ميلياردرهاي موفق به جوانان چه توصيه‌اي دارند

به قول معروف، درك يا فهم امري كه واقع شده آسان است؛ يا به عبارتي، دانستن كار درست، با نگاهي به گذشته و پس از اتفاق افتادن آن ساده است. گاهي اوقات آرزو مي‌كنيم اي كاش مي‌توانستيم به عقب برگرديم و مسائل را به‌صورت متفاوتي حل‌وفصل كنيم يا از اشكالات خاصي جلوگيري كنيم.

البته هيچ‌كدام از ما نمي‌توانيم در زمان به عقب برگرديم و همه‌ي اين اشكالات و اشتباهات، درس‌هاي ارزشمندي به ما مي‌دهد كه ما را به آنچه هستيم بدل مي‌كند. بدون زندگي كردن و تجربه‌ي اشتباهات، تجارب و انديشه متخصصينات‌هاي لازم را براي تبديل شدن به شخصيت مورد انديشه متخصصين خود به‌دست نمي‌آورديم. با اين حال، آيا كسي هست كه آرزو نكرده باشد اي كاش مي‌توانست به عقب برگردد و به جواني خودش توصيه‌اي بكند؟

افراد فوق العاده موفق، چه توصيه يا جملات حكمت‌آميزي به جواني خودشان مي‌كنند؟ آن‌ها معمولاْ حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارند. در ادامه با اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران همراه باشيد تا ببينيد ۵ ميلياردر موفق اگر به عقب برمي‌گشتند، چه پند و اندرزي براي جواني خودشان داشتند.

۱. تحسين و قدرداني از استعدادهاي متفاوت افراد

اغلب ما معتقديم اگر كسي به‌طور سنتي باهوش باشد (به‌عنوان مثال، IQ بالايي داشته باشد)، پس از عهده‌ي هر كاري برمي‌آيد. آسان است كه به اشتباه باور داشته باشيم «باهوش» بودن به‌طور خودكار معادل موفقيت است.

بيل گيتس، كارآفرين و ميلياردر موفق، گفته اگر يك درس باشد كه آرزوي گفتن آن را به جواني خودش داشته باشد، يادگيري به‌رسميت‌شناختن و ديدن استعدادهاي متفاوت افراد است. بيل گيتس در چند توييت مي‌گويد:

وقتي به زمان ترك كالج فكر مي‌كنم، آرزو مي‌كنم اي كاش مي‌دانستم هوش، اشكال بسيار متفاوتي دارد و تك‌بعدي نيست و IQ از آن درجه اهميتي كه من فكر مي‌كردم، برخوردار نيست. من يك افسوس بزرگ ديگر هم دارم: زماني‎ كه درس را ترك كردم، در مورد بدترين نابرابري‌هاي موجود در جهان چيزي نمي‌دانستم، نابرابري‌هايي كه چند دهه طول كشيد تا درك كنم.

بيل گيتس در جلسه‌ي پرسش و پاسخ در دانشگاه هانتر، بيشتر در اين زمينه توضيح مي‌دهد. سوالي توسط مؤسس فيسبوك، مارك زاكربرگ مطرح شد: «اگر شما مي‌توانستيد به عقب برگرديد و به جواني خود پندي بدهيد، چه مي‌گفتيد؟» گيتس مي‌گويد اكنون متوجه شده است كه هيچ راه واحد درستي براي هوشمند بودن وجود ندارد.

مؤسس مايكروسافت در طول اين رويداد اشاره مي‌كند: «من در مورد مجموعه مهارت‌هاي مختلف، خيلي ساده انديش بودم و فكر مي‌كردم اگر كسي IQ بالايي داشته باشد، مي‌تواند در هر كاري موفق باشد. اما نياز است كه شما اين مهارت‌هاي مختلف را با هم تركيب كنيد، ايده‌اي كه هميشه مرا شگفت‌زده مي‌كند».

اين تفكري ساده از معناي باهوش بودن بود، كه چنين فردي مي‌تواند همه‌ي اشكالات را حل كند و من آرزو مي‌كنم كه اي كاش در مورد آن بهتر فكر مي‌كردم.

۲. آرام باشيد، همه‌چيز درست مي‌شود

اپرا وينفري در مصاحبه‌اي با سردبير بريتانيايي ووگ، ادوارد انينفول، در مورد توصيه‌اي كه او به جواني خودش خواهد داشت، گفتگو مي‌كند. اپرا با يك لبخند و يك دست روي قلبش مي‌گويد: «اوه دختر كوچك، جهان چه چيزي براي تو خواهد داشت؟ اول از همه آرام باش و بدان كه همه چيز روبه‌راه خواهد شد. از ترسيدن دست بردار، صرف‌انديشه متخصصين از اينكه چه اتفاقي بيافتد، همه‌ي كارها درست خواهد شد.»

