۲۵ سال بعد؛ مصاحبه‌اي با لينوس توروالدز

جمعه ۱۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۰
مطالعه 17 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
لينوس توروالدز را همه به‌عنوان پدر لينوكس مي‌شناسند. اخيرا رابرت يانگ به مصاحبه با توروالدز پرداخته است تا از گذشته، حال و آينده‌ي لينوكس صحبت كنند.
تبليغات

اولين شماره از نشريه‌ي Linux Journal حاوي مصاحبه‌اي ميان رابرت يانگ و لينوس توروالدز بود. رابرت يانگ بعدها به‌عنوان يكي از موسسان ردهت شناخته شد و صد البته توروالدز را هم همه‌ي علاقه‌مندان دنياي فناوري به‌خاطر توسعه‌ي كرنل لينوكس مي‌شناسند. اكنون، پس از ۲۵ سال، اين دو شخص پاي صحبت يكديگر نشسته‌اند تا آن مصاحبه‌ي قديمي را به‌گونه‌اي تكرار كنند. پيشاپيش بابت سبك محاوره‌اي نوشته‌هاي ذيل، كه ناشي از ماهيت صميمانه‌ي اين مصاحبه است عذرخواهي مي‌كنيم.

رابرت يانگ: باعث خوشحالي ما است كه بهانه‌اي براي ارتباط برقرار كردن با شما داشته باشيم. خودتان و خانواده‌تان چطور هستيد؟ فرزندان شما اكنون بايد دانشگاه را به اتمام رسانده باشند. من، نانسي و سه دخترم هم حال‌مان خوب است. بزرگ‌ترين دخترمان، زوئي، كه در زمان شروع به كار ردهت يازده‌ساله بود، اكنون منتظر دومين فرزندش است. اين بدين معني است كه من يك پدربزرگ هستم.

لينوس توروالدز: راستش هيچ‌كدام از فرزندان من هنوز دانشگاه را تمام نكرده‌اند. البته پاتريشيا (بزرگ‌ترين فرزندم) ماه مه امسال فارغ‌التحصيل مي‌شود. سلست (جوان‌ترين فرزندم) هم آخرين سال دبيرستان را به پايان مي‌رساند. پس تا شش ماه آينده، تمام فرزندانم خانه‌ي ما را ترك مي‌كنند.

حالِ هر سه فرزندم خوب است و احتمال مي‌دهم و اميدوارم كه در چند سال آينده من هم پدربزرگ شوم.

مرجع متخصصين ايران لينوس توروالدز / Linus Torvalds

رابرت: وقتي اولين‌بار در سال ۱۹۹۴ با شما مصاحبه كردم، آيا فكر مي‌كرديد كه در سال ۲۰۱۹ نيز هنوز در حال كار روي اين چيز (لينوكس) باشيد؟

لينوس: فكر مي‌كنم حتي در سال ۱۹۹۴ هم متعجب بودم كه چطور آخرين پروژه‌ي من (لينوكس) خاتمه پيدا نكرده است؛ پروژه‌اي جذاب كه تا زمان تكميل شدن آن را ادامه دهم و سپس سراغ كار جديدي بروم. البته در آن زمان در مراحل اوليه‌ي توسعه‌ي آن بوديم؛ اما تا همان موقع هم چند سال را برايش صرف كرده بودم و اين (پروژه) به‌گونه‌اي راه خود را پيدا كرده بود.

منظورم اين نيست كه انتظار داشتم چند دهه بعد هم مشغول كار روي آن باشم؛ اما در آن زمان هم [لينوكس] به بخش بزرگي از زندگي من تبديل شده بود. من هيچ وقت برنامه‌ي درازمدتي براي لينوكس نداشته‌ام و هر كار را به‌صورت روزانه انجام مي‌دهم؛ به‌جاي اينكه نگران پنج يا ده سال آينده باشم.

رابرت: يك نقل قول قديمي و مشهور در رابطه با دستيابي به روياها وجود دارد. در آن زمان وقتي از در مورد اهداف شما براي آينده‌ي لينوكس مي‌پرسيدم، به شوخي از «تسلط بر جهان» صحبت مي‌كرديد. اكنون كه شما و جامعه‌ي نرم‌افزارهاي آزاد به اين هدف رسيده‌ايد، قدم بعدي چيست؟

لينوس: خوب مدت‌ها است كه از شوخي درباره‌ي «تسلط بر جهان» دست كشيده‌ام؛ چرا كه با گذر زمان، جنبه‌ي شوخي بودنِ اين مسئله كمتر و كمتر مي‌شد. ولي اين هميشه يك شوخي بود. دليل من (و ديگر توسعه‌دهندگان) براي كاري كه انجام داديم، تسلط بر جهان نبود. ما همواره مي‌خواستيم فناوري بهتر و چالش‌هايي جذاب پيش روي خود داشته باشيم.

مي‌خواستيم فناوري بهتري پيش روي خود داشته باشيم

البته پايه و اساس اين (خواسته‌)-ها عوض نشده‌اند؛ اما جزئيات تغيير كرده‌اند. سخت‌افزار امروز بسيار متفاوت است، اشكالات كاملا متفاوتي پيش روي ما قرار دارند و نقش من نيز بسيار تغيير كرده است. اما مانند هميشه در حال «بهبود چيزها و روبه‌رويي با چالش‌هاي جذاب» هستيم.

براي مثال، در سال ۱۹۹۴، من بيشتر يك توسعه‌دهنده بودم. البته نقش هماهنگ‌كننده‌ي ارشد را هم داشتم و بيشتر وقتم را براي قرار دادن كدهاي مختلف كنار يكديگر صرف مي‌كردم؛ اما در عين حال كدهاي خودم را هم مي‌نوشتم. اين روزها به‌ندرت كدنويسي مي‌كنم. كدهايي كه مي‌نويسم هم اغلب «شبه كد» هستند؛ يا نمونه‌هايي از وصله‌ها كه با رايانامه براي توسعه‌دهندگان واقعي ارسال مي‌كنم. دوست ندارم خود را «مدير» بنامم، چون راستش كارهايي مثل مطالعه‌هاي سالانه، برنامه‌ريزي بودجه و… را انجام نمي‌دهم. بدون شك، من بيشتر يك رهبر متخصص هستم و نه يك برنامه‌نويس واقعي. اين چيزي است كه در چندين و چند سال اخير صحت داشته است.

با اين حساب، چهارچوب اصلي كار تغييري نكرده است؛ اما نقش من و ديگر جزئيات كار، در مقايسه با سال ۱۹۹۴، كاملا متفاوت هستند.

مرجع متخصصين ايران لينوكس / Linux

رابرت: شما و اين كد (كرنل لينوكس) در ربع قرن آينده در چه جايگاهي قرار خواهيد داشت؟

لينوس: خوب آن موقع من ۷۵ ساله خواهم بود و فكر مي‌كنم كه در آن زمان به‌طور روزانه با پروژه درگير نخواهم بود. البته باتوجه‌به اينكه ۳۰ سال اخير را با لينوكس طي كرده‌ام، احتمالا در آن زمان نيز پيگير پروژه خواهم بود.

خبر خوب اين است كه ما مجموعه‌اي قابل‌اعتماد از توسعه‌دهندگان را در اختيار داريم و من نگران اين مسئله نيستم كه «سرنوشت لينوكس چه خواهد شد؟». قطعا از مدت‌ها پيش خيلي از افراد راجع به اين مسئله صحبت مي‌كنند كه توسعه‌دهندگان كرنل در حال پير شدن هستند. اين بديل دليل نيست كه ما شخص جديدي را به گروه اضافه نكرده‌ايم؛ بلكه به اين خاطر است كه افراد زيادي از مدت‌ها پيش در اين كار دخيل هستند و هنوز هم از آن لذت مي‌برند.

قبلا فكر مي‌كردم كه سيستم‌عاملي جذاب و كاملا متفاوت جايگزين لينوكس خواهد شد (درواقع، در سال ۱۹۹۴ فكر مي‌كردم كه Hurd اين كار را انجام مي‌دهد)؛ اما مسئله فقط اين نيست كه از مدت‌ها پيش در حال انجام كارمان هستيم و آن را به‌خوبي انجام مي‌دهيم. من به اين نتيجه رسيده‌ام كه ساخت يك سيستم‌عامل جديد بسيار سخت‌تر از چيزي است كه فكر مي‌كردم. اين كار نيازمند تلاش فراوان از سوي افراد زيادي است. قدرت لينوكس و ديگر نرم‌افزارهاي متن‌باز نيز همين است كه مي‌توان چيزي را به تلاش‌هاي ديگران افزود.

