اجازه پير شدن؛ مجموعه عكس حيوانات نجاتيافته از كشتارگاه و مزرعه
آيسا لشكو بعد از مراقبت از مادرش كه با آلزايمر دستوپنجه نرم ميكرد، از پير شدن وحشت داشت؛ اما او به دنبال راهي براي مقابله با ترس خود بود كه آن را در عكاسي از حيوانات پيري پيدا كرد كه از كشتارگاهيا مزرعه فرار كرده بودند . لشكو شروع به عكاسي از حيوانات نجاتيافته كرد. بوقلمون، خوك، اسب و تقريبا هر مخلوقي كه از كشتارگاه، مزرعه يا هر مكان ناخوشايند ديگري فرار كرده است، سوژهي عكسهاي او شد.
لشكو در يك مصاحبه گفت: «در تمام مدتي كه مادرم را تا دم مرگ همراهي ميكردم، مسير همراهي با او تجربهاي بود كه تأثير عميقي روي من گذاشت و مرگ او اين فكر و ايده را به من داد كه اضطراب خود را به جرقهاي براي كار مثبتي تبديل كنم». آيسا لشكو در اين تصاوير، صورت حيوانات پرورشي يا خانگي مختلف را در آخرين روزها و سالهاي زندگي به تصوير كشيده است. او براي ثبت اين مجموعه عكس، زمان زيادي از نزديك و با حيوانات صرف كرده است.
پس از نزديك به يك دهه كار روي مجموعه عكس، لشكو جزوه رايگان فوقالعادهاي به نام «پير شدن مجاز است: پرترههاي حيوانات مسن» از پناهگاههاي مزرعه منتشر و تغيير رويكرد از دستوپنجه نرم كردن با اضطراب به كنشگر بودن را آغاز كرد. اين عكاس از پرترههاي حيوانات خود بهعنوان راهي براي صحبت از طرف اين حيوانات و ساير حيوانات رهاشده استفاده ميكند.
هيچ چيز مانند رابطهي انسان با حيوان خانگي پير خود كامل نيست؛ يك سگ يا گربه كه سالها در كنار ما بوده و پيوندي غير قابل توصيف با ما ايجاد كرده است. در ميان حيواناتي كه اهلي شدهاند و حيوانات پرورشي، پير شدن بسيار نادر است. بهعنوان مثال حيوانات مزرعه معمولاً قبل از اولين سالگرد تولد خود ذبح ميشوند. آيا ما هرگز به اين مسئله فكر كردهايم كه تصاوير معمولي كه از گاو، مرغ، خوك و مانند آن مشاهده ميكنيم، مربوط به حيوانات جوان است؟ اگر به آنها اجازه پير شدن داده ميشد، با چه تصاويري روبهرو ميشديم؟
«مجاز به پير شدن» يك اداي احترام بسيار گرانبها و صميمانه است كه با تصاوير خيرهكننده و واژههاي جالب توجه، به حيوانات پرورشي سالخوردهاي ميپردازد كه قبلا زندگي وحشتناكي داشتهاند. اين جزوه رايگان زيبا بهوضوح فرديت هر حيوان را به تصوير ميكشد و نشان ميدهد كه حيوانات مزرعه هيچ تفاوتي با حيوانات همراه ما ندارند؛ حيواناتي كه ما با آنها در خانه و قلب خود مشترك هستيم. عكاس تلاش كرده است با اين مجموعه عكس ثابت كند كه تمام حيوانات، موجوداتي باهوش و با شخصيتي منحصربهفرد هستند؛ حيواناتي كه بهسادگي ميخواهند زندگي خود را با عشق و علاقهي فراوان و در صلح و امنيت ادامه دهند. لشكو ميگويد: «من كه زندگي عاطفي طيف گستردهاي از حيوانات را مطالعه كردهام، بهراحتي مي توانستم آنچه هنگام عكس گرفتن از هركدام از اين حيوانات احساس ميشود، درك كنم. من در زندگي آنها زندگي خودم را تصور ميكردم. اميدوارم اين جزوه رايگان از مخاطبان جهاني برخوردار باشد. مهم نيست خوانندگان جزوه رايگان به چه زباني صحبت ميكنند. اين تصاوير فراتر از فرهنگها و سيستمهاي اعتقادي مختلف است».
كدو تنبل
- نوع حيوان: اسب عربي پير تنبل
- سن حيوان: بيست و هشت ساله
لشكو بهعنوان پرترههاي هنري زيبايي به اين عكسهاي سياه و سفيد نزديك شد. وي ميگويد:
من فكر كردم براي اينكه تصويري در جزوه رايگان من ظاهر شود، نميتواند صرفا عكسي زيبا از يك گاو يا يك خوك باشد؛ بلكه اين تصاوير بايد به تأثيرگذاري عكسهايي از «مادر ترزا» باشد. به همين دليل براي جزوه رايگان خود تصاويري انتخاب كردم كه چيزي منحصربهفرد در مورد آن حيوان نشان ميداد يا احساسات خاصي منتقل ميكرد. من قصد داشتم بينندگان اين تصاوير درك كنند كه اين حيوانات شايان ستايش، موجوداتي باهوش هستند؛ موجودات باهوشي كه فكر ميكنند و احساس ميكنند و ميخواهند در آرامش پير شوند؛ دقيقا مانند ما.مؤلفههاي مستند بسياري در كار من وجود دارد. من در جزوه رايگان خود جزئيات زندگي هر حيوان را قبل از نجات آن آوردهام. من در اين جزوه رايگان، داستانهاي بيوگرافي طولانيتري در مورد تعداد انگشتشماري حيوان نيز نقل كردهام. در مراحل پس از توليد انتخابهاي خلاقانهاي انجام دادم كه اگر اين تصاوير مستند بودند، نميتوانستم انتخاب كنم. بهعنوان مثال، تصميم گرفتم اگر در پسزمينهي اين حيوانات عاملي براي پرت كردن حواس وجود دارد، آن را تيره كنم. يا اگر صورت حيواني با پوشال پوشانده شده بود؛ بهطوريكه من فكر ميكردم منحرفكننده به انديشه متخصصين ميرسد و باعث حواسپرتي و خنده ميشود، آن را حذف ميكردم. اگر به اين كار بهعنوان يك پروژهي مستند نگاه ميكردم، به هيچ عنوان اين كار را انجام نميدادم. اما ازآنجاكه من در درجهي اول بهعنوان يك هنرمند و سپس بهعنوان يك فعال شناخته ميشوم، انجام اين كار ضروري بود.
كايري
- نوع حيوان: گرگ بزرگ دشت
- سن حيوان: هفده ساله
عكاس به اين مسئله اشاره كرد كه حيوانات مزرعه و حيوانات پرورشي، مانند سگها و گربههايي كه با آنها در خانههاي خود وقت ميگذرانيم و شريك هستيم، رفتار يكنواختي ندارند. اين حيوانات شخصيت متمايزي دارند. برخي از آنها بسيار برونگرا و خونگرم هستند و برخي ديگر خجالتي و درونگرا به انديشه متخصصين ميرسند.
او ميگويد: «بسياري از حيواناتي كه براي پروژهي خود ملاقات كردم، از موقعيتهاي وحشتناك شامل سوءاستفاده، غفلت و بيتوجهي نجات يافته بودند. اين حيوانات از بازماندگان مصائب مختلف هستند و برخي از آنها در نزديك شدن به افراد جديد احتياط ميكنند. به همين دليل من قبل از گرفتن حتي يك عكس از آنها، زمان زيادي با آنها گذراندم. اغلب روزها با يك حيوان زندگي ميكردم تا يك رابطه ايجاد كنم. نياز داشتم حيواناتي كه قرار است از آنها عكس بگيرم، تا آنجا كه ممكن است آرام باشند تا بتوانم شخصيت واقعي آنها را به تصوير بكشم.»
لشكو علاقهاي به حضور در اين تصاوير نداشت؛ زيرا ميدانست حضور او ممكن است به واكنش نشان دادن اين حيوانات منجر شود. او نامرئي بودن را ترجيح ميداد؛ زيرا به اين روش ميتوانست رفتار طبيعي و راحت اين حيوانات را مشاهده و ثبت كند. او اگر حس ميكرد حيواني از بودن در جلوي دوربين ناراحت است، از آن عكس نميگرفت؛ زيرا آنها نميتوانستند رضايت يا نارضايتي خود را بهصورت كلامي ابراز كنند و لشكو تلاش ميكرد به حريم شخصي آنها احترام بگذارد.
چيزي كه در اين عكسها نشان داده نشده، اين است كه لشكو حيوانات را براي عكس گرفتن تعقيب ميكرد و براي او مهم بود كه حيوانات كنترل اوضاع را در دست داشته باشند و از آنها با توجه به شرايط خودشان عكس بگيرد نه شرايط خودش. او به همين دليل با نور طبيعي كار كرده و براي اين تصاوير از هيچ نور مصنوعي استفاده نكرده است كه باعث اختلال در حيوانات شود. لشكو همچنين اصرار عمدي به عكس گرفتن از چشم حيوانات نشان داد؛ زيرا علاقه داشت كه بينندگان تصاوير، مستقيما به چشم اين حيوانات خيره شوند. لشكو ساعتها صرف قرار دادن بدن خود در موقعيتهاي عجيب و غريب كرده و حتي براي ثبت اين تصاوير در گل و مدفوع حيوانات وقت صرف كرده و دراز كشيده است.
بنفشه
- نوع حيوان: خوك ويتنامي بنفش
- سن حيوان: دوازده ساله
تنها پس از چند بازديد از پناهگاه حيوانات، لشكو ديگر نميتوانست بين حيوانات مزرعهاي كه ملاقات ميكند و سگها و گربههايي كه ميشناسد، تفاوتي قائل شود. او حتي پرترهي سگهاي مسن را در جزوه رايگان خود گنجانده است تا نمونهي اين موضوع را بيان كند و در مورد اينكه چرا برخي حيوانات را نوازش ميكنيم و برخي ديگر را ذبح ميكنيم، سؤالاتي مطرح كند.
او ميگويد: «وقتي در مورد نحوهي برخورد با حيوانات پرورشي تأمل ميكنيد، از خود بپرسيد كه اگر با سگ يا گربه يكسان رفتار كنيد آيا احساس راحتي ميكنيد؟ توجه داشته باشيد كه من تشخيص ميدهم در بعضي از فرهنگها با سگ و گربه اينگونه رفتار ميشود؛ براي مثال رويهي غربي نشاندهندهي روشي غير منطقي است كه در آن برخي را بهعنوان حيوانات خانگي و برخي ديگر را بهعنوان غذا و برخي ديگر را بهعنوان بلا و آفت دستهبندي ميكنند.»
غاز
- نوع حيوان: غاز خانگي آلماني
- سن حيوان: بيست و هشت ساله
تا چند دهه پيش تعريف حيوانات پرورشي به گاو، گوسفند، بز، خوك، مرغ، بوقلمون، اردك، غاز، اسب، برخي از انواع ماهي و در موارد محدود به خرگوش محدود ميشد؛ ولي امروزه كمتر حيواني وجود دارد كه در جايي از دنيا پرورش داده نشود. در كشورهايي مانند چين سگها و گربهها براي گوشت و پوستشان پرورش داده ميشوند. پرورش كانگورو براي گوشت در سالهاي اخير در برخي از نقاط دنيا باب شده است. پرورش بلدرچين و شترمرغ براي گوشت و تخم رايج است. در برخي از كشورها مانند چين انواع خاصي از خرس، موش، چينچيلا، راكون و ديگر حيوانات پشمالو براي پوستشان پرورش داده ميشوند. پرورش انواع حيوانات مخصوصا جوندگاني مثل موش، خرگوش، همستر براي استفاده در آزمايشها در بيشتر نقاط دنيا كاملا جاافتاده است. در برخي از مناطق دنيا تمساحها براي استفاده از پوست و گوشتشان پرورش داده ميشوند.
حيوانات پرورشي به دنيا ميآيند تا بعد از مدتي كوتاه كشته شوند؛ بيآنكه از آزادي و ساير لذتهايي كه طبيعت براي آنها در انديشه متخصصين گرفته است بهرهي كافي برده باشند. امروزه با افزايش بيرويهي جمعيت بشر از يك سو و مصرف بيرويهي فرآوردههاي حيواني از سوي ديگر، تقاضا و در نتيجه عرضهي فرآوردههاي حيواني بهشدت افزايش پيدا كرده است. در نتيجه، دامداري سنتي جاي خود را به دامداري صنعتي داده است؛ جايي كه در آن امكانات براساس نيازهاي حيوانات تنظيم نميشود، بلكه حيوانات مجبورند خود را با شرايط و امكانات موجود تطبيق دهند.
براي نمونه، بهجاي آنكه حيوانات براي چرا بيرون برده شوند، در فضايي بسيار محدود در اصطبل نگهداري ميشوند يا چون عوض كردن پوشال و كاه نياز به وقت و نيروي ساده اضافه دارد، حيوانات روي زمينهاي بتوني مشبك نگهداري ميشوند؛ طوري كه ادرار و مدفوع آنها مستقيما از سوراخها به كانال فضولات ميريزد. همچنين بهجاي فراهم كردن شرايط مساعد زندگي براي حيوانات، براي جلوگيري از ابتلا به بيماريهاي عفوني بهصورت پيشگيرانه به حيوانات آنتيبيوتيك خورانده ميشود يا فرزندان حيوانات بهمحض تولد از مادر خود ميشوند.
به عبارت ديگر، در دامداريهاي صنعتي حيوانات بايد در كمترين فضاي ممكن زندگي كنند، در كوتاهترين زمان ممكن و با صرف كمترين هزينه به بالاترين وزن يا نرخ بهرهوري ممكن از انديشه متخصصين توليد تخم يا شير برسند و در پايان كشته شوند. براي افزايش سريع و بيرويهي وزن يا بهرهوري حيوانات، از روشهايي مانند تغييراث ژنتيكي، اصلاح نژادي و خوراندن مواد هورموني و غذاهاي سنگين (مانند غلات و سويا) كه غذاي طبيعي حيوانات نيستند، استفاده ميشود. تقريبا تمام حيوانات پرورشي از مرغها گرفته تا گاوها زير وزن خود درد ميكشند و ناراحتي قلبي دارند.
تلقيح مصنوعي، بارداريهاي پي در پي، زندگي در قفسها يا اصطبلهاي خفقانآور به دور از نور خورشيد و هواي آزاد و پر از آمونياك و بوي تعفن، درد، قطع عضو بدون بيهوشي يا حتي بيحسي، سفرهاي طاقتفرسا از اين شهر به آن شهر يا حتي از اين قاره به آن قاره و مرگهاي دردناك و ترسناك زندگي اين حيوانات را تشكيل ميدهد. زندگي هيچ كدام از اين حيوانات، به زندگي آنها با بستگانشان در طبيعت شباهتي ندارد. دامداري و مخصوصا دامداري صنعتي، حيوانات را فقط نميكشد، بلكه هويت و موجوديت آنها بهعنوان موجودات داراي شعور و احساس را زير سؤال ميبرد و ارزش آنها را در حد قطعاتي فاقد شعور و احساس پايين ميآورد؛ قطعاتي كه متخصصد و ورودي و خروجي دارند و بهمحض آنكه بهرهوري آنها از سطح انتظار پايينتر ميرود، ميتوان آنها را شكست و دور انداخت.
سالانه تقريبا پنجاه تا هفتاد ميليارد حيوان پرورشي در كارخانههاي جهاني توليد ميشوند. اين حيوانات براي ذبح شدن و به مصرف رسيدن به دنيا ميآيند؛ به همين دليل رسيدن يكي از آنها به سن پيري، چيزي شبيه يك معجزه است. بيشتر بستگان اين حيوانات، قبل از شش ماهگي ميميرند. عكاس اين مجموعه با به تصوير كشيدن زيبايي و وقار حيوانات سالخوردهي پرورشي در مزرعه، تلاش كرده راهي پيدا كند تا به ما بگويد بسياري از اين حيوانات، رؤياي پير شدن را با خود به گور خواهند برد.
رفيق
- نوع حيوان: اسب آپالوسا
- سن حيوان: بيست و هشت ساله
سپر
- نوع حيوان: ، سگ نژاد مخلوط
- سن حيوان: هفده ساله
بابز
- نوع حيوان: الاغ
- سن حيوان: بيست و چهار ساله
آبي
- نام حيوان: سگ كلپي استراليايي
- نوع حيوان: نوزده ساله
ملوين
- نوع حيوان: بز آنگورا
- سن حيوان: يازده ساله
ماريكلار
- نوع حيوان: اسب نيروي ساده
- سن حيوان: بيست و هفت ساله
فيليس
- نوع حيوان: گوسفند جنوبي
- سن حيوان: سيزده ساله
بابي
- نوع حيوان: اردك اهلي سفيدسن حيوان: دوازده ساله
خاكستري
- نوع حيوان: بوقلمون سفيد اهلي
- سن حيوان: هشت ساله
ترزا
- نوع حيوان: خوك يوركشايرسن حيوان: سيزده ساله
مارينو
- نوع حيوان: بوقلمون برنز
- سن حيوان: پنج ساله
هم انديشي ها