اسطوره‌ي رسانه و ميلياردر خودساخته، علاوه‌بر اطمينان خاطر دادن به جواني خودش، چندين توصيه براي جوانان امروز دارد، به‌ويژه كساني كه تصور مي‌كنند موفقيت به‌طور خودكار بايد به‌دست آيد. طبق انديشه متخصصين او، جوانان بايد درك كنند كه موفقيت يك فرآيند است و كارهاي دشوار فراواني براي ساختن حرفه‌ي خود بايد پشت‌سر بگذاريد. اپرا مي‌گويد:

جوانان تصور مي‌كنند كه قرار است از كالج خارج شوند و بلافاصله برند خودشان را داشته باشند. مگر مي‌توان بدون تلاش زياد يك برند تجاري ساخت؟ هر روز بايد انتخاب‌هايي را انجام دهيم با اين احساس كه حركت درستي بوده و پس از آن، نوبت حركت بعدي است.

اپرا با نگاهي به مسيري كه براي دستيابي به موفقيت طي كرده، نامه‌اي به ۲۰ سالگي خودش نوشته و لحظه‌اي كه اولين شغل خود را در يك شبكه‌ي تلويزيوني به‌دست آورده، به ياد مي‌آورد؛ وقتي كه همزمان، زندگي مشترك، تحصيل و كار تمام‌وقت را به بهترين شكل ممكن اداره مي‌كرده است.

او به ياد مي‌آورد كه چطور اميدوار بود همسرش به او افتخار كند و اين درس دشوار زندگي را ياد بگيرد كه بايد بتواند خودش را از زاويه‌ي چشمان خودش ببيند نه نگاه ديگران؛ اما در نهايت، همه‌ي اين‌ها بخشي از سفر او بود.

اپرا مي‌نويسد: «اين بزرگترين هديه‌ي من براي تو خواهد بود: دانستن اينكه نيرويي بزرگتر از خودت وجود دارد كه بايد به آن اعتماد كني تا تو را هدايت كند.»

۳. يك تعادل سالم بين كار و زندگي پيدا كنيد

اگر جك دورسي، مديرعامل توييتر و اسكوئر، مي‌توانست به جواني خودش يك چيز بگويد؛ آن نصيحت، پيدا كردن تعادل در زندگي بود. او به واي‌كامبينيتور مي‌گويد:

وقتي جوان بودم، ارزش ورزش يا سلامتي و تاثير آن بر كيفيت ذهن را نمي‌دانستم. من گمان مي‌كنم براي يافتن تعادل اكنونم، رفتن به سمت تمام افراط‌ها برايم مفيد بود؛ اما آرزو مي‌كنم اي كاش در گذشته بيشتر بر زندگي سالم تمركز كرده بودم.

ميلياردر خودساخته، در يك جلسه‌ي پرسش و پاسخ زنده در پروداكت هانت مي‌گويد كه در حال تلاش براي حفظ تعادل در زندگي خود با پيوستن به يك برنامه‌ي ساختاريافته و روتين منظم است.

انجام اين كار، به من امكان يك حالت پايدار را مي‌دهد كه باعث واكنش اثربخش‌تر به مساله‌ي از كنترل‌خارج‌شده مي‌شود.

روتين منظم دورسي شامل بيدار شدن در ساعت ۵ صبح، انجام حدود نيم ساعت مديتيشن و انجام سه دور ۷ دقيقه‌اي ورزش است (همه قبل از شروع روز كاري). دورسي مي‌گويد: «سبك زندگي سالم‌تر در نهايت باعث خلاقيت بيشتر و منسجم‌تر فكر كردن من مي‌شود.»

۴. مجبور نيستي يك شغل عالي انتخاب كني

زماني از مارك كوبان، ميلياردر خودساخته، پرسيده شد كه چه توصيه‌اي به ۲۰ سالگي خودش دارد. او آرزو داشت اگر مي‌توانست به عقب برگردد، چند توصيه را به جواني خودش بگويد. «استرس نداشته باش، چيزي را تغيير نده، از لحظه لذت ببر، استرس نداشته باش». كوبان در مصاحبه‌اي با بيزينس اينسايدر مي‌گويد: «شما لازم نيست بدانيد وقتي بزرگ شديد قرار است چه كاره شويد، مجبور نيستيد پاسخي داشته باشيد، لازم نيست كه رشته‌ي كاري عالي داشته باشيد، شما مجبور نيستيد يك شغل عالي را انتخاب كنيد».

