واقعيت مجازي؛ تحول بزرگ بعدي در حوزه سلامت روان

يك‌شنبه ۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۰
مطالعه 7 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
به‌عقيده‌ي پژوهشگران، به‌زودي درمان‌هاي مبتني‌بر واقعيت مجازي جايگزين روش‌هاي سنّتي درمان برخي از اختلالات رواني خواهد شد.
تبليغات

فناوري ظرفيت عظيمي براي كسب بينش درزمينه‌ي عملكرد مغز انسان دارد. ديرزماني بود كه متخصصان نگران اين موضوع بودند كه واقعيت مجازي به مغز ما آسيب بزند؛ اما اين روزها به‌انديشه متخصصين مي‌رسد واقعيت مجازي بتواند حتي به ماده‌ي خاكستري ما كمك كند. موج جديدي از پژوهش‌هاي پيش‌گام روان‌شناسي در‌حال‌مطالعه‌ي استفاده از واقعيت مجازي براي تشخيص و درمان اشكالات پزشكي مختلف از اضطراب اجتماعي گرفته تا درد مزمن و بيماري آلزايمر هستند. بسياري از اين راه‌حل‌ها هنوز در مرحله‌ي آزمايش‌هاي آزمايشگاهي هستند؛ اما برخي از آن‌ها نيز راه خود را به بيمارستان‌ها و كلينيك‌هاي درماني بازكرده‌اند.

استفاده از واقعيت مجازي براي آزمايش و تنظيم مغز هنوز در اول راه خود قرار دارد و باتوجه‌به كم‌رنگ‌شدن هيجان‌ها درباره‌ي سرگرمي‌ها و بازي‌هاي واقعيت مجازي، منطقي است كه از خود بپرسيم آيا درمان مبتني‌بر واقعيت مجازي رويكردي واقعي است يا فقط حبابي ديگر. تاكنون، شواهد به‌نفع آن بوده و پژوهش اخير نشان مي‌دهد در آينده، واقعيت مجازي متمركز بر روان بسيار معمول خواهد شد.

در ميان اين هياهو، شركت‌هاي توليدكننده‌ي محتواي واقعيت مجازي براي اهداف درماني به‌شدت مدانديشه متخصصين قرار گرفته و تأمين سرمايه شده‌اند. اگرچه واقعيت مجازي از دهه‌ي ۱۹۹۰ به‌طورموفقيت‌آميزي براي درمان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) استفاده شده، برنامه‌هاي جديد طيف وسيع‌تري از اشكالات را در انديشه متخصصين مي‌گيرند. به‌عنوان مثال، استارتاپ ليمبيكس (Limbix) در پالو آلتوي كاليفرنيا شامل محتواي واقعيت مجازي طراحي‌شده براي درمان اشكالاتي نظير اعتياد به الكل و تنگناهراسي (ترس از مكان‌هاي بسته) و افسردگي در نوجوانان است. شركت اسپانيايي Psious نيز درمان‌هايي براي اختلال‌هاي خوردن ارائه مي‌كند.

مرجع متخصصين ايران مواجهه درماني

محتويات كنوني واقعيت مجازي عمدتا به‌منظور استفاده به‌عنوان «درمان مواجه» يا «مواجه‌درماني» طراحي شده‌اند. در اين روش درماني كه نوعي درمان براي اختلالات اضطرابي به‌شمار مي‌رود، بيماران در محيطي امن و كنترل‌شده درمعرض عامل القاكننده‌ي اضطراب قرار مي‌گيرند و مي‌آموزند تهديدهايي كه از آن مي‌ترسند، درواقع آن‌قدر كه فكر مي‌كنند، خطرناك نيستند. به‌عنوان مثال، در اين روش درماني كسي كه ترس از ارتفاع دارد، به‌تدريج با ساختمان‌هاي بلندتر رو‌به‌رو مي‌شود (مواجه زنده)؛ درحالي‌كه كسي كه دچار اختلال استرس پس از سانحه شده، در جلسات درماني خود خاطره‌ي دلهره‌آور مربوط را بازبيني مي‌كند (مواجه خيالي). عمدتا اين نوع مواجه‌ها در سناريوهاي به‌دقت كنترل‌شده در جهان حقيقي رخ مي‌دهد. بااين‌حال، واقعيت مجازي به پزشكان اين امكان را مي‌دهد كه اين محيط ايمن و كنترل‌شده را درون هدست واقعيت مجازي ايجاد كنند كه گزينه‌اي بسيار بي‌خطرتر و سريع‌تر و ارزان‌تر است. استفان بوچارد، از دانشگاه كبك در كانادا مي‌گويد:

استفاده از رويكرد واقعيت مجازي به درمانگر اين امكان را مي‌دهد كه بتواند شدت تجارب بيمار را كنترل كند. بيماران مشاركت‌كننده در اين روش درماني نيز مي‌توانند كارهايي انجام دهند كه در جهان واقعي نمي‌توانند. در يكي از مطالعات خود، ما از بيماران دچار ترس از ارتفاع خواستيم واقعا از روي صخره بپرند.

بااين‌حال، تمام محتواهاي واقعيت مجازي درماني به‌طوريكساني ايجاد نمي‌شود. بوچارد مي‌گويد:

حداقل دوسه بار در سال در كنفرانس‌هايي شركت مي‌كنم كه مي‌بينم در آن شركت‌هاي استارتاپي ويدئوهايي از محيط‌هاي واقعيت مجازي ارائه مي‌دهند كه ناقص است و روان‌شناسان آن‌ها را آزمايش نكرده‌اند.

وضع قوانين و استانداردهاي شفاف به بيماران و پزشكان اين امكان را خواهد داد كه محصولات اثربخش را شناسايي كنند. ايجاد چنين قوانيني نيازمند انجام پژوهش‌هاي بيشتر درزمينه‌ي علت اثربخشي درمان‌هاي مبتني‌بر واقعيت مجازي است.

آلبرت ريزو، مدير واقعيت مجازي پزشكي در مؤسسه‌ي فناوري‌هاي خلاقانه دانشگاه كاليفرنياي‌جنوبي مي‌گويد:

يكي از حوزه‌هاي مهم تمركز بايد پيش‌بيني اين موضوع باشد كه كدام افراد درمقايسه‌با ديگر روش‌هاي درماني، دربرابر اين روش پاسخ بهتري خواهد داشت. به‌عنوان مثال، مطالعات نشان مي‌دهند پاسخ بيماران دچار اختلال استرس پس از سانحه كه به افسردگي نيز مبتلا هستند، به اين روش بهتر از ديگر روش‌هاي درماني است.
مرجع متخصصين ايران مواجهه درماني

مواجه‌ي واقعيت مجازي كه در آن ميدان جنگ يا ديگر رويدادهاي تروماتيك شبيه‌سازي مي‌شود، مي‌تواند اين رويداد را به زندگي فرد افسرده بياورد و در آن، او بتواند پاسخ اضطرابي خود را از فراموش كند. بهينه‌سازي محتواي واقعيت مجازي مي‌تواند به‌مفهوم آزمايش با ديگر محرك‌هاي حسي به‌غيراز محرك‌هاي بصري نيز باشد. ريزو مي‌گويد:

سؤال مهم اين است كه در كدام نوع از مداخلات، بيشترين تفاوت ازانديشه متخصصين نتايج درماني مشاهده مي‌شود. آيا بازخورد لمسي چيزي اضافه مي‌كند يا اينكه افزودن بوهاي مجازي به جلسات كمك‌كننده است؟ (اگر از اين موضوع متعجب شديد، بايد بدانيد استارتاپي وجود دارد كه روي بوهاي مجازي كار مي‌كند).

علاوه‌بر نقش بالقوه مفيد واقعيت مجازي درزمينه‌ي درمان، اين روش ممكن است بتواند به تشخيص بيماري نيز كمك كند. به‌عنوان مثال، ازآنجاكه فناوري مي‌تواند تمام افراد را در فضاي يكساني قرار دهد، برخي از پژوهشگران بر اين باورند كه آزمايش‌هاي تشخيصي مبتني‌بر واقعيت مجازي براي بيماري‌هايي مانند اسكيزوفرني و ADHD و اوتيسم درمقايسه‌با روش‌هاي مبتني‌بر مصاحبه، مي‌تواند نتايج عيني‌تري فراهم كند. علاوه‌براين، ازآنجاكه واقعيت مجازي، محيط روزمره‌ي بيمار را شبيه‌سازي مي‌كند، پزشك مي‌تواند علائمي را مطالعه كند كه معمولا خارج از دسترس هستند.

در مطالعه‌اي در سال ۲۰۱۶، پژوهشگراني از دانشگاه‌هاي كمبريج و كالج لندن اثبات مفهوم خود را درزمينه‌ي توسعه‌ي برنامه‌ي واقعيت مجازي براي تشخيص بيماري آلزايمر شرح دادند. پژوهشگران گفتند آزمون واقعيت مجازي آن‌ها را قادر ساخت درمقايسه‌با استاندارد طلايي آزمون‌هاي شناختي قلم‌ و‌ كاغذ، با دقت بيشتري بيماري را در مراحل اوليه تشخيص دهند. آلزايمر توانايي موقعيت‌يابي و نيز حافظه را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد؛ اما تا زماني‌كه هدست‌هاي واقعيت مجازي قابل‌حمل و مقرون‌به‌صرفه نشوند، پزشكان نمي‌توانند اين نوع اشكالات را ارزيابي كنند. دنيس چان، از دانشگاه كمبريج مي‌گويد:

نمي‌توانيم موقعيت‌يابي بيمار را با بردن او به كمبريج و خواستن از او براي بازگشت به كلينيك آزمايش كنيم.

درمقابل، پژوهشگران در آزمون واقعيت مجازي از شركت‌كنندگان خواستند در فضايي سه‌بعدي حركت كنند كه راهنماهاي مختلفي داشت. هر راهنما وقتي فرد به آن مي‌رسيد، ناپديد مي‌شد. درپايان آزمون، از اين افراد خواسته شد به محل اوليه‌ي خود بازگردند. توانايي بيمار براي بازگشت به نقطه‌ي اوليه، با دقت ۹۳ درصد ابتلاي او به بيماري آلزايمر را پيش‌بيني مي‌كرد. ميزان اين دقت در آزمون‌هاي قلم‌ و‌ كاغذ ۶۴ و ۷۹ درصد بود.

مرجع متخصصين ايران واقعيت مجازي

به‌عقيده‌ي چان، مهم‌ترين متخصصد آزمون واقعيت مجازي در آزمايش‌هاي باليني داروهاي جديد آلزايمر خواهد بود. در‌حال‌حاضر، پژوهشگران معمولا ميزان اثريخشي هر دارو را در نمونه‌هاي انساني با استفاده از آزمون‌هاي حافظه‌ي مبتني بر قلم و كاغذ انجام مي‌دهند و آزمون‌هاي حيواني با استفاده از مارپيچ‌هاي آبي بااين‌حال، استفاده از آزمون‌هاي متفاوت قابليت مقايسه‌ي نتايج آزمايش‌ها در گونه‌هاي مختلف را محدود مي‌كند. اگر بتوان موقعيت‌يابي‌هاي آزمايش‌شده در آزمايش‌هاي دارويي را به‌طورمشابهي با استفاده از آزمون واقعيت مجازي روي انسان‌ها آزمود، شايد بتوان بر اين اشكال غلبه و نتايج حاصل از آزمايش‌هاي مختلف را مقايسه‌پذير كرد. چان مي‌گويد:

شايد داروهايي كه قبلا توسعه پيدا كرده بودند، مفيد بوده باشند؛ اما روش سنجش نتايج آزمايش‌هاي دارويي خوب نبوده و در نتايج منفي آزمون‌ها نقش داشته باشد.

حتي ممكن است واقعيت مجازي بتواند جايگزين روش‌هاي سنّتي روان‌درماني براي برخي از بيماران يا به روش‌هاي درماني آن‌ها افزوده شود. اپليكيشن‌هايي مانند Joyable متخصص را وارد فعاليت‌هاي پنج‌دقيقه‌اي مبتني‌بر اصول رفتار درماني شناختي (CBT) مي‌كند. در مطالعه‌اي در سال ۲۰۱۸، اثرهاي باليني مثبتي از سناريو درماني واقعيت مجازي براي درمان ترس از ارتفاع نشان داده شد كه شامل درمانگر مجازي در محيط واقعيت مجازي بود. تركيب درمانگرهاي مبتني‌بر هوش مصنوعي و واقعيت مجازي مي‌تواند مزيت‌هاي زيادي داشته باشد. براي مثال، كساني كه وقت يا هزينه‌ي ملاقات شخصي با پزشك را ندارند، مي‌توانند از اين روش‌ها استفاده كنند.

بوچارد مي‌گويد درمان‌هاي واقعيت مجازي خودهدايت‌شونده مي‌توانند همچون جزوه رايگان‌هاي خودياري عمل كنند و همه‌جا دردسترس باشند. اين مزيت مناسبي براي بيماراني است كه به درمان دسترسي نداشته يا به درمان اختصاصي نياز ندارند؛ هرچند ريزو هشدار مي‌دهد درمان‌هاي خودهدايت‌شونده‌ي مبتني‌بر واقعيت مجازي خطرهايي نيز به‌همراه دارند. براي مثال، در جلسه‌ي درماني واقعيت مجازي، درمانگر ضربان قلب و نرخ تنفس و ديگر علائم حياتي بيمار را كنترل مي‌كند و درصورتي‌كه بيمار بيش‌ازحد مضطرب شود، او مي‌تواند صحنه‌ها را تغيير دهد يا جلسات را كوتاه كند. اين در حالي است كه درمانگر مجازي ممكن است نتواند در چنين موقعيت‌هايي به‌خوبي واكنش نشان دهد. ريزو مي‌گويد:

وقتي افراد شروع به خودتشخيص‌دهي و خوددرماني مي‌كنند، راه رو به سراشيبي لغزان بدرفتاري بازمي‌شود. بزرگ‌ترين جدال آينده‌ي در علم روان‌شناسي اين خواهد بود كه با هوش مصنوعي و درمانگران مجازي تا كجا مي‌توانيم پيش برويم؟

ممكن است مدتي طول بكشد تا اينكه واقعيت مجازي جايگزين تكنيك‌هاي تشخيصي سنّتي شود؛ اما اين روش در آينده به‌طورقطع نقش مهمي در درمان و تشخيص اختلالات رواني و مغزي ايفا خواهد كرد. همچون هر فناوري نوظهور ديگري، برخي افراد اين روش را مي‌ستايند و برخي از آن بدگويي مي‌كنند؛ اما فقط زمان مي‌تواند نتيجه‌ي واقعي را به ما نشان دهد.

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات