داستان پرونده ضد انحصار مايكروسافت و درسهايي كه از آن ميگيريم
قوانين ضد انحصار آمريكا كه بهنام Antitrust شناخته ميشوند، در طول تاريخ تلاش كردهاند تا شركتهاي بزرگ هر صنعت نتوانند با خريد و ادغام شركتهاي رقيب به تنها بازيگر صنايع تبديل شوند. بهعلاوه هرگونه تلاش براي ايجاد چالش در عملكرد رقبا هم در اين قوانين محكوم ميشود. شركتهاي غولپيكر فولاد و نفت آمريكايي از مثالهاي مشهوري هستند كه تحت قانونگذاري ضد انحصار مجبور به تجزيه شدند.
امروزه شركتهاي فناوري به بازيگران اصلي دنياي اقتصاد تبديل شدهاند. هميشه در ميان برترين شركتها از لحاظ درآمد، ارزش بازار و نفوذ در ميان متخصصان، نام شركتهاي فناوري بيش از ساير به چشم ميخورد. دراينميان مقامهاي قانونگذار ضد انحصار و كنگرهي آمريكا هم توجه بيشتري به شركتهاي غولپيكر فناوري ميكنند و در چند وقت اخير، فشارهايي را بر شركتهاي بزرگ همچون گوگل، فيسبوك، آمازون و اپل وارد كردهاند.
غولهاي فناوري براي درك بهتر از عواقب فشارهاي سياستگذارها، نمونهاي زنده و حاضر دارند. آنها ميتوانند به رقيب ديرينهي خود يعني مايكروسافت نگاه كنند كه در دههي ۱۹۹۰ خشم و عصبانيت و درگيري با دولتيها را از نزديك درك كرد؛ درگيريهايي كه به دادگاههاي ادامهدار فدرال براي ردمونديها ختم شد. آنها متهم به نقض چندينبارهيي قانون ضد تراست شدند كه درنهايت منجر به تغيير رويهي سيستمي شد.
اندرو گيويل، استاد دانشگاه هاروارد جزوه رايگاني بهنام The Microsoft Antitrust Cases دارد كه به تفصيل درگيريهاي سياسي قرن ۲۱ را با موضوعيت يك شركت پيشگام شرح ميدهد. او اعتقاد دارد: «پروندهي مايكروسافت را ميتوان نقطهي راهنما و نقشهي مسيري براي تمامي درگيريهاي شركتهاي بزرگ فناوري و قانون ضد انحصار دانست.»
افراد متعددي در پروندهي مشهور مايكروسافت در دههي ۱۹۹۰ حضور داشتند. مصاحبه با آنها و همچنين انديشه متخصصين متخصصان قانون ضد انحصار دربارهي پروندهي مذكور، نكات قابل توجهي را دربارهي پروندههاي مشابه نشان ميدهد. چنين اطلاعاتي نشان ميدهد كه مديران شركتهاي فناوري بايد با دقت و انعطاف بيشتر در پروندههاي قانوني عمل كنند. در ادامهي اين مطلب اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران به پنج نكتهي متخصصدي ميپردازيم كه از پروندهي مايكروسافت دربرابر دولت آمريكا برداشت ميشود.
قانون قديمي دربرابر صنعت مدرن
وزارت دادگستري آمريكا و ۲۰ ايالت اين كشور در سال ۱۹۹۸ پروندهاي را عليه مايكروسافت به جريان انداختند. در همان زمان شك و ترديدهاي زيادي دربارهي پرونده ديده ميشد. دنياي فناوري در آن سالها جوان و پر انرژي بود. درمقابل قوانين ضد انحصار از قرن ۱۹ در آمريكا حضور داشتند. چنين قوانيني زماني تصويب شدند كه شركتهاي بسيار سنتي در ساختارهايي متفاوت كار ميكردند و خريد و فروش شركتهاي كوچكتر ظاهري كاملا دگرگون داشت. متخصص كارشناسان بهخاطر همين فاصلهي زماني، شناسايي پيروز دعواي حقوقي را دشوار ميدانستند.
شك و ترديد دربارهي پروندهي مايكروسافت بهخاطر پروندهاي مشابه هم قوت ميگرفت. پروندهي قبلي ضد انحصار در دنياي فناوري عليه IBM و در سال ۱۹۶۹ به جريان افتاده بود. پروندهي غول فناوري ميانهي قرن بيستم، درنهايت در سال ۱۹۸۲ و بدون هيچ نتيجهي مشخصي بسته شد. متخصص كارشناسان پروندهي IBM را يك ماجراجويي شكستخوردهي ۱۳ ساله ناميدند.
پروندهي IBM، احتمال شكست قانون دربرابر شركتهاي فناوري را افزايش داده بود
رابرت اچ بورك از متخصصان قانون ضد انحصار در سالهاي منتهي به قرن ۲۱ بود. او پروندهي IBM را به «ويتنامي» براي زيرمجموعهي ضد انحصار وزارت دادگستري آمريكا تشبيه كرد. حتي چند سال پيش از بسته شدن پرونده نيز يكي از رقباي آنها جريان پيشآمده را يك كنجكاوي تاريخي ناميد.
در پروندهي مايكروسافت داستان كمي تغيير كرد. دولت آمريكا از اشتباههاي گذشته درست گرفته بود و قوانين سنتي را با عصر ديجيتال هماهنگ كرد. قانونگذاران مدارك متعددي را دربارهي مايكروسافت جمعآوري و اثبات كردند كه ردمونديها با قدرت به سمت انحصارگرايي حركت ميكنند.
قانونگذارهاي حاضر در پروندهي مايكروسافت همچون سناتور ريچارد بلومنتال اعتقاد دارند كه اين پرونده، اثباتي بر كارايي قانون ضر انحصار بود. او در جريان دعواي حقوقي مايكروسافت بهعنوان نمايندهي ايالت كنتيكت حضور داشت.
اشكالات مصرفكننده
در دهههاي گذشته افزايش ارزش محصولات از سوي يك توليدكنندهي فرمانرواي بازار، بهعنوان يكي از عواقب انحصارگرايي براي مصرفكنندهها عنوان ميشد. پروندهي مايكروسافت، اين بخش از تعاريف را تاحدودي تغيير داد. در پروندهي ردمونديها خطر انحصار فراتر رفت و وارد حوزهي عدم رقابت شد. در آن دوران دشوار شدن رقابت از سوي شركتهاي جديد و درنتيجه، مرگ نوآوري محصولات و خدمات جديد، بهعنوان يكي از مضرات اصلي انحصار مورد توجه متخصص كارشناسان قرار گرفت.
يكي از نقاط اصلي تمركز پروندهي مايكروسافت، نتاسكيپ بود كه بهعنوان يكي از پيشگامان صنعت نرمافزار شناخته ميشد. نتاسكيپ، يك مرورگر وب انقلابي بود كه امكانات بسيار زيادي را به متخصصان اوليهي وب ارائه ميكرد. مايكروسافت، نرمافزار جديد را بهعنوان تهديدي براي سلطهاش بر بازار نرمافزارهاي كامپيوتري و خصوصا سيستمعامل ويندوز بر ميشمرد. يكي از راهكارهاي مايكروسافت براي مقابله با نتاسكيپ، افزودن مرورگر اختصاصي يعني اينترنت اكسپلورر در ويندوز بود. در آن زمان ويندوز ۹۰ درصد از سهم بازار كامپيوترهاي شخصي را در اختيار داشت كه فرصتي عالي براي گسترش اينترنت اكسپلورر محسوب ميشد.
در موضوع اينترنت اكسپلورر و نتاسكيپ، ويندوز هيچ هزينهي اضافي بابت مرورگر از متخصصان دريافت نميكرد. درنتيجه مباحثه افزايش ارزش بر اثر انحصار مطرح نبود. ربكا هندرسن از اقتصاددانهاي دانشكدهي كسبوكار هاروارد كه بهعنوان نمايندهي متخصص كارشناس دولت در پروندهي مايكروسافت حضور داشت ميگويد:
پروندهي مايكروسافت ارتباطي با مباحثه ارزشگذاري نداشت. درواقع تهديدي كه براي رقابت و نوآوريهاي آتي ايجاد ميشد، موضوع اصلي پرونده بود.
شايان ذكر است مايكروسافت هيچ اظهارانديشه متخصصيني دربارهي اين مقاله نداشت.
موضوع رقابت و نوآوري امروزه هم در دنياي فناوري ديده ميشود. گوگل و فيسبوك سرويسهاي خود را بهصورت رايگان در اختيار متخصصان قرار ميدهند؛ اما مانند پروندهي مايكروسافت، رايگان بودن محصولات نميتواند مانعي بر سر راه پيگيريهاي قانوني ضد انحصار باشد.
مبارزه در عين انعطاف
داگلاس ملامد از اعضاي ارشد بخش ضد انحصار وزارت دادگستري آمريكا در خلال پروندهي مايكروسافت بود. او دربارهي مبارزهي حقوقي ردمونديها ميگويد:
من هميشه تصور ميكردم كه مايكروسافت جنگي سالم را پيش ميبرد. آنها چنين رويكردي داشتند: ما فناوري هستيم. ما نوآور هستيم. ما اين صنعت را درك ميكنيم. رقابت زيادي در صنعت وجود دارد.
مايكروسافت ميتوانست در همان ابتدا پرونده را حل كند، اما مقاومت كرد. ديويد بويس بهعنوان كارگزار ارشد وزارت دادگستري در پروندهي مايكروسافت حضور داشت. او معتقد بود پرونده بايد پيش از دعواي حقوقي حلوفصل شود. در برنامهي بويس، مايكروسافت مجبور به عقبنشيني از برخي از رفتارهاي ضد رقابت ميشد و درمقابل، ريسك شكست در دادگاه را كاهش ميداد. دادگاهي با يك پروندهي مملو از جزئيات فناورانه عليه شركتي كه بودجهاي تقريبا نامحدود براي جذب نيروهاي حقوقي داشت.
با افزايش شواهد و مدارك، انديشه متخصصين بويس دربارهي پرونده تغيير كرد. بهعنوان مثال يكي از مجريان ارشد مايكروسافت در جلسهاي خصوصي، جزئيات جالبي از برنامهي شركت براي مقابله با نتاسكيپ بيان كرده بود كه بعدا هم توسط شاهدان بيان شد. طبق ادعاي شاهدان، ردمونديها قصد داشتند كمپيني براي محدود كردن توزيع نتاسكيپ اجرا كنند.
با گذشت زمان حقايق بيشتري دربارهي عملكرد مايكروسافت فاش شد
بويس دربارهي پروندههاي ضد انحصار نكتهي جالبي دارد. او ميگويد شركت هدف عموما با پيشگامي اطلاعاتي بسيار بالا در پرونده فعاليت ميكند، اما بهمرور مزيتهاي خود را از دست ميدهد. درواقع بهمرور شواهد بيشتري از فعاليتها مشخص ميشوند و شايد شرايط را براي شركت متهم دشوار كنند. بويس ميگويد بهترين انتخاب براي شركت مذكور اين است كه پيش از اطلاع ديگران دربارهي روشهاي عملكردي، پرونده را حلوفصل كند.
اهميت سياست و انديشه متخصصين جامعه
پروندههاي ضد انحصار عموما براساس حقايق و شواهد شكل ميگيرند. البته بهمرور انديشه متخصصينيههاي حقوقي و شرايط زمان نيز روي آنها تأثير ميگذارد. در شروع پروندهي مايكروسافت، نتاسكيپ و متحدانش تلاش زيادي ميكردند تا همراهي عمومي را براي دلايل و شواهد خود جذب كنند. مايكروسافت در آن دوران يك سوپراستار دنياي فناوري بود. بيل گيتس قهرمان تجارت محسوب ميشد و محصولات آنها نيز در دستان صدها ميليون متخصص قرار داشت. جامعه از خود ميپرسيد كه چرا بايد يك شركت موفق را مجازات كند؟
با گذشت زمان، مأموران دولتي دركنار سياستمداران و ديگر شركتها قانع شدند كه قدرت مايكروسافت بايد در جهت حفظ نوآوري كاهش پيدا كند. كريستين وارني از متخصصان قانون ضد انحصار و مأمور عالي سابق كميسيون تجارت فدرال آمريكا در پروندهي مايكروسافت بهعنوان مشاور خارجي نتاسكيپ فعاليت ميكرد. او ميگويد هدف اصلي افزايش همراهي عمومي از شاكيان مايكروسافت بود تا مزيت بالاي رقابت در صنعت را نيز درك كنند.
شركتهاي كنوني دنياي فناوري با دشمنيهايي بسيار بيشتر از سالهاي گذشتهي مايكروسافت روبهرو هستند. آنها بهخاطر نقش حياتيشان در نقض حرمي خصوصي، هدف انتقادهاي شديد قرار دارند. بهعلاوه نشر اطلاعات غلط و مقابلهي شديد با رقابت هم از دلايل دشمني با شركتهاي كنوني محسوب ميشود.
قانونگذارهاي آمريكايي ضد انحصار نسبت به همتايان اروپايي خود نگراني و فعاليت كمتري داشتهاند. درواقع اروپاييها در ايجاد چالش براي غولهاي فناوري با تهاجم بيشتري عمل كردهاند. بههرحال اگر نگرانيهاي عمومي در جوامع گوناگون افزايش يابد، احتمالا در مناطق بيشتري از جهان شاهد ظهور چالشهايي براي غولهاي فناوري خواهيم بود.
ويليام كواچيچ، استاد حقوق دانشگاه جورج واشنگتن دربارهي مقابلهي جامعه با غولهاي فناوري ميگويد:
امروز اگر جامعه فعاليتي جدي دربرابر غولهاي فناوري انجام دهد، سياستمداران آنها را ساكت نخواهند كرد. هيچكس هم جامعهي امروزي را به تلاش براي نابودي يك سرمايهي ملي متهم نميكند.
دگرگوني صنعت پس از پروندهي مايكروسافت
اگر پروندهي مايكروسافت وجود نداشت، امروز شاهد چه تغييراتي در دنياي فناوري بوديم؟ قطعا پاسخي براي اين سؤال نداريم. برخي ميگويند پروندهي مذكور اهميت زيادي ندارد و فناوري مسير خود را بهخوبي طي كرده است. جستوجو، موبايلهاي هوشمند و شبكههاي اجتماعي امروز به پلتفرمهاي جديد بدل شدهاند و شايد پروندهي ردمونديها نقشي در نحوهي شكلگيري آنها نداشت.
شايد اگر مايكروسافت محكوم نميشد، امروز خبري از گوگل نبود
ديويد يوفي، استاد دانشكدهي كسبوكار هاروارد و عضو سابق هيئتمديرهي قبلا اعتقاد داشت كه پروندهي مايكروسافت تغييري در صنعت نداشت. البته رويكرد او بهمرور و پس از مطالعهي تاريخچهي روزهاي ابتدايي گوگل تغيير كرد. اگر مايكروسافت در پايان پرونده و در سال ۲۰۰۱ محكوم و محدود نشده بود، شايد امروز گوگل وجود نداشت. آنها ميتوانستند با همان روش فشار بر نتاسكيپ، از توسعهي موتور جستوجوي گوگل جلوگيري كرده و شركتهاي كامپيوري را مجبور به استفاده از موتور بينگ كنند.
بههرحال پروندهي ضد انحصار يك شخصيت و مسير جديد پيش روي مايكروسافت قرار داد. آنها تغيير به سمت دنياي موبايلهاي هوشمند را از دست دادند و امروز نيز موتور جستوجوي بينگ با فاصلهي زياد پشت سر گوگل قرار دارد. البته ردمونديها تحت مديريت ساتيا نادلا (از سال ۲۰۱۴) توانستند بر موج بعدي دنياي كامپيوتر يعني رايانش ابري سوار شوند.
مايكروسافت امروز در بازار ابري بهعنوان بازيگري قدرتمند و سريع شناخته ميشود كه البته پس از آمازون و در رتبهي دوم قرار ميگيرد؛ حركتي كه هيچگونه خطري هم در حوزه انحصار براي آنها ندارد. ردمونديها در ماههاي گذشته چند بار به رتبهي اول باارزشترين شركت جهان دست يافتند و ارزش بازار خود را از يك تريليون دلار فراتر بردند؛ اتفاقي كه نشان ميدهد قوانين ضد انحصار مانع بزرگي در مسير پيشرفت آنها نبودهاند.
يوفي با اشاره به همين پيشرفتهاي اخير مايكروسافت نكتهي مهمي را دربارهي قوانين ضد انحصار و شركتهاي فناوري بيان ميكند:
دعواي حقوقي ضد انحصار، لاخبار تخصصيا به مرگ شركتهاي بزرگ دنياي فناوري منجر نخواهد شد.
هم انديشي ها