بيوگرافي جان پل گتي، تاجر نفت و حسابگرترين ميلياردر تاريخ
جان پل گتي، تاجر و صنعتگر آمريكايي-بريتانيايي بود كه شركت نفتي Getty را تأسيس كرد. او در سال ۱۹۵۷ از طرف مجلهي فورچن بهعنوان ثروتمندترين فرد آمريكا انخاب شد و در سال ۱۹۶۶ نيز ركورد ثروتمندترين فرد جهان را در جزوه رايگان گينس به نام خود ثبت كرد. در آن زمان ثروت گتي در حدود ۱.۲ ميليارد دلار بود.
پل گتي يكي از مقتصدترين افراد ثروتمند تاريخ است. تمامي افراد همعصر شامل دوستان، همكاران، رقبا و اعضاي خانواده، او را فردي ميدانستند كه در خرج كردن هر سنت از دارايياش، حسابگري ميكرد. نمونهي بارز اين حسابگري در جريان ربوده شدن نوهي او يعني جان پل گتي سوم مشهود است. در اين جريان، پدربزرگ ثروتمند از پرداخت ۱۷ ميليون وجه درخواستي آدمرباها، سر باز زد.
گتي علاقهي شديدي به جمعآوري آثار هنري داشت. كلكسيون او پايههاي تأسيس موزهي جان پل گتي را تشكيل داد؛ موزهاي كه مركز آن امروز در لسآنجلس واقع شده و مجموع ارزش داراييهاي آن حدود ۲.۸ ميليارد دلار تخمين زده ميشود. گتي در سال ۱۹۵۳، هولدينگ جان پل گتي را تأسيس كرد كه در حال حاضر ثروتمندترين مؤسسهي هنري جهان است. اين مؤسسه وظيفهي مديريت مجموعهي موزهي گتي شامل Getty Center, Getty Villa و Getty Foundation را بر عهده دارد. علاوه بر اين موارد، مؤسسهي تحقيقاتي و مؤسسهي حفظ منابع طبيعي گتي نيز زيرمجموعهي اين هولدينگ هستند.
مركز گتي، يكي از داراييهاي بهجامانده از پل گتي
جان پل گتي مشهورترين عضو خانوادهي گتي در تاريخ است. خانوادهاي ثروتمند و فعال در صنعت نفت كه جورج فرانكلين گتي، پدر جان بهعنوان بزرگ خاندان آن شناخته ميشود؛ خانوادهاي كه در دورهاي از تاريخ بهعنوان ثروتمندترين خاندان آمريكا شناخته ميشدند. اكنون ثروت اين خانواده حدود ۵.۴ ميليارد دلار گزارش شده است.
تولد و تحصيل
جان پل گتي در ۱۵ دسامبر سال ۱۸۹۲ در شهر مينياپوليس ايالت مينهسوتا آمريكا متولد شد. مادر او سارا كترين مكفرسون نام داشت و پدرش، جورج گتي بود. جورج گتي يك وكيل فعال در بازار بيمه و سرمايه بود كه ثروت ابتدايي خود را از استخراج نفت در بارتلسويل اوكلاهاما جمع كرد.
پس از مهاجرت خانوادهي گتي به لسآنجلس، جان دوران كودكي خود را در اين شهر گذراند و براي تحصيل به مدرسهي نظامي هاروارد رفت. او براي ادامهي تحصيل در دورهي دبيرستان، به دبيرستان پليتكتيك جان فرانسيس در لسآنجلس رفت. علاقهي شديد او به مطالعه، باعث شد اطرافيان، لقب «گتي ديكشنري» را به او بدهند. مطالعات جامع جان، او را با زبانهاي آلماني، ايتاليايي و فرانسه آشنا كرد. علاوه بر آن، علاقهي شديد او به هنر كلاسيك، باعث شد كه جان جوان در خواندن زبان سنتي يوناني و لاتين نيز مهارتهايي كسب كند.
ويلاي گتي، يكي از مجموعههاي هنري موزهي گتي
ادوارد هشتم يكي از دوستان صميمي گتي در دانشگاه آكسفورد بود
جان پل گتي براي ادامهي تحصيل در مقاطع دانشگاهي ابتدا به دانشگاه ساثرن كاليفرنيا و سپس به دانشگاه بركلي رفت؛ البته او هر دو دانشگاه را پيش از دريافت مدرك تحصيلي ترك كرد. مسافرتهاي خانوادهي گتي به اروپا، جان جوان را به دانشگاههاي آنجا علاقهمند كرد و او در سال ۱۹۱۲ وارد دانشگاه آكسفورد شد. معرفينامهي گتي به آكسفورد را ويليام هاوارد تافت نوشت كه بعدا رئيس جمهور آمريكا شد. گتي با ورود به آكسفورد در كالج سلطنتي مگدالن مشغول به تحصيل شد و در آنجا دوستاني همچون ادوارد هشتم (پادشاه انگلستان) داشت.
پل گتي در سال ۱۹۱۴ در رشتهي اقتصاد و علوم سياسي از دانشگاه آكسفورد فارغالتحصيل شد. او مدتي به سفر در اروپا و مصر پرداخت و در نهايت، به والدينش در پاريس ملحق شد. خانوادهي گتي در ژوئن ۱۹۱۴ به آمريكا بازگشتند.
فعاليت كاري
جورج گتي در پاييز سال ۱۹۱۴، سرمايهاي ۱۰ هزار دلاري در اختيار فرزندش قرار داد تا داراييهاي نفتي خانواده را در اوكلاهاما گسترش دهد. اولين خريد جان، سايت نفتي نانسي تيلور در نزديكي شهر هاسكل اوكلاهاما بود. اين خريد، زمينهي موفقيتهاي اوليهي جان را فراهم كرد. اين سايت در آگوست سال ۱۹۱۵ موفق به كشف نفت شد و تا تابستان سال بعد، كميسيون ۴۰ درصدي كه نصيب گتي شد، او را ميليونر كرد.
جان در دوران جواني، برخلاف ثروتاندوزي موفق، ارتباطات خانوادگي موفقي نداشت. او در دههي ۱۹۳۰ سه ازدواج ناموفق داشت. اين اتفاقات باعث نارضايتي پدر او شد و جورج گتي در زمان مرگش در سال ۱۹۳۰، تنها ۵۰۰ هزار دلار از سرمايهي ۱۰ ميليون دلاري خود را براي پسرش به ارث گذاشت. جان، يكسوم از سهام شركت George Getty Inc را تصاحب كرد و مادرش، صاحب دو سوم ديگر شركت شد. نكتهي جالب اينكه عصبانيت جورج از پسرش به حدي بود كه پيش از مرگ مدعي شده بود جان پل، تمام كسب و كار خانواده را از بين خواهد برد.
جان پل گتي در قصر شخصي در كنار كلكسيون هنري
در سال ۱۹۳۶، پل با همكاري مادرش، هولدينگ سرمايهگذاري Sarah C. Getty را تأسيس كرد. هدف آنها از تأسيس اين هولدينگ، سرمايهگذاري كمخطر و معاف از ماليات ثروت دائمي خانوادگي گتي بود؛ به بيان ديگر، اين مادر و پسر قصد داشتند ثروتي را كه هر روز به آن افزوده ميشد، براي نسلهاي آيندهي خانواده سرمايهگذاري كنند. اين هولدينگ در نهايت با سرمايهي ۳.۳۶۸ ميليون دلاري (حدودا برابر با ۶۲.۵ ميليون دلار كنوني) تأسيس شد.
