در بسياري از مباحثهها در مورد ريشههاي موجودات زنده و بهخصوص انسان، با سؤالاتي مانند اينكه تكامل فقط يك تئوري است و كسي نتوانسته آن را ثابت كند يا اگر انسان از ميمون به وجود آمده است پس چرا هنوز ميمون و شامپانزه وجود دارند مواجه ميشويم. در ۵ مورد ذيل سعي شده به اصليترين نمونه از اين اشتباهات پاسخ داده شود.
۱. اين فقط يك تئوري است
در زبان روزمره تئوري يا انديشه متخصصينيه به معني ظن به وقوع امري در آينده يا نوعي حدس است؛ اما براي دانشمندان واژهي «انديشه متخصصينيه» به توضيحي عقلاني، متقاعد كننده و به خوبي قابل همراهي اطلاق ميشود. در همين رابطه تئوريهاي علمي و قوانين علمي گاهي با يكديگر اشتباه ميشوند.
اما تكامل؛ مجموعه مشاهداتي كه نشان ميدهد موجودات زنده شامل گياهان، حيوانات، باكتريها و حتي قارچهايي مانند كپك در طول زمان تغيير ميكنند، بر طبق يك تئوري قابل توضيح است. به اين توضيح تئوري انتخاب طبيعي گفته ميشود.
۲. بقاي اصلح يعني تكامل
آيا بقاي اصلح توضيح دقيقي براي تئوري انتخاب طبيعي داروين است؟
- موجودات تطابق پذيرتر زنده ميمانند.
- آنها كه زنده ميمانند موفق خواهند شد ساختار ژنتيكي خود را به نسلهاي بعدي منتقل كنند.
- تطابق پذيري منوط به توليد مثل و تضمين بقاي جمعيت همنوع است نه قدرت، سرعت و يا طول بدن.
۳. انسان از شامپانزه به وجود آمده است
- تكامل به ما ميگويد كه تمام گونههاي زندگي بر روي زمين از نياكان مشتركي زاده شده است.
- زاده شدن همراه با اصلاح به اين معني است كه انسان گونهاي منحصر به فرد از موجودات زنده است؛ اما ما از صفات مشترك زيادي با ديگر موجودات بهره ميبريم.
- ۹۰ تا ۹۹درصد DNA انسان مشابه با گونههاي ديگر پستانداران است.
۴. كسي آنجا نبوده؛ پس نميتوان تكامل را اثبات كرد
دانشمندان مانند كارآگاهان كار ميكنند؛ همانطور كه كارآگاهان از ميان شواهد محدود به دنبال سر نخي براي محكوم نموندن يا تبرئهي مضنونين ميگردند، براي تكامل نيز شواهدي وجود دارد؛ اما اين شواهد چه چيزهايي هستند؟
شواهد تكامل
مجلات سرشناس علمي
- پيش از انتشار يك مقاله، نسخهاي از آن به دانشمندان ديگر براي نقد و مطالعه ارجاع ميشود.
- در اين مرحله اكثر مقالات مردود اعلام ميشوند؛ زيرا روند مطالعه بسيار دقيق است و اگر شواهد كافي براي حمايت از منطق نويسنده وجود نداشته باشد انديشه متخصصين وي رد ميشود.
- فقط حدود ۷ درصد از مقالات علمي منتشر ميشوند. اين سطح از شك و ترديد نسبت به درستي مطالب فقط براي علم سازمان يافته است.
- دانشمنداني به شهرت ميرسند كه يا خلاف ايدههاي موجود را به اثبات برسانند و يا در گسترش الگوهاي علمي سهيم باشند.
۵. داروين در اشتباه بوده است
داروين در زمان متفاوتي زندگي كرده است. او تئوري انتخاب طبيعي را با مطالعه بر روي سهرهها در جزاير گالاپاگو و ديگر گونههاي جانوري از سراسر دنيا مطرح كرده است. در زماني كه واژهي ژن براي دنيا ناشناخته بود و حتي سلول با وجود ديده شدن به اثبات نرسيده بود. اين ساز و كار داروين باعث يكي شدن زيست شناسي شد؛ شبيه كاري كه نيوتن يا انيشتين در فيزيك انجام دادند.
امروزه ما تكامل را به صورت فرآواني دگره در طول زمان تعريف ميكنيم. اگر بتوانيم فرمهاي متفاوتي از ژنها (دگرهها) را در ميان يك جمعيت و پس از گذشت چند نسل پيدا كنيم كه در نتيجه فرآواني تغيير كرده باشد، فرگشت رخ داده است. اين تعريف بهترين توصيفي است كه تا به امروز براي جهان دائماً در حال تغيير موجودات زنده يافت شده است.
اما هنوز سؤالات زيادي براي پرسيدن و پاسخ دادن وجود دارد.
- چگونه ژنها نقش خود را در ايجاد ويژگيهاي ارگانيسمها ايفا ميكنند؟
- چرا جهش با نرخهاي متفاوتي صورت ميگيرد؟
- چگونه ميتوانيم از محصولاتمان حفاظت كنيم اگر آفات تكامل پيدا كنند؟
تكامل به اين سؤال كه چگونه زندگي آغاز شده است پاسخ نميدهد؛ فقط به اين پاسخ ميدهد كه زندگي چگونه مقاوم شده، سازگار شده و تغيير ميكند. فقط كافي است زندگي يكبار آغاز شود تا تكامل خطور كند.
هم انديشي ها