با اين حساب، اگر شاهد تغييري شگرف در رابطه با رايانه‌ها نباشيم، فكر مي‌كنم كه در ربع قرن آينده هم لينوكس كار خود را به‌خوبي انجام خواهد داد. اين توانايي الزاما ربطي به ويژگي‌هاي كد لينوكس ندارد؛ بلكه به‌خاطر الگوي توسعه و حل مسئله‌اي است كه از آن بهره مي‌برد.

شايد در آن زمان (۲۵ سال آينده) من فعال نباشم و بخش زيادي از كدها به‌روزرساني و جايگزين شده باشند؛ ولي فكر مي‌كنم كه پروژه ماندگار خواهد بود.

مرجع متخصصين ايران زبان برنامه‌نويسي سي / C Programming Language

رابرت: آيا شما و تيم توسعه‌دهنده‌ي كرنل، كدهاي كرنل را براساس ترجيح خود به‌روزرساني مي‌كرديد؟ آيا نياز يا فشاري وجود دارد كه بخشي از مجموعه كدهاي ۲۵ ساله‌ي لينوكس را بازنويسي كنيد؟ شايد با زباني مدرن‌تر از C؟

لينوس: طي سال‌ها، اغلب زيرسيستم‌ها را به‌طور عمده بازنويسي كرده‌ايم؛ هرچند كه اين‌كار به يك‌باره انجام نشده است. البته برخي از كدها نيز چيزهايي هستند كه هيچ‌كس قصد تغييرشان را ندارد (اين‌ها اغلب درايورهاي سخت‌افزارهاي قديمي هستند كه عده‌ي كمي از آن‌ها استفاده مي‌كنند و ما هنوز هم از آن‌ها همراهي مي‌كنيم).

اما يكي از مزاياي داشتنِ مرجعي بزرگ و مشترك براي تمام كرنل اين است كه هر وقت بخواهيد بخشي از آن را تغيير دهيد، مي‌توانيد اين تغيير را به انجام برسانيد. البته برخي از درايورها خارج از شاخه‌ي [توسعه] هستند؛ اما همواره سياست ما اين است كه اگر چيزي خارج از شاخه‌ي [توسعه] است، آن‌چيز نبايد براي توسعه‌ي كرنل مهم باشد. با اين حساب، مي‌توان در زمان نياز تغييرات لازم را ايجاد كرد.

در رابطه با زبان برنامه‌نويسي C بايد بگويم كه زبان بهتري براي جايگزيني با C ايجاد نشده است. ما منابع كرنل را براي ويژگي‌هاي جديد و بهتر به‌روزرساني كرده‌ايم (زبان C نيز طي انجام اين كار تغيير كرده است). به‌علاوه، ما افزونه‌هاي متعددي را هم براي كنترل و مطالعهِ اجرا و بهينه‌سازي كدها به C اضافه كرده‌ايم. اما در مجموع، به‌جز برخي جزئيات كوچك، زبان برنامه‌نويسي مورد استفاده‌ي ما همان زبان قديمي است.

اگر بخواهم صادق باشم، احتمالا تغييري هم ايجاد نخواهد شد. زبان‌هاي برنامه‌نويسي كه تحت توسعه‌ي فعال قرار مي‌گيرند براي برنامه‌نويسي سيستم‌هاي سطح پايين نيستند. آن‌ها براي اين به‌وجود آمده‌اند تا ساخت اپليكيشن‌هاي متخصصدي با رابط متخصصي زيبا را ساده‌تر كنند. آن‌ها نمي‌خواهند كارهايي را انجام دهند كه كرنل به آن‌ها نياز دارد؛ براي مثال، مديريت سطح پايين حافظه.

مي‌توانم اين را تصور كنم كه براي توليد درايورها و موارد مشابه، نوعي زبانِ «قالبي» خواهيم داشت. البته به‌طور داخلي نيز زبان ساده‌سازي‌شده‌ي خود را براي انجام پيكربندي‌ها داريم و از چند زبان ديگر براي ايجاد اين فرايند استفاده مي‌كنيم. پس اين‌گونه نيست كه C تنها زبان مورد استفاده‌ي ما است. اما اغلب كدها و بخش‌هاي اساسي كرنل با اين زبان نوشته مي‌شوند.

مرجع متخصصين ايران Dell XPS 13

رابرت: سخت‌افزار انتخابي شما چيست؟ آيا يك رايانه‌ي روميزي تمام‌عيار يا يك لپ‌تاپ لينوكسي است؟ يا يك تبلت يا موبايل؟

لينوس: ماشيني كه من از آن براي توسعه استفاده مي‌كنم يك ايستگاه‌كاري (Workstation) روميزي معمولي است. اين ماشين از قطعات متعددي تشكيل شده است كه طي سال‌ها روي آن نصب شده‌اند. اين رايانه دستگاه خاصي نيست و درواقع دو سال از آخرين باري كه تغييري در آن ايجاد كردم مي‌گذرد. پس اين ماشين به هيچ‌وجه جديد و پيشرفته نيست. تنها نياز من در خانه اين است كه رايانه‌ام كاملا بي سروصدا باشد. به‌جز دو فن، هيچ قطعه‌ي متحركي در اين رايانه قرار ندارد (و خبري از ديسك‌هاي مكانيكي هم نيست)؛ فن‌ها هم اغلب اوقات غيرفعال هستند.

وقتي در سفر هستم (كه البته خيلي پيش نمي‌آيد)، اساسا به دستگاهي با نمايشگر خوب و وزن كم نياز دارم. وزن مورد انديشه متخصصين من ۱ كيلوگرم (با شارژر) است كه متاسفانه تاكنون چنين دستگاهي را پيدا نكرده‌ام. پس در حال حاضر، بهترين دستگاه براي من يك لپ‌تاپ XPS13 دل بوده است.

مرجع متخصصين ايران اندرويد

رابرت: به‌انديشه متخصصين مي‌رسد به‌جاي موفقيت لينوكس روي رايانه‌هاي روميزي سنتي، اين سيستم در دستگاه‌هاي اندرويدي موفق‌تر بوده است. انديشه متخصصين شما در رابطه با اين مسئله چيست؟

لينوس: خوب واضح است كه رايانه‌هاي روميزي ديگر آن جايگاه برترِ خود را از دست داده‌اند. حتي وقتي كه از يكي از اين رايانه‌ها (حتي با سيستم‌عامل ويندوز يا مك او‌اس) استفاده مي‌كنيد، تعامل شما بيشتر به مرورگر و چند برنامه‌ي مشخص محدود مي‌شود. البته افرادي هستند كه از «ايستگاه‌هاي كاري» استفاده مي‌كنند؛ اين همان [نوع از] رايانه‌‌ي روميزي است كه همواره در ذهن خود تجسم مي‌كند. با وجود اهميت اين رايانه‌ها، آن‌ها ديگر همان رونق هميشگي را در بازار ندارند. رايانه‌هاي روميزي قدرتمند، بيشتر براي توسعه‌دهندگان، بازي و كارهاي رسانه‌اي است. رايانه‌هاي معمولي بيشتر براي مرور وب‌سايت‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرند و اين كار هم اغلب با موبايل‌ها و تبلت‌ها

به‌انديشه متخصصين مي‌رسد كه كروم در اين زمينه كار خود را به خوبي انجام مي‌دهد. ولي درست مي‌گوييد، اگر به تعداد متخصصان نگاه كنيم، بيشينه‌ي تعامل متخصصان با لينوكس، ازطريق اندرويد

توضيحات مصاحبه‌كننده: اگر صرفا به‌دنبال برتري (عددي) باشيم، مي‌توانيم بگوييم كه برتري رايانه‌هاي روميزي به پايان رسيده است. ولي با وجود كاهش عرضه‌ي رايانه‌ها در دو سال اخير، رشد كلي آن‌ها در بازه‌ي سال‌هاي ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۴ بسيار خوب بوده است. به‌گونه‌اي كه با وجود افت بازار رايانه‌هاي روميزي در سال‌هاي اخير، در مقايسه با سال ۱۹۹۴، امروزه ميزان افزايش استفاده از آن‌ها چهار تا پنج برابر شده است.

