ليسا سو چگونه AMD را از ورطه ورشكستگي نجات داد؟ [به همراه ويديو]
باورش سخت است، اما همين چند سال پيش بود كه شركت AMD، تنها رقيب اينتل و انويديا در حوزهي پردازندهها و كارت گرافيك كه در رويداد اخيرش از پردازنده قدرتمند و موردانتظار Ryzen 7000 مبتنيبر معماري Zen 4 رونمايي كرد، در آستانهي ورشكستگي كامل قرار داشت.
مقاله پيشرو در تاريخ ۱ تير ۱۴۰۱ با افزوده شدن ويدئو ورشكستگي تا عبور از اينتل بهروز شد.
شركت AMD در عرض ۱۵ سال، ۷ ميليارد دلار ضرر خالص داشت و تقريباً هر تحليلگر مالي عملكرد ارزش سهام آن را منفي گزارش داده بود. از انديشه متخصصين تحليلگران، ايامدي «غيرقابل سرمايهگذاري» بود و در سايهي سنگين و رعبآور اين پيشبيني، ارزش هر سهام آن تا سال ۲۰۱۵ به زير ۲ دلار كاهش يافت.
ويديوي ورشكستگي تا عبور از اينتل:
لطفا با تماشاي ويدئو در يوتيوب و سابسكرايب در كانال يوتيوب اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران، ما را در مسير توليد محتواي باكيفيت و ارزشمند حمايت كنيد.
امروز اگر به ارزش بازار AMD نگاهي بيندازيد، خواهيد ديد كه ارزش هر سهم اين شركت به رقم خيرهكنندهي بيش از ۱۰۰ دلار رسيده است؛ يعني رشد ۵۰۰۰ درصدي طي ۸ سال. ايامدي پس از نجات از ورشكستگي، حال يكي از موفقترين شركتهاي پردازنده در دنيا بهشمار ميرود و توانسته بخش بزرگي از اين بازار را از چنگال غولهايي چون اينتل بيرون بكشد.
دليل اين موفقيت معجزهآسا نيز كسي نيست جز ليسا سو.
ليسا سو (۵۲)، مديرعامل و رئيس هيئت مديره AMD
ليسا سو (Lisa Su) از زماني كه فرمان هدايت AMD را در اكتبر ۲۰۱۴ به دست گرفت، اين شركت روبهورشكستگي را به پيشتازي در حوزهي رايانش با عملكرد بالا تبديل كرد. موفقيت چشمگير سو در نجات AMD، نام او را در فهرست مديران برتر ۲۰۲۱ Barron، قدرتمندترين زنان ۲۰۲۰ Fortune، پردرآمدترين مدير فهرست S&P 500 سال ۲۰۱۹ و بهتازگي، اولين زن برندهي مدال Noyce قرار داد؛ اين مدال كه اسپانسرش اينتل است و از سال ۲۰۰۰ تنها به ۲۳ نفر داده شده، يكي از پرافتخارترين جوايزي است كه به فعالان صنعت نيمههادي اعطا ميشود.
اما پيش از پرداختن به داستان موفقيت كنوني AMD و نقش ليسا سو در دستيابي به اين موفقيت، بياييد ابتدا به تاريخچهي پرفرازونشيب اين شركت و شرايطي كه نزديك بود آن را به خاك سياه بكشاند، نگاهي بيندازيم.
AMD پيش از ليسا سو؛ ماجراي صعود و سقوط تراشهساز آمريكايي
در اوايل دههي ۲۰۰۰، AMD شركت نيمههادي قدرتمند و پرابهتي بود. تحت مديريت جري سندرز (Jerry Sanders)، تيم قرمز به سود يك ميليارد دلاري دست پيدا كرد و تراشههاي اتلون (Athlon) ساخت اين شركت عنوان بهترين پردازندهي سال ۱۹۹۹ را دريافت كردند. اوضاع طوري خوب پيش ميرفت كه انگار اين شركت شكستناپذير بود.
ايامدي كارش را بهعنوان منبع ثانويه براي تضمين موجودي شركتهايي چون IBM كه از پردازندههاي اينتل استفاده ميكردند، شروع كرد. شركتهاي رايانشي بزرگ نميخواستند براي تأمين قطعات كامپيوتري خود تنها به يك شركت تكيه كنند، چون ريسك بزرگي بود؛ براي همين به AMD مجوز توليد مدلهاي مختلف پردازندههاي اينتل را دادند. اين پردازندهها اگرچه به دست AMD توليد ميشدند، بخش بزرگي از طراحي آنها متعلق به اينتل بود.
