يك سال پس از دنياگيري، علم چگونه ويروس كرونا را شكست داد؟
كوويد ۱۹، بيماري نوظهوري كه جهان تقريبا يك سال پيش از وجود آن باخبر شد، در مدتي كوتاه ابعاد مختلف زيست انسانها را دگرگون كرد و اتفاقات بسيار مهمي رقم زد. هرچند ۱۲ ماه گذشته، احتمالا يكي از سختترين دوران زندگي ما بوده، آن وحشت روزهاي اوليه از شيوع ويروسي ناشناخته و مرگبار، اكنون بهمدد ساخت واكسن جاي خود را به اميدواري داده است. درحالحاضر با وجود شناخت بيشتر از تهديد موجود و دراختيارداشتن واكسن، چشمانداز پيشرو نويدبخش است. اما جهان علم چگونه از دنياگيري كوويد ۱۹ تأثير پذيرفت و چگونه توانست بر اين تهديد غلبه كند؟ انچه در ادامه خواهيد داد، برگرداني بههمراه اندكي تصرف و تلخيص از مقالهاي است با عنوان «چگونه علم ويروس را شكست داد» كه در ۱۴ دسامبر در وبسايت آتلانتيك منتشر شد.
بخش اول: آنچه گذشت
در پاييز سال ۲۰۱۹، دقيقا هيچ دانشمندي درحال مطالعهي كوويد ۱۹ نبود؛ زيرا هيچكس از وجود اين بيماري آگاهي نداشت. آن زمان، ويروس كروناي جديد با نام رسمي SARS-CoV-2 صرفا بهتازگي به انسان انتقال يافته و نه شناسايي نه نامگذاري شده بود. اما ويروس تا پايان مارس ۲۰۲۰ (اواسط فروردين ۹۹) در بيش از ۱۷۰ كشور جهان منتشر شد، بيش از ۷۵۰ هزار نفر را بيمار كرد و بزرگترين نقطهي عطف را در تاريخ علم مدرن رقم زد. هزاران پژوهشگر، مشغوليتهاي پيشين خود را رها و درعوض كار روي دنياگيري را آغاز كردند. در ظرف چند ماه، علم بهكلي «كوويديزه» شد.
تا تاريخ نگارش اين مقاله، پابمد، جزوه رايگانخانهي علوم زيستپزشكي بيش از ۷۴ هزار مقالهي علمي مرتبط با كوويد را فهرستبندي كرده؛ بيش از دو برابر كل پژوهشهاي فلج اطفال، سرخك، وبا، تب دنگي يا هر بيماري ديگري كه براي قرنها گريبانگير بشر بوده است. پژوهشگران سرتاسر جهان از زمان كشف ابولا در سال ۱۹۷۶، تاكنون فقط ۹۷۰۰ مقالهي مرتبط با آن منتشر كردهاند؛ درحاليكه سال گذشته، دستكم يك نشريه بيش از آن تعداد، مقالهي كوويد ۱۹ دريافت كرد. تا ماه سپتامبر، نشريهي پزشكي معتبر نيوانگلند ۳۰ هزار مقاله براي يافت كرده بود كه ۱۶ هزار عدد بيش از تمام مقالات دريافتي در سال ۲۰۱۹ محسوب ميشود. اريك روبين، سردبير نيوانگلند ميگويد تمام آن مقالات اضافي به كوويد ۱۹ تعلق دارد. بهگفتهي فرانسيس كالينز، مدير مؤسسهي ملي سلامت آمريكا (NIH)، اين تغيير در اولويتهاي علمي بيسابقه بوده است.
در كمتر از يك سال، بيش از دو برابر كل پژوهشهاي فلج اطفال، سرخك، وبا، تب دنگي و تمام ديگر بيماريها مقاله كوويد ۱۹ توليد شد
درست مانند طرحهاي ابتكاري مشهور نظير پروژه منهتن و برنامه آپولو، همهگيريها نيز انرژي گروههاي بزرگي از دانشمندان را متمركز ميكنند. در ايالات متحده، دنياگيري آنفلوانزاي ۱۹۱۸، تهديد مالاريا در زمينهاي نبرد جنگ جهاني دوم در مناطق گرمسيري و ظهور فلج اطفال در دوران پساجنگ، همگي نقاط عطف بزرگي را رقم زدند.
همهگيريهاي اخير ابولا و زيكا هركدام موجب انفجار سرمايهگذاري و مقالات علمي شدند؛ اما بهگفتهي مادهوكار پاي، همهگيرشناس از دانشگاه مكگيل، «هيچچيز در تاريخ به سطح تغييري كه هماكنون درحال وقوع است، حتي نزديك نبود.»
حجم چشمگير دگرگوني كنوني تاحدي صرفا بهدليل تعداد بيشتر دانشمندان است. از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۰، شمار پژوهشگران زيستشناسي و پزشكي در ايالات متحده با افزايش تقريبا هفت برابري از ۳۰ هزار نفر به بيش از ۲۲۰ هزار نفر رسيد. بااينحال، انتشار كروناي جديد از هر ويروس جديد ديگر در يك قرن گذشته سريعتر و گستردهتر بوده است. اين ويروس براي دانشمندان غربي تهديدي دوردست همچون ابولا نبود. بهگفتهي پاي، كروناي جديد ريههاي خودشان را تهديد كرد، آزمايشگاههايشان را به تعطيلي كشاند و در خانه به آنها ضربه زد.
كايل مايرز از هاروارد و تيم او در انديشه متخصصينسنجي از ۲۵۰۰ پژوهشگر در ايالات متحده، كانادا و اروپا دريافتند كه ۳۲ درصد از آنها تمركزشان را بهسمت دنياگيري تغيير دادهاند. دانشمندان علوم اعصاب كه حس بويايي را مطالعه ميكنند، مطالعه علت ازدسترفتن آن را در بيماران كوويد ۱۹ آغاز كردند. فيزيكداناني كه پيشتر صرفا با ابتلا به بيماريهاي عفوني، آنها را تجربه كرده بودند، برخلاف انتظار ديدند كه درحال مدلسازي براي آگاهسازي سياستگذاران هستند.
مايكل ديال جانسون در دانشگاه آريزونا معمولا اثرات سمي مس بر باكتري را مطالعه ميكند؛ اما وقتي دريافت كه مدت باقيماندن ويروس كروناي جديد روي سطوح مسي كمتر از ديگر مواد است، بخشي از وقتش را براي مطالعه ميزان آسيبپذيري احتمالي ويروس روي اين فلز صرف كرد. هيچكدام از بيماريهاي ديگر به اين شدت بهدست افراد متعدد در مدتي بسيار كوتاه موشكافي نشدهاند.
اين تلاشهاي گسترده هماكنون نتيجه دادهاند. تستهاي تشخيص جديد ميتوانند درمدت چند دقيقه ويروس را شناسايي كنند. حجم عظيم مجموعه دادههاي دردسترس از ژنوم ويروس و موارد مبتلا به كوويد ۱۹، پرجزئياتترين تصوير را از تكامل بيماري جديد ترسيم كردهاند. واكسنها با سرعتي ركوردشكن درحال ساخت هستند. ويروس كروناي جديد يكي از توصيفشدهترين عوامل بيماريزا خواهد بود و اسراري كه افشا ميكند، درك ما از ديگر ويروسها را عميقتر و دنيا را براي رويارويي با دنياگيري بعدي آمادهتر خواهد كرد.
