ترس از تاريكي چيست و چگونه درمان ميشود؟
شب است و تنها روي مبل به آرامي نشسته و در اتاقي پرنور درحال تماشاي فيلم هستيد. بيرون باد ميوزد و شاخههاي درختان به پنجره ميخورند. صداي بلندي ميشنويد و ناگهان برق قطع ميشود. اكنون در تاريكي مطلق قرار داريد و براي بيشتر افراد ترس نيز در راه است.
اگرچه ترس طبيعي است، اما اگر بيش از حد باشد، ميتواند به اشكال تبديل شود. بسياري از ما ممكن است وقتي هنگام شب در بخش خطرناكي از شهر حضور داشته باشيم، ترس شديدي را تجربه كنيم، اما احساس ترس شديد در اتاق خوابِ تاريك عادي نيست.
مارتين آنتوني، استاد روانشناسي دانشگاه رايرسون كانادا ميگويد: «ترس مانند درد است. ترس وجود دارد تا از ما دربرابر آسيبهاي احتمالي محافظت كند. ترس ما را براي خطرات احتمالي هشيارتر ميكند. در دوران ماقبل تاريخ، انسانها در تاريكي بيشتر درمعرض خطر حمله شكارچيان يا دشمنان قرار داشتند. بنابراين، طي تكامل، انسانها ترس از تاريكي را ايجاد كردند. در تاريكي، حس بينايي ما ضعيف ميشود و نميتوانيم تشخيص دهيم كه چه كسي يا چه چيزي در اطرافمان وجود دارد. ما براي محافظت از خود دربرابر آسيب به سيستم بينايي متكي هستيم. ترس از تاريك ترس براي آماده شدن است.»
ترس از تاريكي در كودكان و بزرگسالان
بهطوركلي كودكان ترسهاي عجيب و خاص فراواني دارند. برخي از پژوهشگران تخمين ميزنند كه حدود ۴۵ درصد از كودكان دچار نوعي ترس شديد و غيرمعمول هستند. دلايل ايجاد ترس در دوران كودكي متنوع و پيچيده است و هر چيزي ميتواند بر ترس كودك تاثير بگذارد. اما برخلاف بيشتر ترسهاي دوران كودكي، ترس از تاريكي ترسي است كه بسياري از افراد از آن رهايي پيدا نميكنند.
راشل باسمن، روانشناس باليني، ميگويد ترس از تاريكي اغلب ريشه در ترس از جدايي از والدين دارد. دنياگيري كوويد ۱۹ بسياري از فرصتهايي را كه بهطور معمول براي جدايي فرزندان از والدين وجود داشت، محدود كرد: كودكان به مدت طولاني بيرون از مدرسه و دور از فعاليتهاي ديگر بودند و بنابراين تمرين جدا شدن از والدين را نداشتند.
كودكان و بزرگسالان به دليل مختلفي دچار ترس از تاريكي هستند. توماس اولنديك، مدير مركز مطالعات كودكان دانشگاه فناوري ويرجينيا ميگويد ترس كودكي از تاريكي ناشي از ترس از اتفاقات غيرمنتظره است. كودكان هر چيزي را تصوركردني باشد، باور ميكنند. در تاريكي است كه دزدها ممكن است بيايند يا اينكه ممكن است آنها ربوده شوند يا كسي ممكن است بيايد و اسباببازيهاي آنها را بردارد. كودكان معمولا در سنين نوجواني از اين ترس رها ميشوند، اما هميشه اين اتفاق نميافتد.
با افزايش سن افراد معمولا ياد ميگيرند كه پيوند بين تاريكي و ترس را در زندگي روزمره خود ناديده بگيرند. البته همه اينطور نيستند. در انديشه متخصصينسنجي سال ۲۰۱۲ در بريتانيا، تقريبا ۴۰ درصد از پاسخدهندگان بزرگسال گفتند كه از راه رفتن در خانه وقتي چراغها خاموش باشد، ميترسند. درواقع، ۱۰ درصد گفتند كه حتي در نيمهشب براي استفاده از توالت از رختخواب بيرون نميآيند.
بهگفتهي متخصص كارشناسان، اين خود تاريكي نيست كه ترسناك است، بلكه ترس از چيزي است كه تاريكي آن را پنهان ميكند. تاريكي ما را آسيبپذير و بدون پوشش قرار ميدهد و نميتوانيم تهديدي را كه ممكن است در آن نزديكي در كمين ما باشد، تشخيص دهيم.
در بيشتر تاريخ بشر تاريكي بهمعناي خطر بود و ترس از آن به معناي انجام اقدامات احتياطي براي ايمن ماندن بود. ازانديشه متخصصين تكاملي ترس از تاريكي يك مزيت بود. اما ديگر اينطور نيست. وقتي تاريكترين ساعت شبانهروز را با خيال راحت در رختخواب به سر ميبريد، جايي براي ترس وجود ندارد، اما در روان ما تاريكي بهعنوان تجلي از ناشناختههاي وحشتناك جاي خود را همچنان حفظ كرده است.
در مطالعه كوچكي حدود نيمي از شركتكنندگان كه وضعيت خواب خود را ضعيف توصيف كرده بودند، درمقايسه با يك چهارمي كه وضعيت خواب خود را خوب تعريف كرده بودند، اعتراف كردند كه از تاريكي ميترسند. اين امر نشان ميدهد كه در مواردي ترس ميتواند به اندازهاي قدرتمند باشد كه موجب بيخوابي مزمن شود.
اما ارتباط با عادات بد خواب موجب ميشود ترس از تاريكي با ترسهاي ديگر يا اضطراب عموميتر اشتباه گرفته شود. كالين كارني، استاد روانشناسي در دانشگاه رايرسون ميگويد: «برخي افراد وقتي كه تاريك ميشود، ذهنشان سرگردان ميشود و نميتوانند بخوابند. آنها با خود فكر ميكنند: اگر دزد به خانهام بيايد، چه ميشود؟ آنها به جاي اينكه متوجه شوند كه اين تداعيها ممكن است نشانگر ترس از تاريكي باشد، اين مرحله را رد ميكنند و فرض ميكنند كه از دزدها ميترسند.»
مانند ساير فوبياها، ترس شديد از تاريكي ميتواند درمان شود. كليد اين مساله آن است كه فرد ابتدا متوجه شود كه دچار اين اشكال است. اشكالي كه وجود دارد، اين است كه آغازگرها بسيار رايج هستند و ترس از تاريكي ترسي است كه محدود كردن شرايطي كه موجب آن ميشود، تقريبا غيرممكن است. وقتي چراغها خاموش شدند، ترس از تاريكي ايجاد ميشود و به اشكال متنوعي خود را نشان ميدهد.
ترس از تاريكي از چه چيزي ريشه ميگيرد؟
از دست دادن بينايي از عواملي است كه موجب ترس از تاريكي ميشود. بينايي قويترين حس ما است و برخي از شكارچيان طبيعي ما مانند گربههاي بزرگ نسبتبه اجداد ما ديد بهتري در شب داشتند. اجداد ما همچنين بايد مراقب حملههاي دشمنان ميبودند. حتي امروزه ما ممكن است بهطور موجه بترسيم كه دزد به خانه ما بيايد.
اما بزرگترين ترسهاي ما از ذهن خود ما منشا ميگيرند. بسياري از كودكان و برخي از بزرگسالان از هيولاي زير تخت ميترسند. اين حالت حس حضور ناميده ميشود و اغلب با فلج خواب (بختك) همراه است. فلج خواب حالتي است كه از خواب بيدار ميشويد ولي قدرت حركت نداريد.
هيولاهاي زيرتخت ناشي از فعاليت غيرعادي مناطقي از مغز است. علاوهبراين، در ذهن ما ايدههايي وجود دارد كه دوست نداريم با آنها مواجه شويم (شرم، گناه، خشم، اضطراب يا موارد ديگر). اين موارد در تاريكي به شكل پررنگتري ظاهر ميشوند، زيرا مغز ما از وروديهاي بصري محروم است. وروديهاي بصري مغز را مشغول نگه ميدارند و افكار ناخواسته را تاحدودي سركوب ميكنند.
ترس شديد از تاريكي يا نيكتوفوبيا چيست؟
نيكتوفوبيا ترس شديد از تاريكي است. اين نام از واژه يوناني شب گرفته شده است. از واژههاي آكلوفوبيا، ليگوفوبيا، نيكتوفوبيا و اسكوپوفوبيا نيز گاهي براي اشاره به ترس از تاريكي استفاده ميشود.
كودكان و بزرگسالان مبتلا به نيكتوفوبيا ممكن است از اينكه تنها در تاريكي بمانند، بترسند. آنها ممكن است در مكانهاي تاريك اضطراب داشته باشند و در اتاق تاريك نتوانند خوب بخوابند. افرادي كه دچار اين اختلال اضطرابي خاص هستند، ممكن است اشكال خواب داشته باشند و حملات هراس را تجربه كنند.
در صورت عدم درمان، افرادي كه دچار نيكتوفوبيا هستند، ممكن است از هر موقعيتي كه در آن نور كافي نباشد، اجتناب كنند. در صورتي كه اين ترس مختلكننده زندگي روزمره فرد باشد، متخصصان آن را درمان ميكنند.
فوبيا چيست؟
يك فوبياي خاص نوعي اختلال اضطرابي است. اين اختلالات موجب ميشود كه بزرگسالان و كودكان از چيزي كه در واقع خطري ندارد، ترس شديد و غيرمنطقي داشته باشند. افراد مبتلا به فوبيا نسبتبه چيزي كه براي بسياري از افراد ديگر ترسناك نيست، واكنشهاي شديد و غيرواقعگرايانه نشان ميدهند.
نيكتوفوبيا يا ترس شديد از تاريكي يكي از انواع فوبياهاي خاص است. اگر دچار اختلال فوبياي خاصي باشيد، ممكن است تلاش زيادي بكنيد تا از شيء يا موقعيتي كه شما را آشفته ميكند، دوري كنيد.
ترس از تاريكي چقدر شايع است؟
درحاليكه ترس از تاريكي در ميان كودكان ۳ تا ۱۲ ساله شايعتر است (طبق يك مطالعه، تقريبا از هر چهار كودك، سه نفر را تحتتاثير قرار ميدهد)، بسياري از بزرگسالان نيز مستعد ترس از تاريكي هستند. برآورد شده است كه ۱۱ درصد از بزرگسالان قبل از دنياگيري كوويد ۱۹ دچار اين ترس بودند و بهگفتهي متخصص كارشناسان دنياگيري اوضاع را بدتر كرده است. گيفتي امپادو، روانشناس سيستم سلامت مونتيفيوري ميگويد ترس توسط يك تهديد واقعي يا دركشده ايجاد ميشود. دنياگيري در جنبههاي زيادي از زندگي ما موجب عدم اطمينان شد. ازآنجا كه پژوهشها نشان ميدهند كه ترس از ناشناختهها با اضطرابهاي ديگر تركيب ميشود، در طول دنياگيري ترس از تاريكي و فوبياهاي ديگر بهطور تصاعدي افزايش پيدا كرده است.
چه كساني درمعرض خطر دچار شدن به ترس از تاريكي قرار دارند؟
احتمال اينكه كودكان و بزرگسالاني كه در تاريكي تجربه آسيبزايي داشتهاند، دچار ترس از تاريكي باشند، بيشتر است. خاطرات آن تجربه ترسناك ميتواند هر زمان كه چراغها خاموش ميشود يا حتي با فكر كردن به تاريكي، برگردند. برايناساس، نيكتوفوبيا ميتواند بهعنوان بخشي از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ايجاد شود.
فوبياي تاريكي همچنين ميتواند پس از تماشاي فيلم ترسناك يا شنيدن داستان ناراحتكننده ايجاد شود. فرد ممكن است تصاوير ترسناك را در ذهن خود تكرار كند و اگر اطراف او تاريك باشد، ممكن است تصور كند كه آن اشياء ترسناك واقعي هستند.
تاريكي بينايي را مختل ميكند. دكتر جن برسين، استاد روانپزشكي دانشكده پزشكي هاروارد توضيح ميدهد: «ناتواني در ديدن موجب اضطراب، عدم اطمينان و استرس ميشود و اين امر ميتواند در هر گروه سني منجر به ترس از تاريكي شود. »
كابوسها و استعدادهاي زيستي براي ترس نيز نقش دارند. كرسيتال لوئيس، روانشناس باليني و پژوهشگر موسسه ملي سلامت روان ايالات متحده آمريكا ميگويد افراد ممكن است به خاطر چيزهايي كه درمورد آن ديده يا شنيدهاند، افكاري كه در ذهن آنها است يا اتفاقات بدي كه تجربه كردهاند، از تاريكي بترسند. برخي افراد داراي زمينه ژنتيكي براي ترس و اضطراب هستند كه ميتواند در شب خودش را بروز دهد.
در صورت داشتن شرايط زير خطر ايجاد هر نوع اختلال فوبياي خاص در فرد بالاتر است:
- افسردگي
- اختلال سوء مصرف مواد
- اختلال اضطراب فراگير (GAD)
- سابقه بيماري رواني
- اختلال وسواس فكري عملي (OCD)
- ابتلا به ساير فوبياها يا سابقه فوبيا در خانواده
- حملات پانيك يا اختلال هراس
علت ترس شديد از تاريكي چيست؟
همان طور كه قبلا اشاره شد، برخي از پژوهشگران بر اين باورند كه ترس از تاريكي احتمالا به اجداد ما برميگردد. در سالهاي بسيار دور، وقتي اجداد ما در فضاهاي باز زندگي ميكردند و ميخوابيدند، تاريكي بسيار خطرناك بود. شكارچيان در شب پرسه ميزدند و اجداد ما براي زنده ماندن بايد مراقب ميبودند.
ترس شديد از تاريكي ميتواند ناشي از عوامل مختلفي باشد. اين ممكن است ناشي از تجربه منفي مانند مورد حمله واقع شدن در مكان تاريك باشد. يا ميتواند ناشي از چيزي به سادگي تماشاي فيلم ترسناك باشد. اين ترس زماني كه در روابط، كار يا توانايي انجام كارها اختلال ايجاد كند ميتواند به فوبياي تاريكي تبديل شود.
اما فوبياي تاريكي فقط با ترس از تاريكي در ارتباط نيست. كودكان و بزرگسالاني كه دچار اين نوع فوبيا هستند، درواقع از چيزي كه نميتوانند ببينند، ميترسند. در تاريكي، بسياري از كودكان از ارواح، هيولا يا دزدها ميترسند. آنها ممكن است نگران صداهايي باشند كه هنگامي كه چراغها خاموش ميشود، ميشنوند؛ خصوصا اگر نتوانند تشخيص دهند چه چيزي موجب آن صداها شده است. آنها از چيزي كه در تاريكي است به اندازه خود تاريكي ميترسند. يك تحربه آسيبزا (حتي تجربهاي كه در طول روز اتفاق افتاده باشد) ميتواند منجر به نيكتوفوبيا شود. خاطره يك رويداد ترسناك، در زمان تاريكي ميتواند بازگردد و موجب واكنش شديد شود.
محركهاي ترس از تاريكي كداماند؟
تقريبا همه افراد گاهي اوقات در تاريك احساس ناراحتي ميكنند. اما فوبياي خاص چيزي بيشتر از ترسي است كه گهگاه به سراغ فرد ميآيد. فوبيا زندگي روزمره را مختل ميكند. كودكان و بزرگسالان دچار نيكتوفوبيا اغلب در موارد زير دچار اضطراب شديدي ميشوند:
- ورود به مكانهاي تاريك (مانند سينما)
- آماده شدن براي خواب
- ديدن غروب خورشيد
- فكر كردن به حضور در تاريكي
- تلاش براي خواب شبانه
- خاموش شدن چراغها
- تماشاي فيلم يا برنامه تلويزيوني كه داراي صحنههاي شب باشد
علائم فوبياي تاريكي چيست؟
افرادي كه دچار فوبياي تاريكي هستند، وقتي در تاريكي قرار دارند، يا به تاريكي فكر ميكنند، ترس يا اضطراب شديدي را تجربه ميكنند. كودكان ممكن است از رفتن به رختخواب خودداري كنند يا دوست نداشته باشند كه هنگام خواب لامپها خاموش شود. علائم نيكتوفوبيا شامل موارد زير ميشود:
- ديسفاژي يا اختلال در بلع و خشكي دهان
- سرگيجه و سردرد
- تعريق بيش از حد (هايپرهيدروزيس)
- احساس ترس، افكار دلهرهآور و حملات هراس
- افزايش ضربان قلب، درد قفسه سينه غيرقلبي يا تپش قلب
- عواطف شديد، گريه و فرياد در تاريكي
- تهوع و استفراغ هنگام فكر كردن به تاريكي يا شب
روش تشخيص ترس از تاريكي
ارائهدهندگان مراقبتهاي بهداشتي از فرد دربارهي علائم سوال ميكند ازجمله اينكه چه زماني علائم شروع ميشوند و در چه موقعيتي بروز ميكنند. آنها ميخواهند بدانند كه آيا نيكتوفوبيا بر خواب يا فعاليتهاي روزانه فرد تاثير ميگذارد. آنها همچنين درمورد فوبياهاي ديگري كه فرد ممكن است داشته باشد يا سابقه خانوادگي فوبيا سوال ميكنند.
روش هاي درمان و روش هاي مقابله با ترس از تاريكي
خوابيدن با چراغ خواب ميتواند به برخي از كودكان و بزرگسالان كمك كند تا در اتاق تاريك احساس راحتي بيشتري كنند. گاهي اوقات فقط وجود كمي نور براي كمك به افراد مبتلا به نيكتوفوبيا كافي است تا به خواب رفته و خواب بمانند.
اگر بيخوابي داريد، پزشك ممكن است براي كمك به خواب مكمل ملاتونين يا داروهاي ديگر را توصيه كند. اگر تجربه آسيبزايي داشته باشيد كه موجب پريشاني ميشود، او درمان با مشاوره را توصيه خواهد كرد تا به شما در درك احساسات و يادگيري نحوه مديريت آنها كمك كند. همچنين ممكن است براي درمان افسردگي يا كنترل حملات هراس به دارو نياز داشته باشيد.
راههاي كمكي ميتواند شامل چراغ شب يا باز گذاشتن در براي ورود نور از مكان ديگر باشد كه تا حدي به ديدن در تاريكي كمك كند. اين موارد به سيگنالهاي امنيت معروف هستند. روشن بودن لامپي كوچك يا حضور دوستي در اتاق به ما كمك ميكند تا احساس امنيت كنيم و بيشتر در واقعيت قرار گيريم.
والدين ميتوانند كودكان خود را از افكار ترسناك منحرف كنند و با ارائه موضوعات شادتر به كودكان خود كمك كنند تا روي آن ها تمركز كنند. تامار چانسكي، روانشناس و نويسنده جزوه رايگان «كودكانتان را از اضطراب رهايي بخشيد»، پيشنهاد ميكند كه براي پرت كردن حواس كودك داستانهاي هنگام خواب را براي آنها انتخاب كنيد كه غلبه بر ترس از تاريكي را به فرايندي مشاركتي تبديل ميكند. مطالعهاي نشان داد كودكاني كه بهطور مكرر داستان پسري را ميشنيدند كه بر ترس از تاريكي غلبه كرده بود، كاهش مشابهي را در ترس نشان دادند و مثل قبل به مداخله نيمهشب والدين نياز نداشتند. برسين ميگويد وسايلي مانند پتو يا عروسك نرم در اين زمينه مفيد هستند. او توضيح ميدهد رفتن به رختخواب مانند فقداني ترسناك است كه در آن كودك محافظت و امنيت خود را از دست ميدهد. اين وسايل ميتواند حس فقدان را كاهش دهند.
روال منظم خواب نيز براي افرادي كه از تاريكي ميترسند، مفيد است. دكتر ماري كوراهاشي، مدير بخش روانپزشكي كودك و نوجوان دانشكده پزشكي استنفورد ميگويد رويههايي مانند حمام كردن يا تنفس آگاهانه ميتواند براي بزرگسالان و كودكان مفيد باشد و روال پيشبينيشده قبل از خواب به فرد كمك ميكند تا براي خواب آماده شود.
به تاريكي به عنوان چيز ترسناك فكر نكنيد: زماني كه فرد طرز فكر خود را درمورد تاريكي تغيير دهد، ممكن است ترس از تاريكي كاهش پيدا كند. براي كودكان، اين رويكرد ميتواند مانند شركت در فعاليتهاي سرگرمكننده پس از خاموش كردن چراغها مانند بازي با چوبهاي درخشان قبل از خواب يا زمزمه كردن داستاني جالب باشد.
براي افراد هر گروه سني، مديريت خلاقانه مقدار نور اتاق ازطريق كليدهاي كاهنده نور يا روشنايي راهرو نيز مهم است. استفان وايتسايد، مدير كلينيك اختلالات اضطرابي كودكان در مركز كودكان كلينيك مايو ميگويد نور شب ميتواند براي بزرگسالان و كودكان مفيد باشد، اما چراغهاي زيادي را در كل شب روشن نگذاريد، زيرا تمرين حضور در تاريكي مهم است. روشن كردن چراغهاي بيشتر احتمالا به اشكال تداوم ميبخشد.
برسين توصيه كرد كه نويز سفيد براي پوشاندن صداهايي كه ممكن است در طول شب ترسناك باشند، مفيد است. موسيقي ملايم نيز گزينه خوبي است. (منظور از نويز سفيد صداهايي انتخابي با فركانس و توان يكنواخت است كه در محيط كار يا استراحت پخش ميشود تا به فرد كمك كند احساس آرامش و تمركز داشته باشد).
نكته ديگر اينكه همه ما بايد استفاده از صفحه نمايش را قبل از خواب به حداقل برسانيم تا از نور آبي كه ميتواند تحريككننده باشد، جلوگيري كنيم. كوراهاشي پيشنهاد كرد: «حداقل دو ساعت پيش از خواب از صفحات نمايش دوري كنيد.»
بزرگسالان وكودكان همچنين بايد محتواي ترسناك را خصوصا در ساعات پيش از خواب به حداقل برسانند.
چندين نوع درمان ميتواند به افرادي كه دچار ترس شديدي از تاريكي هستند، كمك كند، از جمله:
۱. درمان رفتاري-شناختي (CBT) براي آموختن تغيير واكنش فرد به ترس از تاريكي
۲. مواجههدرماني يعني مواجههي تدريجي با موقعيت ترسناك. در رويكرد مواجههدرماني براي درمان ترس از تاريكي، متخصصان بيماران خود را درجهبندي ميكنند و فهرستي از موقعيتهايي را كه آنها از آن ميترسند، سفارش ميدهند و سپس بيماران را درمعرض هر يك قرار ميدهند تا زماني كه آنها ديگر نترسند. براي مثال، اگر بيماران با چراغ خواب ميخوابند، ممكن است از آنها خواسته شود كه چراغي را تهيه كنند كه نور كمتري دارد يا كليدي دارد كه با آن ميتوان نور را تغيير داد.
۳. هيپنوتراپي كه به فرد كمك ميكند تا درمورد ترس خود از تاريكي و اضطرابي كه همراه آن است، بازنگري كند. هيپنوتراپي شامل تمرينات آرامبخشي هدايتشده درحالي است كه ذهن در وضعيت آرامي قرار دارد.
۴. رواندرماني يا گفتگودرماني براي كمك به درك ترسهاي خود و مديريت آنها
۵. يوگا، تمرينات تنفسي و مديتيشن براي كمك به كنترل اضطراب زماني كه فرد در تاريكي قرار دارد.
عوارض ترس از تاريكي چيست؟
فوبياي تاريكي اغلب با بيخوابي همراه است. افرادي كه اشكال خواب دارند، ممكن است دچار ترس از تاريكي شوند و افرادي كه از تاريكي ميترسند، اغلب اشكال خواب دارند. آنها وقتي چراغها خاموش ميشود يا حتي وقتي چشم خود را ميبندند، ممكن است دچار اضطراب شديدي شوند.
براي پرهيز از تاريكي افراد مبتلا به نيكتوفوبيا ممكن است سعي كنند كه با چراغ روشن بخوابند. اما خوابيدن با چراغ روشن ميتواند خواب آرامشبخش را دشوارتر كند. خواب كم ميتواند موجب خستگي مفرط شود. خسته بودن در طول روز ميتواند ادامه دادن شغل را دشوار كند. نيكتوفوبيا در صورتي كه درمان نشود، ميتواند اشكالاتي را در روابط ايجاد كند خصوصا اگر فرد به علت ترسهايش از خارج شدن از خانه در ساعات تاريكي خودداري كند.
در كودكان، اشكالات خواب رشد آنها را مختل ميكند و ميتواند به اشكالات رفتاري يا يادگيري منجر شود.
پيشآگهي افرادي كه دچار نيكتوفوبيا هستند چگونه است؟
اكثر افراد دچار نيكتوفوبيا با درمان بهبود مييابند. اما پيشآگهي به شدت فوبيا بستگي دارد. افرادي كه دچار نيكتوفوبيا شديد و ساير اختلالات اضطراب هستند، ممكن است براي بهبود وضعيت به چند نوع درمان نياز داشته باشند. در مواردي فرد ممكن است به درمان طولانيمدت نياز داشته باشد.
هم انديشي ها