فناوري رهگيري پرتو RTX انويديا؛ مطالعه عملكرد يك‌ساله

فناوري رهگيري پرتو يا Ray Tracing از نوآوري‌هاي انويديا در كارت‌هاي گرافيكي بود كه به‌صورت اختصاصي با هدف بهبود گرافيك و جزئيات بازي‌هاي كامپيوتري معرفي شد. اولين محصول شركت با رهگيري پرتور سخت‌افزاري به‌نام GeForce RTX 2080 به در بيستم سپتامبر ۲۰۱۸ معرفي شد. در ماه‌هاي بعد، محصولات ديگري در اين دسته همچون RTX 2080 Ti و RTX 2070 و RTX 60 به بازارها راه يافتند. در ماه‌هاي بعدي، سري Super از كارت‌هاي گرافيكي تيم سبز معرفي شد كه آن‌ها نيز به رهگيري پرتو مجهز بودند. درنهايت امروز محصولات متنوعي با تجهيز به فناوري مذكور در بازار وجود دارند كه عموما با برچسب ارزشي بالاتر از ۳۵۰ دلار به‌فروش مي‌روند.

همان‌طور كه گفته شد در يك سالي كه از معرفي فناوري رهگيري پرتو گذشت، بازي‌هاي متعددي معرفي شدند كه ما در اين مطلب تنها پنج عدد از آن‌ها را مطالعه مي‌كنيم. بازي‌هاي بزرگي همچون Wolfenstein Youngblood و Minecraft جديد هم در ميان بازي‌هاي با همراهي از رهگيري پرتو بودند كه البته در زمان نگارش مقاله‌ي منبع، هنوز حالت‌هاي RTX آن‌ها ارائه نشده بود.

بتفليلد يكي از اولين بازي‌هايي بود كه همراهي از RTX را ارائه كرد و در مراحل ابتدايي، كاملا ناموفق بود. نيمي از چهار حالت RTX در بازي عملكرد صحيح نداشتند و جلوه‌هاي مصنوعي بصري توليد مي‌كردند. بهره‌وري فناوري نيز بسيار پايين بود و به‌هيچ‌وجه متخصص را راضي نمي‌كرد. حتي با استفاده از كارت گرافيك گران‌فيمت RTX 2080 Ti ميز با تغيير حالت از DXR Off به DXR Low، كارايي به‌ميزان ۵۰ درصد كاهش پيدا مي‌كرد و درصورت استفاده از وضعيت Ultra، شرايط بدتر هم مي‌شد.

توسعه‌دهنده‌هاي بتلفيد يك ماه پس از عرضه‌ي نسخه‌ي اوليه، يك بسته‌ي الحاقي براي آن منتشر كردند كه بهينه‌سازي‌هاي متعددي را در بخش RTX انجام داده بود. بسياري از چالش‌ها حل شدند، هرچند بسياري از خريداران اوليه‌ي كارت‌هاي RTX از عملكرد قطعات در بازي‌ها نااميد شده بودند و هزينه‌ي بيش از هزار دلاري را غيرمعقول تفسير مي‌كردند. رويكرد بتلفيد باعث شد تا بسياري از بازي‌هاي امروزي، با ادعاي همراهي از RTX معرفي شوند، اما در نسخه‌هاي ابتدايي خبري از اين فناوري نباشد.

بسته‌ي الحاقي BFV تاحدودي چالش‌هاي رهگيري پرتو را در بازي حل كرده بود. كاهش سرعت و كارايي پس از فعال‌سازي RTX كمتر شده بود، اما باز هم متخصصان رضايت كافي از عملكرد و سرعت نداشتند. به‌علاوه در برخي موارد فعال كردن RTX نويزهايي را در تصوير ايجاد مي‌كرد. بازي در حال‌حاضر بازتاب‌هاي نوري متفاوتي را پس از فعال كردن RTX نمايش مي‌دهد كه وابستگي زيادي به محيط دارد. در برخي صحنه‌ها هيچ محيط بازتابي وجود ندارد و كارايي چنداني از رهگيري پرتو استخراج نمي‌شود. 

پس از گذشت نزديك به يك سال از پياده‌سازي رهگيري پرتو در BFV، انديشه متخصصين متخصص كارشناسان آن‌چنان تغيير نكرده است. قطعا بازتاب نور درحالت فعال بودن RTX طبيعي‌تر به‌انديشه متخصصين مي‌رسد. حالت عادي بازي براي بازتاب، وضعيت نامناسبي دارد و المان‌هاي مصنوعي به‌‌كار رفته براي ايجاد بازتاب، واقعا نازيبا هستند. ازطرفي طبيعت چندنفره‌ي بازي باعث مي‌شود تا گيمر بسياري اوقات به‌خاطر سرعت بالا توجهي به جزئيات محيط و زيبايي صحنه‌ها نداشته باشد.

مطالعه‌‌هاي عميق‌تر BFV با فعال‌سازي رهگيري پرتو نشان مي‌دهد كه تنها با مكث و توجه زياد به صحنه‌ها مي‌توان از كيفيت بالاتر RTX لذت برد. ازطرفي باتوحه به كاهش سرعت و كارايي بازي، شايد همه‌ي گيمرها خواهان چنين قابليت‌هايي نباشند. درنهايت رهگيري پرتو در BFV عملكرد مناسبي دارد، اما شايد اين بازي براي استفاده از فناوري مذكور،‌ مناسب نيست.

نسخه‌هاي كنوني از BFV با بسته‌هاي الحاقي اصلاحي،‌ هنوز از نويزهاي گرافيكي رنج مي‌برند. خصوصا در صحنه‌هاي آبي، به‌وضوه مي‌توان اشكالات گرافيكي را مشاهده كرد. ازطرفي كارايي و سرعت نيز تفاوتي با نسخه‌هاي ابتدايي ندارد و جديدترين بنچمارك‌ها با كارت گرافيك سري Super انويديا در كيفيت 1440p در حالت‌هاي متعدد رهگيري پرتو و جديدترين درايورها و به‌روزرساني‌ها، باز هم بهبود آن‌چناني را در سرعت و كارايي نشان نيم‌دهند. كاهش بازدهي و نرخ فريم بازي با فعال‌سازي RTX در حالت پايين به ميزان ۳۰ درصد رخ مي‌دهد و درصورت استفاده از حالت Ultra، بايد منتظر كاهش ۴۸ درصدي سرعت باشيد.

بازي تومب رايدر تقريبا كمترين بهبود گرافيكي را پس از فعال‌سازي RTX تجربه كرد. عملكرد بد اين بازي نه‌تنها به‌خاطر كاهش كيفيت و سرعت بازي، بلكه به‌خاطر بهبودهاي بسيار كم گرافيكي بود. نسخه‌ي جديد تومب رايدر از رهگيري پرتو براي بهينه‌سازي سايه‌ها استفاده مي‌كند. برخلاف بازي‌هاي ديگر كه رهگيري پرتو را براي بهبود بازتاب نور يا نورپردازي كلي به‌كار گرفته‌اند. به‌هرحال رهگيري پرتو در سايه‌ها، نورپردازي را نيز زيباتر و سايه‌ها را طبيعي‌تر نشان مي‌دهد.

اگرچه پياده‌سازي رهگيري پرتو در نمايش سايه در بازي‌‌ها بهبود قابل‌توجهي ايجاد مي‌كند، اما فناوري‌هاي كنوني و مرسوم شطرنجي‌سازي، قبلا كيفيت سايه‌ها را به‌ميزان قابل‌توجهي بهبود داده‌اند. اگرچه با فعال‌سازي حالت نهايي رهگيري پرتو در تومب رايدر، شاهد تصاوير باكيفيت و بهتري خواهيم بود، اما تفاوت آن‌چنان محسوس نيست كه از خريد يك كارت گرافيكي گران‌ارزش راضي و خشنود شويم.

مطالعه‌هاي متعدد بازي تومب رايدر با رهگيري پرتو كه هم در روزهاي ابتدايي عرضه و هم چند ماه پس از عرضه‌ي بسته‌هاي الحاقي انجام شد، اختلال‌هايي را در روند بازي نشان مي‌دهد. برخي اوقات سايه‌هاي مصنوعي ايجاد مي‌شوند و كاهش عملكرد و بازدهي نيز محسوس است. 

نسخه‌ي كنوني تومب رايدر از لحاظ اصلاح بازدهي بهبودهايي نسبت به نسخه‌هاي ابتدايي دارد. البته بيشترين بهينه‌سازي روي حالت High انجام شد تا كمترين اختلال به سرعت و بازدهي بازي وارد شود. در ابتدا حالت مذكور به‌ميزان ۴۰ درصد از نرخ فريم بازي را كاهش مي‌داد كه اكنون به ۳۰ درصد رسيده است. در حالت Ultra نيز كاهش سرعت و عملكرد از ۴۲ درصد به ۳۸ درصد در نسخه‌هاي كنوني رسيد.

صرف‌انديشه متخصصين از تمامي چالش‌هاي عملكردي و اختلال‌هاي گرافيكي، حالت RTX بازي تومب رايدر ۶ ماه پس از عرضه‌ي اوليه ارائه شد. بسياري از گيمرها و علاقه‌مندان به اين مجموعه بازي، تا آن زمان بازي را به پايان رسانده بودند و حتي شايد حالت RTX را آزمايش نكردند.

مترو را مي‌توان يكي از معدود بازي‌هايي دانست كه تجربه‌اي تقريبا متفاوت را با رهگيري پرتو به گيمر ارائه مي‌كرد. هيچ المان مصنوعي و اضافي شبيه به بتلفيلد و تومب رايدر در آن ديده نمي‌شد و دقيقا دستاورد موردانتظار رهگيري پرتو در آن وجود داشت: نورپردازي جامع صنعت با رهگيري پرتو.

مطالعه‌هاي اوليه‌ي نسخه‌ي جديد مترو نشان مي‌داد كه با فعال كردن حالت رهگيري پرتو، بازي تجربه‌اي متفاوت را از لحاظ هنري ارائه مي‌كند. در محيط‌هاي داخلي، با بهره‌گيري از نورپردازي جامع، نورهاي تصادفي و مصنوعي كه اغلب در بازي‌ها ديده شده‌اند، حذف مي‌شوند. درنتيجه بازي در محيط داخلي واقعا حالت تاريك‌تر را نشان مي‌دهد. در محيط‌هاي خارجي تجربه‌اي روشن و كاملا متفاوت ارائه مي‌كنند. به‌هرحال برخي از افراد اين قابليت‌ها را مي‌پسندند و برخي ديگر به تفاوت نورپردازي علاقه‌مند نيستند.

نكته‌ي جالب توجه در مطالعه مترو با حالت RTX،‌ تجربه‌اي است كه پس از خاموش كردن آن حالت در بازي احساس مي‌كنيد. وقتي رهگيري پرتو در مترو فعال باشد، صحنه‌هاي بازي در قطار نورپردازي طبيعي دارند و همه‌چيز عالي به‌انديشه متخصصين مي‌رسد. به‌محض خاموش كردن حالت RTX، به‌نوعي عمق تصوير و نورپردازي از بين مي‌رود و خبري از نور طبيعي نيست.

توسعه‌دهنده‌هاي بازي مترو، يك بسته‌ي الحاقي DLC به‌نام The Two Colonels براي بازي ارائه كردند كه همراه‌با قابليت RTX جديد بود. متخصص با فعال كردن اين قابليت، هرگونه نور مصنوعي موجود در صحنه‌ را نيز در نورپردازي جامع تجربه مي‌كرد و درنتيجه هاله‌هاي نور و سايه‌ها با كيفيت بالاتري نمايش داده مي‌شدند. درنهايت تجربه‌ي مترو نشان‌دهنده‌ي ظرفيت‌هاي بالاي رهگيري پرتو بود و گيمرها و متخصص كارشناسان را بيش‌ازپيش به فناوري انويديا اميدوار كرد.