اوايل دههي ۲۰۰۰ اوضاع طوري براي AMD خوب پيش ميرفت كه انگار شكستناپذير بود
درنهايت، اينتل به اين نتيجه رسيد كه AMD به رقيب خطرناكي برايش تبديل شده و جلوي دسترسي اين شركت را به طرحهايش گرفت. حالا زمان آن فرا رسيده بود كه AMD پردازندههاي خودش را طراحي كند و اين كار را در ابتدا با مهندسي معكوس محصولات اينتل شروع كرد.
همانطوركه حدس ميزنيد، اين روش با شكست روبهرو شد؛ چراكه پيچيدگي فرايند و مدت زماني كه براي مهندسي معكوس تراشه لازم بود، باعث شد كه اين تراشهها در زمان عرضه، بهشدت از محصولات رقيب عقب مانده باشند. براي مثال، تراشهي پنتيوم نسل يك اينتل كه سال ۱۹۹۳ عرضه شد، حاوي ۳٫۱ ميليون ترانزيستور بود، اما طي دو سال، تراشهي نسل بعدي پنتيوم پرو به ۵٬۵ ميليون ترانزيستور رسيده بود. اين درحالي است كه AMD اولين پردازندهي خود را به نام K5 در سال ۱۹۹۶ عرضه كرد كه از لحاظ عملكرد با پنتيوم سال ۱۹۹۳ برابري ميكرد.
جري سندرز (۸۵)، بنيانگذار AMD
در سال ۱۹۹۹، ايامدي شركت تازهوارد اما آيندهدار NexGen را تصاحب كرد كه در دنياي ريزتراشهها حرف زيادي براي گفتن داشت. اين شركت با همكاري NexGen موفق به توليد تراشهي قابلتوجه K7 شد.
فروش محصولات AMD از ۲٫۵ ميليارد در سال ۱۹۹۸ به ۴٫۶ ميليارد دلار در سال ۲۰۰۰ رسيد و اين شركت براي جشن گرفتن اين موفقيت شيرين، كل ورزشگاه تجملي سن خوزه را اجاره و حسابي ريختوپاش كرد. سندرز كه زماني گفته بود «حاضر است بميرد، اما شكست را نپذيرد» با خوشحالي وصفنشدني به صحنه آمد و خوشبينانه اعلام كرد ارزش بازار AMD به ۱۰۰ دلار بهازاي هر سهم خواهد رسيد و واحد تراشهسازي ديگري در آستين احداث خواهد شد؛ اما هيچ يك از اين دو تحقق نيافت.
تا چند سال بعد، تراشههاي AMD فروش خيلي خوبي داشتند. معماري تراشهي جديد K8 بهطرز فوقالعادهاي با دسكتاپ سازگار بود و سهم اين شركت در بازار پردازندههاي سرور به بيش از ۲۵ درصد رسيد. ايامدي تا چند سال با تراشههاي K8 طعم موفقيت را مزه كرد و معماري و فرايند ساخت اين تراشهها را طبق برنامه بهبود بخشيد.
زماني كه اينتل سرانجام به خود آمد، برنامههاي آينده AMD بر باد رفت
باوجود اين موفقيتها، درگيريهاي داخلي و مسائل مالي ناشي از توليد بيش از حد تراشه، ساختوساز غيرضروري و بسيار پرهزينهي كارخانه جديد، حاشيه سود ناچيز و بدهيهاي قريبالوقوع، مسير دشواري را پيش روي AMD قرار داد. در اين مدت، تراشهساز مستقر در سانتاكلارا براي تأمين بودجهي كارخانههاي مختلف خود صدها ميليون دلار هزينه ميكرد.
اين سرمايهگذاريهاي كلان به توانايي AMD به فروش تراشههايي متكي بود كه موفقيت آنها به شكست اينتل در بازار پردازندههاي سرور بستگي داشت. اما زماني كه اينتل سرانجام به خود آمد و از خواب ناز بيدار شد، برنامههاي آيندهي AMD بر باد رفت.
اينتل در پي پس گرفتن سهم AMD در بازار پردازندههاي سرور، تيم كوچك اما متشكل از مهندسان مطرحي را تشكيل داد تا روي تراشهي Pentium M كار كنند. پس از افزايش سرعت كلاك، افزودن يك هستهي ديگر و سازگار كردن آن براي استفاده در سرور مراكز داده، تراشهي Pentium M گوي رقابت را از تراشههاي AMD ربود.
تراشهي Pentium M از تراشههاي AMD سريعتر و مصرف انرژي آن كمتر بود. اينتل بهكمك اين تراشه به سرعت جاي خود را در بازار پردازندههاي سرور باز كرد و بازار دسكتاپ را نيز از ايامدي پس گرفت. اينتل هر سال سِري تراشههاي خود را كمي سريعتر، كوچكتر و بهينهتر از سال قبل عرضه ميكرد و AMD ديگر ياراي رقابت با تيم آبي را نداشت.
محصولات AMD درنهايت از بازار پردازندههاي بالارده حذف شدند و براي ادامهي حضور، مجبور به كاهش ارزش شدند كه اين موضوع بر اشكالات مالي شركت افزود. زماني كه AMD شركت كارت گرافيك ATI را به ارزش ۲٫۵ ميليارد تصاحب كرد، درگيريهاي داخلي شروع شد. در اين زمان، برخي از كاركنان اولويت شركت را در بخش CPU و برخي ديگر در بخش GPU ميديدند و همين اختلافانديشه متخصصين باعث كاهش كيفيت محصول و تاخيرات طولانيمدت در عرضهي آنها شد.
پردازندههاي ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ ايامدي عرضهي بسيار ضعيفي داشتند، با تأخير روانهي بازار شدند و از لحاظ عملكرد، انتظارات مشتريان خود را برآورده نكردند. در عوض، اينتل تا ميانهي دههي ۲۰۰۰، حضور قدرتمندي در بازار داشت و ارزش بازار آن به ۶۰ برابر AMD رسيد.
تا سال ۲۰۱۴، همهچيز براي AMD از دسترفته به انديشه متخصصين ميرسيد. اين شركت در ميلياردها دلار بدهي دستوپا ميزد و از آن سو، تقاضا براي پيسي بهآرامي رو به كاهش بود. ايامدي در سراشيبي تندي قرار گرفته بود و ارزش هر سهم آن به سرعت به صفر دلار نزديك ميشد.
ورود ليسا سو و تولد دوباره AMD
ليسا سو در اكتبر ۲۰۱۴ و پس از دو سال فعاليت در منصب مدير ارشد، بهعنوان رئيس و مديرعامل AMD منصوب شد. سو پيش از ورود به AMD، سابقهي طولاني مدتي در صنعت نيمههادي داشت و بهعنوان كادر متخصص شركت تگزاس اينسترومنتس، مديركل شركت الكترونيك فرياسكيل و مسئول تحقيق و توسعه جهاني نيمههاديها در IBM مشغول به كار بود.
اغراق نيست اگر بگوييم با ورود ليسا سو به AMD همهچيز براي تيم قرمز تغيير كرد.
ليسا سو از اينكه در فروشگاههاي وسايل الكترونيكي قدم ميزد و ميدانست لپتاپي را كه از روي قفسه برداشته، از پردازندهي توليدي شركتش استفاده ميكند، احساس غرور و افتخار ميكرد. البته هر كسي از بر عهده گرفتن مسئوليت شركتي كه در حال غرق شدن بود، استقبال نميكرد. حتي بااينكه تيم قرمز مثل ابر بهار در حال از دست دادن سرمايه بود و كمرش زير كوهي از بدهي خم شده بود، بهدست گرفتن فرمان رهبري اين شركت روبهورشكستگي شغل رويايي ليسا سو بود.
من تمام زندگي حرفهايم را در حوزهي نيمههاديها گذراندم، اما در آمريكا تعداد شركتهاي نيمههادي بزرگ بسيار كم است. براي همين از اينكه قرار بود مدير AMD شوم، بسيار هيجانزده بودم.
سو كه حالا يكي از موفقترين زنان دنياي تكنولوژي است، عاشق چالش و انجام كارهاي دشوار است. او ميگويد اصلاً به همين خاطر است كه تصميم گرفت مهندس شود. سو براي نجات AMD بايد تصميمات جسورانهاي ميگرفت؛ تصميماتي كه نتيجهي آنها تا پنج سال مشخص نميشد.
سو در گفتوگويي در سال ۲۰۲۰ گفت:
دليل اينكه اين همه سال طول ميكشد بهخاطر فرايند بينهايت پيچيدهي ساخت تراشه است. جديدترين تراشهي ما براي مراكز داده ۴۰ ميليارد ترانزيستور دارد. لازم است تكتك اين ترانزيستورها درست كار كنند و اين كار مهندسي بسيار زيادي را ميطلبد.
