فروش آرم؛ تصميم سازنده سافت بانك يا خطايي هولناك؟
آرم (ARM) طراحي هستهي پردازندهي مركزي است كه هلدينگ آرم طراحي كرده و از سال ۲۰۱۶ كاملا به شركت ژاپني سافتبانك تعلق داشته است. پردازندههاي موبايل هوشمند يا تبلت شما احتمالا از معماري ARM بهره ميبرد.
نام سافتبانك را شايد شنيده باشيد. اين شركت صاحب تمام يا بخشي از بسياري از شركتهاي حوزهي فناوري و انرژي است. در سال ۲۰۱۲، اين شركت اپراتور اسپرينت (Sprint) را خريد و درحالحاضر پس از ادغام اسپرينت و تيموبايل (T-Mobile)، صاحب ۲۴ درصد سهام تيموبايل آمريكا است. همچنين در سال ۲۰۱۷، اين شركت بوستون دايناميكس را از گوگل خريد و با سرمايهگذاري در شركت املاك WeWork متحمل خطر بزرگي شده است. سافتبانك صاحب بسياري از شركتها است؛ اما بهانديشه متخصصين ميرسد كه اين شركت قصد دارد آرم را بفروشد.
لازم است بدانيد كه اين موضوع همچنان شايعه و سافتبانك اين موضوع را رسما اعلام نكرده است؛ اما والاستريت ژورنال ميگويد اين شركت بهدنبال فروش هلدينگ آرم به شركت ديگر يا عرضهي عمومي سهام آن است. هركدام از اين تصميمها ميتواند به تغييراتي در فناوري درون موبايلهاي هوشمند منجر شود.
ARM چيست؟
آرم (ARM) مخفف Advanced RISC Machine شركتي است كه پردازندههاي مركزي طراحي ميكند و معماري پردازندههاي آن با همين نام شناخته ميشوند. هدف اين قسمت نه تشريح كامل معماري آرم، بلكه ارائهي كليتي از آن است. هر پردازنده از درگاههايي منطقي ساخته شده است و برنامهريزي خاص خود را براي درك و تفسير دستورالعملهاي گوناگون دارد. نرمافزار نوشته ميشود تا پردازنده با اين دستورالعملها دادهها را پردازش و فرامين را به ساير قطعات الكترونيك مانند كنترلرهاي حافظه و پردازندههاي گرافيكي و دستگاههاي ارتباطي مانند چيپهاي مودم يا بيسيم توزيع كند. براي آگاهي بيشتر از اين معماري، ميتوانيد اين مقاله را مطالعه كنيد.
ARM معماري متفاوتي از معماري X86 دارد كه در پردازندههاي شركتهايي مانند اينتل و AMD استفاده ميشود. شركتهايي مانند كوالكام و مدياتك اين معماري را براي ساخت پردازندههايي با كارايي چشمگير و مصرف انرژي اندك بهمنظور استفاده در موبايلهاي هوشمند لايسنس كردهاند. ARM قلب تپنده بسياري از دستگاههاي قابلحمل امروزي است.
مزاياي تغيير مالكيت آرم
بسياري از مردم سافتبانك را شركت فناوري ميدانند؛ اما اين موضوع كاملا درست نيست. سافتبانك، تنها گروه هلدينگي است كه شركتهاي فناوري را براي سود خود ميخرد و ميفروشد. البته اين موضوع بدانمعنا نيست كه سافتبانك شركت ناموفقي است يا هيچ خلاقيتي ندارد. سرمايهگذاريهاي درخورملاحظه مالي و شروع ايدههاي جديد بهدنبال مالكيت و تزريق حجم زيادي از پول حاصل ميشوند. سافتبانك سرمايهگذاري عمده در شركتهاي فناوري است و بدون وجود آن، بسياري از اين شركتها امروز حتي وجود نداشتند.
اگر سافتبانك قصد داشته باشد سهام آرم را عرضهي اوليهي عمومي كند يا كل آن را بفروشد، رگولاتورها به هر شركتي اجازهي خريد و كنترل اين شركت را نخواهند داد. اين بدينمعنا است كه كوالكام، سامسونگ، گوگل و اپل نميتوانند هلدينگ آرم را تصاحب يا كنترل كنند. اين موضوع براي شركتهايي مانند مدياتك و برادكام و انويديا هم صادق است.
تزريق سرمايه به آرم ميتواند موجب گسترش بيشتر و پيشرفت فناوري اين شركت شود
دراينميان، شركتهاي ديگري هستند كه ميتوانند با تصاحب آرم به صحنهي بازار فناوري وارد شوند. شركتهايي مانند بوئينگ يا جنرالالكتريك نهتنها امكان ارائهي بودجه موردنياز براي ادامه يفعاليت آرم را دارند؛ بلكه ميتوانند با گسترش اين شركت، آرم را وارد عرصهي GPUها و مودمهاي 5G كنند.
براي حفظ پيشرفت در دنياي فناوري رقابت حياتي است. اينتل دربرابر AMD، اپل دربرابر مايكروسافت و... تنها دليل توليد و بهبود محصولاتي هستند كه روزمره از آنها بهره ميبريم. پرواضح است كه برندهي نهايي مسير پرپيچوخم و پيچيدهي رقابت شركتهاي فناوري متخصصان هستند.
معايب تغيير مالكيت آرم
همانطوركه اشاره كرديم، رقابت به بهبود محصولات و ايدهها كمك ميكند. احتمالا هر شركتي كه هلدينگ آرم را بخرد يا با خريد بيشترين درصد سهام جاي خود را در هيئتمديرهي اين شركت محكم كند، از وضعيت فعلي شركت راضي باشد و توجهش از بهبود فناوري موجود به اسكناسهاي فعلي شركت معطوف شود. اين تقريبا همان اتفاقي است كه از سال ۲۰۱۶ و پس از مالكيت سافتبانك براي اين شركت افتاده است.
اين موضوع هم مطلوب است و هم نامطلوب؛ اما بيشتر نامطلوب است. هيچگاه نبايد مالكيت گوگل يا كوالكام بر طراحي معماري پردازندههاي موبايلهاي هوشمند را شاهد باشيم. شايد فكر كنيد كه مالكيت اين شركتها اتفاق خوشايندي است؛ اما فقط جاي اين دو شركت را با اپل و مدياتك عوض كنيد تا متوجه نكته شويد.
هر شركتي كه با هدف رشد بازار فعلي خود و كسب برتري راهبردي به تصاحب هلدينگ بينديشد، نميتواند و نبايد اين كار را انجام دهد
هر شركتي كه با هدف رشد بازار فعلي خود به تصاحب هلدينگ بينديشد، نميتواند و نبايد اين كار را انجام دهد و رگولاتوري نيز اين موضوع را تأييد نخواهد كرد. شركتهايي مانند بوئينگ و جنرالالكتريك ميتوانند آرم را بخرند و با تزريق پول به آن، به حوزه جديدي از كسبوكار وارد شوند؛ اما احتمالي وجود دارد كه اين اتفاق هرگز نيفتند. حقيقت تلخ اين است كه شركتها يا گروههاي سرمايهگذاري براي كسب درآمد به تصاحب آرم علاقهمند هستند. اين بهمعناي بودجهي كمتر تا فراتررفتن دخل از خرج و آغاز سوددهي است.
در دنيايي رؤيايي، ما اپل و گوگل و مايكروسافت را تصور ميكنيم كه با همكاري يكديگر و خريد آرم به آن ميلياردها دلار براي خلق ايدههاي جديد تزريق ميكنند؛ اما در دنياي واقعي، هركدام از اين شركتها براي كسب برتري مالي و استراتژيك به تصاحب آرم فكر خواهند كرد.
شايد بهترين انتخاب سافتبانك براي نگهداري مالكيت آرم، سرمايهگذاري بيشتر و اميد به سوددهي بيشتر آتي خواهد بود. سافتبانك قبلا همين سياست را در اسپرينت با سرمايهگذاري ميلياردها دلار و ايجاد شبكه LTE ملي اجرا كرده بود. درنهايت، تمام اين حرفها هنوز شايعه بوده و بايد منتظر تصميمات آيندهي سافتبانك باشيم.
انديشه متخصصينات شما دربارهي فروش آرم چيست؟ چه مزايا و معايبي براي اين فروش پيشبيني ميكنيد؟ انديشه متخصصيناتهاي خود را با ما و ساير متخصصان اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران بهاشتراك بگذاريد.
هم انديشي ها