هشدار دانشمندان: طي دو دههي آينده ۵۰۰ گونه منقرض خواهند شد
كاهش غيرطبيعي تنوع زيستي درحال شتاب گرفتن است و اگر ادامه پيدا كند، سياره بسياري از اكوسيستمها و مزيتهايي كه آنها فراهم ميكنند ازجمله آب شيرين، گردهافشاني و كنترل بيماري و آفات را از دست خواهد داد. روز دوشنبه اخبار بد بيشتري منتشر شد: براساس پژوهشي كه در مجلهي PNAS منتشر شده است، ما نسبتبه آنچه دانشمندان قبلا تصور ميكردند، سريعتر به سمت نقطهي فروپاشي در حركت بوده و به آن نزديكتريم.
نرخ انقراض در ميان گونههاي مهرهداران خشكي بهطور قابلتوجهي از برآوردهاي پيشين بالاتر است و فرصت پيشگيري از تلفات جمعي نسبتبه چيزي كه قبلا تصور ميشد، بسيار زودتر به پايان ميرسد (طي ۱۰ تا ۱۵ سال). جرادو سبالوس، اكولوژيست دانشگاه مستقل ملي مكزيك و نويسندهي اصلي مطالعهي جديد، گفت: «ما در حال تحليل بردن قابليتهاي سياره براي حفظ حيات انسان و بهطور كلي حيات هستيم.»
دكتر سبالوس و همكارانش دريافتند كه نرخ فعلي انقراض گونهها بسيار فراتر از چيزي است كه بهطور طبيعي رخ ميدهد. دانشمندان از ۵۴۳ گونه از دست رفته طي صد سال گذشته خبر دارند. انقراض اين تعداد گونه بهطور معمول ۱۰ هزار سال طول ميكشد. دكتر سبالوس گفت: «بهعبارتديگر، طي قرن گذشته هر سال ما همان تعداد گونهاي را از دست داديم كه معمولا طي ۱۰۰ سال از دست ميرفت.»
اگر اين وضعيت تغيير نكند، احتمالا حدود ۵۰۰ گونه از مهرهداران خشكي ديگر طي فقط دو دهه منقرض خواهند شد و كل تلفات را به سطحي معادل آنچه بهطور طبيعي طي ۱۶ هزار سال رخ ميدهد، ميرساند.
دكتر سبالوس و همكارانش پل ارليش زيستشناس حفاظت از دانشگاه استنفورد و پيتر راون، فعال محيطزيست در باغ گياهشناسي ميسوري، براي تعيين اينكه چه تعداد گونه در مرز انقراض قرار دارند، دادههاي جمعيتي ۲۹۴۰۰ گونه مهرهدار خشكي را مورد مطالعه قرار دادند كه بهوسيلهي اتحاديهي بينالمللي حفاظت از طبيعت گردآوري شده بود. آنها دريافتند كه از بين اين گونهها، ۵۱۵ گونه (يا ۱/۷ درصد) بهشدت درمعرض خطر انقراض قرار دارند و كمتر از ۱۰۰ نفر از آنها باقي ماندهاند. جمعيت حدود نيمي از اين گونهها به كمتر از ۲۵۰ نفر ميرسد.
نوعي قورباغهي زهرآگين در مركز پرورشي در كلمبيا
پژوهشگران همچنين گونههاي داراي جمعيت بين هزار تا ۵ هزار فرد را مورد مطالعه قرار دادند. وقتي دانشمندان اين ۳۸۸ گونه را به تجزيهوتحليل اوليهي خود افزودند، همپوشاني جغرافيايي ۸۴ درصدي (عمدتا در مناطق گرمسيري) را با گروه گونههاي بهشدت درمعرض خطر انقراض پيدا كردند.
نويسندگان گزارش ميكنند كه از دستدادن برخي از اين گونهها آغازگر اثر دومينويي خواهد بود كه گونههاي ديگر را به مارپيچ رو به پاييني هدايت كرده و درنهايت كل اكوسيستمها را مورد تهديد قرار ميدهد. دكتر سبالوس اين فرايند را به برداشتن آجرهاي ديوار يك خانه تشبيه كرد. او گفت: «اگر يك آجر را بيرون بكشيد، هيچ اتفاقي نميافتد، شايد فضاي داخل فقط پر سروصداتر و مرطوبتر شود. اما اگر تعداد زيادي از آجرها را خارج كنيد، درنهايت خانهي شما فروخواهد ريخت.»
دكتر سبالوس و همكارانش نتيجه گرفتند كه فعالان حفاظت از محيطزيست بايد تمام گونههاي داراي جمعيت كمتر از ۵ هزار نفر را بهعنوان گونههاي در خطر انقراض درانديشه متخصصين بگيرند. دانيل بلومستين اكولوژيست دانشگاه كاليفرنيا در لسآنجلس كه در اين پژوهش مشاركتي نداشته است، گفت: «اين افزايشي قابلتوجه در تعداد گونههايي است كه ما معمولا درمورد آنها بهعنوان درمعرض خطر انقراض فكر ميكرديم.»
مطالعهي جديد همچنين بر اهميت حفاظت از جمعيتهاي انفرادي حيوانات و نه فقط خود يك گونه تأكيد ميكند. پژوهشگران براساس تجزيهوتحليلي از دامنههاي فعلي و تاريخي گونههاي بهشدت در خطر انقراض، محاسبه كردند كه از سال ۱۹۹۰ بيش از ۲۳۷ هزار جمعيت فردي از بين رفته است. دكتر سبالوس و دكتر ارليش در مطالعهي گذشته خود بهطور مشابه دريافتند كه ۳۲ درصد از ۲۷۶۰۰ جمعيتهاي گونههاي مهرهدار در سرتاسر جهان درحال كاهش هستند.
با حذف جمعيتها از مناطق جغرافيايي، عملكرد آنگونهها نيز از ميان ميرود. براي مثال، از دسترفتن زنبورهاي عسل در كشور آمريكا بيش از ۱۵ ميليارد دلار ضرر اقتصادي بههمراه خواهد داشت اما خود اين گونه هنوز در مناطق ديگر جهان زنده ميماند. ربكا شاو، دانشمند ارشد صندوق جهاني طبيعت كه در اين پژوهش مشاركتي نداشته است، گفت:
كاهش جمعيت گونههاي متداول (شكارچيان رأس هرم غذايي، گياهخواران داراي جثهي بزرگ مانند كرگدن، گردهافشانها و موارد ديگر)، حتي وقتي آنها با انقراض فاصلهي زيادي دارند، اثرات عظيمي بر نحوهي عملكرد اكوسيستمها دارد. سبالوس و همكارانش با اطمينان علمي به ما ميگويند كه بقاي اين گونهها با بقاي ما ارتباط دارد.
شامپانزهها در سود كيوو در جمهوري دموكراتيك كنگو در ماه مارس
دكتر ارليش بر اين موضوع تأكيد كرد كه يافتههاي كلي مطالعه مطمئنا يك ارزيابي كمترازحد از وسعت مسئلهي انقراض بوده است. در تجزيهوتحليل آنها گونههاي بيمهره يا آبزي يا گياهان درانديشه متخصصين گرفته نشدهاند و تنها شامل حدود ۵ درصد از مهرهداران خشكي بوده كه دانشمندان دادههاي جمعيتي آنها را دارند. توماس لاوجوي، اكولوژيست دانشگاه جورج ميسون كه در اين پژوهشي نقشي نداشته است، گفت:
اين يافتهها درواقع چيزي است كه در بحران تنوع زيستي پيش رو ميتوان انتظار داشت. اين مقاله در زمانيكه هنوز فرصتي براي پيشگيري وجود دارد، بايد بهعنوان زنگ بيدارباش بزرگي درانديشه متخصصين گرفته شود.
دكتر لاوجوي افزود، اينكه تعداد كمي از مردم از اين بحران قريبالوقوع خبر دارند، خود يكي از عوامل بروز بحران است. ممكن است بسياري از افرادي كه از اين مسئله آگاهند، چنين احساس كنند كه اين تلفات اهميتي ندارد. دكتر ارليش گفت: مردم ميگويند اين مسئله چه فرقي به حال من دارد؟
اما اغلب نقش يك گياه يا جانور خاص در يك اكوسيستم پس از حذف آنگونه آشكار ميشود. براي مثال، زماني شمار جمعيت كبوترهاي وحشي آمريكاي شمالي به ميلياردها پرنده ميرسيد. اشتهاي شديد آنها براي خوردن بذرها موجب محدود نگه داشتن رشد جمعيت ديگر گونههاي بذرخوار ازجمله موشهاي پاسفيد ميشد. اين موشها مخزن طبيعي باكتري عامل بيماري لايم هستند. پس از انقراض اين كبوترها، جمعيت موشهاي پاسفيد بهشدت افزايش يافت و خطرات براي سلامتي انسان افزايش يافت. پژوهشگران در مجلهي Science نوشتند: «اثرات انقراض اين كبوترها يك قرن پس از مرگ آخرين كبوتر وحشي هنوز احساس ميشود.»
پوست يك ببر سوماترايي، گونهاي بهشدت درخطر انقراض كه بهوسيلهي پليس در ماه ژانويه در باندا آسه اندونزي ضبط شد
دكتر سبالوس و همكارانش هشدار ميدهند كه اگر انسان همچنان به تجاوز به طبيعت و حياتوحش ادامه دهد، مجموعهاي آبشاري از اثرات (شامل رخدادهاي مكرر بيماريها و دنياگيريهاي جديد) اتفاق خواهد افتاد. بيشتر دانشمندان بر اين باورند كه ويروس كرونا كه دنياگيري كوويد ۱۹ را آغاز كرد، از يك حيوان وحشي منشا گرفته است. دكتر سبالوس گفت: «واكسن كوويد ۱۹، زيستگاه طبيعي بود. اين دنياگيري مثال عالي در اين مورد است كه ما چقدر با طبيعت بدرفتاري كردهايم.»
وقتي تعداد كافي از گونهها از بين بروند، سرانجام عملكرد اكوسيستمها مختل ميشود، اقتصادها و دولتها بيثبات شده و بحران گرسنگي و مهاجرت آغاز ميشود. بهگفتهي دكتر سبالوس، اقداماتي وجود دارد كه اكنون ميتوان انجام داد. او گفت، درحالحاضر از دستدادن زيستگاه و تجارت حيوانات وحشي مسئول بار اين مسئله است، درحاليكه تغييرات اقليمي هنوز سونامي كامل تأثيرات خود را نشان نداده است.
دكتر سبالوس و همكارانش براي جبران فوريترين موج انقراضها خواستار توقف فوري تجارت غيرقانوني حيوانات وحشي شدند. دكتر سبالوس گفت: «اين روند را به هيچوجه نميتوان ادامه داد و گونهها و كل بشريت را در خطر قرار داد. ما ميتوانيم اين اشكال فوري را حل كنيم.» آنها همچنين خواستار توقف جنگلزدايي و اصلاح كامل تجارت قانوني حيوانات وحشي شدند بهطوريكه پايداري را بر سود ترجيح دهد. دكتر ارليش گفت: «اصليترين مسئله كاهش مقياس فعاليتهاي تجاري انساني خصوصا تقاضاي مصرفي آن روي زيستكره است.»
ايجاد اين تغييرات به رهبران منتخبي نياز دارد كه محيطزيست، توزيع مجدد منابع و كاهش رشد جمعيت انسان را در اولويت قرار دهند. دكتر سبالوس و دكتر ارليش ابتكار جهاني جديدي را با نام Stop Extinction راهاندازي كردند. هدف اين ابتكار فراهم آوردن چارچوبي براي ايجاد پيمانهاي محلي جديد و نيز ابزارهايي براي يادگيري و فعالسازي مردم در زمينهي بحران انقراضِ درحال ظهور است. دكتر سبالوس گفت: «همه بايد درك كنيم كه آنچه طي ۵ تا ۱۰ سال آينده انجام ميدهيم، آيندهي بشريت را تعيين خواهد كرد.»
هم انديشي ها