چرا كوسهها به انسان حمله ميكنند؟
هانا ميگال، دختري ۱۳ ساله بود كه در سواحل زيباي خليج آتش در تاسماني، جزيرهاي در جنوبشرقي استراليا بهاتفاق پسرعمويش موجسواري ميكرد. آفتاب گرمايي دلپذير داشت و سواحل پشت سر آنها، پوشيده از شنهاي سفيد و درخشان بود. هانا روي تختهي موجسواري خود نشسته بود و رسيدن موج بعدي دريا را انتظار ميكشيد؛ ولي آنچه كه بهاستقبال او ميآمد، سايهاي تاريك و هولناك چند متر زير پاهايش بود كه هر لحظه بزرگ و بزرگتر ميشد.
دخترك خيال كرد، سايهاي كه ميبينيد باز هم يكي از تودههاي جلبك سياهي است كه از صخرههاي اطراف جدا شدهاند و در ميان موجها سرگرداناند. او ميگويد:
آنها بسيار لزجاند و من از لمسكردنشان بيزار بودم.
اما ناگهان احساس كرد چيزي پاي او را گرفت.
در ابتدا دردي نداشتم، مانند اين بود كه چيزي با ملايمت مرا گرفته باشد و لحظهاي بعد ديدم كه در آب هستم.
اما كساني كه شاهد اين واقعه بودند، تصويري بسيار هولناكتر را در مقابل چشمان خود ميديدند. كوسهي سفيد بزرگي با طول ۵ متر، در حالي كه پاي دخترك را در آروارههاي خود گرفته بود، سطح آب را شكافت و بهپرواز درآمد. كوسه، ميگال و تختهي موجسوارياش را با آسمان برد، چند بار او را در هوا تكاند، لحظهاي بعد فرود آمد و در دل آب ناپديد شد. ميگال ميگويد:
چند لحظه طول كشيد كه بفهمم آن يك كوسه بوده است. وقتي دوباره به سطح آب آمدم، به پشت بودم، ولي پايم در دهان كوسه بود. تنها چيزي كه توانستم ببينم، پايم درون لباس شنا، دندانهاي كوسه، لثههاي صورتيرنگ و پوزهي تيرهي بخش زيرين دماغ حيوان بود. خيال ميكردم اين يك كابوس است و مدام سعي ميكردم چشمانم را باز كنم.
كوسهاي كه به هانا ميگال حمله كرد، بخش بزرگي از تختهي موجسوراي او را گاز گرفت.
سيب ماندي، پسرعموي ۳۳ سالهي ميگال كه در لحظهي حادثه تنها چند متر با او فاصله داشت، سراسيمه خود را به ميگال رساند و سعي كرد با ضربهي مشت به سر كوسه، حيوان را دور كند. كوسه خود را عقب كشيد و پس از رفتن به زير آب، ميگال را به حال خود رها كرد و بهجاي آن بهسوي تخته موجسواري كه با طنابي به پاي ميگال بسته شده بود، خيز برداشت. كوسه درحالي كه تخته هنوز در دهانش بود، براي بار دوم به ميگال حمله كرد. چند لحظه بعد، ميگال به همراه تختهي آسيبديدهاش به سطح آب آمد. بهانديشه متخصصين ميآمد كه حيوان بخش بزرگي از فايبرگلاس و فوم تخته را با دندان جدا كرده بود.
ماندي، دخترعمويش را به پشت گرفت و با سرعتي ديوانهوار بهسوي ساحل پا زد. همهي اين اتفاقات در حالي رخ ميداد كه ميگال چند ساعت پيش بههمراه يكي از نجاتغريقهاي گارد ساحلي مشغول تمرين نقش يك قرباني بود. باور كردن اين موضوع براي ميگال سخت بود كه درعرض چند ساعت، يك حادثهي واقعي برايش رقم خورده باشد. او ميگويد:
كوسه زير آب بهدور ما ميچرخيد. اندكي بعد، موج آب به ما رسيد و سيب گفت: «ما بايد از اين فرصت استفاده كنيم. اين موج ميتواند زندگي ما را نجات دهد.» من ازشدت ترس، تنها دستوپا ميزدم ولي او داشت واقعا با پاهايش شنا ميكرد و موج ما را به ساحل رساند. كوسه تمام راه را بهدنبال ما آمد. ما ميتوانستيم بالهي او را روي موج آب ببينيم.