سو به اين نتيجه رسيد كه AMD در حوزهي ساخت پردازنده براي محاسبات سنگين آيندهي روشنتري دارد. اين طرز تفكر بود كه AMD را در مسير توسعهي فناوري نسل بعدي تراشهها براي رايانش ابري، مراكز داده، هوش مصنوعي و صنعت گيمينگ قرار داد. درست است كه اين فناوريها اينروزها بر بازار تراشه حاكم هستند، اما سو بايد قدمهاي اول را در سال ۲۰۱۴ برميداشت.
سو فهميد AMD در ساخت پردازنده براي محاسبات سنگين آينده روشنتري دارد
صنعت نيمههادي ذاتاً پرريسك است. هر چرخهي توسعهي محصول جديد حدود ۳ تا ۵ سال طول ميكشد؛ براي همين شركتها بايد حواسشان به اين نكته جمع باشد كه محصولي كه امروز شروع به توليد آن ميكنند، همان چيزي خواهد بود كه مشتريان در چند سال آينده به دنبالش هستند و اينكه ميتواند از محصولات رقبا پيشي بگيرد. درضمن، اين موفقيت نبايد فقط يك بار اتفاق بيفتد. براي AMD، جذب مشتريان بزرگ كه دنبال پردازندههاي بالارده بودند، نيازمند ايجاد يك نقشهي راه فناوري بود تا آنها را متقاعد كند اين شركت ميتواند طبق برنامه محصولات جديد و بهبود عملكرد براي محصولات كنوني را ارائه دهد.
مهمترين موضوع براي ما آنروزها اين بود كه اول بازارهايي را شناسايي كنيم كه آيندهي خوبي داشتند. اينكه امروز چه كار ميكني مهم نيست؛ مردم به كاري كه در طول سالها انجام ميدهي، توجه ميكنند.
اولين تصميم بزرگ سو تغيير ساختار شركت و تقسيم آن به دو گروه متمايز و هدفمند بود. يك گروه به طراحي گرافيك پلتفرمهاي پيسي، گرافيك ردهي مصرفكننده، واقعيت مجازي و گرافيك ايستگاههاي كاري اختصاص داده شد. درحاليكه گروه ديگر به كار روي تراشههاي سازماني و نيمه سفارشي، يعني سرورها، محصولات مجهز به سيستم-روي-چيپ، كنسولهاي بازي، مهندسي، بازي ابري، دستگاههاي تصويربرداري پزشكي، شبكهها و پردازندههاي نهفته مشغول شد.
وقتي سو پشت فرمان AMD قرار گرفت، برخي از بزرگترين تصميماتش اين بود كه براي نجات شركت چه كاري نبايد كرد.
براي يك شركت فناوري تصميمگيري دربارهي اينكه در چه حوزههايي مهارت زيادي دارد، بسيار مهم است؛ چراكه بايد در جايگاه خود بهترين باشي؛ يا رتبهي اول يا دوم. كاري كه بايد بكنيم اين است كه DNA شركت را تعريف كنيم و آن را تا جاي ممكن با محصولاتي كه ميتوانيم به بازار عرضه كنيم، بيعيبونقص كنيم.
براي اين كار، سو بايد بهطور موشكافانه حوزههايي را كه احتمال تسلط AMD در آنها كم بود، شناسايي ميكرد. اينطور شد كه اين شركت درنهايت تصميم گرفت سراغ ساخت تراشه براي موبايلهاي هوشمند يا حسگر دستگاههاي اينترنت اشيا نرود كه اگرچه حوزههاي آيندهداري بودند، خارج از قابليتهاي اصلي AMD قرار ميگرفتند.
درعوض، AMD زير انديشه متخصصين سو تصميم گرفت بر آيندهي معماري پردازندههاي قدرتمند كامپيوتري و تراشههاي گرافيك مخصوص گيمينگ، هوش مصنوعي، ابررايانه و ديگر تكنولوژيهاي پيشرفته سرمايهگذاري كند. ايامدي شروع به ساخت تراشههاي سريع و قدرتمند كرد و محصولاتش اغلب برچسب ارزشي پايينتري درمقايسه با تراشههاي رقيب داشتند.
اين استراتژي بهويژه براي شركتي مهم بود كه آن زمان بهسختي در تلاش بود در صنعتي كه تحت كنترل تعداد اندكي بازيگر كليدي است، جايي براي خود باز كند. امروزه، محصولات AMD آنقدر قابلاطمينان هستند كه در ابررايانههاي وزارت انرژي آمريكا به كار ميروند. ايامدي با اين استراتژي و محصولات جديدي از جمله سري رايزن و رادئون و پردازندههاي سرور EPYC موفق شد درآمد ۴ ميليارد دلاري خود را در سال ۲۰۱۵ به درآمد ۶٫۵ ميليارد دلاري در سال ۲۰۱۸ تبديل كند.
