۱۲ نكته براي عكاسي انتزاعي از مانديشه متخصصينه

عكاسي از مناظر زيبا و چشم‌انداز است؛ ولي جزئيات و صحنه‌هاي دقيق هم مي‌توانند به اين زيبايي‌ها اضافه كنند. ثبت چنين صحنه‌هايي نه‌تنها به خلق اثري تأثيرگذار كمك مي‌كند؛ بلكه چالشي خلاقانه است كه مي‌تواند طرز فكر و نگاه افراد را تغيير دهد. عكاسي انتزاعي از مانديشه متخصصينه راهي جالب براي ثبت صحنه‌ها و قاب‌هاي كوچك در مناظر بزرگ است و مي‌تواند به بهبود يادگيري هم كمك كند. عكاسي انتزاعي باعث مي‌شود از محيط اطراف آگاه شويد و بيشتر به آن توجه كنيد.

چگونه مي‌توان اين‌چنين تصاوير انتزاعي و خلاقانه‌اي را خلق كرد؟ آيا گرفتن دوربين به‌سمت جزئيات و صرفا عكاسي از بخش‌هاي كوچك طبيعت كافي است؟ درادامه، شيوه‌هايي براي عملكرد بهتر در اين نوع عكاسي ارائه مي‌كنيم.

نكات اين مقاله را نمي‌توان به تمام عكس‌ها تعميم داد؛ اما مي‌توان متناسب با موقعيت‌هاي مختلف از اين روش‌ها استفاده كرد. براي هر عكس از روشي متفاوت استفاده شده است. با صرف زمان و اجراي روش‌هاي مختلف، مي‌توانيد به‌سرعت تمام آن‌ها را ياد بگيريد. مانند ديگر سبك‌هاي عكاسي مانديشه متخصصينه، عناصر مشخصي در عكاسي انتزاعي اهميت دارند. بديهي است نور و تركيب‌بندي هم نقش مهمي در اين سبك ايفا مي‌كنند. عكاسي از صحنه‌هاي كوچك‌تر كمي دشوارتر است؛ زيرا عناصر زيادي در آن‌ها وجود ندارد و صرفا اضافه‌كردن فضايي تاريك در مرحله‌ي پردازش نهايي، تصوير را جذاب نمي‌كند.

معمولا عكاسي انتزاعي از صحنه‌هاي بسته‌تر كار دشوارتري است؛ ولي مي‌تواند نتيجه‌ي جذابي داشته باشد. در‌صورت شرايط و موقعيت مناسب، مي‌توان با تغييرات كوچك در پرسپكتيو، تنظيمات و تركيب‌ بندي به بهترين نتيجه رسيد.

اولين گام در ثبت تصاوير انتزاعي از چشم‌انداز، چگونه ديدن جزئيات است. اين بخش دشوارترين بخش از فرايند عكاسي انتزاعي است؛ زيرا به‌راحتي نمي‌توان از چشم‌انداز بزرگ‌تر غافل شد. چشم‌اندازها معمولا از جزئيات خارق‌العاده‌اي تشكيل شده‌اند و با اين جزئيات كوچك، مي‌توان تصاوير انتزاعي جذاب و منحصر‌به‌فردي را خلق كرد.

سعي كنيد دوربين را براي يك دقيقه زمين بگذاريد و مناظر اطراف خود را نگاه كنيد. چه مي‌بينيد؟ شايد شكاف‌هايي داخل سنگ‌ها يا زميني پر از گُل‌هاي رنگارنگ يا جريان‌هاي رودخانه را ببينيد. در تصوير زير، رگه‌هاي يخ و برف در دامنه‌ي كوه جلوه‌ي خاصي پيدا كرده‌اند. خود كوهستان هم تأثيرگذار است؛ اما در اين تصوير، جزئيات چشمگيرتري وجود دارند.

عكسي از الگوهاي يخي، فاصله‌ي كانوني ۴۰۰ ميلي‌متري از ديوار عمودي كوهستان يخبندان

طبق تصوري نادرست، استفاده از لنزهاي ماكرو، تنها راه براي عكاسي از مناظر انتزاعي است. اين تصور اشتباه است و مي‌توان با هر نوع فاصله‌ي كانوني به نتايج دلخواه رسيد. براي عكاسي انتزاعي از مانديشه متخصصينه، بهتر است از لنز تله‌اخبار تخصصي بهره ببريد تا بتوانيد بيشتر روي جزئيات تمركز كنيد (اغلب اوقات تا ۵۰۰ ميلي‌متر كافي است). مطالعه مانديشه متخصصينه از داخل ويوفايندر با لنز تله‌اخبار تخصصي براي جست‌وجوي جزئيات جذاب مانديشه متخصصينه نتيجه‌بخش است. اين امر مي‌تواند جذابيت عكاسي انتزاعي را افزايش دهد.

نور در تمام ژانرهاي عكاسي اهميت زيادي دارد؛ ولي يكي از سناريوهايي كه نور و سايه در آن نقش مؤثري ايفا مي‌كنند، عكاسي انتزاعي است. تلاش كنيد به‌دنبال صحنه‌هايي برويد كه تعامل بين نور و سايه در آن‌ها وجود داشته باشد. براي مثال، اين صحنه مي‌تواند سايه‌ي كوهستان يا تپه‌اي باشد كه بخشي از آن تيره و بخش ديگرش روشن است يا حتي نقاط نوراني و چشم‌انداز سايه‌ي تك‌درختي كه زير نور خورشيد قرار گرفته.

براساس اصطلاح ساعت طلايي، بهترين ساعت روز براي عكاسي، زمان طلوع و غروب خورشيد است. نور نرم براي تمام انواع عكاسي مفيد است؛ اما نبايد خود را صرفا به عكاسي در ساعت‌هاي مشخصي از روز محدود كنيد. درواقع، نور شديد هم مي‌تواند براي عكاسي انتزاعي بسيار مفيد باشد و اغلب اوقات نتايج آن سايه‌هاي مناسبي هستند كه با بافت‌هايي جذاب تركيب شده‌اند.

استفاده از خطوط راهنما يكي از شيوه‌هاي شناخته‌شده‌ي تركيب‌بندي در عكاسي مانديشه متخصصينه است و براي تصاوير انتزاعي هم صدق مي‌كند. با خطوط راهنما مي‌توان چشم مخاطب را در تصوير هدايت كرد. به‌عنوان مثال، خط راهنما مي‌تواند از گوشه‌اي شروع و به مركز ختم شود. يافتن خطوط راهنما در عكاسي انتزاعي كمي دشوار است؛ ولي به‌معني نبود اين خطوط نيست. براي نمونه، مي‌توانيد خطوط راهنما را در دامنه‌ي تپه‌ها و كوهستان‌ها در طول رودخانه‌ها پيدا كنيد. اين خطوط معمولا در تصوير تكرار مي‌شوند.

آب گزينه‌ي بسيار مناسبي براي عكاسي انتزاعي به‌حساب مي‌آيد. دليل اين انتخاب هم حركت سريع خطوط و شكل‌هاي آب است كه در حالت عادي با چشم غيرمسلح ديدني نيستند. روش‌هاي متفاوتي براي عكاسي از آب وجود دارد؛ اما يكي از روش‌هاي محبوب كاهش سرعت شاتر براي ثبت حركت است. سرعت شاتر براساس سرعت آب مي‌تواند بين ۱/۲۰ تا ۱ ثانيه متغير باشد.

براي عكاسي از آب بايد اكسپوژرهاي مختلف و تأثير آن بر تصوير را مطالعه كنيد و اين سؤال‌ها را مطرح كنيد: سرعت شاتر سريع بهتر است يا كُند؟ چه زماني به جذاب‌ترين الگو و شكل‌ مي‌رسم؟ تصوير زير يكي از تصاوير ثبت‌شده‌ي برتر از آب است. در چنين موقعيت‌هايي، سعي كنيد به‌صورت متوالي چند عكس بگيريد؛ زيرا شكل آب به‌سرعت تغيير مي‌كند.

گاهي اوقات بخش‌هاي كوچكي از مانديشه متخصصينه‌ها شلوغ هستند. سوژه‌ي اصلي در كادر است؛ ولي تعداد زيادي عنصر گمراه‌كننده در اطراف آن وجود دارند كه حواستان را پرت مي‌كنند. يكي از نمونه‌هاي مناسب از اين شرايط، عكاسي از جنگل و درخت است. شايد درخت يا شاخه‌اي را انتخاب كرده باشيد؛ اما تعداد زيادي درخت و شاخه و خزه توجه مخاطب را از سوژه‌ي اصلي منحرف مي‌كنند. با عكاسي از داخل سوژه‌ها (از ميان خزه‌ها يا از پشت سوژه‌‌ي واقع در مقابل لنز) مي‌توان تمام انحراف‌ها را از بين برد و بر سوژه‌ي اصلي تأكيد كرد. با قراردادن دوربين در نزديكي سوژه مي‌توان آن را تار كرد و بخش‌هاي گمراه‌كننده را از بين برد. فقط بايد مراقب باشيد شيء تار گمراه‌كننده نباشد. با آزمون و خطا مي‌توانيد در اين روش موفق شويد.

درصورت وجود تعداد زيادي از عناصر، عكاسي از مانديشه متخصصينه گيج‌كننده مي‌شود؛ به‌همين‌دليل، بهترين عكس‌هاي اين ژانر مينيمال هستند. يكي از تمرين‌هاي مناسب براي رسيدن به نتيجه، مطرح‌كردن اين پرسش است: آيا اين بخش از تصوير مهم است؟ اگر پاسخ خير است، نيازي نيست آن را در عكس خود بياوريد. كل عناصر گمراه‌كننده را حذف كنيد. شايد حذف سوژه‌هاي طبيعي هميشه امكان‌پذير نباشد؛ ولي گاهي هم تصوير نهايي چندان تغيير نمي‌كند.