مرجع متخصصين ايران social media

رابرت: اگر بخواهيد يكي از اشكالات شبكه‌ي جهاني (اينترنت) را حل كنيد، آن اشكال چه چيزي خواهد بود؟

لينوس: اشكالي كه آن را حل خواهم كرد موردي متخصص نخواهد بود؛ اما به‌شدت از شبكه‌هاي اجتماعي، همچون توئيتر، فيسبوك و اينستاگرام بيزار هستم. آن‌ها نوعي بيماري هستند و به‌انديشه متخصصين مي‌رسد كه رفتارهاي بد را ترويج مي‌دهند.

در اينترنت هيچ‌كس ظرافت كلام شما را درك نمي‌كند

فكر مي‌كنم بخشي از اين اشكال در رابطه با پست الكترونيك نيز صدق مي‌كند. پيش از اين هم گفته‌ام كه «در اينترنت هيچ‌كس ظرافت كلام شما را درك نمي‌كند». وقتي با كسي به‌صورت چهره‌به‌چهره صحبت نمي‌كنيد، تمام ابزارهاي ارسال پيام (به‌جز زبان) را از دست مي‌دهيد؛ در اين حالت، ممكن است شوخي‌ها و كنايه‌ها (توسط مخاطب) درك نشوند. ولي از ديگر سو، ناديده گرفتن واكنش‌هاي مخاطب نيز بسيار ساده مي‌شود؛ بنابراين، درگير مشاجرات لفظي مي‌شويم. مشاجراتي كه در گفتگوهاي رو در رو به آساني رخ نمي‌دهند.

اما پست الكترونيك همچنان كار خود را انجام مي‌دهد. شما براي نوشتن چيزي بايد تلاش كنيد و رايانامه‌ها معمولا داراي نوعي محتوا (فني يا غيرفني) هستند. الگوي «لايك» و «اشتراك‌گذاري» كاملا «بي‌ارزش» است. هيچ‌گونه كنترل كيفي (در اين الگو) وجود ندارد؛ درواقع، اين الگو كاملا برخلاف مفهوم كنترل كيفي است. الگويي كه روي ضعيف‌ترين ارزش‌هاي مشترك و تَله‌كليك‌ها (Click-bait) تمركز دارد. الگويي كه در آن چيزها براي ايجاد واكنش‌هاي احساسي ايجاد شده‌اند؛ واكنش‌هايي كه اغلب ناشي از برآشفتگي‌هاي اخلاقي هستند.

بايد به اين‌ها عنصر «ناشناس بودن» را هم اضافه كنيم؛ عنصري كه واقعا مشمئزكننده است. وقتي كه حتي نامي روي ياوه‌گويي‌هاي خودتان (با چرندياتي كه لايك مي‌كنيد و به اشتراك مي‌گذاريد) قرار نمي‌دهيد، شرايط به‌هيچ‌وجه بهتر نمي‌شوند.

مرجع متخصصين ايران امنيت / Privacy

من يكي از افرادي هستم كه معتقدم ارزش بيش‌ازحدي براي «ناشناس ماندن» قائل شده‌ايم. برخي افراد ناشناس ماندن را با حفظ حريم شخصي اشتباه مي‌گيرند و فكر مي‌كنند اين دو مفهوم جدايي ناپذير هستند. آن‌ها فكر مي‌كنند كه براي حفظ حريم خصوصي، لازم است تا ناشناس بمانيد. من فكر مي‌كنم كه اين انديشه متخصصينات اشتباه است. البته اگر شخصي هستيد كه اسرار سياسي را فاش مي‌كنيد، قطعا ناشناس ماندن براي‌تان مهم است؛ اما اگر نمي‌توانيد هويت خود را به‌اثبات برسانيد، ياوه‌گويي‌هاي ديوانه‌وار شما نبايد در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر شوند و امكان اشتراك‌گذاري و لايك كردن آن‌ها هم نبايست وجود داشته باشد.

حرفم را تمام مي‌كنم. از هيچ‌كدام از شبكه‌هاي اجتماعي استفاده نمي‌كنم. براي مدتي از گوگل پلاس استفاده مي‌كردم، چرا كه آنجا از افراد ناآگاه، كه در جاهاي ديگر به‌طور معمول حضور دارند، خبري نبود؛ اما استفاده‌ام از گوگل پلاس هم نتيجه‌اي به بار نياورد. هرچند كه اين مسئله هنوز مرا آزار مي‌دهد.

مرجع متخصصين ايران برنامه‌نويسان جوان / Young Programmers

رابرت: اين شماره از نشريه‌ي Linux Journal روي «نوجوانان و لينوكس» تمركز دارد. آيا توصيه‌اي براي برنامه‌نويسان جوان و دانش‌آموزان رشته‌ي علوم رايانه داريد؟

لينوس: بدترين شخصي كه مي‌توانيد اين سؤال را از او بپرسيد، من هستم. شخصا، از كودكي مي‌دانستم كه به رياضيات و رايانه‌ها علاقه‌مندم و تا زمان دانشگاه نيز بيشتر چيزها را خودم ياد گرفتم. پس هركاري كه انجام دادم، حاصل خواست دروني خودم بود. با اين حساب، وقتي از من مي‌پرسند «بايد چكار كنم؟»، نمي‌توانم اشكالات افراد را درك كنم؛ چرا كه خودم بدين شكل مسير را طي نكرده‌ام.

رابرت: اولين باري كه من و شما با هم ديدار كرديم، در يكي از نمايشگاه‌هاي «شركت تجهيزات ديجيتال» يا همان DEC بود. اين اولين سفر شما به آمريكا بود و در اين سفر، جان هال و DEC دست به سرمايه‌گذاري در لينوكس زدند.

لينوس: فكر مي‌كنم درواقع اين سفر دومين سفر من به آمريكا بود. در اولين سفرم به شهر پروو در ايالت يوتا رفتم تا با شركت ناول در رابطه با لينوكس صحبت كنم. صحبت ما راجع به يكي از پروژه‌هاي داخلي ناول بود كه بعدها به ايجاد توزيع Caldera ختم شد.

اما خوب سفر من براي حضور در نمايشگاه DEC هم يكي از اولين سفرهاي من به آمريكا بود. فكر مي‌كنم اين نمايشگاه در شهر نيواورلئان برگزار شده بود.

مرجع متخصصين ايران رايانامه

رابرت: به‌خاطر مي‌آورم كه در گذشته از شما پرسيدم وقتي بعد از سفر، به [محل زندگي‌تان در] هلسينكي برمي‌گرديد، با رايانامه‌هاي خوانده‌نشده‌تان چكار مي‌كنيد. جواب شما غافلگيركننده بود؛ گفتيد كه تمام رايانامه‌ها را به فايل dev/null/ مي‌فرستيد (توضيح: هرداده‌اي كه به اين فايل فرستاده شود، بلافاصله پاك مي‌شود). با تعجب پرسيدم «اما شايد يكي از رايانامه‌ها حاوي اطلاعات مهمي باشد»؛ شما با خونسردي جواب داديد «اگر مهم است، نويسنده‌ي رايانامه آن را مجددا ارسال مي‌كند». شايد اين توصيه‌ي شما بيش از هرچيز موجب آسايش من شده است؛ اما خودتان هم در رابطه با رايانامه‌هايتان، هنوز از اين فلسفه پيروي مي‌كنيد؟

لينوس: اين مسئله هنوز هم تاحدودي صحت دارد؛ اما درعين‌حال روال كاري‌ام را به‌گونه‌اي تغيير داده‌ام كه سفرها چندان اثر منفي روي كارم ندارند. بنابراين امروزه بيشتر تلاش مي‌كنم تا مردم متوجه نشوند كه در حال سفر كردن هستم. اگر هم قرار باشد بيش از يك يا دو روز به اينترنت دسترسي نداشته باشم، از قبل به افراد اطلاع مي‌دهم. هنوز در برخي مكان‌هاي جهان دسترسي دائم به اينترنت وجود ندارد؛ مخصوصا اگر اهل غواصي باشيد، گذر شما به چنين جاهايي مي‌افتد. ولي در اغلب اوقات مي‌توانم از هرجايي در جهان كار خودم را به انجام برسانم. علاوه‌براين، تلاش مي‌كنم كه سفرهايم را طوري زمان‌بندي كنم كه با كارم تداخل نداشته باشد؛ هرچند كه گاهي اوقات موفق نمي‌شوم.

رايانامه‌هاي زيادي دريافت مي‌كنم،‌ اما به بيشتر آن‌ها پاسخ نمي‌دهم

در گذشته مجبور بودم تمام رايانامه‌ها را روي رايانه‌ي شخصي خودم دانلود كنم؛ اما حالا تمام رايانامه‌ها را در فضاي ابري نگه‌داري مي‌كنم و اين كار جابه‌جايي بين دستگاه‌هاي مختلف را ساده مي‌كند.