سرعت و عملكرد بازي در نسخه‌هاي كنوني نسبت به نسخه‌ي اوليه تغيير چنداني نداشته‌اند. در آزمايش مترو با كارت‌هاي گرافيك سري Super، درصورت پياده‌سازي حالت High، كاهش ۲۵ درصدي و درصورت پياده‌سازي حالت Ultra، كاهش ۴۰ درصدي سرعت و كارايي تجربه شد. چنين كاهشي در اكثر بازي‌ها ديده مي‌شود، اما مترو در مجموع تجربه‌ي بهتري را پس از فعال كردن رهگيري پرتو ارائه مي‌كند.

پس از ارائه‌ي DLC جديد مترو و فعال كردن حالت نوردهي جامع براي همه‌ي نورهاي صحنه، كاهش سرعت و عملكرد در آزمايش‌ها بيشتر شد. درصورت اجراي بازي در حالت Ultra RTX، كاهش عملكرد به‌ميزان ۴۸ درصد مشاهده مي‌شود كه به‌خاطر اضافه شدن پرتوهاي جديد به بازي، كاملا طبيعي است.

كنترل در ميان برترين بازي‌‌‌هاي سال ۲۰۱۹ قرار داشت كه تجربه‌ي خوبي را هم با حالت RTX ارائه مي‌كرد. دو حالت پيش‌فرض رهگيري پرتو در بازي وجود دارد، اما پنج تنظيم متفاوت براي آن در انديشه متخصصين گرفته شده است. در تنظيمات متوسط، رهگيري پرتو تنها روي بازتاب نور و محيط‌هاي شفاف ديده مي‌شود، اما در حالت High مي‌توان بهينه‌سازي سايه‌ها و حتي رهگيري پرتو در آوار را هم مشاهده كرد. درواقع حالت High شامل نوردپردازي جامع و بهينه‌سازي بازتاب‌ها مي‌شود، درحاليكه حالت Medium تنها بازتاب‌ها را بهبود مي‌دهد.

بازتاب نور، از المان‌هاي كليدي بازي مترو محسوب مي‌شوند. سطوح متعددي با بازتاب نور در معماري بي‌رحمانه‌ي بازي ديده مي‌شود. اگرچه برخي گيمرها و متخصص كارشناسان، بازتاب نور را در بازي كنترل بيش‌ازحد بالا مي‌دانستند، برخي ديگر آن را جزو قابليت‌هاي برتر بازي برشمردند. به‌هرحال ظاهرا طراحي بازي با بازتاب‌هاي بالا، از انتخاب‌هاي هنرمندانه‌ي طراحان و توسعه‌دهنده‌ها بوده است.

با فعال كردن حالت رهگيري پرتو، بازتاب نور با دقت و كيفيت بالاتري در بازي مترو احساس مي‌شود. حتي جزئيات در بخش‌هاي بازتابي نيز بيشتر مي‌شوند. بيشترين بهبودها را مي‌توان در بازتاب از پنجره‌ها مشاهده كرد كه با خاموش كردن رهگيري پرتو تقريبا ديده نمي‌شوند. گيمر در بازي مترو نه‌تنها به‌خوبي محيط بيرون پنجره‌ها را مي‌بيند، بلكه چهره‌ي كاراكتر نيز با دقت بالايي بازتاب مي‌شود.

اگرچه در بازي كنترل شاهد بهينه‌سازي‌هاي عالي گرافيكي و نورپردازي در حالت RTX هستيم، اما اين حالت تأثير زيادي روي كيفيت و عملكرد بازي ندارد. در حالت Medium، كاهش سرعت ۲۵ تا ۳۰ درصدي مشاهده مي‌شود كه در حالت High به ۴۰ تا ۴۵ درصد مي‌رسد. اشكال اصلي كنترل اين است كه در حالت تنظيمات حداكثري، نرخ فريم بالايي را ارائه نمي‌كند. درنتيجه كاهش ۳۰ درصدي عملكرد به‌معناي نرخ فريم ۶۰ تا ۴۰ فريم‌برثانيه در رزولوشن 1440p و با كارت گرافيك RTX 2080 Super خواهد بود كه قطعا تجربه‌ي جالبي با يك كارت ۷۰۰ دلاري نيست.

يكي از بهترين پياده‌سازي‌هاي رهگيري پرتو را مي‌توان در بازي Quake II مشاهده كرد كه حتي آن را شبيه به دموهاي متخصص براي نمايش فناوري نشان مي‌دهد. سيستم نورپردازي با فعال كردن RTX كيفيتي كاملا متمايز دارد. دقت نورپردازي و سايه‌ها و بازتا‌ب‌ها با بهره‌گيري از نورپردازي جامع، به ميزان قابل‌توجهي بهبود مي‌يابد. 

طراحان بازي تمام تلاش خود را به‌كار گرفته‌اند تا از همه‌ي قابليت‌هاي رهگيري پرتو بهره‌برداري كنند. درنتيجه طراحي آن‌ها كمي روي عملكرد و سرعت بازي تأثير داشته است. هيچ‌گونه المان مصنوعي يا نورپردازي مصنوعي در بازي ديده نمي‌شود و همه‌ي جزئيات در حد عالي هستند. چنين رويكردي در اكثر بازي‌ها انجام نمي‌شود چون توسعه‌دهند‌ه‌ها از تأثير آن بر عملكرد و سرعت بازي نگران هستند.

بازي Quake II عموما با نرخ فريم ۵۰۰ تا ۱،۰۰۰ فريم‌برثانيه اجرا مي‌شود. البته در حالت 1440p، نرخ فريم به ۴۰ فريم‌برثانيه كاهش مي‌يابد و حتي با خاموش كردن نورپردازي جامع نيز نرخ بالاتر از ۶۰ فريم‌برثانيه به متخصص ارائه نخواهد شد. چنين كاهش نرخي در يك بازي كه المان‌هاي ديگرش در يك ميلي‌ثانيه رندر مي‌شوند، بسيار زياد محسوب مي‌شود.

بازي Quake II يك عنوان شوتر با سرعت بسيار بالا است كه بازي كردن آن با نرخ ۶۰ فريم‌برثانيه تفاوتي عظيم با نرخ‌هاي بالاي ۱۵۰ فريم‌برثانيه دارد. به‌هرحال با فعال كردن حالت رهگيري پرتو شاهد بهينه‌سازي‌هاي زيادي در كيفيت گرافيكي هستيم، اما مانند اكثر بازي‌ها، كاهش سرعت و عملكرد، آزاردهنده خواهد بود.

درنهايت نمي‌توان عملكرد طراحان Quake II را در پياده‌سازي رهگيري پرتو نااميدكننده دانست. شايد اگر آن‌ها هم مانند طراحان مترو و كنترل، بهينه‌سازي‌هاي بيشتري را به‌جاي تمركز بر استفاده از حداكثر قابليت‌ها در دستور كار قرار مي‌دادند، كاهش عملكرد بازي اين‌قدر محسوس نبود.

رهگيري پرتو در مثال‌هاي متعدد متخصصدي، عملكرد خوب خود را در ارائه‌ي گرافيك مناسب و جذاب اثبات كرد. شايد تجربه‌ي بازي با حالت رهگيري پرتو براي همه‌ي گيمرها جذاب و آشنا نباشد، اما به‌هرحال مطمئن هستيم كه بازي‌هايي همچون مترو و كنترل درصورت فعال بودن رهگيري پرتو، كيفيت و جذابيت بيشتري دارند. بازي كنترل واقعا با رهگيري پرتو كيفيت بهتري دارد و برخي از بازتاب‌ها، دقيقا همان سبك هنري را نشان مي‌دهند كه توسعه‌دهنده‌ها به‌ دنبالش بودند.

مطالعه‌هاي متعدد نشان مي‌دهد كه بهره‌گيري از رهگيري پرتو براي بهبود نورپردازي جامع در صحنه‌هاي بازي، بهترين متخصصد از اين فناوري است. نورپردازي جامع، جلوه‌اي نه‌چندان قوي محسوب مي‌شود، اما به‌هرحال تجربه‌ي واقعي‌تري را به بازي اضافه مي‌كند. همان‌طور كه گفته شد در بازي مترو با غيرفعال كردن رهگيري پرتو، تجربه‌اي عجيب و نه‌چندان جذاب از بازي داريم و با بهره‌گيري از RTX، باوجود تاريك شدن برخي صحنه‌ها، جلوه‌هاي بصري واقعي‌تري را شاهد هستيم. در بازي مترو شاهد بهبودهاي آن‌چنان قوي شبيه به بازي كنترل نيستيم، اما به‌هرحال خصوصا با نصب DLC جديد، ارتقاء جلوه‌هاي بصري را به‌خوبي حس مي‌كنيم.

درحال‌حاضر بهينه‌سازي سايه‌ها با بهره‌گيري از رهگيري پرتو، آن‌چنان جذاب و باكيفيت نيست. در بازي تومب رايدر باوجود تلاش بسيار زياد توسعه‌دهنده‌ها، بهبود آن‌چناني را در كيفيت سايه‌ها مشاهده نكرديم. شايد دليل عدم پيشرفت قابل‌توجه در سايه‌زني اين باشد كه اكنون فناوري‌هاي متعدد طراحي، كيفيت سايه را در بازي‌هاي كامپيوتري به‌ميزان قابل‌توجهي افزايش داده‌اند و ديگر نيازي به پياده‌سازي رهگيري پرتو و كاهش سرعت و عملكرد درنتيجه‌ي آن نيست.

با ارائه‌ي بازي‌هاي جديد، تجربه‌ي گيمرها نيز از رهگيري پرتو بهتر شد. مقايسه‌اي كليبين BFV و كنترل نشان مي‌دهد كه با پيشرفت فناوري و گذشت زمان، نتايج بهتري براي متخصصان ايجاد خوهد شد. اولين نسخه‌ها از بتلفيلد واقعا تجربه‌ي بدي از رهگيري پرتو ارائه مي‌كردند، درحاليكه كنترل اكنون در بهترين حالت تجربه‌ي نورپردازي قرار دارد. قطعا انويديا و توسعه‌دهنده‌ها به‌مرور درحال پيشرفت هستند و چگونگي به‌كارگيري رهگيري پرتو را در بازي‌ها مي‌آموزند. قطعا در بازي‌هاي سال جاري و سال‌هاي آتي، شاهد نمونه‌هايي با بهره‌گيري بهتر از رهگيري پرتو خواهيم بود.

بازسازي بازي‌هاي قديمي و اعمال رهگيري پرتو در طراحي جديد، جذابيت بالايي را براي گيمرها به‌همراه خواهد داشت. درواقع در چنين رويكردهايي مي‌توان كيفيت بسيار بالاتر جلوه‌هاي بصري را به‌خوبي درك كرد. كاري كه توسعه‌دهنده‌هاي Quake II انجام دادند جذاب بود و از تاريخچه‌ي اين بازي براي جذب هرچه بيشتر گيمرها بهره برد. البته در آن بازي شاهد بهينه‌سازي آن‌چنان عالي نبوديم. قطعا بازسازي نمونه‌هايي همچون Elder Scrolls Oblivion يا Star Wars Knights of the Old Republic يا Half Life با بهره‌گيري از رهگيري پرتو، متخصصان را بيش‌ازپيش به قطعات سخت‌افزاري مجهز به اين قابليت علاقه‌‌مند مي‌كند.

وقتي RTX براي اولين‌بار با بازي BFV رونمايي و تجربه شد، گيمرها و متخصص كارشناسان تجربه‌ي اوليه‌ي بسيار بدي را احساس كردند. كاهش دوبرابري سرعت و عملكرد بازي و درعوض گرافيك نه‌چندان جذاب و اختلال‌هاي متعدد گيم‌پلي، بدترين انتظاري بود كه از يك فناوري نوآورانه داشتيم. اكنون و پس از گذشت بيش از يك سال، اشكالات مذكور تاحدودي حل شده‌اند، اما چالش اصلي، كمبود بازي‌هايي با قابليت رهگيري پرتو در بازار است.

اغلب انتقادهايي كه نسبت به عملكرد يك‌ساله‌ي فناوري RTX مطرح مي‌شود، در دو دسته جاي مي‌گيرند. اول اينكه رونمايي‌هاي متعددي از بازي‌هاي جديد با ادعاي همراهي از RTX انجام مي‌شود، اما اين قابليت در نسخه‌هاي اوليه در دست‌رس گيمرهاي نيست. سهم عمده‌اي از گيمرها، خصوصا آن‌هايي كه هزينه‌هاي بالايي را براي خريد كارت‌‌هاي گرافيكي حرفه‌اي متحمل مي‌شوند، تمايل به تجربه‌ي برترين‌ بازي‌ها در زمان عرضه يا يك ماه اول پس از عرضه دارند. 

انتقاد بعدي كه به RTX و رهگيري پرتو مطرح مي‌شود، از فهرست بلندبالايي نشأت مي‌گيرد كه انويديا در زمان معرفي سري GeForve 20 منتشر كرد. تصورات اوليه بر اين باور استوار بود كه بازي‌هاي بسيار زيادي با همراهي از RTX معرفي خواهند شد. اكنون از آن فهرست تنها چهار بازي به بازار راه پيدا كرده‌اند و خبري از بقيه نيست. درواقع پروژه‌ي عرضه‌ي بسياري از آن‌ها لغو شد يا همراهي RTX را از فهرست قابليت‌هاي خود حذف كردند. درنهايت متخصص كارشناسان پيش‌بيني مي‌كنند كه دومين سال پس از معرفي RTX، وضعيت بهتري داشته باشد، چون بازي‌هاي جذاب متعددي در سال ۲۰۲۰ منتشر خواهند شد.

به‌طور كلي استفاده از رهگيري پرتو در بازي‌ها، باعث كاهش سرعت و عملكرد بازي به‌ميزان قابل‌توجهي مي‌شود. مي‌توان ميانگين ۳۰ درصد را براي اين كاهش ادعا كرد، اما به‌هرحال كاهش سرعت و نرخ فريم بسته به رزولوشن، تغيير مي‌كند. شايد چنين كاهش كيفيتي براي بسياري از گيمرها ارزش امتحان كردن رهگيري پرتو را از بين ببرد.

انويديا در واكنش به اشكالات كاهش سرعت و عملكرد در رهگيري پرتو پاسخ‌هاي متعددي دارد. آن‌ها ابتدا بيان مي‌كنند كه اكثر گيمرها از نمايشگرهاي 1080p بهره مي‌برند و در اين رزولوشن مي‌توان نرخ فريم ۶۰ فريم‌برثانيه را به‌خوبي استخراج كرد. البته پاسخ آن‌ها آن‌چنان معقول نيست. نتايج تحليل نشان مي‌دهد كه اگر تنها بازي را با رزولوشن مذكور و استفاده از كارت گرافيك حرفه‌اي RTX 2060 Super و حالت‌ رهگيري پرتو با جزئيات پايين اجرا كنيد، مي‌توان نرخ فريم ۶۰ فريم‌برثانيه را انتظار داشت. حتي در اين مطالعه نيز بازي كنترل توانايي ارائه‌ي نرخ فريم مذكور را ندارد؛ اما به‌هرحال تنها كارت RTX 2060 Super در رزولوشن 1080p توانايي ارائه‌ي نرخ فريم ۶۰ فريم‌برثانيه را خواهد داشت.

تمامي آزمايش‌هايي كه در بالا اشاره كرديم، در رزولوشن 1440p آزمايش شدند چون كارت‌هاي جديد انويديا همگي در كلاس 1440p هستند. وقتي حدود ۴۰۰ دلار براي خريد يك كارت RTX 2060 Super هزينه مي‌كنيد، تجربه‌ي 1080p با نرخ فريم ۶۰ فريم‌برثانيه جذاب نخواهد بود. براي كارت‌هاي گران‌تر، منطقي نبودن تركيب بزرگ‌تر به‌انديشه متخصصين مي‌رسد. درواقع اگر متخصص به‌دنبال چنين تجربه‌اي بود، امكان خريد كارت‌هاي ارزان‌تر همچون GTX 1660 را داشت. گيمرها براي تجربه‌ي حرفه‌اي‌تر، هزينه‌هاي بيشتر را براي كارت‌هاي گرافيكي مي‌پردازند و نمي‌توان رزولوشن پايين را به آن‌ها تحميل كرد.

انويديا در راهكاري ديگر براي جبران عملكرد ضعيف با فناوري رهگيري پرتو، غيرفعال كردن برخي از تنظيمات گرافيكي يا به‌عنوان مثال استفاده از DLSS را پيشنهاد مي‌كند. قطعا غيرفعال كردن قابليت‌ها با هدف بهره‌ بردن از رهگيري پرتو، راهكار مناسبي نيست. درواقع رهگيري پرتو يك قابليت بسيار حرفه‌اي محسوب شده كه بايد با ديگر امكانات گرافيكي تركيب شود. كاهش ديگر گزينه‌هاي گرافيكي براي استفاده از رهگيري پرتو، درواقع تجربه‌ي متخصصي را خدشه‌دار مي‌كند. قابليت‌هايي همچون DLSS و هرگونه قابليت مقياس‌دهي رزولوشن هم در هر دو حالت فعال و غيرفعال بودن رهگيري پرتو در افزايش نرخ فريم مؤثر هستند، پس تأثيري بر كاهش فاصله‌ي دو حالت ندارد.

دلايل بالا به اين معني نيستند كه فعال كردن رهگيري پرتو هيچ‌گاه مؤثر نيست. اگر متخصص از كارت‌هاي گرافيكي RTX 2070 يا RTX 2080 استفاده و با رزولوشن 1080p بازي كند، احتمالا تمامي بازي‌ها در تنظيمات نهايي و با نرخ فريم بالاي ۱۰۰ فريم‌برثانيه اجرا مي‌شوند. چنين كارت‌هايي مخصوص بازي 1080p با نرخ بازسازي بالا هستند. حتي با فعال كردن رهگيري پرتو و دستيابي به نرخ فريم ۸۰ فريم‌برثانيه هم تجربه‌ي خوبي خواهيد داشت. همه‌ي اين موارد با كارت RTX 2080 Ti در رزولوشن 1440p صادق هستند.

متخصص كارشناسان مي‌گويند براي بهره‌برداري هرچه بهتر از فناوري رهگيري پرتو، به سخت‌افزارهايي با قابليت ارائه‌ي اين امكان با كيفيت بالاتر نياز داريم. درنهايت كاهش ۳۰ تا ۵۰ درصدي عملكرد و سرعت بازي، بايد به بازه‌ي ۱۵ تا ۲۰ درصدي كاهش يابد تا تجربه‌ي بهتري ايجاد شود. در مجموع استفاده از سخت‌افزارهاي RT بيشتر در كارت‌هاي گرافيكي آتي، اجتناب‌ناپذير است.

درنهايت عملكرد يك‌ساله‌ي RTX را در دنياي بازي بايد نااميد كننده دانست. بازي‌هاي محدود، كاهش قابل‌توجه سرعت بازي و تأثيرهاي محدود روي بهبود گرافيك، تقريبا براي هيچ‌كس قابل قبول نبود. شايد اگر انويديا فناوري خود را با روشي متفاوت بازاريابي مي‌كرد، شرايط متفاوت مي‌شد. آن‌ها رهگيري پرتو را به‌عنوان فناوري پيش‌گام معرفي كردند و درواقع آن را مزيت كارت‌هاي جديد خود ناميدند. البته درنهايت نبايد از قدرت بسيار بالاي كارت‌هاي سري RTX غافل شد. شايد سال جاري، وضعيت بهتري را براي علاقه‌مندان به گرافيك حداكثري بازي‌هاي ويدئويي ايجاد كند.