عكاسي هنري چيست ؛ درك و استفاده از زيباشناسي در عكاسي
با يادگيري تكنيكهاي عكاسي مثل نورپردازي، رنگ و... صرفا روش كار با دوربين و تكنيكهاي عكاسي را ميآموزيد؛ ولي براي خلق آثار و عكسهاي هنري بايد با معيار و مباني زيباشناسي در هنر بهويژه در عكاسي آشنا شويد. دانستن اين معيارها براي رسيدن به سبك منحصربهفرد در عكاسي و تمايز آثار از ديگر عكاسان ضروري است.
امروزه با گسترش دوربينهاي ديجيتال و دسترسي بسياري از افراد به انواع دوربين، عكاسي به امري عادي تبديل شده است. هر شخصِ داراي دوربين يا تلفن هوشمند ميتواند عكاس باشد و عكاسي حرفهاي يا هنري طرفداران زيادي دارند. ميتوانيد در هر دو زمينهي عكاسي حرفهاي و هنري فعاليت كنيد؛ اما براي خلق آثاري هنري بايد در ابتدا با تعريف عكاسي هنري و زيباشناسي هنري آشنا شد.
از مجموعه مقالات مفاهيم عكاسي براي مبتديها:اصطلاحات رايج عكاسيعكاسي خياباني چيست عكاسي لنداسكيپ چيست
- عكاسي هنري چيست
- زيباشناسي در عكاسي چيست
- تفاوت سبك و زيباييشناسي
- مراحل و مباني عكاسي هنري
- جمعآوري ايدهها
- انتخاب موضوع
- يافتن سوژه براي تصاوير
- كار روي تكنيك
- ساخت قالب كار
- بيانيهي هنرمند
- نكات تكنيكي عكاسي هنري و زيباييشناسي
- رنگها
- انتخاب سوژه
- تضاد
- نورپردازي
- اكسپوژر (نوردهي)
- فوكوس
- بافت
- تقارن و تعادل
- ويرايش نهايي
- تركيب بندي و زيبايي شناسي
- استفاده از خطوط راهنما
- استفاده از مثلثها
- استفاده از قانون يك سوم
- نسبت طلايي
- قانون فردها
- اصول انديشه متخصصينيهي گشتالت
- عكاسي هنري پرتره
- عكاسي هنري سياه و سفيد
- عكاسي هنري لنداسكيپ يا مانديشه متخصصينه
- اشتراكگذاري تصاوير و جذب مخاطب
- راهيابي به گالريها
- نمايش الكترونيك آثار هنري
- خطاهاي متداول در عكاسي هنري
- سخن پاياني
عكاسي هنري چيست
برخي عكاسان عكاسي هنري را صرفا بهعنوان مجموعهاي از تصاوير قابل نمايش در گالريها تعريف ميكنند. شايد اين تعريف مستقيم و شفاف بهانديشه متخصصين برسد؛ ولي تعريف جامعي از عكاسي هنري يا حتي عكس هنري نيست. علاوهبراين، نمونههاي متعددي از عكاسي مثل عكاسي خبري وجود دارند كه در گالريها نمايش داده ميشوند.
تنها ويژگياي كه عكس يا عكاسي هنري را از ديگر ژانرهاي عكاسي متمايز ميكند، مفهوم يا پيام عكس است. اثر هنري روشي براي انتقال احساسات هنرمند است. انتخاب عناصر و نحوهي تركيببندي به انتقال پيام هنرمند كمك ميكنند. پيام عكس ميتواند كلمه يا حس يا حتي صرفا ايده باشد. بدينترتيب ميتوان از عكاسي هنري براي تأثيرگذاري بر مخاطب و حتي تغيير نگرش و رفتار او استفاده كرد.
عكاسان هنري معروف معمولا زمان زيادي صرف برنامهريزي و تركيببندي عكسها ميكنند. عكاسي هنري مانند فوتوژورناليسم يا عكاسي خبري نيست. تركيببنديها در عكاسي هنري با دقت و عمدا ساخته ميشوند و تمام عناصر برنامهريزي قبلي دارند.
در عكاسي هنري، اغلب عكس براي انتقال مفهوم كلي كافي نيست؛ بههميندليل، عكاس از شيوهي روايتگري براي انتقال پيام مدانديشه متخصصين خود استفاده ميكند. مجموعهي اين تصاوير همراهبا يكديگر بيانيهي هنرمند را ميسازند. بيانيهي هنرمند پاراگراف سادهي متني است كه هدف كلي پروژه را بيان ميكند و چشماندازي را دراختيار مخاطب قرار ميدهد.
مانند بسياري از شكلهاي هنري، گاهي مخاطب پيام مدانديشه متخصصين هنرمند را دريافت نميكند. اين مسئله طبيعي است و ميتواند بخشي از فرايند خلاق باشد. هنرمندان بازخوردها را ميپذيرند؛ چراكه مردم هم بخشي از فرايند خلق آنها هستند. بازخوردها به بهبود كار هنرمندان كمك ميكنند. قبل از آشنايي با روشها و ايدهپردازي در عكاسي هنري لازم است با زيباشناسي در هنر و معيارهاي آن بهويژه در عكاسي هنري آشنا شويد.
زيباشناسي در عكاسي چيست
بهبيان ساده، زيباشناسي در عكاسي بهمعني ظاهر خوشايند و مطلوب عكس است؛ اما زيباشناسي تعريفي بسيار گستردهتري دارد. عكس زيبا مخاطب را به شگفتي واميدارد و احساسات او را برميانگيزد. در اين لحظه، ذهن تنها تصاوير را نميبيند؛ بلكه توقف ميكند و شگفتزده ميشود.
هر شخص تعريفي متفاوت از زيبايي دارد. براساس اصطلاحي معروف، زيبايي در نگاه بيننده است. افراد معمولا تصاوير و معيارهاي زيبايي را براساس استانداردهاي خود تجزيهوتحليل ميكنند. زيباييشناسي اغلب به كيفيت تصوير وابسته است و تنها در عكاسي وجود ندارد؛ بلكه در زندگي روزمرهي انسان هم ديده ميشود: معماري، غذا، مُد، طبيعت، باغباني، خودروها و... . انسان بدون تلاش براي رسيدن به زيبايي در زمان ماقبل تاريخ باقي ميماند و هيچ استانداردي را بهوجود نميآورد.
تمام افراد تمايل دارند خوب ديده شوند و لباس خوب بپوشند يا غذاهايشان را بهشيوهاي اشتهاآور آماده كنند. شايد اين انديشه متخصصين خوشايند نباشد؛ ولي حتي در مصاحبههاي شغلي هم انتظار ميرود شركتكنندگان بهشيوهاي خاص لباس بپوشند؛ اما چرا افراد به خلق آثار هنري ازجمله عكاسي هنري نياز دارند؟ انسان همواره بهدنبال خلق آثار خلاقانه بوده است. توضيحهاي مختلفي براي اين پرسش وجود دارد. يكي از دلايل خلق آثار هنري، برقراري ارتباط و انتقال احساسات و خلق زيبايي است. دستيابي به نتيجهاي كه ازانديشه متخصصين زيباشناسي خوشايند باشد، هدف آثار هنري است.
تفاوت سبك و زيباييشناسي
يافتن سبك و توسعهي آن يكي از بخشهاي مهم زندگي و مسير هر عكاس است؛ ولي سبك و زيباييشناسي دو مفهوم متفاوت هستند. بهطوركلي سبك بهمعني روش عكاسي است. روش عكاسي شامل تنظيمات عكاسي، تجهيزات و... است؛ اما زيباييشناسي كمي فراتر از سبك است. نگاهي به گالري تصاوير خود بيندازيد. اگر الگوهاي رنگي، تركيببندي، سوژه و موارد خاصي را ميبينيد كه به يكديگر شباهت دارند، بدينمعني است كه زيباييشناسي را رعايت كردهايد.
برخي عكاسان براي تم فانتزي يا عكسهاي نوستالژيك خود معروف هستند و برخي ديگر هم به سوژه اهميت ميدهند. اگر توانستيد تنها از روي عكس نام عكاس را حدس بزنيد، ميتوان لقب منحصربهفرد را به آثار هنرمند داد. همچنين، اگر تصاويرتان براي مخاطب چشمگير و تأثيرگذار باشند، بدينمعني است كه انديشه متخصصينات زيباييشناسانه داريد.
مراحل و مباني عكاسي هنري
براي عكاسي هنري و رسيدن به سبك و زيباييشناسي منحصربهفرد لازم است به نكات زير توجه كنيد:
- انديشه متخصصينات هنرمندان: قبل از خلق اثر هنري هنرمند بايد به چشماندازي كلي از ظاهر كارهايتان برسد.
- ايده: مهمترين ركن عكاسي هنري، ايده يا پيام يا احساس است. ايده همان مفهومي است كه هنرمند ازطريق آثارش به مخاطب منتقل ميكند. ايده يا پيام كار ميتواند كوچك و در حد كلمه مثل ترككردن يا بهصورت بيانيهي كامل مثل مطالعه تأثير ماه بر جزرومد باشد. بيانيه يا ايده همان شروع كار و مانند فرضيهي تحقيق است.
- تكنيك: اثري كه خلق ميكنيد، بينش و ايدههاي شما را نشان ميدهد؛ بهطوريكه وقتي تمام آثار را كنار هم قرار دهيد، شباهتهايي با يكديگر دارند. براي رسيدن به اين شباهتها، اغلب هنرمندان از يك رسانه يا تكنيك يكسان براي ايدههايشان استفاده ميكنند.
- قالب كلي كار: در پايان، قالب كار شما است كه ايدهها، سوژهها و تكنيكها را نشان ميدهد. اگر تصاوير خود را در گالري بهنمايش بگذاريد، يكپارچگي خاصي در آنها ديده ميشود.
- بيانيهي هنرمند: براي اينكه آثار هنري خود را بهنمايش بگذاريد، نياز به بيانيه داريد. بيانيه توصيف كوتاهي از موضوع كار و دليل خلق آثار است.
وقتي وارد گالريهاي ميشويد، ممكن است به اين فكر كنيد كه آثار نمايشيافته در چه زمينهاي هستند يا چه موضوعي دارند. اينجا است كه بايد بهدنبال بيانيهي هنري برويد. بيانيهي هنرمند ديدي كلي از نيت هنرمند و دليل خلق آثار و چگونگي خلق آنها را نشان ميدهد. با توجه به نكات گفتهشده، براي خلق آثار و تصاوير هنري بايد مراحل زير را طي كنيد.
جمعآوري ايدهها
طوفان مغزي يكي از روشهاي مناسب براي رسيدن به ايده است. در درجهي اول، قبل از نوشتن ايدهها پرسشهاي زير را با خود مرور كنيد:
- به چه موضوعهايي علاقه داريد؟
- بهدنبال انتقال چه پيامي هستيد؟
- دوست داريد از چه سوژههايي عكاسي كنيد؟
- به چه تكنيكهايي علاقهمند هستيد؟
هر چيه به ذهنتان ميرسد، فقط بنويسيد و زياد به نوشتهها توجه نكنيد. شايد كلمات در ابتدا ربطي بههم نداشته باشند؛ ولي هرچقدر بيشتر پيش برويد، ميتوانيد به ارتباطي بين آنها دست پيدا كنيد. پس از پايان كار، به موارد اصلي ايدهپردازي دست پيدا ميكنيد.
انتخاب موضوع
موضوع ميتواند هر چيزي باشد؛ پيچيدگي موضوعات سياسي يا اجتماعي. ايدهي شما هرچه باشد، بايد سعي كنيد ارتباطش با خود و محيط اطراف را پيدا كنيد. براي مثال، دربارهي موضوعي مثل مصرفگرايي ميتوانيد آثار محيطي يا اتفاقي را مطالعه كنيد كه براي كالاها رخ ميدهند.
يافتن سوژه براي تصاوير
دربارهي سوژهي مصرفگرايي بايد ببينيد اهميت سوژه چقدر است. براي مثال، آيا از سطلهاي زباله عكاسي يا مستقيما به برندهاي مختلف نگاه ميكنيد و محصولات مختلف آنها را بهعنوان سوژه انتخاب ميكنيد.
كار روي تكنيك
تكنيك انتخابي اهميت چنداني ندارد؛ اما درصورت انتخاب يك تكنيك، بايد از آن براي تمام تصاوير استفاده كنيد. براي ايجاد راخبار تخصصيه و پرتفوليوي منسجم بايد تصاوير ازانديشه متخصصين تكنيكي مشابه باشند.
ساخت قالب كار
اگر بهدنبال برپايي نمايشگاه هستيد، بايد تصاوير را با دقت انتخاب و برخي تصاوير را حذف كنيد. اين مرحله كمي دشوار است؛ ولي تمام تصاوير مناسب براي نمايشگاه شما مناسب نيستند و ممكن است به يكپارچگي آثار صدمه بزنند.
بيانيهي هنرمند
درنهايت، نياز به بيانيه داريد. بيانيه يا سخن هنري زباني منطبق با دنياي هنر است. اگر بهدنبال برپايي نمايشگاه هستيد، بيانيهي هنري شما بهاندازهي آثارتان اهميت پيدا ميكند. درادامه، نمونهاي از بيانيهي هنري با موضوع ترككردن ارائه شده است:
اين طبيعت انسان است كه محيط را به شكلها و فرمهاي خوشايند تبديل كند. در اين ساختمانها، زندگي و كار ميكنيم و سرگرمي و غذايمان را در آنها مييابيم. زمان زيادي را در اتاقهايي سپري ميكنيم كه براي كمك به ما در مراحل مختلف زندگي طراحي شدهاند. محافظتنكردن از ساختمانها آنها را بهسرعت بهسمت نابودي سوق ميدهد. مجموعهي آثار من دربارهي سرعت اين نابودي و شباهت آنها با شرايط انسان است. انسان هم با اهميت قائلشدن براي خود و مراقبتنكردن از خود به ورطهي نابودي كشيده ميشود. من با ارائهي تصاويري از ساختمانهاي متروك و قديمي بهدنبال كشف استعارهي شباهت انسان با ساختمانهاي مخروبه هستم.
بيانيهي مذكور نمونهاي خلاصه از بيانهي هنرمند است. با جستوجو در گوگل ميتوانيد به منابع مناسبي دربارهي نوشتن بيانيهي هنري دست پيدا كنيد. همچنين، نمونههايي از بيانيههاي هنرمندان ديگر را پيدا ميكنيد كه به مسير خلق هنري آنها اشاره ميكنند.
اتاقي قديمي در مدرسهاي متروك. اشياء پراكنده و بينظم شدهاند.
نكات تكنيكي عكاسي هنري و زيباييشناسي
پس از دانستن مراحل ايدهيابي و رسيدن به بيانيهي هنري و تكنيك انتخابي، لازم است نكات مهارتي مربوط به كار با دوربين، ويرايش و تركيببندي را بياموزيد كه به خلق آثار زيباشناسانه كمك ميكنند.
رنگها
ممكن است از تنهاي رنگي اشباع، با غلظت زياد، روشن و تيره براي عكاسي استفاده كنيد. شايد هم عكاسي سياهوسفيد را ترجيح ميدهيد. درهرصورت رنگ نقش مهمي در زيباشناسي عكس دارد و القاگر احساسات و عواطف متفاوتي است. براي مثال، رنگ قرمز يكي از رنگهاي قدرتمند است و درمقابل تونهاي آبي اغلب حس آرامش را منتقل ميكنند.
احساسات مرتبط با رنگ هم بسته به مخاطب تغيير ميكنند. رنگها براي مردم در نقاط مختلف دنيا معاني متفاوتي دارند. وضعيت روحي و فكري مخاطب هم بر نگاه او به رنگها تأثير ميگذارد. براي مثال، رنگ قرمز را در انديشه متخصصين بگيريد. اشخاص معمولا اين رنگ را رنگ علاقه و عشق ميدانند؛ اما با ديدن رنگ قرمز در فيلمهاي ترسناك، صحنهي خون يا خطر برايشان تداعي ميشود؛ بنابراين، تفسيرهاي مختلف از رنگ به انديشه متخصصينات مخاطب وابسته هستند.
تأثيرات فرهنگي هم تأثير گستردهاي بر تفسيرهاي رنگي خواهند داشت. براي مثال، در برخي فرهنگها رنگ قرمز بهعنوان رنگ خطر و در برخي فرهنگهاي ديگر رنگ خوشحالي و انرژي تفسير ميشود. با توجه به متغيرهاي مختلف، رنگ جايگاه ويژهاي در زيباييشناسي عكاسي دارد. روابط رنگي گستردهاي براساس طبيعت وجود دارند. آبي رنگ آب، سبز رنگ چمنزار و برگ درختان، قرمز رنگ آتش و زرد رنگ خورشيد است. رنگهايي كه بهكار ميبريد و چگونگي استفاده از رنگها ميتوانند حالت روحي يا مود عكس و پيام و زيباييشناسي عكس را تغيير دهند.
انتخاب سوژه
سوژه ميتواند تأثير چشمگيري بر زيباييشناسي تصاوير بگذارد. همچنين، نقطهي تمركز تصوير است و اغلب چشم مخاطب را جلب ميكند. براي مثال، ممكن است براي عكاسي چشمانداز را انتخاب و بخواهيد از زيبايي طبيعت عكاسي كنيد. خيابانها منبع مناسبي براي يافتن سوژه هستند. عناصر زيباييشناسي چشمانداز خياباني ميتواند بيشتر از مانديشه متخصصينه باشد: هرجومرج و بينظميهاي شهري نوع ديگري از زيبايي را بهوجود ميآورند كه شامل تعاملهاي انسان و بهطوركلي سوژهاي به نام مردم است.
مردم سوژهي دلخواه بسياري از عكاسان هستند؛ زيرا هميشه در حال تغيير و اغلب اوقات پيشبينينشدني هستند. زيباييشناسي تصوير با سوژهي مردمي به نوع سوژهها هم وابسته است. براي مثال، شخص مسن يا جوان است؟ آيا تصوير زندگي روزمرهي مردم را نشان ميدهد يا مدلهاي حرفهاي؟ آيا سوژهها دوست يا خانواده هستند؟ اين انتخابها بر چگونگي توسعهي كيفيت بصري تأثير ميگذارند.
حياتوحش سوژهي ديگري است كه كيفيت زندگي افراد و طبيعت را ادغام ميكند. ثبت حركت حيواني در حال حركت در زيستگاه طبيعي ميتواند تصويري چشمگير باشد. سوژههاي انتزاعي هم ميتوانند ويژگي زيباييشناسانهي منحصربهفرد را در عكاسي بهوجود بياورند. سوژههاي انتزاعي امكان تجربه و درخشش هنري را برايتان فراهم ميكنند.
تضاد
تمام عناصر بصري عكاسي به تضاد و شباهت اشاره ميكنند. تضاد به تغييرات بين تيرگي و روشني و شباهت به نداشتن تغيير بين اين دو گفته ميشود. تغيير كنتراست يا تضاد در عكاسي باعث ايجاد اشكال و تمايز اشياء و افراد ميشود. كنتراست و شباهت تأثير زيادي بر موضوع و سايهروشنهاي تصوير ميگذارند. تصوير داراي كنتراست زياد درمقايسهبا تصاوير داراي كنتراست كم معمولا بازخورد احساسي قويتري برميانگيزد؛ بنابراين، كنتراست زياد معادل تصويري چشمگير ازانديشه متخصصين بصري است. اگر بهدنبال ايجاد فضايي صلحآميز و آرامشبخش در تصويرتان هستيد، ميتوانيد از شباهت و هارموني براي انتقال اين حس استفاده كنيد. براي خلق تصاويري احساسيتر ميتوانيد از كنتراست زياد كمك بگيريد.
نورپردازي
ظاهر سوژه درمقابل جهتهاي مختلف نور بهشكل چشمگيري تغيير خواهد كرد. سايهها و روشنيها و فرم با جهت نور تغيير ميكنند. ميتوانيد نورپردازي را در سه جهت اصلي انجام دهيد:
- نورپردازي روبهرو: در اين حالت، منبع نور درست درمقابل سوژه قرار دارد. با نورپردازي روبهرو ميتوانيد پيچيدگيهاي بصري ايجاد كنيد. بااينحال، اغلب از اين زاويه در عكاسي استفاده نميشود؛ زيرا فرم را بهحداقل ميرساند و ظاهري مسطح به سوژه ميبخشد.
- نورپردازي جانبي: در اين حالت، منبع نور در بغل يا كنار سوژه قرار دارد. اين حالت نورپردازي گزينهي محبوب بسياري از عكاسان است. نورپردازي جانبي بهترين راه براي بهبود عمق تصوير است. نورپردازي سوژه از كنار باعث ايجاد تغييرات تدريجي سايهروشنها ميشود و ظاهري سهبعدي به اثر ميبخشد.
- نورپردازي پشت: در اين حالت، منبع نور درست پشت سوژه قرار دارد. نورپردازي پشت باعث ايجاد اثر سيلوئت شده و درمقايسهبا دو نوع ديگر كمي دشوارتر است. براي اين نوع نورپردازي بايد از ميزان نوردهي تصوير مطلع باشيد.
در نمونهاي از نورپردازي پشت، سوژه پشت به خورشيد قرار دارد. نتيجهي اين نوع نورپردازي چشمگير است؛ ولي تغييرات نور خورشيد يكي از اشكالات دستيابي به لحظهي ايدئال است. تغييرات نور يكي از روشهاي مؤثر براي يادگيري و پيبردن به اهميت نورپردازي در زيباييشناسي تصاوير است. تغيير اندكي در زاويهي نور و سايههاي شفاف ميتواند تفاوت چشمگيري را در انديشه متخصصينات مخاطب به تصوير بهوجود بياورند.
اكسپوژر (نوردهي)
با استفاده از اكسپوژر يا نوردهي بهينه براي تركيببندي ميتوان به جلوههاي تصويري جالبي رسيد. تصويري كه نوردهي كمي دارد، زيبايي بصري چشمگيري بهوجود ميآورد. تصوير با نوردهي زياد ميتواند باعث فراواني نور در تركيببندي شود و حالتي سورئال را به آن ببخشد. درصورتيكه حالت نوردهي زياد بهخوبي تركيببندي اعمالشده باشد، اثري دراماتيك را بهدنبال خواهد داشت. نور اضافه ميتواند باعث ديدهشدن بسياري از عناصر در تصوير و ايجاد جلوههاي چشمگير و خوشايند براي مخاطب شود.
فوكوس
ويژگي تصوير به ميزان عناصر در فوكوس و خارج از فوكوس وابسته است. نقاط داخل فوكوس معمولا جزئيات بيشتري نشان ميدهند و در نگاه اول، توجه مخاطب را به خود جلب ميكنند؛ درنتيجه، عكاسان معمولا سوژههاي اصلي خود را در فوكوس قرار ميدهند. درمقابل نواحي خارج از فوكوس موجود در پسزمينه توجه كمي به خود جلب ميكنند.
اين گزينه براي عناصري مناسب است كه ميخواهيد عمدا ازانديشه متخصصين مخفي بمانند؛ بههميندليل، انتخاب نوع سوژه و محل قرارگيري آن در فوكوس بهطور چشمگيري بر زيباييشناسي تصوير تأثير ميگذارد. بنابراين، بايد بيشتر روي عناصري فوكوس كنيد كه ميخواهيد بيشتر روي آنها تأكيد كنيد و عناصر ناخواسته را به حالت محو و خارج از فوكوس قرار دهيد.
بافت
مخاطب ازطريق بافت تصوير ميتواند حس لمس سوژه را تجربه كند: صاف، خزدار، خشن يا تيز؟ اين بافتها، تنها چند نمونه از بافتهاي عكس هستند. بافت يكي از ابزارهاي ايجاد عمق در عكاسي است. سوژهي بافتدار حس نزديكي بيشتري براي مخاطب القا ميكند. مخاطب معمولا به اشياي بافتدار بيشتر جذب ميشود. بافت موجود در تصاوير را به شيوههاي مختلفي ميتوانيد اضافه كنيد.
سادهترين راه انتخاب سوژههايي است كه جزئيات بافت زيادي دارند. بافت را با تنظيمات فوكوس ميتوانيد تغيير دهيد. اشياي داخل فوكوس معمولا بافت بيشتري از اشياي خارج از فوكوس دارند. درنهايت، ميتوانيد مقدار بافت تصاوير را در فرايند پردازش نهايي تصوير تغيير دهيد. براي انجام اين كار از ابزار ويرايشي مثل تغيير وضوح يا اسلايدرهاي كنتراست استفاده كنيد.
بهياد بسپاريد عكاسي از بافت بهشدت به كيفيت نور وابسته است. براي تأكيد بر بافتهاي داخل تصوير به مقدار كافي نور نياز داريد. نمايش بافت در محيط كم نور تقريبا غيرممكن است. زاويهي نور هم نقش مهمي در ايجاد بافت ايفا ميكند. نورهايي كه از كنار يا بالا ميتابند، جزئيات و بافت بيشتري نمايش ميدهند. تأكيد بر بافتهاي موجود در تركيببندي يكي از روشهاي عالي براي تغيير كنتراست تصوير است.
تقارن و تعادل
با قراردادن سوژهها در مركز قاب، تصوير متقارن ميشود. تقارن باعث حركت چشم مخاطب در تصوير نميشود؛ بلكه توجهش را به مركز تصوير جلب ميكند. درمقابل با قراردادن سوژهها خارج از مركز، ميتوانيد حركت را به تصاويرتان اضافه كنيد. نبود تقارن نشاندهندهي حيات و حركت است و باعث برقراري ارتباط مخاطب با تصوير ميشود. حيات بينقص نيست و اين مسئله در عكاسي هم صدق ميكند.
ارزش نبود تقارن در زيباييشناسي عكس را ميتوانيد در قوانين تركيببندي و قوانين طلايي ببينيد كه در بخش بعدي به آنها اشاره كردهايم. البته نكات گفتهشده بدينمعني نيست كه كلا از تقارن اجتناب كنيد؛ اما بهطوركلي قالبهاي نامتقارن تركيببندي بهتري ايجاد ميكنند. هنگام استفاده از نبود تقارن سعي كنيد به تعادل دقت كنيد. تعادل يكي از مؤلفههاي اصلي در تركيببندي مطلوب است.
ويرايش نهايي
ويرايش نهايي تصوير ميتواند كيفيت و مود و زيباييشناسي تصاوير را تغيير دهد. اين مسئله بهويژه هنگام عكاسي با فرمت RAW صدق ميكند. مجموعهاي از تغييرات را در پلتفرمهاي ويرايشي مثل فتوشاپ و لايتروم ميتوانيد اِعمال كنيد. تنظيماتي مثل Color Balance ،Contrast ،Saturation و Sharpness تنها نمونههايي از تنظيمات تغييردادني در نرمافزارهاي ويرايشي هستند.
در مرحلهي ويرايش نهايي، تغييراتي ميتوانيد اِعمال كنيد كه معمولا بهصورت طبيعي غيرممكن هستند. تصوير را ويرايش كنيد و آن را تاريك و اسرارآميز نشان دهيد يا تصوير رنگي را به سياهوسفيد تبديل و با اِعمال تغييراتي، زيبايي را بهگونهاي ديگر تفسير كنيد.
تركيب بندي و زيبايي شناسي
براي رسيدن به تصويري مطلوب و خوشايند بايد نكاتي را ازانديشه متخصصين تركيببندي رعايت كرد. درادامه، اين نكات را معرفي خواهيم كرد.
استفاده از خطوط راهنما
خطوط راهنما به ناظر كمك ميكنند تا تصويري را روايت و توجه را بهسمت سوژه جلب كند يا رابطهاي را بين دو يا چند سوژه در تصاوير زيباييشناسانه بهوجود بياورد. از ساختمانها و سازهها، درختان يا خط افق بهعنوان خطوط راهنماي تصويرتان ميتوانيد استفاده كنيد.
استفاده از مثلثها
مثلثها در تصاوير زيباشناسانه باعث ايجاد راهنمايي براي ناظر در راستاي سه خط راهنما ميشود كه بين سه نقطهي مدانديشه متخصصين ارتباط برقرار ميكند. از مثلثهاي داراي تناسب و مشابه براي ايجاد تعادل و ثبات يا القاي حسي قوي ميتوانيد استفاده كنيد و آنها را در محيط اطرافتان هم بيابيد. درصورت استفاده از ساختمانها و پرسپكتيو، مثلثها بهوفور در عكاسي خياباني ديده ميشوند.
استفاده از قانون يك سوم
قانون يكسوم ميتواند تركيببندي را بهطور چشمگيري بهبود دهد. قانون يكسوم شامل دو خط افقي و دو خط عمودي است. از نقطهي تلاقي اين خطوط براي قراردادن سوژهها و جزئيات مهم ميتوانيد استفاده كنيد تا ظاهري خوشايند به عكس ببخشيد. همچنين، از قانون يكسوم براي محل قرارگيري پرترهها يا خط افق هنگام عكاسي مانديشه متخصصينه ميتوانيد بهره ببريد.
نسبت طلايي
با استفاده از نسبت طلايي ميتوانيد تركيببنديهاي پيچيدهتري ايجاد كنيد. نسبت طلايي را ميتوان بهراحتي روي تصاوير اعمال كرد؛ ولي معادلهاي رياضي براي آن وجود دارد. نسبت طلايي كه بهعنوان مارپيچ فيبوناچي هم شناخته ميشود، بهافتخار لئونارد فيبوناچي نامگذاري شد و براساس دنباله فيبوناچي عمل ميكند.
قانون فردها
استفاده از تعداد فرد سوژه براي مخاطب جذابتر است؛ زيرا ميتوان تركيببندي طبيعيتري از آنها را بهدست آورد. ناظران معمولا سه يا پنج يا هفت سوژه را بهطور گروهي ميبينند تا فردي. از تعداد فرد براي قراردادن سوژهها در تصوير ميتوانيد استفاده كنيد و فضايي منفي نيز در انديشه متخصصين بگيريد. با قراردادن تعداد فرد عناصر در قاب، فوكوس خود را روي برخي عناصر بيشتر كنيد تا در پيشزمينه قرار بگيرند.
اصول انديشه متخصصينيهي گشتالت
در روانشناسي از انديشه متخصصينيهي گشتالت براي درك عملكرد مغز انسان استفاده ميشود. شما هم از اين انديشه متخصصينيه در عكاسي براي بهبود بخشهايي مثل فريمبندي تصوير و داستانگويي ميتوانيد استفاده كنيد. اغلب اوقات اصول گشتالت را در تصاوير قوي ميتوانيد مشاهده كنيد. برخي از اصول گشتالت عبارتاند از: مجاورت و تفرق و بستهبودن. تمام اين اصول بر اهميت جايگذاري سوژهها تأكيد ميكنند. براساس اين اصول مغز ميتواند سوژهها را تحليل كند. براي مثال، اصل مجاورت را در انديشه متخصصين بگيريد. براساس اين اصل، سوژهها در نزديكي يكديگر قرار دارند و بدينترتيب حالتي آشنا را منتقل ميكنند. از اين اصل براي تأكيد بر رابطهي بين دو يا چند مدل در تصويرتان ميتوانيد استفاده كنيد.
عكاسي هنري پرتره
هنگام خلق اثر هنري، برخي عناصر را ميتوانيد حذف كنيد. بهعنوان نمونه، لاخبار تخصصيي ندارد چهرهي سوژه حتما مشخص باشد؛ بلكه ميتواند پشت به دوربين باشد. يكي از نكات برجستهي عكاسي هنري آزادي كامل است؛ اما شايد اين پرسش مطرح شود كه دقيقا بايد از كجا شروع كنيد. درادامه، نكاتي براي بهبود خلاقيت در عكاسي هنري ذكر خواهيم كرد:
- مدل خود را بشناسيد: يكي از نكات مهم اطمينان از آسودگي سوژه يا مدل است. قطعا اين نكته براي عكاسي پرتره صدق ميكند؛ ولي بهتر است در ثبت ديگر ژانرهاي عكسهاي هنري هم آن را در انديشه متخصصين بگيريد. عكاسي ممكن است زمان زيادي بگيريد و شامل آزمايشهاي زيادي باشد؛ درنتيجه قبل از شروع كار سعي كنيد مدلتان را بهخوبي بشناسيد. اگر اولينبار در روز عكاسي مدلتان را ميبينيد، سعي كنيد قبل از شروع كار نكات لازم را با او در ميان بگذاريد. همچنين، ميتوانيد در برخي پزها بهكمك مدل خود برويد.
- سادگي را حفظ كنيد: سعي كنيد در عكاسي هنري از پسزمينهاي ساده استفاده كنيد. بدينترتيب، از انحراف جلوگيري ميكنيد و تمام تمركز روي سوژه قرار داده ميشود. همچنين، پيغام خود را بهتنهايي ازطريق سوژه ميتوانيد منتقل كنيد. بدينترتيب، ميتوانيد پرسپكتيوهاي سادهاي بيابيد و درعوض براي سوژهي خود از پزها، آرايش، لباسها يا نورپردازي خلاقانهتري استفاده كنيد.
- پيداكردن لوكيشني با معنا: درمقابل ايدهي بالا، بيشترين تمركز خود را روي موقعيت عكاسي ميتوانيد قرار دهيد و از آن براي انتقال پيام استفاده كنيد. اين موقعيت ميتواند معماري جذاب يا نورپردازي طبيعي زيبايي باشد. برخي مكانها مثل ساختمان كليسا در پسزمينه ميتوانند معناي بيشتري را القا كنند.
- خودنگاره يا سلفپرتره را امتحان كنيد: اگر مدل نداريد، خودنگاره يا سلفپرتره را ميتوانيد امتحان كنيد. بدينترتيب، كنترل بيشتري روي عكاسي هنري خواهيد داشت. در اين سبك، مخاطب ميتواند خالق اثر را هم ببينيد و بين مخاطب و هنرمند ارتباط برقرار ميشوند.
عكاسي هنري سياه و سفيد
تصاوير سياهوسفيد يكي از بخشهاي جذاب عكاسي هنري هستند. تصاوير سياهوسفيد ميتوانند بسيار قدرتمند و دراماتيك باشند و حس بيزماني را به مخاطب منتقل كنند. در اين تصاوير، تأكيد بيشتري بر نور و كنتراست و بافت ميشود و بدينترتيب احساسات يا پيام شما بهخوبي منتقل ميشود. درادامه، نكاتي براي بهبود عكاسي هنري سياهوسفيد بيان خواهيم كرد.
- سياهوسفيد فكر كنيد: همانطوركه گفتيم، هنگام عكاسي سياهوسفيد، بيشترين تأكيد روي عناصري مثل نور و كنتراست است؛ درنتيجه، اين عناصر را هنگام طراحي تركيببندي بايد در انديشه متخصصين بگيريد. بهدنبال سوژهها يا موقعيتهايي با تركيبي از عناصر تيره و روشن برويد و براي اضافهكردن كنتراست به تصوير با نوردهي و كنتراست بازي كنيد.
- بهصورت رنگي عكاسي كنيد: بهجاي عكاسي در حالت B&W (سياهوسفيد)، بايد تصاويرتان را كاملا رنگي ثبت و در مرحلهي ويرايش، آنها را به عكس سياهوسفيد تبديل كنيد. با اين روش آزادي عمل بيشتري خواهيد داشت. روشهاي متعددي براي تبديل عكس رنگي به سياهوسفيد وجود دارد. اگر با تصور صحنهاي بهصورت سياهوسفيد اشكال داريد، بسياري از دوربينها از قابليت عكاسي همزمان به فرمتهاي RAW و JPEG برخوردار هستند. سپس، سبك تصويري تكرنگ (Picture Style) يا شبيهسازي فيلم (Film Simulation) را براي مشاهدهي ظاهر تصاوير سياهوسفيد ميتوانيد ببينيد و درعينحال، اطلاعات رنگي را هم حفظ كنيد.
- زماني را صرف تنظيمات كنيد: در طول ويرايش، ميتوانيد تنظيمات مختلفي براي تنظيم كنتراست تصاوير سياهوسفيد تغيير دهيد و به حالتهاي مختلفي در تصاويرتان دست پيدا كنيد. براي مثال، در فتوشاپ از تنظيمات Levels و Curves براي تنظيم تراز رنگي ميتوانيد استفاده كنيد. علاوهبراين، قابليت Adobe Camera Raw امكان تغيير روشنايي هشت رنگ مختلف در تب HSL/Grayscale را فراهم ميكند.
عكاسي هنري لنداسكيپ يا مانديشه متخصصينه
تصوير هنري مانديشه متخصصينه ميتواند تصوير كوهستاني مهآلود يا چشمانداز درخشاني از دريا يا جنگلي تاريك باشد. درهرصورت، مانديشه متخصصينهها مفهوم و معنا را بهخوبي ميتوانند منتقل كنند؛ ولي بايد بهخاطر بسپاريد كه عكاسي هنري مانديشه متخصصينه به مفهوم تفسير محيط اطراف است، نه صرفا مشاهدهي مانديشه متخصصينهها. پيداكردن چشماندازي بينقص يا زيبا براي اين سبك عكاسي كافي نيست؛ بلكه بايد نكاتي را براي بهبود عكاسي هنري در اين ژانر رعايت كنيد و راههايي خلاقانه را براي ايجاد تركيببنديهاي مختلف از مانديشه متخصصينهها بياموزيد. درادامه، به برخي از اين روشها اشاره خواهيم كرد:
- افزودن معنا: هنگام عكاسي از چشماندازها، كنترل زيادي بر تنظيم چشمانداز نداريد؛ درنتيجه براي اضافهكردن معنا به تصاويرتان، بايد جستوجو كنيد و بهدنبال نكاتي براي داستانگويي باشيد. براي مثال، يافتن درخت براي استفاده در پيشزمينه كه در تضاد با درختي مُرده در پسزمينه است، ميتواند حس مرگ يا تولد مجدد را برانگيزد. عكاسي از گُلي تنها در يك زمينه ميتواند به انتقال حس انزوا يا سرزندگي كمك كند. همانطوركه مشاهده ميكنيد، با عناصر يكسان داستانهاي متفاوتي ميتوانيد نقل كنيد. همچنين، ازطريق تركيببندي و نورپردازي و روشهاي ويرايش حالت روحي تصوير را به مسير دلخواه ميتوانيد هدايت كنيد.
- ايجاد ظاهري غيرطبيعي: در طول فرايند ويرايش نهايي، رنگهاي مختلف را روي كارتان آزمايش كنيد. بهعنوان نمونه، از تصحيح رنگ براي ايجاد تونهاي غيرطبيعي استفاده كنيد؛ ايجاد آسمان بنفش، چمن زرد، درختهاي قرمز يا هر چيز ديگري. ديدن سوژههاي طبيعي با رنگهاي غيرطبيعي جذابيت عكس را براي مخاطب ميتواند افزايش دهد.
- استفاده از فضاي منفي: فضاي منفي ابزاري فوقالعاده در عكاسي مانديشه متخصصينه براي جلب توجه مخاطب به محل دلخواه است. با درانديشه متخصصينگرفتن فضاي منفي، از انحرافها ميتوان خودداري كرد و مفهوم عكس را واضحتر نمايش داد. درنتيجه، از آسمان خالي يا آب ثابت يا زمين پوشيده از برف نترسيد.
اشتراكگذاري تصاوير و جذب مخاطب
پس از خلق آثار هنري طبيعتا بايد آثارتان را بهنمايش بگذاريد يا حتي از آنها كسب درآمد كنيد. روشهاي مختلفي براي اشتراكگذاري آثار هنري و ارائهي بازخورد وجود دارد كه درادامه به آنها اشاره خواهيم كرد. دو روش براي نمايش آثار وجود دارد: راهيابي به گالريها و نمايش الكترونيك آثار.
راهيابي به گالريها
براي نمايش آثار نسخهي چاپي آثارتان را در گالريها ميتوانيد بهنمايش بگذاريد. نمايش در گالريهاي معتبر راخبار تخصصيهتان را پربارتر ميكند و روشي مناسب براي دريافت بازخورد جامعهي هنري و فعالان اين زمينه است. با نمايش آثارتان در گالريها، استعدادتان را ميتوانيد بهنمايش بگذاريد و حتي آنها را بفروشيد. براي اين منظور، بايد نكات زير را بدانيد:
- شركت در انجمن هنرهاي محلي: در افتتاحيهي نمايشگاهها و گالريهاي اطرافتان، سعي كنيد تاحدممكن فعالانه شركت كنيد. خود را به مالكان گالري و كيوريتورها و هنرمندان معرفي كنيد. علاوهبراين، به نوع كاري دقت كنيد كه در نمايشگاهها ميبينيد؛ زيرا گاهي اوقات كيوريتورها و گالريها انديشه متخصصينات يا تم خاصي را براي نمايش انتخاب ميكنند. همچنين، بهدنبال رويدادهاي فروش آثار هنري برويد. اين رويدادها روشي مناسب براي كسب تجربه در زمينههاي ارزشگذاري و بهبود آثار هنري ميتوانند باشند.
- برقراري ارتباط با هنرمندان ديگر: سعي كنيد با هنرمندان ديگر ارتباط برقرار كنيد. هنرمندان را در شبكههاي اجتماعي مثل گروههاي فيسبوكي يا انجمن هنرهاي محلي ميتوانيد پيدا كنيد. پس از برقراري ارتباط با هنرمندان ديگر، تلاش كنيد با آنها همكاري كنيد. همكاري دو هنرمند سناريويي بردبرد است.
- شركت در مسابقههاي هنري: برندهشدن در رقابتها و مسابقههاي هنري به شناختهشدن شما ميتواند كمك كند. برگزاركنندگان رقابت معمولا بهخوبي برندگان را معرفي ميكنند؛ بدينترتيب، مجموعهي وسيعتري از مخاطبان با هنرمند آشنا ميشوند.
- ساخت پرتفوليو: ساخت پرتفوليو قدم مهمي در پذيرش آثار هنري در گالريها است. برگزاركنندگان با ديدن پرتفوليو و نمونهكارها براي برگزاري نمايشگاه تصميم ميگيرند.
نمايش الكترونيك آثار هنري
پس از تهيهي مجموعهي آثار هنري، پرتفوليوي عكاسي الكترونيك هم ميتوانيد بسازيد. پرتفوليوي شما مانند گالري هنري شخصي عمل ميكند كه در آن، بهترين آثارتان را ميتوانيد بهنمايش بگذاريد.
- انتخاب پلتفرم مناسب: با ساخت وبسايت و قراردادن آثار در وبسايت يا بلاگ شخصي، پرتفوليوي الكترونيك ميتوانيد بسازيد. اگر از ظاهر وبسايتتان مطمئن نيستيد، از وبسايت عكاسان معروف ديگر ميتوانيد الهام بگيريد.
- شبكههاي اجتماعي: شبكههاي اجتماعي مثل اينستاگرام و ديگر شبكههاي تخصصي عكاسي مثل فليكر فرصت و امكانات مناسبي دراختيار عكاسان قرار ميدهند تا آثارشان را به اشتراك بگذارند و بازخورد مخاطبان را دريافت كنند.
خطاهاي متداول در عكاسي هنري
گاهي براي بهترشدن آثارتان از برخي خطاها بايد اجتناب كنيد. برخي خطاها بهقدري دقيق و جزئي هستند كه بهچشم نميآيند يا نميدانيد اِشكال كار كجاست. درادامه، به برخي از خطاهاي رايج در عكاسي هنري اشاره خواهيم كرد.
- ناديدهگرفتن كيفيت تكنيكي: با اينكه عكاسي هنري تا حد زيادي مربوط به ناديدهگرفتن قوانين و گوشدادن به صداي قلب است، مهارت تكنيكي در عكاسي را بهعنوان ابزار انتقال احساس نبايد ناديده گرفت. عكاسي هنري به تخصص فراواني نياز دارد. بهعنوان نمونه، نكاتي مثل فوكوس مناسب، نورپردازي يا نوردهي و تركيببندي مهم هستند. با كسب مهارت در اين بخشها از آنها بهعنوان اَشكالي ارتباطي براي انتقال پيامتان ميتوانيد استفاده كنيد.
- اشتباهگرفتن كيفيت تكنيكي با هنر: با اينكه كيفيت تكنيكال براي عكاسي هنري ضروري است، عكسهايي كه ازانديشه متخصصين تكنيكي بينقص هستند، لاخبار تخصصيا هنري نيستند. عكاسي هنري حول محور پيام و مفهوم است. رعايت موارد تكنيكي لاخبار تخصصيا عناصر هنري و تركيببندي را پوشش نميدهد.
- پيروي از تعداد زياد قوانين: عكاسان تازهكار سعي ميكنند تمام قوانين را بياموزند. قوانيني مثل قانون يكسوم، نسبت طلايي و... تصوير هنري زيبايي ميتوانند خلق كنند؛ اما پيروي از تعداد زيادي از قوانين مانند تمام عكاسان ديگر شايد باعث شود تصاوير به يكديگر شبيه شوند. اگر ميخواهيد هنرتان منحصربهفرد باشد، سعي كنيد برخي از قوانين را نقض كنيد.
- تلاش براي خلق تصاوير زيبا: تقريبا كل عكاسي تجاري حول محور تصاوير زيبا و خوشايند است؛ درنتيجه بسياري از عكاسان از فيلتر يكساني براي درك زيبايي تصاوير استفاده ميكنند. باوجوداين گاهي پيغامي كه ميخواهيد منتقل كنيد، كاملا در تضاد با معيارهاي زيبايي است. گاهي اوقات كثيفي يا گردوغبار بهتر پيغام را منتقل ميكنند. هنر لاخبار تخصصيا نبايد زيبا باشد؛ ولي تأثيرگذار و تكاندهنده ميتواند باشد.
- استفادهنكردن از انتزاع: انتزاع در عكاسي هنر به مفهوم حذف عناصر زايد و كاهش آنها به موارد ضروري است. بدينترتيب، بيننده در سطحي بنيادي با تصوير ارتباط برقرار ميكند. انتزاع را در مرحلهي تركيببندي يا حتي ويرايش نهايي روي تصاوير ميتوان اِعمال كرد. درهرصورت، انتزاع بخشي جدانشدني از انتقال پيام مناسب عكس است.
سخن پاياني
تعريف هنر كار دشواري است. اين مسئله براي عكاسي هنري هم صدق ميكند. در سراسر دنيا، سبكهاي متعددي براي عكاسي وجود دارد؛ اما نقطهي مشترك تمام عكسهاي هنري انتقال پيام است. كليد درك عكاسي هنري درك بصريسازي پيام و مفهوم است. آيا عكاس ازطريق هنرش سخن ميگويد يا عكس صرفا هدفي تجاري دارد؟ چگونگي ادراك اثر بخشي از اين معادله است.
هنرمند بايد به درونش رجوع كند. از علايق يا خودش عكاسي كند و نگران تفكر افراد ديگر نباشد. با شناخت سوژه و انديشه متخصصينات و روش خلق اثر بهراحتي بيانيهي هنريتان را هم ميتوانيد توليد كنيد و در مسيري جديد قرار بگيريد. اگر صرفا بهدنبال خلق آثاري دوستداشتني هستيد كه در انديشه متخصصين ديگران زيبا باشند، شايد نتوانيد به درجهي عكاسي هنري برسيد. بااينحال، اگر انديشه متخصصينات يا پيامي داريد، ايدههايتان را ازطريق عكس ميتوانيد منتقل كنيد.
هم انديشي ها