سو براي نجات AMD تصميم گرفت استراتژي معمول تيكتاك را كنار بگذارد
شركتهاي نيمههادي مدتها است از چرخهي توليد معروف به «تيكتاك» استفاده ميكنند كه به آنها اجازه ميدهد هنگام بهبود تراشههاي خود، در هر چرخه يك بار روي فرايند ساخت و بار ديگر روي طراحي جزييات داخل تراشه تمركز كنند تا هنگام بروز اشكال، بتوانند بهراحتي بخش معيوب سيستم را شناسايي كنند.
اما ليسا سو براي نجات AMD از ورشكستگي تصميم گرفت به جاي استفاده از استراتژي تيكتاك، هر دو بخش فرايند ساخت و طراحي جزييات تراشه را همزمان پيش ببرد كه ريسك بزرگي بهشمار ميرفت و از انديشه متخصصين متخصص كارشناسان، فقط يك بار در هر نسل ممكن است چنين تصميم جاهطلبانهاي نتيجهبخش باشد.
اول لازم بود مشتريانمان را متقاعد ميكرديم كه به ما اعتماد كنند. روشي كه براي اين كار انتخاب كرديم اين بود كه به آنها ميگفتيم قرار است دقيقاً چهكار كنيم…ميگفتيم سه سال طول خواهد كشيد تا محصول ما براي عرضه آماده شود، اما تا آن موقع ما شما را در جريان تك تك مراحل فرايند ساخت قرار ميدهيم و اين دقيقاً كاري بود كه كرديم.
ليسا سو در فوريه ۲۰۲۲، عنوان رئيس هيئت مديرهي AMD را نيز به راخبار تخصصيهي چشمگير خود اضافه كرد تا اين شركت تماموكمال زير انديشه متخصصين او قرار گيرد؛ اتفاقي كه با خبر تكميل تصاحب ۴۹٫۸ ميليارد دلاري شركت نيمههادي زايلينكس (Xilinx) همراه بود كه به گفتهي سو، قرار است به AMD در عرضهي هرچه بيشتر تراشههاي با عملكرد بالا و به دست گرفتن سهم بيشتري از بازار ۱۳۵ ميليادر دلاري خدمات هوشمند و ابري و رفع كمبود جهاني تراشه كمك كند.
ليسا سو چطور پلههاي ترقي را طي كرد
ليسا سو نوامبر ۱۹۶۹ در تايوان به دنيا آمد و در سه سالگي با خانوادهاش به آمريكا مهاجرت كرد. بعد از فارغالتحصيلي از دبيرستان علوم برانكس كه سالانه تنها ۸۰۰ نفر از ۳۰ هزار متقاضي در آزمون ورودي آن پذيرفته ميشوند، به دانشگاه MIT رفت و هر سه مدرك ليسانس، فوق ليسانس و دكتراي خود را در رشتهي مهندسي برق در سالهاي ۱۹۹۰، ۱۹۹۱ و ۱۹۹۴ دريافت كرد.
سو به اين دليل تصميم گرفت مهندسي برق بخواند چون چشمانداز ساخت سختافزار برايش جذاب بود. او با خنده ميگويد:
شايد تعجب كنيد اما پدر و مادرم ترجيح ميدادند من پزشك شوم. زمان ما، منزلت پزشكي از هر شغل ديگري بالاتر بود، اما من از ديدن خون اذيت ميشدم. آخر اين شد كه دكترا گرفتم كه خب فكر كنم جايگزين قابلقبولي براي حرفهي پزشكي باشد.
جرقهي علاقهي سو به نيمههاديها در دانشگاه MIT زده شد. سو يكي از اولين پژوهشگراني بود كه به تحقيق دربارهي فناوري سيليكون-روي-عايق (SOI) پرداخت. در اين تكنيك كه آن زمان هنوز اثبات نشده بود، ترانزيستورها را روي لايههايي از سيليكون عايق قرار ميدادند تا عملكرد ريزتراشهها بهبود يابد يا مصرف انرژي آنها كمتر شود.
من همان سال اول در MIT عاشق نيمههاديها شدم. شغل اولم انجام كارهاي تكراري و پيشوپاافتاده در آزمايشگاه بود. نيمههاديها هميشه براي من از انديشه متخصصين تأثيري كه در زندگي و جوامع ما دارند، شگفتانگيز بودهاند.
سو بيشتر دوران زندگي حرفهاياش را صرف اجراي پروژههاي نيمههادي براي شركتهاي بزرگ كرده است. در طول اين مسير، او از يك پژوهشگر به مدير و مديرعامل و درنهايت رئيس هيئت مديره تبديل شد. سو مسير شغلي خود را به دو بخش تقسيم ميكند؛ ۲۰ سال اول او درگير تحقيق و توسعه بود و در ۱۶ سال گذشته، در بخش تجاري نيمههاديها مشغول به كار بوده است.
سو ميگويد براي موفقيت، بهجز مهارت، شانس هم لازم است
سو كارش را در سال ۱۹۹۴، يعني بلافاصله پس از دريافت مدرك دكترا، بهعنوان يكي از اعضاي كادر متخصص مركز فرايند و دستگاه نيمههاي شركت تگزاس اينسترومنتس (Texas Instruments) در دالاس شروع كرد. سال بعد، به شركت IBM در نيويورك پيوست و بهعنوان دستيار متخصص مدير اجرايي اين شركت مشغول به كار شد. مدتي بعد، به سمت مدير پروژههاي نوظهور IBM منصوب شد.
سال ۲۰۰۶ بود كه سو با انتصاب بهعنوان معاون مركز تحقيق و توسعهي نيمههادي IBM وارد فاز مديريت شد. او ميگويد: «بعد از هر كلاس به اين فكر ميكردم كه چيزي ياد گرفتهام كه ميتوانم در آينده از آن استفاده كنم.»
ليسا سوي جوان در كنار مادرش در دانشگاه MIT
سو با اين طرز تفكر كه مديريت يك مهارت ذاتي محسوب ميشود، مخالف است و ميگويد خودش براي يادگرفتن نحوهي مديريت، چندين دورهي يادگيريي رهبري را كه توسط IBM ارائه شده بود، گذرانده است.
من واقعاً معتقدم كه ميتوان براي رهبر و مدير خوب شدن يادگيري ديد. بسياري از جنبههاي مديريت آنقدرها هم غريزي نيست، اما با گذشت زمان و بهدست آوردن تجربه ياد ميگيريد كه چطور بهطور غريزي به اوضاع نگاه كنيد.وقتي از حوزه مهندسي وارد بخش كسبوكار يا مديريت ميشويد، بايد مجموعهي متفاوتي از چالشها را در انديشه متخصصين بگيريد. مثلاً به جاي پرسيدن «چه كنم تا ترانزيستور سريعتر شود» بايد پرسيد «چه كنم تا به تيم انگيزه بدهم؟» يا «چه كنم تا نياز مشتريان را بهتر درك كنم؟» من خودم در گذار از مهندسي به مديريت، اشتباهاتي را مرتكب شدم، اما چيزهاي زيادي هم ياد گرفتم. درضمن، از هر يك از مديراني كه با آنها كار كردم، چيز جديدي ياد گرفتم.
يكي از اولين شركتهايي كه سو فرصت به مرحلهي اجرا درآوردن يادگيريهاي مديريتياش را پيدا كرد، شركت نيمههادي فرياسكيل (Freescale Semiconductor) در آستين تگزاس بود. او سال ۲۰۰۷ بهعنوان مدير ارشد فناوري اين شركت منصوب شد و ناظر پروژههاي تحقيق و توسعهي آن بود. سو بعدا در سمت معاون ارشد و مديركل گروه شبكه و چندرسانهاي فرياسكيل، مسئوليت استراتژي جهاني، بازاريابي و مهندسي سيستمهاي نهفته را برعهده گرفت.
در سال ۲۰۱۲، سو سرانجام به AMD پيوست؛ آن هم در سمت معاون ارشد ناظر بر واحدهاي كسبوكار جهاني شركت. دو سال بعد، او رئيس و مديرعامل AMD شد و اولين زني بود كه مديريت يك شركت نيمههادي حاضر در فهرست فرچون ۵۰۰ را برعهده ميگرفت.
سو ميگويد براي رسيدن به قله، به مهارتهايي بيشتر از مديريت نياز است.
براي موفقيت، كمي توانايي و مهارت لازم است، اما در كنارش بايد خوششانس باشيد و در زمان مناسب و جاي مناسب حضور داشته باشيد. من خيلي خوششانس بودم كه در طول دوران شغليام با فرصتهاي زيادي روبهرو بودم.
سو در نقش مديرعامل تلاش ميكند فرهنگ حمايتي و متنوعي را در AMD پرورش دهد و ميگويد ايجاد انگيزه در متخصصان بخشي از وظايف او است.