از بخت ميگال، در ميان چند نفري كه آن روز در ساحل، شاهد ماجرا بودند، يك دكتر و يك پرستار حضور داشتند. آنها تا پيش از رسيدن آمبولانس، به او كمكهاي اوليه رساندند.
حال با گذشت ۱۰ سال از اين حادثه، ميگال هنوز جاي زخمي روي پاي خود به يادگار دارد كه بهوضوح حاكي از شكلوشمايل آروارهي يك كوسه است. پاي راست او بهطرز چشمگيري از پاي چپش ضعيفتر است؛ آنقدر كه او مجبور است پيشاز هندل زدن موتور صحرايي، پاي آسيبديدهاش را با دستانش بالا بكشد.
كوسههاي سفيد بزرگ معمولا از زير آب و با سرعتي بالا به طعمه حمله ميكنند و با قدرت آروارههاي خود آسيب مهلكي به آن وارد ميآورند.
ميگال يكي از ۸۳ نفري در جهان است كه سال ۲۰۰۹ مورد حملهي غافلگيرانهي كوسهها قرار گرفتهاند. آمار و ارقام اين حملات طي دههي گذشته كمابيش ثابت باقي مانده؛ براي مثال، ميانگين تعداد اين حملات در خلال سالهاي ۲۰۱۳ الي ۲۰۱۷ نيز ۸۴ مورد بوده است.
آمار و ارقام مربوط به تعداد حملات كوسهها به انسان طي دههي اخير تقريبا ثابت بود
اما پژوهشهاي اخير نشان ميدهد كه گويا تعداد دفعات تكرار اين حملات در برخي از نقاط جهان رو به فزوني گذاشته است. ميزان حملات كوسهها در شرق ايالات متحده و جنوب استراليا طي ۲۰ سال گذشته تقريبا دوبرابر شده و در اين ميان، آمار در هاوايي رشد شديدي داشته است. اما دليل چيست؟
گاوين نيلور، مدير برنامهي پژوهشي كوسهها در فلوريدا (كه اسناد بينالمللي حملات كوسهها در آن نگهداري ميشود) ميگويد:
حملات كوسهها يك وابستگي قوي با تعداد افراد و تعداد كوسههايي دارد كه در آن واحد در آب هستند. هرچه تعداد كوسهها و افراد بيشتري در يك مكان حضور داشته باشند، شانس رويارويي آنها بيشتر خواهد بود.
شايد نكتهي اشارهشده بسيار بديهي بهانديشه متخصصين برسد؛ اما اگر نگاهي نزديكتر به محل بروز اين حوادث داشته باشيم، شايد بتوانيم دريابيم چه اتفاقي واقعا در جريان است. جمعيت زياد افراد ساكن در سواحل جنوبي استراليا و شرق ايالات متحده، بهمعناي شمار بالاي افرادي است كه تمايل به تفريحات ساحلي دارند. بهعلاوه، درمورد سواحل جنوبي استراليا، ما شاهد افزايش شمار فكهاي دريايي نيز هستيم؛ جانوراني كه طعمهي مناسبي براي كوسههاي سفيد بزرگ بهشمار ميآيند.
افزايش شمار فوكهاي دريايي در دماغهي كاد ساحل شرقي ايالات متحده، خود عاملي براي افزايش شمار كوسههاي سفيد بزرگ در اين مناطق پرجمعيت بوده است.
بهشكلي مشابه، جمعيت فكها در دماغهي كاد از سواحل ماساچوست آمريكا نيز با جهش تازهاي مواجه شده است؛ موضوعي كه تصور ميشود خود يكي از نتايج پيادهسازي قانون «حفاظت از پستانداران دريايي ايالات متحده» در سال ۱۹۷۲ باشد. رشد جمعيت اين جانوران، باعث افزايش شمار كوسههاي سفيد در اين منطقه شده است؛ بهخصوص در مواقعي مانند ماههاي گرم تابستان كه فكها براي استراحت و آفتاب گرفتن بهسمت سواحل ميآيند.
متاسفانه در پاييز گذشته، ماساچوست با اولين حملهي مرگبار كوسهها طي ۸۲ سال اخير مواجه شد و در ادامه نيز با افزايش موارد مشاهدهي كوسهها، تعدادي از سواحل اين شهر بهروي بازديدكنندگان بسته شدند.
هنوز هيچ مدرك مستدلي وجود ندارد كه اثبات كند، كوسهها بهشكلي فعالانه شكار انسانها را آغاز كردهاند
اما بنابر گفتههاي دانشمندان دخيل در مطالعهي كوسهها، هنوز هيچ مدرك مستدلي وجود ندارد كه اثبات كند اين جانوران بهشكلي فعالانه شكار انسانها را آغاز كردهاند. براي مثال، الگوهاي جايجايي فصلي خاصي در ميان كوسههاي سفيد در آتلانتيك شمالي ديده ميشود كه حاكي از مهاجرت چند هزار كيلومتري اين جانوران بهسوي جنوب در خلال ماههاي زمستان است. برخي از كوسههاي بالغ مبادرت به سفرهايي چند ماهه در دل اقيانوسها ميكنند كه طي آن، گاهي حيوان براي يافتن طعمه تا عمق ۱۰۰۰ متري نيز پيش ميرود. نايلر ميگويد:
ما شبيه سوسيسهاي شناور و بيدفاعي هستيم كه بر سطح آب شناوريم. با وجود اينكه چنين طعمهي مناسبي بهانديشه متخصصين ميآييم، كوسهها واقعا علاقهاي به شكار ما ندارند. آنها عموما ما را ناديده ميگيرند. من فكر ميكنم اگر مردم ميدانستند كه دفعات حضور همزمان آنها با كوسهها در آب چقدر است، شگفتزده ميشدند.
با اين حال، نايلر ير اين باور است كه آمار رسمي مربوطبه حملات كوسهها احتمالا كمتر از حد واقعي است. بيشتر اين گزارشها مربوط به كشورهاي توسعهيافته با جمعيت بالا است كه فعاليت رسانهاي قدرتمندي دارند؛ درحالي كه حملات صورتگرفته در جزاير دورافتاده يا جوامع كمتر توسعهيافته اصلا گزارش نميشوند.
مطالعه دقيقتر آمار حملات كوسهها در سال گذشته ميتواند روندهاي مهمي را برايمان آشكار كند. سال قبل، تنها ۶۶ مورد حملهي تأييدشده ازسوي كوسهها (بهصورت غافلگيرانه و بدون هرگونه تحريك اوليه) گزارش شده است كه افتي ۲۰ درصدي را نسبتبه سالهاي گذشته نشان ميدهد. براساس «اسناد بينالمللي حملات كوسهها»، تنها ۴ مورد از اين حملات مرگبار بودهاند؛ درحالي كه بنابر اطلاعات مندرج در يك بانك دادهي ديگر، اين آمار به ۷ مورد ميرسد. گفتني است كه شمار حملات مرگبار كوسهها در سال ۲۰۱۹ تاكنون تنها چهار مورد بوده است.
كوسههاي ببري يكي از سه گونهاي هستند كه مسئول حملات به انسانها بهشمار ميآيند؛ اما بيشتر مواقع آنها توجهي به غواصان درون آب ندارند.
دليل اين كاهش در شمار حملات مرگبار (كه برخلاف روند كلي افزايش تعداد حملات است) به كاهش شمار كوسههاي باله سياه نسبت داده ميشود. اين گونه از كوسهها مسئول بسياري از حملات رخداده در جنوبشرقي ايالات متحده بودند كه با افزايش دماي آب درياها و متفرق شدن طعمهها از سواحل فلوريدا، اين گونه از كوسهها نيز مجبور به مهاجرت شدند.
چند ده گونه مختلف از كوسهها، مسئول حمله به انسانها هستند كه هر يك رفتار، استراتژي شكار، طعمه و عادات مخصوصبه خود را دارند
يافتههاي اخير، يكي از چالشهاي بزرگ ما را در درك علت حملهي كوسهها به انسان آشكار ميكند. چند ده گونه مختلف از اين جانوران مسئول حمله به انسانها هستند كه هر يك رفتار، استراتژي شكار، طعمه و عادات مخصوصبه خود را دارند؛ درحالي كه در اكثر موارد ما در تشخيص اين گونهها از يكديگر دچار اشتباه ميشويم.
