد.
زمان پاسخگويي: به دليل اينكه نمايشگرها براي اهدافي خاص طراحي شدهاند كه ميتوان به تجربه حرفهاي بازي، انجام كارهاي گرافيكي و طراحي و موارد مشابه اشاره كرد، نسبت به تلويزيونهاي خانگي از زمان پاسخگويي بهمراتب بهتري برخوردار هستند. درواقع ميتوان در بازار، نمايشگرهايي يافت كه زمان پاسخگويي آنها به ۱ ميلي ثانيه ميرسد.
براي درك بهتر بايد گفت كه زمان پاسخگويي به بازه زماني اشاره ميكند كه محتوا از منبع (كنسول بازي، رايانه و..) گرفته شده و در صفحهنمايش به متخصص ارائه ميشوند. درواقع وقتي ميگوييم نمايشگري از زمان پاسخگويي ۱ ميليثانيه برخوردار است به تأخير موجود در پخش محتوا (رسيدن اطلاعات از منبع تا به نمايش درآمدنشان در مانيتور) اشاره ميكنيم. بااينحال، زمان پاسخگويي در تلويزيونهاي خانگي به غير از اجراي بازيها يا گيمينگ اهميت چنداني ندارد؛ زيرا نحوه متخصصي در آنها كاملا با نمايشگرها متفاوت است.
درحاليكه تلويزيونهاي مدرن از زمان پاسخگويي بالا رنج ميبرند؛ اخباري به گوش ميرسد كه نمايشگرهايي با زمان پاسخگويي ۰/۵ ميليثانيه نيز در حال ساخت هستند. اهميت زمان پاسخگويي در انجام بازيهاي الكترونيك مشاهده ميشود. در اين زمينه مقالات مختلفي در اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران تهيه شده است كه ميتوانيد مقاله «چرا فراتر از رزولوشن 4K در تلويزيونهايي با ابعاد كوچك ناكارآمد است؟» را مطالعه كنيد.
به مواردي مانند همگامسازي G-Sync و Free Sync نيز ميتوان اشاره كرد كه توسط دو غول انويديا و AMD ارائه شدهاند؛ اما كمتر كسي رايانه شخصي خود را براي اجراي بازي به تلويزيونهاي خانگي متصل ميكند. در زمينه ارائه رنگهاي دقيق نيز چنين موضوعي مطرح است. درواقع ارائه رنگهاي واقعي تنها در زماني بسيار اهميت دارد كه متخصص بهدنبال طراحي گرافيكي باشد.
اصولا طراحان گرافيكي نيز براي طراحي و خلق آثار هنري ديجيتالي بهدنبال ادوات مخصوص هستند كه نمايشگري با توانايي ارائهي دقت رنگ بسيار بالا نيز يكي از آنها محسوب ميشود. در حقيقت به ندرت گرافيست يا طراحي از تلويزيونهاي خانگي براي كارهاي طراحي استفاده ميكند و برخورداري نمايشگرها از چنين مشخصاتي زماني ارزشمند است كه در زمينه طراحي با تلويزيونهاي خانگي مطالعه شوند.
نمونهبرداري رنگي
آمارها نشان ميدهد شمار متخصصان كامپيوترهاي شخصي كه همزمان از دو يا چند نمايشگر استفاده ميكنند بهسرعت در حال افزايش است. بااينحال، استفاده از چند نمايشگر ايراداتي نيز دارد كه براي مثال ميتوان به اشغال فضاي بسيار اشاره كرد.
شايد به فكر خيلي از متخصصان برسد كه بهجاي استفاده از چند نمايشگر از تلويزيوني با صفحهنمايش بزرگ استفاده كنند؛ اما در اكثر موارد، كيفيت بد محتواي بهنمايش درآمده از كامپيوتر روي تلويزيونها بهخصوص درمورد ناخوانايي متون باعث ميشود كه متخصصان از چنين تصميمي صرفانديشه متخصصين كنند.
