فشرده سازي لنز دوربين، واقعيت يا شايعه
هنر عكاسي ممكن است گيجكننده بهانديشه متخصصين برسد. شايد همهي افرادي كه عكاسي ميكنند از فناوري و فرمولهاي مربوطبه دوربين و لنز سر در نياورد، به اين علت تنها راهحل پاسخ به سؤالهاي گيچكنندهي دنياي عكاسي، خواندن نتايج آزمايشهايي است كه متخصصان ساخت دوربين و لنز قبلا انجام دادهاند.
دو موضوع «فشردهسازي» (compression) و «اختلاف مانديشه متخصصين» (parallax) از گيجكنندهترين مسائل پاسخدادهنشده هستند. اين دو موضوع براي افراد بسياري گيجكننده است، ولي افرادي هم هستند كه با اين مولفهها آشنايي كامل دارند و به شما كمك ميكنند تا با روشهاي آسانتري مفهوم واقعي آنها را درك كنيد.
در اين مقاله قرار است به زبان ساده درباره مفاهيم «فشردهسازي» (compression)، «انحراف تصوير» (distortion) و « اختلاف مانديشه متخصصين» (parallax) صحبت كنيم كه عكاسهاي آماتور و نيمهحرفهاي را مخاطب قرار ميدهد.
ابتدا بايد با تعريف اين سه مفهوم آشنا شويد:
فشردهسازي لنز به اين معني است كه وقتي از يك لنز تِله (Tele) استفاده ميكنيد، اشيايي كه در پسزمينه قرار دارند بزرگتر از حالت عادي بهانديشه متخصصين ميرسند. در نتيجه در تصوير ثبتشده نسبت به واقعيت، اشياء عقب تصوير نسبت به اشيايي جلوتر از خود در فاصله نزديكتري بهانديشه متخصصين ميرسند. چيزي برعكس اتفاقي كه در آينه بغلهاي ماشين ميافتد و ماشينهاي پشتسر در واقعيت به شما نزديكتر از تصويري هستند كه مشاهده ميكنيد. براي روشن شدن موضوع از يك مثال استفاده ميكنيم. فرض كنيد عكسي از يك رديف ستون ثبت شده است كه در آن، رديف ستون بهسمت دوربين حركت ميكند. در اين حالت ستونها از حالت عادي كه چشم مشاهده ميكند بزرگتر بهانديشه متخصصين ميرسند و فاصلهي بين اين ستونها كمتر از حالت عادي است. البته اين به شرطي است كه از لنزهايي« به فاصلهي كانوني لنز» بزرگ يا بهاصطلاح تِله استفاده كنيد. در اين نوع از لنزها، فشردگي تصوير زياد و پرسپكتيو كم است و اجزاي عكس درشتتر نمايان ميشوند. اين لنزها عمق ميدان وضوح كمي به تصوير ميدهند و براي عكاسي حيات وحش، پرتره، ورزشي و مستند بسيار مناسب هستند. در كل ميتوان گفت براي سوژههايي كه در فواصل دور قرار دارند بسيار ايدهآل هستند. چرا كه ميتوانيد بهراحتي و با عمق ميدان كم روي سوژه موردانديشه متخصصين فوكوس كنيد.
اختلاف مانديشه متخصصين يا «ديدگشت» بهمعني جابهجايي ظاهري موقعيت اشياي قرارگرفته در جلوي تصوير نسبت به موقعيت اشياي عقب تصوير در يك عكس ثبتشده است. به مثال عكس رديفي از ستونها بازگرديم؛ اگر تصوير را بهطور عرضي حركت دهيد، حركت اجسام دوردست آهستهتر از حركت اجسام نزديكتر حس ميشود. اين نمونهاي از تأثير اختلاف مانديشه متخصصين است. از قاعدهي اختلاف مانديشه متخصصين براي تعيين فاصله از خورشيد نسبت به زمين نيز استفاده ميكنند.
دو مفهوم فشردهسازي و اختلاف مانديشه متخصصين كاملا با يكديگر مرتبط هستند به شكلي كه وقتي صحبتي از يكي از آنها به ميان ميآيد، حتما درباره مفهوم دوم هم صحبت ميشود.