در اكثر حملات غافلگيرانهي كوسهها به انسانها، معمولا سه گونهي اصلي مقصر شناخته ميشوند: كوسههاي سفيد، كوسههاي ببري و گاوكوسهها. كوسههاي سفيد همان گونههايي هستند كه احتمالا در اكثر فيلمهاي هاليوودي نظير «آروارهها» ديدهايد. آنچه احتمالا نميدانستيد، اين است كه كوسهي سفيد نهتنها يك گونهي مجزا، بلكه يك طبقهبندي كاملا متفاوت نسبتبه دو گونهي ديگر بهشمار ميآيد.
كوسههاي سفيد، خطرناكترين گونهها در اقيانوسهاي جهان بهشمار ميآيند؛ با اين حال ما اطلاعات بسيار كمي دربارهي چرخهي زندگي و رفتار اين جانوران داريم.
بليك چاپمن، زيستشناس دريايي كه روي سيستم حسي كوسهها مطالعه دارد، ميگويد:
۵۳۰ گونهي متفاوت از كوسهها وجود دارند و تنوع ميان آنها بسيار زياد است. شما نميتوانيد اين جانوران را بهسادگي در چند گروه دستهبندي كنيد. اين گونههاي متفاوت كاملا در بيولوژي حسي، رفتار، انگيزهها و عادات زندگي خود با يكديگر تفاوت دارند.
بهعنوان مثال، گاوكوسهها معمولا در آبهاي كمعمق و تيره شكار ميكنند. علت چنين رفتاري آن است كه جانور در اينگونه محيطها نيازي به ديد بصري قوي نخواهد داشت و درنتيجه ميتواند تنها با تكيه بر حس بويايي و الكتروريسپشن (قابليت تشخيص محركهاي الكتريكي طبيعي در طعمهها) شكار خود را بيابد. چاپمن ميگويد:
كوسههاي سفيد كه در آبهاي بسيار شفاف شكار ميكنند، از قدرت بينايي خود بيشتر استفاده ميكنند و ديد بصري قويتري دارند.
همچنين شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد، دندانهاي كوسه احتمالا از ساختاري مكانوسنسوري برخوردار هستند؛ سازوكاري شبيه به لامسه كه به حيوان كمك ميكند تا اطلاعات بيشتري درمورد آنچه گاز ميگيرد، بهدست آورد.
به باور چاپمن، مجموعه دلايل مختلفي در توجيه علت افزايش شمار حملات غافلگيرانهي كوسهها به انسان نسبتبه دههاي اخير وجود دارد. افزايش جمعيت بشر در خطوط ساحلي، نابودي زيستگاهها، تغيير كيفيت آب، تغييرات اقليمي و تغيير در پراكندگي طعمهها همگي باعث شدهاند كه جمعيت بيشتري از كوسهها در برخي نقاط خاص جهان متمركز شوند؛ براي مثال، در سال ۱۹۹۲، ميزان حملات كوسهها در ساحل رسيفي در برزيل بهطرز ناگهاني افزايش يافت؛ اين در حالي بود كه اين منطقه براي ۱۰ سال متمادي هيچگونه حملهاي را ثبت نكرده بود. چاپمن بر اين باور است كه ساختوسازهاي وسيع تجاري در بندرگاههاي اين منطقه آسيبهاي زيادي به بافت مرجاني و مانگرو وارد كرده است كه ميتواند خود دليلي براي جابهجايي و مهاجرت گاوكوسهها به سواحلي نظير رسيف شده باشد.
گاوكوسهها جانوراني مهاجم هستند كه بيشتر در آبهاي گلآلود با وسعت ديد محدود شكار ميكنند.
جزيرهي رئونيون در اقيانوس هند كه در سالهاي اخير بهخاطر زيستگاههاي طبيعي بكر و زيباي خود شهرت يافته بود، با اشكالي تازه مواجه شده است. اين منطقه همزمان با رشد گردشگري، شاهد افزايش شمار حملات ازسوي كوسههاي ببري و گاوكوسهها بوده است. از سال ۲۰۱۱، تعداد ۱۱ حملهي مرگبار در رئونيون ثبت شده كه بيشتر آن گريبانگير موجسواران شده است. آن دسته از افرادي كه از اين حملات جان سالم بهدر بردهاند نيز عموما دچار نقصعضو شدهاند. پژوهشگران دريافتهاند كه حدود دو سوم حملات در رئونيون در آبهاي كدر و با امواج بزرگتر از ۲ متر رخ داده است. اين شرايط محيطي خاص براي گاوكوسهها بسيار مطلوب بوده و بههمين دليل، اين گونه مسئول بيشتر حملات صورتگرفته در منطقه شناخته شده است.