من تلاش ميكنم فرصتهاي ترقي زيادي را دراختيار متخصصان قرار دهم. ما در AMD چند مدير متخصص زن بسيار قوي و بااستعداد داريم، اما اين پيشرفت بهاندازهي مطلوب، سريع و كافي نيست. من معتقدم رهبران بزرگ واقعا ميتوانند طوري به تيم انگيزه بدهند كه ۱۲۰ درصد بيشتر از آنچه فكر ميكردند ميتوانند، انجام دهند. ما در AMD سعي ميكنيم به متخصصان براي رسيدن به نتايج خارقالعاده و استثنايي انگيزه دهيم.
كسبوكار AMD اينروزها بهشدت رونق گرفته و آيندهي آن درخشان است. سال گذشته، درآمد خالص AMD حدود ۳٫۱ ميليارد دلار گزارش شد كه درمقايسه با ۲۰۲۰، ۶۷۲ ميليون دلار افزايش داشته است.
سير تغييرات پردازندههاي AMD زير انديشه متخصصين ليسا سو
دنياي تراشهها، بهويژه AMD دين بزرگي به گردن ليسا سو دارد. در اين ۸ سالي كه سو در مسند مديريت نشسته، اين شركت نهتنها از ورشكستگي حتمي نجات يافته و ارزش خالص آن به ۱۵۲٫۷۲ ميليارد دلار رسيده است، بلكه محصولات AMD، از CPU دسكتاپ گرفته تا كارت گرافيك و پردازندههاي سرور، هر نسل با بهبودهاي چشمگيري همراه بوده است. درضمن، سو كسي است كه بازار تراشههاي اين شركت را از رايانههاي شخصي به كنسولهاي بازي و سيستمهاي نهفته گسترش داد.
عرضهي پردازندههاي مبتني بر معماري Zen در سال ۲۰۱۷ براي اولين بار بعد از سالها توانست بازار پردازندههاي دسكتاپ را از انحصار اينتل خارج كند. از آن موقع تاكنون AMD هر نسل درحال بهبود معماري هستهها است و در وضعيتي قرار دارد كه هيچكس جز خود كاركنان شركت چنين پيشرفت نوآورانهاي را ممكن نميدانستند.
چهار سال بعد از روي كار آمدن سو، پردازندههاي Ryzen 2000 با معماري +Zen و ليتوگرافي ۱۲ نانومتري گلوبال فاندريز معرفي شد كه ارتقاي چشمگيري را در تعداد دستورالعملهاي پردازششده در هر سيكل پردازشي (IPC) نشان ميدادند. سال بعد، Ryzen 3000 با معماري Zen 2 و فرايند توليد ۷ نانومتري TSMC به بازار راه پيدا كرد كه ارتقاي دو رقمي IPC درمقايسهبا +Zen/Zen و حركت بهسمت طراحي كاملاً جديد و استفاده از چيپستها را كليد زد.
سال ۲۰۲۰، شاهد عرضهي تراشه Ryzen 5000 با هستههاي Zen 3 بوديم كه نسبت به Zen 2 از هر لحاظ پيشرفت قابلتوجهي داشتند. معماري Zen 3 با ۱۹ درصد بهبود IPC در مقايسه با Zen 2 و ويژگيهاي جديدي همچون Resizable Bar براي ارتقاي نرخ فريم و اجراي سريعتر بازيها و آغاز همراهي از PCIe 4.0 در دنياي دسكتاپ همراه بود.
اكنون نيز در نيمه سال ۲۰۲۲ نوبت به خانوادهي پردازندههاي موردانتظار Ryzen 7000 خواهد رسيد كه قرار است تجربهي بهمراتب ارتقايافتهتري را دراختيار متخصصان دسكتاپ قرار دهد. اين پردازندهها مبتنيبر معماري Zen 4 برپايهي فناوري بهبوديافتهي ۵ نانومتري TSMC توليد خواهند شد كه از مدتها پيش عمدتاً دراختيار اپل بود؛ بنابراين ميتوان گفت Zen 4 نخستين ثمرهي استفاده از فرايند N5 شركت TSMC در سيستم دسكتاپ خارج از اكوسيستم اپل بهشمار ميآيد.
