آيا شاهد قيام روباتهاي با هوش مصنوعي خواهيم بود؟
خانوادهاي را تصور كنيد كه در آن مادر از كمك بدون منتي كه به او ميشود لذت ميبرد و فرزند خانواده كه بسيار باهوش و سختكوش نيز هست، در حال تفكر است كه درس خواندن و پزشك شدن او چه مزيتي دارد؛ وقتي ميتوان تمامي اطلاعات پزشكي را در عرض چند ثانيه به روباتي انتقال داد تا او كارهاي يك پزشك را انجام دهد.
تصور اين مانديشه متخصصينه بيشتر از پيش ما را از بزرگترين خطر موجود براي بشريت، هوش مصنوعي، ميترساند. ترس روزي كه ماشينهاي داراي هوش مصنوعي بتوانند به طور مجزا تفكر كنند و تصميم بگيرند و رفتار مطلوبي با خالقان خود نداشته باشند.
نميتوان وجود روباتها را صرفا بد يا صرفا خوب دانست؛ اما نگرانيها در مورد اين ماشينها همواره وجود دارند كه شايد مهمترين آنها نيز درون خانوادهاي باشند. مانند به هم خوردن روابط، بالا رفتن نرخ بيكاري و كم شدن حس آزادي. حتي اين موضوع سوژهي فيلمهاي بسياري نيز در سالهاي گذشته شده است. جاناتان بركلي فيلنامه نويس ميگويد:
ما در فيلمها قضاوتي در مورد هوش مصنوعي نميكنيم، بلكه سعي ميكنيم مزايا و معايب آنها را نشان دهيم تا خود بيننده در مورد اين ماشينها قضاوت كند.
سم وينسنت، فيلنامه نويس ديگر ميگويد:
در وسط فيلم من، اين سوال به وجود ميآيد كه آيا براي داشتن حسي انساني نسبت به يك چيز، آن نيز بايد انسان باشد؟ سوال براي ما جواب مشخصي دارد؛ خير.
در اين فيلمها روباتها و ماشينهاي انسان مانندي را ميبينيم كه وارد حيات مدرن ما ميشوند، اما وينسنت و براكلي تشابهاتي بين وابستگي روزمرهي ما به لوازم الكترونيكي و اين فيلمها ميبينند. وينسنت ميگويد:
فناوري زماني مختص كار و مشاغل بود. اما امروزه ما حضور آن را در تمامي جنبههاي زندگي حس ميكنيم. ما با آن خو گرفتهايم، درك آن نسبت به ما هر روز بيشتر ميشود؛ در حالي كه ما كمتر از گذشته فناوري را درك ميكنيم.
او ميافزايد:
اين اتفاقات در حال حاضر جنبهي غيرواقعي دارند و بيشتر زادهي ذهن انسانها هستند، اما از آينده كسي خبر ندارد.
البته اظهارات دانشمندان و سازمانهاي مربوطه نيز به اين داستانها دامن زدهاند. ايلان ماسك مشهور، هوش مصنوعي را بزرگترين تهديدي ميداند كه نسل بشريت با آن مواجه شده است. استفان هاوكينگز، فيزيكدان مشهور نيز به اين جمع پيوست و پيشرفت تمام عيار هوش مصنوعي را پاياني براي بشريت اعلام كرد. در همان سال نيك بوستروم، جزوه رايگاني را منتشر كرد و در آن پيشبينيهاي تاريكي در مورد آيندهي بشريت و هوش مصنوعي انجام داد.
با وجود پيشرفتهاي زيادي كه هوش مصنوعي در سالهاي اخير داشته، اين پيشرفتها تنها به زمينهي محدودي خلاصه شده است؛ ساخت الگورينمهاي هوشمند براي انجام كارهاي خاص. يك هوش مصنوعي امروزه ميتواند در سايت خريد و فروش الكترونيك به برخي سوالات متخصصان پاسخ دهد و يا براي فهم و درك سخنان انسانها به كار گرفته شود؛ اما اگر از آنها كار ديگري بخواهيد از انجام آن عاجز خواهند بود. موري شاناهان، استاد روباتيك در كالج سلطنتي لندن ميگويد:
ما در حال حاضر هيچ ايدهاي براي ساخت هوش مصنوعي كه مانند انسانها فكر و عمل كند، نداريم.
او احتمال طراحي هوش مصنوعي مانند انسان را بين سالهاي ۲۰۲۵ تا ۲۰۵۰ ميلادي، محتمل اما با درصدي كم، ميداند. در نيمهي دوم قرن اين طراحي به احتمال زياد اتفاق خواهد افتاد؛ اما نميتوان از به وقوع پيوستن آن، مطمئن بود.شاناهان ميافزايد:
اشكال اساسي در ساخت چنين روباتهايي عدم توانايي آنها در پيشبيني واكنش انسانها در رفتار روزمره است. اشكال اساسي دوم عدم وجود خلاقيت در روباتها است كه قرار دادن اين توانايي در آن بسيار سخت بوده و در حال حاضر غير ممكن است.
از بين بردن اختلاف بين هوش مصنوعي محدود و هوش مصنوعي كلي، بسيار حياتي است. انسانها به دليل داشتن هوش كلي، بسيار موثر عمل ميكنند؛ چرا كه ميتوانند نكتهاي را از شرايطي خاص ياد بگيرند و آن را در شرايطي ديگر به كار ببرند. قرار دادن اين توانايي در روباتها شايد دهههاي زيادي طول بكشد، اما علم همواره در حال پيشرفت است.
محققان در DeepMind كه شركتي وابسته به گوگل در لندن است، گامهاي كوچكي براي حركت به سمت كلي سازي هوش مصنوعي برداشتهاند. آنها در بهمن ماه سال گذشته، روباتي را معرفي كردند كه ميتوانست يك بازي را انجام دهد و روشهاي غلبه بر آن را ياد گرفته براي پيروزي در بازيهاي ديگر به كار بگيرد. اما نايجل شدبولت، استاد هوش مصنوعي در دانشگاه ساوتهمپتون ميگويد:
دانشمندان بزرگ و سازمانها چنان از اين خطر سخن ميگويند كه گويا اين اتفاق تنها دو دهه با ما فاصله دارد. بايد كدها و الگوريتمهاي هوشهاي مصنوعي حاضر را ببينيد تا بفهميد كه چقدر راه پر پيچ و خمي براي كليسازي آنها در پيش رو داريم.
او ميافزايد:
آيا ما ميتوانيم سيستمهايي طراحي كنيم كه باعث انقراض ما شوند؟ قطعا ميتوانيم، ممكن است ما به آنها اختياراتي بدهيم اما اين اختيارات با گذشت زمان از كنترل ما خارج شوند. اما روباتها اين كار را به انتخاب خود انجام نخواهند داد. خطر هوش مصنوعي نيست؛ بلكه حماقت و طمع انسانها است.
هم انديشي ها