ذائقه موسيقي بعد از ۳۳ سالگي تغيير نميكند
براي بسياري از ما در زمان كودكي پيش آمده كه بهسختي با موسيقياي ارتباط برقرار ميكرديم كه والدينمان گوش ميدادند. در همين حال، همين موسيقي براي بزرگترها شنيدني بود و از شنيدنش لذت ميبردند. درمقابل، والدين احتمالا موسيقياي كه گوش ميداديم، بيمحتوا ميخواندند. بهانديشه متخصصين ميرسد اين پديده فقط مختص به برخي والدين خاص نيست؛ بلكه پژوهش اخير نشان ميدهد با افزايش سن، اغلب ذائقهي موسيقي فرد در يك نقطه ثابت باقي ميماند. اين پژوهش نشان ميدهد ميانگين سني كه بعد از آن بعيد است ذائقهي موسيقي فرد تغيير كند، ۳۳ سالگي است.
ميدانيم ذائقهي موسيقي فرد از اوايل ۱۳ يا ۱۴ سالگي شروع به شكلگرفتن ميكند و در اوايل ۲۰ سالگي، بهتدريج جايگاه ثابتي مييابد. درحقيقت، پژوهش اخير نشان داده است اكثر ما با رسيدن به ۳۳ سالگي، از شنيدن موسيقيهاي جديد دست ميكشيم. در همين حال، ترانههاي محبوبي كه در دوران نوجواني افراد منتشر شدهاند، همچنان در بين گروه سني خودشان محبوب باقي ميمانند؛ به همين دليل، اغلب ميشنويم كه گفته ميشود: «ديگر مانند سابق موسيقي شنيدني ساخته نميشود».
ناگفته نماند توضيحي زيستشناختي براي اين امر وجود دارد. شواهدي مبنيبر اين هست كه با افزايش سن از توانايي مغز براي تشخيصِ تمايز ظريف بين آكوردهاي مختلف و ريتمها و ملوديها كاسته ميشود؛ بنابراين، ممكن است براي افراد مسنتر، همهي ترانهها و موسيقيهاي جديد و كمتر آشنا، شبيه هم بهانديشه متخصصين برسند. در همين حال، احتمالا برخي عوامل روانشناسي نيز در اين امر دخيل باشند؛ ازجمله اثر نمايش محض (The Mere Exposure Effect). اثر نمايش محض بيان ميكند هرچه فرد بيشتر با چيزي مواجه شود، تمايل بيشتري به آن پيدا ميكند.
اين اثر در افرادي كه ميشناسيم و تبليغاتي كه ميبينيم و ترانههايي كه ميشنويم، مشهود است. هنگاميكه فرد در سنين نوجواني است، احتمالا وقت زيادي صرف گوشدادن به موسيقي يا تماشاي موزيكويدئو ميكند. ترانهها و هنرمندان دلخواه فرد براي او آشنا و به بخشي از زندگي روزمرهاش تبديل ميشوند؛ اما براي فرد بيش از ۳۰ سال چنين چيزي صادق نيست. در اين سن، فرد وارد دورهاي از زندگي خود ميشود كه در آن تعهدات شغلي و خانوادگي بيشتر ميشوند؛ بنابراين، زمان كمتري ميتواند صرف كشف موسيقي جديد كند. به همين دليل، بسياري از اين افراد هنگاميكه فراغت كافي داشته باشند، بهسادگي موسيقيهاي دلخواه خود را گوش ميدهند كه قديمي و آشنا هستند.
پژوهشهاي مختلف روانشناسي نشان داده است احساسات و مسائل عاطفي كه در نوجواني تجربهشان ميكنيم، شديدتر از دورههاي بعدي زندگي هستند. همينطور دانسته ميشود كه حسهاي شديد با خاطرات و ترجيحات قويتر همراه هستند. همهي اين عوامل دستبهدست هم ميدهد تا موسيقياي كه فرد در آن دوران به آن گوش ميداد، همچنان برايش بهيادماندني و محبوب باشد.
هم انديشي ها