بااينحال، نقطهي عطف كوويد ۱۹ درعينحال خطاهاي انساني فعاليت علمي را نيز آشكار كرده است. پژوهشهاي ناقص دنياگيري را گيجكنندهتر كردند و بر سياستهاي غلط تأثير گذاشتند. متخصصان باليني ميليونها دلار صرف كارآزماييهايي كردند كه آشفته و بيفايده بودند. افراد ازخودمطمئن، پژوهشهاي گمراهكننده در موضوعاتي منتشر كردند كه هيچ سررشتهاي در آنها نداشتند. نابرابريهاي نژادي و جنسيتي نيز در عرصهي علم گسترش يافت.
وقتي مردم دههها بعد به دوران كنوني نگاه كنند، داستانهاي خوب و بد دربارهي اين لحظهي خارقالعاده براي علم تعريف خواهند كرد. علم در بهترين حالت، حركتي خوداصلاحكننده بهسمت دانش بيشتر براي خير بشريت است و در بدترين حالت، پيگيري منافع شخصي براي اعتبار بيشتر به ارزش كتمان حقيقت و سركوبگري است. دنياگيري هر دو جنبه را برجسته كرد. بشريت و خود علم به شرط آموختن از تجربهي كوويد ۱۹، از ثمرات آن بهرهمند خواهند شد.
بخش دوم: چگونه فرايند توليد علم متحول شد؟
در ماه فوريه، جنيفر دودنا، يكي از برجستهترين دانشمندان آمريكايي همچنان بر پژوهش در زمينهي كريسپر تمركز داشت. دودنا خود يكي از كاشفان اين فناوري ويرايش ژن بود و به پاس همين كشف در ماه اكتبر جايزه نوبل را دريافت كرد. اما وقتي دبيرستان پسر او و دانشگاهش (كاليفرنيا بركلي) تعطيل شد، شدت دنياگيري قريبالوقوع آشكار شد.
۱۳ مارس ۲۰۲۰ (۲۳ اسفند ۱۳۹۸)، دودنا و چندين نفر از همكارانش در مؤسسهي ژنوميك بركلي، توافق كردند تا بخش عمدهي پروژههاي درحال انجام خود را متوقف و تخصصشان را صرف كوويد ۱۹ كنند. آنها روي تستهاي تشخيص مبتني بر كريسپر كار كردند. ازآنجا كه موجودي تستهاي موجود كم بود، آنها بهمنظور خدمت به جامعهي محلي، فضاي آزمايشگاه را به مركز آزمايش تبديل كردند. دودنا گفت «ما بايد تخصصمان را به هرآنچه اكنون درحال وقوع است، مرتبط كنيم.»
دانشمنداني كه از قبل درحال مطالعهي ديگر بيماريهاي نوظهور بودند، واكنشي بهمراتب سريعتر داشتند. لورن گاردنر، استاد مهندسي در دانشگاه جانز هاپكينز كه تب دنگي و زيكا را مطالعه كرده بود، ميدانست كه در همهگيريهاي جديد، كمبود دادهي آني وجود دارد. درنتيجه او و يكي از دانشجويانش، سامانهاي اطلاعاتي براي ترسيم نقشه و شمارش تمام موارد رسمي ابتلا و مرگومير كوويد ۱۹ روي اينترنت بهراه انداختند. پس از يك شب كار، گاردنر و دانشجويش حاصل تلاش خود را در ۲۲ ژانويه منتشر كردند. از آن زمان تاكنون، دولتها، سازمانهاي بهداشت عمومي، خبرگزاريها و شهروندان نگران روزانه از سامانهي اطلاعاتي دانشگاه جانز هاپكينز بازديد كردهاند.
مطالعهي ويروسهاي مرگبار در بهترين زمان همواره چالشبرانگيز است و بهخصوص در سالي كه گذشت، بسيار دشوار بود. دانشمندان بهمنظور مديريت ويروس كروناي جديد، بايد در آزمايشگاههاي سطح ۳ ايمني زيستي و مجهز به سامانههاي مخصوص جريان هوا و ديگر استاندارهاي سختگيرانه فعاليت كنند. هرچند شمار واقعي اين نوع تاسيسات مشخص نيست؛ برآورد ميشود ۲۰۰ مورد از آنها در ايالات متحده موجود باشد. پژوهشگران معمولا داروها و واكسنهاي جديد را پيش از راهاندازي كارآزماييهاي انساني، روي ميمونها آزمايش ميكنند.
بااينحال، پس از آنكه چين صادرات حيوانات را احتمالا بهدليل نياز خود به آنها براي پژوهش متوقف كرد، آمريكا با كمبود ميمون مواجه شد. اكنون بهدليل اقدامات فاصلهگذاري اجتماعي، انجام ديگر پژوهشهاي زيستپزشكي نيز دشوارتر شده است. بهگفتهي آكيكو ايواساكي، همهگيرشناس از دانشگاه ييل، پژوهشگران اكنون بهصورت شيفتي فعاليت ميكنند و در ساعتهاي نامناسب سركار ميآيند تا خود را دربرابر همان ويروسي محافظت كنند كه درصدد مطالعهاش هستند.
متخصصان بيماريهاي نوظهور كمياب هستند و اين تهديد در سكوت بين همهگيريها ازسوي مردم ناديده گرفته ميشود. ليزا گرالينسكي از دانشگاه كاروليناي شمالي در چپل هيل ميگويد «تنها يك سال پيش بايد به مردم توضيح ميدادم چرا درحال مطالعهي ويروس كرونا هستم. اين مسئله ديگر نگرانكننده نخواهد بود.» گرالينسكي و ديگر پژوهشگران بيماريهاي نوظهور نقشهاي ناآشنايي را نيز برعهده گرفتند. آنها بهعنوان مشاور موقت كسبوكارها، مدارس و دولتهاي محلي خدمت ميكنند، با درخواستهاي مصاحبهي متعدد روزنامهنگاران روبهرو شدهاند و در توييتر درحال توضيح جزئيات دنياگيري براي شمار چشمگير دنبالكنندگان جديد هستند.
پرديس ثابتي، ژنتيكشناس محاسباتي در مؤسسهي براود امآيتي و هاروارد به آتلانتيك گفت «علاقهي نوظهور جهاني به ويروسها همچنين بدان معني است كه ميتوانيد با افراد بسيار بيشتري دربارهي اشكالات صحبت كنيد» بهنقل از اعضاي تيمي پژوهشي به سرپرستي يينگ دينگ از دانشگاه تگزاس در آستين، قطعا مقالههاي كوويد ۱۹ احتمالا نسبت به مطالعات زيستپزشكي معمول، نويسندگان بيشتري را گردهم ميآورند كه پيشتر هرگز با يكديگر مقاله منتشر نكردهاند.