البته اين مسئله فقط به رايانامه‌ محدود نمي‌شود. از آنجا كه تقريبا توسعه‌ي كرنل به‌طور كامل ازطريق Git انجام مي‌شود؛ ديگر مهم نيست كه از چه دستگاهي استفاده مي‌كنم. امروزه هماهنگ‌سازي كارها به‌مراتب ساده‌تر از زماني است كه وصله‌ها را به‌صورت جداگانه ازطريق رايانامه دريافت مي‌كردم.

با اين همه، فلسفه‌ي «اگر مهم است، دوباره ارسال مي‌شود» هنوز برايم پابرجا است. مردم مي‌دانند كه تقريبا در تمام روزهاي هفته و سال در دسترس هستم؛ پس اگر به يكي از تقاضاها پاسخ نداده‌ام، دليلش اين است كه در ميان به‌هم‌ريختگي رايانامه‌هايم گم شده‌ام. به همين دليل، يك رايانامه ديگر براي يادآوري به من ارسال مي‌كنند.

در مقايسه با گذشته، خيلي كمتر پيش مي‌آيد كه پيامي را ناديده بگيرم. در سال ۱۹۹۴، تا اين اندازه سرم شلوغ نبود و غيبتي يك هفته‌اي اشكال بزرگي قلمداد نمي‌شد. اما در سال‌هاي بعد، اين اشكال بزرگ‌تر شد و رويه‌ي دريافت وصله‌ها ازطريق رايانامه جواب‌گو نبود. كار به جايي رسيده بود كه گاهي وقت‌ها از اعمال برخي وصله‌ها صرف‌انديشه متخصصين مي‌كردم؛ چرا كه وقت كافي نداشتم و مطمئن بودم كه فرستندگان آن كدها را مجددا ارسال مي‌كنند.

مرجع متخصصين ايران بيت كيپر / BitKeeper

خوشبختانه آن روزها به پايان رسيده‌اند. هرچند همه‌ي هماهنگ‌كنندگان به BitKeeper علاقه‌اي ندارند و از آن استفاده نمي‌كنند؛ اما اين ابزار كمك بزرگي به من كرده است. استفاده از Git نيز بدين معني است كه ديگر هزاران وصله را ازطريق رايانامه دريافت نمي‌كنم و پوشه‌ي رايانامه‌هاي دريافتي من مثل هميشه به‌هم‌ريخته نيست. بنابراين، مديريت كارها برايم راحت‌تر شده است.

فلسفه‌ي ديگري را هم از مدت‌ها پيش داشته‌ام كه شايد حتي از فلسفه‌ي «اگر مهم است، دوباره ارسال مي‌شود» نيز بااهميت‌تر است. اين فلسفه‌ي مهم اين است: اگر مجبور به جواب دادن نيستي، پس جواب نده. اگر رايانامهي دريافت كنم و بدانم كه شخصي ديگر، بهتر از من مي‌تواند به آن پاسخ دهد، پس آن رايانامه را ناديده مي‌گيرم. برخي از افراد پيامي با محتواي «ببخشيد، سعي مي‌كنم بعدا به رايانامه شما پاسخ دهم» را به‌طور خودكار ارسال مي‌كنند؛ اما من وقتي احساس مي‌كنم يك رايانامه هيچ ارتباطي با من ندارد، آن را ناديده مي‌گيرم. اين كار را بدان جهت انجام مي‌دهم كه توانايي پاسخ دادن به رايانامه‌هاي بيشتر را ندارم و در نتيجه نمي‌خواهم مردم را تشويق كنم كه برايم رايانامه بفرستند.

در مجموع، رايانامه‌هاي زيادي دريافت مي‌كنم،‌ اما به بيشتر آن‌ها هيچ پاسخي نمي‌دهم. اگر منطقي باشيم، كار من اين است كه بر همه‌چيز اشراف داشته باشم و بدانم چه اتفاقي در حال رخ دادن است. بنابراين، اگرچه رايانامه‌هاي زيادي را مي‌خوانم، اما معمولا زياد رايانامه نمي‌نويسم.