نايلر اعتقاد دارد كه در بيشتر موارد، حملات رخداده ناشي از اشتباه جانور در تشخيص طعمه است. او ميافزايد:
اگر اين حيوانات در جستجوي يك ماهي براي شكار باشند، ممكن است كف پاي شخصي را كه روي تختهي موجسواري پا ميزند، بهجاي طعمه هدف بگيرند. حال اگر اين حيوان، جانوري به بزرگي و چابكي يك كوسهي ببري يا كوسهي سفيد باشد، احتمال اينكه گازگرفتگي ناشي از آن نيز مرگبارتر باشد، بيشتر خواهد بود.
در بيشتر موارد، حملات رخداده ناشي از اشتباه جانور در تشخيص طعمه است
كوسههاي سفيد معمولا از زير سطح آب حمله ميبرند كه اين بهمعناي يك گازگرفتگي بهمراتب مرگبارتر خواهد بود. در برخي موارد ديده شده است كه اين حيوان پس از حمله، عقبنشيني ميكند تا پس از مرگ طعمه در اثر خونريزي، دوباره به سراغ آن بيايد و او را بخورد.
گرگ اسكومال، يك زيستشناس دريايي همكار در بخش صيد دريايي ماساچوست است كه از سال ۲۰۰۹ در زمينهي نشانگذاري و رهگيري كوسههاي سفيد فعاليت دارد. او در خلال جستوجو براي نشانگذاري يك كوسه درون يكي از قايقهاي تحقيقاتي خود با مانديشه متخصصينهي هولناكي مواجه ميشود: كوسهي سفيد بزرگي كه از زير آب با آروارههايي گشوده بهسمتش نزديك ميشود. او ميگويد:
ديدن يك كوسهي سفيد در وضعيت شكار، مانديشه متخصصينهاي بسيار ديدني است. اين مانديشه متخصصينه باعث شد تا درك كنم كه يك فك در چنين وضعيتي واقعا چه احساسي دارد. من اين رفتار را براي چندين و چند بار در خلال سالهاي پيش ديدهام. در بيشتر موارد، ما يك دوربين را به زير آب ميبريم و كوسهها نيز كاملا ازخود راضي بهانديشه متخصصين ميرسند. شايد ما براي هزاران بار اين كار را انجام دادهايم. اما در موارد انگشتشماري نيز كوسهها مستقيما حمله ميكنند و پايه و دوربين را ميشكنند؛ نظير شرايطي كه جانور در يك وضعيت درندگي برانگيختهشده قرار گرفته باشد كه در آن، حواس او نسبتبه هرگونه محركي واكنش نشان ميدهد. من گاهي از خود ميپرسم كه آيا اين حملات ثبتشده به انسانها نيز ميتواند نتيجهي قرار گرفتنشان در يك زمان و مكان اشتباه در حضور كوسهاي با وضعيت عصبي برانگيخته باشد؟
تلاش براي نشانگذاري كوسههاي سفيد ميتواند انديشه متخصصينات مناسبي دربارهي رفتار و چرخهي زندگي اين شكارچيان عظيمالجثه در اختيارمان بگذارد.
اما به همان تعداد دفعاتي كه شاهد حملات كوسهها به انسانها هستيم، شاهد رواياتي از زبان كساني هستيم كه توانستهاند بدون هيچگونه آسيبي، به اين جانوران نزديك شوند. كافي است فعاليتهاي اوشن رمزي، زيستشناس آمريكايي را درانديشه متخصصين بگيريد. او كسي است كه در كنار كوسهي سفيدي ۶ متري در سواحل هاوايي شنا ميكند و باعث شگفتي افكار عمومي سراسر جهان شده است.
امروزه، اسكومال و همكارانش از برچسبهايي با رزولوشون بالا براي نشانهگذاري كوسهها بهره ميبرند. اين برچسبها به پژوهشگران امكان ميدهد كه اطلاعاتي ثانيه به ثانيه درمورد رفتار كوسهها بهدست آورند. او اميدوار است كه تلاشهايش بتواند پاسخي مناسب براي توجيه رفتار اين جانوران، محل و نحوهي پرورش آنها بيابد. او ميافزايد كه اين پژوهشها ممكن است درنهايت در كشف علت واقعي حملات كوسهها به انسانها كمك كند.
آيا حملات كوسه به انسانها ميتواند تنها نتيجهي قرارگرفتن در يك زمان و مكان اشتباه در حضور كوسهاي با وضعيت عصبي برانگيخته باشد؟
برخي پژوهشگران براي يافتن علت اين حملات به روشهاي دانش پزشكيقانوني روي آوردهاند. آنها روشهايي را توسعه دادهاند كه باكمك آنها ميتوان از DNA و الگوي گازگرفتگي براي تشخيص گونهها بهره برد. برخي ديگر نيز با مطالعه ويدئوهاي مربوط به صحنهي حمله و مقايسهي آنها با جراحات وارده سعي ميكنند دريابند كه چه اتفاقي افتاده است.
اطلاعات برآمده از شاهدان عيني حاكي از آن است كه فعاليت كوسههاي سفيد در آبهاي سطحي آفريقاي جنوبي در زمانهايي كه دماي آب بالاي ۱۴ درجهي سانتيگراد است و همچنين در آغاز دورههاي قمري و نيز بعدازظهرها بيشتر از حد معمول است. پژوهش ديگري حاكي از آن است كه كوسهها طي شبها و در مواقعي كه ماه كامل است، شكارچيان بهتري هستند.
هماكنون در بسياري از نقاط نيروهايي تحت عنوان «گشت كوسه» مستقر شدهاند تا پيش از ورود كوسه به اين مناطق، به موجسواران و شناگران هشدار داده شود.
برخي پژوهشگران نيز اين ايده را مطرح كردهاند كه كوسههاي سفيد جوان ممكن است براي تمرين مهارتهاي شكار خود به انسانها حمله كنند؛ همانگونه كه شيرهاي جوان با هرگونه طعمهاي كه از پس آن برآيند، تمرين شكار ميكنند. اما صرفانديشه متخصصين از اينكه دلايل حملهي كوسهها به انسان چه باشد، ريسك مرتبطبا چنين حملاتي هنوز بسيار اندك است. نرخ اين حملات دراستراليا بهاندازهي ۰/۵ در هر ميليون نفر است؛ در حالي كه اين نرخ در ايالات متحده به كمتر از ۰/۲ در هر ميليون نفر ميرسد. گفتني است كه در سال ۲۰۱۸، اين آمار در ايالات متحده با نرخي كاهشي به ۰/۰۸ حمله در هر ميليون و در استراليا با نرخي افزايشي به ۰/۸ حمله در هر ميليون رسيد.
البته اين آمار و ارقام كاركردي محدود دارند. اين آمار نميتوانند بازگوكنندهي نرخ واقعي حملات در ميان جمعيت كوچكي باشد كه از آب درياها استفاده ميكنند (و همچنين جمعيت كوچكتري كه در مكانهاي پرخطر و پر از كوسههاي گرسنه به ورزشهاي آبي مشغولاند). به هر حال، واضح است كه چنين آمار مضحكي نميتواند تأثير چنداني در كاهش ترس و وحشت ما از هولناكترين شكارچيان دريا داشته باشد. چاپمن ميگويد:
وحشت نقش بسيار مهمي در روند فرگشت ما داشته است. لازم نبوده كه يك انسان لاخبار تخصصيا توسط يك ببر دندانخنجري خورده شود تا بفهمد كه بايد از چنين حيواني ترسيد. ما تنها با شنيدن يك داستان ساده، بهسرعت چنين ترسي را فراگرفتيم. افرادي كه تاكنون هيچ كوسهاي را نديدهاند نيز از اين موجودات ميترسند؛ چراكه ما همواره داستانهاي زيادي درمورد آنها شنيدهايم يا تماشا كردهايم.
تمركز بيش از حد روي تهديدهايي كه ازسوي كوسهها متوجه ما ميشود، باعث شده نتوانيم تهديدهاي بزرگتري را ببينيم كه ازسوي گونهي خودمان متوجه موجوديت اين حيوانات است؛ تهديدهايي نظير صيد بيرويه و تغييرات اقليمي. برخي تخمين ميزنند كه جمعيت كوسههاي آبهاي استراليا بين ۷۵ الي ۹۲ درصد كاهش داشته است.
اما اگر جزو كساني هستيد كه از كوسهها ميترسيد و ميخواهيد بدانيد چطور ميتوانيد از خود دربرابر حملهي اين جانور محافظت كنيد، بايد بدانيد كه برخي ضربهي مشت به آبشش كوسه يا ضربه به چشم را در مواجهه با اين حيوان توصيه ميكنند. شناي دستهجمعي و ماندن نزديك ساحل نيز از شناختهشدهترين راهكارها براي كاهش ريسك چنين حملاتي است. پوشيدن لباسهاي تيره و پرهيز از بههمراهداشتن جواهرآلات نيز خود مانع از جلب توجه كوسهها در محيط درياها خواهد شد.
رفتن به درون آبهايي كه آكنده از ماهيان طعمه باشد، ميتواند ريسك حمله ازسوي كوسهها را بالا ببرد.
همچنين تعدادي محصول «بازدارندهي كوسه» در بازار وجود دارد كه با بهكارگيري پالسهاي الكتريكي و الكترومغناطيسي، حواس جانور را مختل ميكنند (كه البته بنابر برخي پژوهشها، اين فناوريها نتايج مختلف و بعضا متناقضي به بار ميآورند).
در برخي مناطق، مقامات محلي خود وارد عمل شدهاند. استفاده از «تور كوسه» يكي از روشهاي سنتي ممانعت از ورود كوسهها به مناطق مورداستفادهي شناگران است. اما استفاده از اين روش باتوجه به مخاطراتي كه براي ساير انواع حيات دريايي ايجاد ميكند، اندكي مباحثهبرانگيز شده است.
يكي ديگر از انواع سيستمهاي مدرن، درام لاين هوشمند است. در اين روش، قلابهاي طعمه به يك سيستم هشداردهنده متصل شدهاند كه درصورت فعالشدن، شروع به ارسال هشدار ميكنند. در حال حاضر، در چندين خط ساحلي از جمله استراليا، از اين روش بهصورت آزمايشي استفاده ميشود. وقتي كوسه يكي از طعمهها را بگيرد، هشداري براي تيم عملياتي ارسال ميشود. در واكنش، تيم عملياتي نيز كوسه را ميگيرد، نشانگذاري ميكند و آن را در يك مكان امنتر رهاسازي ميكند.
روش ديگري كه بهتازگي در كيپتاون آفرايقاي جنوبي مورد آزمون قرار گرفته، استفاده از كابل الكترومغناطيسي است تا بدينترتيب كوسهها را از نزديكشدن به مناطق تحتحفاظت منصرف كنند. همچنين دانشمندان درحال مطالعه استفاده از «حصار الكترومغناطيسي» بهعنوان جايگزيني براي توري كوسه هستند.
اين تدابير ميتوانند بهعنوان اقداماتي مهم تلقي گردند؛ چراكه آسيبهاي روحي و رواني ناشي از حملات كوسهها تنها محدود به قربانيان آنها نخواهد بود. ديو پيرسون، يكي از بنيانگذاران بايت كلاب (Bite Club) كه از حاميان قربانيان حملات كوسهها بهشمار ميآيد، ميگويد:
حملات كوسهها باعث واردآمدن خسارتهاي شخصي فراواني ميشود؛ اما اثرات ناشياز آن روي جامعهي بزرگتر معمولا ناديده گرفته ميشود.
پيرسون خود ازجمله قربانيان چنين حملاتي است. او ۸ سال پيش در حال موجسواري در سواحل جنوبغربي استراليا، مورد حملهي يك كوسه قرار گرفت. حيوان ساعد او را گاز گرفت و او را با خود به داخل آب كشاند. در اين حمله، او بخشي از دستش را از دست داد. وي ميگويد:
بعد از اين حمله، بسياري از دوستان من براي مدتي طولاني تن به آب نزدند. وحشت با سرعت واقعا زيادي گسترش يافت.
پيرسون طي يكي از بازديدهايي كه از مراكز موجسواري در نيو ساوث والز استراليا داشت، ديده است كه چگونه حملهي يك كوسه ميتواند كل يك شهر را تحت تأثير قرار دهد. اين منطقه اخيرا با موجي از افزايش حملات كوسهها مواجه شده كه تنها دو مورد مرگبار آن، در سال ۲۰۱۵ و براي موجسواران رقم خورده است. پيرسون ميافزايد:
من آنجا ايستاده بودم و به موجهاي زيبايي نگاه ميكردم كه بهسوي ساحل ميآمدند؛ ولي حتي يك نفر هم در آب نبود. يكي از كافيشاپهاي محلي بهتازگي با افتي ۸۵درصدي در كسب وكار خود مواجه شده و فروشگاه لوازم موجسواري نيز فروشي نداشته است. آنها هر دو به فكر تعطيلي كسبوكار خود بودند.
براي رئونيون نيز داستان تقريبا مشابهي رقم خورده است. در آنجا، مقامات محلي بهخاطر نگرانيهاي ناشي از خطر حملات كوسه، شنا و موجسواري را در برخي از مواقع سال ممنوع اعلام ميكنند. درنتيجهي اين تدابير، آمار حملات كوسهها نيز كاهش يافته؛ ولي درعوض، آثار منفي روي صنعت گردشگري كاملا مشهود است.
باوجود هزينههاي اقتصادي و وحشت ناشياز حملات كوسهها، هانا ميگال بهمانند بسياري از قربانيان ديگري كه از چنين حوادثي جان سالم بهدر بردهاند، اعتقاد دارد كه نبايد دست به كشتار گزينشي اين حيوانات زد.
مطالعه پزشكي قانوني روي الگوهاي گازگرفتگي كوسهها ميتواند اطلاعات خوبي را درمورد نوع گونهي مهاجم و نيز دلايل بروز اين حملات افشا كند.
با اين حال، آثار شخصي اين حملهي دردناك همچنان با ميگال همراه خواهد بود. با اينكه تنها با گذشت ۶ ماه از حمله، او دوباره به موجسواري روي آورد و حتي در و ديوار اتاقش هنوز هم با پوسترهايي از كوسهها پوشيده شده است؛ ولي اكنون او خود ميداند كه ديگر شور و اشتياق سابق را براي موجسواري ندارد. او توضيح ميدهد:
من بهزودي حالم خوب ميشود و اين احساس عجيب را پشت سر خواهم گذاشت. من هرگز قبلا اينگونه نبودم. من تمام زندگيام را با آب ميگذراندم و عاشق دريا بودم؛ اما حالا از آن ميترسم. من فكر ميكردم كوسهها موجودات جذابي هستند ولي حالا از آنها وحشت دارم؛ با اين همه، هنوز براي آنها احترام قائل هستم.
علاقهي او به دريا بهمانند پوسترهاي روي در و ديوار اتاقش در حال ناپديدشدن است. او اكنون بيشتر به شنا و قايقسواري در رودخانهها روي آورده؛ ولي هنوز هم گهگاهي شبها با كابوس كوسهها از خواب ميپرد.
پيرسون ميگويد، اين يك معضل مشترك ميان همهي قربانيان حملات كوسهها است:
بسياري از آنها هرگز بهبودي پيدا نميكنند و صدمات رواني بهمراتب عميقتري نسبتبه جراحات فيزيكي همراه آنها خواهد بود. من نيز (پس از حادثه) شروع به فكر و خيال درمورد آن كردم و شبها در حال فريادكشيدن از خواب ميپريدم. در نهايت نيز از يك روانپزشك كمك گرفتم تا بتوانم از اين بحران عبور كنم.
ميگال هنوز هم تختهي موجسواري روز حادثه را براي خود نگاه داشته؛ آن هم با جاي آروارههاي بزرگي كه بخشي از آن را دريده است. اين تختهي دريدهشده نيز همانند جاي زخمهاي روي ران او، يادآور رفتار غريزي و در عين حال عجيبي است كه بهندرت از خطرناكترين شكارچي درياها سر ميزند.
اين زخمها خود برهاني آشكار براي دليل وحشت ميگال از اين حيوانات خواهد بود؛ حيواناتي كه سالها است ما انسانها حق زندگي در قلمروي طبيعيشان را ناديده گرفتهايم.
هم انديشي ها