ليسا سو در حال معرفي سري پردازندههاي Ryzen 7000
درمقايسه با Zen 3 و Zen 2 ، كش L2 معماري جديد دوبرابر شده و فركانس توربوي هستهها به «بيشاز ۵ گيگاهرتز» ميرسد كه بهمراتب فراتر از فركانس زير ۵ گيگاهرتز در تراشههاي دسكتاپ كنوني AMD از خانوادهي Ryzen 5000 است. جديدترين پردازندههاي رايزن بسيار كممصرفتر از نسلهاي قبلي ظاهر خواهند شد و بهلطف بلوك I/O جديدشان از استاندارد PCIe 5.0 نيز همراهي ميكنند. علاوهبراين، AMD سوكت AM4 را كه از زمان روي كار آمدن سو دست نخورده مانده بود، به AM5 ارتقا داد كه توان مصرفي پردازندهها در اين نسل را به ۱۷۰ وات ميرساند.
بخش گرافيك AMD نيز زير انديشه متخصصين ليسا سو با تغييرات چشمگيري همراه بود. در سال ۲۰۱۵، اين بخش بهطور كامل مستقل شد و تحت نام جديد گروه فناوريهاي رادئون (RTG)، معماري RDNA را در سال ۲۰۱۹ عرضه كرد كه با ارتقاي واحدهاي محاسباتي و ساختار حافظه نهان، عملاً اين كارتها را به دنياي گيمينگ وارد كرد.
در سال ۲۰۲۰، عرضهي معماري RDNA 2 با همراهي سختافزاري از رهگيري پرتو (Ray Tracing) دركنار سايهزني متغير، انقلابي در دنياي بازيهاي كامپيوتري و بهخصوص كنسولهاي بازي برپا كرد و براي اولين بار در چندين سال گذشته، نام AMD را بر قلهي كارتهاي گرافيك نشاند.
انتظار ميرود RDNA 3 تا پيش از پايان ۲۰۲۲ عرضه شود و با ارائه جهش درخورتوجه توان پردازشي كارتهاي گرافيك، رقابت جديتري را با كارتهاي گرافيك سري RTX انويديا به راه بيندازد.
و در آخر: فرصت، شانس، تجربه
وقتي صحبت از استراتژي توليد پردازنده ميشود، AMD از هر لحاظ آماده بهانديشه متخصصين ميرسد و CPUهاي اين برند بهسرعت متخصصان بيشتري را به خود جذب ميكنند.
چشمان تيزبين AMD براي نوآوري، تمركزش بر اجراي پروژهها و استراتژي متخصصمحورش به اين شركت اجازه داده است تا بيش از ۵۰ سال در اين صنعت بيرحم تاب بياورد و در طول مسير، دست به توسعهي «اولينهاي» تأثيرگذار و چشمگير بسياري بزند. اگرچه داستان AMD با چالشهاي بزرگي همراه بوده است، شركتهاي معدودي سرسختي و استقامت تيم قرمز را از خود نشان دادهاند.
از آن سو، با وجود چالشهاي زنجيره تأمين، TSMC اعلام كرده است كه فرايندهاي ساخت N4 و N3 براي شروع در سال ۲۰۲۲ مطابق برنامه پيش ميروند و N2 نيز در دست توسعه قرار دارد. شركت AMD نيز بهاحتمال زياد خود را با برنامهي TSMC هماهنگ خواهد كرد و در سالهاي پيش رو و درحاليكه اينتل در تلاش براي كم كردن فاصله است، فناوري ساخت تراشههايش را كوچكتر و كوچكتر خواهد كرد.
ليسا سو هنگام دريافت جايزهي Noyce گفت:
فرصتهاي باورنكردني زيادي در حوزهي مهندسي و نيمههاديها وجود دارد. وظيفهي ما فراهم كردن اين فرصتها است. من خيلي خوششانس بودم كه از سن كم با مربيان بزرگي آشنا شدم. درنهايت، همهچيز به فرصتها و كسب تجربههاي بيشتر برميگردد. اگر ذهنتان را روي چيزي متمركز كنيد، واقعاً ميتوانيد تغيير ايجاد كنيد.ما روي ريزتراشه كامپيوتر چيزهايي ميسازيم كه در نهايت، قلب تپندهي ابررايانههاي قدرتمندي ميشوند كه در پژوهشهاي پزشكي، شبيهسازي تغييرات اقليمي، طراحي و اتوماسيون به كار ميروند. ما بايد به مردم نشان دهيم كه اين صنعت قادر به انجام چه كارهايي است.
و در آخر، راز موفقيت ليسا سو در نجات AMD را ميتوان به تمركز او بر نياز مصرفكننده دانست.
تكنولوژي هرچقدر هم كه جالب باشد، سؤال مهم اين است كه چه تأثيري بر مصرفكنندگان خواهد گذاشت. ما ميخواهيم تكنولوژياي توسعه دهيم كه اهميت داشته باشد.
هم انديشي ها