مرجع متخصصين ايران لينوس توروالدز / Linus Torvalds

رابرت: در يكي از سخنراني‌هاي گروه متخصصي لينوكس در واشنگتن، كه توسط دن بكر هماهنگ شده بود، ناگهان سخنراني را متوقف كرديد و پرسيديد: مسابقه‌ي فنلاند و سوئد در رقابت‌هاي جهاني هاكي مردان به چه نتيجه‌اي ختم شده است. در آن زمان، به‌عنوان يك كانادايي مي‌توانستم به شما اطمينان بدهم كه فنلاند پيروز ميدان بوده است. آيا پيروزي اخير فنلاند در مسابقات جهاني جوانان موجب شادي شما بوده است؟ يا اينكه حالا از آمريكا طرفداري مي‌كنيد؟

لينوس: شايد هاكي ورزش ملي فنلاند باشد؛ اما من آن‌چنان هم اهل ورزش نيستم. البته بازي در مقابل سوئد باعث مي‌شود كه مسائل اندكي جنبه‌ي شخصي پيدا كنند. اگرچه زبان مادري من سوئدي است؛ اما مليت من فنلاندي است. مهاجرت به آمريكا هم به اين معني نيست كه اكنون به فوتبال و بيسبال علاقه‌مند شده‌ام. تنها تغيير اين است كه هواداران هاكي، كه در اطرافم حضور داشتند را از دست داده‌ام.

مردم برداشت‌هاي متفاوتي از گفته‌هاي من دارند

رابرت: در مباحثه‌هاي عمومي، كه به تصميم‌گيري راجع به لينوكس مربوط مي‌شوند، شما بسيار رُك هستيد و بسياري از ما اين خصيصه را تحسين مي‌كنيم. از طرف ديگر، برخي افراد رُك بودن شما در مباحثه‌ها را دوست ندارند. آيا با گذر زمان، در مباحثه‌ها سياست بيشتري به خرج مي‌دهيد يا كمتر؟

لينوس: راستش را بخواهيد، فكر مي‌كنم آرام‌تر شده‌ام. نمي‌گويم كه با سياست بيشتري حرف مي‌زنم؛ اما احتمالا آگاهي شخصي‌ام بيشتر شده است و تلاش مي‌كنم كمتر تند باشم.

بخشي از اين (تغيير) به اين دليل است كه احساس مي‌كنم، در مقايسه با گذشته، مردم برداشت‌هاي متفاوتي از گفته‌هاي من دارند. در گذشته ما گروهي از خوره‌هاي رايانه را داشتيم كه اهل تعارف نبودند و از صحبت با هم لذت مي‌بردند. ولي حالا در آن محيط قرار نداريم. ديگر محيطِ گفتگوها چندان شخصي نيست؛ نبايد فراموش كنيم كه اكنون هزاران نفر درگير توسعه‌ي لينوكس هستند. اين‌ها صرفا افرادي هستند كه وصله‌ها را ارسال مي‌كنند، وگرنه تعداد افراد دخيل در توسعه‌ي لينوكس از اين هم بيشتر است.

مرجع متخصصين ايران لينوس توروالدز

در رابطه با برداشت‌هاي متفاوت مردم از گذشته، بايد بگويم كه در سال ۱۹۹۴ مخاطبان كمتر من را جدي مي‌گرفتند؛ ولي اكنون اين‌طور نيست. البته از اين شكايت نمي‌كنم كه چرا در گذشته من را جدي نمي‌گرفتند؛ كاملا برعكس،‌ اينكه امروزه مردم بيشتر از حد مرا جدي مي‌گيرند خيلي آزاردهنده است. ديگر نمي‌توانم حرف‌هاي احمقانه بزنم.

هنوز هم از ديگران (الالخصوص شركت‌ها) به‌خاطر كارهاي بي‌دليل‌شان انتقاد مي‌كنم؛ اما مي‌دانم كه امروز، اين انتقادها به خبر تبديل مي‌شوند. انتقاد من از يك شركت تا دهه‌هاي بعد به‌خاطر سپرده مي‌شود؛ حتي اگر آن‌ها لايق سرزنش نباشند. پس بعضي وقت‌ها انتقاد كردن جايز نيست.

رابرت: آيا چيز ديگري هست كه بخواهيد در موردش صحبت كنيد؟ چه به‌صورت عمومي و چه به‌صورت خصوصي؟

لينوس: هيچ‌وقت پيامي نداشته‌ام كه بخواهم آن را منتشر كنم؛ پس…

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات