۶ سال ورزش در ميانسالي: ميزاني براي تغيير خطر ابتلا به نارسايي قلبي
پژوهشگران دانشگاه جان هاپكينز با تجزيهوتحليل ميزان فعاليت فيزيكي گزارششدهي ۱۱۰۰۰ بزرگسال آمريكايي در طول يك مدت زمان مشخص به يك نتيجهگيري مهم رسيدند؛ آنها دريافتند كه افزايش فعاليت فيزيكي به ميزان توصيهشده در حدود حداقل ۶ سال در سنين ميانسالي باعث كاهش قابلتوجه نارسايي قلبي ميشود. نارسايي قلبي، سالانه گريبانگير ۵ تا ۶ ميليون آمريكايي ميشود.
اين تجزيهوتحليل نشان داد كه تنها ۶ سال فعاليت ورزشي نداشتن در ميانسالي با افزايش خطر ابتلا به اين اختلال در ارتباط است.
نارسايي قلبي در نقطهي مقابل حملهي قلبي قرارد دارد كه در آن عضلهي قلبي از كار ميافتد؛ نارسايي قلبي با ناتواني مزمن و طولانيمدت قلب براي پمپاز بهاندازه يا باشدت و فراهم آوردن اكسيژن مورد نياز به بدن همراه است. اين بيماري، علت اصلي بستري شدن افراد بالاي ۶۵ سال است و عوامل خطرزاي اين اختلال شامل فشار خون بالا، كلسترول بالا، ديابت، سيگار كشيدن و سابقهي خانوادگي است.
چيادي داملي، پزشك، متخصص كارشناس ارشد علوم بهداشتي، استاديار پزشكي رابرت اي مايرهاف در دانشكدهي پزشكي دانشگاه جان هاپكينز و نويسندهي ارشد گزارش در اين مقاله ميگويد:
يافتههاي ما در شرايط روزمره نشان ميدهند كه فعاليتهاي ورزشي مداوم و متوسط تا شديد توصيهشده، مانند پيادهروي سريع يا دوچرخهسواري براي ۱۵۰ دقيقه در هفته احتمال ابتلا به نارسايي قلبي در ميانسالان را به ميزان ۳۱ كاهش ميدهد. بهعلاوه شروع كردن ورزش و رساندن آن به ميزان توصيهشدهي بيش از ۶ سال در سنين ميانسالي، احتمال ابتلا به نارسايي قلبي را در حدود ۲۳ درصد كاهش ميدهد.
پژوهشگران هشدار دادهاند كه مطالعه توصيفي و منتشرشدهي آنها از نوع مشاهدهاي بوده است؛ اين گفته بدين معنا است كه نتايج نشاندهندهي ارتباط مستقيم علت و معلولي بين ورزش و اختلال نارسايي قلبي نيستند. با اينحال آنها ادعا دارند كه روند مشاهدهشده در دادههاي جمعآوريشده از ميان افراد ميانسال نشاندهندهي اين موضوع است كه ورزش ملايم بههرصورت خطر ابتلا به نارسايي قلبي را كاهش ميدهد.
رابرت فلوريدو، پزشك، متخصص قلب و عروق در مركز Johns Hopkins Ciccarone است و اين مركز در حوزهي پيشگيري از بيماريهاي قلبي و عروقي فعاليت ميكند. او ميگويد:
شمار افراد مبتلا به نارسايي قلبي در حال افزايش است؛ چرا كه طول عمر مردم افزايش پيدا كرده و آنها از خطر حملات قلبي و انواع ديگر بيماريهاي قلبي جان سالم بهدر بردهاند. متاسفانه براي پيشگيري از نارسايي قلبي برخلاف ساير عوامل خطرزاي بيماريهاي قلبي مانند فشار خون بالا يا كلسترول بالا، داروهاي موثري وجود ندارد. بنابراين لازم است كه راهبردهاي موثر براي پيشگيري از اين اختلال را شناسايي و تاييد كنيم و مردم را اهميت اين موارد آگاه كنيم.
داروهايي مانند بتابلوكرها و مهاركنندههاي ACE بهمنظور درمان نارسايي قلبي مورد استفاده قرار ميگرفت؛ اما اين داروها اساسا داروهاي پيشگيرانهي ثانويه محسب ميشوند؛ در واقع، اين داروها براي كاهش حجمكاري قلب پس از اختلال بهوجودآمده عمل ميكنند.
فلوريدو ميگويد:
چندين مطالعه نشان دادهاند كه بهطور كلي احتمال ابتلا به نارسايي قلبي در افراد فعالتر از انديشه متخصصين فيزيكي كمتر از افراد كمتحركتر است؛ اما در ارتباط با تاثير تغييراتي كه ميزان ورزش در طول زمان بر خطر ابتلا به نارسايي قلبي ايجاد ميكند، اطلاعات كمي وجود دارد.
بهعنوان مثال، اگر در بيشتر طول عمر خود بيتحرك باشيد و سپس در ميانسالي شروع به ورزش كردن كنيد، آيا خطر ابتلا به نارسايي قلبي در شما كاهش پيدا ميكند؟ اگر در بيشتر طول عمر خود ورزش كرده باشيد و سپس در ميانسالي دست از فعاليت ورزشي بكشيد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟
پژوهشگران در تلاش براي پاسخ دادن به اين سوالها، از دادههاي جمعآوريشده و حاصل از آزمايش روي ۱۱۳۵۱ شركتكننده در مطالعه طولانيمدت خطر ابتلا به آترواسكلروز در جوامع يا ARIC استفاده كردند؛ تامين مالي اين مطالعه توسط دولت انجام شد و دادههاي آن بين سالهاي ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ از شهر فورسايت در كاروليناي شمالي، جكسون در ميسيسيپي، مينياپوليس بزرگ در مينهسوتا و شهر واشينگتن در مريلند جمعآوري شد.
ميانگين سني شركتكنندگان ۶۰ سال بود و ۵۷ درصد از آنها را زنان تشكيل ميدادند؛ همچنين اكثر آنها سفيدپوست و يا آفريقايي-آمريكايي بودند.
نظارت بر شركتكنندگان، سالانه و براي ۱۹ سال بهوسيلهي مصاحبهي تلفني، پروندهي بيمارستاني و گواهي مرگ براي كنترل بيماريهاي قلبي و عروقي مانند حملهي قلبي، سكتهي مغزي و نارسايي قلبي صورت گرفت. در طي مدت زمان انجام اين مطالعه، ۱۶۹۳ مورد بستري و ۵۷ مورد مرگ ناشي از نارسايي قلبي گزارش شد.
علاوهبر اين اقدامات، هر شركتكننده در اولين و سومين جلسهي مطالعه ARIC (جداي از ۶ سال)، ملزم به پر كردن يك پرسشنامه بود؛ در اين پرسشنامه، از آنها خواسته شده بود تا سطح فعاليت فيزيكي خود را ارزيابي كنند. گزينههاي نمرهدهي به سوالات شامل ضعيف، متوسط يا توصيهشده، مطابق با دستورالعملهاي اعلامشده توسط انجمن قلب آمريكا بودند. ميزان توصيهشده، برابر با حداقل ۷۵ دقيقه فعاليت ورزشي در هفته و شامل تمرين شديد يا حداقل ۱۵۰ دقيقه در هفته و شامل تمرين با شدت متوسط است. ۱ تا ۷۵ دقيقه فعاليت ورزشي شديد يا ۱ تا ۱۴۹ دقيقه فعاليت ورزشي متوسط در هفته بهعنوان سطح فعاليت ورزشي متوسط تعريف ميشود. همچنين، نداشتن هيچگونه فعاليت ورزشي با عنوان توصيفكنندهي ضعيف تعريف ميشود.
۴۲ درصد از شركتكنندگان (شامل ۴۷۳۳ نفر) پس از سومين بازديد اعلام كردند كه ميزان تمرين توصيهشده را انجام ميدهند؛ ۲۳ درصد از آنها (شامل ۲۵۹۴ نفر) اعلام كردند كه سطح متوسطي از فعاليت ورزشي را انجام ميدهند؛ ۳۵ درصد ديگر (شامل ۴۰۲۴ نفر) اعلام كردند كه ميزان فعاليت بدني آنها ضعيف است. ۲۴ درصد از شركتكنندگان در طول ۶ سال، از جلسهي اول تا سوم مطالعه، ميزان فعاليت فيزيكي خود را افزايش دادند؛ ۲۲ درصد از آنها، فعاليت خود را كاهش دادند و ۵۴ درصد آنها در ردهي پيشين خود ماندند و تغييري در فعاليت ورزشي خود ايجاد نكردند.
بالاترين ميزان كاهش نارسايي قلبي مربوط به شركتكنندگاني بود كه سطح توصيهشدهي فعاليت ورزشي را در اولين و سومين جلسه گزارش داده بودند؛ اين افراد، ۳۱ درصد كاهش را در مقابل شركتكنندگان مشخصشده با ميزان فعاليت ضعيف نشان دادند.
كمتر از ۵۰ درصد از افراد آمريكايي به ميزان توصيهشدهي فعاليت فيزيكي ورزش ميكنند
خطر ابتلا به نارسايي قلبي در حدود ۱۲ درصد يعني در ۲۷۰۲ شركتكننده كه فعاليت فيزيكي خود را از ضعيف به سطح متوسط يا توصيهشده يا از سطح متوسط به توصيهشده افزايش داده بودند، كاهش پيدا كرد. اين آمار در مقايسه با شركتكنندگاني است كه سطح فعاليت ضعيف يا متوسط داشتهاند.
برخلاف اين گزارشها، خطر ابتلا به نارسايي قلبي در حدود ۱۸ درصد يعني در ۲۵۳۰ شركتكننده كه سطح فعاليت فيزيكي خود را از جلسهي اول مطالعه تا جلسهسوم كاهش داده بودند، در مقايسه با سطح فعاليت توصيه شده يا متوسط مداوم افزايش پيدا كرد.
پژوهشگران پس از بهدست آوردن اين نتايج، مشخص كردند كه چه ميزان افزايش در فعاليت ورزشي در شركتكنندگاني كه عادت به انجام آن نداشتهاند، براي كاهش خطر ابتلا به نارسايي قلبي مورد نياز بوده است. تمرينات ورزشي برحسب متابوليك يا METs محاسبه شدهاند. هر MET برابر با ۱ كيلو كالري در هر كيلوگرم در ساعت است. تماشاي تلويزيون بهصورت نشسته برابر با يك MET، پيادهروي سريع ۳ MET، آهسته دويدن ۷ MET و طنابزني برابر با ۱۰ MET است. پژوهشگران در اين مطالعه، نتايج را در تعداد METهاي دفعات دقايق مشغول بودن به ورزش محاسبه كردهاند.
آنها دريافتند كه هر ۷۵۰ دقيقه MET در هفته كه به فعاليت جسماني فرد اضافه شود، در مدت ۶ سال باعث كاهش خطر ابتلا به نارسايي قلبي به ميزان ۱۶ درصد ميشود. همچنين هر ۱۰۰۰ دقيقه MET افزوده شده به فعاليت ورزشي در هفته منجر به كاهش خطر ابتلا به نارسايي قلبي به ميزان ۲۱ درصد ميشود.
بنا بهگفتهي انجمن قلب آمريكا، كمتر از ۵۰ درصد از افراد آمريكايي به ميزان توصيهشدهي فعاليت فيزيكي ورزش ميكنند.
هم انديشي ها