معرفي جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي»
جردن بي. پيترسون در جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي»، با انديشه متخصصيناتي كاملا متفاوت به داستانهاي اساطيري، تاريخ، علم، روانشناسي و تجربيات كاري و با بهرهگيري از مطالعات وسيعش در انواع رشتههاي مختلف، ميكوشد چگونه زندگيكردن را به ما يادگيري دهد. جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي» جزو جزوه رايگانهاي مطرح سال ۲۰۱۸ بود و از زمان انتشار، همواره در فهرست جزوه رايگانهاي پرفروش نيويورك تايمز، آمازون و... قرار گرفت.
معرفي جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي»
هركس در دنياي مدرن امروز چه چيزي را بايد بداند؟ جردن بي. پيترسون، روانشناس مشهور، در جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي»، براي پاسخ به اين پرسش كه از سؤالات اشكال زندگي است، بهطور اختصاصي حقايق بهدستآمدهي تاريخي را با نتايج جذاب تحقيقات پيشرفتهي علمي ادغام ميكند. پيترسون در اين اثر با زباني طنز و شگفتآور و آموزنده به ما ميگويد چه سرنوشت تلخي درانتظار كساني است كه بيش از حد انتقاد ميكنند.
جردن بي. پيترسون ميكوشد به سؤالاتي ازايندست پاسخ مناسب و درخورتوجهي بدهد: چرا هر وقت گربهاي را در خيابان ميبينيد، هميشه بايد نوازشش كنيد؟ چرا مصريان باستان مقامي را ميپرستيدند تا عشق فراوان خود را به والاترينِ خدايان ابراز كنند؟ وقتي مردم خشمگين و متكبر و كينهجو ميشوند، در چه مسيرهاي هراس انگيزي قدم ميگذارند؟
در اين جزوه رايگان، پيترسون در تمام اين واديها سفر ميكند و دربارهي نظم، آشوب، آزادي، ماجراجويي و مسئوليت مباحثه و درنهايت حكمت دنيا را در ۱۲ قانون عملي و ژرف براي زندگي خلاصه ميكند. جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي» موضعات عادي و مدرنِ علم و ايمان و طبيعت انسان را درهم ميكوبد و درعينحال، ذهن و روح خوانندگانش را دگرگون و بزرگ ميكند. اين ۱۲ قانون به ما كمك ميكنند درست زندگي كنيم و بتوانيم وزنِ خودآگاهي و دانش و آگاهي از شكنندگي و ضعف و مرگ خودمان را تحمل كنيم و تمام اين فعاليتها را بدون داشتن احساس غم، خشم، حسادت يا ميل به انتقام و تخريب و نابودي انجام دهيم.
جزوه رايگانهاي خودياري در زمينههاي موفقيت و خودشناسي و روانشناسي، طرفداران و علاقهمندان بسياري در سراسر دنيا دارند و تعداد جزوه رايگانهاي پرفروش در اين سبك كم نيست. نويسندگان اين جزوه رايگانها معمولا به زباني ساده و مفهوم سعي ميكنند قانونها، دستورها، برنامهها، ايدهها و راهكارهايي عملي و اجرايي ارائه دهند تا خواننده بتواند به پيشرفتهايي در زمينهي زندگي، كاري، روابط و خودشناسي دست يابد.
ايدهي جمعآوري و نوشتن اين جزوه رايگان از آنجايي شروع ميشود كه پيترسون در يكي از وبسايتهاي پرسشوپاسخ عضو ميشود و سؤالاتي مربوط به روانشناسي، خودياري، زندگي، موفقيت و... را جواب ميدهد. همچنين، او انديشه متخصصيناتها و ايدههايش در همين زمينهها را بهصورت ويدئويي در اينترنت منتشر ميكند. اين پاسخها و ايدهها و ويدئوها با استقبال چشمگير و مثبت خوانندگان و بينندگان روبهرو ميشوند؛ ازاينرو، پيترسون تصميم ميگيرد همهي اين مطالب مرتبط با موفقيت و خودياري و چگونه زندگيكردن را در قالب قوانيني براي زندگي جمعآوري كند. او براي نشاندادن تأثيرات مثبت اين قوانين ظاهرا ساده در زندگي، نهتنها از رشتهي روانشناسي، بلكه از ديگر رشتهها و موضوعها نيز كمك ميگيرد و اين قوانين را تشريح ميكند.
در اين جزوه رايگان، جردن پيترسون با استفاده از دانش روانشناختي و مطالعات بسيار گستردهاش در حوزههاي علمي، فلسفي، مذهبي، تاريخي، سياسي، اسطورهها، داستانهاي ادبي و... ميكوشد تكتك اين قوانين را در بخشهايي جداگانه تفسير و تشريح كند. شگرد نويسندگي پيترسون در اين جزوه رايگان بهگونهاي است كه با ذكر داستانهاي تاريخي، اسطورهاي، نتايج تحقيقات علمي، خاطرهاي شخصي يا كاري از خودش و ادغام اين حوزهها، سعي ميكند آهسته و پيوسته خواننده را قانع كند كه انجام اين قوانين باتوجهبه نشانهها و مثالهاي ذكرشده، در زندگي امروزي كارايي مثبتي دارد و موجب پيشرفت و تفاوت در زندگي فردي و خانوادگي و اجتماعي ميشود
سبك نويسنده و بالطبع متن جزوه رايگان گاه متفاوت و پيچيده ميشود. گاهي وقتها، نويسنده تمايل دارد از جملهها يا عبارتها يا جملهوارههايي كوتاه استفاده كند كه يافتن مرجع آنها گاه دشوار است. جردن بي. پيترسون، روانشناس مشهور، براي پاسخ به اين پرسش، بهطور اختصاصي حقايق بهدستآمدهي تاريخي را با نتايج جذاب تحقيقات پيشرفته علمي ادغام ميكند. پيترسون با زباني طنز و شگفتآور و آموزنده به ما ميگويد چرا دختران و پسرانِ مشغولِ اسكيتسواري را بايد تنها رهايشان كرد و چه سرنوشت تلخي در انتظار آنهايي است كه بيشازحد انتقاد ميكنند و سيستم عصبي خرچنگ چه چيزي دربارهي صافايستادن و موفقيت در زندگي بايد به ما بگويد؟
پيترسون بهطور گستردهاي سفر ميكند و دربارهي نظم، آزادي، ماجراجويي و مسئوليت مباحثه ميكند. او حكمت دنيا را در ۱۲ قانون عملي و ژرف براي زندگي تلخيص ميكند. جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي» چيزهاي عادي مدرن علم و ايمان و طبيعت انسان را درهم ميكوبد و درعينحال، ذهن و روح خوانندگانش را دگرگون و بزرگ ميگرداند. جردن پيترسون روانشناس باليني اهل كانادا است كه در سالهاي اخير با ساخت ويدئو و مصاحبههاي بسيار در زمينههاي سياسي و اجتماعي، به چهرهاي معروف تبديل شده است. او رُك و اهل مجادله است.
«۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي» جزوه رايگاني است كه از تركيب توصيههاي معقول نشئتگرفته از تجربيات كلينيكي و حكايات الهامبخش زندگي شخصي مؤلف، ذكر تجارب آكادميك او در زمينهي روانشناسي و بيان تاريخي و روشنفكرانهي مجموعهي متنوعي از جزوه رايگانهاي مهم به رشتهي تحرير درآمده است. خواننده كشف ميكند هر كدام از ۱۲ قانون پيترسون در يك فصل و به سبكي داستاني توضيح داده شده كه تركيبي از تشرهايي مانند «جورابت رو بالا بكش» و «صاف بايست» است. پيترسون علاقه دارد كلمهي «بودن» را با حروف بزرگ بنويسد و براي تأكيد بيشت، دربارهي «ظهور بنيادي و بيولوژيكي و غيرتصادفي حقيقت» صحبت كند.
بيشتر قوانين او به مسئوليتهاي فردي و گرفتن تصميماتي مربوط ميشود كه به فرد اجازه ميدهد بهصورت مؤثرتري زندگي كند؛ بايد دوستانمان را عاقلانه انتخاب كنيم، فرزندانمان را با محبت تربيت كنيم، به خُردهسنت احترام بگذاريم و... . او اين انديشه متخصصينات را مطرح ميكند كه هركس بايد ابتدا از درون و ابعاد كوچك انتخابهاي شخصي، ساختن و بهبود را شروع كند و سپس بهسمت سؤالات بزرگتر اجتماعي و سياسي حركت كند. «اگر نميتوانيد آرامش را در خانهتان برقرار كنيد، چگونه جرئت ميكنيد يك شهر را اداره كنيد؟!»
بخشي از جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي»
اگر پرورش مردان تحصيلكرده در دانشگاه با كمبود مواجه شود، خانمهاي خواهان ازدواج هم اشكال بيشتري خواهند داشت؛ چراكه خانمها تمايل شديدي دارند با افرادي ازدواج كنند كه وضع ماليشان مساعد است و جزو طبقات عالي جامعه هستند. آنها همسري را ترجيح ميدهند كه وضعيتي مساوي يا برتر با خودشان داشته باشد. اين در فرهنگهاي مختلف صدق ميكند؛ اما اين امر براي مردان صدق نميكند و كاملا تمايل دارند با زنان ردهي پايينتر از خود ازدواج كنند؛ اگرچه ترجيح ميدهند همسرشان بهنوعي جوانتر باشد.
گرايش اخير بهسمت خاليكردن ميانردهها نيز افزايش يافته است؛ زيرا خانمهاي ثروتمند تمايل فزايندهاي به ازدواج با مردان ثروتمند دارند؛ ازاينرو، بهدليل كاهش شغلهاي توليدي پردرآمد براي مردان، انگار ازدواج براي اغنيا رزرو شده است. ناگفته نماند هماكنون، از هر ۶ مرد آمريكا در سن كار قرار يك نفر بيكار است. نميتوانم اين موضوع كنايهآميز و تلخ را جالب قلمداد كنم.
ازدواج نيز امروزه به كالايي لوكس تبديل شده است. چرا ثروتمند بايد به خودش ظلم كند؟ چرا خانمها همسر همكار و ترجيحا عاليرتبه ميخواهند؟ قطعا ميتوان گفت به اين دليل كه خانمها پس از بچهدارشدن آسيبپذيرتر ميشوند. آنها در زمان لاخبار تخصصي، به فردي شايسته براي همراهي از مادر و فرزند نياز دارند. اين رويكردي جبران كننده و منطقي است؛ اگرچه ميتواند مبناي بيولوژيك هم داشته باشد. چرا خانمي كه تصميم گرفته مسئوليت يك يا چند نوزاد را بپذيرد، به بزرگسالي براي مراقبت نياز دارد؟ خُب، مرد بيكار نمونهاي نامطلوب است و مادر تنهايي كه قيّم بچه ميشود، جايگزيني نامطلوب است.
كودكان در خانههايي كه پدر ندارند، چهار برابر فقيرتر هستند. بدينترتيب، مادرانشان هم فقير هستند. كودكان بدون پدر در خطر بيشتري براي مصرف مواد و الكل قرار دارند. كودكاني كه با والدين مزدوج ازانديشه متخصصين بيولوژيك زندگي ميكنند، درمقايسهبا كودكاني كه يك يا هر دو والدينشان غيربيولوژيك هستند، كمتر افسرده و مضطرب و بزهكار هستند. كودكان در خانوادههايي كه صرفا مادر يا پدر دارند، دو برابر بيشتر دست به خودكشي ميزنند.
گرايش شديد بهسمت نزاكت سياسي در دانشگاهها اين اشكال را تشديد كرده است. صداهايي كه عليه ظلم بهپا خاستهاند، بلندتر بهانديشه متخصصين ميرسند؛ دقيقا به همان نسبتي كه دانشگاهها همسانتر يا حتي با گرايش بيشتر بهسمت خانمها شدند. اصولي كلي در دانشگاهها شكل گرفتهاند كه مستقيما عليه مردان هستند. اينها حوزههاي مطالعاتي هستند كه با ادعاهاي پستمدرن نئوماركسيستي اشغال شدهاند. اين ادعاها ميگويند فرهنگ غرب بهصورت ويژه ساختاري بيدادگر بوده كه مردان سفيدپوست براي تسلط بر خانمها و ساير گروههاي منتخب و مأموريت آنها ساختهاند و تنها بهدليل همين تسلط و محروميت موفق ميشوند.
خرچنگها و قلمرو
اگر مثل خيلي از افراد ديگر باشيد، پس معمولا به خرچنگها فكر نميكنيد؛ مگر اينكه مشغول خوردن آن باشيد. بههرحال، اين سختپوستان جالب و خوشمزه خيلي ارزش فكركردن دارند. سيستم عصبي نسبتا سادهي آنها نورونهاي بزرگي دارد؛ بههميندليل، دانشمندان توانستهاند مدار عصبي خرچنگها را دقيق ترسيم كنند. همين امر به ما كمك كرده است ساختار و عملكرد مغز و رفتار حيوانات پيچيدهتر، ازجمله خود انسان را درك كنيم. خرچنگها بيشتر از آنچه فكر ميكنيد، ويژگيهاي مشتركي با شما دارند؛ مخصوصا زمانيكه بدعنق ميشويد.
خرچنگها در بستر اقيانوس زندگي ميكنند. آنها در آنجا به پايگاهي خانگي نياز دارند؛ محدودهاي كه در آن طعمههايشان را شكار ميكنند و در اطراف بهدنبال هرگونه آشغالهاي سرگردان خوردني هستند كه از آشفتهبازار هميشگي اجساد و لاشهها در فاصلهاي بسيار دور از بالاي سرشان دائما به پايين فروميريزد. آنها جايي امن ميخواهند؛ جايي كه مناسب شكار و دورهم جمعشدن باشد: آنها يك منزل ميخواهند.
اين خودش اشكالساز خواهد شد؛ چون تعداد خرچنگها در آنجا زياد است. چه ميشود اگر دو خرچنگ در كف اقيانوس همزمان قلمرويي مشابه را اشغال كنند و هر دو بخواهند در آنجا زندگي كنند؟ چه ميشود اگر صدها خرچنگ وجود داشته باشند و همگي بخواهند در قطعهاي از ماسهها و آشغالها، زندگي بسازند و خانواده تشكيل بدهند؟
ساير موجودات نيز اين اشكال را دارند. براي مثال، وقتي پرندههاي آوازخوان در بهار بهسمت شمال ميآيند، وارد جنگي وحشيان سر قلمرو ميشوند. آن آوازهايشان كه براي گوش انسان بسيار آرامشبخش و زيبا است، درواقع صداها و فريادهايي حاكي از سلطهگري است. پرندهاي خوشالحان جنگجوي كوچكي است كه فرمانروايي خود را اعلام ميكند.
براي نمونه اليكايي را در انديشه متخصصين بگيريد. اين پرندهي آوازخوان كوچك و پرجنبوجوش و حشرهخوار در آمريكايشمالي بهوفور يافت ميشود. اليكايي تازهازراهرسيده مكاني امن و دور از باد و باران براي ساختن لانه ميخواهد. او مكاني در مجاورت غذا و جذاب براي جفتهاي احتمالي ميخواهد. همچنين، تمايل دارد محدودهي قلمروش را به رقبا نشان دهد تا فاصلهشان را با او حفظ كنند.
نيازي به گفتن نيست كه تكامل در زيستشناسي موضوعي قديمي محسوب ميشود. وقتي چيزي تكامل پيدا ميكند، بايد براساس چيزي بنا شود كه طبيعت آن را پيشازاين توليد كرده است. ويژگيهاي جديدي نيز شايد اضافه و ويژگيهاي قديمي نيز ممكن است دستخوش تغييراتي شوند؛ اما بيشترِ چيزها همچنان بدون تغيير باقي ميمانند. بههميندليل، بالهاي خفاش و دستهاي انسان و بالههاي وال بهطور شگفتانگيزي در حالت اسكلتيشان نيز مشابه بهانديشه متخصصين ميرسند. افزونبراين، آنها تعداد استخوانهاي مشابهي دارند، بههميندليل، مدتها قبل اين تكامل بود كه شالودهي روانشناسي پايه را بنا كرد.
امروزه، تكامل با تنوع و انتخاب طبيعي بسيار سروكار دارد. تنوع بهدلايل زيادي بهوجود ميآيد؛ ازجمله جابهجايي ژنها و جهش تصادفي. به همين دلايل است كه موجودات گونههاي مختلف با يكديگر متفاوت هستند. طبيعت با گذشت زمان از بين آنها دست به انتخاب ميزند. همانطوركه ذكر شد، اين انديشه متخصصينيه دليل دگرگونيهاي مداوم اشكال زندگي در طول هزاران سال است؛ اما اين سؤال در ذهن باقي ميماند: در «انتخاب طبيعي»، «طبيعت» دقيقا به چه معنا است و «محيطزيست» دقيقا چيست كه جانوران خود را با آن تطبيق ميدهند؟
ما فرضيات بسياري دربارهي طبيعت و دربارهي محيطزيست ارائه ميكنيم كه پيامدهايي بههمراه دارند. مارك تواين زماني گفته است: «آنچه نميدانيم ما را به دردسر نمياندازد؛ بلكه آنچه ميدانيم و از آن مطمئنيم، ما را به دردسر مياندازد.» در ابتدا تصورش ساده است كه «طبيعت» چيزي ثابت است كه ذات دارد؛ اما اينطور نيست، دستكم نه در مفهوم سادهي آن.
دربارهي نويسنده و ناشر جزوه رايگان
جردن بي. پيترسون (Jordan B. Peterson) روانشناس باليني، نويسنده، منتقد فرهنگي و استاد روانشناسي دانشگاه تورنتو است. موضوعات اصلي مطالعات او روانشناسي باليني، روانشناسي اجتماعي، روانشناسي شخصيت، روانشناسي دين و باور ايدئولوژيك و ارزيابي و بهبود شخصيت و عملكرد كاري است. پيترسون بزرگشدهي فرويو آلبرتا است. او مدرك متخصص كارشناسي علوم سياسي را سال ۱۹۸۲ و مدرك روانشناسي را سال ۱۹۸۴ از دانشگاه آلبرتا و مدرك دكتري روانشناسي باليني را سال ۱۹۹۱ از دانشگاه مكگيل دريافت كرد.
او دو سال بهعنوان محقق پسادكتري در دانشگاه مكگيل ماند و سپس بهعنوان استاديار و دانشيار دانشكده روانشناسي دانشگاه هاروارد فعاليت كرد. سپس سال ۱۹۹۸، بهعنوان استاد تمام به دانشگاه تورنتو نقل مكان كرد. سال ۲۰۱۶، پيترسون رشته ويدئوهايي در كانال يوتيوب خود منتشر كرد كه در آن از نزاكتمندي سياسي و اقدام دولت كانادا دربارهي لايحهي سي۱۶ انتقاد كرد.
كلاس درس اصلي او در دانشگاه تورنتو در كانال يوتيوب دردسترس قرار دارد و جزوه رايگانش با عنوان «نقشههاي معنا معماري باور» با استقبال درخورتوجهي مواجه شده است. سال ۲۰۱۸، پيترسون جزوه رايگان «۱۲ قانون زندگي؛ نوشدارويي براي بينظمي» را با عنوان كامل انگليسي «12 Rules for Life» منتشر كرد. در ايران نيز، انتشاران نوين اين جزوه رايگان را با ترجمهي حامد رحمانيان و هادي بهمني روانهي بازار نشر شده است.
هم انديشي ها