با اين حال، يك چيز هست كه كوبان به ۲۰ سالگي‌اش توصيه نمي‌كند: دنبال شور و اشتياق خود نرويد. او درباره‌ي اين طرز تفكر، در وبلاگ خود مي‌نويسد:

دنبال عشق و علاقه‌ي خود برويد، اين بدترين توصيه‌اي است كه مي‌توانيد به كسي بگوييد يا بشنويد. چرا؟ زيرا هر كسي در مورد چيزي شور و علاقه دارد (معمولاْ بيش از يك موضوع)، ما با آن علاقه متولد مي‌شويم، هميشه مواردي هست كه عاشق انجام دادن آن‌ها هستيم، براي انجام آن روياپردازي مي‌كنيم، كاري كه واقعاً ميخواهيم با زندگي خودمان انجام دهيم؛ اين احساسات هيچ ارزشي ندارند.

به‌گفته‌ي وي، اين توصيه‌ي بدي است؛ زيرا شما ممكن است در آنچه كه به آن علاقه داريد برتري و پيشرفت نداشته باشيد. كوبان مي‌نويسد: «اگر واقعا مي خواهيد بدانيد كه سرنوشت شما چيست، ببينيد در كجا زمان خود را صرف مي‌كنيد. زمان ارزشمندترين دارايي است كه شما مالك آن نيستيد. ممكن است هنوز اين را متوجه نشده باشيد، اما چگونگي استفاده كردن (يا نكردن) از زمان خود، بهترين نشانگر جايي است كه آينده‌ي شما دارد به آن سمت مي‌رود.

۵. هيچ مسير مستقيمي براي رسيدن به هدف وجود ندارد

اگر شريل سندبرگ مي‌توانست به عقب برگردد، زماني‌كه داشت تازه كارش را شروع مي‌كرد، چه پند حكيمانه‌اي را به جواني خودش مي‌داد؟ مدير ارشد عمليات (COO) فيسبوك و بنيانگذار LeanIn.Org اين سوال را در Quora پاسخ داد. او مشاوره‌ي زندگي جالبي را براي هر كسي كه تازه حرفه‌ي خود را آغاز مي‌كند، ارائه مي‌دهد.

«كاري كه عاشق آن هستيد را پيدا كنيد. هنگامي كه به آنچه انجام مي دهيد باور داشته باشيد، مي‌توانيد شور و اشتياق را با تلاش خود تركيب كنيد (اين يك استعداد واقعي است) تلاش كنيد و كاري كه عاشق انجام آن هستيد را پيدا خواهيد كرد ... و هنگامي كه آن كار را انجام مي‌دهيد، حتماً در آن موفق خواهيد شد.

باور داشته باشيد كه مي‌توانيد هر كاري را انجام دهيد. اين نكته براي همه و به‌خصوص براي زنان مهم است. اجازه ندهيد كسي به شما بگويد نمي‌توانيد هم حرفه‌ي هدفمند و هم يك زندگي شخصي رضايت‌بخش داشته باشيد. هنگامي كه كسي به شما مي‌گويد نمي‌توانيد كاري را انجام دهيد، بدانيد كه مي‌توانيد و شروع به فهميدن راه و روش آن كنيد. از خودتان بپرسيد اگر من نمي‌ترسيدم، چه كار مي‌كردم؟

هيچ راه مستقيمي به جايي كه مي‌رويد وجود ندارد. اگر سعي كنيد اين خط مستقيم را ترسيم كنيد، نه تنها به بيراهه مي‌رويد، بلكه فرصت‌هاي زيادي را نيز از دست خواهيد داد.»

سندبرگ توصيه مي‌كند دو هدف همزمان را اتخاذ كنيد. يك هدف بلندمدت داشته باشيد كه روياي شماست؛ لازم نيست واقع‌بينانه يا حتي مشخص باشد. حتي يك هدف مبهم مانند «سفر به دور دنيا» مي‌تواند جهت‌گيري را مشخص كند. و يك برنامه‌ي ۱۸ ماهه داشته باشيد كه اهداف شخصي مشخصي هستند كه مي خواهيد به آن‌ها برسيد. از خود بپرسيد كه چگونه مي‌توانيد پيشرفت كنيد و از انجام چه كاري هراس داريد؛ معمولاً اين همان كاري است كه بايد براي آن تلاش كنيد.