پس قبل از اينكه به تعريف مفهوم فشردهسازي بپردازيم بايد كمي بيشتر درباره مفهوم اختلاف مانديشه متخصصين صحبت كنيم. براي آزمايش اختلاف مانديشه متخصصين چند عكس از يك مسجد ساختهشده روي آب ثبت كردهايم. اين مسجد بهطور مستقيم روي آب قرار ندارد بلكه روي تعداد زيادي ستون كه درون آب هستند، ساخته شده است. ابتدا چند عكس از اين مسجد گرفته شد كه در هر عكس روي نقطه مشخصي از تصوير فوكوس شده است.
براي ثبت اين تصاوير از دو لنز متفاوت استفاده شده، يكي لنز Fuji XF 50-140mm و ديگري لنز Fuji XF 10-24mm كه با هر لنز شش الي پنج عكس مختلف با فاصله كنونيهاي متفاوت ثبت شده است. علاوهبر اين عكسها، درنهايت يك عكس كاملا وايد و يك عكس با فاصله كانوني طولاني ثبت شده است تا درنهايت بتوان به تطبيق دادن اين تصاوير براي شفاف شدن مفهوم واقعي فشردهسازي و اختلاف مانديشه متخصصين پي برد.
حالا بايد اين تصاوير را براي پيدا كردن هر نوع اثري از اختلاف مانديشه متخصصين با دقت مطالعه كرد. فكر ميكنيد نتيجه چه باشد؟
موردي كه از مطالعه اين تصاوير بهدست ميآيد، اين است كه اثري از اختلاف مانديشه متخصصين در اين دو لنز مشاهده نميشود. البته دليل آن هم مشخص است، چون عكاس در نقطهي ثابتي قرار داشت، درنتيجه فاصلهي كانوني نسبت به سوژه هيچ تغييري نكرده است. پس براي ديدن اثر اختلاف مانديشه متخصصين، بهعنوان عكاس بايد از لحاظ موقعيتي جابهجا شويد. اختلاف مانديشه متخصصين چيزي فراتر از يك قانون فيزيك نيست و وقتي اتفاق ميافتد كه از لحاظ فيزيكي جابهجايي صورت بگيرد. پس اين حرف كه لنزها ميتوانند در صورت ثابت بودن عكاس، اختلاف مانديشه متخصصين در عكس ايجاد كنند درست نيست و فقط يك بيدقتي در ناديدهگرفتن حركت عكاس نسبت به سوژه است.
باز هم بايد تاكيد كرد تنها حالتي كه ممكن است تغييري بين اشياء در جلوي تصوير با اشياء در عقب تصوير در حين تعويض لنزها رخ بدهد اين است كه عكاس، موقعيت مكاني خود را نسبت به سوژه عقبتر يا جلوتر ببرد.
عكسهاي زير همان عكسهاي بالا هستند؛ با اين تفاوت كه آنها را تا حدي زيادي بزرگتر كردهايم. همچنين تصوير ثبتشده با لنز 24 ميليمتري را دقيقا با نسبتي برابر با تصوير ثبتشده با لنز 140 ميليمتري كراپ كردهايم. حال بهخوبي متوجه ميشويد كه هيچ اختلاف مانديشه متخصصيني وجود ندارد، همچنين خبري از فشردهسازي نيست. درواقع هيچ تفاوتي بين اين دو تصوير وجود ندارد و كاملا يكسان هستند.
براي جمعبندي ميتوان اين نتيجه را گرفت كه لنزها بهتنهايي هيچ اثري روي مولفهي اختلاف مانديشه متخصصين ندارند و تنها دليل رخ دادن اين پديده، تغغير موقعيت عكاس نسبت به سوژه است. حال كه بر سر موضوع اختلاف مانديشه متخصصين به جمعبندي رسيديم، نوبت به مولفهي فشردهسازي لنزها ميرسد. بسياري از عكاسها باور دارند كه لنزهاي تِله نسبت به لنزهاي وايد، اثر فشردهسازي بيشتري دارند؛ ولي در ادامه به شما ثابت ميشود كه موضوع فشردهسازي لنزها تا حد زيادي يك باور اشتباه است. البته در اينكه لنزهاي تِله نسبت به ساير لنزها، فشردهسازي بيشتري ايجاد ميكنند شكي نيست، اما بيشتر از اينكه خود لنز مهم باشد، شرايط و چگونگي استفاده از لنز تله اهميت دارد. در نتيجه، ميزان بيشتر يا كمتر بودن فشردهسازي، بيش از اينكه به نوع لنز بستگي داشته باشد به نحوهي استفاده ما از آن بستگي دارد.
بيشتر عكاسها ميزان اثرگذاري فشردهسازي را به لنزي كه استفاده ميكنند نسبت ميدهند، ولي فاصلهي فيزيكي عكاس با سوژه بيش از هر چيز روي فشردهسازي اثرگذار است. اگر به تصوير بالا دقت كنيد، از يك صحنه با دو لنز مختلف و با دو فاصلهي كانوني متفاوت عكاسي شده، اما عكاس هيچ جابهجايي مكاني نداشته است. نتيجهي تطبيق عكسها مشخص است، هيچ اثري از فشردهسازي نيست يا اگر بخواهيم علميتر صحبت كنيم ميزان فشردهسازي هر دو لنز برابر است.
فشردهسازي زماني قابلمشاهده ميشود كه عكاس تلاش كند نسبت جايگاه قرارگيري سوژهي اصلي به ساير سوژهها در هر كادر عكس و لنزي كه با آن عكس را ميگيرد، تقريبا برابر باشد. به عكسهاي مجسمه در زير نگاه كنيد. در هر تصوير سعي شده است تا سوژهي اصلي يعني نيمتنهي بالايي مجسمه در موقعيت نسبتا ثابتي در هر كادر قرار داشته باشد. عكاس در هر عكس به سوژه نزديكتر شده است، ولي جايگاه سوژهي اصلي در قاب تصوير تقريبا برابر است، پس ميتوان تاثير اختلاف مانديشه متخصصين و فشردهسازي را بهراحتي مشاهده كرد.
حال به اين تصوير نگاه كنيد:
متوجه ميشويد كه نتيجه كمي تغيير كرده است. شما اكنون شاهد پديدهاي بهنام «انحراف تصوير لنز» يا lens distortion هستيد. در فارسي به اين حالت اعوجاج هم گفته ميشود. با نگاه كردن به اين تصوير ميتوان متوجه انحراف تصوير بين نيزهي مجسمه نسبت بهصورت آن شد. انحراف تصوير در لنزهاي با زاويه وايد به مراتب شديدتر است و هرچه به سوژه نزديكتر شويد، انحراف تصوير اغراقشدهتري را در تصاوير مشاهده خواهيد كرد. هنگاميكه ميخواهيد در تصوير خود، زاويهي ديد بسيار بازي داشته باشيد ميتوانيد از لنز وايد استفاده كنيد؛ البته بايد به اين نكته نيز اشاره كرد كه لنزهاي وايد معمولي باعث ايجاد انحراف در تصوير ميشوند و اين انحراف باعث برخي ايرادات در عكس ميشود. لنزهايي نيز وجود دارد كه از انحراف بسيار كمي برخوردار هستند؛ اين لنزها براي عكاسي از بناها بسيار مناسبند. لنزهاي وايد به شما اين اجازه را ميدهند تا از سوژههاي بسيار ريز و كوچك در فاصلهي نزديك، تصاوير بزرگي تهيه كنيد و بهگونهاي القا كنيد كه گويي اين اشياء بسيار بزرگ هستند. استفاده از لنزهاي وايد براي عكاسي از سوژههاي بسيار نزديك باعث ميشود تا پسزمينه محو شود و تمركز روي پيشزمينه صورت گيرد. در عكاسي از گلها و حتي در اشياء ريز هم ميتوان از لنزهاي وايد استفاده كرد و نتيجهي بسيار خوبي گرفت؛ اين لنزها باعث اغراق در اندازههاي تصوير ميشوند.
در مجموع، با دقت در تصاوير ثبتشدهي مجسمه ميتوان متوجه شد كه با استفاده از لنزهاي تِله، هرچه موقعيت عكاس به سوژهي اصلي عكس يعني مجسمه نزديكتر و مجسمه در جاي ثابتي از كادر قرار داشته باشد، اشياي پست سر مجسمه در فاصلهي نزديكتري به آن تلقي ميشوند.
شايد استفاده از عبارت «فشردهسازي كانوني» (focal compression) مناسبتر از «فشردهسازي لنز» باشد. هرچند كلمهي فشردهسازي لنز در دنياي عكاسي كاملا جاافتاده است و بعيد است كه بتوان آن را تغيير داد، پس ما نيز در اين مقاله از كلمه فشردهسازي لنز استفاده كرديم. درنهايت بايد گفت فشردهسازي لنز زماني اتفاق ميافتد كه نسبت فاصلهي شما با سوژهي عكس تغيير كند؛ هرچند اين قانون در لنزهاي وايد هم وجود دارد ولي اثر آن در لنزهاي تِله به ميزاني بسيار بيشتر است.
هم انديشي ها