ما سريعتر از آنچه دربارهي هر ويروس ديگر در تاريخ آموختيم درحال يادگيري دربارهي ويروس جديد هستيم
تيمهايي كه بهسرعت شكل ميگيرند، ميتوانند با سرعت سرسامآور كار كنند؛ زيرا بسياري از پژوهشگران در چند دههي گذشته مشغول تبديل علم از تلاشي آهسته و مخفيانه به فعاليتي چابكانهتر و شفافتر بودهاند. بهطور سنتي، دانشمند مقالهاش را براي نشريه ارسال ميكند و نشريه نيز آن را بهمنظور معمولا چندين دور مطالعه ناشناس براي گروهي كوچك از متخصصان همتا ميفرستد.
اگر مقاله در اين مرحلهي معمولا چند ماههي داوري همتا پذيرفته شود، آنگاه پشت بهاصطلاح ديوار پولي گرانارزش منتشر ميشود؛ بدين معنا كه دسترسي به آن مستلزم پرداخت هزينه خواهد بود. اين فرايند كند و غيرشفاف با همهگيري پرسرعت يك بيماري جديد اصلا تناسبي ندارد. بااينحال، دانشمندان زيستپزشكي اكنون ميتوانند نسخههاي مقدماتي يا «پيشانتشار» از مقالههايشان را در وبسايتهاي داراي دسترسي آزاد بارگذاري كنند و به ديگران امكان دهند تا بلافاصله نتايج آنها را بازبيني كنند.
اين عمل پيش از سال ۲۰۲۰ بهآهستگي درحال كسب مقبوليت بود؛ اما سال گذشته نشان داد كه انجام آن براي بهاشتراكگذاري اطلاعات دربارهي كوويد ۱۹ بسيار حياتي است. نسخههاي پيشانتشار به علم سرعت ميبخشند و دنياگيري نيز به استفاده از نسخههاي پيشانتشار سرعت بخشيده است. در آغاز سال، مخزن مدآركايو نزديك به هزار مقالهي پيشانتشار نگهداري ميكرد؛ درحاليكه تا پايان ماه اكتبر، اين عدد به بيش از ۱۲ هزار مقاله رسيد.
- شرايط انتشار پژوهشهاي پزشكي در مجلههاي معتبر علمي چيست؟
مجموعه دادههاي آزاد و ابزارهاي پيشرفتهي جديد براي پردازش آنها، پژوهشگران امروزي را انعطافپذيرتر كرده است. ژنوم ويروس كروناي جديد فقط ۱۰ روز پس گزارش نخستين مورد ابتلا، بهدست دانشمندان چيني رمزگشايي و بهاشتراك گذاشته شد. تا ماه نوامبر، بيش از ۱۹۷ هزار ژنوم ويروس توالييابي شده بود. نزديك به ۹۰ سال پيش، هيچكس حتي يك نمونه ويروس را نديده بود؛ اما امروزه دانشمندان ساختار ويروس كروناي جديد را تا موقعيت تكتك اتمها بازسازي كردهاند.
پژوهشگران شروع كردهاند تفاوتها و شباهتهاي ويروس كروناي جديد با ديگر ويروسهاي كرونا در خفاشهاي وحشي، اندوختهي احتمالي، چگونگي نفوذ ويروس به سلولهاي بدن و نحوهي واكنش بيشازحد سيستم ايمني به آن را كشف كنند. بهگفتهي ثابتي «ما سريعتر از آنچه دربارهي هر ويروس ديگر در تاريخ آموختيم درحال يادگيري دربارهي ويروس جديد هستيم.»
بخش سوم: واكسن و درمان
تا ماه مارس، احتمال ريشهكني سريع ويروس كروناي جديد بسيار ناچيز بهانديشه متخصصين ميرسيد. واكسن به محتملترين گزينه براي پايانبخشي به بحران تبديل شد و رقابت براي ساخت آن موفقيتي باورنكردني بود. فرايند كشف واكسن معمولا سالها طول ميكشد؛ اما تا ميانهي ماه دسامبر، ۵۴ واكسن مختلف درحال آزمايش براي مطالعه ايمني و اثربخشي بودند و ۱۲ مورد به مرحلهي سوم كارآزماييهاي باليني (واپسين نقطهي بازبيني) راه يافتند.
فايزر/ بايونتك و مدرنا در اوايل نوامبر، اثربخشي بالاي ۹۰ درصد واكسنهايشان را گزارش دادند و يك ماه بعد، با تزريق واكسن به زني بريتانيايي بهنام مارگارت كينان، روند واكسيناسيون كوويد ۱۹ آغاز شد. آنتوني فائوچي، مدير مؤسسهي ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني و عضو نيروي سادهوه ويروس كرونا در كاخ سفيد به آتلانتيك گفت شگفتانگيز است كه تازه در ماه ژانويه ژنوم ويروس را توالييابي كرديم و اكنون در پاييز، كارآزمايي مرحلهي سوم را به پايان ميبريم.
اغلب واكسنها دربردارندهي عوامل بيماريزاي مرده، ضعيفشده يا قطعهقطعهشده هستند و هر زمان تهديدي تازه ظهور كند، بايد از اول ساخته شوند. اما درطول دههي گذشته، ايالات متحده و ديگر كشورها از اين رويكرد آهسته و يك بيماري – يك دارو فاصله گرفتهاند. آنها درعوض در فناوريهاي بهاصطلاح پلتفرم سرمايهگذاري كردهاند كه در آنها يك چارچوب استاندارد را ميتوان بهراحتي با محمولههاي مختلفي كه ويروسهاي جديد را هدف ميگيرند، سفارشيسازي كرد. بهعنوان مثال، واكسنهاي فايزر/ بايونتك و مدرنا هردو شامل نانوذراتي هستند كه قطعاتي از مواد ژنتيكي (mRNA) ويروس كروناي جديد را دربردارند.
وقتي اين ذرات به داوطلبان تزريق شد، سلولهاي بدنشان از mRNA استفاده كرد تا با بازسازي قطعهاي غيرعفوني از ويروس، به سيستم ايمني امكان دهد تا پادتنهاي خنثيكنندهي آن را آماده كند. هيچ شركتي تاكنون واكسن mRNA را به بازار عرضه نكرده است؛ اما ازآنجا كه پلتفرم اصلي ساماندهي شده بود، پژوهشگران توانستند بهسرعت آن را با mRNA ويروس كروناي جديد بهكار گيرند. مدرنا واكسن خود را بسيار سريعتر از هر واكسن پيشاكوويد در ۱۶ مارس، فقط ۶۶ روز پس از نخستين بارگذاري ژنوم ويروس، وارد مرحلهي اول كارآزماييهاي باليني كرد
درهمينحال، شركتها فرايند توليد واكسن را با اجراي مراحل متوالي بهطور موازي فشرده كردند. طرح ضربتي دولت آمريكا بهنام «اپريشن وارپ اسپيد»، تلاشي براي تسريع توزيع واكسن و درحركتي نامعمول حمايت مالي همزمان از چند شركت بود. اين برنامه با پيشسفارش واكسن و سرمايهگذاري در تاسيسات توليد پيش از به پايانرسيدن كارآزماييها، خطر را براي شركتهاي دارويي مايل به مشاركت كاهش داد.
