شناسايي انواع چاقي برپايه يك پژوهش

پنج‌شنبه ۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۰
مطالعه 4 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
نتايج يك پژوهش جديد نشان مي‌دهد كه چهار نوع چاقي با ويژگي‌هاي متفاوت وجود دارد.
تبليغات

بر اساس نتايج يك پژوهش جديد، درك ويژگي‌هاي بسيار متفاوت زير گروه‌هاي بيماران دچار چاقي مي‌تواند كليد طراحي درمان‌هاي موثرتر كاهش وزن باشد. پژوهشگران با تجريه‌و‌تحليل اطلاعات مربوط به بيش از ۲۴۰۰ بيمار مبتلا به چاقي كه تحت عمل جراحي چاقي قرار گرفته بودند، متوجه شدند كه حداقل چهار زير‌مجموعه از بيماران وجود دارند كه به‌طور معني‌داري از لحاظ رفتارهاي غذا خوردن و ميزان ديابت و نيز كاهش وزن طي سه سال پس از انجام عمال جراحي، تفاوت دارند. آليسون فيلد استاد دانشگاه براون مي‌گويد:

احتمالا تنها يك راه‌حل جادويي براي درمان چاقي وجود ندارد؛ اگر هم چنين راه‌حلي باشد، براي هر گروهي بايد متفاوت باشد. انواع بسيار متنوعي از افراد در يك گروه قرار داده مي‌شوند. كودكي كه در سن پنج سالگي دچار چاقي بيش از حد مي‌شود، با فردي كه با گذشت زمان دچار اضافه وزن شده و در سن ۶۵ سالگي يك فرد چاق است، بسيار تفاوت دارد. ما بايد اين تنوع را تشخيص دهيم زيرا اين موضوع مي‌تواند به ما در طراحي روش‌هاي درمان اختصاصي براي چاقي كمك كند.مقاله‌هاي مرتبط:۱۰ عادت براي حفظ روند كاهش وزن و تناسب اندامRFM: فرمول جديد و دقيق محاسبه چربي بدن و اضافه وزن

چهار گروه متمايز

اين مطالعه، نخستين مطالعه‌اي بود كه متغيرهاي روانشناختي مختلفي همچون الگوي غذا خوردن و تاريخچه‌ي وزن و نيز طيف وسيعي از متغيرهاي بيولوژيكي مانند سطوح هورمون‌ها را براي شناسايي انواع مختلف چاقي مورد مطالعه قرار داد. اين گروه پژوهشي از يك مدل محاسباتي پيشرفته به نام تجزيه‌و‌تحليل كلاس پنهان (latent class analysis) براي شناسايي گروه‌هاي مختلف بيماران در ميان بيش از ۲۴۰۰ فرد بالغ كه تحت عمل جراحي چاقي قرار گرفته بودند (روش‌هاي حلقه‌گذاري و كنارگذاري معده)، استفاده كردند. آن‌ها توانستند چهار گروه مجزاي چاقي را پيدا كنند.

مرجع متخصصين ايران جراحي چاقي

سطوح پايين ليپوپروتئين‌هاي داراي چگالي بالا يا همان كلسترول خوب و سطوح بسيار بالاي گلوكز در خون قبل از عمل جراحي، مشخصه‌ي گروه اول بود. در واقع ۹۸ درصد از اعضاي اين گروه افراد ديابتي بودند؛ در مقايسه با ديگر گروه‌ها كه حدود ۳۰ درصدشان را بيماران ديابتي تشكيل مي‌دادند.

مشخصه‌ي گروه دوم، اختلالات خوردن بود. ۳۷ درصد داراي اختلال پرخوري بودند، ۶۱ درصد حالت عدم كنترل در خوردن غذاهاي متعدد در فواصل بين وعده‌هاي اصلي غذايي را گزارش كردند و ۹۲ درصد از آن‌ها گفتند در هنگامي كه احساس گرسنگي نمي‌كنند هم غذا مي‌خورند.

گروه سوم براي فيلد تعجب‌آور بود. از لحاظ متابوليكي اين افراد نسبتا در حد متوسط بودند ولي شيوع اختلالات خوردن در ميان آن‌ها بسيار پايين بود (فقط ۷ درصد از افراد اين گروه مي‌گفتند كه وقتي گرسنه نيستند، غذا مي‌خورند). جالب اينجاست كه هيچ عامل ديگري براي تمايز اين گروه از ديگر گروه‌ها وجود نداشت.

افرادي كه از زمان كودكي چاق بودند، گروه چهارم را تشكيل مي‌دادند. اين گروه داراي بالاترين شاخص توده بدني (BMI) در سن ۱۸ سالگي با متوسط ۳۲ بودند. متوسط BMI در ديگر گروه‌ها حدود ۲۵ بود.

BMI بالاتر از ۳۰ به‌عنوان چاق در انديشه متخصصين گرفته مي‌شود و مقدار ۲۵ نقطه‌ي آغازي است كه براي تعريف داشتن اضافه وزن در انديشه متخصصين گرفته مي‌شود. اين گروه با متوسط ۵۸، داراي بالاترين مقدار BMI قبل از عمل جراحي بود. ميانگين اين رقم براي ديگر گروه‌ها ۴۵ بود.

به‌طور كلي طي سه سال پس از عمل جراحي چاقي، مردان به‌طور متوسط ۲۵ درصد و زنان ۳۰ درصد از وزن پيش از جراحي خود را از دست دادند. فيلد و همكارانش دريافتند كه ميزان اثربخشي روش جراحي چاقي براي بيماران گروه دوم و سوم نسبت به گروه‌هاي اول و چهارم بيشتر بود. مردان و زناني كه داراي اختلال خوردن بودند، بيشترين مقدار كاهش وزن را داشتند.

مرجع متخصصين ايران چاقي

درمان‌هاي هدفمند براي درمان چاقي

شناسايي اين گروه‌هاي مختلف و درك ويژگي‌هاي آن‌ها در زمينه‌ي پژوهش‌هاي چاقي و طراحي روش‌هاي درمان مفيد است. فيلد معتقد است ما بايد بدانيم كه روش جراحي چاقي در مورد كدام بيماران بهترين نتيجه را مي‌دهد و خطرات جانبي اين روش‌ها در كدام بيماران پر رنگ‌تر از نتيجه‌ي درمان است (يعني روي آن‌ها چندان اثري ندارد). فيلد مي‌گويد:

يكي از دلايلي كه چرا ما در زمينه‌ي پژوهش‌هاي مرتبط با چاقي نتايج محكمي نداريم، همين است كه تمام افراد را در يك گروه طبقه‌بندي مي‌كرديم. ممكن است استراتژي‌هاي موثري براي درمان چاقي وجود داشته باشد اما وقتي بيماران مختلف را با هم در يك گروه قرار مي‌دهيم، نتيجه‌اي كه مي‌بينيم ضعيف مي‌شود.

فيلد اضافه مي‌كند كه پژوهشگران ممباحثه چاقي لازم است كه انواع مختلف تداخلات درماني كاهش وزن را در روشي هدفمندتر و اختصاصي‌تر آزمايش كنند. او مي‌گويد:

براي مثال ذهن‌آگاهي (mindfulness) شايد براي افرادي كه توسط علايم غذاها بيش از اندازه تحريك مي‌شوند، موثر باشد ولي در گروه سوم كه وقتي گرسنه نيستند‌ غذا نمي‌خورند، ممكن است تاثيري نداشته باشد.

پژوهشگران قصد دارند در آينده از همين روش‌هاي آماري روي جامعه‌ي عمومي بزرگ‌تري استفاده كند تا ببينند كه آيا همين گروه‌ها در ميان مردمي كه وزن كمتري نسبت به افراد مورد مطالعه دارند، وجود دارد يا خير. آن‌ها در حال توسعه‌ي يك اپليكيشن تلفن همراه هستند كه بتواند عواملي را كه روي رفتار غذا خوردن افراد تاثير مي‌گذارند، به‌صورت همزمان (در زمان واقعي) اندازه‌گيري كند. فيلد اميدوار است كه اين اپليكيشن بتواند در نهايت براي طراحي روش‌هاي هدفمند كاهش وزن استفاده شود.

نتايج اين پژوهش در ژورنال Obesity منتشر شده است.

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات