مغز هنگام يادگيري مهارت تازه چه تغييري ميكند؟
تسلط بر مهارت جديد (ورزشي، ابزاري، هنري و...) به زمان و يادگيري نياز دارد. هرچند ميدانيم مغز سالم ميتواند اين مهارتها را ياد بگيرد، چگونگي توسعهي مغز بهمنظور ايجاد رفتارهاي جديد مرتبط با آن مهارت ناشناخته مانده است. كسب دانش دربارهي مدارهاي عصبي پشتصحنهي اين رفتارها ممكن است با ايجاد توانايي بازآموزي كارهاي روزمره در افراد دچار آسيب مغزي موجب بهبود كيفيت زندگي آنها شود.
پژوهشگران نشان دادهاند هنگام يادگيري مهارت جديد در بلندمدت، الگوهاي جديد فعاليت عصبي در مغز ايجاد ميشوند و ارتباط سببي بين اين الگوها و قابليتهاي رفتاري جديد وجود دارد. نتايج اين پژوهش در مجلهي PNAS منتشر شده است. اميلي اوبي، يكي از پژوهشگران مطالعه گفت:
ما از رابط مغز و كامپيوتر (BCI) استفاده كرديم كه ارتباط مستقيم را بين فعاليت عصبي شركتكننده و حركت مكاننماي كامپيوتر ايجاد ميكند. هنگاميكه ميمونهاي رزوس درحالانجام وظيفهاي بودند كه به حركت مكاننماي كامپيوتر نياز داشت، توانستيم فعاليت حدود ۹۰ واحد عصبي را در منطقهي بازويي قشر حركتي اوليهي مغز ثبت كنيم.مقالههاي مرتبط:كشف يك نوع جديد از ارتباطات عصبيهمگام شدن سريع مغز با اطلاعات جديد به چه صورت انجام ميگيرد؟مغز چگونه با صحبت كردن با خود يادگيري ميبيند؟
بهمنظور مطالعه احتمال ايجاد الگوهاي جديد فعاليت عصبي هنگام يادگيري، اين حيوانات براي يادگيري مهارت جديد تشويق شدند و الگوهاي فعاليت عصبي آنها پس از تسلط بر مهارت جديد با الگوهاي قبل از يادگيري مقايسه شد. البته همچون يادگيري بيشتر مهارتهاي ديگر، اين كار نيز به چند جلسه تمرين و يادگيري نياز داشت و اين حيوانات پس از يك هفته، نحوهي كنترل مكاننما را ياد گرفتند.
نتايج مطالعهها نشان ميداد الگوهاي جديدي از فعاليت عصبي در مغز آنها شكل گرفته و اين الگوها همان چيزي بود كه به ميمونها كمك ميكرد وظيفهي جديد را انجام دهند. ميتوان گفت فرايند تسلط انسان بر مهارت جديد نيز شامل تشكيل الگوهاي جديد فعاليت عصبي ميشود. بايرون يو، يكي ديگر از پژوهشگران مطالعه ميگويد:
اگرچه مشغول مطالعه اين وظيفهي خاص در حيوانات آزمايشي هستيم، اعتقاد داريم اين فرايند احتمالا همان فرايند چگونگي يادگيري مهارت بهوسيلهي مغز است. مهارت انگشتان براي نواختن قطعهاي پيچيده روي پيانو را در انديشه متخصصين بگيريد. قبل از تمرين، مغز شما ممكن است نتواند الگوهاي فعاليت مناسب براي توليد حركات مناسب انگشتان را توليد كند.
استيون چيس ميگويد:
تصور ميكنيم تمرين گسترده موجب ايجاد اتصالات سيناپسي جديد و بهطورمستقيم توسعهي الگوهاي جديد فعاليت عصبي ميشود كه تواناييهاي جديد را امكانپذير ميكند. فكر ميكنيم اين موضوع براي هر فردي مصداق دارد كه ميخواهد مهارتي ياد بگيرد؛ چه اينكه او فردي فلج باشد كه بخواهد استفاده از رابط مغز و كامپيوتر را ياد بگيرد يا فردي باشد كه دچار سكته شده و ميخواهد عملكردهاي حركتي طبيعي خود را بارديگر بهدست آورد. اگر بتوانيم مستقيما مغز را هنگام يادگيري حركتي مشاهده كنيم، شايد بتوانيم استراتژيهاي بازخورد عصبي را طراحي كنيم كه بتوانند فرايندي را تسهيل كند كه به تشكيل الگوهاي فعاليت عصبي جديد منجر ميشود.
هم انديشي ها