بهطرز جالبي، ناكارآمدي دولت فدرال آمريكا در مهار ويروس كروناي جديد نيز كمككننده بود. ناتالي دين از دانشگاه فلوريدا كه كارآزماييهاي واكسن را مطالعه ميكند، ميگويد «اين حقيقت كه ويروس در همهجا است، اندازهگيري عملكرد واكسن را راحتتر ميكند. شما نميتوانيد كارآزمايي [مرحلهي سوم] واكسن را در كره جنوبي انجام دهيد؛ زيرا همهگيري درآنجا تحت كنترل درآمده است.»
شگفتانگيز است تازه در ماه ژانويه، ژنوم ويروس را توالييابي كرديم و اكنون در پاييز، كارآزمايي مرحلهي سوم را به پايان ميبريم
واكسنها دنياگيري را بلافاصله پايان نخواهند داد. ميليونها دز بايد توليد، تخصيص و توزيع شود. گروههاي بزرگي از مردم در سرتاسر دنيا ازجمله ايران ممكن است از دريافت واكسن امتناع كنند. همچنين اينكه ايمني ايجادشده با واكسن تا چه مدت دوام خواهد داشت، همچنان نامعلوم است. در بهترين سناريو، واكسنهاي فايزر/ بايونتك و مدرنا كه اكنون تأييد شدهاند، بهتدريج درطول ۱۲ ماه آينده عرضه خواهند شد.
تا پايان سال آينده، پس از آنكه ويروس در يافتن ميزبانهاي آسيبپذير در كشورهاي پيشرو در واكسيناسيون بهزحمت افتد، ايمني جمعي حاصل خواهد شد. ويروس همچنان درگردش اما شيوع آن پراكنده و كوتاهمدت خواهد بود. مدارس و كسبوكارها بازگشايي خواهند شد و خانوادهها و دوستان دوباره يكديگر را درآغوش خواهند كشيد.
و دفعهي بعد كه عامل بيماريزايي ناشناخته ظهور كند، دانشمندان اميدوار هستند كه بهسرعت مواد ژنتيكي آن را درون پلتفرمهاي اثباتشده قرار دهند و واكسنهاي ساختهشده را ازطريق همان مجراهاي سريعي كه درجريان دنياگيري شكل گرفتند، توزيع كنند. نيكول لوري از بنياد ائتلاف براي آمادگي دربرابر همهگيريها (CEPI) معتقد است دنياي ساخت واكسن ديگر هرگز مثل گذشته نخواهد بود.
روند پرسرعت ساخت واكسن ميتوانست سريعتر هم باشد. با وجود مخاطرات، برخي شركتهاي داروسازي با تخصص مربوطه احتمالا بهدليل نگراني از رقابت شديد تصميم گرفتند به مسابقهي ساخت واكسن وارد نشوند. بهنقل از كوين برايان، اقتصاددان در دانشگاه تورنتو، صنعت دارو درعوض از فوريه تا مه تقريبا تلاشهايش را سه برابر كرد تا داروهايي براي درمان كوويد ۱۹ بسازد. مشخص شد كه استروئيد قديمي دگزامتازون، نرخ مرگومير را بين بيماران حاد متصل به دستگاه تنفس مصنوعي تا بيش از ۱۲ درصد كاهش ميدهد.
يافتههاي اوليه نشان ميدهد كه درمانهاي جديدتر نظير درمان پادتن مونوكلونال باملانيويماب كه بهتازگي مجوز اضطراري سازمان غذا و داروي آمريكا را دريافت كرده است، ميتواند به بيماران تازهمبتلاشدهاي كمك كند كه هنوز در بيمارستان بستري نشدهاند. اما اين پيروزيها هرچند چشمگير كمياب هستند. اغلب داروها مؤثر نبودهاند. كاركنان مراقبتهاي بهداشتي بيش از اتكا به راهكارهاي دارويي، ازطريق بهبودها در مراقبتهاي پزشكي اوليه توانستند بيماران بستري را نجات دهند. ازآنجا كه داروهاي ضدويروسي معمولا مزايايي نسبتا كم دارند، امكان پيشبيني اين اتفاق وجود داشت.
تلاشها براي يافتن درمانهاي كوويد ۱۹ بهدليل سيل مطالعات نامناسب كه در بهترين حالت نتايج بيمعني و در بدترين حالت گمراهكننده داشتند، روندي آهسته به خود گرفت. اغلب هزاران كارآزمايي باليني كه راهاندازي شدند، براي توليد نتايج محكم از انديشه متخصصين آماري، بيش ازحد كوچك بودند. برخي گروه كنترل نداشتند؛ يعني مجموعهاي از بيماران قابل مقايسه كه با دريافت دارونما، به مرجعي براي قضاوت اثرات دارو تبديل ميشوند. كارآزماييهاي ديگر نيز بيدليل همپوشاني داشتند. دستكم ۲۲۷ كارآزمايي درگير مطالعه هيدروكسي كلروكين، داروي ضدمالاريايي بودند كه اثربخشي آن براي مدتها مباحثهبرانگيز شد.
در گرماگرم فاجعه، وقتي مراكز اورژانس مملو از بيماران درحال مرگ است، بهسختي ميتوان مطالعهاي دقيق بهراه انداخت، چه رسد به اينكه چندين مورد از آنها را در سرتاسر كشور هماهنگ كرد. بااينحال، هماهنگي غيرممكن نيست. درجريان جنگ جهاني دوم، سازمانهاي فدرال آمريكا در تلاشي بهدقت برنامهريزيشده با شركتهاي خصوصي، دانشگاهها، ارتش و ديگر نهادها متحد شدند تا به روند ساخت و توزيع دارو سرعت بخشند. بهنقل از كندال هويت از كالج دارتموث، نتيجهي اين همكاري كه شامل درمانهاي انقلابي مالاريا، روشهاي تازهي توليد انبوه آنتيبيوتيك و دستكم ۱۰ واكسن جديد يا بهبوديافته براي آنفلوانزا و ديگر بيماريها بود، نه پيروزي نبوغ علمي بلكه درعوض اراده و اثربخشي سازماني را نشان داد.
سال گذشته، پيروزيهاي مشابه در كشورهاي مختلف بهوقوع پيوست. در ماه مارس، پژوهشگران بريتانيايي با بهرهگيري از سيستم بهداشت ملي اين كشور، مطالعهاي كلان بهنام ريكاوري بهراه انداختند كه از آن زمان تاكنون بيش از ۱۷٬۶۰۰ بيمار كوويد ۱۹ را در ۱۷۶ مؤسسه ثبتنام كرد. ريكاوري پاسخهايي قاطع دربارهي دگزامتازون و هيدروكسي كلروكين ارائه داد و قرار است چندين درمان ديگر را ارزيابي كند. هيچ مطالعهي ديگري در شكلدادن به درمان كوويد ۱۹ تا اين حد تأثيرگذار نبوده است.
در ماه آوريل، مؤسسهي ملي سلامت برنامهاي بهنام ACTIV بهراه انداخت كه در آن، دانشمندان دانشگاهي و صنعتي، اميدبخشترين داروها را اولويتبندي و برنامههاي كارآزمايي را در سرتاسر كشور هماهنگ كردند. اين مدل هرچند ديرهنگام بود، احتمالا در دنياي پس از كوويد به پژوهشگران امكان خواهد داد تا بهسرعت داروهاي متخصصدي را از بين انبوه مواد دارويي شناسايي كنند. فرانسيس كالينز از NIH ميگويد «نميتوانم تصور كنم پژوهشهاي باليني را در آينده به شيوهي سابق انجام دهيم.»
بخش چهارم: پيامدهاي مثبت كوويد ۱۹
حتي پس از دنياگيري كوويد ۱۹، ثمرات اين نقطهي عطف ما را در نبرد طولاني و مداوم دربرابر ويروسهاي مضر آمادهتر ميكند. آخرين بار كه يك ويروس چنين ويراني مهيبي بهبار آورد (دنياگيري آنفلوانزاي ۱۹۱۸)، دانشمندان صرفا تازه درحال آموختن دربارهي ويروسها بودند و وقت خود را براي جستجوي عاملي باكتريايي صرف كردند. اما ويروسها متفاوت هستند. درحاليكه بسياري از دانشمندان بهدقت ويروسي را نظاره ميكنند كه به ميليونها تن بهشدت آسيب زده، جهان درحال آموختن درسهايي است كه ميتوانند نحوهي تفكر ما دربارهي اين عوامل بيماريزا را براي هميشه تغيير دهند.
تبعات بلندمدت عفونت ويروسي را درانديشه متخصصينبگيريد. سالها پس از شيوع ويروس كروناي سارس در هنگكنگ در سال ۲۰۰۳، نزديك به يكچهارم از نجاتيافتگان همچنان دچار ميالژيك انسفالومياليتيز (ME) بودند؛ مرضي مزمن كه علائمش نظير خستگي مفرط يا مغز مهآلود ميتواند پس از فعاليت خفيف بهنحو چشمگير تشديد شود.
تصور ميشود ابتلا به اين وضعيت كه با عنوان سندرم خستگي مزمن نيز شناخته ميشود، به عفونتهاي ويروسي ارتباط دارد و خوشههاي افراد مبتلا به آن معمولا بهدنبال همهگيريهاي بزرگ شكل ميگيرد. درنتيجه وقتي انتشار كروناي جديد آغاز شد، افراد مبتلا به ME از شنيدن اينكه دهها هزار نفر از مبتلايان بلندمدت كوويد ۱۹ تا ماهها دچار علائم ناتوانكننده بودند، تعجب نكردند. جنيفر بريا، مدير اجرايي گروه حامي MEAction ميگويد «تمام افراد اجتماع من از زمان آغاز دنياگيري درحال فكركردن به اين سندرم بودهاند.»
جهان در حال آموختن درسهايي است كه ميتوانند نحوهي تفكر ما دربارهي عوامل بيماريزاي ويروسي را براي هميشه تغيير دهند
سندرم خستگي مزمن و بيماريهاي همزاد آن نظير نوروپاتي اتونوميك (نوعي نقص عملكرد در دستگاه عصبي خودگردان)، فيبروميالژيا (سندرم درد اسكلتي-عضلاني مزمن)، سندرم فعالسازي سلول ماست (نوعي نقص ايمني) از مدتها پيش ناديده گرفته شده و علائمشان بهعنوان وهم يا بيماري رواني رد شده است.
از پژوهش دربارهي اين بيماريها حمايت چنداني بهعمل نميآيد؛ از اينرو دانشمندان كمي آنها را مطالعه ميكنند و اطلاعات ناچيزي دربارهي چگونگي پيشگيري يا درمانشان وجود دارد. اين سهلانگاري، بيماران بلندمدت كوويد ۱۹ را با پاسخها يا راهكارهاي اندكي مواجه كرده است. آنها درابتدا همانند جامعهي بزرگتر ME ناديده گرفته شدند؛ اما شمار چشمگيرشان موجب شده است تا حدي بهرسميت شناخته شوند.
اين بيماران خود شروع به پژوهش و فهرستبندي علائمشان كردند و توانستند توجه مؤسسهي ملي سلامت و سازمان بهداشت جهاني را جلب كنند. بيماراني كه خود متخصص بيماريهاي عفوني يا سلامت عمومي بودند، داستانهايشان را در نشريههاي برتر منتشر كردند. «كوويد بلندمدت» درحال جديگرفتهشدن است و بريا اميد دارد كه اين وضعيت بتواند تمام بيماريهاي پساعفونت را به كانون توجهات بكشاند.
آنتوني فائوچي، مدير مؤسسه ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني نيز اميدوار است. فائوچي بهعنوان دانشمندي برجسته، پژوهشهاي مهمي درزمينهي اچآيوي انجام داده و مزاياي جنبي مطالعهي اين بيماري را عميق ميداند. پژوهش دربارهي اچآيوي/ ايدز درك ما را از سيستم ايمني و چگونگي تخريب آن توسط بيماريها متحول كرده است و شكلگيري تكنيكهايي براي ساخت داروهايي ضدويروسي را بهدنبال داشت كه به درمان هپاتيت سي منجر شدند. نسخهيهاي غيرفعال اچآيوي براي درمان سرطانها و اختلالهاي ژنتيكي بهكار رفتهاند. از يك بيماري، انبوهي از مزايا حاصل شد و همين امر درمورد كوويد ۱۹ نيز اتفاق خواهد افتاد.
فائوچي شخصا موارد مبتلا به علائم بلندمدت را ديده بود؛ اما بهدليل آنكه شناسايي عوامل بيماريزاي مسئول آن علائم معمولا امكانپذير نيست، مطالعهي آنها دشوار است. اما بهگفتهي فائوچي كوويد ۱۹ غيرمعمولترين وضعيت قابل تصور را بهوجود آورده؛ گروه عظيمي از افراد با علائم بلندمدت كه ويروسي شناختهشده عامل بروز آنها است. «اين فرصتي محسوب ميشود كه نميتوانيم ازدست دهيم.»
كوويد ۱۹ ازآنجا كه ظاهرا به شيوههاي غيرمعمول رفتار ميكند، هالهاي رمزآلود و ترسناك ساخته است. اين بيماري موجب بروز علائم خفيف در برخي افراد ميشود؛ اما ديگران را بهشدت بدحال ميكند؛ ويروسي تنفسي است و درعينحال ظاهرا به قلب، مغز، كليهها و ديگر اندامها حمله ميكند و شمار كوچكي از افراد تازهبهبوديافته را دوباره آلوده كرده است. بااينحال، بسياري از ديگر ويروسها نيز از تواناييهاي مشابه بهره ميبرند. آنها صرفا ميليونها نفر را در عرض چند ماه آلوده نميكنند يا موجب جلب توجه كل جامعهي علمي به خود نميشوند. بهلطف كوويد ۱۹، پژوهشگران بيشتري درحال جستوجو و رديابي اين جنبههاي نادرتر عفونتهاي ويروسي هستند.
دستكم ۲۰ ويروس شناختهشده ازجمله آنفلوانزا و سرخك ميتوانند موجب ميوكارديت (التهاب قلب) شوند. برخي از اين موارد خودبهخود بهبود مييابند؛ عدهاي دچار آسيب ماندگار و گروهي ديگر بهسرعت به اشكالات كشنده مبتلا ميشوند. هيچكس نميداند چه درصدي از افراد مبتلا به ميوكارديت ويروسي، ملايمترين سرنوشت را تجربه ميكنند؛ زيرا پزشكان معمولا به آن گروهي توجه ميكنند كه بهدنبال مراقبت پزشكي ميروند. اما اكنون پژوهشگران قلب افراد بيعلامت يا داراي علائم خفيف عفونت كوويد ۱۹ ازجمله ورزشكاران دانشگاهي را بهدليل نگراني دربارهي ايست قلبي ناگهاني حين تمرينات سنگين بهدقت معاينه ميكنند. درسهاي آموخته از اين تلاشها ميتواند درنهايت از مرگومير ناشي از ديگر عفونتها پيشگيري كند.
ويروسهاي تنفسي با وجود آنكه بسيار شايع هستند، اغلب ناديده گرفته ميشوند. ويروس سينسيشيال تنفسي، ويروسهاي پاراآنفلوانزا، راينوويروسها، آدنوويروسها، بوكاويروسها و يكچهارم از ديگر ويروسهاي كروناي انساني اغلب بروز بيماريهاي خفيف مشابه با سرماخوردگي را موجب ميشوند. اما بيماري ناشي از آنها ميتواند شديد نيز باشد. تعيين اينكه چه زمان و چرا ابتلا به ويروسهاي يادشده موجب بيماري حاد ميشود، دشوار است؛ زيرا بهجز آنفلوانزا، اينگونه ويروسها توجه يا سرمايهگذاري اندكي جلب ميكنند.
اميلي مارتين از دانشگاه ميشيگان كه از مدتها پيش بهمنظور مطالعهي ويروسهاي تنفسي درتلاش براي جذب سرمايه بوده است، ميگويد «اين تصور وجود دارد كه آنها صرفا سرماخوردگي هستند و چيز چنداني نميتوان دربارهشان آموخت.» چنين استدلالي احمقانه و كوتهبينانه است. ويروسهاي تنفسي، محتملترين عوامل بيماريزا براي ايجاد دنياگيريها هستند و شيوع آنها ميتواند بالقوه بسيار شديدتر از همهگيري جهاني كوويد ۱۹ باشد.
دربارهي حركات ويروسهاي تنفسي ازطريق هوا نيز مطالعات كمي انجام شده است. لينزي مار از دانشگاه ويرجينيا تك ميگويد اين ايده بسيار جاافتاده است كه ويروسها عمدتا بهجاي آئروسلها (ذرات ريز گردوغبارمانند كه در مسافت طولاني حركت ميكنند)، ازطريق قطركها (ذرات كوچك و كوتاهبرد آب بيني و دهان) منتشر ميشوند. اين ايده به دههي ۱۹۳۰ بازميگردد. در آن زمان دانشمندان درحال ازبينبردن اين تصورات قديمي بودند كه بيماريها دراثر «هواي بد» يا مياسما (بخار مسموم) بهوجود ميآيند.
بهگفتهي مار، شواهد مبني بر اينكه ويروس كروناي جديد ميتواند ازطريق آئروسلها منتشر شود، اكنون بهشدت درحال افزايش است. مار يكي از معدود دانشمنداني محسوب ميشود كه پيش از دنياگيري، چگونگي انتشار ويروسها ازطريق هوا را مطالعه ميكرد. «من در ۶ ماه گذشته بيشتر از ۱۲ سالي كه مشغول كار در اين زمينه بودم، مقبوليت داشتهام.»
دنياگيري بعدي اجتنابناپذير است؛ اما درمقايسه با كوويد ۱۹ اجتماعي متفاوت از دانشمندان را درگير خود خواهد كرد. آنها بلافاصله تعيين خواهند كرد كه آيا عامل بيماريزا (احتمالا يك ويروس تنفسي ديگر) ازطريق آئروسلها حركت ميكند و پيش از بروز علائم از افراد آلوده منتقل ميشود يا نه. ممكن است ازهمان لحظات ابتدايي و نه پس از ماهها مباحثه و جدال، استفاده از ماسك و تهويهي بهتر هوا را توصيه كنند. آنها احتمال موج قريبالوقوع علائم بلندمدت را پيشبيني و اميدوارانه روشهايي براي پيشگيري از آنها كشف خواهند كرد.
احتمال دارد گروههايي پژوهشي براي اولويتبندي اميدبخشترين داروها و هماهنگي كارآزماييهاي باليني بزرگ ايجاد كنند. آنها ميتوانند پلتفرمهاي واكسني كه بهترين عملكرد را دربرابر كوويد ۱۹ داشتند، بردارند و مواد ژنتيكي عامل بيماريزاي جديد را وارد آن كنند و ظرف مدت چند ماه واكسن را ارائه دهند.
بخش پنجم: تبعات منفي كوويد ۱۹
با وجود تمام مزايا، تمركز يكجانبه روي كوويد ۱۹ ميراث منفي زيادي نيز بهجا خواهد گذاشت. علم عمدتا بازي مجموع صفر است و وقتي يك موضوع توجه و پول را در انحصار خود دارد، ديگر موضوعات آنها را ازدست خواهند داد. سال گذشته، درميان محدوديتهاي فاصلهگذاري فيزيكي، بودجههاي تغيير مسيردادهشده و دانشمندان مشغولشده به كوويد، سرعت بسياري از پژوهشها كاهش يافت. مطالعات بلندمدتي كه بر مهاجرت پرندگان يا تغيير اقليم نظارت ميكردند، بهعلت لغو تحقيقات ميداني براي هميشه در دادههايشان شكاف خواهند داشت. طرفداران حفظ منابع طبيعي كه مشغول حفاظت از ميمونها و كپيها بودند، بهدليل نگراني از انتقال كوويد ۱۹ به گونههاي درحال انقراض، از آنها فاصله گرفتند.
تقريبا ۸۰ درصد از كارآزماييهاي باليني غيركوويد ۱۹ در ايالات متحده (با هزينهي احتمالي ميلياردها دلار) دچار اختلال يا متوقف شدند؛ زيرا بيمارستانها تحت فشار و داوطلبان در خانه مانده بودند. حتي پژوهش روي ديگر بيماريهاي عفوني نيز بهتعويق افتاد. آنجلا راسموسن از دانشگاه جورجتاون كه معمولا بر مطالعهي روي ابولا و سارس تمركز دارد، ميگويد «تمام فعاليتهاي غيركوويد كه پيش از آغاز دنياگيري مشغول انجامشان بودم، اكنون تلنبار شده و خاك ميخورند. آنها همچنان معضل هستند.»
دنياگيري كوويد ۱۹ فاجعهاي منحصربهفرد محسوب ميشود و منطقي است كه جامعه و دانشمندان آن را در اولويت قرار دهند. اما شكلگيري اين نقطهي عطف بههمان اندازهي نوعدوستي ناشي از فرصتطلبي بود. دولتها، افراد نيكوكار و دانشگاهها مبالغ هنگفتي را براي پژوهشهاي كوويد ۱۹ اختصاص دادند. مؤسسهي ملي سلامت بهتنهايي نزديك به ۳/۶ ميليارد دلار از كنگرهي آمريكا دريافت كرد. بنياد بيل و مليندا گيتس ۳۵۰ ميليون دلار براي فعاليتهاي كوويد ۱۹ تخصيص داد.
بهگفتهي مادهوكار پاي «هرزمان ديگ بزرگي از پول وسط است، رفتارهاي ديوانهوار براي برداشتن سهم نيز وجود دارد.» مادهوكار روي مرض سل مطالعه ميكند. اين بيماري سالانه جان ۱/۵ ميليون نفر را ميگيرد كه با شمار جانباختگان كوويد ۱۹ در سال ۲۰۲۰ قابل مقايسه است. بااينحال پژوهشهاي سل عمدتا متوقف شده است هيچكدام از همكاران پاي هنگام شيوع ابولا يا زيكا، زمينهي كار خود را تغيير ندادند؛ اما «نيمي از ما اكنون به كار روي كوويد ۱۹ رو آوردهايم. اين بيماري سياهچالهاي است كه همهمان را به درون خود ميكشد.»
تيتر اخبار هالهاي ابهامآلود بهدور ويروس كرونا ساخته است؛ اما رفتار اين عامل بيماريزا همانند تقريبا تمام ديگر ويروسها است
هرچند شايستهترين متخصصان بهسرعت در واكنش به دنياگيري غوطهور شدند، ديگر متخصص كارشناسان گرفتار در خانه درجستجوي راههايي براي مشاركت برآمدند. آنها با استفاده از همان سامانههايي كه توليد علم را سريعتر كردند، ميتوانستند دادهها را از پايگاههاي دادهي رايگان دريافت، تجزيهوتحليلهاي سريع با ابزارهاي پويا روي آنها اجرا، نتيجهي كارشان را روي سرورهاي پيشانتشار منتشر و آن را در توييتر تبليغ كنند. اغلب آنها با خروج از مسير علمي خود و كندوكاو قلمرو ناآشنا، اوضاع را بدتر كردند.
نيتان بالانتاين، فيلسوف در دانشگاه فوردهام، اين وضعيت را «تجاوز معرفتشناختي» مينامد. اين مسئله ميتواند اتفاق خوبي باشد: انديشه متخصصينيهي رانش قارهاي ازسوي آلفرد وگنر كه يك هواشناس بود، حمايت شد. وجود ميكروبها نخستينبار بهدست فردي پارچهفروش بهنام آنتوني فان ليوونهوك بهاثبات رسيد. اما بيشتر اوقات، تجاوز معرفتشناختي بهخصوص هنگام تركيب بيتجربگي با اطمينان بيشازحد، صرفا افتضاح بهبار ميآورد.
در ۲۸ مارس مقالهاي پيشانتشار اشاره كرد كه كشورهايي كه بهطور عمومي از واكسن سل بهنام ب.ث.ژ استفاده ميكنند، نرخ كمتر مرگومير كوويد ۱۹ را دارند. اما چنين مقايسههايي ميان كشورها بهنحو شرمآوري خطرناك است. بهعنوان مثال، در كشورهايي با نرخ بالاتر مصرف سيگار، اميد به زندگي طولانيتر است؛ اما نه به اين دليل كه سيگاركشيدن عمر را طولاني ميكند، بلكه مصرف دخانيات در كشورهاي ثروتمندتر محبوبتر است. اين تمايل به نتيجهگيري غلط درمورد سلامت فردي با استفاده از دادههايي دربارهي مناطق جغرافيايي بزرگ، «مغالطهي اكولوژيكي» ناميده ميشود.
همهگيرشناسان ميدانند كه بايد از اشتباه مورد مباحثه اجتناب كنند؛ اما نويسندگان مقالهي ب.ث.ژ در كالج استئوپاتي (استخواندرماني) در نيويورك ظاهرا از اين امر اطلاع نداشتند. بااينحال، بيش از ۷۰ خبرگزاري مقالهي آنها را پوشش دادند و چندين تيم كمتجربه، تجزيهوتحليلهاي فريبندهي مشابه را پيشنهاد دادند. پاي ميگويد «افرادي كه نميدانستند چگونه واژهي توبركلوزيس (مرض سل) را هجي كنند، به من گفتند ميتوانند ارتباط بين ب.ث.ژ و كوويد ۱۹ را پيدا كنند.»
ديگر متجاوزان معرفتشناختي وقت خود را صرف اختراع دوبارهي چرخ كردند. يك مطالعهي جديد كه در نشريهي نيوانگلند منتشر شد، از ليزر استفاده كرد تا نشان دهد كه افراد هنگام صحبتكردن، آئروسل منتشر ميكنند. اما همانطور كه نويسندگان خود اشاره ميكنند، نتايج مشابه (بدون ليزر) در سال ۱۹۴۶ منتشر شده بود. اد يانگ، نويسندهي آتلانتيك از مار پرسيد آيا هيچ مقالهاي از دستهي ۲۰۲۰ نكتهي تازهاي به او آموخت يا نه. مار پس از مكثي ناخوشايند و طولاني فقط يه يك مورد اشاره كرد.
در برخي موارد، مقالههاي بد بهشكلگيري روايتي عمومي از دنياگيري كمك كردند. در ۱۶ مارس، دو جغرافيدان زيستي در نسخهي پيشانتشار مقالهي خود استدلال كردند ازآنجاكه كوويد ۱۹ در شرايط گرم و مرطوب بهسختي جابهجا ميشود، مناطق گرمسيري را چندان تحت تأثير قرار نخواهد داد. متخصصان بيماري بهسرعت متذكر شدند كه تكنيكهاي مشابه با روش بهكاررفته بهدست دو جغرافيدان، بهمنظور مدلسازي دامنههاي جغرافيايي گونههاي حيواني و گياهي يا عوامل بيماريزاي منتقله ازطريق ناقل طراحي شدهاند و براي شبيهسازي انتشار ويروسهايي نظير كروناي جديد مناسب نيستند.
بااينحال، بيش از ۵۰ خبرگزاري و حتي برنامهي جهاني غذاي سازمان ملل، ادعاي آنها را بازتاب دادند. كوويد ۱۹ از آن زمان در بسياري از كشورهاي گرمسيري ازجمله برزيل، اندونزي و كلمبيا همهگير شده است و نويسندگان، نتيجهگيريهايشان را در نسخهي نهايي مقاله به تأييد رساندهاند. كالين كارلسون از دانشگاه جورجتاون ميگويد اين گمراهسازي به فردي خاص نياز دارد تا فكر كند كه با چند هفته خواندن مقاله، درك بهتري از فرد دارندهي مدرك دكترا در آن رشته پيدا ميكند. اين فرد در جريان دنياگيري فرصت بيشتري براي ابراز وجود بهدست آورده است.
انگيزههاي تجاوز درخورتوجه است. دانشگاه يك طرح هرمي است؛ بدين معنا كه هر استاد زيستپزشكي درطول حرفهي خود بهطور متوسط ۶ دانشجوي دكترا را يادگيري ميدهد؛ اما فقط ۱۶ درصد از دانشجويان موقعيت استادي دائم را بهدست ميآورند. رقابت شديد است و موفقيت به انتشار مقاله وابستگي دارد؛ دستاوردي كه تحقق آن با دربرداشتن نتايج شگرف راحتتر شده است. اين عوامل پژوهشگران را به سمت سرعت، كوتاهمدتگرايي و گزافهپردازي به ارزش ريزبيني سوق ميدهد و دنياگيري اين كشش را شدت بخشيد. در جهان نگراني كه بهشدت تشنهي اطلاعات است، هر مقالهي تازه ميتواند پوشش مطبوعاتي بينالمللي و ارجاعات متعدد را بلافاصله بهخود جلب كند.
سونامي پژوهشهاي سريع اما غيرمطمئن، فعاليت را براي متخصصاني واقعي دشوارتر كرده است كه درتلاش براي جداسازي سيگنال از نويز هستند. آنها همچنين احساس وظيفه كردند كه نادرستي پژوهشهاي بياعتبار را در رشتهتوييتهاي طولاني در توييتر و مصاحبههاي رسانهاي بيامان بهاثبات برسانند؛ خدمتي عمومي كه بهندرت در دانشگاه به آن پاداش داده ميشود. اين پژوهشگران همچنين با درخواستها براي داوري همتاي مقالههاي جديد تحت فشار بودند. كريستين آندرسن، پژوهشگر بيماريهاي عفوني در مؤسسه پژوهشي اسكريپس به آتلانتيك گفت نشريهها پيشتر ماهانه دو يا سه درخواست اينچنيني براي او ارسال ميكردند؛ درحاليكه اكنون روزانه سه يا پنج درخواست دريافت ميكند.
بخش ششم (پاياني): كوويد ۱۹ علم را براي هميشه تغيير داد
كوويد ۱۹ هماكنون علم را بياندازه تغيير داده است؛ اما اگر دانشمندان زيرك باشند، عميقترين دگرگوني در ماهيت و تعريف پزشكي هنوز درپيش است. در سال ۱۸۴۸، دولت پروس پزشكي جوان بهنام رودلف ويرشو را براي مطالعه همهگيري تيفوس در سيلزي عليا، به اين منطقه فرستاد. ويرشو نميدانست چه چيز موجب ظهور اين بيماري ويرانگر شده؛ اما دريافت كه شيوع تيفوس احتمالا بهدليل سوءتغذيه، شرايط خطرناك كار، جمعيت زياد خانهها، بهداشت ضعيف و بيتوجهي متخصصان دولت و اشراف رخ داده است؛ اشكالاتي كه نيازمند اصلاحات اجتماعي و سياسي بود. ويرشو گفت «پزشكي علمي اجتماعي است و سياست هيچچيز نيست جز پزشكي در مقياس بزرگتر.»
پس از آنكه انديشه متخصصينيهي ميكروبي بيماريها در اواخر قرن ۱۹ به جريان غالب تبديل شد، انديشه متخصصينات ويرشو به حاشيه رفت. وقتي دانشمندان، ميكروبهاي عامل مرض سل، طاعون، وبا، اسهال خوني و سيفليس را كشف كردند، بيش از همه به اين دشمنان تازهشناساييشده چشم دوختند. ايلين هرناندز، جامعهشناس پزشكي در دانشگاه اينديانا ميگويد «عوامل اجتماعي براي پژوهشگراني كه سعي ميكردند تا حد امكان عينيگرا باشند، بهعنوان حواسپرتيهاي بيشازحد سياسي نگريسته شد.»
در ايالات متحده، پزشكي چند شاخه شد. دانشكدههاي جديد جامعهشناسي و انسانشناسي فرهنگي چشمانشان را به جنبهي اجتماعي سلامت دوختند؛ درحاليكه نخستين دانشكدههاي بهداشت عمومي درعوض بر مبارزهي بين ميكروبها و انسانها تمركز كردند. همانطور كه پيشرفت در بهداشت، استانداردهاي زندگي، تعذيه و پسابزدايي طول عمر را طولانيتر كرد، اين جدايي گسترده شد: هرچه شرايط اجتماعي بهبود يافت، ناديدهگرفتن آنها آسانتر شد.
چرخش ايدئولوژيك از پژشكي اجتماعي در نيمهي دوم قرن ۲۰ شروع به برگشت كرد. جنبشهاي حقوق زنان و حقوق مدني، ظهور طرفداري از محيطزيست و اعتراضات ضدجنگ، نسلي از پژوهشگران را بهوجود آورد كه بهنقل از نانسي كريگر از دانشگاه هاروارد، «مشروعيت، ايدئولوژي و انجام هرگونه عمل علمي را كه به نابرابريهاي اجتماعي و اقتصادي بياعتنايي ميكند، زير سؤال بردند.» با آغاز دههي ۱۹۸۰، اين موج جديد از همهگيرشناسان اجتماعي بار ديگر بر چگونگي تأثير فقر، امتيازات اجتماعي و شرايط زندگي بر سلامت فرد مطالعه كردند. اين حد از توجه چنان زياد بود كه حتي ويرشو نميتوانست تصور كند. اما همانطور كه كوويد ۱۹ نشان داده، اين بازهمآميزي هنوز كامل نشده است.
سياستمداران ابتدا از تأثير برابر كوويد ۱۹ بر همگان صحبت كردند؛ اما وقتي ايالتها، استانها و مناطق مختلف كشورها دادههاي جمعيتشناختي خود را منتشر كردند، بلافاصله مشخص شد كه نرخ ابتلا و مرگومير در گروههاي جمعيتي متفاوت است. در آمريكا، رنگينپوستان بيشتر از كوويد ۱۹ آسيب ديدند و موجهاي مختلف بيماري در ايران، حاشيهنشينان را بيش از ديگران متاثر كرد. اين اختلافات نه ناشي از عوامل زيستي، بلكه حاصل دههها تبعيضي بود كه جوامع اقليت را در محلههاي فقيرتر با مشاغل كمدرآمد، اشكالات سلامتي بيشتر و دسترسي كمتر به مراقبتهاي پزشكي بهحال خود رها كرد. اينها همان نوع معضلاتي هستند كه ويرشو بيش از ۱۷۰ سال پيش بدانها اشاره كرد.
وحشتي كه رودلف ويرشو در سيلزي عليا ديد، انديشه متخصصيناتهاي او را تغيير داد و موجب شد تا «پدر آسيبشناسي مدرن» به طرفدار اصلاحات اجتماعي تبديل شود. دنياگيري كنوني بههمين نحو بر دانشمندان تأثير گذاشته است. آلوندرا نلسون، مدير شوراي پژوهشهاي علوم اجتماعي ميگويد «مطالعهي كوويد ۱۹، صرفا مطالعهي خود بيماري بهعنوان موجودي زيستي نيست. آنچه به اشكالي واحد شباهت دارد، درواقع يكباره همهچيز است. درنتيجه آنچه ما درحقيقت درحال مطالعهاش هستيم، بهمعناي واقعي كلمه همهچيز در هر مقياس در جامعه است، از زنجيرهي تأمين تا روابط فردي.»
جامعهي علمي با صرف سالهاي پيشادنياگيري براي طراحي روشهاي سريعتر انجام آزمايشها، اشتراكگذاري دادهها و ساخت واكسن، توانست هنگام ظهور كوويد ۱۹ بهسرعت بسيج شود. اكنون هدف آنها بايد رفع بسياري از نقاط ضعف ماندگارشان باشد. از اقدامات بيهوده، اطمينان بيشازحد، نابرابري و سوگيري زيستپزشكي، كوويد ۱۹ تمام آنها را متاثر كرده و در اين مسير به جهان علم، فرصتي براي تمرين يكي از مهمترين خصوصياتش داده است: اصلاح خود.
هم انديشي ها