چرا دماي طبيعي بدن انسان در حال كاهش است؟
احساس ناخوشي ميكنيد؟ احتمالا شما يا پزشك دماسنجي برميداريد، دماي بدن را اندازهگيري ميكنيد و اميدوار هستيد دماي آشناي ۳۷ درجهي سانتيگراد را ببينيد كه همه آن را بهعنوان حرارت طبيعي بدن در انديشه متخصصين ميگيرند. اما كدام دما طبيعي است و اين مسئله چرا مهم است؟ اگرچه دماي ۳۷ درجهي سانتيگراد بهعنوان دماي طبيعي بدن انسان انتخاب شده است، پزشكان قبول دارند كه نميتوان دماي ثابتي براي همهي افراد و در همهي زمانها بهعنوان دماي طبيعي بدن مشخص كرد.
در طول روز، دماي بدن شما ميتواند تا ۰/۵۵ درجهي سانتيگراد تغيير پيدا كند و صبح زود در كمترين حد و در اواخر بعدازظهر در بيشترين حد خود است. دماي بدن هنگام بيماري تغيير پيدا ميكند، در حين و پس از ورزش افزايش مييابد و در چرخهي قاعدگي متغير ميشود و در افراد مختلف، متفاوت است. دماي بدن معمولا با افزايش سن كاهش پيدا ميكند. بهعبارت ديگر، دماي بدن همچون يك ترموستات متابوليكي، شاخصي از چيزي است كه درون بدن شما اتفاق ميافتد.
مطالعهاي كه اوايل سال جاري منتشر شد، نشان ميداد دماي طبيعي بدن آمريكاييها حدود ۳۶/۳۸ درجهي سانتيگراد است. بهانديشه متخصصين ميرسد در كشور آمريكا دماي طبيعي بدن طي ۱۵۰ سال گذشته درحال كاهش بوده است.
استاندارد ۳۷ درجهي سانتيگراد بهعنوان دماي طبيعي بدن نخستينبار بهوسيلهي پزشكي آلماني بهنام كارل وندرليچ در سال ۱۸۶۷ و پس از مطالعهي ۲۵ هزار نفر در لايپزيگ (از شهرهاي آلمان) تعيين شد. اما دماي پايينتر بدن در بزرگسالان سالم بهطور گستردهاي گزارش شده است. مطالعهاي روي ۳۵ هزار فرد بزرگسال در بريتانيا ميانگين دماي ۳۶/۶۱ درجهي سانتيگراد را پيدا كرد. چه عواملي ممكن موجب اين تغييرات ظريف ولي مهم شود؟ آيا اين نشانههاي تغيير در فيزيولوژي انسان تنها در محيطهاي شهري و صنعتي مانند آمريكا و بريتانيا ديده ميشود؟
يكي از فرضيههاي اصلي اين است كه بهخاطر بهبود بهداشت و درمان پزشكي، امروزه مردم كمتر عفونتهايي را تجربه ميكنند كه موجب افزايش دماي بدن ميشود. پژوهشگران در مطالعه خود توانستند اين ايده را بهطور مستقيم در محيط منحصربهفردي آزمايش كنند؛ در ميان مردم بومي سيمانه (Tsimané) در آمازون بوليوي.
مطالعه دماي بدن مردم سيمانه
مردم سيمانه در منطقهي دورافتادهاي با دسترسي محدود به امكانات مدرن زندگي ميكنند و در ميان آنها عفونتهاي مختلفي شايع است؛ از سرماخوردگي گرفته تا كرمهاي روده و سل. گروهي از پژوهشگران كه دو دهه است به مطالعهي اين مردم مشغول هستند، داراي فرصتي عالي براي مطالعه اين موضوع بودند كه آيا دماي بدن در اين محيط گرمسيري كه در آن عفونتها شايع است نيز درحال كاهش بوده است.
گروه سياري متشكل از پزشكان و پژوهشگران بوليويايي، بهعنوان بخشي از پروژهي سابقهي سلامت و زندگي سيمانه، از روستايي به روستايي ديگر در حال سفر بودهاند و ضمن درمان بيماران، بر سلامتي آنها نظارت داشتهاند. آنها تشخيصهاي باليني و اندازهگيريهاي آزمايشگاهي از عفونت را در ملاقات با بيماران ثبت ميكنند.
وقتي پژوهشگران براي اولين بار در سال ۲۰۰۲ در بوليوي شروع به كار كردند، دماي بدن اين مردم شبيه دمايي بود كه دو قرن پيش در آمريكاييها و آلمانيها مشاهده شده بود: بهطور ميانگين ۳۷ درجهي سانتيگراد. اما طي دورهي نسبتا كوتاه ۱۶ ساله، كاهش قابل توجهي در ميانگين دماي بدن اين جمعيت مشاهده كردند؛ ۰/۰۵ درجهي سانتيگراد كاهش در سال. دماي كنوني بدن سيمانهها حدود ۳۶/۵ درجه سانتيگراد است. بهعبارت ديگر، در كمتر از دو دهه شاهد همان سطح كاهشي هستيم كه در آمريكا طي تقريبا دو قرن مشاهده شد.
پژوهشگران از نتايج خود اطمينان دارند؛ زيرا تجزيهوتحليل آنها مبتني بر نمونهي بزرگي است (حدود ۱۸ هزار مشاهده ازحدود ۵۵۰۰ فرد بزرگسال) و آنها در تجزيه و تحليل خود ساير عوامل اثرگذار بر دماي بدن را نيز در انديشه متخصصين گرفتند؛ مانند دماي محيط و تودهي بدن. مهمتر اينكه، درحاليكه دچار بودن به برخي از بيماريها مانند عفونتهاي پوستي يا تنفسي با دماي بدن بالاتر طي ملاقات پزشكي همراه بود، تصحيح براي اين عفونتها روي افت مشاهدهشده در دماي بدن در طول زمان اثري نداشت.
پس چرا دماي بدن با گذشت زمان هم در آمريكاييها و هم در سيمانهها كاهش پيدا كرده است؟ خوشبختانه، پژوهشگران دادههايي از پژوهش بلندمدت خود در بوليوي در دست داشتند تا برخي از احتمالها را مورد مطالعه قرار دهند. براي مثال، كاهش دماي بدن ممكن است به دليل افزايش در سطح مراقبتهاي بهداشت مدرن و كاهش نرخ عفونتهاي خفيف طولانيمدت نسبت به گذشته باشد. ممكن است وضعيت سلامتي بهطوركلي طي دو دههي گذشته در بوليوي بهبود پيدا كرده باشد؛ اما عفونتها هنوز در مردم سيمانه شيوع دارند. برايناساس، كاهش شيوع عفونت بهتنهايي نميتواند كاهش مشاهدهشده در دماي بدن را توضيح دهد.
ممكن است علت اين باشد كه افراد در وضعيت بهتري قرار گرفتهاند و بدن آنها براي مبارزه با عفونت نيازي ندارد بهسختي كار كند. علاوهبراين، دسترسي بيشتر به آنتيبيوتيكها و ديگر درمانها به اين معنا است كه دورهي عفونتها نسبت به گذشته كوتاهتر است. همچنين ممكن است استفادهي بيشتر از برخي داروها نظير ايبوپروفن يا آسپرين باعث كاهش التهاب شود كه در نهايت به كاهش دماي بدن منجر ميشود. علاوهبراين، درحاليكه سنجههاي آزمايشگاهي از التهاب سيستمي با دماي بالاتر بدن هنگام ملاقات بيمار مرتبط بود، درانديشه متخصصينگرفتن اين مسئله در تجزيهوتحليلها روي تخمين ميزان كاهش دماي بدن طي هر سال تأثير نداشت.
يكي ديگر از توضيحات احتمالي كاهش تاريخي دماي بدن اين است كه به علت دسترسي به وسايل گرمايشي و سرمايشي، بدن انسان اكنون نيازي ندارد براي تنظيم دماي دروني خود چندان تلاش كند. البته دماي بدن سيمانهها بر اساس زمان سال و الگوي آبوهوايي تغيير ميكند؛ اما آنها از تكنولوژي پيشرفتهاي براي تنظيم دماي بدن خود استفاده نميكنند. بااينحال، آنها نسبتبه گذشته دسترسي بيشتري به لباس و پتو دارند.
اين موضوع كه چرا دماي بدن انسان درحال كاهش است، سؤال بيجوابي است كه بايد مورد مطالعه قرار گيرد. علت هرچه باشد، پژوهشگران اثبات ميكنند كه دماي بدن در خارج از مناطقي مانند آمريكا و بريتانيا حتي در مناطق روستايي و گرمسيري با حداقل زيرساختهاي بهداشت عمومي كه در آنها عفونتها همچنان قاتلان اصلي مردم هستند، كمتر از ۳۷ درجهي سانتيگراد است.
پژوهشگران مطالعهي حاضر اميدوار هستند يافتههاي آنها الهامبخش مطالعات بيشتر در مورد اين موضوع شود كه چگونه بهبود شرايط ميتواند موجب كاهش دماي بدن شود. ازآنجايي كه اندازهگيري دماي بدن ساده و سريع است، ممكن است روزي مشخص شود كه دماي بدن، سنجهاي ساده ولي مفيد مانند اميد به زندگي است كه بينشهاي جديدي در مورد سلامت جمعيت فراهم ميكند.
هم انديشي ها