پدر جان معتقد بود او ثروت خانوادگي را بر باد خواهد داد
فعاليت در هولدينگ، دسترسي كامل به سرمايهها را به پل ميداد و او نيز در اولين اقدام، سهام شركت نفتي تايدواتر را خريداري كرد. دوران سرمايهگذاريهاي بزرگ خانوادهي گتي، با ركود بزرگ جهاني همراه بود. سرمايهگذاريهاي شجاعانهي گتي در اين زمان، مالكيت شركت Pacific Western Oil را به او داد. در ادامه، جان پل به دنبال خريد شركت Mission Corporation بود كه شامل شركتهاي بزرگ تايدواتر اويل و شللي اويل بود. خريد اين شركتها در نهايت در سال ۱۹۶۷ به پايان رسيد و امپراتوري نفتي گتي از دل آنها زائيده شد.
در سال ۱۹۴۹، همكاري گتي با پادشاهان سرمايهدار سعودي شروع شد. او در قراردادي ۹.۵ ميليون دلاري با ملك عبدالعزيز (ملقب به ابن سعود و مؤسس پادشاهي سعودي)، امتياز اسخراج نفت از زميني بيحاصل را در مرز عربستان سعودي و كويت به دست آورد. علاوه بر مبلغ اوليه، گتي متعهد شد كه سالانه يك ميليون دلار به مدت ۶۰ سال به پادشاه عربستان اهدا كند. در اين زمين، هيج نفتي كشف نشده بود تا اينكه پس از چهار سال فعاليت نيروهاي گتي و صرف هزينهاي معادل ۳۰ ميليون دلار، استخراج نفت از اين زمين ظاهرا باير شروع شد. از سال ۱۹۵۳ به بعد، سالانه ۱۶ ميليون بشكه نفت از اين زمين استخراج شد كه زمينهساز تبديل كردن گتي به ثروتمندترين فرد جهان بود.
گتي در ويلاي ساتن انگلستان
ادامهي فعاليتهاي گتي در خاور ميانه، او را بهطور كامل با زبان عربي آشنا كرد و اين ميليونر آمريكايي، بهمرور كسب و كار خانوادگي را در اين منطقه گسترش داد. ثروت سرشاري كه از استخراج نفت نصيب خانوادهي گتي ميشد، پل را بر آن داشت كه به خريد هرچه بيشتر شركتها و سازمانهاي نفتي و غيرنفتي مشغول شود. او تعداد زيادي از شركتهاي نفتي از جمله پاسيفيك وسترن اويل، ميژن كورپوريشن، تايدواتر اويل، شلي اويل، مكزيكن سيبورد اويل و پتروليوم كورپوريشن را به زيرمجموعهي نفتي خود اضافه كرد.
فعاليت در خاورميانه، پل گتي را به يك ميلياردر تبديل كرد
علاوه بر شركتهاي نفتي، سازمانهايي همچون شركت هوايي اسپارتان، شركت كافهتريايي اسپارتان، بيمهي مينههوما، مؤسسهي مالي و اعتباري مينههوما، هتل پير، هتل پير ماركوس، قصري در نزديكي شهر رم و همچنين قصر و قلعهاي در نزديكي لندن را به مالكيت خود درآورد.
جان پل گتي در دههي ۱۹۶۰ به بريتانيا نقل مكان كرد و با زندگي در آنجا، هميشه انگلستان، مردمش و فرهنگ غني آن منطقه را تحسين ميكرد. او در قصر قرن شانزدهمي ساتن در انگلستان اقامت داشت و در همانجا از دوستان بريتانيايي و عرب خود پذيرايي ميكرد تا اينكه اين قصر به مركز مديريت شركت نفتي گتي تبديل شد.
كلكسيون آثار هنري
علاقهي پل گتي به جمعآوري آثار هنري از انتهاي دههي ۱۹۴۰ شروع شد. الهامبخش او در اين فعاليت، صاحب پنتهاوسش در شهر نيويورك يعني خانم ايمي گست، از اقوام سر وينستون چرچيل بود. خانم گست به جمعآوري آثار هنري قرن ۱۸ فرانسه علاقهي فراواني داشت. در آن زمان، هنوز بازار آثار هنري در دوران ركود بود و گتي توانست آثار زيادي از قرن ۱۸ فرانسه را به ارزش مناسب خريداري كند. فعاليتهاي گتي در زمينهي جمعآوري آثار هنري، او را به نويسندهاي در اين زمينه نيز تبديل كرد. گتي جزوه رايگانهاي متعددي در زمينهي آثار هنري به رشتهي تحرير درآورد.
موزهي گتي
نكتهي مهم در مورد خريدهاي گتي در بازار هنر، اهداف سرمايهگذاري او در اين بخش بود. او تفاوتي اساسي با ديگر كلكسيونرهاي هنري داشت و هدف اصلياش از خريد آثار هنري، خريد در ارزش پايين و تضمين سودآوري آنها بود. همين رفتار، خريدهاي او را محدود ميكرد؛ چرا كه پل هيچگاه تمايل نداشت هزينهي كامل يك اثر هنري را بپردازد و هميشه به دنبال تخفيف بود.
بيش از ۶۰۰ اثر از هنرمندان برتر دنيا در كلكسيون گتي جمع شدهاند
در زمان مرگ جان پل گتي، او مالك بيش از ۶۰۰ اثر هنري با ارزش حدودي ۴ ميليون دلار بود. آثاري از هنرمندان بزرگ همچون پيتر پل روبنس، تيسين، توماس گينزبرا، پير آگوست رنوآر، تينتورتو، ادگار دگا و كلود مونه در كلكسيون گتي جمعآوري شده بودند. گتي در دههي ۱۹۶۰ علاقهي زيادي به سبك معماري و مجسمهسازي يونان باستان پيدا كرد كه در نتيجهي آن، ويلاي گتي در نزديكي لسآنجلس طراحي و ساخته شد. اين ويلا به در دههي ۱۹۸۰ و سالهاي پاياني عمر گتي، ميزبان كلكسيون هنري او بود.
زندگي شخصي
جان پل گتي سابقهي ۵ ازدواج در زندگي شخصياش دارد. او در دوران جواني از انديشه متخصصين خانوادهي مذهبياش فردي لاابالي بود كه عادات جنسي بيملاحظهاي داشت. يك بار در سال ۱۹۱۷ و در سن ۲۵ سالگي، گتي مورد شكايت زني به نام السي اكستروم در لسآنجلس قرار گرفت. اين زن ادعا ميكرد كه پل، پدر دختر او است. تيم وكلاي گتي ابتدا سعي در حل مسئله داشتند؛ اما در نهايت اين شكايت با پرداخت ۱۰ هزار دلار غرامت به اكستروم، در سال ۱۹۱۷ پايان يافت.
جنت دمونت، همسر بعدي گتي بود كه در سال ۱۹۲۳ با او ازدواج كرد و در سال ۱۹۲۶ جدا شد. ثمرهي ازدواج آنها، جورج فرانكلين گتي دوم بود كه تا پايان عمر بهعنوان يكي از مديران شركت نفت گتي مشغول به كاربود. پل گتي پيش از پايان رسمي ازدواجش با دمونت، با دختر يك مزرعهدار تگزاسي در مكزيكوسيتي ازدواج كرد. همسر رسمي دوم گتي، آلين اشبي نام داشت كه در ۱۷ سالگي با پل آشنا شد. آنها در سال ۱۹۲۸ از يكديگر جدا شدند و فرزندي از اين ازدواج متولد نشد.
جان پل گتي پنج بار ازدواج كرد كه هيچكدام طولاني نبود
گتي در تعطيلاتي در شهر وين و در سال ۱۹۲۸، با دختر ۱۷ سالهاي به نام آدولفين هلمل آشنا شد. آدولف دختر يك پزشك آلماني بود كه مخالفتي جدي با ازدواج دخترش با مردي ۳۶ ساله (كه دو ازدواج ناموفق داشت) ابراز ميكرد. پسر اين زوج، جان رونالد گتي در سال ۱۹۲۹ به دنيا آمد. در همان سال، ارتباط اين زوج به سمت اختلافات و دعوا پيش رفت تا اينكه پدر آدولفين او را به آلمان برد. اين اختلافات تا سال ۱۹۳۲ ادامه داشت تا اينكه آدولفين با دريافت غرامت فراوان و همچنين سرپرستي كامل رونالد، از گتي جدا شد.
آن رورك، همسر بعدي جان پل گتي بود كه در سال ۱۹۳۲ با او ازدواج كرد. او يك بازيگر فيلمهاي صامت بود و در همان سال ۱۹۳۲ از ازدواج با گتي صاحب پسري به نام يوجين شد كه بعدا به جان پل گتي جونيور تغيير نام داد. گتي جونيور يك فعال خيريه و كلكسيونر جزوه رايگان بود. گوردون گتي، فرزند دوم اين ازدواج بود كه در سال ۱۹۳۳ به دنيا آمد. او تاجر، سرمايهگذار و فعال صنعت موسيقي بود و پس از مرگ پدرش، كنترل ثروت ۲ ميليارد دلاري هولدينگ گتي را در دست گرفت. ازدواج گتي با رورك نيز دوام زيادي نداشت تا اينكه آنها در سال ۱۹۳۶ پس از شكايت رورك از يكديگر جدا شدند. دادگاه، غرامتي برابر با حقوق ماهيانهي ۲۵۰۰ دلار به همراه ۱۰۰ دلار براي نگهداري از هر فرزند را به رورك اهدا كرد.
جان پل گتي جونيور
آخرين ازدواج گتي نز با تدي لينچ بود كه در سال ۱۹۳۹ به همسري او درآمد. او يك خواننده بود و از ازدواجش با گتي، صاحب فرزندي به نام تيموتي شد. آنها در سال ۱۹۵۸ از يكديگر جدا شدند. فرزند آنها تيموتي، در ۱۲ سالگي به خاطر تومور مغزي از دنيا رفت. نكتهي مهم اينكه در زمان مرگ تيموتي، پل گتي در انگلستان بود و حتي براي مراسم خاكسپاري پسرش نيز به آمريكا نرفت. جان پل گتي، نقل قول جالبي در مورد ازدواج و رابطهاش با زنان دارد. او در جايي گفته است:
رابطهي طولانيمدت با يك زن به معناي شكست در تجارت است. من از شكست متنفر هستم. البته از ازدواجهاي ناموفق خودم هم متنفر هستم. من حاضرم براي يك ازدواج موفق، تمام پولهايم را خرج كنم.
ربوده شدن جان پل گتي سوم
در تاريخ دهم جولاي سال ۱۹۷۳، آدمربايان گروه مافيايي ندرانيتا (Ndrangheta)، فرزند ارشد جان پل گتي جونيور را ربودند. او جان پل گتي سوم نام داشت و در آن زمان، ۱۶ ساله بود. آدمربايان در تماسي تلفني از خانوادهي گتي مبلغ ۱۷ ميليون دلار درخواست كردند كه معادل حدودي آن در سال ۲۰۱۸، ۹۳.۷ ميليون دلار است. خانوادهي گتي ابتدا در اين تصور بودند كه گتي نوجوان، نقشهاي براي دريافت پول از پدربزرگ ثروتمندش طراحي كرده است. پدر گتي سوم از پدرش براي پرداخت اين هزينه درخواست كمك كرد؛ اما پل گتي مقتصدتر از آن بود كه اين پول را پرداخت كند.
بيتوجهي خانوادهي گتي به درخواست آدمربايان و تلاش كم آنها براي آزادي گتي سوم، منجر به حركتي خشونتآميز از طرف گروه جنايتكار شد. آنها در نوامبر سال ۱۹۷۳، پاكتي حاوي گوش قرباني را براي يك روزنامه ارسال كردند. آنها در نامهاي ادعا كردند كه در صورت پرداخت نشدن حداقل ۳.۲ ميليون دلار تا ۱۰ روز پس از ارسال نامه، گوش ديگر گتي جوان را خواهند بريد و به حركت خود ادامه خواهند داد.
جان پل گتي سوم پس از آزادي
هنر تجارت، چانهزني و حسابگري جان پل گتي در اين جريان و حتي زماني كه معامله بر سر جان نوهاش بود، ادامه داشت. او آنقدر پرداخت پول را به تعويق انداخت كه درخواست گروه آدم ربا به ۳ ميليون دلار كاهش پيدا كرد. در اين شرايط نيز گتي تنها ۲.۲ ميليون دلار از مبلغ را پرداخت كرد. انتخاب اين مبلغ از سوي او نيز كاملا حسابشده بود. ۲.۲ ميليون دلار مبلغي بود كه در صورت پرداخت، در محاسبات مالياتي گتي به او كمك ميكرد. بقيهي ۸۰۰ هزار پول درخواستشده نيز بهصورت وامي با سود ۴ درصد به پسر گتي پرداخت شد.
پس از پرداخت پول درخواستشده، گتي سوم آزاد شد. او براي تشكر از پدربزرگش تماسي با او گرفت؛ اما گفته ميشود كه پل گتي به تماس نوهاش پاسخ نداده است. پس از مدتي ۹ نفر از گروه ندرانيتا در ارتباط با اين آدمربايي دستگير و تنها دو نفر از آنها محكوم شدند. گتي سوم پس از اين تراژدي تلخ، به مواد مخدر و الكل معتاد شد. اعتياد شديد، قدرت تكلم او را از بين برد. او در سال ۲۰۱۱ در سن ۵۴ سالگي درحاليكه كاملا معلول شده بود، از دنيا رفت.
گتي بر سر جان نوهاش هم چانهزني ميكرد
رد كردن پيشنهاد آدمربايان از طرف پل گتي، دو دليل بزرگ داشت. اولين دليل به گفتهي خود او بود كه اعتقاد داشت در صورت پرداخت اين هزينه، جان ۱۴ نوهي ديگر او نيز در خطر خواهد بود. او در ادامه در مورد رد كردن پرداخت اين پول گفته است:
دليل دوم من براي رد كردن پرداخت اين پول، بسيار مهم تر و گستردهتر بود. به اعتقاد من پرداخت اين هزينههاي آدمربايي، فرصت و انگيزه را براي ديگر جنايتكاران فراهم ميكند و جان افراد زيادي را در سرتاسر جهان با تهديد مواجه خواهد كرد.
شهرت خساست
در طول زندگي جان پل گتي، داستانهاي زيادي از خساست و حسابگري او در تمام معاملات زندگي وجود دارد. بارزترين اين مثالها، داستان ربودن گتي سوم بود. مورد بعدي مربوط به فرزند همسر پنجم پل گتي است. دي لينچ ادعا كرده بود كه همسرش، او را به خاطر پرداخت هزينههاي زياد درماني براي تومور پسرشان، سرزنش ميكند. گتي در تمام معاملتش حداكثر چانهزنيها را انجام ميداد. او قصر ۷۲ اتاقي ساتن خود را به مبلغ ۶۰ هزار پوند از دوك پنجم منظقهي ساثرلند خريداري كرد. اين مبلغ نصف مبلغي بود كه دوك براي خريد اين قصر هزينه كرده بود.
جان پل گتي در ميانسالي
جان پل گتي براي شستشوي لباسهايش هم هزينه نميكرد. او لباسها را خودش ميشست و حتي در بسياري موارد، به جاي خريد لباسهاي جديد، لباسهاي كهنه را رفو ميكرد. او لوازمالتحرير را نيز براي چندين مرتبه استفاده ميكرد و حتي براي پاسخ دادن به نامهها به جاي استفاده از كاغذ جديد، پاسخ را در حاشيهي نامهي قبلي يادداشت ميكرد.
او يكي از معدود ثروتمنداني بود كه لباسهايش را خودش ميشست
يكي از داستانهاي بسيار عجيب و تمسخرآميز در مورد خساست گتي، داستان بازديد از نمايشگاه سگ است. او براي اينكه ارزش نيمبها را براي دوستان و همراهانش در اين نمايشگاه پرداخت كند، آنها را به مدت ۱۰ دقيقه در اطراف محل برگزاري به پيادهروي مشفول كرد. او حتي در انتخاب قصر ساتن براي زندگي نيز حسابگري داشت و معتقد بود هزينهي زندگي در آنجا ارزانتر از لندن است. گتي در آن قصر يك تلفن سكهاي براي مهمانان و همچنين تلفني محدود به ارتباطات داخل سازماني براي متخصصانش تعبيه كرده بود.
جان پيرسون، يكي از نويسندههايي است كه در مورد گتي تحقيق كرده. او دليل اصلي خساست اين ميلياردر را سبك تربيتي خانوادهي پدرياش ميداند. البته او به اين نكته اشاره ميكند كه گتي در خريد املاك و مستغلات و آثار هنري، خساست زيادي نداشت؛ اما معتقد بود آنها نيز بايد سودآوري مناسبي داشته باشند. خود گتي در جايي دليل خساستش نسبت به افراد را جبران رفتار آنها عنوان كرده است. او هميشه اعتقاد داشت كه اطرافيان تنها براي ثروتش با او ارتباط برقرار ميكنند.
جان پل گتي در كهنسالي
جان پل گتي در سالهاي پاياني زندگياش هم هنوز با قدرت كار ميكرد. او در ۷۴ سالگي روزانه ۱۶ تا ۱۸ ساعت مشغول به كار بود و داراييها و ارزش سهامش را مطالعه ميكرد. جان پل گتي در ششم ژوئن سال ۱۹۷۶ در ۸۳ سالگي در قصر ساتن از دنيا رفت. او در ويلاي گتي دفن شد؛ البته محل دفن گتي براي بازديد عموم باز نيست.
مقالهها و داستانهاي متعددي در مورد زندگي گتي نگاشته شده است. آخرين اثر هنري مربوط به زندگي گتي، فيلم All the Money in the World به نيروي سادهداني ريدلي اسكات است كه در سال ۲۰۱۷ به نمايش درآمد. اين فيلم داستان ربوده شدن گتي سوم را به تصوير كشيده است.
نقل قولهاي مشهور از جان پل گتي:
- فرمول موفقيت من، صبح زود بيدار شدن، كار زياد و فعاليت در صنعت نفت است.
- اگر ۱۰۰ دلار به بانك بدهكار باشيد، اشكال شما است؛ اما وقتي ۱۰۰ ميليون دلار به بانك بدهكاريد، اين اشكال بانك است.
- تنها حسادت من در زندگي، افرادي هستند كه ازدواج موفق و شادي پايدار دارند.
- اگر ميتوانيد پولهايتان را بشماريد، شما ثروتمند نيستيد.
- ثروتمندان، ثروتمند به دنيا نميآيند، بلكه اتفاقات و رخدادها آنها را ثروتمند ميكند.
- زيبايي نهفته در دل آثار هنري، يكي از معدود تلاشهاي ماندگار بشر در جهان است.
- كار كردن در شركت بزرگ، مانند سوار شدن در قطار است. اين شما نيستيد كه با سرعت ۱۰۰ كيلومتر در ساعت حركت ميكند، بلكه قطار اين سرعت را دارد و شما تنها نشستهايد.
- من يك درصد از تلاش ۱۰۰ نفر را به ۱۰۰ درصد از تلاش خودم ترجيح ميدهم.
- تنها يك راه براي كسب ثروت زياد وجود دارد و آن هم كار كردن براي خودتان است.
- در زمان تغييرات شديد، تجربه كردن بزرگترين دشمن شما است.
- براي موفقيت در سرمايهگذاري، وقتي همه در حال فروش هستند، بخريد و تا زماني كه همه اقدام به خريد نكردهاند، صبر كنيد.
هم انديشي ها