با استفاده از سرعت شاتر پايين و اجراي تكنيك ICM (حركت عمدي دوربين)، مي‌توان نتايج مطلوبي گرفت. با تكان يا چرخش عمدي دوربين و سرعت نيمه‌پايين شاتر، مي‌توانيد حس واقعيت را از تصوير حذف و تصويري خلق كنيد كه برداشت‌هاي مختلفي داشته باشد. براي رسيدن به چنين تصاويري به آزمون و خطا نياز است؛ مثلا مطالعه شرايط در سرعت كم شاتر و حركت‌هاي متنوع يا تكان‌دادن دوربين با سرعت‌هاي مختلف.

شايد بسياري از افراد اطلاعي از قابليت دبل اكسپوژر دوربين نداشته باشند؛ بااين‌حال، با اين قابليت مي‌توانيد تصاوير متفاوتي خلق كنيد و دو يا چند تصوير را ثبت و سپس آن‌ها را داخل دوربين تركيب كنيد. براي كنترل بيشتر بر نحوه‌ي تركيب تصاوير، مي‌توانيد اين تنظيمات را انجام دهيد. همچنين حين عكاسي، از سرعت شاتر و ايزو و گشودگي ديافراگم متفاوتي براي هر تصوير بهره ببريد. تصوير زير تركيبي از دو تصوير ادغام‌شده در دوربين است: اولين تصوير از درخت‌هاي زمستاني و دومين تصوير از خزه‌هاي پشت آن‌ها با اكسپوژر پايين‌تر ثبت شده.

معمولا هنگام فوكوس روي قسمت‌هاي كوچكي از مناظر، بخش‌هاي مشخصي از تصوير نرم مي‌شوند. اين اتفاق به‌ويژه وقتي رخ مي‌دهد كه لنز خود را در نزديكي سوژه قرار داده باشيد يا فاصله‌اي بين سوژه‌ها و قاب وجود داشته باشد.

تصوير زير را در انديشه متخصصين بگيريد. لايه‌هاي يخ فقط چند سانتي‌متر فاصله دارند؛ اما به‌دليل فاصله‌ي كانوني، لايه‌هاي يخ نزديك و دور از لنز با فوكوس روي مركز تصوير تار شده‌اند. نتيجه‌ي اين تصوير جذاب است؛ ولي اگر بخواهيد هر سه قسمت تصوير واضح شوند، بايد از انباشت فوكوس سه تصوير استفاده كنيد: ابتدا روي اولين لايه فوكوس كنيد و سپس لايه‌ي دوم و سوم.

مطالعه پرسپكتيوها يا زاويه‌هاي ديد مختلف تمرين مناسبي براي عكاسان چشم‌انداز است. گاهي تغيير كوچكي در پرسپكتيو مي‌تواند تفاوت زيادي درنتيجه به‌بار بياورد. اين موضوع براي عكاسي انتزاعي مانديشه متخصصينه هم صدق مي‌كند. براي عكاسي از پرسپكتيوهاي بالا مي‌توان از پهپاد استفاده كرد يا از كوه بالا رفت.

تصوير زير با فاصله‌ي كانوني بالايي برفراز كوه از ساحل ثابت شده است. نتيجه كاملا متفاوت با زاويه‌ي ديد شخصي است كه در ساحل ايستاده و از آنجا عكاسي مي‌كند. استفاده از پهپاد روش كارامد ديگري براي رسيدن به پرسپكتيوهاي بالا است. با اتصال دوربين به پهپاد، مي‌توان به چشم‌انداز جديد و سناريوها و الگوهاي جذابي رسيد. براي رسيدن به تصوير مطلوب پهپاد، لازم است زاويه‌هاي مختلف را مطالعه كنيد؛ البته بالاتر لاخبار تخصصيا به‌معناي بهتر نيست.

عكاسي انتزاعي از مانديشه متخصصينه يكي از روش‌هاي برجسته براي خلق تصاوير خلاق و منحصربه‌فرد است؛ ولي به‌دليل محدوديت عناصر و قاب تصوير، ممكن است كمي هم خسته‌كننده باشد. هر سناريو متفاوت است و براساس مانديشه متخصصينه بايد روش متفاوتي براي عكاسي انتخاب كرد. نبايد كل تكنيك‌ها و روش‌هاي اين مقاله را هم‌زمان براي يك تصوير به‌كار ببريد؛ بلكه بايد سعي كنيد بجا و به‌موقع از آن‌ها استفاده كنيد. به‌مرورِزمان، بهتر مي‌توانيد جزئيات مناظر را ببينيد و با آزمون و خطا تصاوير خيره‌كننده‌اي خلق كنيد. درنهايت بايد اشاره كنيم مهم‌ترين معيار خلق تصاوير زيبا، انديشه متخصصينات خلاق خودتان است. شما هنرمند و به‌دنبال خلق داستان خود هستيد و فقط خودتان مي‌دانيد چقدر در انتقال مفهوم ذهني‌تان موفق بوده‌ايد.