علت احساس گرسنگي پس از صرف غذا چيست؟
معمولا پس از سال نو و خوردن حجم زيادي از غذاهاي خوشمزه، احساس تنبلي و سيري به افراد دست ميدهد؛ اما روز بعد دوباره به دنبال غذاهاي خوشمزهتر ميروند. وقتي به اين پديده با دقت فكر كنيد، به انديشه متخصصين عجيب ميرسد كه درست يك روز پس از وعدهي غذايي بزرگ بتوان درست همان مقدار غذا را خورد.
اما دليل احساس گرسنگي پس از خوردن غذاهاي جشن سال نو يا وعدههاي بزرگ ديگر چيست؟ آيا خوردن بيش از اندازه باعث بزرگ شدن شكم ميشود و فضاي بيشتري را براي غذاي روز بعد فراهم ميكند؟ حتي فكر كردن به آن هم حس گرسنگي را افزايش ميدهد! در پاسخ بايد گفت، دليل گرسنگي اغلب افراد مقدار زياد غذا نيست، بلكه مصرف زياد آن است. اما در درجهي اول بايد پرسيد حس گرسنگي چيست؟ سوزش ناگهاني در شكم كه افراد را وادار به خوردن ميكند، نتيجهي تغييرات روانشناختي درون بدن است.
معمولا اندازهي شكم هنگام گرسنگي يا سيري تغيير ميكند. شكم براي هضم غذا و كمك به پائين رفتن آن، منقبض ميشود. همچنين با ورود هوا شروع به قرقر ميكند و به خود ميپيچد به اين پديده بربريگموس يا در اصطلاح عاميانه، غرغر شكم گفته ميشود و به دليل ماهيت فيزيكي و صداهايي كه توليد ميكند، اولين نشانهاي است كه افراد هنگام گرسنگي احساس ميكنند. پس از اين سروصداها، شكم دوباره منبسط ميشود و خود را براي خوردن آماده ميكند (اين فرآيند توسط هورمونها آغاز ميشود).
اگر به خوردن غذا در زمان مشخصي از روز يا محيطي مشخص عادت داريد، ممكن است در صورت قرار گرفتن در آن موقعيت دوباره احساس گرسنگي كنيد
اما انبساط شكم بر اثر خوردن، حقيقت ندارد. شكم حالتي ارتجاعي دارد بنابراين پس از مصرف وعدهي غذايي بزرگ (تقريبا ۱ الي ۲ ليتر) دوباره به وضعيت استراحت خود بازميگردد. در واقع، ظرفيت شكم اغلب افراد مشابه است و قد و وزن آنها تأثيري روي اين ظرفيت ندارد.
اما انتشار هورمونهاي گرسنگي در افراد مختلف، متفاوت است: NPY و AgRP از هيپوتالاموس و هورمون گرلين در شكم. هورمون گرلين زماني آزاد ميشود كه شكم خالي باشد و توليد NPY و AgRP را در مغز تحريك كند. اين دو هورمون مسئول ايجاد حس گرسنگي و بازسازي هورمونهايي هستند كه حس رضايت را به انسان منتقل ميكنند.
در ساختاري متضاد معمولا، سطوح گرلين در افراد لاغر بالاتر و در افراد چاق پائينتر است. شايد تصور كنيد هورمون تحريككنندهي گرسنگي، طبيعتا بايد در افرادي كه غذاي بيشتري ميخورند، بيشتر باشد اما اين تضاد نشاندهندهي پيچيدگي بالاي سيستم غدد درونريز است.
با اينكه تنها سه هورمون مسئول ايجاد حس گرسنگي هستند، دهها هورمون يا بيشتر، در ايجاد حس سيري نقش دارند. دو هورمون GIP و GLP-1، مسئوليت تحريك توليد انسولين براي تنظيم سوختوساز كربوهيدراتها را برعهده دارد. تعداد ديگري از هورمونها در آهستهسازي حركت غذا در شكم نقش دارند تا زمان لازم براي هضم غذا را به بدن بدهند. افراد چاق به دليل سطح پائين گرلين، براي سوختوساز كربوهيدرات، نياز به سطح بالاي انسولين دارند تا به اين طريق از توليد گرلين جلوگيري كنند.
دو هورمون كليدي در كاهش حس گرسنگي نقش دارند: CKK و PYY. در بيماراني كه عمل حلقهگذاري معده را براي كاهش اندازهي شكم انجام دادهاند مقدار PYY بسيار بالا است. اين هورمون در از بين رفتن اشتها نقش عمدهاي دارد.
با وجود مصرف حجم زيادي از غذا در ايام تعطيلات، روز بعد فضاي كافي در شكم براي خوردن غذاهاي بيشتر باز ميشود
اگرچه شكم از سيستمي هورموني برخوردار است كه در صورت خالي شدن به مغز هشدار ميدهد اما اين فرآيند به زمان روز و احساس گرسنگي هم وابسته است. به همين دليل حتي اگر ناهار زيادي خورده باشيد، ممكن است براي شام باز هم احساس گرسنگي كنيد. كارولين وان دن اكر، پژوهشگر سنترديتا و پژوهشگر سابق دانشگاه ماستريخت ميگويد:
اگر پس از صرف شام، به دفعات تكراري روي مبل بنشينيد و هنگام تماشاي تلويزيون، چيپس و شكلات بخوريد، بدن شما به اين رفتار عادت ميكند و در نتيجه بسياري از اوقات كه روي مبل مينشينيد ميل به غذا داريد. اين اتفاق حتي هنگام سيري يعني زماني كه ذخاير انرژي پر هستند، رخ ميدهد.
به گفتهي وان دن آكر، خوردن بيش از اندازه زياد هم بد نيست. بر اساس تشخيصهاي پزشكي، مصرف غذا در مدت زماني كوتاه اغلب با احساس ضعف، گناه و شرم همراه است؛ اما خوردن بيش از اندازه را ميتوان صرفا نوعي عادت درانديشه متخصصين گرفت كه بايد شكسته شود. هوسهاي غذايي معمولا رژيم را دشوارتر ميسازند.
معمولا افراد، خصوصيات جذاب غذا مثل بو، ظاهر و زمان خوردن را ميآموزند و بهاينترتيب در زمان مشابه، حافظهي حسي فعال ميشود و احساس هوس و ميل به غذا افزايش مييابد. نتيجهي اين فرآيند ميتواند واكنشهاي فيزيولوژي و روانشناختي مثل ترشح بزاق باشد.
شايد نام سگ پاولوف را شنيده باشيد. در آزمايش سگ پاولوف يا شرطي شدن كلاسيك، زنگولهاي به صدا درميآيد كه براي سگ به معني خوردن غذا است. در نهايت سگ، تنها با صداي زنگ به فكر غذا ميافتد. انسانها هم در اين رابطه تفاوت چنداني با سگها ندارند. در آزمايشي ديگر، شكلهاي سادهاي مثل مربع و دايره براي شركتكنندگان نمايش داده شد. به شركتكنندگان پس از ديدن مربع، شكلات داده شد. به همين دليل با ديدن مجدد مربع، دوباره هوس شكلات ميكردند. انسانها هم درست مانند سگها بر اساس اشارههاي ساده و شرطي، ميل به غذا پيدا ميكنند.
مطالعهها نشان ميدهند افراد در جمع نسبت به زماني كه تنها هستند، بيشتر غذا ميخورند
وان دن آكر ميگويد:
روابط شرطي با سرعت بالا و حتي با مقادير كم شكلات، مثل ۱ الي ۲ گرم توسعه مييابند. افتادن در دام اين ميلها و هوسها ساده است اما خلاصي از دست آنها دشوار است. بدن شما دقيقا زمان خوردن شكلات را به خاطر ميسپارد. هوس غذايي حتي پس از چهار روز تكرار، تبديل به هوس روزانه ميشود.
گاهي اوقات حالت روحي، يكي از محركهاي شرطي شدن است. معمولا افراد گزارش ميكنند كنترل آنها روي خوردن غذا در شرايط روحي بد، كاهش مييابد. به گفتهي وان دن اكر: «در چنين شرايطي، احساسات بهطور مستقيم به غذاهاي خوشمزه وابسته ميشوند بنابراين حالت روحي بد ميتواند ميل به غذا را افزايش دهد.»
حس گرسنگي بيشتر به هورمونها وابسته است تا ظرفيت شكم
در واقع هر كدام از حالتهاي روحي، حتي حالات مثبت تا زماني كه با خوردن غذا همراه باشند ميتوانند به محرك هوس غذايي تبديل شوند. طبق گزارشها، افراد معمولا وقتي با دوستان خود هستند، بيشتر غذا ميخورند. حتي با وجود كنترل غذايي در شرايط خاص مثلا ماندن سر ميز به مدت طولاني و بسياري از معيارهاي ديگر، ميل به غذا در جمع افزايش مييابد. شايد دليل اين مسئله، لذت همراهي با افراد باشد كه باعث ميشود كنترل حجم غذا دشوار شود. حتي افرادي كه در آزمايشگاه مشغول به كار هستند و غذايشان صرفا كاسهي سادهي پاستا است، در صورت قرار گرفتن در جمع بيشتر غذا ميخورند.
در ايام جشن و سال نو، معمولا غذاي بيشتري مصرف ميشود
از تجربههاي مذكور ميتوان براي شكستن عادتهاي بد غذايي درس گرفت. وان دن آكر ميگويد:
براي كمك به كاهش ميل غذايي افراد، روي «يادگيري زدايي» ميلهاي غذايي آموختهشده تمركز ميكنيم. سعي ميكنيم به افراد بياموزيم، خوردن غذاي خوب به معني لاخبار تخصصي تكرار همان تجربه در روز بعد نيست.
اين مسئله اهميت زيادي دارد زيرا طبق مطالعههاي ديگر، شكست عادتهاي خوب غذايي ميتواند زمينه را براي بازگشت عادتهاي بد فراهم كنند. بنابراين شايد احساس گرسنگي پس از خوردن وعدهاي بزرگ با خانواده و دوستان به انديشه متخصصين عجيب نباشد. افراد روز بعد و حتي اندكي پس از وعدهي غذايي خود احساس گرسنگي ميكنند. دليل اين مسئله كشيدگي شكم نيست بلكه عادت به خوردن غذا در موقعيتهاي خاص است. اگر مغز تمام نشانهها مثل بوها، ظواهر و صداهاي مرتبط با وعدهاي غذايي را درست يك روز پس از كريسمس دريافت كند، بدن براي نوبت دوم خوردن آماده ميشود.
هم انديشي ها