سرعت درخورتوجه ناپديدشدن يخچالهاي طبيعي جهان
اوضاع يخچالهاي طبيعي زمين مساعد نيست. معمولا وقتي به تغييرات اقليمي و ذوبشدن يخها ميرسيم، اغلب دربارهي مناطق قطبي فكر ميكنيم؛ اما آنها تنها ساختارهاي يخي مهم نيستند و تنها يخهايي هم نيستند كه دراثر تغييرات اقليمي آب ميشوند. نتايج پژوهشي كه بهتازگي منتشر شده، نشان ميدهد كه از سال ۱۹۶۱ تاكنون، يخچالهاي طبيعي زمين چيزي درحدود ۹,۰۰۰ گيگاتن از يخهاي خود را از دست دادهاند. اين مقدار معادل بيش از ۹ تريليون تن است و پيامد آن ۲۷ ميليمتر افزايش در سطح دريا بوده است.
گروهي از پژوهشگران بينالمللي با هدايت دانشمنداني از دانشگاه زوريخ، مطالعهي يادشده را انجام دادهاند. آنها از اندازهگيريهاي يخچالي زميني و ماهوارهاي ۵۰ سال اخير استفاده كردهاند. ۱۹ منطقهي يخچالي، ازجمله آلاسكا و گرينلند و آند، در اين مطالعه مطالعه شدند.
بخش اصلي اين پژوهش بخش مبتكر تغييرات اقليمي (CCI) آژانس فضايي اروپا (ESA) است. اين برنامه دادههاي مهم تغييرات اقليمي را جمعآوري و سازماندهي و آرشيو ميكند و آن را دراختيار پژوهشگران قرار ميدهد. CCI برنامهاي براي نظارت بر يخچالهاي طبيعي دارد و اطلاعات مربوطبه تغيير در تودههاي يخ را از هزاران يخچال سرتاسر جهان دراختيار پژوهشگران قرار ميدهد. فرانك پائول از گروه جغرافياي دانشگاه زوريخ گفت:
براي انجام محاسبات دقيق در مناطق مدانديشه متخصصين به اطلاعات مرتبط با يخچالهاي طبيعي نياز است. تاكنون، اين اطلاعات عمدتا از ماهوارههاي لندست آمريكا بهدست ميآمد و دادههاي آنها طي توافقنامهاي بهدست متخصصان اروپايي ميرسيد. در آينده، مأموريت Copernicus Sentinel-2 بهطور خاص، در نظارت دقيق تغييرات يخچالها مشاركت خواهد كرد.
پژوهشگران از اين اطلاعات براي ايجاد مدلهاي ديجيتالي ارتفاع (DEMs) استفاده ميكنند؛ كاري كه حاصل آن توپوگرافي دقيق منطقه بود. تمام اين دادهها با اطلاعات مربوطبه پايگاه جامع يخچال تركيب شد كه بهوسيلهي سرويس نظارت بر يخچالهاي طبيعي جهان فراهم ميشود. از اين دادهها، براي بازسازي تغييرات در ضخامت يخ بيش از ۱۹,۰۰۰ يخچال در سرتاسر جهان استفاده شد و نتيجهي آن رسيدن به عدد ۹ تريليون تن بود.
يخچال نوردنسكيولد در گرينلند
مايكل زمپ از گروه جغرافياي دانشگاه زوريخ گفت:
اكنون ميتوانيم اطلاعات واضحي دربارهي اين موضوع فراهم كنيم كه در هر منطقه چه مقدار از يخچالها از بين رفته است؛ اما اين امر نيز مهم است كه اشاره كنيم سرعت كاهش در ۳۰ سال گذشته رشد چشمگيري كرده است. درحالحاضر و درمجموع، ۳۳۵ ميليارد تن يخ را در سال از دست ميدهيم كه حاصل آن يك ميليمتر افزايش در سطح دريا است. بهعبارتِديگر، هرسال حدود سهبرابر حجم تمام يخي را از دست ميدهيم كه در كوههاي آلپ اروپا وجود دارد و اين امر در ۳۰ درصد از ميزان فعلي افزايش در سطح دريا نقش ايفا ميكند.مقالههاي مرتبط:قطب سوم جهان در حال ذوب شدن استكشف يخ گرم در مرتفعترين يخچال طبيعي جهانسرعت بيسابقه ذوب يخهاي گرينلند
يخچالهاي طبيعي بههمراه كلاهكهاي يخ، بزرگترين منابع آب شيرين در جهان هستند؛ اما اين يخچالها هستند كه آب خود را براي جوامع بشري آزاد ميكنند. كاهش يخچالها بهمعناي آب كمتر براي انسانها و آبياري و توليد انرژي برقآبي است و البته، بر حياتوحش نيز تأثير ميگذارد. همهي اينها بدان معنا است كه بايد براي آينده بهخوبي برنامهريزي كنيم. اين همان چيزي است كه قرار است اين دادهها به آن كمك كنند. تنها با استفاده از دادههاي دقيق و بلندمدت است كه ميتوانيم براي تغييرات اقليمي برنامهريزي كنيم. ما بايد بهخوبي از اطلاعات حاصل از مأموريتهاي مختلف استفاده كنيم. دادههاي آنها به ما اين امكان را ميدهد كه انديشه متخصصينات اقليمي محكمي ايجاد كنيم و بتوانيم نوسانات منطقهاي و ساليانهي يخچالهاي طبيعي و ديگر بخشهاي يخكره، مانند پوشش برفي و يخ دريا و صفحات يخي را نشان دهيم. باتوجهبه پيامدهاي اجتماعياقتصادي مهم حاصل از تغيير در پوشش يخچالها، سرنوشت يخچالها در اقليم آينده موضوعي است كه ESA بهجديت آن را دنبال ميكند.
يخچال اوپسالا در آرژانتين طي ۱۵ سال بيش از ۳ كيلومتر عقبنشيني كرده است
يادداشتي شخصي
عجيب است كه در دنياي امروز، هنوز برخي افراد به موضوع تغييرات اقليمي مشكوك هستند. شواهد بيشماري وجود دارد كه اين موضوع را تأييد ميكند. گاهي نيز شواهد علمي نيستند؛ بلكه شخصي هستند. ايوان گاه، نويسندهي وبسايت يونيورس تودي (Universe Today)، دربارهي تجربهي شخصياش اينچنين ميگويد:
در شهري در كانادا كه ۵۲ سال در آن زندگي كردهام، يخچالي طبيعي وجود دارد. اين يخچال در ارتفاع كوهها قرار گرفته و هر كسي به آن نگاه كند، ميتواند آن را ببيند. اين يخچال حتي مقصدي براي كوهنوردان است.سابقهي كامل عكاسي از روند عقبنشيني اين يخچال در دهههاي اخير وجود دارد. شرط ميبندم هركسي كه اينجا زندگي ميكند يا تا بهحال اينجا را ديده است، تصاويري از آن گرفته است. اين، چشماندازي خيرهكننده است؛ اما همانطوركه تابستانهاي گرمتر و خشكتر را تجربه ميكنيم و نيز دود حاصل از آتشسوزي جنگلهاي دور هفتهها در اين منطقه تجمع مييابد، ميتوانيم عقبنشيني يخچال را ببينيم. تعجب ميكنم چه موقع ميخواهيم بهعنوان يك جامعه موضوع تغييرات اقليمي را جدي بگيريم.اين فقط مانديشه متخصصينهي زيباي طبيعي نيست. يخچال بخشي از حوضهي آبخيز ما است كه براي كل تابستان آبي را آزاد ميكند كه حيات جامعهي ما بدان وابسته است. همچنين، اين يخچال سيستمهاي انرژي برقآبي ما را تغذيه ميكند و موجب بقاي جمعيتهاي ماهي سالمون در رودخانههاي محلي ميشود. يخچالها در تمام مناطق جهان، بهويژه در برخي از پرجمعيتترين مناطق جهان، اين نقشها را ايفا ميكنند. جوامع ما بدون آنها چه خواهد كرد؟
هم انديشي ها