همين امر سوالي به وجود ميآورد كه تلويزيون مناسب براي جايگزيني با مانيتورها چه مشخصاتي بايد داشته باشد و درواقع چه ويژگيهايي سبب افزايش كيفيت محتواي خروجي رايانههاي شخصي روي تلويزيونهاي خانگي ميشود؟
دركنار اينكه مواردي ازجمله رزولوشن و ميزان نرخ نوسازي بسيار مهم هستند، مواردي ازجمله نمونهبرداري رنگي نيز اهميت بسياري دارند. درواقع اگر ميخواهيد تلويزيوني را بهجاي مانيتور انتخاب كنيد بايد دركنار برخورداري آن از نرخ نوسازي حداقل ۶۰ هرتز به بالا و رزولوشن 4K به دارا بودن آن از نمونهبرداري رنگي ۴:۴:۴ نيز توجه ويژهاي داشته باشيد.
در تعريف نمونهبرداري رنگي بايد توضيح داد كه تصاوير ديجيتالي متشكل از پيكسلها هستند و هر پيكسل نيز براي نمايش به دو مولفهي روشنايي (Luma) و رنگ (Chroma) نياز دارد. از آنجايي نيز كه در مورد دنياي ديجيتال صحبت ميكنيم اطلاعات از منبع توليد محتوا به منبع خروجي جهت پخش محتوا بهصورت سيگنال ارسال ميشود.
در هر سيگنال، دادههايي از دامنههاي پيكسلي ۸ تايي به منبع خروجي ارسال ميشود كه شامل ۴ ستون و ۲ رديف هستند. متخصص كارشناسان به چنين چينشي نرخ تصوير ميگويند كه از سهعدد با پارامترهاي j:a:b تشكيل ميشوند.
درصورتيكه مشخصات تلويزيونهاي مختلف را مشاهده كرده باشيد احتمالا با اعدادي به شكل ۴:۴:۴، ۴:۲:۲ و ۴:۲:۰ آشنايي داريد. عدد ۴ كه در هرسه مولفه مشاهده ميكنيد بيانگر تعداد پيكسلها در راستاي افقي است و عدد دوم نيز نمونههاي رنگ در رديف اول و عدد سوم نيز تعداد نمونههاي رنگ در رديف دوم را مشخص ميكند.
درواقع ۴:۴:۴ به اين معني است كه دو رديف متشكل از ۴ پيكسل دركنار يكديگر قرار دارند كه هر ۸ پيكسل ميتوانند رنگ متمايزي با يكديگر داشته باشند. حال فرض كنيد چنين الگوي در سرتاسر نمايشگر پياده شده باشد. طبيعتا پردازش هر پيكسل بهصورت مستقل انجام ميشود و درنتيجه دستگاه مجبور به پردازش رنگ و روشنايي خروجي براي هر پيكسل است.
مهندسان براي كاهش ميزان پردازش اطلاعات، الگوي نمونهبرداري رنگ ۴:۲:۲ را پيادهسازي كردند. در چنين الگويي كروما يا رنگ هر پيكسل با پيكسل مجاور به اشتراك قرار داده ميشد و درواقع پردازش كروماي پيكسلها در سطح صفحهنمايش به نصف ميرسيد. درواقع با ارسال هر سيگنال، دادههاي مرتبط با درخشندگي تغييري نميكرد؛ اما دادههاي كروما ۵۰ درصد كاهش مييافت.
براي كاهش هرچه بيشتر ميزان پردازش رنگ در تصاوير، مهندسان الگوي نمونهبرداري رنگ ۴:۲:۰ را معرفي كردند. در چنين روشي رنگهاي رديف دوم دقيقا از دادههاي رنگي رديف اول كپيبرداري ميشود تا ميزان پردازش رنگها ۷۵ درصد كاهش يابد.
حال، متوجه شدهايد كه چرا محتواي پردازششده در رايانه شخصي بهخصوص متون در تلويزيونهايي با نمونهبرداري رنگي ۴:۲:۲ يا ۴:۲:۰ تا حد بسيار زيادي بيكيفيت است. درصورتيكه ميخواهيد تلويزيوني مناسب براي استفاده بهجاي نمايشگرها خريداري كنيد، بايد مدلي سازگار با نمونهبرداري رنگي ۴:۴:۴ خريداري كنيد.
بااينحال در انديشه متخصصين داشته باشيد كه تلويزيونها بهصورت پيشفرض از نمونهبرداري رنگي ۴:۴:۴ استفاده نميكنند؛ زيرا كيفيت محتواي ويديويي مانند فيلم و سريال در ۴:۲:۲ و ۴:۲:۰ كاهش چنداني ندارد. به همين علت اگر ميخواهيد از تلويزيون بهجاي نمايشگر استفاده كنيد يا تجربهي بهتري در اجراي بازيهاي ويديويي داشته باشيد، بايد از قسمت تنظيمات تلويزيون، حالت نمونهبرداري ۴:۴:۴ را فعال سازيد.
نرخ ابعاد تصوير: نمايشگرهاي مدرن از نسبت ابعاد متفاوتي برخوردار شدهاند و با توجه به سليقه متخصصان رايانههاي شخصي با صفحه نمايشي فوق عريض به بازار راه مييابند؛ نسبت ابعادي كه در كمتر تلويزيون خانگي مشاهده ميشود.
تلويزيونهاي خانگي از نسبت ابعاد استانداردي استفاده ميكنند. مدلهاي قديمي از نسبت ابعاد ۴ به ۳ يا ۴:۳ استفاده ميكردند. در مدلهاي جديدتر شاهد استفاده از نسبت ابعاد ۱۶ به ۹ و ۲۱ به ۹ هستيم. در تصوير زير ميتوانيد نمايش تصوير در نسبت ابعاد مختلف در تلويزيوني ۵۵ اينچي را مشاهده كنيد.
در نمايشگرها نسبت ابعاد بيشتري استفاده ميشود كه براي مثال ميتوان به مدلهاي اوليه نمايشگرها با نسبت ۳:۲ اشاره كرد يا محصولات اخير را مثال زد كه از نسبت ابعاد ۳۲ به ۹ استفاده ميكنند.
نسبت ابعاد | مثالي از رزولوشن متخصصدي | توضيحات |
---|---|---|
۴:۳ | ۱،۰۲۴ در ۷۶۸ يا ۱،۶۰۰ در ۱،۲۰۰ | تا سال ۲۰۰۳ از چنين نسبت ابعادي استفاده ميشد. |
۵:۳ | ۱،۲۸۰ در ۱،۰۲۴ | از ديگر نسبت ابعاد محبوب تا سال ۲۰۰۳ |
۳:۲ | ۲،۱۶۰ در ۸۰۰ يا ۲،۵۶۰ در ۱،۷۰۰ | در برخي از رايانههاي قابل حمل استفاده شد. از سال ۲۰۱۳ ديگر استفاده نميشود. |
۱۶:۱۰ | ۱،۲۸۰ در ۸۰۰ يا ۱،۹۲۰ در ۱،۲۰۰ | در سالهاي ۲۰۰۳ الي ۲۰۱۰ استفاده ميشد. |
۱۶:۹ | ۱،۳۶۶ در ۷۶۸ يا ۱،۹۲۰ در ۱،۰۸۰ | از سال ۲۰۰۸ تاكنون استفاده ميشود. بسياري از تلويزيونهاي HD و مدلهايي از SD فوق عريض از چنين نسبت ابعادي بهره ميبرند. |
تقريبي ۲۱:۹ | ۲،۵۶۰ در ۱،۰۸۰ يا ۳،۴۴۰ در ۱،۴۴۰ | از سال ۲۰۱۵ شاهد استفاده از آن در نمايشگرهاي حرفهاي گيمينگ هستيم. اين مدل قادر به همراهي از برخي فرمتها نيست و در صورت نمايش محتوايي با فرمت همراهي نشده، دو نوار مشكي در طرفين محتوا به نمايش درخواهد آمد. |
۳۲:۹ | ۳،۸۴۰ در ۱،۰۸۰ يا ۵،۱۲۰ در ۱،۴۴۰ | از سال ۲۰۱۷ در نمايشگرهايي با سختافزار بالارده استفاده ميشود. |
۱:۱ | ۱،۹۲۰ در ۱،۹۲۰ | در برخي نمايشگرهاي حرفهاي (بيشتر جهت طراحي) استفاده ميشود. |
در انديشه متخصصين داشته باشيد به مواردي مانند پنلهاي صفحهنمايش، نرخ كنتراست يا موارد ديگر نيز ميتوان اشاره كرد؛ اما تكنولوژيهاي استفادهشده در نمايشگرها و تلويزيونهاي خانگي هر روز به يكديگر شبيهتر ميشود و ميتوان جديدترين نوع پنلهاي صفحهنمايش را در هر دو محصول مشاهده كرد. به همين علت، موارد مناسبي براي مقايسه نمايشگرها با تلويزيونهاي خانگي نيستند.
اتصالات ورودي/خروجي: هر دستگاه ميتواند يكي از دو نوع اتصالات ورودي يا خروجي را داشته باشد؛ البته محصولاتي نيز هستند كه از هر دو نوع اتصالات ورودي و خروجي بهره ميبرند. به زبان ساده، هر دستگاهي با استفاده از درگاههاي ورودي، اطلاعاتي را از دستگاههاي ديگر بهدست ميآورد و براي انتقال اطلاعات به دستگاههاي ديگر از درگاههاي خروجي استفاده ميكند. نمايشگرها و تلويزيونهاي خانگي، هردو داراي درگاههاي ورودي و خروجي مختلفي هستند.
درگاههاي خروجي/ورودي نمايشگر
- ديسپلي پورت
- HDMI
- DVI
- ورودي جك هدفون ۵ ميليمتري (براي پخش صدا از بلندگوهاي مانيتور)
- خروجي جك هدفون ۵ ميليمتري (براي استفاده از هدفون)
- درگاههاي USB
درگاههاي خروجي/ورودي تلويزيون
- TOSLINK
- درگاه كابل كواكسيال
- SCART
- ورودي كامپوزيت
- ورودي كامپوننت
- HDMI
- خروجي جك هدفون ۵ ميليمتري (براي استفاده از هدفون يا بلندگو)
- درگاههاي USB
- درگاه اترنت براي اتصال تلويزيون به اينترنت
ممكن است نمايشگر يا تلويزيون خانگي شما يك يا چند عدد از درگاههاي ذكرشده را نداشته باشند يا درگاههاي ديگري براي آنها تعبيه شده باشد. ما به موارد استانداردي اشاره كردهايم كه اصولا در اكثر نمايشگرها و تلويزيونهاي خانگي يافت ميشوند.
امكان ضبط تصاوير در تلويزيون خانگي: برخي تلويزيونهاي خانگي قادر به ضبط ويدئو از شبكههاي در حال پخش يا بازيهاي ويديويي اجراشده توسط كنسولها روي حافظههاي فلش هستند؛ البته مدلهايي نيز در بازار وجود دارد كه تلويزيون داراي حافظه ذخيره سازي در ظرفيتهاي مختلف است و متخصص را از اتصال حافظه فلش براي ضبط ويدئو بينياز ميسازد. چنين قابليتي در نمايشگرها وجود ندارد.
امكان اتصال تلويزيون خانگي به اينترنت: درحالحاضر ميتوان تلويزيونهاي خانگي را به اينترنت متصل كرد و ازطريق اينترنت به شبكههاي اينترنتي دسترسي داشت يا از برخي اپليكيشنها مانند آبوهوا، خبرخوان و موارد ديگر استفاده كرد. چنين ويژگي در نمايشگرها وجود ندارد و چنين محصولاتي براي نمايش هرگونه محتوايي به رايانه شخصي نياز دارند.
سيستمعامل: تلويزيونهاي هوشمندي روانه بازار شدهاند كه از سيستمعامل استفاده ميكنند؛ براي مثال ميتوان به اندرويد تيوي يا اپل تيوي اشاره كرد كه به متخصص امكان نصب اپليكيشنهاي مختلف از جمله بازيها را ميدهند.
در مثالي كوتاه، اندرويد تيويها به گوگل پلي دسترسي دارند و ميشود انبوهي از اپليكيشنهاي مختلف را روي آنها دانلود و نصب كرد. برخورداري از حافظه ذخيرهسازي از ويزگيهاي ديگر چنين محصولاتي است؛ زيرا براي نصب اپليكيشنهاي مختلف نياز به حافظهاي قابل دسترس وجود دارد. براي استفاده از اپليكيشنها دوربيني نيز اندرويد تيويهاي موجود در بازار تعبيهشده است؛ بااينحال مزيتي نسبت به نمايشگرها محسوب نميشود، زيرا ميتوان به نمايشگرهايي اشاره كرد كه داراي وبكم هستند.
دستيار هوشمند: طبيعتا با معرفي سيستمعامل براي تلويزيونهاي خانگي، قدم بعدي كه انتظار ميرفت افزودن دستيار هوشمند به چنين محصولاتي بود. درحالحاضر ميتوان به دستيارهاي هوشمند گوگل اسيستنت، الكسا و سيري اشاره كرد كه ميتوان در برخي از تلويزيونهاي خانگي هوشمند از آنها استفاده كرد.
بلندگو: در نمايشگرها نيز ميتوان مدلهايي را يافت كه بلندگوهاي استريو دارند؛ اما اين مدل از بلندگوها بسيار ضعيف هستند و كيفيت صداي خروجي نيز بسيار بد است. در مقايسه با نمايشگرها ميتوان به بلندگوهاي بهكار گرفتهشده در تلويزيونهاي خانگي اشاره كرد كه از انواع تكنولوژيهاي روز استفاده ميكنند. علاوه بر آن به لطف درگاههاي خروجي مختلف ميشود به تلويزيونهاي خانگي بلندگوهاي بيشتري متصل كرد.
كنترل از راه دور: تلويزيونها داراي ابزاري كوچك اما متخصصدي بهنام كنترل از راه دور يا Remote Control هستند كه مديريت تلويزيون را براي متخصص بهمراتب سادهتر ميسازد. در مدلهاي اوليه، كنترلرها تنها براي تعويض كانال، افزايش يا كاهش صداي خروجي و خاموش و روشن كردن دستگاه استفاده ميشدند؛ اما مدلهاي بهبوديافته از قابليتهاي بيشتري برخوردار شدند تا امكان برنامهريزي، جستوجوي كانال و مرتبطسازي آنها ازطريق ريموت كنترل ميسر شود.
بيشتر بدانيد
اولين كنترل از راه دور در سال ۱۹۵۰ توليد شد. اين كنترل كه Lazy Bones نام داشت توسط شركتي بهنام زنيت الكترونيك (Zenith Electronics) ساخته شد و توسط كابلي به تلويزيون متصل ميشد. روي كنترل، دكمههايي براي تعويض كانال و افزايش يا كاهش صداي خروجي تلويزيون وجود داشت تا متخصص بدون نياز به بلند شدن از جاي خود بتواند از راه دور، كانالهاي تلويزيون را تعويض كند.
شركت زنيت، كنترل از راه دور Lazy Bones را به ارزش ۳۰ دلار عرضه ميكرد. با وجود ارزش بالاي آن، مشتريان بسياري داشت و به اولين كنترل از راه دور موفق در تاريخ فناوريهاي ارتباطي تبديل شد.
جمعبندي
همانطور كه در طول مقاله خوانديد، تفاوتهاي سختافزاري و نرمافزاري بسياري ميان نمايشگرها و تلويزيونهاي خانگي وجود دارد. با وجود اينكه تكنولوژي توانسته متخصصدهاي قديمي را در هردو دستگاه ممكن سازد؛ اما متخصصدهاي جديدي نيز براي هريك به وجود آمده است كه در ديگري يافت نميشود.
كار با اپليكيشنها مانند برقراري چت تصويري يا تماشاي ويديوها ازطريق سرويسهاي استريم قابليتي بود كه تنها ازطريق رايانه يا گجتهاي قابل حمل صورت ميگرفت؛ اما تلويزيونهاي هوشمند نيز مجهز به چنين امكاناتي شدهاند. شايد نكته بسيار مهم نيز عدم نياز تلويزيونهاي هوشمند مانند نمايشگرها به دستگاه ديگري براي ارائه چنين خدماتي باشد.
درواقع شايد نمايشگرها را بتوان بهترين گزينه براي متخصصدهايي مانند طراحي يا گيمينگ دانست؛ اما تلويزيونها نيز پيشرفت قابل ملاحظهاي داشتهاند. پيشرفتهاي تلويزيونهاي هوشمند در ارائه بهتر تصاوير ختم نميشود؛ بلكه از دستيار هوشمند برخوردار هستند و فرامين صوتي متخصص را دريافت و اجرا ميكنند.
مانيتور يا تلويزيون؛ كداميك مناسبتر است؟
شايد در گذشته، متخصصد نمايشگر و تلويزيونهاي خانگي كمي متفاوت از يكديگر بود؛ اما درحالحاضر مدلهاي جديد تلويزيونهاي خانگي از بسياري از ويژگيهاي نمايشگرها برخوردار شدهاند. بااينحال، در ادامه مثالي از گزينهي مناسب براي متخصصدهاي متفاوت خواهيم زد.
تماشاي محتوا: در تماشاي محتوا بايد به رزولوشن موردنياز آن توجه داشته باشيد؛ براي مثال، محتواي ويديويي مانند فيلم و سريال نياز به نمونهبرداري رنگي ۴:۴:۴ ندارند و در مدلهاي ۴:۲:۲ يا ۴:۲:۰ نيز ميتوان از تماشاي آنها لذت برد.
استفاده با رايانه شخصي: طبيعتا نمايشگرها براي ارائهي محتواي تصويري رايانههاي شخصي ساخته شدهاند؛ اما اگر قصد استفاده از تلويزيون خانگي را داريد، بايد موارد مختلفي را در انديشه متخصصين بگيريد. درواقع علاوه بر اينكه مواردي ازجمله نرخ نوسازي و رزولوشن اهميت فراواني پيدا ميكنند؛ بلكه بايد مطمئن شويد تلويزيون مدانديشه متخصصينتان از نمونهبرداري رنگي ۴:۴:۴ همراهي ميكند. در غير اين صورت كيفيت محتواي خروجي رايانه شخصي بهخصوص متون بهشدت كاهش مييابد.
انجام بازيهاي آفلاين: بازيهاي ويديويي به دو دسته تقسيم ميشوند. بازيهاي آفلاين كه اصولا از كمپين داستاني يا انجام مسابقات تشكيل داده شده و نيازي به اتصال الكترونيك ندارند و بازيهاي الكترونيك كه طبيعتا زمان پاسخگويي تأثير فراواني روي عملكرد گيمر در طول بازي دارد. درصورتيكه بخواهيد براي كنسولهاي نسل هشتمي، تلويزيون يا نمايشگر تهيه كنيد، مواردي ازجمله نرخ نوسازي ۶۰ هرتزي، رزولوشن FHD براي كنسولهايي مانند پلي استيشن 4 و ايكس باكس وان يا رزولوشن 4K براي پلي استيشن 4 پرو و ايكس باكس وان ايكس اهميت فراواني دارد. بهدليل اينكه بهصورت رقابتي الكترونيك بازيها را تجربه نميكنيد، زمان پاسخگويي در اولويت پايينتري قرار ميگيرد. براي تجربه كنسولهاي نسل بعدي ايكس باكس سري ايكس و پلي استيشن 5 بهتر است نمايشگر يا تلويزيوني 4K با نرخ نوسازي ۱۲۰ هرتزي داشته باشيد تا تجربهاي حداكثري كسب كنيد.
انجام بازيهاي رقابتي الكترونيك: تقريبا تمامي مواردي كه براي انجام بازيهاي آفلاين گفته شد، در مورد انجام بازيهاي رقابتي نيز صدق ميكند. در انجام بازيهاي رقابتي، ميزان تأخير در پاسخگويي اهميت فراواني پيدا ميكند. درحالحاضر، نمايشگرها بهترين گزينه براي انجام بازيهاي الكترونيك هستند و مدلهايي نيز به بازار عرضه خواهد شد كه از زمان پاسخگويي ۰/۵ ميليثانيهاي بهره ميبرند. درصورتيكه بيشتر به تجربه بازيهاي رقابتي الكترونيك ميپردازيد نيازي به صرف هزينه بيشتر براي خريد نمايشگري 4K نداريد و درواقع نمايشگري FHD اما با زمان پاسخگويي بسيار كم و نرخ نوسازي ۶۰ هرتزي ميتواند پاسخگوي نيازتان باشد.
اميدواريم مقاله برايتان مفيد واقع شده باشد.
هم انديشي ها